📇 خلاصه متنی تفسیر قرآن، #مقدمات_تفسیری
📆 شماره جلسه: ۳۲
📚 مفسر: علامه جوادی آملی
♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️
✅ تحریفی که مورد بحث است، نقیصه است یعنی کم شدن برخی آیات یا سور. اما معانی دیگر تحریف مورد بحث نیست:
۱. «زیاد شدن قرآن» که اصلا ممکن نیست چون آوردن شبیه کلام خدا، ممکن نیست.
۲. تحریف به معنای «تفسیر به رای» هم همیشه بوده است و ربطی به متن قرآن ندارد.
۳. تحریف به معنای «اختلاف در قرائات و اعراب» هم خیلی مهم نیست چون تاثیر زیادی در معنا ندارد.
۴. تحریف به معنای «جابجا شدن آیات» نیز مهم نیست چنانکه آیات مکی را مدنی دانسته باشند یا برعکس، چون در هر صورت مفسر باید به کل قرآن اشراف داشته باشد.
🔺اگر روایتی خبر واحد بود در مباحث عقیدتی حجت نیست. خبر واحد در زمان تعیین تکلیف مکلف حجت است چون در عمل اگر مردد شدیم باید مشکل را حل کرد اما زمانی که بحث از عقیده میشود دیگر حجت نیست چون عقیده، مبادی دارد. اگر عقل است باید «برهان عقلی» باشد و اگر نقل است باید «متواتر یا خبر واحد محفوف به قرائن» باشد. در این صورت به جان شخص مینشیند . اعتقاد دست انسان نیست بلکه باید به جان انسان بنشیند.
🔰شبهات قائلین به تحریف:
1⃣گویند حضرت فرموده هر چه بر بنی اسراییل وارد شده شما هم انجام میدهید. یکی از کارهایی که بر بنی اسراییل وارد شده تحریف تورات و انجیل است پس مسلمانان هم قرآن را تحریف میکنند.
✅پاسخ:
🔺اولا تواتر اجمالی دارد که در اینجا باید اشتراک بین روایات متواتر اجمالی را گرفت و آن حجت است. مضمون مشترک هم این است که هر چه بنی اسراییل کردند شما هم میکنید. اما این عامی است که قابل تخصیص است که نمونه اش همین عدم امکان تحریف بنابه نص قرآن است. اگر بگویند که این عام قابل تخصیص نیست گوییم بنی اسراییل در تورات تحریف به زیاده و نقیصه کردند حال چگونه ما تحریف به زیاده را در قرآن غیرممکن میدانیم اما تحریف به نقیصه را ممکن؟!
🔺برخی دیگر در جواب گفتند ظاهرِ عدم امکان تخصیص این روایات، با قرآن در تضاد است. چنانکه بنی اسراییل گرفتار انواع عذابها بودند اما در قرآن در مورد مسلمانها گفته تا زمانی که پیامبر اسلام بینشان است به آنها عذاب نمیرسد.
📜اما پاسخ اخیر کامل نیست چون مضمون مشترک این روایات این است که هر چه بنی اسراییل کردند شما هم میکنید نه اینکه هر چه بر سر آنها آمد بر شما هم وارد میشود! ثانیا این روایات مربوط به بعد از ارتحال پیامبر است که گوید بعد از من چنین میکنید نه در زمان خود پیامبر، که بگوییم با وجود پیامبر، عذابی بر سر مسلمانان نمی آید.
🔺پاسخ دیگر است که بر فرض تسلیم، این روایات گویند هر چه کردند شما میکنید اما آیا تاریخش را هم گفتند؟ ممکن است بعدا پیش بیاید. خود این جوابی است برای ساکت کردن مدعی تحریف نه دلیلی بر تحریف در گذشته.
🔺پاسخ دیگر اینکه خود این روایات باید بر قرآن عرضه شوند. حال وقتی تحریف را بر قرآن عرضه میکنیم میبینیم مخالف قرآن است.
