بچه بودم و بچهی دلرحم وفضولی هم بودم. توی دیوار حیاطمان حفرهای بود که اواخر بهار، گنجشکها توی آن لانه میساختند. چندوقتی بود میدیدم گنجشکی مدام دارد چیزهایی میبرد داخل و بعد از چندروز، صدای جیک جیک جوجههاش هم بلندشد. یادم هست توی حیاط مینشستم و همینطور که برای خودم بازی میکردم، حواسم به صدای جوجههایی که مامانشان براشان غذا و دانه میبرد بود و کلی کیف میکردم از اینکه توی حفرهی کوچک سقف خانهی ما، زندگی دیگری جریان دارد.
گذشت و یک روز که طبق روال معمول داشتم بازی میکردم، از صبح تاحدود بعدازظهر دیدم جوجهها به شکل غیرعادی دارند سروصدا میکنند و از مادر جوجهها هم خبری نبود. رفتم عقبتر و شروع کردم به بالاو پایین پریدن تا شاید داخل لانه را ببینم و علت بیقراری جوجهها را کشف کنم، اما هرچه تلاش کردم، هیچ چیز پیدا نبود. احساساتم از استیصال جوجهها رقیق شد و آرام و قرار از من کوچید. پیش خودم گفتم؛ اینجوری نمیشود، الان باید یک کاری بکنم. این شد که کمی نان ریختم توی یک پیاله شیر، نردبان را برداشتم، رفتم بالا، یکی یکی نانهای خیس خورده را توی حلق جوجههای گرسنه ریختم و آرام گذاشتمشان سر جاشان. از حس رضایتی که بعدش داشتم چیزی نگویم بهتر است، آنموقعها فیلم کلید اسرار پخش میشد، چیزی شبیه موزیک همان فیلم توی سرم پخش میشد و حس میکردم فرشتههای خدا دارند تشویقم میکنند.
خلاصه که آن روز گذشت و فردا که آمدم توی حیاط، با صحنهی دردناکی مواجه شدم. دیدم هرسه تا جوجه، شکمشان ترکیدهبود و افتادهبودند پایین! یادم هست که خیلی گریه کردم و خودم را سرزنش کردم که گرسنه میمردند بهتر نبود؟! که شاید اگر صبر میکردم، یا مامان جوجهها برمیگشت یا مامان خودم کمکم میکردو این اتفاق نمیافتاد.
فهمیدم که گاهی فقط باید شنید، فقط باید نگاه کرد و پذیرفت که گره تمام مشکلات جهان، قرار نیست به دست ما باز شود.
من احساس خیلی تلخی را تجربه کردم تا یادم بماند، گاهی مداخله نکردن در مشکلاتی که در آنها دانش و تخصص کافی ندارم، بهترین کمکیست که از من ساخته است. که همیشه لازم نیست به هر کنشی، واکنش بدهم.
پس همیشه سکوت و عدم واکنش نشان دادن آدمها را به حساب نفهمیدنشان نگذارید. آدمها بیدلیل به این مرحله نرسیدهاند.
آنها فهمیدهاند که کار را پیش از رسیدن کاردانش، خرابتر نکنند.
که هر مسئولیتی را نپذیرند تا جان و مال انسانها را با نابلدیهاشان به خطر نیندازند.
همین!
@profile_ziba
🐾 فال تاروت روزانه
📯 جمعه ۵ فروردین۱۴۰۱
🎋#فروردین نماد :پیشگو
محبت/ بخشش/ همدردی/ بینش/ مطابقت/ بصیرت/ امید به آینده/ این کارت میتواند معنی ازدواج هم داشته باشد.
🌲 #اردیبهشت نماد :دلقک
شروعی جدید/ ماجراهای جدید/ امکانات جدید و گسترده/ انتخابی جدید/ تصمیمات خوبی که گرفته شده است./ آزادی/ اوقات خوش/ تحول/ شهوت/ بی فکری/ عجله.
🍄 #خرداد نماد :ستاره - جهت مخالف
هشدار در مورد نامناسب بودن زمان برای اقدام به معاملات جدید/ مشکلات مالی/ طمع/ عدم تعادل/ بدبینی./ناراحتی/ بدشانسی/ آرزوهای بر باد رفته.
🌴 #تیر نماد:دنیا
کامیابی/ تکامل/ نتیجه نهایی/ شناخت/ تشخیص/ افتخار/ شروع دورهای جدید
🎍#مرداد نماد :عدالت
هماهنگی/ توازن/ برابری/ صداقت/ افتخار/ توصیه/ پرهیزکاری/ قاضی/ وکیل/ یک شخص با اهمیت/ وقفه/ تعلیق/ تغییر/ واژگونی/ ملالت/ ترک کردن/ فداکاری/ بنبست/ برای تصمیمگیری بهتر است صبر کنید./ گذشتن از خواستهای برای رسیدن به نتیجه بهتر.
🌾 #شهریور نماد :شمشیر
شروع یک پیروزی/ موفقیت/ افتخار/ در میان دو جریان یا مسئله مختلف قرار گرفتن/ تصمیمهای مشکل/ بحران/ دوراهی/ تفکر و تعمق/ صلحجویی/ آرامش.
@profile_ziba
بہجانتکز میانِجان
زجانت دوستتردارم:)♥️🌸
.
.
#عاشقانه
@profile_ziba
💚💛وقتی ناراحتی،
💛💚ميگن خدا اون بالا هست
💚💛وقتی نااميدی،
💛💚ميگن اميدت به خدا باشه
💚💛وقتی مسافری،
💛💚ميگن خدا پشت و پناهت
💚💛وقتی مظلوم واقع باشی،
💛💚ميگن خدا جای حق نشسته
💚💛وقتی گرفتاری، ميگن
💛💚خدا همه چيو درست ميکنه
💚💛وقتی هدفی تو دلت داری
💛💚ميگن از تو حرکت از خدا برکت
💚💛پس وقتی خدا حواسش به همه
💛💚و همه چی هست، ديگه غصه چرا
صبحتون بخیر
@profile_ziba
زندگی را باید زندگی کرد
آن طور که دلت می گوید
بهارتان پر از عشق
لحظه هاتان ماندگار
و مملو از شادی
دلهای تان سبز
و پر از عشق و امید
@profile_ziba
توی سال جدید بهتررررین ها رو براتون آرزو میکنم😘😘
امیدوارم به تمام خواسته هاتون برسین و سالی پر از سلامتی،پول،دل خوش،لب خندون و خلاصه تمام چیزای مثبت و خفن باشه باشه براتون😊💕
@profile_ziba
انگار دوبارہ روزِ دلخواہ رسید
نور از پسِ تاری شبانگاہ رسید
برخیز و بخند و زندگی کن با عشق
صبح دگری دوبارہ از راہ رسید...
سلام صبحتون زیبا 🌸🌱
@profile_ziba
🌺این گلها
🌾تقدیم به شما
🌺که تو قلبتون
🌾عشق موج میزنه
🌺دستاتون مهد مهربانی
🌾و صداقت سرلوحه رفاقتتونه
🌺الهی همیشه سلامت و شاداب
@profile_ziba