eitaa logo
پشتیبان انقلاب
73 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
6.3هزار ویدیو
212 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
29.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️🎥 ندای آسمانی و ندای قلبی 🎙با کلام و تحلیل جناب آقای ( پژوهشگر دکترین مهدویت ) 🔸 تهیه شده در جنبش منادی زمان 🔹 دانلود با کیفیت [ عالی ] ⚪️ منادی زمان 🔴 نشر حداکثری • |یــــا صــــاحـــب الــزمــــــان| •
هدایت شده از تیمورا
12.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥⭕️آیا فائزه هاشمی بهایی است؟! ❌چه رابطه ای بین آتش زدن قبر(عباس افندی)در اسرائیل و اهانت به قرآن در سوئد و توهین فائزه هاشمی به پیامبر و امام حسین در ایران وجود دارد؟! 🚨هاشمی رفسنجانی چگونه طراح شد؟! 🎥تحلیل جنجالی استاد پورآقایی 💠گرچه رسانه ای تیمورا 🆔 @Timoora
هدایت شده از  مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
غیورمردی که پیکر شهید حججی را شناسایی کرد، آسمانی شد 🔻سردار مدافع حرم «حاج‌مهدی نیساری» در شب ۲۱ ماه رمضان آسمانی شد. سردار نیساری فردی بود که برای شناسایی پیکر «شهید حججی» به مقر داعش رفت و از «سیدحسن نصرالله» لقب پهلوان مقاومت را گرفت. ماموریت ویژه سردار نیساری برای شناسایی پیکر مطهر شهید‌ محسن‌ حججی بعد از شهادت حججی تا مدت‌ها، پیکر مطهرش در دست داعشی‌ها بود تا اینکه قرار شد حزب‌الله لبنان و داعش، تبادلی انجام دهند. بنا شد حزب‌الله تعدادی از اسرای داعش را آزاد کند. داعش هم پیکر محسن و دو شهید حزب‌الله را تحویل بدهد و یکی از اسرای حزب‌الله را آزاد کند. به من گفتند: «می‌توانی بروی در مقر داعش و پیکر محسن را شناسایی کنی؟» می‌دانستم می‌روم در دل خطر و امکان دارد داعشی‌ها اسیرم کنند و بلایی سرم بیاورند اما آن موقع، محسن برایم از همه چیز و حتی از جانم مهم‌تر بود. قبول کردم. با یکی از بچه‌های سوری به‌نام حاج سعید از مقر حزب‌الله لبنان حرکت کردیم و به طرف مقر داعش رفتیم. در دل دشمن بودیم. یک داعشی که دشداشه سفید و بلند پوشیده بود و صورتش را با چفیه قرمز پوشانده بود، با اسلحه ما را می‌پایید. پیکری متلاشی و تکه‌تکه را نشانمان داد و گفت: «این همان جسدی است که دنبالش هستید!» میخکوب شدم. از درون آتش گرفتم. مثل مجسمه، خشک شدم. رو کردم به حاج سعید و گفتم: «من چه‌جوری این بدن را شناسایی کنم؟! این بدن اربا اربا شده، این بدن قطعه قطعه شده!» بی‌اختیار رفتم طرف داعشی. عقب رفت، اسلحه‌اش را مسلح کرد و کشید طرفم. داد زدم: «پست‌فطرتا، مگه شما مسلمون نیستید؟! مگه دین ندارید؟! پس کو سر این جنازه؟! کو دست‌هاش؟!» حاج‌سعید حرف‌هایم را تندتند برای آن داعشی ترجمه می‌کرد. داعشی برای آنکه خودش را تبرئه کند، می‌گفت: «این کار ما نبوده. کار داعش عراق بوده.» دوباره فریاد