eitaa logo
🍉 قارپوز 🍉
104.8هزار دنبال‌کننده
20.4هزار عکس
18.8هزار ویدیو
61 فایل
🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/G17a.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
🌼❄️🌾🌼❄️🌾🌼❄️🌾🌼 🔆تقاضاى فرزند به جاى قيمت روغن حضرت صادق آل محمّد صلوات اللّه عليهم حكايت فرمايد: امام حسن مجتبى عليه السلام از مدينه با پاى پياده ، عازم مكّه معظّمه گرديد؛ و چون با پاى برهنه راه را مى پيمود، پاهايش آسيب ديده و متورّم شد، به طورى كه در مسير راه به سختى قدم برمى داشت ، به حضرت پيشنهاد داده شد كه چنانچه سوار شوى ناراحتى پاهايت برطرف خواهد شد. حضرت فرمود: خير، من قصد كرده ام كه پياده بروم ؛ و سپس افزود: همين كه به اوّلين منزل برسيم ، مردى سياه پوست وارد خواهد شد و او روغنى همراه خود دارد كه براى ورم و ناراحتى پا مفيد و درمان كننده است ؛ پس هنگام دريافت روغن هر قيمتى را كه گفت قبول كنيد. بعضى از همراهان حضرت گفتند: ياابن رسول اللّه ! در اين نزديكى منزلى نيست كه كسى بيايد و روغن بفروشد؟! امام عليه السلام فرمود: چرا، منزل نزديك است و روغن فروش نيز خواهد آمد. و چون مقدار مسافتى كوتاه به راه خود ادامه دادند، به منزلى رسيدند؛ حضرت فرمود: در همين منزل استراحت مى كنيم . در همين بين ، مردى سياه پوست وارد آن منزل شد، همراهان حضرت از او تقاضاى روغن براى ناراحتى پا كردند؟ آن مرد گفت : روغن براى چه كسى مى خواهيد؟ پاسخ دادند: براى امام حسن مجتبى فرزند اميرالمؤ منين علىّعليهماالسلام مى خواهيم . مرد سياه پوست گفت : من بايد خدمت آن حضرت شرفياب شوم و خودم روغن را تحويل ايشان دهم . روغن فروش بر حضرت وارد شد، سلام كرد و عرضه داشت : ياابن رسول اللّه ! من غلام شما هستم ، اين روغن در اختيار شما باشد و من در ازاى آن چيزى نمى خواهم ، جز آن كه تقاضامندم از خداوند متعال بخواهيد تا فرزندى پسر، دوستدار شما اهل بيت رسالت ؛ و نيكوكار به من عطا گرداند؟ امام مجتبى عليه السلام روغن را گرفت و به او فرمود: به خانه ات بازگرد؛ مطمئن باش كه خداوند فرزند پسرى به تو عطا خواهد نمود؛ و سپس پاهاى مبارك خود را با آن روغن ماساژ داد و ناراحتى ورم آن كاملاً خوب و برطرف گرديد. امّا مرد سياه پوست ؛ چون به منزل آمد، ديد همسرش نوزادى پسر، صحيح و سالم وضع حمل كرده است ، پس بسيار خوشحال شد و به سمت امام حسن مجتبى عليه السلام بازگشت ؛ و چون به آن حضرت ملحق شد تشكّر و قدردانى كرد.(1) 1-مدينة المعاجز: ج 3، ص 246، ح 868، بحار الا نوار: ج 4، ص 324، ح 3، به نقل از خرايج و جرايح مرحوم راوندی 📚منبع: چهل داستان وچهل حدیث از امام حسن مجتبی علیه السلام ، حجت الاسلام والمسلمین عبدالله صالحی ‌‌🍉 @qarpuz
24.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 «آمد محرم» ▪️ به مناسبت فرارسیدن ماه عزای سید و سالار شهیدان حضرت ابا عبدالله علیه السلام 🔸با نوای: حسن کاتب الكربلائي ‌‌🍉 @qarpuz
