eitaa logo
پروفایل زیبا عاشقانه❤❤ عارفانه....
22.2هزار دنبال‌کننده
47.5هزار عکس
6.5هزار ویدیو
76 فایل
﷽ درانتخــاب عكسهاے پروفايلتان دقت كنيـد☺️ 🌈مجموع کانال های ما در ایتا 👇 ╭┈────── 🌿 @tarfandony 🌄 @profile_ziba 🏠 @jahaze_shik ╰─────── تبلیغات پربازده 👇 http://eitaa.com/joinchat/3100835840C12e7f70ce5
مشاهده در ایتا
دانلود
گاهی از تنهایی بمیر اما.... #تکست 🥀🍃 @profile_ziba
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خدایا آن دم که با تو باشم... #خدا 🌸🍃 @profile_ziba
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پنجشنبه به رسم کهن، یاد میکنیم از آنها که وقتشان 🍃🌸 و مکانشان از ما جداست یاد میکنیم از آنها که🍃🌸 دلتنگشان میشویم باشد که پروردگار بیامرزدشان و بیامرزدمان🍃🌸 @profile_ziba
"دل" اگر نذر ♡حسیـــن♡ است "خریدن دارد".. "اشك" اگر مال ♡حسین♡ است كه "ریختن دارد".. همه ي عالــــم و آدم به فدایــت "ارباب"... "غم ارباب" به دلها چه كشیــدن دارد..!! فرا رسیدن ایام عزاداری امام حسین (ع) و یارانش بر تمامی شیعیان تسلیت باد ...🏴 ❖ @profile_ziba ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌
سلام دوستان عزيززز و مهربان صبح جمعتون تون پرازگل🌷 امروزازخدامیخواهم هرآنچه بهترین🌿 هست برایتان رقم بزند روزی فراوان🌷 دلی خوش🌿 وشادیهای بی پایان إلهي به اميدخودت🌷 🍃 @profile_ziba
📚   🔴 رسول اكرم صلي اللّه عليه وآله طبق معمول ، در مجلس خود نشسته بود، ياران گرداگرد حضرتش حلقه زده او را مانند نگين انگشتر در ميان گرفته بودند. در اين بين يكي از مسلمانان كه مرد فقير ژنده پوشي بود از در رسيد. و طبق سنت اسلامي كه هركس در هر مقامي هست ، همين كه وارد مجلسي مي شود بايد ببيند هر كجا جاي خالي هست همانجا بنشيند و يك نقطه مخصوص را به عنوان اينكه شاءن من چنين اقتضا مي كند در نظر نگيرد آن مرد به اطراف متوجه شد، در نقطه اي جايي خالي يافت ، رفت و آنجا نشست . از قضا پهلوي مرد متعين و ثروتمندي قرار گرفت . مرد ثروتمند جامه هاي خود را جمع كرد و خودش را به كناري كشيد، رسول اكرم كه مراقب رفتار او بود به او رو كرد و گفت :ترسيدي كه چيزي از فقر او به تو بچسبد؟!. نه يا رسول اللّه ! ترسيدي كه چيزي از ثروت تو به او سرايت كند؟. نه يا رسول اللّه ! ترسيدي كه جامه هايت كثيف و آلوده شود؟. نه يا رسول اللّه ! پس چرا پهلو تهي كردي و خودت را به كناري كشيدي ؟. اعتراف مي كنم كه اشتباهي مرتكب شدم و خطا كردم . اكنون به جبران اين خطا و به كفاره اين گناه حاضرم نيمي از دارايي خودم را به اين برادر مسلمان خود كه در باره اش مرتكب اشتباهي شدم ببخشم ؟ مرد ژنده پوش : ولي من حاضر نيستم بپذيرم . جمعيت : چرا؟! چون مي ترسم روزي مرا هم غرور بگيرد و با يك برادر مسلمان خود آنچنان رفتاري بكنم كه امروز اين شخص با من كرد. نویسنده : داستان راستان / استاد مطهري @profile_ziba