زدم: «کجای شریعت محمد آمده که اسیرتان را این‌جور قطعه قطعه کنید؟!» داعشی به زبان آمد و گفت: «تقصیر خودش بود. از بس حرصمون رو درآورد. نه اطلاعاتی بهمون داد، نه گفت اشتباه کرده‌ام و نه حتی کوچک‌ترین التماسی بهمون کرد که از خونش بگذریم. فقط لبخند می‌زد!» هرچه می‌کردم پیکر قابل شناسایی نبود. به داعشی گفتیم: «ما باید این پیکر رو برای شناسایی دقیق با خودمون ببریم.» اجازه نداد. با صدای کلفت و خشدارش گفت: «فقط همین‌جا.» نمی‌دانستم چه بکنم. شاید آن جنازه، پیکر محسن نبود و داعش می‌خواست فریبمان بدهد. در دلم متوسل شدم به حضرت زهرا علیهاالسلام. گفتم: «بی‌بی جان! خودتون کمکمون کنید، خودتون دستمون رو بگیرید. خودتون یه راه چاره بهمون نشون بدید.» یک‌باره چشمم افتاد به تکه‌استخوان کوچکی از محسن. ناگهان فکری توی ذهنم آمد. خودم را خم کردم روی جنازه و در یک چشم به‌هم زدن، استخوان را برداشتم و در جیبم گذاشتم! بعد هم به حاج‌سعید اشاره کردم که برویم. نشستیم توی ماشین و سریع برگشتم سمت مقر حز‌الله. از ته دل خدا را شکر کردم که توانستم بی‌خبر از آن داعشی، قطعه استخوانی را با خودم بیاورم. وقتی برگشتیم به مقر حزب‌الله، استخوان را دادم تا از آن آزمایش DNA بگیرند. دیگر خیلی خسته بودم. هم جسمی و هم روحی. واقعا به استراحت نیاز داشتم. فردای آن روز حرکت کردم سمت دمشق. همان روز خبر دادند که جواب DNA مثبت بوده و نیروهای حزب‌الله، پیکر محسن را تحویل گرفته‌اند. به دمشق که رسیدم، رفتم حرم بی‌بی حضرت زینب علیهاالسلام. وقتی داخل حرم شدم، یکی از بچه‌ها آمد و گفت: «پدر و همسر شهید حججی به سوریه آمده‌اند. الان هم همین جا هستن، توی حرم.» من را برد پیش پدر محسن که کنار ضریح ایستاده بود. پدر محسن می‌دانست که من برای شناسایی پسرش رفته بودم. تا چشمش به من افتاد، جلو آمد و مرا در بغل گرفت و گفت: «از محسن خبر آوردی.» نمی‌دانستم جوابش را چه بدهم. نمی‌دانستم چه بگویم. بگویم یک پیکر اربا اربا را تحویل داده‌اند؟! بگویم یک پیکر قطعه قطعه شده را تحویل داده‌اند؟! بگویم فقط مقداری استخوان را تحویل داده‌اند؟ گفتم: «حاج‌آقا، پیکر محسن مقر حزب‌الله لبنانه. برید اونجا خودتون ببینیدش.» گفت: «قَسَمَت می‌دم به بی‌بی که بگو.» التماسش کردم چیزی از من نپرسد. دلش خیلی شکست. دستش را انداخت میان شبکه‌های ضریح حضرت زینب علیهاالسلام و گفت: «من محسنم رو به این بی‌بی هدیه دادم. همه محسنم رو. تمام محسنم رو. اگه بهم بگی فقط یه ناخن یا یه تار مویش رو برام آوردی، راضی‌ام.» وجودم زیر و رو شد. سرم را انداختم پایین. زبانم سنگین شده بود. به سختی لب باز کردم و گفتم: «حاج‌آقا، سر که نداره! بدنش رو هم مثل علی‌اکبر علیه‌السلام اربا اربا کردن.» هیچ نگفت. فقط نگاه کرد سمت ضریح و گفت: «بی‌بی، این هدیه رو قبول کن.» ▫️ در این شب‌های عزیز، شهدایی را که امنیتمان را مدیونشان هستیم، فراموش نکنیم. 🆔 @Masafe_akhar
