eitaa logo
🍉 قارپوز 🍉
105.5هزار دنبال‌کننده
20.4هزار عکس
18.5هزار ویدیو
61 فایل
🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/G17a.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
🔆ماءموريت على (علیه السلام ) براى كشتن سه تروريست نماز جماعت صبح در اول وقت در مسجد پيامبر (صل الله علیه وآله و سلم ) برقرار گرديد، مسلمين شركت نمودند، پيامبر (ص ) پس از اقامه نماز به طرف جمعيت رو كرد و فرمود: اى مردم ! از طريق وحى به من خبر رسيده سه نفر از كافران به بتهاى لات و عزى سوگند ياد كرده اند تا مرا بكشند، در ميان شما كيست كه داوطلبانه به سوى آنها برود و آنها را قبل از آنكه به مدينه برسند، سر به نيست كند؟ (نقشه آنها را نقش بر آب نمايد). حاضران به همديگر نگاه كردند و در جواب دادن به رسول خدا (ص ) درماندند و در سكوت و خاموشى فرو رفتند. پيامبر (ص ) فرمود: گمان مى كنم على پسر ابوطالب در ميان شما نيست . يكى از مسلمين بنام عامربن قتاده برخاست و گفت : امشب على (ع ) مبتلا به تب شده از اين رو در نماز شركت ننموده است ، به من اجازه بده بروم و پيام شما را به او برسانم . پيامبر (ص ) به او اجازه داد، عامر به حضور على (ع ) رفت و جريان را به آنها خبر داد. امام على (ع ) از خانه بيرون آمد آن گونه كه گوئى از بند رها شده است ، در حالى كه با دو طرف پيراهنش ، گردنش را پوشانده بود، به حضور پيامبر (ص ) آمد و عرض كرد: اى رسول خدا جريان چيست ؟ پيامبر (ص ) فرمود: اين (جبرئيل ) فرستاده پروردگارم است كه به من خبر مى دهد سه نفر از كافران ، هم سوگند شده اند تا بيايند و مرا بكشند، و بخداى كعبه موفّق نمى شوند، اكنون شخصى لازم است تا جلو آنها را بگيرد. حضرت على (ع ) عرض كرد: من تنها براى جلوگيرى از آنها آماده ام ، چند لحظه اجازه بده لباسم را بپوشم . پيامبر (ص ) فرمود: اين لباس و زره و شمشير من است ، بردار و بپوش ، پيامبر (ص ) لباس و زره خود را بر او پوشانيد و عمامه خود را بر سر على (ع ) نهاد و شمشيرش را به دست او داد، و اسبش را آورد و على (ع ) را سوار بر آن نموده و به سوى آن سه نفر كه در چند فرسخى مدينه در بيابان به سوى مدينه مى آمدند فرستاد. امام على (ع ) از مدينه بيرون آمد و به راه خود ادامه داد، سه روز از جريان گذشت ، هيچ خبرى از على (ع ) نه از آسمان (توسط جبرئيل ) و نه از زمين نشد، فاطمه (سلام الله علیها ) نگران شد، دست حسن و حسين (ع ) را گرفت و به حضور رسول خدا (ص ) آمد و گفت : تصور مى كنم كه اين دو كودك يتيم شده اند، پيامبر (ص ) با شنيدن اين سخن ، بى اختيار گريه كرد، سپس به مردم فرمود: هركس خبر از على (ع ) بياورد، او را به بهشت مژده مى دهم . مردم با جديت به جستجو پرداختند، زيرا ديدند رسول اكرم (ص ) اين موضوع را با اهميت و تاءكيد خاص عنوان كرد. تا اينكه عامر بن قتاده خبر سلامتى على (ع ) را به پيامبر (ص ) رسانيد، كه با پيروزى باز مى گشت ، پيامبر (ص ) به استقبال على (ع ) شتافت ديد آنحضرت مى آيد در حالى كه دو اسير و يك سربريده و سه شتر و سه اسب را با خود مى آورد، آنگاه پيامبر (ص ) به على (ع ) فرمود: دوست دارى من جريان سفر تو را شرح دهم يا خودت شرح مى دهى ؟ سپس فرمود: خودت شرح بده . تا گواه بر قوم گردى . حضرت على (ع ) فرمود: در بيابان ديدم سه نفر سوار بر شتر مى آيند، وقتى كه مرا ديدند، فرياد زدند، تو كيستى ؟ گفتم : من على پسر ابوطالب ، پسر عموى رسول خدا (ص ) مى باشم . گفتند: ما كسى را به عنوان رسول خداوند نمى شناسيم ، و براى ما فرق نمى كند كه ترا بكشيم يا محمّد (ص ) را. صاحب اين سربريده با شدت به من حمله كرد، و ضربه هاى بين من و او رد و بدل شد، در اين ميان باد سرخى وزيد، صداى تو را از ميان آن باد شنيدم كه فرمودى زره او را از ناحيه گردن بريدم و كنار زدم ، رگ گردنش را بزن و من رگ گردنش را زدم ، و او را رها ساختم . سپس باد زردى وزيد، صداى تو را از ميان آن شنيدم كه فرمودى زره او از ناحيه رانش كنار زده ، بر ران او بزن و من به ران او زدم و او را سركوب كردم ، و سرش را از بدنش جدا نمودم ، وقتى كه او را كشتم ، اين دو نفر اسير كه دو رفيق او بودند به پيش آمده و گفتند: اين رفيق ما را كه كشتى توان آن را داشت كه با هزار سواره بجنگد، اكنون ما تسليم هستيم ، ما شنيده ايم محمّد (ص ) شخص مهربان و رحم دل و دلسوز است ، در كشتن ما شتاب مكن ، ما را زنده نزد او ببر تا او حكم كند. پيامبر (ص ) فرمود: اى على ! صداى اول را كه شنيدى صداى جبرئيل بود و صداى دوّم ، صداى ميكائيل بود، اكنون يكى از آن دو اسير را نزد من بياور، على (ع ) يكى از آن دو اسير را نزد پيامبر (ص ) آورد. پيامبر (ص ) به او فرمود: بگو لا اله الاّ اللّه : معبودى جز خداى يگانه نيست . او در پاسخ گفت : لنقل جبل ابى قبيس احبّ الىّ من ان اقول هذه الكلمة . نقل كوه ابوقيس براى من بهتر از آن است كه اين كلمه را بگويم . 📚داستان دوستان، جلد پنجم، محمد محمدى اشتهاردى ‌‌🍉 @qarpuz
🟡 ماجرای عبرت‌انگیز مرد به ظاهر مسلمانی که شراب‌خوار بود و هنگام مرگ در محضر پیامبر کافر شد...! ☘نقل شده است پیامبر اکرم ﷺ بر بالین شخصی که در حال احتضار بود، آمدند و به او تلقین کردند که بگو: «أَشْهَدُ أَنْ لا إلهَ إِلَّا الله». او گفت: نمی گویم و نخواهم گفت و از اینکه این کلمه را در طول شصت سال گذشته گفته‌ام پشیمانم! این را گفت و از دنیا رفت. حضرت از همسر این مرد پرسیدند شوهرت چه عملی مرتکب می شد و به چه گناهی عادت داشت که این گونه با کفر از دنیا رفت؟ همسرش گفت: یا رسول‌الله او به شراب خواری عادت داشت و هر شب تا ظرفی از شراب نمی خورد نمی‌خوابید. 📚(خزینة‌الجواهر، ص۳۱۲) ⭕️ در هنگام مرگ، شخص ملاحظه اطرافیان را نمی کند و واقعیت های باطنی او کم کم ظهور پیدا می‌کند. اگر خدای نکرده ایمانش سطحی و زبانی بوده و اعتقادات در او رسوخ نکرده باشد، کفرش را بروز میدهد.🍂 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌🍉 @qarpuz
