🔶 "روزهای انقلاب" نام کتابی است از مری هگلند با ترجمهی میترا دانشور. نویسنده، زنی آمریکایی است که در تابستان ۱۳۵۶، بیخبر از تحولات مهمی که کل ایران را زیر و زبر میساخت، پا به روستایی کوچک در حوالی شیراز گذاشت. او ۱۸ ماه در ایران ماند و تنها پژوهشگر آمریکاییای بود که از نزدیک انقلاب اسلامی را مشاهده کرد. روزهای انقلاب روایت تجربههای روزمرۀ هگلند در این روستاست که نشان میدهد چگونه مردمی عادی و دور از سیاست پا به جریان انقلاب اسلامی ایران گذاشتند و در خلال ماجراهای انقلاب و پس از آن متحول شدند.
🔷 من میخواهم این تحول مردم را، از زاویهی "ساخت #روابط_حامدانه " ببینم. موضوعی که در پست قبل ذیل بحث از "قصهی اسم محمد" به آن اشاره کردم. روابط حامدانه در روزهای انقلاب، امری چنان محسوس بود که هگلند در توصیف آن میگوید: "مشاهدهی ایثار، احترام برای دیگران، ازخودگذشتگی، همکاری و اتحادی که در طول ماههای التهاب انقلابی به نمایش درآمد و خوشبینی و سروری که در طول راهپیمایی راهپیماییهای انقلابی به چشم میآمد اثری بر جای گذاشت که با تحولات بعدی کاملاً از بین نرفت."
🔺ما در عصر محمدیم!
🆔 @Qasas_school
🔰دولت تروربنیاد
🔸تفاوت است میان دولتی که برای رسیدن به برخی اغراض، گاهی رو به #ترور میآورد با دولتی که بنیاد و خشت اولش با ترور بوده است؛ یعنی دولتی که شکلگیری، موجودیت و استمرار و ثبات و حتی آیندهی خود را در گرو ترور و کشتار ببیند.
🔹این دولتهای تروربنیاد، در جغرافیای زمین و تاریخ زمانه انگشتشمار بودهاند و اسرائیل در میانه این حلقه اندک، از زمره این مدالآوران خشونت وحشیانه است.
قصههای بسیاری را میتوان گواه این ماجرا گرفت از جمله قصهی ترور مخالفان عرب و انگلیسی و حتی یهودی در #هتل_کینگ_دیوید .
🔸جرالد کوفمن نماینده یهودی پارلمان انگلیس یکی از کسانی است که به این تروربنیاد بودن اسرائیل اذعان میکند و میگوید اسرائیل برای تشکیل دولت و غصب سرزمین فلسطین، حتی یهودیان مخالف صهیونیسم یا انگلیسیهای در تردید را ترور کرد.
🔹ناگفته نماند کوفمن همان فردی است که خود را در یک سخنرانی اینگونه به ما معرفی میکند: «من در خانواده يهودی متعصب و صهيونيست بزرگ شدهام. در قفسهای در آشپزخانهمان جعبه کوچکی بود که روي آن نوشته شده بود "سرمايه ملي يهود". ما سکههايمان را براي کمک به ساخته شدن اولين ساختمانهای يهوديان در فلسطين در داخل آن جعبه میريختيم.»
🔸بمبگذاری در هتل کینگ دیوید و محل اجتماع مقامات بلندپایه انگلیس و سران عرب و شخصیتهای یهودی، یک حمله هدفمند بود که از طرف گروه آرگون هدایت و با موافقت سران بلندپایه سیاسی آژانس یهود و در رأس آن دیوید بن گورین انجام شد.
رئیس میدانی عملیات زاوی لیونی پدر تسیپی لیونی وزیر خارجه سابق اسرائیل بود و عملیات تحت فرماندهی مناخیم بگین انجام گردید و منجر به کشته شدن 92نفر شد.
🔹این ترور مسیر غصب سرزمین #فلسطین را از وجود مخالفان خالی کرد و در طی دههها به صورت یک سیاست کلی درآمد. لذا میتوان مدعی شد اسرائیل اساسا یک دولت تروربنیاد است.
🆔 @Qasas_school
🔰 پزشکیان و ماراتاهای هند
▪️پزشکیان در فایل صوتیای که ابتدا تکذیبیه مسئولان دولتی را به دنبال داشت میگوید: یک نهاد بینالمللی بیاید و امنیت منطقه را تامین کند. این حرف مرا یاد قصهی نامه ماراتاهای هندوستان به ملکه انگلیس انداخت.
▪️ماراتاها سلحشورانی بودند که ابتدا در برابر انگلیس و قدرت توپها و سلاحهایش مقاومت شایانی کردند اما در نهایت مغلوب ارتش انگلیس شدند.
نوع روحیه دلاورانه آنها باعث شده بود که در روزهای پر تب و تاب پیوستن هندیها به ارتش انگلیس آن هم به هدف سیر شدن شکمهای گرسنه؛ ارتش انگلیس از پذیرفتن ماراتاها احساس خطر کند.
▪️اما گروه اندکی از ماراتاها بابت زندگی سختی که ذیل حاکمیت انگلیس بر هند تجربه میکردند به ملکه انگلیس نامه نوشتند: «ما افراد ماراته ساکن در ولایت بمبئی ورود زندگیبخش انگلستان را تجربه کردهایم و در انتظار امتیازهایی هستیم که امپراتور بزرگ آن کشور به مردم ما خواهد داد. ملکه ویکتوریای نجیب، رسیدن افراد ما را به مقامهای مهم ممنوع کرده است. ما هم چنین انتظاری نداریم؛ چون به خوبی تربیت نشدهایم و لیاقت این مقامها را نداریم! اما با فروتنی درخواست میکنیم در ارتش یا پلیس استخدام شویم. اگر هم امکان ندارد به عنوان سرباز وارد خدمت شویم، حاضریم خدمتکار یا قاطرچی باشیم.»
🔺جمهوری اسلامی که به حق مدعی نظم جدید و نوجهان است امروزه رئیس دولتش (به هر شکل) کم مانده به برهمزنندگان وحشی نظم در دنیا بگوید: بیایید ما را اداره کنید. ما حاضریم قاطرچی شما باشیم.
⁉️ آیا آمریکا نباید فکر کند فشارها اثر کرده و پدال تحریم را برای تسلیم نهایی ایران بیشتر فشار دهد؟
#پزشکیان
#نیویورک
🆔 @Qasas_school
🔰 شریف جنگیدن!
▪طی 24ساعت گذشته، 24 شهروند لبنانی توسط اسرائیل به شهادت رسیدهاند. این توحش اسرائیل درحالیست که حزبالله موشکها و راکتهای خود را به نزدیکی محل سکونت ساکنان اسرائیل میرساند اما آدم نمیکشد. خبرنگار نظامی یدیعوت آحرونوت مدعی است: «بُرد و کیفیت موشکهای حزب الله طی روزهای گذشته منعکس کننده توانمندی کامل حزب الله نیست و تنها از 10 درصد از توان خود استفاده کرده است.» نام این رفتار حزبالله چه میتواند باشد جز شریف جنگیدن؟ مردانه ستیز کردن؟ جوانمردانه به میدان رفتن؟
▪باید این ماجرای شرافت را چنان در تاریخ پررنگ نوشت تا مشتی باشد بر دهان افرادی چون لرد ولزلی. او یکی از فرمانداران انگلیسی در هند بود. کتابی را تالیف کرد به نام «کتاب جیبی سرباز برای خدمت در میدان جنگ». در بخشی از کتاب نوشت: همیشه بر سر ما میکوبند و تکرار میکنند که شرافت و صداقت بهترین سیاست است. اما این جملات زیبا برای سرمشقهای کودکان دبستانی خوب است. اگر کسی بخواهد در زمان جنگ هم شرافت داشته باشد، بهتر است شمشیرش را زمین بیندازد.»
🔺الاسلام یعلو و لایعلی علیه! بگذار این بار جور دیگری این گزارهی بنیادین را بفهمیم: اسلام نسخهی اعلای هرچیز!
#حزبالله #جنگ_شریف
📚به دنبال کادی، ص21
🆔 @Qasas_school
🔰 هستیم!
🟡 اصفهان چند سال در تصرف افغانها بود. تا آنکه نادرقلیبیگ توانست آنها را طی سه جنگ عقب براند. بعد از این موفقیت او سراغ شهرهایی رفت که عثمانی در این سالهای پس از افول صفویه تصرف کرده بود. در مسیر جنگ، نادر به قزوین رسید. در این شهر تصمیم گرفت افراد توانمند و رزمدیده را به سپاه خود اضافه کند. یک مسابقه تیراندازی صورت داد و بعد بر تنه درختی حلقه انگشتری خود را نصب کرد و به مسابقه دهندگان گفت حلقه را هدف قرار دهید. تیرهای همه به خطا رفت جز یک تفنگچی یا به قول خودشان جزایرچی. او درست به میان حلقه شلیک کرده بود. نادر متعجب از او خواست دوباره هدف بگیرد و بزند. جزایرچی دوباره به هدف زد. برای بار سوم نادر دستور شلیک داد و باز تیرانداز به هدف زد. نادر او را نزدیک خود خواند و با نگاهی لبریز از ستایش پرسید: وقتی افغانها حمله کردند تو کجا بودی؟ بدین معنا که چطور شما با این توان رزمی گذاشتید افغانها پایتخت ما را بگیرند؟ تفنگچی قزوینی جواب داد: من بودم، نادرقلیبیگ نبود!
⚫️ سربازان سلحشور همیشه بودهاند، فرماندهان غیور گاه جایشان خالی میشود. این روزها هم که صهیونیستها بابت چند عملیات تروریستی با دُم خویش از خوشحالی گردو میشکنند و چنان یابو آنها را برداشته که فکر میکنند وقت فتح تهران است، باید بدانند اینبار هم سربازش هست و هم فرماندهاش. فقط منتظریم...
🆔 @Qasas_school
⁉️آیا میدانید که صلاحالدین ایوبی در ۲ اکتبر بیتالمقدس را فتح کرد؟
🔺ما اکنون در دوم اکتبر هستیم😊
اکتبری که سال قبل طوفانالاقصی را به خود دید..
اکتبر با برکت!؟
🆔 @Qasas_school
🔰 قصهی ثبات در منطقه و «مُلک لایَبلی»
✍🏻 سیدمیثم میرتاجالدینی
🔹هر انسان عاقلی به ثبات محیطی که در آن زندگی میکند علاقه دارد و از آشوب میپرهیزد. چون در یک فضای آرام و با ثبات میشود برای خیلی چیزها برنامه ریخت، از جمله اقتصاد!
🔸از همین رو شیطان، آدم را با میل به ثبات میفریبد: فَوَسْوَسَ إِلَيْهِ الشَّيْطَانُ قَالَ يَا آدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلَىٰ شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَ مُلْكٍ لَا يَبْلَىٰ. ای آدم میخواهی تو را به سوی درخت جاودانگی و مُلکی که هرگز کهنه نشده و بلاء نمیبیند راهنمایی کنم؟
🔹کیست که نخواهد مالک مُلکی شود کهنه ناپذیر؟ حاضر در سرزمینی همواره در ثبات و بیکشمکش؟ دور از آشوب و نیرنگ و جنگ؟ آسوده از درگیری و بلاء؟!
وسوسهانگیز است که شیطان میتواند به وسیله آن آدم ابوالبشر را وسوسه کند و بگوید: راه دستیابی به چنین مُلکی، خوردن از میوهی ممنوعه است.
🔸...و کیست که نداند خوردن از میوهی ممنوعه آغازی بود برای گوش به فرمان کردن آدم و وابسته کردن او به دانستنیهای ابلیس. پس آدمی خورد و چشمش به جهان دون باز شد: فَأَكَلَا مِنْهَا فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا. سپس احساس کرد چیزی از او نمایان شده که مایل نیست عیان باشد. آدم غرقش نشد. به حکم فطرت برگی چید و اندام جنسی خود را پوشاند.
🔹اولین آموزهی ابلیس و آغازین وسوسهی او، حریم آدم را نقض میکرد. آدم بدون حریم، حرمت هرکسی را خواهد شکست. عصیان همین است که فرمود: وَعَصَىٰ آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَىٰ. اما آدم عصیان را به طغیان نرساند. حریم خود را نقض کرد اما حرمت دیگری را نشکست. پس توبهکار شد و هدایت طلب کرد. خداوند پذیرفت ولی لاجرم هبوط اتفاق افتاد. "مُلک لایَبلی" که نیامد هیچ، پای آدمی به جهان تغییر و تغیّرها گشوده شد.
🔸پیش از این خدا گفته بود ای آدم تو در جایی هستی که نه گرسنه میشوی و نه عریان: إِنَّ لَكَ أَلَّا تَجُوعَ فِيهَا وَلَا تَعْرَىٰ. نه تشنه میشوی و نه نیازمند: وَأَنَّكَ لَا تَظْمَأُ فِيهَا وَلَا تَضْحَىٰ.
ثبات مگر همین نبود؟ آیا آدم چیزی را که داشت فروخت تا چیزی را بخرد که داشت و فروخت؟ ثبات را داد برای به دست آوردن ثبات؟ آری! سرابی آمد و آب را بُرد.
🔹اکنون در وادی دنیا و در منطقهی ما شیطان مجسمی به نام آمریکا وعده ثبات میدهد و وسوسه میانگیزد. به شرط آنکه میوهی ممنوعهای را گاز بزنیم به نام: «عادیسازی روابط با #اسرائیل ». اینجا نیز داستان فریب آغازین موبهمو تکرار میشود. آیا به وسوسه شیطان بزرگ دل بسپاریم و چشممان به جهان دون باز شود؟ سپس حریم بدریم و حرمت بشکنیم؟ آیا همانی که ثبات را از منطقه ما گرفت، بناست بُنمایهی ثبات شود؟ همان صلحی که همه صلحها را بر باد داد، بناست در منطقه صلح بسازد؟ حاشا و کلا!!
🔸 #رهبر_انقلاب: در این منطقهی ما، اساس مشکل ــ که این درگیریها و جنگها و نگرانیها و دشمنیها و مانند اینها را به وجود میآورد ــ ناشی از حضور همان کسانی است که دم از صلح و آرامش منطقه میزنند؛ یعنی آمریکا و بعضی از کشورهای اروپایی. اینها اگر شرّشان را از این منطقه کم بکنند، بدون شک، این درگیریها، این جنگها، این برخوردها بکلّی از بین خواهد رفت و کشورهای منطقه میتوانند خودشان را اداره کنند، منطقهشان را اداره کنند، با هم با #صلح و سلامت و عافیت زندگی کنند.
🔺پ.ن: کاش آن کشورهایی که «سوآت»شان نمایان شده، توبه کنند و در پی فطرت خویش، برگی بجویند. کاش عصیان را به طغیان نرسانند. اینگونه شاید هبوط کنند اما سقوط نخواهند کرد.
🆔 @Qasas_school
🔰 كَفٌّ يَهُودِيَّه
✍🏻دکتر مصطفی صادقی
پس از پیروزی امیرمؤمنان علی(علیهالسلام) در جنگ جمل، مروان بن حکم اسیر شد. او از امام حسن و حسین (علیهماالسلام) خواست نزد پدرشان شفاعت کنند و آنان با پدر صحبت کردند. امیرمومنان علی(علیهالسلام) از او گذشت و مروان آزاد شد.
سپس سخن از بیعت مروان پیش آمد. امیرمؤمنان فرمود: مگر بعد از قتل عثمان با من بیعت نکرد؟! [کنایه از بیعت کردن و پیمان شکستن او که در جنگ جمل علیه اميرالمؤمنين شرکت کرد]. من نیازی به بیعت او ندارم. دست او همچون دست #یهودی است که اگر از پیش رو بیعت کند، از پشت خیانت میکند: إنَّهَا كَفٌّ يَهُودِيَّةٌ لَوْ بَايَعَنِي بِكَفِّهِ لَغَدَرَ بِسَبَّتِه.
📚سیدرضی، نهج البلاغه، خطبه ۷۲، ص۱۷۳.
🆔 @Qasas_school
🔰قصهی پُل آهنچی
🔶 احتمالا زائران #حرم_حضرت_معصومه ، دستکم یکبار نام #پُل_آهنچی را شنیدهاند و مجاوران حرم قطعا بارها از روی آن عبور کردهاند.
پُلی که توسط سیدرضا آهنچی ساخته شد تا مردم برای عبور از رودخانه و رسیدن به حرم حضرت معصومه دچار مشکل نشوند.
🔷 ساخت این پُل قصهی جالبی دارد. گویا سیدرضا کارگر فقیری بود که نهتنها توان اداره زندگی خود را نداشت که بار بدهی هم بر شانهاش سنگینی میکرد. اما شنیده بود خرج مال و اموال در راه اهلبیت اجری بینهایت دارد. پس در دل آرزوی وقف و خرج مال در راه حضرت معصومه داشت ولی در جیبش چیزی نبود.
🔶 یکروز که از یافتن کار در قم ناامید شد به یکی از بنادر جنوبی ایران رفت. بعد از مدتی آنجا نیز کاری نیافت. مأیوس و سرخورده در گوشهای نشسته بود که به صورت عجیبی با یک تاجر آهن شریک میشود و در عرض یک ساعت مال هنگفتی به دست میآورد. سپس در همین شغل تجارت آهن چنان پیشرفت میکند که به آهنچی شهره میشود.
به قم برمیگردد و پُل معروف آهنچی را با ۲۰۰ کارگر شروع و تمام میکند.
مفصلتر قصه را مرحوم محمدتقی انصاریان خوانساری در کتاب بازرگانان و تجار خیّر آورده.
🔺حکایت پُل آهنچی، حکایت خواستن و گرفتن است. بماند که برای هزارمینبار ثابت میکند هجرت چگونه موجب افزایش روزی است.
📷 عکس مستشار آمریکایی همراه با خانواده کنار پُل آهنچی در سال ۱۳۳۴ شمسی
🆔 @Qasas_school
🔰 قصه جعل تاریخ ولادت و وفات حضرت معصومه در بیان آیتاللهالعظمی شبیری زنجانی:
🔸شخص جاعلی تاریخ ولادت آن حضرت را سال ۱۸۳ ذکر کرده است. آقای حاج شیخ علی نمازی حساب کرده بود که چون سال شهادت امام موسی بن جعفر (علیهماالسلام) ۱۸۳ است و تا آن موقع حضرت در زندان بود، پس چگونه ممکن است که حضرت معصومه (سلام الله علیها) در این سال به دنیا آمده باشد؟ لذا گفته است که تصحیف شده (در نوشتن عدد اشتباهی رخ داده) و تاریخ درست سال ۱۷۳ است! دیگران هم این تاریخ را از آنجا نقل کردهاند. لکن هر دو تاریخ نادرست است و تاریخ ولادت حضرت معصومه به دست ما نرسیده. این تاریخ را یکی از جعّالین که ویژگیهایش هم نقل شده، جعل کرده است.
🔹داستان جعل هم از این قرار است که: مرحوم متولّیباشی اعلام میکند که اگر کسی تاریخ ولادت یا وفات حضرت معصومه (سلام الله علیها) را پیدا کند، دستور میدهم که در آن روز بازار قم را تعطیل کنند. آدم کلّاشی ادّعا میکند که در فلان کتاب از کتابخانه مدینه این تاریخ ذکر شده است.
🔸برخی هم تاریخ ولادت و وفات حضرت معصومه را به مجتهدی در مدینه نسبت میدهند که گویا از کتاب «لواقح الأنوار» استخراج کرده است. این ادعا هم بیاصل است و من این کتاب را دارم و اصلا چنین مطلبی در آن نیست. البته حقیر احتمال دادم شاید کتاب دیگری باشد تا اینکه خدمت علامه نسابه دانشمند آقانجفی شهابالدین تبریزی (مرحوم آیهالله مرعشی نجفی) شرفیاب شدم، این مطلب را عنوان کردم و ایشان فرمودند: کسی که چنین جعلی کرده، من او را ملاقات کردم، معلوم شد غرضی داشته که ذکر آن مصلحت نیست.
🔹مرحوم شیخ ذبیحالله محلّاتی در «ریاحین الشریعه» (ج۵، ص۳۲) نوشته است:
لا یخفی که تاریخ تولد و وفات این بانوی عظمی فاطمه معصومه (سلام الله علیها) تاکنون معلوم نشده است بلکه زندگانی این مخدره و دوره حیات او مجهول بوده که آیا شوهر کرده است یا خیر؟ آیا اولادی داشته است یا خیر؟ آیا چند سال در این دنیا زندگانی کرده؟ در چه ماهی از مدینه حرکت کرده و در چه سالی و چه ماهی و چه روزی از دنیا رفته؟ آیا فوت او قبل از شهادت امام رضا علیهالسلام بوده یا بعد از شهادت ایشان؟ بیاعتنایی به شأن تاریخ، مستلزم این مجهولات است.
📚جرعهای از دریا؛ ج۲؛ ص۵۱۶.
🆔 @Qasas_school
هدایت شده از مدرسه تاریخاندیشی قصص
🔰کامبوزیا |یکم
به چهرهی پرهیبت او بنگرید..
اسمش امیرتوکل است و رسمش کامبوزیا. از پیشگامان مبارزه با صهیونیسم. متفکر، نویسنده، حقوقدان و نابغهای در کشاورزی. وقتی هم شد خار چشم استبداد پهلوی، تبعیدش کردند به زاهدان.
🆔 @Qasas_school
هدایت شده از مدرسه تاریخاندیشی قصص
🔰 کامبوزیا |دوم
🔶 او در زاهدان، متوقف نشد. کتابخانهای راه انداخت و باغی آباد کرد که به کلات کامبوزیا مشهور شد.
🔺ایتالو از کارشناسان کشور ایتالیا، پس از دیدار از کلات کامبوزیا گفته بود: «تا به حال سابقه نداشته که در کویر ارتفاع یونجه به صد و هشتاد سانتیمتر برسد.» و در جای دیگری میگوید: «استاد کامبوزیا در کشاورزی یک نابغه است و بعضی از چغندرهایی که کاشته وزن آن به بیست و دو کیلو میرسد و این در کشاورزی یک کشت اعجابانگیز است.»
📚 کامبوزیا به روایت ساواک، نشر مرکز بررسی اسناد تاریخی.
🆔 @Qasas_school
هدایت شده از مدرسه تاریخاندیشی قصص
🔰 کامبوزیا |سوم
🔶 در اسناد ساواک دربارهی او آمده:
"اين شخص در نزديكی زاهدان دارای مزرعهای بوده و كتابخانه بسيار مجهز و معتبري دارد و اكثرا عدهای را در كتابخانه خود جمع و در اطراف مباحث روز مباحثاتی مینمايد."
🔹 "اميرتوكل كامبوزيا از مخالفين سرسخت بهائيان بوده و قرآن را از حفظ میداند و مردی است متعصب و مذهبی."
🆔 @Qasas_school
هدایت شده از مدرسه تاریخاندیشی قصص
🔰 کامبوزیا |چهارم
🔶 استادامیرتوکل کامبوزیا درنهایت توسط عوامل ساواک مسموم و در ۲۴ مهرماه ۱۳۵۳ به شهادت رسید.
🔹 بسیاری از آثار مکتوب مهم و گرانبهای کامبوزیا توسط ساواک ربوده شد که تا به امروز نیز از سرگذشت برخی از آنها اطلاعی در دست نیست.
🔺به گفتهی نزدیکان مرحوم کامبوزیا، ایشان در مورد یادداشتهای ضبط شده خود توسط ساواک همان موقع گفته بودند که این یادداشتها در ایران نمیماند و توسط ساواک به تلآویو و یا آمریکا فرستاده میشود.
🆔 @Qasas_school
هدایت شده از مدرسه تاریخاندیشی قصص
🔰 کامبوزیا |پنجم
🔷 رهبر انقلاب:
"من سال ۴۲ با مرحوم کامبوزیا آشنا شدم، کتابخانه ایشان از کتابخانههای قیمتی است چراکه ایشان از آنجا که با مسائل علمی روز آشنا بود لذا از همه دنیا برایشان کتاب میفرستادند با اینکه آدم تنگدستی بود اما هرچه داشت برای کتاب میگذاشت، در آشنایی و ارتباط با مسائل دنیا عجیب بود، ایشان ۴همسر و ۲۶ فرزند داشت که در زاهدان زندگی میکردند؛ من با ایشان بسیار مانوس بودم با اینکه کم سفر بود اما یکبار آمد به مشهد و من هم به محضرشان در زاهدان میرسیدم، در آن موقع گفتگویمان درباره صهیونیسم بود، ایشان بهقدری که بر یهود حساسیت داشت برهیچ چیز دیگر حساسیت نداشت، دید خیلی وسیعی درباره نفوذ یهود صهیونیست داشت!"
۸۰/۴/۲۴
📚 کامبوزیا، ص۱۴.
🆔 @Qasas_school
یحیی #السنوار در آخرین مکاتبه با #سیدحسن_نصرالله:
برای ما صلح و مذاکرهای با صهیونیسم درکار نیست؛ یا پیروز میشویم و یا بار دیگر #کربلا رخ میدهد. والسلام.
رسالة من السنوار الى نصرالله: فلتكن كربلاء جديدة يا سيد! والسلام.
🆔 @Qasas_school
🔰واقعگرایی داریم تا واقعگرایی؟!
روز ۳۰مهرماه [مثل چنین روزی]، بازرگان با خمینی در ویلایی در حومهی پاریس دیدار کرد، جایی که خمینی به تازگی، بعد از ۱۴سال تبعید در عراق به آنجا رفته بود. آنها درباره راهبرد انقلاب بحث کردند. هدف بازرگان آن بود که خمینی را قانع کند که اپوزیسیون باید پیشنهاد شاه برای برگزاری انتخابات آزاد و منصفانه در تابستان آتی را قبول کند. بازرگان استدلال میکرد که جنبش با این پشتوانه حقوقی و تریبون مردمی، در ادامه میتواند به شکلی روشمند قدرت اجرایی را به چنگ آورد. او این روش را نقشهی «گام به گام» مینامید. گوش خمینی به این حرفها بدهکار نبود. او اصرار میورزید که انقلاب به زودی به پیروزی تمامعیار خواهد رسید. بازرگان اعتراض کرد که آمریکاییها چنین اجازهای نخواهند داد. خمینی پاسخ داد: «چون ما حرف حق میزنیم آمریکا مخالفت نخواهد داشت.» بازرگان کوشید تا شیوهی کار دنیا را برای خمینی توضیح دهد: دنیای سیاست و محیط بینالمللی حوزهی علمیه نجف و قم نیست که با استدلال و حق، درصدد اقناع طرف بیایند. ما هزار مشکل و موضوع خواهیم داشت و آنها نیرنگ و نقشهها جور خواهند کرد. کافی نیست که حرفمان حق باشد تا آنها تسلیم شوند. بازرگان میدید که راه به جایی نمیبرد. خمینی «مثل اینکه قضایا را انجام شده و حل شده دانسته گفت: شاه که رفت و به ایران آمدم، مردم نمایندگان مجلس و بعد دولت را انتخاب خواهند کرد.»
بازرگان حیران و مبهوت بود. «از خونسردی و بیاعتنایی ایشان به مسائل بدیهی سیاست و مدیریت ماتم برد.» در عین حال، به یاد میآورد که «سادهنگری و سکینه و اطمینان ایشان به موفقیت نزدیک مرا به تعجب و تحسین انداخت.»
بازرگان به رهبری خمینی گردن گذاشت. او به تهران بازگشت و برنامهی «گام به گام» خود را کنار گذاشت، حتی وقتی در اواخر آبان مقامات شاه در زندان به او پیشنهاد نخستوزیری دادند، نپذیرفت. به آنها گفت: «متاسفانه دیر شده است.» اما فقط دو سه هفته بود که دیر شده بود. پیش از ملاقات با خمینی، احتمال داشت که او این پیشنهاد را غنیمت بشمارد.
🔺این روایتی بود از چارلز کرزمن نویسنده آمریکایی در کتاب انقلاب تصور ناپذیر در ایران. دو دیدگاه از امام خمینی و دکتر بازرگان را نسبت به وضعیت ایران و واقعیات آن دوره طرح میکند. هر دو دیدگاه واقعگرایانه به وضعیت مینگرند اما انگار صرف واقعنگری کافی نیست ولو لازم هست. امام خمینی واقعیت قدرت مردمی را میبیند که بهجای تکیه داشتن صرف بر معادلات کدخدا، نصرت خدا را پشتیبان گرفته است. واقعیتی که گویی جایی در معادلات دانشآموختگان حوزه سیاست نداشته و ندارد. از این مهمتر داشتن موضع در برابر این واقعیت است. موضعی که امام را به پیروزی رساند ولی دیگران آن را خوش نداشتند و یا خیالپردازانه میخواندند.
القصه که چه درسهای بزرگی در همین قطعه روایت کوتاه نهفته است!
🆔 @Qasas_school
🔰 مردم ایران از مردم آمریکا بهتر تفکیک را بلدند!
▪️مری هگلند زنی آمریکایی است که در تابستان ۱۳۵۶، به ایران آمد و ۱۸ ماه در این خاک ماند و تنها پژوهشگر آمریکاییای بود که از نزدیک انقلاب اسلامی را مشاهده کرد.
▪️او درباره قوه تفکیک دولت از ملت در میان ایرانیان و آمریکاییها مینویسد:
«وقتی برخلاف توصیه دوستانم، صادقانه به پرسوجوهای غریبهها در شیراز یا تهران دربارهی ملیتم جواب میدادم، پاسخ معمول این بود «اوه، ما آمریکاییها را دوست داریم. فقط دولتشان را دوست نداریم».
▪️وقتی به آمریکا برگشتم، متوجه تفاوت فضا شدم، چون میدیدم عصبانیت شدید بسیاری از آمریکاییها از دانشجویان بیچاره ایرانی است. ظاهرا آمریکاییهایی به سادگی اکثر ایرانیها، مردم را از دولتشان تمییز نمیدادند.
▪️در طول بازدیدهایی که بین سالها ۲۰۰۳ و ۲۰۰۸ از ایران داشتم نیز، ایرانیان، حتی کسانی که من را نمیشناختند نسبت به یک آمریکایی مهماننواز بودند و روی خوش نشان میدادند.»
📚 روزهای انقلاب، مری هگلند
#ایران #آمریکا #انقلاب_اسلامی
🆔 @Qasas_school
🔰 قصهی جزیرههای تمب | به مناسبت ادعای گزاف امارات
🔸جزیرههای تمب بزرگ و کوچک را در لهجههای جنوب ایران «تمب گپ» و «تمب مار» مینامند.
تمب با «تاء» مضموم و «م» و «ب» ساکن به معنی «تپه» و «تل» و «زمین برآمده» به کار رفته است. در زبان دریانوردان بومی این دو جزیره را «تمب گپ» به معنی «تمب بزرگ» و «تمب مار» مینامند. تمب مار را «تمب کوچک»، «تل مار»، «تنب مار»، «طنب کوچک»، «نابیو تنب»، «نبی تنب» نیز خواندهاند.
🔹در سال ۱۸۳۵ میلادی یا ۱۲۵۵ هجری قمری که دامنۀ فعالیت دزدان دریایی در کرانههای خلیج فارس به اوج رسیده بود و طرد دزدان دریایی و جلوگیری از اعمال آنها، بهانۀ مداخلات انگلستان در خلیج فارس گردید تا امپراتوری انگلستان بتواند این شاهراه دریایی را در دست خود گیرد، بنابه پیشنهاد حکومت هندوستان کاپیتان هنل انگلیسی، افسر بحریۀ انگلیس که از طرف دریاداری انگلیس عهدهدار امور خلیج فارس بود، یک خط فرضی به موازات ساحل رسم نمود که امتداد آن از جزیرههای بوموسی و سیری میگذشت. بعدها جانشین هنل، به نام ماژور موریسن، با شیوخ و رهبران امارات خلیج فارس مذاکراتی به عمل آورد و خط دیگری برای نشان دادن حدود آبهای ایران و سواحل جنوبی خلیج فارس روی نقشۀ خلیج فارس فرض و وضع نمود که از جزیرۀ سیر ابونعیر و شمال رأس رکن در شمال جزیرۀ قطر تا نزدیکی رأس الزور در کویت میگذشت.
این خط نسبت به خط قبلی که آن هم در جنوب جزیرههای تمب قرار داشت، جنوبیتر بود. این خطوط را خطوط محدودیت نامیدهاند و جزایر تمب و بوموسی در شمال هر دو خط قرار گرفتهاند و بر اساس خطوط فرضی وضعی هر دو مأمور دریاداری انگلستان، این جزایر در آبهای ایران واقع شدهاند و بنابراین حکومت انگلستان که سالیان دراز مدعی مالکیت جزایر تمب بزرگ و تمب کوچک و بوموسی بوده است، با تأیید حکومت هندوستان، این جزایر را در محدودۀ آبهای ایران میشناخته و در روی نقشه، تأیید کرده است و مالکیت ایران بر این جزایر را بر اساس اصول علمی و سیاسی و تاریخی پذیرفتهاند و مالکیت ایران را تأیید نمودهاند.
🔸در نقشۀ خلیج فارس که از طرف وزارت جنگ انگلیس به سال ۱۸۸۸ میلادی چاپ شده است، جزیرههای تمب بزرگ و تمب مار یا تمب کوچک همراه با جزیرههای «بوموسی» و «سیری» و «فرورو» به رنگ اصلی خاک ایران روی نقشه رنگ شدهاند، اما همین دولت انگلستان در اوائل قرن بیستم و در اولین سالهای بعد از جنگ جهانی اول با کمک نیروی دریایی گشتی خود در آبهای خلیج فارس و اقیانوس هند، مانع از فعالیت مأموران گمرکی و مالیاتی ایران در این جزیرهها گردید و در کتب و مآخذ و اسناد جدید خود آنها را به حکام رأس الخیمه و شارجه متعلق دانست.
🔹در کتاب خطی مفاص اللئالی و منار اللیالی، تألیف محمدعلی سدیدالسلطنۀ کبابی بندرعباسی که به کتابخانۀ مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران اهدا شده و هماکنون در آن کتابخانه نگهداری میشود، رونوشت سندی به خط و زبان عربی ثبت شده است که پدران و بنیاعمام حکام حالیۀ رأس الخیمه و شارجه، به اتفاق عدۀ دیگری از مردمان جزایر تمب و بوموسی و سیری حقانیت ایران را در مالکیت جزایر مذکور تأیید کرده و صریحاً اعلام کردهاند که بعضی از سنوات برای تعلیف احشام خود این جزایر یا بعضی از آنها را برای علفچر مواشی خود از حاکم ایرانی بندر لنگه اجاره مینمودهاند.»
📚 «سرگذشت تاریخی چهار جزیره در خلیج فارس»، احمد اقتداری، یغما، آبان ۱۳۵۶، ش ۳۵۰، ص ۵۰۳-۵۰۴ و فروردین ۱۳۵۷، ش ۳۵۵، ص ۴۶-۴۷.
#تنب_بزرگ
#تنب_کوچک
#بوموسی
🆔 @Qasas_school
🔰طمع کردن فرزندان سرکشان| بهمناسبت روزهای قبل فاطمیه
حسن بصری روایت میکند که: وارد مسجد رسول خدا (صلىالله علیه و آله) شدم و کنار عبداللهبنعمر (پسر عمر خلیفهی دوم) نشستم، و این در روز جمعه بود تا اینکه مروانبنحکم حاکم وقت مدینه بر ما ظاهر شد، خطبه خواند و نماز به جا آورد. عبداللهبنعمر پیوسته میگفت: "خدا رحمتت کند، ای سلمان." و این را بارها تکرار میکرد. به او گفتم: "ای ابو عبدالرحمن، از سلمان چیزی یاد کردی که این طور بر او رحمت می فرستی؟"
گفت: "بله، روزی که مردم با ابوبکر بیعت کردند، سلمان نزد ما آمد و گفت: به خدا قسم، شما کاری کردید که فرزندان سرکشان را به طمع انداختید؛ و اگر خلافت را به اهل بیت پیامبرتان سپرده بودید، کسی طمع نمیکرد. من امروز به یاد سخن او افتادم وقتی مروان را بر منبر دیدم."
📚 شرح الاخبار قاضی نعمان: ج۱، ص۱۹۷.
🆔 @Qasas_school
🔰 جنگ تغییر و تغییر جنگ | درسی از ورود آمریکا به جنگ جهانی اول
🔴 در جنگ جهانی اول، کشورهای دارای سیاست استعماری مانند انگلیس، فرانسه و روسیه، بوی غنیمت را از پیکرهی در حال مرگ امپراتوری عثمانی استشمام میکردند و همین باعث شد قرارداد معروف #سایکس_پیکو را امضا کنند که در آن تقسیم غنائم صورت گرفته بود.
⚫️ در اواسط جنگ بود که یک کشور دیگر سایهی خود را بر درگیریها گسترد: #آمریکا. اما شکل ورود آمریکا به جنگ و همچنین اهدافی که ترسیم میکرد، بسیار متفاوت از شکل جنگ و اهداف استعمارگران اروپایی بود.
🔴 در همین حین آلمان که طرف درگیر با انگلیس و فرانسه بود، به صورت پیشدستانه سه کشتی بازرگانی آمریکا را غرق کرد. آمریکا باید وارد جنگ با آلمان میشد ولی هدف از ورود خود را اینطور عنوان کرد: "برای صلح جهانی و برای رهایی مردم جهان از جمله مردم آلمان خواهیم جنگید". یعنی نه صرفا برای داشتن سهم از لاشهی امپراتوری عثمانی بلکه به هدف یک #صلح_بزرگ بنای جنگیدن دارد. سپس در عین اعلام جنگ با آلمان، به کشورهای متحد آلمان یعنی اتریش_مجارستان و امپراتوری عثمانی اعلام جنگ نداد. این نوعی تغییر شکل و تغییر هدف جنگیدن بود.
⚫️ آمریکا بارها اهداف خود از ورود به جنگ را طی یک بیانیه با دوازده ماده مطرح نمود که آخرین مادهی آن مخالفت با اغراض استعمارگرانه متفقین بود. این یعنی آمریکا هرچند به فروپاشی عثمانی مایل بود اما استقلال و امنیت ملیتهای موجود در امپراتوری عثمانی را به رسمیت میشناخت.
🔴 سپس آمریکا برای تغییر جنگی که هدفش تغییر اساسی عثمانی به نیت استعمار بود، باید حمایت عامه مردم را جلب میکرد. سختی کار در همین نقطه بود و ویلسون (رئیسجمهور وقت آمریکا) از هر فرصتی برای روشنگری دراینباره استفاده میکرد. آمریکا مدعی بود مانند فرانسه و انگلیس دنبال غنائم جنگی نیست و دو اصل اساسی را مکرر فریاد میزد:
۱- مردم و ولایات را نباید مثل اموال منقول یا پیادههای شطرنج بین دولتها دستبهدست کرد.
۲- هر توافق ارضی در این جنگ باید به سود و مصلحت جمعیتهای دخیل باشد نه به قصد هماهنگی یا سازگاری بین ادعاهای دولتهای رقیب.
⚫️ حتی اگر این ادعاها، رفتاری متظاهرانه و ریاکارانه میبودند، یک نکتهی اساسی را نشان میدهند: اگر بنای تغییر "شکل و هدف" جنگیدن را داری، باید حمایت عامه مردم را جلب کنی و سختی کار در همین نقطه است.
ایران اگر بنای تغییر چه در جنگ و چه در صلح را دارد، مسیرش همین است: خلق اراده عمومی!
🆔 @Qasas_school
🔰 گوژپشت نتردام | وقتی قصه به کمک تبیین سیاسی میآید!