✍ حکایتی بسیار زیبا و خواندنی صادق ترین دختر سال ها پیش توی یه سرزمین دور شاهزاده ای وجود داشت كه تصمیم به ازدواج گرفت. او می خواست با یكی از دخترهای سرزمین خودش ازدواج كند. به همین دلیل همه دخترهای جوان آن سرزمین را دعوت كرد تا سزاوارترین دختر را انتخاب كند. در بین این دخترها دختری وجود داشت كه خیلی فقیر بود، اما شاهزاده رو خیلی دوست داشت و مخفیانه عاشقش شده بود. وقتی دختر قصه ما می خواست به مهمانی شاهزاده برود، مامانش بهش گفت: دخترم چرا می خواهی به این مهمانی بروی تو نه ثروتی داری نه زیبایی خیلی زیاد؟ دخترك گفت: مامان اجازه بده تا بروم و شانس خودم را امتحان كنم تا حداقل برای آخرین بار او را ببینم. روز مهمانی فرا رسید. شاهزاده رو به تمام دخترا كرد و گفت من به هر كدوم از شما یه دانه گل میدهم و هر كس كه ظرف شش ماه زیباترین گل دنیا رو پرورش بده همسر من می شود. دخترك فقیر هم دانه را گرفت و آن را تو گلدان كاشت. سه ماه گذشت و هیچ گلی سبز نشد. دخترك با تمام علاقه به گلدان می رسید و به اندازه بهش آب و آفتاب می داد اما بی نتیجه بود و هیچ گلی سبز نشد. سرانجام شش ماه گذشت و روز ملاقات فرا رسید. دخترك گلدان خالی خودش رو تو دستاش گرفت و توی صف ایستاد. اما دخترای دیگه هر كدوم با گل های بسار زیبا و جالبی كه تو گلدان داشتند تو صف ایستاده بودند. شاهزاده به گل ها و گلدان ها نگاه می كرد اما از هیچ كدام راضی نبود. تا اینكه نوبت به دخترك فقیر رسید. دخترك از اینكه گلی تو گلدان نداشت، خجالت می كشید اما شاهزاده وقتی گلدان خالی را دید با تعجب و تحسین به دخترك خیره شد. رو به تمام دخترها كرد و گفت: «این دختر ملكه آینده این سرزمینه.» همه متعجب شده بودند. دخترهای دیگه با گلدان های قشنگی كه داشتند حرصشون گرفته بود. همه به شاهزاده گفتند كه« اون دختر اصلا گلی تو گلدان نداره.» شاهزاده گفت: «بله درسته كه هیچ گلی توی این گلدان سبز نشده اما باید بدانید كه همه دانه هایی كه من به شما داده بودم خراب بودن و اصلا نباید گلی از اون دانه ها سبز می شد . همه شما تقلب كردید ولی این دخترك زیبا به خاطر صداقتش سزاوارترین دختر این سرزمینه!!! ‌‌🍉 @qarpuz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍آیت‌الله بهجت قدس‌سره: آیا می‌شود رئیس و مولای ما حضرت ولی‌عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف محزون باشد، و ما خوشحال باشیم؟! او در اثر ابتلای دوستان، گریان باشد و ما خندان و خوشحال باشیم، و درعین‌حال خود را تابع آن حضرت بدانیم؟! 📚کتاب حضرت حجت(عج)، ص٢١۶ مجموعه فرمایشات آیت‌اللّٰه بهجت پیرامون حضرت حجت ، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ‌‌🍉 @qarpuz
همیشہ‌مےگفت: . واسہ‌ڪےڪارمےڪنے؟ . مےگفتم:امام‌حسین . مےگفت:پس‌حرف‌هارو‌بیخیال . ڪار‌خودت‌روبڪن . جوابش‌باامام‌حسین 🌷شہیدمحمدحسین‌محمدخانی ‌‌🍉 @qarpuz
چن وقته فهمیدی که آبله تنها بیماری انسانی است که با موفقیت ریشه کن شده است. هیچ درمانی ندارد و واکسن علیه آن اولین و موفق ترین واکسن بود. ‌‌🍉 @qarpuz
: این آقا پسر که کلا 17 سالشه یک دوره دو ماهه تو ناسا شرکت میکنه و بعد موفق میشه یک سیاره جدید کشف کنه! ‌‌🍉 @qarpuz
🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾 در دل تاریک‌ترین قسمت‌های اتوبان، چراغ‌ جلوِ ماشین‌‌مان خراب شد. باید مسیر را هرجور شده طی می‌کردیم تا به مقصد برسیم. ماشین‌ها با سرعت از کنارمان رد می‌شدند و ما ناگزیر بودیم آهسته و با ملاحظه حرکت کنیم. آرزو می‌کردیم کاش کسی جلوتر از ما و آرام حرکت کند تا ما از نورش برای حرکت استفاده کنیم. این خواسته‌ی زیادی نبود، اما آن‌لحظه برای ما تمام چیزی بود که از جهان می‌خواستیم. در زندگی عین این داستان اتفاق می‌افتد؛ آدم‌ها گاهی در تاریک‌ترین لحظات زندگی‌شان، بدون نور، وسط مسیرهای صعب و ناگزیر گیر می‌افتند و ما آن ماشین‌های بی‌تفاوتیم که با سرعت از کنارشان عبور می‌کنیم. چه خوب اگر کمی چراغ راهشان باشیم تا از تاریکی عبور کنند و به نور برسند. چه خوب اگر از دردهای آدم‌ها بی‌تفاوت عبور نکنیم و گاهی هم نور جهانِ کسی باشیم. ‌‌🍉 @qarpuz
🔆نصايحى سعادت بخش در لحظاتى حسّاس جنادة بن أ بى اميّه كه يكى از دوستان حضرت امام حسن مجتبى عليه السلام است حكايت كند: هنگامى كه حضرت را مسموم كرده بودند، در آخرين لحظات عمر شريفش ، به حضور ايشان شرفياب شدم ، ديدم جلوى آن حضرت طشتى نهاده بودند، كنار بستر آن حضرت نشستم ؛ پس از لحظه اى ديدم كه خون به همراه پاره هاى جگر استفراغ مى نمايد، أفسوس خوردم و با حالت غم و اندوه گفتم : چرا خودتان را معالجه و درمان نمى كنيد؟! حضرت به سختى لب به سخن گشود و فرمود: اى بنده خدا! مگر مى شود مرگ را معالجه كرد؟! گفتم : ((انّا للّه وانّا اليه راجعون ))؛ همه ما از سوى خدا آمده و به سوى او باز خواهيم گشت . فرمود: به خدا سوگند! رسول خدا صلى الله عليه و آله با ما عهد بست كه دوازده نفر مسئوليّت إمامت و ولايت امّت را به دوش خواهند گرفت كه همگى از فرزندان امام علىّ و فاطمه زهراء عليهما السلام مى باشند؛ و هر يك به وسيله زهر مسموم و يا به وسيله شمشير كشته خواهند شد. عرضه داشتم : ياابن رسول اللّه ! چنانچه ممكن باشد مرا موعظه و نصيحتى بفرما كه برايم سودمند باشد؟ امام مجتبى عليهما السلام فرمود: مهيّا باش براى سفرى كه در پيش دارى و زاد و توشه مورد نيازت را فراهم ساز. آگاه باش ! تو دنيا را مى طلبى ولى غافلى از اين كه مرگ هر لحظه به دنبال تو است . توجّه داشته باش ! تو بيش از سهميّه و قوت خود از دنيا بهره اى نمى برى ؛ و هر چه زحمت بكشى براى ديگران ذخيره خواهى كرد. آگاه باش ! آنچه از دنيا به دست مى آورى ، اگر حلال باشد بايد محاسبه شود، واگر حرام باشد عقاب و عذاب دارد، و چنانچه از راه مشكوك و شبهه ناك باشد مؤ اخذه مى گردى . پس سعى كن دنيا را همچون مردارى بدانى كه فقط به مقدار نياز و ضرورت از آن بهره گيرى ... . و براى امور دنيويت طورى برنامه ريزى كن كه گوئى يك زندگى جاويد و هميشگى دارى ؛ و براى آخرت خويش به گونه اى باش مثل آن كه همين فردا خواهى مرد و از دنيا خواهى رفت . و بدان كه عزّت و سعادت هر فردى در گرو پيروى از دستورات خدا و معصيت نكردن است . پس از آن ؛ نَفَسِ حضرت ، قطع و چهره مباركش به گونه اى زرد شد كه تمام حاضران وحشت زده شدند و گريستند. (1) 1- بحارالا نوار ج : 44، ص 139، ح 6. 📚منبع: چهل داستان وچهل حدیث از امام حسن مجتبی علیه السلام ، حجت السلام والمسلمین عبدالله صالحی ‌‌🍉 @qarpuz
×|• ماداگاسکار چهارمین جزیره بزرگ جهانه و گیاهان و جانوران منحصر به فردی داره🏝 ‌‌🍉 @qarpuz
-خواص جادویی میوه های زردرنگ🔅 لیموترش:دشمن عفونت لیموشیرین:رفع التهاب وادرار آور آناناس:درمان فشارخون زردالو:محافظ قلب وچشم کدو حلوایی:کاهش کلسترول انبه:تقویت دستگاه گوارش ‌‌‎‌‎‌‎‌‎‌‌🍉 @qarpuz