#تفسير_قرآن #همراه_با_علما
✅همراه با پژوهش مدرسه اهل البیت (ع) سبزوار
🆔 @pajohesh_s
👆👆👆👆👆
94-32.mp3
14.06M
👆👆
🎙#صوت تفسیر قرآن
🔺 جلسه مقدماتی ۳۲
📚 مفسر: علامه جوادی آملی
#تفسير_قرآن #همراه_با_علما
✅همراه با پژوهش مدرسه اهل البیت (ع) سبزوار
🆔 @pajohesh_s
👆👆👆👆👆
94-33.mp3
12.47M
👆👆
🎙#صوت تفسیر قرآن
🔺 جلسه مقدماتی ۳۳
📚 مفسر: علامه جوادی آملی
#تفسير_قرآن #همراه_با_علما
✅همراه با پژوهش مدرسه اهل البیت (ع) سبزوار
🆔 @pajohesh_s
👆👆👆👆👆
📇 خلاصه متنی تفسیر قرآن، #مقدمات_تفسیری
📆 شماره جلسه: ۳۳
📚 مفسر: علامه جوادی آملی
♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️
✅ خلاصه بحث :
🔺به استناد برخی روایات، پیامبر فرمودند هر کاری امتهای پیشین کردند شما هم میکنید. و چون مسلما اقوام پیشین، کتابهای آسمانی خود را تحریف کردند پس مسلمانها هم میکنند.
🔰جواب:
1⃣اولا سند این روایات به حد تواتر نرسیده است.
2⃣ثانیا اگر برسد هم باز هم قابل تخصیص است چنانکه خود قرآن میفرماید قرآن تحریف نمیشود.
3⃣ثالثا اگر قابل تخصیص نباشد باید بگوییم چنانکه تورات و انجیل، تحریف به زیاده شد قرآن نیز میشود درحالیکه هیچکس چنین ادعایی نکرده و خود قرآن هم رد میکند.
4⃣رابعا اگر از این روایات اطلاق بگیریم باز هم تخصیص اکثر رخ میدهد چون بسیاری از سرگذشتهای گذشتگان برای مسلمانان رخ نداد.
5⃣خامسا اگر سندا و دلالتا هم صحیح باشد باز هم روایات گویند که مسلمانان هم میکنند لذا ممکن است مسلمانان هزار سال دیگر چنین کارهایی مانند تحریف بکنند نه اینکه در صدر اسلام واقع شده باشد! در نهایت اینکه دلایل سابقی که ذکر شد هنوز بر عدم تحریف قرآن حکم میکنند.
6⃣سادسا، قرآن کریم این روایات را تکذیب میکند. چنانکه قرآن گوید بنی اسراییل در زمان رسالت حضرت موسی بخاطر خلافهایشان بر آنها عذاب نازل شد حال آنکه قرآن در مورد مسلمانان گوید مادامی که رسول خدا ذر بین امت هست من آنها را عذاب نمیکنم.
♻️گفتیم که چون این روایات خبر واحدند پس تواتر اجمالی دارند باید مضمون مشترک را از همگی گرفت و تنها همان را در مسائل علمی و اجتهادی پذیرفت نه همه ابعاد روایات. مضمون مشترک این روایات هم این است که هر چه بنی اسراییل کردند شما هم میکنید.
🔺2⃣شبهه دیگر بر تحریف قرآن: به تعبیر برخی روایات حضرت امیر، قرآنی را جمع کرده بود و آن قرآن را خلیفه وقت نپذیرفت پس قرآن امیرالمومنین با قرآن مردم فرق داشت.با توجه به اینکه روایت است که علی مع الحق و الحق مع علی، پس قرآن امام علی صحیح است.روایاتی هم از خود علی است که گوید کل قرآن از ظاهر و باطن و عام و خاص و ... نزد احدی غیر از ما معصومین نیست. پس احتمالا در قرآنی که نزد مردم است کم و زیاد دارد.
🔰پاسخ:
1⃣اول باید دید آیا این روایت به حد تواتر رسیده یا نه. اگر به تواتر نرسیده بود در بحث عقلی و اجتهادی پذیرفته نیست.
2⃣اگر هم بگوییم که به حد تواتر رسیده باز هم منظور امام علی این نیست که قرآن مردم با قرآن من فرق میکند بلکه گوید علم تاویل و علم ظاهر و باطن قرآن و علم ... نزد ماست.
📮اگر تفسیر قرآن از طریق خدا و وحی به پیامبر رسیده و سپس به امام علی برسد گوییم تنزیل.
