eitaa logo
رواق آنلاین (مدارس) قم
3.8هزار دنبال‌کننده
49.2هزار عکس
21.3هزار ویدیو
828 فایل
✍️ کانال رسمی اطلاع رسانی اداره کل آموزش و پرورش استان قم @eduqom ✍️ کانال اطلاع رسانی و انعکاس فعالیت های آموزشی، پژوهشی و فرهنگی مدارس استان قم @qommedu . ✍️ ارتباط با ما: 👤 @moho1398 ⁦☎️⁩ ۰۲۵_۳۲۹۳۸۰۱۷ 🌐 www.qom.medu.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻تقدیر از دانش آموزان فرزند شهید 🔰نمونه درس و پیشرفتی ❇️به همت بنیاد شهید و امور ایثارگران منطقه ۲ قم. ✅ قم(پانا)-در دبستان شاهدشهیدهندویان با حضور خانم برزگر مسئول آموزش بنیاد شهیدو امور ایثارگران(منطقه ۲ قم) از دانش آموزان برتر و پیشرفتی فرزند شهید این دبستان با دادن هدیه تقدیر به عمل آمد.
اردوی زیارتی - سیاحتی توچال | برج میلاد | حرم حضرت عبدالعظیم @dinodanesh
🌸 تدریس نشانه چ خانم زینلی کلاس مریم ۱ دبستان امام هادی با مدیریت خانم غلام پور 🌸
🌷بسم رب الشهداء و الصدیقین🌷 حسن معاشرت با همسر در سیره شهید فضل الله محلاتی خیلی زود به من بر می خورد و قهر می کردم و یا تهدید به قهر می کردم؛ ولی فضل الله نمی گذاشت کار به جاهای باریک بکشد کافی به بود که بخندد، یا شوخی کند و حرف تو حرف بیاورد تا من آرام شوم. وقتی که عصبانی می شدم و خونم به جوش می آمد، کسی جلو دارم نبود. صدایم بلند تر می شد و بهانه گیری هایم زیاد. فضل الله هم که اهل تلافی نبود. کارش فقط خنده بود و خوش زبانی؛ اما وقتی می دید همین حربه هم، آمپرم را بالاتر می برد، تنها کاری که از دستش بر می آمد این بود عبایش را روی دوشش می انداخت و می رفت حرم تا پرم به پرش نگیرد؛ اما با همان خنده یک دقیقه پیش. وقتی می رفت بیشتر حرص می خوردم و تصمیم می گرفتم که اگر برگردد یک کلام هم باهاش حرف نمی زنم. وقتی پایش را می گذاشت داخل خانه، با همان خنده اش می گفت: «سلام سلام، سلام خانوم»، پقی می زدم زیر خنده و اصلا یادم می رفت که بنا داشتم بر قهر و غضب. در این زندگی ۳۱ ساله، حتی یک ساعت نشد که با من قهر کند. راوی: اقلیم سادات شهیدی؛ همسر شهید 🌷لاله های روشن 👇🏼 ┄┅─✵🍃🌺🍃✵─┅┄ https://eitaa.com/lalahayroshan
🌷بسم رب الشهداء و الصدیقین🌷 🍃 2 اسفند 🌷سالروز شهادت شهید حیدر مغدانی ((… يك روز در راه مدرسه ،بچه ها سنگ پراني كرده بودند … سنگي به سر او خورده بود و سرش شكسته بود … رفته بود خانه يكي از همسايه ها و سرش را شسته بود ،ما تا دو روز از قضيه بي خبر مانده بوديم . 🕊🕊🕊 وقتي خبر دار شديم ،از او پرسيديم چرا بازگو نكردي ؟ گفت :دلم نمي خواست شما را ناراحت كنم …)) پدر شهید 🌷لاله های روشن 👇🏼 ┄┅─✵🍃🌺🍃✵─┅┄ https://eitaa.com/lalahayroshan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا