+الو... ببخشید تهیه غذای علم و فرهنگ؟
- بله؟! اینجا مدرسهس!!😳
+آخه غذاهای خوشمزه تو کانالتون میذارید. میخواستم سفارش بدم...🙃
-ماشاءالله نوجوونهای ما همه فن حریف هستن😅😎
بفرمایید چیپس و پنیر خونگی خوشمزه❤️
🔸سرآشپز: آقای ایمان رضابندهلو، دانشآموز توانمند پایهی هفتم
#زنگ_تفریح
@elmofarhangschool
17.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صدای جوان که با حس و حالی شبیه بقیه سینه میزند و به جای شعار "آقا بیا" پیوسته شعار آقا نیا! را تکرار میکند، ابتدا به گوش اطرافیانش میرسد...
💢"کمی دیرتر"، بخش اول
منتظر نوجوان: آقای محمد طاها دشتی، دانشآموز پایهی هفتم🌱
@elmofarhangschool
14.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بهش بگو حاج اصغر گفت: کور خوندی!
اینجوریا نیست که اگه آقا اینجا نیاد، یه دربست بگیره و صاف بره حسینیهی حاج اکبر آقا!!
💢"کمی دیرتر"، بخش دوم
منتظر نوجوان: آقای امیرحسن دارابی، دانشآموز پایهی هشتم🌱
@elmofarhangschool
آقا مصطفی حضرتی امروز در منزل جشن میلاد امام زمان رو به صورت خانوادگی برگزار کردن.🌹
به همراه یه پذیرایی خوشمزه و سالم😊
#عیدتون_مبارک💚
@elmofarhangschool
12.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
+تا من چک رو بنویسم، شما هم بپّر از آقا یه رسید بگیر و بیار
-رسید؟! از آقا؟!!!!
+آره، چیه مگه؟! اعتراضی داری؟!
-نه، من چیکارهام که...
+خب، دِ...همین دیگه! تو چیکارهای که سوخته میکنی واسه ما؟!
💢"کمی دیرتر"، بخش پنجم
منتظر جوان: آقای مجتبی خرسندی، دبیر نگارش دبیرستان علم و فرهنگ
@elmofarhangschool
نجار.mp3
1.01M
📚معرفی یه کتاب خوب:
هفده داستان کوتاهِ کوتاه
💢داستان چهاردهم: نجار
🎤با روایت زیبای:
آقای مصطفی حضرتی، دانشآموز پرتلاش پایهی هفتم🍀
ما منتظر معرفی کتابهای زیبا با صدای شما نوجوانان فرهیختهمون هستیم.😊
#کتاب_صوتی
#داستان_شب
#زنگ_تفریح
@elmofarhangschool
بسم رب المهدی
"کمی دیرتر" اثری متفاوت از سید مهدی شجاعی دربارهی ظهور منجی است.
حکایت جوانی که در روز نیمهی شعبان وارد مجلس امام زمان (صلوات الله علیه) میشود و ناگهان با صدای بلند فریاد میزند:
آقا نیااا!!!
حاضران مجلس که عموما از صاحب منصبان و مدّعیان یاری امام هستند، این جملهی جوان را برنمیتابند و شروع به توهین و نصیحت میکنند.
تا جایی که...
زمان یاری امام فرامیرسد و تمام کسانی که در آن مجلس با صدای بلند فریاد: "اللهم عجل لولیک الفرج" را سر میدادند، در این آزمون مردود میشوند و ....
"کمی دیرتر"، حکایت جامعهای است که شعارهایشان فاقد شعور است و به همین دلیل، در بزنگاه عمل، پایشان میلغزد.
اگر باور داشته باشیم که امام هر عصر، پدر مهربان ماست...
اگر ایمان بیاوریم که بهترین رفیق است...
اگر بدانیم که همیشه دلسوز و نگران ماست...
انشاءالله جشن نیمهی شعبان سال بعد را در کنار آقا جشن میگیریم.🌻
@elmofarhangschool
19.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بیمقدمه گفت: امروز چه روزیه؟!
لحظاتی طول کشید تا حضور ذهن پیدا کنم و پاسخ بدهم: جمعه! و بلافاصله پرسیدم: چطور مگه؟!
با کمی تامل گفت: توقعت همیشه از چنین روزی، یعنی جمعه، چی بوده؟!
💢"کمی دیرتر"، بخش سوم
منتظر نوجوان: آقای مصطفی حضرتی، دانشآموز پایهی هفتم
@elmofarhangschool
شب قبل از میلاد آقا امام زمان بود که آقای عبادی تو گروه پرسیدن: کیا موافقن که فردا تو برنامه حرم تا حرم شرکت کنیم؟
منم از خدا خواسته گفتم من!
همه ساکت شدن و طبقمعمول بچه ها پایه نشدن به غیر از چند نفر.
منم گفتم برای اینکه بریم باید بچه هارو پایه کنم.
آقای عبادی هم گفته بودن که تا به حد نصاب نرسیم نمیریم.
منم گفتم اقا این ۶ نفر پایهن.
آقا گفتن حله.
و فرداش که رفتیم دیدیم کسی به غیر از من و دادگر و حیدری نیست و همونجا بود که خواستم قبل از رفتن یک حلالیت از آقای عبادی بگیرم 😂 خلاصه راه افتادیم به سمت جمکران ...
تو مسیر هر ایسگاه صلواتی که میدیدیم دستشونو رد نمیکردیم (عکساش موجوده )
اینقدر فیضبردیم در طول مسیر که دیگه نای راه رفتن نداشتیم و هی غر میزدیم.
تا اقای عبادی گفتن که من میرم شما هم بیاید..
ما که غش کرده بودیم یهو به خودمون اومدیم دیدیم آقا خیلی دوره 😂با خودمون گفتیم چیکار کنیم؟!
رفتیم دم خیابون و یه تاکسی گرفتیم.
تاکسی شروع به حرکت کرد و ما خوشحال ازینکه میریم یکم جلوتر از آقا پیاده میشیم
طول مسیر که داشتیم میرفتیم یکدفعه دیدیم یکی کنار خیابون داره دست تکون میده برای تاکسی.
دقت کردیم دیدیم آقای عبادیه😬😱
تاکسی وایساد و آقای عبادی با لبخند مارو نگاه میکردن و ماهم با لبخند آقای عبادی رو 😂
ولی آقای عبادی چیزی به ما نگفتن.
خلاصه که رسیدیم به جمکران و نائب الزیارهتون بودیم.
یکی از بهترین روزهای زندگیم بود.🌸
دوستدار همهتون: محمدحسن گل محمدی
#نیمه_شعبان_بی_نظیر😍
@elmofarhangschool
🚫خطر جاری شدن سیل از آب دهان😁😁
آقا محمد حیدری یه پیتزای خونگی با طعم فوقالعاده درست کردن.😋
#زنگ_تفریح
@elmofarhangschool
اشک های یک مادر.mp3
1.44M
📚معرفی یه کتاب خوب:
هفده داستان کوتاهِ کوتاه
💢داستان سیزدهم: اشکهای یک مادر
🎤با روایت زیبای:
آقای مصطفی حضرتی، دانشآموز پرتلاش پایهی هفتم🍀
ما منتظر معرفی کتابهای زیبا با صدای شما نوجوانان فرهیختهمون هستیم.😊
#کتاب_صوتی
#داستان_شب
#زنگ_تفریح
@elmofarhangschool