هدایت شده از به رنگ مهدویت🎨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ندبه_های_دلتنگی
*دعـ💌ـوت نامــه اے*
*برای عاشقــان مهــدی فاطـمه*
مراسم دعاے پرفیض #ندبہ
با نواے #حاج_محمدصادق_آقاعلیخانی
⚡️زمان :
جمعه ها، ساعت ۷صبح
⚡️مکان :
دخانیات،خ بهرامی،ک خرم،زینبیه هشتگرد
👈#رسانه_باشیم
اگر یک نفر را به او وصل کردی
برای سپاهـش تو سردار یاری
#امام_زمان
#لبیک_یا_خامنه_ای
─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─
لینک کانال #کانون_مهدویت_هشتگرد در ایتا👇
─┅═ೋ❅🦋❅ೋ═┅─
@kanoon_Mahdaviat313
─┅═ೋ❅🦋❅ೋ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌#تلنگر_مهدوی
🔸به اندازه یک پلک به هم زدن!!!!
#امام_زمان #عید_قربان
#ندبه #مهدویت
#کانون_مهدویت_هشتگرد
─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─
لینک کانال #کانون_مهدویت_هشتگرد در ایتا👇
─┅═ೋ❅🦋❅ೋ═┅─
@kanoon_Mahdaviat313
─┅═ೋ❅🦋❅ೋ═┅─
به رنگ مهدویت🎨
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ #داستانهای_مهدوی ✨ #امام_زمان (ع) در صحرای عرفات 🔖 قسمت اول 🔰 حاج محمّد علی فشندی ته
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
#داستانهای_مهدوی
✨ #امام_زمان (ع) در صحرای عرفات
(تشرفی از حاج محمد علی فشندی)
🔖 قسمت دوم
🌌 تصمیم گرفتم شب را نخوابم. به همین جهت برای نماز و نافله شب وضویی ساختم و به نماز ایستادم. آن شب در آن بیابان تنهایی، به یاد امام زمان (ع) حال خوشی پیدا کردم.
⛺️ در همین حال صدای پایی شنیدم و به دنبال آن، پرده ی چادر کنار رفت.
✨ آقایی در آستانه خیمه بعد از سلام فرمود:
🔶 «حاج محمّد علی تنها هستی؟»
▫️ عرض کردم:
🔹 بله آقا، تنهایم!
▫️ و ناخودآگاه از جا برخاستم و پتویی را چند لا کرده، زیر پای آقا افکندم.
آقا نشست و فرمود:
🔶 «حاج محمّد علی! خوب جایی را برای سکونت کاروان انتخاب کردهای! اینجا همان جایی است که جدّم حسین بن علی (ع) در روز عرفه خیمه زده بودند!»
▫️ بعد فرمودند:
🔶 «حاج محمّد علی! یک چایی درست کن!»
▫️ عرض کردم:
🔹 «اتّفاقا همه وسایل چای فراهم است جز چای خشک که آن را از «مکّه» نیاوردهام.»
▫️ فرمود:
🔶 «شما آب جوش تهیّه کنید، چای خشک آن بر عهده من!»
☕️ آب که جوش آمد، مقداری چای (که در حدود صد گرم بود) به من مرحمت کردند. چای که دم کشید و آماده شد، فنجانی به ایشان تعارف کردم.
نوشیدند و فرمودند:
🔶 «شما هم بفرمایید!»
▫️ من هم با اجازه آقا، فنجانی از آن چای نوشیدم که لذّت خوبی برای من داشت.
در اینوقت، دو جوان زیباروی نورانی (در روایتهای قاضی زاهدی چهار جوان) جلوی چادر آمدند و همانجا با احترام ایستادند و به آقا سلامی عرض کردند. آقا از من خواستند که به ایشان چای تعارف کنم.
من نیز اطاعت کردم و برایشان چای بردم. آنان چای را نوشیدند. آقا از من خواستند که چای دیگری نزد ایشان ببرم که من نیز دوباره چای برای آن دو جوان بردم. در اینوقت آقا به آنان فرمود:
🔶 «شما بروید!»
▫️ آنان نیز خداحافظی کرده و رفتند.
در این هنگام، آقا نگاهی به من کردند و سهبار فرمودند:
🔶 «خوشا به حالت حاج محمّد علی!»
▫️ گریه راه گلویم را بست. عرض کردم:
🔹 از چه جهت؟
▫️ فرمود:
🔶 «چون امشب کسی برای بیتوته در این بیابان نمیآید. امشب شبی است که جدّم امام حسین (ع) در این بیابان آمده است.»
▫️ بعد فرمود:
🔶 «دلت میخواهد نماز و دعای مخصوصی را که از جدّم رسیده، بخوانی؟»
▫️ عرضه داشتم:
🔹 بله آقا جان!
▫️ فرمود:
🔶 «برخیز و غسلی بهجا آور و وضو بگیر!»
▫️ عرض کردم:
🔹 هوا طوری است که نمیتوانم با آب سرد غسل کنم.
▫️ فرمود:
🔶 «من بیرون میروم، تو آب را گرم کن و غسل نما!»
▫️ من هم بدون اینکه متوجّه قضایا باشم و اینکه این آقا کیست، مقداری آب را گرم کردم و غسل و وضویی ساختم.
چون از غسل فارغ شدم، آقا به خیمه برگشتند و فرمودند:
🔶 «حالا دو رکعت نماز با این کیفیّت که میگویم بخوان: بعد از حمد [در هر رکعت] یازده مرتبه سوره توحید را بخوان که این نماز جدّم امام حسین (ع) در این مکان است.»
▫️ و بعد از نماز فرمودند:
🔶 «جدّم، امام حسین (ع) در این بیابان، دعایی خوانده است که من آن را میخوانم. تو هم با من بخوان!»
▫️ اطاعت کردم. دعای آقا نزدیک به بیست دقیقه به درازا کشید و در حال دعا، اشک از چشمان مبارکش مانند ناودان فرو میریخت. هر جملهای را که میخواند، در ذهن من میماند و من فورا آن را حفظ میکردم. دیدم عجب دعای خوبی بود و چه مضامین عالی و بالایی دارد.
من با اینکه با کتابهای دعا آشنا بودم، امّا تاکنون به چنین دعایی برنخورده بودم. در همین وقت به ذهنم رسید که فردا برای روحانی کاروان مضامین این دعا را بخوانم تا او آنها را یادداشت کند. به محض خطور این فکر در خاطر من، آقا فرمودند:
🔶 «این دعا مخصوص امام (ع) است و در هیچ کتابی نوشته نشده و کسی غیر از امام نمیتواند آن را بخواند و از یاد تو نیز میرود!»
▫️ با گفتن این سخن، ناگهان تمامی عبارات دعا از ذهن، زبان، خیال و خاطر من محو شد و حتّی کلمهای از آن در ذهن من باقی نماند.
ادامه دارد...
─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─
لینک کانال #کانون_مهدویت_هشتگرد در ایتا👇
─┅═ೋ❅🦋❅ೋ═┅─
@kanoon_Mahdaviat313
─┅═ೋ❅🦋❅ೋ═┅─
#امام_زمانم
اے امیر عرفہ بیتو صفا نیسٺ کہ نیسٺ
بیتو در آن عرفہ عشق و وفا نیست کہ نیسٺ
اے امیر عرفہ یوسف زهرا، مہدے
حاجتے غیر ظہـورٺ بہ خدا نیسٺ کہ نیسٺ
#امام_زمان #عید_قربان
#عید_غدیر #مهدویت
#کانون_مهدویت_هشتگرد
─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─
لینک کانال #کانون_مهدویت_هشتگرد در ایتا👇
─┅═ೋ❅🦋❅ೋ═┅─
@kanoon_Mahdaviat313
─┅═ೋ❅🦋❅ೋ═┅─
هدایت شده از به رنگ مهدویت🎨
🌳 پارک نشست مهدوی 🌳
دعـــ💌ــــوتنامه
همہ شما عاشقــ💕ــان امامٺ و ولایٺ دعوتید
کارے از:
_کانون مہدویٺ هشتگرد_
مدرس:🎤
*استاد #محمدصادق_آقاعلیخانی
منتــــــظرتونـــیــــــم😍
🔻مکان:
شهرک بعثت، تقاطع نور و ابوذر، بوستان نور
🔻زمان:
شنبه های هرهفته ساعت ۱۸
لینک کانال #کانون_مهدویت_هشتگرد در ایتا👇
─┅═ೋ❅🦋❅ೋ═┅─
@kanoon_Mahdaviat313
─┅═ೋ❅🦋❅ೋ═┅─