حضرت امیر فرمود خدا به من قلب عقول و لسان سؤول عطا کرده است تا تاویل قرآن را بتوانم انجام دهم. حضرت امیر فرمود تاویل در دست من است. قائلین به تحریف فکر میکنند که این هم جزو قرآن است، روایتی که اسم منافقین را صراحتا آورده است.
در پاسخ باید گفت که این روایت جزو قرآن نیست. سیره پیامبر، کنار آمدن با منافقین بود بعد ممکن نیست آیه ای بیاید و اسم بسیاری از منافقین را رسما ببرد و لعنت کند درحالیکه پیامبر با آنها با حسن سلوک برخورد میکرد. اصرار صحابه این بود که معصومین به آنها خلعت دهند یعنی لباسی که به بدن خود معصوم رسیده و متبرک است وگرنه لباس تازه که شرافتی ندارد و از بدن معصوم خلع نشده تا خلعت محسوب شود.
♻️بزرگ منافقان در هنگام مرگ نیز چنین درخواستی از پیامبر کرد و پیامبر قَمیصش یعنی لباس تنش را داد. گفتند مگر نمیدانید که فلانی منافق است؟
فرمود میدانم و این هیچ سودی برایش ندارد اما با این کار هزار نفر مسلمان میشوند. این سیره پیامبر است لذا نمیشود در آیات قرآن بصورت مشخص نام منافقان و کفار بزرگ را بیاورد لذا این روایات بیان مصداق میکنند.
🔰طایفه دیگری از روایات که از حضرت امیر رسیده نشان میدهد که ترتیب جمع آوری سور با ترتیب کنونی قرآن متفاوت است نه اینکه در ظاهر متفاوت باشد. شاید حضرت در مصحف خود، سور را به ترتیب نزول جمع آوری کرده باشد.این به جایی آسیب نمی رساند.
تفسیر حدیث دروزی، به ترتیب نزول است و خلاف شرع نیست. قرآن فعلی ابتدا سور مدنی را آورده و سپس مکی.
#تفسير_قرآن #همراه_با_علما
✅همراه با پژوهش مدرسه اهل البیت (ع) سبزوار
🆔 @pajohesh_s
👆👆👆👆👆
📇 خلاصه متنی تفسیر قرآن، #مقدمات_تفسیری
📆 شماره جلسه: ۳۴
📚 مفسر: علامه جوادی آملی
♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️
✅ یکی از شبهات قائلین به تحریف، روایاتی در این مورد است.
یک بحث، سند این روایات و بحث دیگر در دلالت اینها. اگرچه سنداً برخی راویان اینروایات، کذابند ولی روایات به قدری فراوان است که علم به صدور یکی از این روایات را ایجاد میکند و مضمون مشترکشان قابل پذیرش است.
1⃣نکته اول اینکه روایاتی که قایل به تحریف قرآنند بسور غیر مستقیم، خود همین روایات را نیز از حجیت میاندازد چون دلیلی جز قرآن نداریم که به روایات حجیت داده باشد. پیامبر، به روایات حجیت داده و قرآن هم به پیامبر و لذا دیگر نیازی نداریم چیزی به قرآن حجیت دهد.
♻️قرآن گوید، اگر قرآن از غیرخدا بود در آن اختلاف زیاد میدیدید. کسی که احتمال تحریف بدهد باید بگوید که نمیتوان به این قرآن اعتماد کرد و گوید احتمالا آیات دیگری در قرآن اصلی هست که با آن میشود این آیات را تفسیر و تکمیل کرد. این قول به تحریف، غیر مستقیم روایات را نیز از حجیت می اندازد.
2⃣نکته دوم اینکه باید در این روایات ضعیف، مضمون مشترک را گرفت. در مسایل علمی مثل این که فقهی نیست، به این روایات نمیتوان استناد کرد مگر اینکه مضمون مشترک اینها را که «تواتر اجمالی» محسوب میشود بگیریم.
3⃣در روایت بعدی رسول خدا و برخی معصومین فرمودند: این امت، عده ای قرآن (ثقل اول) را تحریف کردند و عده ای عترت(ثقل ثانی) را شهید کردند.