هدایت شده از آثار پاکروان
🍃♥️🍃 ای زن بزک‌دار: 🍃♥️🍃 وقتی خیلی گرسنهای و یک غذای خیلی خوشمزه هم گیرت می‌آید که می‌دانی صاحب غذا فعلا در آن‌جا نیست. آن زمان چه تصمیم می‌گیری؟ تصمیم و عمل تو در این لحظه نشانگر تربیت و تفکر توست، به سرو صدای شکمت گوش می‌دهی یا به ندای وجدانت که می‌فرماید: این غذا برای تو نیست، دست نگهدار. روزه‌دار تمرین کرده: غدا متبوع و آب گوارا در سفره خانه‌اش آماده کرده، اما هنوز وقت اذان ننشده، غذای حلال خودش نمی‌خورد، آیا چنین فردی حاضر می‌شود، غذای حرام دیگران را بخورد؟ اگر دست پیش بردی و غذا را خوردی یک معنی می‌دهد، اگر خودداری کردی و نخوردی هم یک معنی دیگر. اگر شخصیت تو خوب ساخته شده باشد و نسبت به خودت تسلط کافی داشته باشی، در برابر هر وسوسهای (غذا که مثال خیلی کوچکی است) می‌توانی مقاومت کنی؟ هدف از این مقدمه رسیدن به لذت حلال است. عفاف باغی است بسیار زیبا که هر کس وارد آن نشده باشد، نمی‌تواند قدم زدن همراه با آرامش درونی را احساس و درک نماید. عفاف یعنی خویشتن‌داری، یعنی جلوی خودت را بگیری و کاری را که نفسات از تو می‌خواهد و می‌دانی درست نیست، انجام ندهی. شاید به نظرت بدیهی بیاید؛ اما باید ببینی در عمل چطور هستی! مهم در عمل است وقتی که تمام آموخته‌های زندگی‌ات به سراغت می‌آیند، تصمیم عاقلانه‌ بگیری... عفاف و حجاب: عفاف یار جاودنه حجاب است، عفاف با حجاب کامل می‌گردد. عفاف با عریان بودن هم‌خوانی ندارد. حجاب‌داری که بی‌عفتی می‌کند، مثل دزدی که لباس ‌علما را بر تن کرده باشد. مثل فردی هست عفاف هم دنبالش می‌آید. این دو کلمه در معنا هم خیلی شبیه هم هستند؛ اما تفاوتهایی هم با هم دارند. حجاب همان پوشش ظاهری است، اما عفاف یعنی حجاب درونی، یعنی فکر تو هم حجاب داشته باشد و بی در و پیکر نباشد. تازه این دو تا با هم رابطه مستقیم هم دارند. هرچقدر حجاب ظاهری فرد بیشتر باشد، عفاف بیشتری هم دارد و هرچه در تفکر به عفاف بیشتر معتقد باشد، در عمل به حجاب ظاهری هم تاثیر منثب می‌گذارد. حرف که میزنی، راه که می‌روی، نگاه که می‌کنی هرجا و هر زمان، عفاف همراه توست و تو را راهنمایی می‌کند. تو را راهنمایی می‌کند که حرفهای مودبانه و درست بزنی، با متانت راه بروی، مواظب نگاهت باشی که به کجاها خیره می‌شود. عفاف به تو کمک می‌کند حجابت را بیشتر دوست داشته باشی. به تو می‌گوید راهی که انتخاب کردی درست است و با اطمینان قدم بردار. وقتی عفاف جزو باورهای ذهنی‌ات شد، هیچ قدرتی نمی‌تواند جلوی حجاب تو را بگیرد. 🖌 محمد ابرهیم پاکروان (مواپا)
هدایت شده از تیمورا
6.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨 عاقبت دولت دیوار 🔻حکایتِ نامه‌ای ۶۷ حرفی! که ۳۱ ســـال مسلمانان را به خاک و خون کشید.... 💠گروه رسانه‌ای تیمورا 🆔 @timoora