طارق میتری وزیر سابق فرهنگ لبنان میگوید: ماه مارس سال ۲۰۱۰ من به همراه سعدالحریری به تهران رفتم. ما با آیتالله خامنهای وقت ملاقات داشتیم.
قبل از نشست من و سعدالحریری کنار یکدیگر نشستیم. سعدالحریری به من گفت که ما باید سلاح حزبالله را بهعنوان موضوع اصلی مطرح کنیم. من چیزی نگفتم اما دیگران همه موافقت کردند.
زمانی که به دفتر آیتالله خامنهای وارد شدیم، ایشان بسیار گرم و صمیمانه با سعدالحریری برخورد کردند. ایشان از رفیقالحریری به نیکی یاد کرد. سعدالحریری درباره لبنان و موضوع سلاح #حزب_الله سخن گفت و سپس آیتالله خامنهای نگاهی به وی کرد و گفت که آیا رمان گوژپشت نوتردام را خوانده ای؟
مشخص بود که سعدالحریری این رمان را نخوانده بود. سپس آیتالله خامنهای ادامه داد: این داستان یک زن بسیار زیبا و شاید زیباترین زنهای پاریس است و طبیعی است تمام کسانی که قدرت داشتند به دنبال او بودند. تمام اشخاص دارای نفوذ و ثروت. اسم این زن چه بود؟
طارق میتری میگوید من جواب دادم: اسمرالدا..
آیتالله خامنهای نگاهی به من (طارق میتری) کرد و با تبسمی گفتند: آفرین..معلومه که تو وزیر فرهنگ هستی؟!
سپس رهبر ایران گفت که تمامی اشخاصی که ویژگیهای این زن را در زیبایی و لطافت میدانستند خواهان سوءاستفاده از وی بودند.
این زن (اسمرالدا) خنجری زیبا و تیز همراه خود داشت تا در برابر سوءاستفادهکنندگان از خود دفاع کند.
آیتالله خامنهای ادامه دادند: آقای نخست وزیر! لبنان شبیه این زن زیباست.. عروس مدیترانه است.. تمامی کشورها خواهان آن هستند و اسرائیل تهدید و خطری برای آن است... اما سلاح حزب الله مانند خنجر اسمرالدا است!
🆔 @Qasas_school
🔰 سنوار و تکرار قصههای تاریخی
"مالک اشتر نخعی که آن شجاعتها را در جنگ صفین از خود نشان داده است پیرمرد است، یعنی مردی است که در حدود شصت سال دارد. در جنگ جمل همین مالک و عبداللهبنزبیر- که جوان و بسیار شجاع بود- با یکدیگر نبرد کردند. اینقدر یکدیگر را زدند و دفاع کردند که دیگر از شمشیر کاری ساخته نبود. آخر، کار به کشتیگیری رسید. در اینجا مالک، عبدالله را به زمین میزند. همین که عبدالله را به زمین زد عبدالله فریاد کشید: «اقْتُلونی وَ مالِکاً» هم مرا بکشید هم مالک را. بالاخره اینها را از یکدیگر جدا کردند. بعد از مدتی که از قضیه گذشت و جنگ جمل خاتمه پیدا کرد، یک روز مالک با عایشه- که خاله عبد الله بود- ملاقات میکند. عایشه از روی گله و شکایت میگوید: تو آن روز با خواهرزاده من چنین و چنان کردی. مالک قسم خورد که سه شبانه روز بود غذا نخورده بودم [یکی از چیزهایی که برای خودشان ننگ میدانستند این بود که در جنگ کشته بشوند و شکمشان پاره بشود و از آن قاذورات بیرون بیاید. لهذا تا حد امکان کم غذا میخوردند]، اگر من چیزی خورده بودم خواهرزادهات جان سالم از دست من بدر نمیبرد."
🔺گویا پس از کالبدشکافی پیکر شهید #یحیی_سنوار مشخص شد وی سه روز غذا نخورده بود.
📚 استاد شهید مطهری، اسلام و نیازهای زمان، ج ۱، ص۵۲.
🆔 @Qasas_school
🔰 الگو بودن زینب در نگاه کشیش کاتولیک
پروفسور کریستوفر کلوهسی، کشیش کاتولیک و نویسندهی کتاب «فاطمه، دختر حضرت محمد» و کتاب «نیمی از قلبم: روایتهایی از زینب دختر علی» است. او به عنوان یک نویسندهی غیر مسلمان درباره کتابهایش میگوید:
«هر دو کتاب در تلاش برای تفسیر جدید و آکادمیک از زندگی این دو زن فوقالعاده حضرت فاطمه و دختر ایشان، حضرت زینب است. هر دو آنها در مبارزه با استبداد و بیعدالتی (فاطمه پس از مرگ پدرش و زینب بعد از واقعه کربلا) نمونه یا الگوی کامل ایستادگی در مبارزات انسانی برای زنان معاصر در زمانه ما هستند...در تقلای روزمره برای وفادار ماندن به هرآنچه که عادلانه، درست و اخلاقی است – لحظاتی که کربلای شخصی هر فرد محسوب می شود- [حضرت] فاطمه (س) و [حضرت] زینب (س) نمونه و الگوی کامل ایستادگی هستند...
اما درعین حال هر دو آنها انسان بودهاند –بدون در نظر گرفتن موهبتهای معنوی ایشان، هر دو زن، همسر، مادر و دختر بودهاند. آنها از دست دادن، نگرانی و غم را درک کردهاند. این مساله است – انسانیت آغشته با شجاعت آنها- که ایشان را به چنین الگوهای مهمی تبدیل کرده است. و آنها از مرزهای مذهب، سیاست، فرهنگ و اجتماع عبور کردهاند. آنها فقط برای مسلمانان یا زنان الگوی شجاعت و صداقت نیستند. بلکه نمونهای کامل برای همه افراد جامعه هستند.»
🆔 @Qasas_school