eitaa logo
🚩مکتب حاج قاسم🚩
143 دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
6.4هزار ویدیو
126 فایل
«اَلسَّلام عَلَي الاَعضاءِ المُقَطَّعاتِ» «مرز ما عشق است، هرکجا اوست آنجاخاک ماست... سامرا،غزّه،حلب،تهران چه فرقی می کند.»
مشاهده در ایتا
دانلود
◽️🎐 | | ▫️مقام معظّم رهبری مدّظّه العالی : ▫️ آمریکا از رشد انقلابی دانش‌آموزان ما بیمناک است. ♻️نشر دهید و همراه ما باشید
⏰یک دقیقه با قرآن کریم بسم الله الرحمن الرحیم وَسَارِعُواْ إِلَى مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ و به سوی آمرزشی از پروردگارتان و بهشتی که پهنایش [به وسعتِ] آسمان ها و زمین است بشتابید؛ بهشتی که برای پرهیزکاران آماده شده است؛ 🔹سوره آل عمران آیه ۱۳۳🔹 🌺صلوات🌺
⏰یک دقیقه با نهج البلاغه بسم الله الرحمن الرحیم 🔹حکمت ۲۶🔹 حضرت على علیه السلام در مورد نقش روحیّات در تن آدمی فرمودند: هيچكس چيزى را در دل نهان ننمود، جز كه در سخنان بي‌انديشه اش آشكار گشت يا در صفحات چهره اش، هويدا شود. 🌺صلوات🌺
21.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎐 | | | | 🏷به آمریکایی ها میگویم تهدید و ترساندن ما و مقاومت در منطقه دیگر تاثیری ندارد!!!
24.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ 🎥فیلمی غمبار و جانگداز از جنایات رژیم کودک کش صهیونیستی در باریکه مقاوم غزه به ضمیمه سرودی با صدای حماسه خوان دوران دفاع مقدس 🎙بشکن تو سکوت جهان برخیز و دوباره بخوان فریاد بزن بی امان : مرگ بر آمریکا... با سوره والعادیات با آیه تبت یدا برخیز و بگو یکصدا : مرگ بر آمریکا... شور لحظات من است فریاد حیات من است رمی جمرات من است : مرگ بر آمریکا... شد کرب و بلا هر کران نفرین بر کودک کشان بر حرمله های های زمان مرگ بر آمریکا... ماییم و راه امام راه جهاد و قیام ذلت به ما شد حرام هیهات من الذله.... ✌️نَصْرٌ مِنَ اللّٰهِ وَ فَتْحٌ قَرِيبٌ
8.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥۱۳ آبان ۵۸ --- روزی که تسخیر لانه جاسوسی آمریکا توسط جوانان دانشجوی ایرانی، سرتیتر رسانه های خبری مهم دنیا بویژه شبکه های آمریکایی شد.
4_5805345889132217568.mp3
5.02M
💽 تشرف شیخ مرتضی انصاری به محضر حضرت ولیعصر ارواحنافداه زمان: شش دقیقه 💐نذر سلامتی و آمدنش صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☘🕊☘ 🕊☘ ☘ 🌻حسین پسر غلامحسین 🌻 👤فصل اول ؛ به روایت مادر 🌷 تولد خانه ی ما در یکی از کوچه های قدیمی شهر کرمان بود که به آن( کوچه ی جیحون) می گفتند . همسرم معلم بود و خدا رو شکر وضع مالی خوبی داشتیم خانه امان بزرگ و با صفا بود .. با ورودی مزین شده با داربست های انگور و باغچه های بزرگ که در آن دو درخت کاج و انواع میوه های سیب ، انار ، به ، گلابی و انجیر خودنمایی می کردند .. بوی گلهای .. پیچ ، رز و یاس محمدی ، فضای این خانه را عطر آگین می کرد آنچه بر زیبایی این خانه می افزود ، صوت زیبای قرآن و اذان صبحگاهی غلام حسین بود . یادم می‌آید نذر شعله زرد هر ساله ای که او به مناسبت رحلت رسول اکرم (ص) و شهادت