هدایت شده از  مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
4_5996850887358680693.mp3
35.06M
🔊 استاد 🔖 «معجزه نیَّت» - جلسه سوم 🗓 ۴ اردیبهشت ماه ۱۴۰۱ (شب ۲۳ ماه مبارک رمضان) - مشهد مقدس 🎧 کیفیت 64kbps 🆔 @Masafe_akhar
هدایت شده از رستم قنبرلو
1_1567711669.pptx
9.08M
امپراتوری یهود 🖕🖕
هدایت شده از آثار پاکروان
🍃♥️🍃 دختران و پسران سرباز 🍃♥️🍃 یک ضرب‌المثل قدیمی: تمام پسران سالم سربازند، و تمام دختران ناسالم سربازند. توضیح در باره ضرب‌المثل: سربازند دو معنی دارد. اول: یعنی پسرهایی که از نظر جسمانی سالم باشند برای خدمت به امنیت کشور بعد از 18 سالگی می‌روند. کسانی که این خدمت را انجام می‌دهند سرباز نامیده می‌شوند. دوم: دخترانی که از نظر روحی مشکل دارند بدون پوشش سر، در اجتماع ظاهر می‌شوند سرباز می‌گویند، یعنی سر این‌گونه دختران پوشش ندارد و باز هست. در آرایههای ادبی ایهام داریم. ايهام در لغت به معناي درشك و گمان افكندن است اما در اصطلاح علم بديع، آوردن واژه‌اي است با حداقل دو معني مناسب كلام يكي نزديك به ذهن و ديگري دور از ذهن باشد و معمولاً مقصود معني دور آن است و گاهي نيز هر دو معني مورد نظر مي‌باشد. در حقیقت ضرب المقل چنین است: تمام پسران سالم و دختران ناسالم سربازند. سربازند دو معنی دارد، یکی نزدیک ذهن که همان به معنی خدمت کردن است. دوم معنی دور از ذهن که به معنی بیرون بودن موی سر دختران می‌باشد. 🖌 محمد ابرهیم پاکروان (مواپا)
67.mp3
4.54M
🎙| آخرین اطلاعات نشست‌های پشت پرده و 🎙 دکتر فرزان شهیدی 🕌 🕌 🕌 🕌 ●▬▬۩🌙◉✿◉🌙 ٍ۩▬▬●
هدایت شده از تیمورا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️دم خروس حمایت منافقین بیرون زد 👈 پس از منتشر شدن حکم دو تن از افراد وابسته به گروهک منافقین ، ویدیویی در ساعات اخیر در رسانه ها منتشر شده که در آن مریم رجوی علنا این دو شخص را افرادی معرفی کرده که در مخالفت با جمهوری اسلامی دست به اقدامات مسلحانه زده اند! 📌 بخشی از ویدیو منتشر شده در گروه های ضد انقلاب را مشاهده می کنید 💠 گروه رسانه‌ای تیمورا 🆔 @timoora
7.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥رئیس‌جمهور امروز در قزوین. ♦️ : یکی از قطب‌های مهم صنعت است. کمبودها و مشکلات این استان قبل از سفر بررسی و اولویت‌ها مشخص شده است. ♦️مصمم هستیم در دور اول سفرها برای حل مسائل با اولویت استان‌ها تصمیم‌گیری کنیم. 🕌 🕌 🕌 🕌 ●▬▬۩🌙◉✿◉🌙 ٍ۩▬▬●
30.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رجزخوانی جدید و حماسی مهدی رسولی برای صهیونیست‌ها👌 مهدی رسولی مداح اهل بیت(ع) در هیأت ثارالله زنجان در آستانه فرارسیدن روز قدس رجز جدیدی در خصوص جنایت‌های رژیم صهیونیستی خواند 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi