انيست علي _ رباح العيساوي - هيئة حرم الله - الفهود - الليالي الفاطمية - 1445ه_ - 2024م.mp3
13.37M
انيست علي
🎤رباح العيساوي
هيئة حرم الله - الفهود - الليالي الفاطمية - 1445ه - 2024م
#فاطمیه
♻️کانال الکشکول
@Kashkulkabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑درب چوبی امامزاده حمزه دهدشت یکی از آثار نفیس موزه ملی ایران است. این درب صد سال بعد از شروع غیبت کبرا به فرمان آخرین حکمران آلبویه در منطقه فارس ساخته شده است. ویژگی منحصر به فرد آن منبتکاری دعای حضرت حجت (عج) روی آن است
کتیبه این درب گواه عمومیت دعای حضرت حجت در سده اول غیبت کبرا در بین مردم ایران است.
منبع:
تندرو, مهسا, خزایی, محمد, احمدپناه, سید ابوتراب. 1399. پیشینه و شاخصه ها ی بصر ی تزیینات در چوبی امامزاده حمزه دهدشت آل بویه محفوظ در موزه ملی ایران. هنر اسلامی, 17 (40) 107-125
گروه پژوهشی آرتا | برای عضویت کلیک کنید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🪐سه بلا که اگر در دنیا نبود آدمها مغرور میشدند
#استادعالی
#الْحَمْدُلِلّهِعَلَىکُلِّنعْمَةٍ
🌍#انتشار_حداکثری_با_شما🇮🇷
☫به کانال لِثارات بپیوندید👇
@LESARAT_313
اگر حضرت ابالفضل؏ از ما سوال کند.. من برای یاری کردن امامم از آب گذشتم.. دستهایم را دادم..زخـمها را با جـان و دل قبـول کردم.. ولی دسـت از یاری امام زمانم بر نداشتم. شما برای امام زمـانتـان چه کردید؟؟ چه جوابی میشود داد؟
#آیابِخاطِرامامزَمانِمانتَنهاازیِکگناهگذشتهایم
#داستان 🦌
گوزنی بر لب آب چشمهای رفت تا آب بنوشد عکس خود را در آب دید، پاهایش در نظرش باریک جلوه کرد، غمگین شد. اما شاخهای بلند و قشنگش را که دید شادمان و مغرور شد. در همین حین چند شکارچی قصد او کردند. گوزن به سوی مرغزار گریخت و چون سریع میدوید، صیادان به او نرسیدند اما وقتی به جنگل رسید، شاخهایش به شاخه درختی گیر کرد و نتوانست به تندی فرار کند. صیادان که همچنان به دنبالش بودند رسیدند و او را گرفتند. گوزن چون گرفتار شد با خود گفت: دریغ پاهایم که از آنها ناخشنود بودم نجاتم دادند، اما شاخهایم که به زیبایی آنها میبالیدم گرفتارم کردند.
ممکن است چیزهایی که از آنها گله مندیم پلهی صعودمان باشند، و چیزهایی که در رابطه با آنها مغروریم مایهی سقوطمان باشند. این خداست که مصلحت ما را در همه امور میداند و ما نمیدانیم.
🔹 جریان نفاق در مدینه به امید کودتا علیه پیامبر و تشکیل حکومت خود با حمایت یهود و کفار...
🔹 دقت میکنید تاریخ چقدر قشنگ در حال تکرار هست؟
(کد۱۹)
@shonud313
هیچ کس به من نگفت:
که غیبت شما، به معنای نبودن نیست، بلکه به معنای ندیدن هم نیست، چرا که تو روی فرش مجالس ما، قدم میگذاری، در بین مائی، ما را میبینی و میشناسی، ما هم تو را میبینیم، ولی نمی شناسیم. مگر نه این است که شما را تشبیه کرده اند به یوسف علیه السلام که برادران را دید و شناخت، ولی برادران، او را با اینکه دیدند نشناختند. [۱]
مگر نه این است که در دعای ندبه میخوانیم، ای غایبی که غایب از ما نیستی؛ فدایت شوم، ای دور از مایی که از ما دور نیستی. [۲]
مگر نه این است که وقتی میآیی، خلایق انگشت به دهان میمانند که ما این آقا را نه یکبار، بلکه بارها دیده ایم، [۳] پس تو اینجایی در بین ما، ولی غایبی، یعنی ناشناخته ای، نشناختن
ص: ۸
هم گناه ماست، مشکل تو نیست، تو برای من غایبی که نمی شناسمت.
