💢 سعدیخوانی
🔸 جلسه شرح غزلیّات سعدی
🔹 استاد: دکتر حسن عزیزی
🔹زمان: یکشنبههای دوم و چهارم هرماه
جلسۀ سوم: یکشنبه۱۱ تیر۱۴۰۲
ساعت۱۸
برنامۀ یکشنبههای هرماه:
یکشنبه اول: نشست ادبی. یکشنبه دوم: سعدیخوانی. یکشنبه سوم: شاهنامهخوانی. یکشنبه چهارم: سعدیخوانی.
چهارشنبه چهارم هر ماه حافظخوانی
شنبۀ هر هفته: جلسه شرح مثنوی
🔻مکان: قم، انتهای خیابان دورشهر، نبش میدان رسالت
موسسه آموزش عالی طلوعمهر
🔹حضور برای عموم علاقهمندان بلامانع است
#سعدی
#کانون_نویسندگان_قم
تلگرام | ایتا | سایت
کانون نویسندگان قم
💢 سعدیخوانی 🔸 جلسه شرح غزلیّات سعدی 🔹 استاد: دکتر حسن عزیزی 🔹زمان: یکشنبههای دوم و چهارم هرماه
جلسه سعدیخوانی ساعت ۱۸ برگزار میشود.
💢 یادداشت و یادداشتنویسی (۱)
رضا بابایی
«یادداشت/ note»، کوتاهترین سازۀ نوشتاری است. پس از یادداشت، «مقاله/ essay» و پس از آن کتاب است. سابقۀ مقالهنویسی به قرن شانزدهم میلادی میرسد و نخستین نوشتارها در این قالب، به قلم میشل مونتنی فرانسوی(۱۵۳۳-۱۵۹۲) و فرانسیس بیکن انگلیسی(1561-1626) است؛ اما یادداشتنویسی، پیشینهای طولانیتر دارد؛ زیرا اکثر رسالههای کوتاه علمی در گذشتههای دور و نزدیک، شبیه همین قالب نوشتاری است.
همانندیهای یاداشت با مقاله و کتاب، کم نیست؛ مثلا یادداشت نیز مانند مقاله باید «مسئلهمحور» باشد، نه «موضوعمحور». همچنین یادداشت باید همچون کتاب و مقاله، ساختارمند و به نثر معیار باشد. با وجود این، یادداشت ویژگیهایی دارد که آن را از هر قالب دیگری جدا میکند. برخی از آن ویژگیها به این شرح است:
۱۴۰۲/۰۴/۱۱
#یادداشتنویسی
#کانون_نویسندگان_قم
تلگرام | ایتا | سایت
💢 یادداشت و یادداشتنویسی(۲)
رضا بابایی
سه ویژگی یادداشت
یک. اگر بخواهیم قالبهای نوشتاری را با انواع شعر فارسی مقایسه کنیم، کتاب مانند قصیده یا مثنوی بلند است، مقاله مانند غزل، و یادداشت همچون رباعی. در یادداشت، نویسنده باید در زمینی کوچک، خانهای بسازد که همۀ بخشهای یک سازۀ مسکونی را دارا است. در کتاب یا مقاله، زمین بیشتری در اختیار نویسنده است. بنابراین در مهندسی نوشتار و چینش مطالب، دستش بازتر است؛ اما یادداشتنویس مانند معماری است که باید در زمینی به مساحت چهل متر مربع، خانهای بسازد که اتاق خواب و پذیرایی و آشپزخانه و حمام و سرویس بهداشتی و دیگر امکانات یک سکونتگاه کامل را داشته باشد.
دو. در هیچ نوشتاری، سرعت قلم نباید بیشتر از سرعت فهم خواننده باشد؛ اما در یادداشت، سرعت قلم در چینش مطالب و پیشبرد مباحث، باید مقداری بیشتر از سرعت آن در مقاله و کتاب باشد. بنابراین یادداشت، قالبی مناسب برای محافظهکاری یا چربزبانی و زیادهگویی نیست؛ بلکه به دلیل کوتاهی و دامنۀ محدودش، نیاز بیشتری به صراحت و صلابت قلم دارد؛ چنانکه زبان رباعی نیز صریح، گویا، سرراست و کوبنده است. قلم در یادداشت، ضرباهنگی تند و شتابان دارد و لحظهای چشم از مقصد خود برنمیدارد. بنابراین با هر سطر و بلکه با هر کلمه که مینویسد، یک گام به مقصدش نزدیکتر میشود. به همین دلیل، صریح و رکگو است و پیوسته بر فهم خواننده تازیانه میزند تا در میانۀ راه به خواب نرود. تازیانههای قلم در یادداشت، از بازیهای زبانی آغاز میشود و تا آرایههایی همچون طنز و غافلگیری خواننده و هجوم ناگهانی بر پیشفرضهای او پیش میرود.
سه. در یادداشت، حتی یک کلمۀ زائد، عیب محسوب میشود؛ اما در مقاله تا چند پاراگراف کمفایده هم بخشوده است. ایجاز و اختصار، به قدری در یادداشت اهمیت دارد که بهتر است آراستگی آن در پیراستگی باشد. کلمات زائد در یادداشت، سرعتگیر و دشمن تمرکز است. تمرکز خواننده در یادداشت، بسیار مهم است؛ زیرا در یادداشت، نویسنده فرصتی برای جبران ندارد. اگر خوانندهای در فهم عبارتی یا جملهای یا بندی در یادداشت، دچار مشکل شود، مانند خوانندهای است که فصلی از یک کتاب را نفهمد و از آن بگذرد. بنابراین، تا میتوان باید از عواملی که تمرکز او را بر هم میزند، پرهیز کرد و مهمترین آنها، کلمات و عبارات زائد یا کمفایده یا کژتاب است.
۱۴۰۲/۰۴/۱۱
#یادداشتنویسی
#کانون_نویسندگان_قم
تلگرام | ایتا | سایت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 یادداشت و یادداشتنویسی(۳)
رضا بابایی
پنج ویژگی یادداشت
یک. یادداشتنویسی، همان نکتهگویی است در چهرۀ نوشتاری. پس نام دیگر یادداشتنویسی، نکتهنویسی است. فرق یادداشت با مقاله، فرق «نکته» با «مطلب» است. «مطلب» را در مقاله میگویند و «نکته» را در یادداشت. نکته، مغز مطلب است و از این رو یادداشت نیز باید نغز باشد. در یادداشتها هم میتوان «مطلب» گفت یا «نظریه» پرداخت؛ اما نخست باید آن مطلب یا نظریه را به «نکته» و «تلنگر» تبدیل کرد؛ یعنی آن را چنان پوستکنده و فشرده ساخت که به نظر نغز و تازه بیاید. اگر نوشتن را به میدان جنگ تشبیه کنیم، یادداشتنویسی مانند جنگهای چریکی و پارتیزانی است، و کتاب و مقاله شبیه جنگهای کلاسیک.
دو. یادداشتها ممکن است در حد افقگشایی یا مقدمهچینی یا مسئلهسازی باشند؛ برخلاف مقاله یا کتاب که نباید پرسشها را بیپاسخ بگذارند و بگذرند. گاهی یادداشتی، طرح پرسشی یا مسئلهای است بدون حل آن.
سه. کوتاهی و خوشخوانی این قالب، یادداشتنویس را قادر میسازد که طی یادداشتهای فراوان و در زمانی کوتاه، دربارۀ مسائل متعدد و گوناگون بنویسد.
چهار. یادداشتنویس، بیش از تتبع و جستوجو در منابع، نیاز به نشانهها و ذهن تحلیلگر و نکتهیاب دارد. همانقدر که قالب مقاله و کتاب در خدمت محققان است، یادداشت به کار متفکران و تحلیلگران میآید.
پنج. معمولا با تجزیۀ مقالات نمیتوان آنها را به چند یادداشت تبدیل کرد؛ زیرا هر یادداشت، ساختاری کامل دارد، اما معمولا اجزای یک مقاله یا کتاب، وابسته و پیوسته به یکدیگرند. یادداشت، هر قدر هم که کوتاه است، نباید ناقص الخلقه باشد. یادداشت سالم، همۀ اجزای یک نوشتار کامل را دارد؛ از اشاره به ضرورت مسئله تا استدلال و نتیجه. خطای رایج در میان برخی نویسندگان، این است که گمان میکنند مقاله، بخشی از کتاب است و یادداشت بخشی از یک مقاله. هرگز! یادداشت و مقاله و کتاب، سه قالب با سه هویت و با سه ساختار متفاوت است.
۱۴۰۲/۰۴/۱۳
#یادداشتنویسی
#کانون_نویسندگان_قم
تلگرام | ایتا | سایت
💢 مثنویخوانی
🔸 جلسه هفتگی شرح مثنوی مولانا
🔹 استاد: علی حیدری یساولی
🔹 جلسه بیستو پنجم: شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۲
ساعت ۱۸
برنامۀ یکشنبههای هرماه:
یکشنبه اول: نشست ادبی. یکشنبه دوم: سعدیخوانی. یکشنبه سوم: شاهنامهخوانی. یکشنبه چهارم: سعدیخوانی.
شنبۀ هر هفته: جلسه شرح مثنوی
🔻مکان: قم، انتهای خیابان دورشهر، نبش میدان رسالت
موسسه آموزش عالی طلوعمهر
🔹حضور برای عموم علاقهمندان بلامانع است
#مثنوی
#کانون_نویسندگان_قم
تلگرام | ایتا | سایت
💢 شاهنامهخوانی
🔸 جلسه ماهانۀ شاهنامهخوانی
🔹 استاد حسین مقیمی
🔹جلسه سوم: یکشنبه۱۸تیر ۱۴۰۲
ساعت۱۸
برنامۀ یکشنبههای هرماه:
یکشنبه اول: نشست ادبی. یکشنبه دوم: سعدیخوانی. یکشنبه سوم: شاهنامهخوانی. یکشنبه چهارم: سعدیخوانی.
چهارشنبه چهارم هر ماه حافظخوانی
شنبۀ هر هفته: جلسه شرح مثنوی
🔻مکان: قم، انتهای خیابان دورشهر، نبش میدان رسالت
موسسه آموزش عالی طلوعمهر
🔹حضور برای عموم علاقهمندان بلامانع است
#شاهنامه
#کانون_نویسندگان_قم
تلگرام | ایتا | سایت
رایجترین غلطهای املایی
(ستارهدارها نادرستاند.)
*آواکادو ← آووکادو
*اختلاص ← اختلاس
*ارازل ← اراذل
*ارجینال/ *اورجینال ← اریجینال/ اریژینال
*استحظار ← استحضار
*اصراف ← اسراف
*اصطحکاک ← اصطکاک
*اطراق ← اتراق
*اظطراری ← اضطراری
*الحمدالله ← الحمدللّه
*الویت ← اولویت
*انشاللّه ← انشاءالله
*انظباط ← انضباط
*بارگزاری ← بارگذاری
*بچهگانه ← بچگانه
*بحبح ← بهبه
*بحر خیابان ← بَر خیابان
*برخواستن ← برخاستن
*برگذاری ← برگزاری
*بزار/ *نزار ← بذار/ نذار (از «گذاشتن»)
*بلاخره/ *بلخره ← بالاخره
*بنیانگزار ← بنیانگذار
*بهذاته ← بذاته
*بهرأیالعین ← برأیالعین
*بهشخصه ← بشخصه
*بهعینه ← بعینه
*بهنفسه ← بنفسه
*بیافتد/ *بیوفتد ← بیفتد
*بیافروزد ← بیفروزد
*بیاندازد ← بیندازد
*بیاندیشد ← بیندیشد
*بیانگارد ← بینگارد
*بیانگیزد ← بینگیزد
*بیمهابا ← بیمحابا
*پاچهخواری ← پاچهخاری
*پلمپ ← پلمب
*تاس ← طاس
*ترجیه ← ترجیح
*تزئین ← تزیین
*تکنسین ← تکنیسین
*تکّهکلام ← تکیهکلام
*تِلورانس ← تولِرانس
*تهکّم ← تحکّم
*توجیح ← توجیه
*تورک ← تُرک
*توفان ← طوفان
*جذرومد ← جزرومد
*چکنویس ← چرکنویس
*حاظر ← حاضر
*حتّاکی ← هتّاکی
*حدالامکان ← حتیالامکان
*حلیم ← هلیم
*حیات خانه ← حیاط خانه
*حیاط وحش ← حیات وحش
*خاروذلیل ← خواروذلیل
*خدمتگذاری ← خدمتگزاری
*خلَع ← خلأ
*خوارش ← خارش
*خاستگاری ← خواستگاری