منظور از این روایات این نیست که از قرآن چیزی کم کردند بلکه یعنی اینها تفسیر به رای کردند. از معصومین نیز چنین نظری بر میآید زیرا گفتند حروف قرآن را اقامه کردند اما حدود و احکام قرآن را تحریف کردند و تفسیر به رای کردند.
❌چنانکه یزید وقتی سر امام حسین را به جلسه آوردند گفت «و تعز من تشاء و تذل من تشاء» و به همین آیه استناد کرد. زینب کبری هم گفت «و لا یحسبن الذین کفرو انما نملی لهم خیر لانفسهم انما نملی لهم لیزدادوا اثما» فرمود فقط به یه آیه استناد نکن و این حکومت، آزمایش است نه سبقت.
4⃣طایفه دیگر روایات گوید: در اصل نام معصومین و خصوصا امام علی در قرآن بود و دشمنان برداشتند. اینها فکر کردند که اگر معصوم در مورد آیه ای گفت (نزلت فی علیٍ او اهل البیتی) این علی هم جزو قرآن است! این بیان «مصداق کامل آیه» است نه تنزیل آیه
🔰شاهدمثالش، روایت ابی بصیر از امام ششم است که گفت چرا نام امام علی و باقی معصومین در قرآن نیست؟ ایشان فرمود: به سائلین بگو خدا نماز را بر پیامبر نازل کرد اما نگفت نمازها چند رکعت است بلکه به پیامبر گفت خودت به مردم بگو که نمازها چند رکعتند پس پیامبر مفسر قرآن است. لذا اینطور نیست که رکعات نماز یا نام ائمه در قرآن بوده باشد و بعد برداشته باشند بلکه خدا پیامبر را مفسر قرآن در این زمینه ها قرار داده است. در مورد جزییات حج هم قرآن خصوصیاتش را نگفته است.
♻️اگر ابی بصیر در مورد وجود نام اهل بیت در قرآن شک داشت که نمیپرسید: مردم میگویند چرا نام ائمه در قرآن نیست... لذا برایش بدیهی بوده است. لذا امام صادق گوید که پیامبر مفسر قرآن است. سپس گوید منظور از اولیالامر، امام علی است. پیامبری که در مکه از هیچکس نمیترسید آیا در مدینه و پس از پیروزی ها، از کسی میترسید که در مورد ولایت علی حرف بزند؟ اگر در قرآن بود آیا نیاز به آن زحمت زیاد برای غدیرخم و اعلام ولایت بوسیله حدیث بود؟ پس قطعا نام ائمه در قرآن نبوده است.
🔰گاهی گویند سوره احزاب به اندازه بقره و بسیار طولانی بود و شامل اسم امام علی و ...بود و بعدا آیات کم شد. اگر کم شده در زمان پیامبر که کم نشده است و بعدها باید برداشته شده باشد درحالیکه این سوره از سوره های ابتدایی زمان رسالت است پس چگونه بعد از ۲۰ سال امکان حذفش بوده است؟!
#تفسير_قرآن #همراه_با_علما
✅همراه با پژوهش مدرسه اهل البیت (ع) سبزوار
🆔 @pajohesh_s
👆👆👆👆👆
94-34.mp3
15.22M
👆👆
🎙#صوت تفسیر قرآن
🔺 جلسه مقدماتی ۳۴
📚 مفسر: علامه جوادی آملی
#تفسير_قرآن #همراه_با_علما
✅همراه با پژوهش مدرسه اهل البیت (ع) سبزوار
🆔 @pajohesh_s
👆👆👆👆👆
📇 خلاصه متنی تفسیر قرآن، #مقدمات_تفسیری
📆 شماره جلسه: ۳۵
📚 مفسر: علامه جوادی آملی
♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️
✅ بکی از شبهات قائلین به تحریف روایاتی در این باب بود. این روایات کم هم نیست اما ضعیفند و باید مضمون مشترک همه را گرفت. گفته میشود که روایات، بعضی ایات را درباره یکی از معصومین میدانند.
1⃣گفتیم که این یک توجیه داخلی دارد یکی توجیه خارجی.
توجیه داخلی اینکه این روایات مفسر قرآنند و بیان مصداق میکنند نه اینکه بگویند نام معصوم جزو قرآن بوده است. شاهد خارجی هم روایت ابی ابصیر است از امام صادق.