ای کاش در نوجوانی به من گفته بودند که با شناخت تو، غیبت حداقل برای خودم، تمام شدنی است.
ای کاش بودنت را هر لحظه با تمام وجودم حس میکردم.
----------
[۱]: بحارالانوار، ج۵، ص۱۵۴.
[۲]: مفاتیح الجنان دعای ندبه: بنفسی انت من مغیب لم یخل منا بنفسی انت من نازح ما نزح عنا.
[۳]: حسین گنجی، ارتباط معنوی با حضرت مهدی علیه السلام، ص۳۶.
هیچکس به من نگفت... /حسن محمودی ص۷-۸
هیچ کس به من نگفت:
که دعای ما در فرج شما اثر دارد و آن را نزدیک میکند، نمی دانستم که شما دعا کردنمان را دوست داری و فرموده ای که خیلی برای فرج من دعا کنید. [۱]
به ما نرسید که راز فرج و ظهورت در دعای شب و روز ما نهفته است و تا دستان تک تک ما آسمانی نشود و چشمانمان از اشک، بارانی نگردد تو نمی آیی.
اگر به من گفته بودند که به آیت بصیرت، بهاء الدینی بزرگوار سفارش کرده ای که در قنوت نمازش «اللهم کن لولیک…» را زمزمه کند، [۲] ما هم از همان دوران نوجوانی، قنوتمان را زیبا میخواندیم.
خیلی دیر فهمیدم که بعد از هر نماز، دعای مستجاب دارم که میتوانم با آن، یک سنگ را از سر راه ظهورت بردارم.
ص: ۱۰
ای کاش در نوجوانی میفهمیدم که چقدر دوست داری من لب به دعا بگشایم و آمدنت را زمزمه گر باشم تاسهمی هر چند کوچک در شادی دیگران داشته باشم.
----------
[۱]: کمال الدین، ج۲/۲۳۹. «و اکثروا الدعا بتعجیل الفرج»: برای فرج خیلی دعا کنید.
[۲]: یکی از شاگردان آیت الله بهاء الدینی نقل میکند که سالهای سال در قنوت سرور گرامیمان آقای بهاء الدینی، آیات قرآن و دعاهای مرسوم را میشنیدیم اما به ناگاه روش ایشان تغییر کرد و در قنوت فقط دعای «اللهم کن لولیک…» را زمزمه میکرد. وقتی علت را از ایشان پرسیدم فرمود: امام عصر علیه السلام به من سفارش کرده اند که در قنوت نمازت... برای من دعا کن (پورسید آقایی، میر مهر، ص۵۳).
هیچکس به من نگفت... /حسن محمودی ص۹-۱۱
هیچ کس به من نگفت:
که رمز دیدار شما، پاکی و دوری از گناه است..
به ما نگفتند که در دیدار علی بن مهزیار اهوازی که بیست سال به انتظار ایستاد تا شما را ملاقات کند به او فرمودی که علت دوری شما از ما، چند گناهی بود که انجام میدادی. [۱]
و فرمودی که علت در پشت پرده بودن ما، اعمال بد شما شیعیان است و اگر شما پیمان پاکی که با امامان خود بسته بودید را فراموش نمی کردید، پردهها کنار میرفت. [۲]
کاش به ما گفته بودند که چشم پاک، سزاوار سیمای پاک است نه چشمی که به هر کس و ناکس نگاهی انداخته و زلف پریشان دیگران را خیره شده، کجا این چشم میتواند خال مشکین صورت شما را مشاهده کند؟!!
ص: ۱۲
مگر اینکه با باران اشک، آن آلودگیها را شستشو دهد و به کنترل در آورد چشمی را، که وظیفه اش کرنش است در هنگام روبرو شدن با نامحرم.