امام حسن مجتبی (ع ) در ماه صفر در این خانه برگزار می کرد حال و هوای خاصی به همه می بخشید . دقت غلام حسین در به دست آوردن لقمه حلال برای فرزندان آن هم از راه گچی که پای تخته سیاه می خورد . زبانزد خاص و عام بود او همسری مهربان پدری دلسوز بود و همچنین مشاوری با تدبیر و مدیری توانا برای دانش آموزان علی رغم اینکه ما در دوران طاغوت زندگی می کردیم ، اما عشق به اهل بیت (ع) توجه به قرآن و و سخنان ائمه ، به ویژه حضرت علی (ع ) مهم ترین سرمایه ی زندگی ما بود . به همین دلایل روز به روز عنایت حق را به وضوح درک می کردیم و درهای رحمت خداوند به سوی ما باز می شد .. 📚 منبع : کتاب حسین پسر غلامحسین ☘ 🕊☘ ☘🕊☘
☘🕊☘ 🕊☘ ☘ 🌻 حسین پسر غلامحسین 🌻 👤 فصل اول؛ به روایت مادر 🌷 تولد( ۲ ) همسرم به شغل معلمی عشق می ورزید و چون به کشاورزی علاقه داشت زمینی بایر در حوالی خانه خرید و اوقات فراغت به همراه بچه ها در آن کار می‌کرد. چیزی نگذشت که این زمین خشک به باغی بزرگ مملو از یونجه و درختان پسته تبدیل شد . فاصله سنی بین بچه ها کم بود و تعدادشان زیاد اما من سعی می‌کردم هیچ وقت از زندگی نالم که مبادا ارامش همسرم را برهم بزنم . برای اینکه بار زندگی بر دوشم سنگینی نکند بچه هاي بزرگتر را در مسئولیت های خانه شریک میکردم . این شد که توانستم با سعه صدر و احترام به همسرم . به او در اداره امور بیرون و داخل منزل کمک کنم . رفتار و گفتار غلامحسین برای من الگو بود تا بتوانم فرزندانم را مطابق با معیارهای دینی که دوست داشت تربیت کنم. با این که پسران در مدارسی درس میخواندند که پدر مدیر مدرسه آنها بود (پرورشگاه صنعتی ، یغما و ارباب زاده) اما این از حساسیت من در تربیت شان ذره ای کم نمی کرد . بودن در کنار غلامحسین و پایبندی به اعتقادات دینی ، من را نیز پخته تر کرده بود تا در ارتباط با خدا بیشتر دقت کنم . 📚 منبع : کتاب حسین پسر غلامحسین ☘ 🕊☘ ☘🕊☘
☘🕊☘ 🕊☘ ☘ 🌻 حسین پسر غلامحسین 🌻 👤 فصل اول ؛ به روایت مادر 🌷 تولد(۳) در یکی از روزهای تابستان ۱۳۳۹ ش متوجه شدم که نهمین فرزندم را باردار هستم . خواب و بیداریهای شبانه و دوران سخت بارداری خسته ام کرده بود تصمیم گرفتم به همین هشت فرزند قناعت کنم . اما یادآوری جمله ی همسرم که : "برگی از درخت نمی افتد مگر به خواست خدا " خستگی را از تنم ربود . به حکمت خدا راضی شدم و از سویی آموخته بودم در برابر نعمت های خدا شکر گزار باشم. در همين حال و هوا بودم که در خانه به صدا در آمد سعی کردم از این بارداری فعلا با کسی حرف نزنم و خیلی تلاش کردم طبیعی جلوه بدهم همسرم بود . من تاکنون چیزی از او پنهان نکرده بودم و از طرفی مطمئن بودم اگر بفهمد باردار هستم خوشحال می‌شود. زیرا او معتقد بود اولاد صالح هر چه باشد کم است و همیشه در دعاهایش این را از خدا میخواست و به خاطر همین در به دست آوردن نان حلال تلاش می کرد .. 📚 منبع: کتاب حسین پسر غلامحسین ☘ 🕊☘ ☘🕊☘
تشییع 🥀امروز صبح، پیکر مطهر جانباز شهید علیرضا یزدانپناه، باحضورمردم تشییع و درگلزار شهدای کرمان به خاک سپرده شد. 💐شهدا را یاد کنید با ذکر صلوات