قال الصادق (ع): جعل الخير كله في بيت و جعل مفتاحه الزهد في الدنيا .
امام جعفر صادق (ع) : همه خير در خانه اي نهاده شده و كليدش را زهد و بي رغبتي به دنيا قرار داده اند .
(اصول كافي ، ج 3 ، ص 194)
🔴معرفی کتاب🔴
کره شمالی برای بسیاری از ما، یک کشور مرموز است. کشوری که رابطهاش با جهان خارج، تقریباً قطع شده است و همین باعث شده که حکایتها و روایتهای بعضاً اغراقآمیز، دربارهی این کشور بر سر زبانها بیفتد.
از سوی دیگر، شنیدهایم که مردم کره شمالی هم تصویر درست و شفافی از جهان ندارند و رسانههای حکومتی، روایتهایی خودساخته را از جهان آزاد، در اختیار این مردم قرار میدهند.
همین وضعیت، باعث میشود کتاب نیم دانگ پیونگ یانگ، به عنوان سفرنامه کره شمالی، آن هم به روایت یک نویسندهی ایرانی یعنی رضا امیرخانی، برای بسیاری از ما جذاب باشد.
رضا امیرخانی چنانکه خود اشاره میکند، کوشیده در این روایت، از یک سو از غرضورزی غربی و از سوی دیگر از روایت فاتحانهی دولتی کرهی شمالی فاصله بگیرند و تا حد امکان با نگاهی واقعبینانه، آنچه را طی دو سفر خود در کرهی شمالی دیده، برای مخاطبش روایت کند:
تمام تلاشم این بود که قبلِ سفر عمیق تحقیق نکنم. آثار مربوط به کرهی شمالی را کمتر بخوانم و فیلمها را نبینم.
دنبال این بودم که تصویر اولیهام سالم باشد و فارغ از پیشداوری.
امیرخانی در نیم دانگ پیونگ یانگ کوشیده صادق باشد و حتی ابایی ندارد که توضیح دهد به عنوان عضو همراه یک هیات سیاسی (جمعیت موتلفه اسلامی) فرصت چنین دیداری را به دست آورده است.
42.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کتاب_صوتی
عنوان کتاب: باغبان
نویسنده محمد تقی اختیاری
با صدای دکتر مهدی محمدی
بخشی از کتاب:
او پاسخ داد: نماز شب بخوان تا راه را پیدا کنی
وقتی نماز شب را تمام کردم از باغبان خبری نبود. از پشت سر صدای پایی شنیدم. باغبان بود لبخندی زد و پرسید: هنوز نرفتی؟ هنوز این جایی؟ با صدای بلند پاسخ دادم: من که گفتم راه را بلد نیستم. دستی به شانهام زد و آهسته گفت: جامعه بخوان. شگفت زده پرسیدم: جامعه؟! او پاسخ داد: زیارت جامعه،
زیارت جامعه تمام شده بود اما من روی زمین و روی سجاده نشسته بودم و میگریستم. صدای باغبان مرا از حال خودم بیرون آورد: هنوز که هستی و نرفتهای! و ادامه داد حالا عاشورا را بخوران. زیارت عاشورا به پایان رسید. صدای باغبان را شنیدم که میگفت: بلند شو میخواهم تو را به قافلهات برسانم. در راه دستش را روی زانوی من گذاشت و گفت: چرا شما نماز شب را به فراموشی سپردهاید؟ چرا زیارت جامعه را نمیخوانید؟ چرا عاشورا را ترک کردهاید.
مطالب بالا شرح دیدار سید احمد رشتی است که در سفر حج، کاروانیان را گم میکند و با توسل به امام زمان (ع) کاروان را پیدا میکند. او باغبانی را میبیند و از او یاری میخواهد. باغبان به او میگوید که نماز شب بخواند. سپس از او میخواهد که زیارت جامعه و زیارت عاشورا بخواند و در پایان، سید احمد را به کاروانیان میرساند و پس از جدایی، سید احمد در مییابد که امام زمان خویش را ملاقات نموده است. با صرف چهل دقیقه کل شرح این دیدار را خواهید شنید با ما همراه باشید