*دردودل ← دردِدل
*دقّودلی ← دقِّدلی
*دیدبان ← دیدهبان
*راجبه ← راجعبه
*راکتور ← رِآکتور
*رزالت ← رذالت
*رییس ← رئیس
*زجّه ← ضجّه
*زخموزبان ← زخمِزبان
*زِرته/ *ضِرته ← ضِرطه
*زِرس/ *زِرص قاطع ← ضِرس قاطع
*زیباشناسی ← زیباییشناسی
*ژولای ← جولای
*سانتریفیوژ ← سانتریفوژ
*سایبان ← سایهبان
*سپاسگذاری ← سپاسگزاری
*سپردهگزاری ← سپردهگذاری
*سئوال ← سؤال
*شکرگذاری ← شکرگزاری
*شئ ← شیء
*ضَرّادخانه ← زَرّادخانه
*ضربالعجل ← ضربالاجل
*ظل آفتاب ← زل آفتاب
*عبداله ← عبدالله
*عبدالهی ← عبداللّهی
*علاقمند ← علاقهمند
*علیرقم ← علیرغم
*عیاق ← ایاق
*غراضه ← قراضه
*غیرهوذلک ← غیرذلک
*غیض ← غیظ
*فالوعر ← فالوور/ فالوئر
*فراقت ← فراغت
*فنآوری ← فناوری
*فوش ← فحش
*قائله ← غائله
*قانونگزاری ← قانونگذاری
*قتلوعام ← قتلِعام
*قوائد ← قواعد
*کجدارومریض ← کجدارومریز
*کشکِبادمجان ← کشکوبادمجان
*کورد ← کُرد
*کولهبر ← کولبر
*لبتاب ← لپتاپ
*لحجه ← لهجه
*لشگر ← لشکر
*مابهازا ← مابِازا
*مارموز ← مارموذ
*مبداء ← مبدأ
*متالوژی ← متالورژی
*مثه ← مثِ
*مُحَیّا ← مُهَیّا
*محیالدین ← محییالدین
*مخمسه ← مخمصه
*مذبور ← مزبور
*مرحم ← مرهم
*مشمولالذّمّه ← مشغولالذّمّه
*مصلّی تهران ← مصلّای تهران
*مضخرف ← مزخرف
*مطمعن ← مطمئن
*معزل/ *معظل ← معضل
*ملات ← ملاط
*ملاحضه ← ملاحظه
*مَلقمه ← مَلغمه
*مناضره ← مناظره
*مَِنَسّۀ ظهور ← مَِنَصّۀ ظهور
*منشاء ← منشأ
*منظبط ← منضبط
*مهراب ← محراب
*مؤذّب ← معذّب
*موزی ← موذی
*موقه ← موقع
*میابد ← مییابد
*نئشه/ *نشعه/ *نعشه ← نشئه
*نسیب ← نصیب
*نیاندازد ← نیندازد
*نیوزلند ← نیوزیلند
*هکّاکی ← حکّاکی
*وحله ← وهله
*یهو ← یههو (یکهو)
#املا_رسمالخط
سید محمد بصام
@Matnook_com
💢یک نکته از هزاران
تلفیق سه گانی با داستانک از آغاز جزو دغدغههای من بوده است و در این زمینه تجربههایی نیز داشتهام؛ کاری که میتواند #سهگانی_داستانک پدید آورد.
چنان که میدانیم داستانک یا داستان کوتاه کوتاه، یکی از قالبهای داستان است که با تعداد معدودی کلمه به وجود میآید و بر پایهی کشف و ضربه و غافلگیری پیش میرود و سهگانی هم باید چنین باشد.
همخوانی این دو قالب ادبی، باعث میشود تا از جهت منطقی قبول کنیم تلفیق آنها ممکن است و چنان که گذشت، این امکان را در سهگانیهایی آزمودهایم و موفقیت آن را دریافتهایم.
برای نمونه، داستانک ششکلمهای زیر را به ارنست همینگوی نسبت میدهند:
فروشی! کفش بچه! اصلا پوشیده نشده!
و ما در سهگانی، حتی نمونهی داستانک پنجکلمهای داریم:
شب گذشت،
روز هم
برنگشت.