به ما نگفتند که سید بن طاووس و شیخ مفید و سید مهدی بحرالعلوم که به دیدارت نائل شدند اهل گناه نبودند، یعنی ما هم باید این چنین باشیم.
کاش میدانستم که هر گناه، فاصله را دورتر میکند و هر ترک گناهی، قدمی است برای رسیدن به رضایت شما.
کاش میدانستم که باید مایه زینت شما باشم نه باعث شرمساری.
گفتم شبی به مهدی اذن نگاه خواهم
گفتا که من هم از تو ترک گناه خواهم
ص: ۱۳
هیچ کس به من نگفت:
که گناه، خانه قلب را تیره میسازد و شما که نورانی ترین هستی، در خانه سیاه نمی مانی. آن وقت خانه دل ما، سوت و کور میشود مثل خرابه ها، مگر اینکه با توبه، آن تیره گیها را از بین ببریم و دوباره مهیای پذیرایی از شما شویم.
----------
[۱]: به نقل از ارتباط معنوی با حضرت مهدی علیه السلام. ص۶۱: علی بن مهزیار اهوازی، ۲۰ سال به حج رفت تا به دیدار و ملاقات امام زمان علیه السلام برسد. در سفر آخر، قاصدی دنبال او آمد و او را از راه بیابانها به سمت جان جانان امام زمان علیه السلام راهنمایی کرد.... وقتی علی بن مهزیار در مقابل امام زمان علیه السلام در خیمه نشسته بود حضرت فرمودند: من شب و روز منتظرت بودم. علی با تعجب گفت: قاصد شما دیر آمد. حضرت فرمودند: من مشتاق شما بودم ولی در وجود شما گناهانی بود که مانع از دیدار میشد... (دلائل الامامه، ص۲۹۷).
[۲]: امام زمان علیه السلام فرمودند: اگر شیعیان ما... در وفای پیمانی که از ایشان گرفته شده، یکدل و مصمم باشند، البته نعمت دیدار، از آنان تاخیر نمی افتاد. (نگین آفرینش، ص۱۲۵)
هیچکس به من نگفت... /حسن محمودی ص۱۲-۱۴
هیچ کس به من نگفت:
که شما مهربان ترین فرد عالم هستید؛ هزار بار مهربانتر از مادر و قتل و کشتار از روش شما به دور است. مگر نه این است که قرار شده بر سیره و روش جد بزرگوارتان رسول مهر و رحمت عمل کنید [۱] که در فتح مکه، با اینکه قدرت داشت، از همه گذشت از همان کسانی که او و یارانش را آزرده بودند.
مگر نه این است که شما خود را رحمت گسترده الهی معرفی کرده اید [۲] و در دعای ندبه، همگی ما آن رافت و مهربانی و دعای خیر را از شما طلب میکنیم. [۳]
من نمی دانستم که شما پدری مهربان، همدم و مونسی دلسوز و رفیقی خیرخواه هستید [۴] و چقدر دیر فهمیدم که شما یار بی کسان، طبیب دردمندان، راهنمای گمشدگان و انیس غریبانی.
ص: ۱۶
و من چقدر دیر دانستم که شما نمایانگر صفات خدایی؛ و مهربانی تنها یکی از صفات اوست، که در شما نور افشانی میکند.
من تازه شنیدهام که شما با غم ما غمناک و با شادی ما، شاد میشوی [۱] و نسبت به ما از خودمان، مهربان تر و دلسوزتری و صلاح مرا بهتر از خودم میدانی و به سعادت و کمالم مشتاق تر از خودم هستی. کاش این مهربانی را از نوجوانی درک میکردم تا حال، دیگر قلبم انیس و مونسِ این غربت و تنهایی میشد.
----------
[۱]: کمال الدین، ج۲، ص۱۲۲.
[۲]: «السلام علیک ایها العلم المنصوب... و الرحمة الواسعة». (مفاتیح الجنان، زیارت آل یاسین)
[۳]: «…وهب لنا رافته و رحمته و دعائه و خیره…». (مفاتیح الجنان، دعای ندبه)
[۴]: اصول کافی، ج۱، ح۱، ص۲۲۵.