2⃣ابی بصیر پرسیده مردم گویند چرا نام امام در قرآن نیست؟ امام گوید: چنانکه اصل نماز و روزه و زکان و حج در قرآن است و نحوه انجامشان در سخنان پیامبر است، به همین صورت اصل اینکه در کنار رسالت باید امامتی باشد در قرآن است که گوید «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم» اما اینکه اولی الامر کیانند بوسیله پیامبر تفسیر شده است.
3⃣روایات دیگری هم داریم که مرحوم کلینی در الکافی ذکر میکند.
از امام باقر روایت شده که پرسیدند این ایه که «و اولوا الارحام اولی بعض ببعض» منظور از «اولوا الارحام» کیانند؟ خب اگر صراحتا نام معصوم در این ایه بود که مردم چنین سوالی از امام نمیرسیدند.
امام گوید در مورد امامت و حکومت است و بعد از امام علی در اولاد وی است و ما به مساله امامت و ولایت اولی از دیگرانیم. فرمود بنی الجعفر و بنی الحسن و ... سهمی ندارند.
4⃣روایت بعدی از امام صادق است. پرسیدند آیه «انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا» یعنی چه و در مورد کیست؟ فرمودند منظور امام علی و اهل بیت است. اگر نام امیر المونین در قرآن بود که نیازی به این سوال نبود.
پس آیات صرفا مشخصات کلی را میگفتند و تعیین مصداق نمیکردند لذا مردم نام را از پیامبر و امامان میپرسیدند. بعد پیامبر پرسید که من چطور بیان کنم که علی بعد از من ولی و امام است؟ آنجا وحی رسید که نترس و بگو.
5⃣امام علی میفرماید که ترس موسی از انداختن چوبش، این بود که مردم نتوانند بین معجزه موسی(مار) و سحر اطرافیانِ فرعون فرق بگذارند. لذا تا مردم عوامند و درک ندارند، حکومت و انبیا در خطرند. به همین جهت گویند خواب عاقل بالاتر از عبادت جاهل است زیرا عاقل را نمیتوان فریب داد.
6⃣پیامبر از همین جهل مردم میترسید که مردم توان پذیرش این امانت الهی را نداشته باشند و در برابر پذیرش ولایت علی بایستند آنوقت پیامبر چه کند؟! پرسیدند که آیا خودت علی را انتخاب کردی و گفتی یا وحی رسید؟ خب اگر در آیه آمده بود که این را نمیپرسند. پیامبر فقط از جهل و جنگ سیاسی میترسید نه جنگ نظامی. خدا هم در آیه گفت: از جهل مردم نترس ما پشت تو هستیم. اینجا بود که پیامبر دیگر تاخیری نینداخت و سریع اجرا کرد
7⃣خدا فرمود که در برابر هم مهربان و در برابر دشمن غضبناک باشید. اگر دشمن از شما غضب نبیند و نترسد که به شما رحم نمیکند.
اگر انسان گوشه گیری کند که حق احیا نمیشود. عمار گفت فکر ما فکر بنیاسراییلی نیست که بگوییم تو برو بجنگ و ما منتظر میمانیم. بلکه ما هرچه بگویی میکنیم، ما میخواهیم حق را یاری کنیم. خداوند گوید ما میخواهیم حق را به میدان اورید تا خودتان کامل شوید وگرنه ما میتوانیم به زور و بوسیله فرشتگان، حق را به میان آوریم اما این امتیازی نیست.
8⃣روایت بعدی از امام پنجم است که ابی بصیر پرسید: اینکه پیامبر گفت علی جانشین من است، ولایت علی از کجاست؟ آیا از نزد خود گفته یا وحی رسیده است؟ امام فرمود هرگز ممکن نیست پیامبر از پیش خودش چیزی بگوید بلکه خدا دستور داد که اعلام کند ولایت علی و تفسیر آیه اولیالامر را.