براینپایه، سه گانی_داستانک، تلفیق میان دو قالب ادبی سهگانی و داستانک است که هر دو از روند کشف و ضربه و غافلگیری بهره میبرند و اکنون با پرورش سهگانیپردازان قویدست، پرداختن جدیتر به آن لازم مینماید. در زیر برای نمونه، پنج سهگانی_داستانک میآید:
(۱)
نیشهای نغز میزند؛
عشق، سادگی نمی کند،
اولش به مغز میزند.
(۲)
آسمان با غرور میگردید؛
یک تن از آفتابگردانها
رفت در آسمان و شد خورشید.
(۳)
نقاش چیرهدست
پروانه آفرید؛
یک تابلو پرید!
(۴)
از یار شهید اگرچه تنها
در قاب زمانه یک نشان ماند،
ما پیر شدیم و او جوان ماند.
(۵)
با تو رسمی دیگر آوردم؛
او برایت مرد،
من برایت زندگی کردم.
#علیرضا_فولادی
#کانون_نویسندگان_قم
تلگرام | ایتا | سایت
💢 یادداشت و یادداشتنویسی(۴)
رضا بابایی
پنج ویژگی یادداشت
یک. اقتضای این قالب، زبانی صمیمی و دوستانه و اندکی متفاوت است و همین، گفتوگو را آسانتر میکند. بنابراین، زبان معیار در یادداشت، با زبان معیار در مقاله و کتاب، اندکی فرق میکند و این فرق بیشتر در میزان صمیمیت و بازتاب صادقانهتر شخصیت نویسنده در متن است. بر این پایه، کتاب از مقاله رسمیتر است و مقاله از یادداشت.
دو. قالب یادداشت، مخاطبان بیشتری دارد؛ هم به دلیل کوتاهی آن و هم به دلیل محتوا و موضوعی که معمولا برای یادداشتنویسی برمیگزینند. برخلاف مقاله و کتاب، مخاطب یادداشت، گروهی خاص از طبقات اجتماعی یا علمی نیست. خوانندۀ یادداشت، به چیزی بیشتر از سواد خواندن و اندکی فرهیختگی و دردمندی نیاز ندارد.
سه. برخی نویسندگان، اعماق را میجویند و برخی زوایا و گوشهها را. قالبهای مقاله و کتاب، بیشتر به کار نویسندگان گروه اول میآید و قالب یادداشت برای نویسندگان گروه دوم، کارایی بیشتری دارد.
چهار. ساختار یادداشت، باید هنریتر باشد تا بتواند به مقصود برسد؛ چنانکه زمین شما هر قدر کوچکتر باشد، باید در نقشۀ مهندسی ساختمان، هنرمندانهتر عمل کنید تا به آنچه میخواهید برسید. لازمۀ ساختار هنری، تخلف از شیوههای رایج و دستمالیشده در ورود به بحث و خروج از آن است. یادداشت، به دلیل کوتاهی و نقشۀ مهندسی آن و نیز به دلیل محتوای نکتهسنجانهاش، باید از ادبیاتی آوانگارد نیز برخوردار باشد؛ یعنی مؤلفههای ادبی یا هنری یا سَبکی آن، قویتر باشد. بنابراین یادداشتنویسی، فقط از عهدۀ کسانی برمیآید که افزون بر ذهن تحلیلگر، قلمی توانمند نیز دارند.
پنج. ارجاعات مکرر به منابع، یادداشت را دچار اختلال میکند؛ بر خلاف مقاله و کتاب که بخشی مهم از اعتبار آنها، در تعداد منابعشان است. این تفاوت، از آنجا آب میخورد که محتوای یادداشت، از جنس «نکته» و «تحلیل» است و یادداشتنویس، نکتهگو است؛ اما محتوای مقاله، از نوع «مطلب» است و مقالهنویس، یا باید نظریهپرداز باشد یا در پرورش نظریهای، مهارت و دانش کافی داشته باشد.
۱۴۰۲/۰۴/۱۹
#یادداشتنویسی
#کانون_نویسندگان_قم
تلگرام | ایتا | سایت
💢گزارش تصویری از کلاسهای آموزشی دورۀ تابستان کانون نویسندگان قم
تابستان۱۴۰۲
#آموزش
#کانون_نویسندگان_قم
تلگرام | ایتا | سایت
💢گزارش تصویری از کلاسهای آموزشی(دانشآموزی)دورۀ تابستان کانون نویسندگان قم
تابستان۱۴۰۲
#آموزش
#کانون_نویسندگان_قم
تلگرام | ایتا | سایت