[۱]: بحارالانوار، ج۲۶، ص۱۴۰؛ منتهی الامال، ج۲، ۲۸۶۹.
هیچکس به من نگفت... /حسن محمودی ص۱۷-۱۶
قلب من در نوجوانی، آمادۀ کاشتن بذر عشق بود، اما هر چه انتظار کشیدم کسی نگفت که باید عاشق برترین شد تا قلب آباد شود، به من نگفتند که مواظب باش قلبت را به هر کس و ناکسی نسپاری که صاحب اصلی آن، کسی است که وقتی قلبت پاک شود میآید.
و به ما نگفتند که جای شما در قلب ماست نه در جزیرۀ خضرا و مثلث برمودا. به ما نگفتند که مواظب باشیم تا شما را از مهمانی قلبمان بیرون نکنیم. وقتی از آیت الله بهجت
ص: ۱۴
پرسیدند که شما کجایی؟ ایشان جواب داد که: « آقا در قلب شماست مواظب باشید بیرونش نکنید». [۱]
کاش، قلبم را در نوجوانی به تو میسپردم و هر دم یادت را از قلبم به زبان جاری میساختم.
آن دل که به یاد تو نباشد دل نیست
قلبی که به عشقت نتپد جز گِل نیست
ص: ۱۵
----------
[۱]: یکی از دوستان از حضرت آیت الله بهجت درباره جزیره خضرا پرسید. حضرت آیت الله بهجت فرمودند: جزیرة خضرا آن قلبی است که امام زمان علیه السلام در آن تاب بیاورد. (ارتباط معنوی با حضرت مهدی علیه السلام، ص۶۹)
هیچکس به من نگفت... /حسن محمودی ص۱۴-۱۵
هیچ کس به من نگفت:
که رابطۀ شما با ما، رابطه پدر و فرزندی است. شما چون پدری مهربان و دلسوز در فکر آسایش و راحتی ما و پناهگاه همۀ مردم در لحظات خطر هستید، [۱] اگر محبت پدرانه شما نبود هیچکس به عنوان پناه به سراغ شما نمی آمد. اما از این صمیمیت برای ما در آن دورانی که دنبال پناه بودیم، چیزی نگفتند.
اکنون دریافتهام که تا حال، فرزند خوبی برای این پدر بزرگوار نبودهام و اینک دنبال راه چاره و جبران گذشته ام.
چقدر دیر فهمیدم که پدر معنویم از دست گناهان فرزندش، غمناک میشده و برای او استغفار میکرده، ای کاش میتوانستم غمی از غمهایش بکاهم و لبخند رضایت را برلبان مبارکش بنشانم. ای کاش میدانستم که از همان لحظۀ به تکلیف رسیدنم، منتظر من هستی تا با تو آشنا شوم و با شما
ص: ۱۸
آشتی کنم تادستم را بگیری و به آسمانها ببری تامرابه خدابرسانی وازشیطان نجاتم دهی و از این آشنایی، به سعادت خود نزدیک تر شوم.
ص: ۱۹
هیچ کس به من نگفت:
----------
[۱]: اصول کافی، ج۱، ح۱، ص۲۲۵.
هیچکس به من نگفت... /حسن محمودی ص۱۹-۱۸
هیچ کس به من نگفت:
که یکی دیگر از راههایی که مرا به یاری شما نزدیک میکند، بستن عهد با شماست.
عهدهایی که شاید در ظاهر کوچک باشند اما در گذشت زمان، اثرات پر باری را به نمایش خواهند گذاشت.
مثلاً عهد ببندم که به دوستانم زودتر سلام کنم و دروغ را از صفحه زندگیم فقط به خاطر شما بیرون کنم و بر همین دو عهد، مداومت کنم تا بعد از محکم شدن این عهد و پیمان، سراغ سومین پیمانم با شما بیایم...
حتی دعای عهد را اگر صبحها موفق به خواندن نمی شوم در اولین وقت نشاطم در هر جا شد زمزمه کنم.
هر چند که دیرفهمیدم که دعای عهد چه مضامین زیبایی دارد و چه مناجات عاشقانه ای است که طلب دیدار دلدار را میکند و عاجزانه درخواست یاری آن امام غریب را در سر
ص: ۲۶
می پروراند که حتی اگر مرگ آمد و قبل از ظهورت، مرا از دنیا برد، باز هم زنده شوم و برگردم و تو را یاری کنم. [۱]
کسی به من نگفت که میتوانی صبح را با عهد با امام زمانت شروع کنی تا این عهد، مدد کند تو را در دروی از گناه و یک قدم نزدیک شدن به عزیز دلها.
عمریست بی قرار نگاهت نشسته ایم
از غصه نیامدنت دل شکسته ایم
ما پای عهد عاشقی سرخ انتظار
با هر کسی به غیر تو پیمان گسسته ایم
ص: ۲۷
به من میگفتند:
که شما اعمالم را میبینی و ناظر هستی، اما باورم نمی شد. [۱]
تازه فهمیدم که در روز قیامت در و دیوار به کارهایم شهادت میدهند و فرشتگان از مشاهدۀ کارهایم، تعریف میکنند و تو که مقامت از هر فرشته و انسانی بالاتر است، چگونه با خبر نباشی از کارهایم؟! حالا به یقین دانستم که میدیدی، اما چقدر بزرگوارانه مثل خدا که ستّار و پرده پوش است، همه را مخفی کردی که هیچکس ندانست که من چهها که نکرده ام.
حالا میخواهم بیایم، میخواهم برای شما باشم، به سوی شما حرکت کنم و محور کارهایم، رضایت شما باشد، کمکم کن.
ص: ۲۹
ص: ۲۸
نمی دانم منظورت چه بوده است، شاید میخواستی با این کارها، مرا به سوی خودت بکشانی و عرق شرم مرا با دستمال توفیق توبه، پاک کنی.شماره
----------
[۱]: مفاتیح الجنان، دعای عهد.
[۱]: Gقل اعملوا فسیری الله عملکم و رسوله و المومنونF (توبه (): ۱۰۵).
هیچکس به من نگفت... /حسن محمودی ص
هیچ کس به من نگفت:
که یاد شما در قلبم باران نور و برکتی میبارد که دانه وجودم را تا خورشید وجودت میپرورد و بالا میبرد و این، یعنی بهره مندی از تربیت خصوصی بهترین مربی عالم از جانب پروردگار.
تازه دانستم که حتی وقتی تو را فراموش کردهام به یادم هستی، [۱] اما چقدر دیر فهمیدم اگر یاد تو باشم تو مرا با نگاه ویژه ای یاد میکنی و این نگاه ویژه چهها که نمی کند.
هر چند دیر، اما خوب شد دانستم که اگر به یاد شما باشم شما مرا با دعای خالصانه و عنایت ویژه، مورد توجه قرار میدهی و اینگونه من، آن گونه میشوم که خدا میخواهد یعنی آماده یاری.
ص: ۲۲
اگر از نوجوانی زودتر میفهمیدم که میشود شب، هنگام خواب، با یاد شما خوابید و صبح با یاد شما بیدار شد، تا حالا سالها بود که این مشق را تمرین کرده بودم.
نمی دانستم که میشود درس خواندن را با یاد تو شروع کرد و نوشتن را پس از نام خدا به یاد تو مزین نمود.
خدایا! کاش هیچ گاه یاد فلان بازیگر و فلان خواننده مرا از یاد نجات بخش عالم، غافل و بی خبر نمی کرد.
چو شب گیرم خیالت را در آغوش سحر از بسترم بوی گل آید
ص: ۲۳
----------
[۱]: (احتجاج، ج۲، ص۵۸۹، به نقل از نگین آفرینش، ص۸۴)
هیچکس به من نگفت... /حسن محمودی ص
هیچ کس به من نگفت:
که شما همیشه و در همه حالات به یاد ما هستی و اگر ما را رها کنی یا فراموش، دشمن درون و برون دمار از روزگار ما در میآورد. چقدر شاد میشوم وقتی یاد آن صحبت زیبای شما میافتم که فرمودی: « هرگز شما را از یاد نبرده ایم». [۱]
مگر میشود که ارباب کریم نوکرانش را فراموش کند و به آنها توجه نداشته باشد.