*ـ ↶📗🌱↷ * 📗زندگي در اينجا و اکنون به تجربه ديده ام که يکي از ويژگي هاي افراد خودشکوفا اين است که کمتر از افراد متوسط، در تشخيص درست از نادرست دچار ترديد مي شوند. افراد خودشکوفا به علت اينکه ٩٥ درصد جامعه با آنان سر به مخالفت برمي دارد، دچار ترديد نمي شوند! ✍ آبراهام مزلو * ‌‌🍉 @qarpuz
شهید مرتضی عطایی: بسیجی بود و علاوه بر فعالیت های فرهنگی وفعالیت هایی که در بسیج داشت به کار های خیر دیگری مشغول بود که از جمله اینها بردن کاروان هایی به کربلا بود بیش از بیست بار به کربلا رفته بود و ایام اربعین گروهی از مرد های فامیل را به کربلا می برد ‌حتی اگر کسی هزینه سفر را نداشت؛ خودش مقدار هزینه ای که نیاز بود را محیاو پرداخت میکرد... ‌‌🍉 @qarpuz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من افرادی رو دیدم متاسفانه که خودکشی کرده بودن و اومدم کنار یه نفرشون... ‌‌🍉 @qarpuz
✨🌸🍃🌼🌸🍃🌼🌸🍃🌼 🌸🍃🌼🌸🍃🌼 🍃🌼میر غضب شاه 🌸 ✨ ناصرالدین شاه میرغضبی داشت که آدم قصی القلبی بود. (میر غضب افرادی بودند که وقتی قاضی حکم اعدام صادر می کرد ، اعدامی ها را دست آن ها می دادند تا اعدام کنند. مظهر غضب بودند و مردم از آنها می ترسیدند ، چون به نوعی با دولت همکاری داشتند لذا مردم از آنها حساب می بردند ) میرغضب با رفقایش جمعه ها برای گردش و تفریح اطراف شهر می رفتند و شبش هم یکی از این ها منزلش شام درست می کرد، سور مفصلی می داد. یک بار که مهمانی دادن نوبت میرغضب بود، میرغضب به زن اولش که در بالای شهر و آدم مشهوری بود گفت غذا درست کند تا مهمانی آن جا باشد. چند روز قبل از این واقعه که ایام فقر و قحطی بود، جناب میرغضب در یکی از محلات تهران داشت می رفت که کنار آب انباری صدای ناله ای شنید. جلو آمد و دید حیوانی زایمان کرده ولی از بی شیری و بی غذایی هم خودش و هم بچه هایش دارند می میرند. به قصابی محل می رود و پولی به او می دهد و می گوید من را می شناسی؟ من میرغضب ناصرالدین شاه هستم. این پول را بگیر، تا یک ماه هر روز به این حیوانی که این گوشه افتاده گوشت و استخوان بده! اگر بفهمم این حیوان مرده یا به او نرسیدی پدرت را در می آورم. بر اثر این کار این حیوان ها زنده ماندند. این جریان چند روز قبل از آن مهمانی اتفاق افتاده بود. خانم اولش هم که فهمیده بود ایشان هوو رو سرش آورده خیلی از دستش ناراحت بود. آن شب تصمیم می گیرد سم مهلکی در غذا بریزد و میرغضب و رفقایش را بکشد. ولی وقتی میرغضب بعد از پایان تفریح روز جمعه به رفقایش می گوید به منزل برویم می گویند آقا ما تفریحمان پایین تهران بود می دانیم در این پایین هم خانه داری، به آن خانه می رویم. میرغضب می گوید ما آن جا غذا تهیه کردیم می گویند نه، به دل ما افتاده که آن جا نرویم. ناخواسته به خانه زن دومی می آیند و غذای ساده ای می خورند می خوابند. صبح دیدند میرغضبی که اشکش نمی آمد و اهل گریه نبود بیدار شده و زار زار گریه می کند. می پرسند آقا چرا گریه می کنی؟ می گوید: در خواب امام سجاد(ع) را دیدم. به من فرمود: میرغضب به خاطر این که به آن حیوان ها رحم کردی خدا هم به تو رحم کرد. خدا می خواهد هم در دنیا و هم در آخرت کارت را اصلاح بکند. امشب بنا بود شما و رفقایت خانه زن اولت بروید. او هم سمی در غذایتان ریخته بود تا همه آنان را بُکشد. ولی به خاطر این که رحم کردی خدا این بلاء را از شما دور کرد. علامتش هم این است که اگر به خانه بروی زن اولت در گوشه آشپزخانه بقیه سم ها را پنهان کرده است. ولی به تو نصیحت می کنم زنت را اذیت و آزار نده. اگر خواست بگذار با شما زندگی بکند اگر هم نخواست طلاقش بده، حق و حقوقش را هم بده. بی رحمی نکن که این رحمت از تو سلب بشود. به تو بشارت بدهم که یک ماه دیگر خدا به تو توفیق می دهد به کربلا برای زیارت قبر پدرم اباعبدالله الحسین بروی و همان جا توبه می کنی و عاقبت به خیر می شوی و از دنیا می روی. میرغضب به رفقایش می گوید من این خواب را دیدم منقلب و گریان شدم. رفقایش می گویند برویم تحقیق کنیم. حرکت می کنند و به خانه زن اولش می روند. زنش داد و فریاد می زند چرا دیشب نیامدی من منتظر بودم. میرغضب می گوید: منتظر بودی ما را بکشی. فکر می کنی خبر نداشتم. دست زن را می گیرد می برد گوشه آشپزخانه سم ها را به او نشان می دهد. زنش جا می زند می گوید بله واقعیت است. میرغضب می گوید: چون امامم سفارش کرده با تو کاری ندارم. می خواهی بمان، می خواهی برو. میرغضب توبه می کند و بعد از یک ماه دیگر هم همان طور که امام فرموده بود به کربلا می رود و در جوار امام حسین(علیه السلام ) از دنیا می رود. ‌‌🍉 @qarpuz
✅آیت الله ناصری: ✍در نجف استادی داشتیم که در هر دو هفته یک مرتبه خدمت ایشان می‌رفتیم. با وجودی که شاید بیست و پنج فرسخ بین من و او فاصله بود؛ به من دقیق خبر می‌داد و می‌گفت: مثلاً فلان جا اشتباه کردی، آنجا را درست رفتی، همه را می‌دید. همه ما این نیرو در وجودمان هست، لکن حیف که غافل هستیم. اگر انسان ملتزم بشود واجباتش را انجام دهد و محرماتش را ترک کند و آن وظیفه‌ای که به او محول است به نحو احسن انجام بدهد و در تمام مشکلات یابن الحسن بگوید؛ خدا شاهد است؛ پرده‌ها عقب می‌رود و همان عنایات به او هم می‌شود ‌‌🍉 @qarpuz
7.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 چرا حضرت فاطمه زهرا(س) با چنان مقام قدسی برای بازپس‌گیری فدک اقدام کردند؟ 🎞 از اندک فیلم‌های باقی‌مانده از شهید مطهری ◾️سالروز شهادت پاره تن رسول‌الله(ص) حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها را تسلیت عرض می‌کنیم. 🏷 ‌‌🍉 @qarpuz
جاری در نحرِ کوثر.mp3
11.93M
⭕️ حضرت زهرا سلام الله علیها مبارزه با جریان انحرافیِ ایجاد شده بعد از رحلتِ پیامبر اکرم صلوات‌الله‌علیه را آغاز کردند و به شهادت رسیدند. ⌛️ این جریان انحرافی روزهای آخر حیاتِ خود را می‌گذراند! ⁉️ در این روزهای حساس، نقش شخصِ شما کجای این ماجرای مهم است؟ 🏷 سلام الله علیها ‌‌🍉 @qarpuz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وقتی اینترنتم تموم میشه : ‌‌🍉 @qarpuz