اما شرم و خجالت آنگاه همنشین دائمی ما میشود که به یاد بیاوریم هرگز به یادت نبوده ایم و تمام خوشیها را بی حضور شما تجربه کرده ایم.
کسی به من نگفت که میشود با شما حرف زد، دردِ دل کرد و غصهها را قصه وار گفت.
ص: ۲۰
نمی دانستم که نوجوانان هم میتوانند راه باریکه ای از نجوا با مولایشان، باز کنند و گاه گاهی، نوای خوش «یا بن الحسن» بر لب جاری سازند.
ای کاش از همان دوران نوجوانی میفهمیدم که به یادم هستی تا هرگز فراموشت نکنم.
اما حالا هم که به خود آمدهام و میخواهم همیشه به یادت باشم آنقدر خیالهای بی خود در دلم خانه کرده اند که... ؛ اما نه، هرگز نا امید نمی شوم، چون یار و یاوری مثل شما دارم؛ امیدوارم نسیم یاری شما غبار خیالات و فراموشی را از قبلم پاک کند تا حضور شما صفای زندگیم شود.
ص: ۲۱
----------
[۱]: انا غیر مهملین لمراعاتکم و لاناسین لذکرکم. (احتجاج، ج۲، ص۵۸۹، به نقل از نگین آفرینش، ص۸۴)
هیچکس به من نگفت... /حسن محمودی ص۲۱-۲۰
هیچ کس به من نگفت:
که شما مهربان ترین فرد عالم هستید؛ هزار بار مهربانتر از مادر و قتل و کشتار از روش شما به دور است. مگر نه این است که قرار شده بر سیره و روش جد بزرگوارتان رسول مهر و رحمت عمل کنید [۱] که در فتح مکه، با اینکه قدرت داشت، از همه گذشت از همان کسانی که او و یارانش را آزرده بودند.
مگر نه این است که شما خود را رحمت گسترده الهی معرفی کرده اید [۲] و در دعای ندبه، همگی ما آن رافت و مهربانی و دعای خیر را از شما طلب میکنیم. [۳]
من نمی دانستم که شما پدری مهربان، همدم و مونسی دلسوز و رفیقی خیرخواه هستید [۴] و چقدر دیر فهمیدم که شما یار بی کسان، طبیب دردمندان، راهنمای گمشدگان و انیس غریبانی.
ص: ۱۶
و من چقدر دیر دانستم که شما نمایانگر صفات خدایی؛ و مهربانی تنها یکی از صفات اوست، که در شما نور افشانی میکند.
من تازه شنیدهام که شما با غم ما غمناک و با شادی ما، شاد میشوی [۱] و نسبت به ما از خودمان، مهربان تر و دلسوزتری و صلاح مرا بهتر از خودم میدانی و به سعادت و کمالم مشتاق تر از خودم هستی. کاش این مهربانی را از نوجوانی درک میکردم تا حال، دیگر قلبم انیس و مونسِ این غربت و تنهایی میشد.
ص: ۱۷
----------
[۱]: کمال الدین، ج۲، ص۱۲۲.
[۲]: «السلام علیک ایها العلم المنصوب... و الرحمة الواسعة». (مفاتیح الجنان، زیارت آل یاسین)
[۳]: «…وهب لنا رافته و رحمته و دعائه و خیره…». (مفاتیح الجنان، دعای ندبه)
[۴]: اصول کافی، ج۱، ح۱، ص۲۲۵.
[۱]: بحارالانوار، ج۲۶، ص۱۴۰؛ منتهی الامال، ج۲، ۲۸۶۹.
هیچکس به من نگفت... /حسن محمودی ص۱۷-۱۶
هیچ کس به من نگفت:
که طولانی شدن غیبت شما، به خاطر نداشتن یار است [۱] و من چقدر دیر دانستم که من هم میتوانم یار شما باشم. اصلا در فکر من نمی گنجید که یاران تو از همین کرۀ خاکی و تعدادی از آنها از همین خاک پاک ایرانند.
اگر به من گفته بودند که یاران شما، منتظر شما هستند، گناه در زندگیشان راه ندارد و اخلاقشان ستودنی است، [۲] هرگز گناه نمی کردم و با مادرم بسیار خوش اخلاق بودم، اما دیر فهمیدم و ندانسته سمت گناه رفتم و در جوانی و غرور بلوغ، دچار بداخلاقیهایی شدم.
اما میدانم حالا هم دیر نشده اگر شروع کنم قبولم میکنی و مهر خادمی بر پیشانیم میزنی که خادم تو، ارباب عالم است.
من حتی تعداد یاران شما را که بیشتر از ۳۱۳ نفر هستند را نمی دانستم، اما وقتی شنیدم که به این تعداد محدود
ص: ۲۴
نمی شوند و دستههای بعدی هم در راه یاری شما، قیام میکنند خوشحال شدم و امیدوار.
سالها منتظر سیصدو اندی مرد است آن قدر مرد نبودیم که یارش باشیم
ص: ۲۵
----------
[۱]: یکی از شیعیان امام صادق علیه السلام به نام سهل بن حسن خراسانی به آن حضرت میگوید: چه چیز شما را بازداشته است از این که حق مسلّم خود (حکومت) را به دست بگیرید در حالی که صدهزار شیعه پا در رکاب و شمشیر زن در اختیار شماست؟ امام دستور میدهند تا تنور را روشن کنند سپس به مرد خراسانی فرمودند: «ای خراسانی بلند شو و داخل تنور بنشین» سهل که گمان کرده است امام از دست او خشمگین شده، شروع به عذرخواهی و آوردن بهانه میکند... در این لحظه هارون مکی از شیعیان راستین حضرت وارد میشود و سلام میکند. امام صادق علیه السلام به او پاسخ میدهد و بدون مقدمه به او میفرماید: «در تنور بنشین». هارون مکی بدون هیچ پرسشی، داخل تنور میشود. امام صادق علیه السلام در همان حال با مرد خراسانی گفتگو میکند و از خراسان خبرهایی میدهد، اما نگرانی تمام وجود مرد خراسانی را فراگرفته است. امام به او میفرماید: «ای خراسانی بلند شو و داخل تنور را نگاه کن». او برخاسته و با تعجب میبیند که هارون چهارزانو میان آتش نشسته است و آتش هیچ آسیبی به او وارد نکرده. آنگاه امام صادق علیه السلام از مرد خراسانی پرسید: «در خراسان چند نفر مثل هارون میشناسی؟! » خراسانی میگوید: به خدا قسم یک نفر هم اینگونه سراغ ندارم. حضرت میفرماید: «آگاه باش! ما در زمانی که پنج نفر یاور و پشتیبان پیدا نکنیم قیام نمی کنیم»؛ (کنایه از اینکه اگر یار داشتیم قیام میکردیم). (سفینة البحار، ج۸، ص۶۸۱)
[۲]: امام صادق علیه السلام فرمودند: «... کسی که دوست دارد از یاران قائم علیه السلام باشد پس منتظر باشد و در حال انتظار پرهیزگاری پیشه کند و به اخلاق نیکو آراسته گردد». (نگین آفرینش، ص۱۱۶)
هیچکس به من نگفت... /حسن محمودی ص
▫️فروش محصولات فرهنگی نورالمهدی🏴
برچسب ماشین میخوای؟!🚗🚘
انواع کتیبه های افقی و عمودی میخوای⁉️
ریسه و سربند میخوای؟!🔖
پیکسل و آویز میخوای؟!🧷
انواع پرچم های رنگارنگ و جذاب میخوای؟!🏴🚩🏳️
🖐️همه ی اینایی که گفتم نصف قیمت بازار میتونی از کانال زیر تهیه کنی!😳
همین الان بیا کانال زیر اگه دنبال محصولات {باکیفیت و قیمت پایین}میگردی!
▪️محصولات فرهنگی نورالمهدی اینجاست👇
https://eitaa.com/joinchat/912851824C2f7d53e2b7
🔻هر چه دارم از توسل به امام زمان روحی فداه و زیارت آل یس دارم
🔻آیت الله سید علی حسینی میلانی مدظله:
من هر چه دارم از توسل به امام زمان روحی فداه و زیارت آل یس دارم.
از اوایل نوجوانی ما را بر خواندن زیارت آل یاسین تربیت کردند و مرحوم پدرم میفرمود: بعد از زیارت هم دو رکعت نماز بخوان و به حضرت هدیه کن و بهترین موقع برای این توسل، بعد از نماز صبح است.
در بعضی از جملههای این زیارت نامه مطالبی است که هر یک از آن مطالب جداگانه بایستی مورد تحقیق قرار بگیرد.
مثلا «السلام علیک یا باب الله و دیّان دینه
السلام علیک یا حجة الله و دلیل ارادته
اینها یعنی چه ؟
اینکه امام دلیل و راهنما و نشان دهنده ارادۀ باری تعالی است یعنی چه؟
بنده از همان اوایل نوجوانی تا به امروز زیارت آل یاسین با دو رکعت نماز را ترک نکردم.
اگر انسان با ولی عصر علیهالسلام بنشیند حرف بزند و مناجات کند چه در تنهایی و یا به صورت دسته جمعی آثار و برکات بسیاری دارد.
بنده در این عمری که کردم از وقتی که درک کردم و خودم را شناختم تا به امروز به برکت توسل، خیلی از مشکلاتم حل شده است.
به برکت توسل و همین زیارت آل یاسین آثاری بسیاری دیدهام...
🌼 الّلهُـمَّعَجِّـلْلِوَلِیِّکَــالْفَــرَج 🌼
@nashermahdaviyat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷خواسته امروز حضرت زهرا سلامالله علیها بیعت با موعود غدیر است
🔹حجتالاسلام والمسلمین سید محمدحسین صدر
#فاطمیه
#مهدویت
🔸تهیه شده در استودیو موعود غدیر
@nashermahdaviyat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺برای ماتم زهرا، آسمانها میگریند و زمین در سوگ است...
▪️ای منتقم! ای گل زهرا! دلها منتظر قدمهایت هستند، بیا..."
#لبیکیامهدی
#اللهمعجللولیکالفرج
ناشرمهدویت؛ فرصتی ناب برای نشر معارف مهدوی و تبلیغ نام و یاد مولای عالم.
👈کانالناشرمهدویت👉
@nashermahdaviyat
🚩مادرمان حضرت زهرا سلام الله علیها؛ الگوی ما در دفاع از امام زمان
💥اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی مِنْ
أَنْصَارِهِ
وَ أَعْوَانِهِ
وَ الذَّابِّینَ عَنْهُ
وَ الْمُسَارِعِینَ إِلَیْهِ فِی قَضَاءِ حَوَائِجِهِ
وَ الْمُحَامِینَ عَنْهُ
وَ السَّابِقِینَ إِلَى إِرَادَتِهِ
وَ الْمُسْتَشْهَدِینَ بَیْنَ یَدَیْه
💥این قسمت دعای عهد را که می خوانیم به یاد خانم حضرت زهرا سلام الله علیها می افتیم...
که همه هستی خود را برای امام زمانش داد !
🙏کاش من هم
یک روزی
به معنای واقعی بتوانم بگویم:
👈در دفاع از امام زمانم
الگوی من مادرم حضرت زهراست
@nashermahdaviyat
🔴چرا به آن حضرت(امام زمان ارواحنافداه)، منتظَر گفته می شود
✨امام جوادعلیه السلام فرمود:
✔️بدان جهت که برای او غیبتی است بسیار طولانی که در اثر این غیبت، افراد با اخلاص، پایان غیبتش را انتظار می کشند،
افرادی که در شک و تردیدند، منکرش می شوند، آنان که او را در عقیده قبول ندارند، یاد آن حضرت را مسخره می کنند،
آنان که وقت ظهور تعیین می کنند، دروغ می گویند،
آنان که در ظهورش عجله می کنند، از صراط مستقیم منحرف می شوند،
👈و تنها کسانی که تسلیم امر الهی هستند و شک و تردیدی در عقیده ندارند و هرچه ما گفته ایم، همان را می پذیرند نجات می یابند.
📚کمال الدین و تمام النعمه، ج ٢، ص ٣٧٨
@nashermahdaviyat