#تفسير_قرآن #همراه_با_علما
✅همراه با پژوهش مدرسه اهل البیت (ع) سبزوار
🆔 @pajohesh_s
👆👆👆👆👆
94-35.mp3
14.05M
👆👆
🎙# صوت تفسیر قرآن
🔺 جلسه مقدماتی ۳۵
📚 مفسر: علامه جوادی آملی
#تفسير_قرآن #همراه_با_علما
✅همراه با پژوهش مدرسه اهل البیت (ع) سبزوار
🆔 @pajohesh_s
👆👆👆👆👆
📇 خلاصه متنی تفسیر قرآن، #مقدمات_تفسیری
📆 شماره جلسه: ۳۶
📚 مفسر: علامه جوادی آملی
♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️
✅ گفتیم که منظور از این روایاتی منظور از یک روایت را، برخی معصومین میدانند این است که در مقام تفسیر آیه، مصداق آن آیه، معصوم است نه اینکه نام معصوم در آیه بوده و حذف شده است. به این جهت که آیات، غالبا مشخصات کلی را میگویند نه مصادیق را، لذا مردم چون مصادیق را نمیدانستند آن را از مفسرین یعنی پیامبر و ائمه میپرسیدند.
🔺شبهه دیگر قائلین به تحریف، مساله تاریخی است. گویند انسان وقتی یقین به صیانت قرآن از تحریف دارد که قرآن استناد داشته باشد به:
۱. واحدی که معصوم باشد. یا
۲. کثیری که متواتر باشد.
اگر جریانی به واحد غیرمعصوم مستند شد یقینآور نیست. قرآن نه به واحد معصوم استناد دارد نه به کثیر متواتر
❌آیات قرآن پراکنده بود، برخی روی پوست، برخی در دل مردم و .... این آیات پراکنده در زمان ابوبکر و عمر و عثمان جمع آوری شد. به دستور اینها، زید بن ثابت مسوول جمع آوری آیات شد. حال، زیدبن ثابت معصوم نیست و به شهادت دو نفر عادل هم ثابت میشد که این آیه جزو قرآن است و گاهی صرفا شهادت یک نفر که ارزش دو شهادت را داشت مانند «ابی خُزَیمِه» انصاری که رسول خدا او را بجای دو شاهد در تمام آیات پذیرفت.
♻️پس این قرآن نهایتا به زید میرسد که نه معصوم است و نه این جمع آوری از منازل و ... بر اساس کثرت تواتر است بلکه بر اساس نهایتا شهادت دو نفر است پس مفید یقین نیست و عادت اقتضا دارد که تحریف در قرآن پیدا شده باشد. سیوطی در اتقان، بیش از ۲۰ تاریخ ذکر میکند که جمع آوری قرآن به زید بن ثابت میرسد. خبر یا واحد است یا متواتر. تنها خبر متواتر، حجت و اطمینان آور است.
پاسخها:
1⃣ اولا خود این بحث که جمع آوری قرآن به زید بن ثابت میرسد یک بحث تاریخی است نه حدیثی. کجا پیامبر یا ائمه فرمودند که زید قرآن را جمع کرده؟! پس همین هم به واحد معصوم یا کثیر متواتر منتهی نمیشود بلکه بقیه گفته اند.
2⃣خود همینها به جایگاه واحدی متکی نیستند لذا از این جریان تاریخی نمیتوان قدر مشترکی گرفت چون یکی گوید زید جمع کرده دیگری گوید عمر و ... حتی در زمان جمع آوری هم اختلاف است چون یکی گوید در زمان ابوبکر بوده دیگری گوید زمان عمر و سومی گوید عثمان. در نحوه جمع آوری هم اختلاف است: برخی گویند با شهادت دو شاهد عادل بوده دیگری گوید تگر خزیمه با عثمان یا زید با عثمان ضهادت میدادند قضیه حل میشد. برخی تاریخها گویند ابوبکر به زید گفت جمع آوری کند، برخی گویند خود زید جمع کرده است.
🔰خب این تاریخی که به هیچ جا بند نیست و همهاش اختلافی است چطور میتوان از آن قدر مشترک گرفت؟ اگر تنها اختلاف این تواریخ در مورد شخص جمع آوری کننده بود و تاریخ و مکان و نحوه جمع آوری مشترک بود میتوانستیم قدر مشترک بگیریم اما وقتی در همه چیز اختلاف است دیگر چطور باید قدر مشترک گرفت؟
🔺خبر یقین آور یا باید خبر واحد از معصوم باشد یا خبر کثیر متواتر. خبر متواتر آن است که معنا و مفهوم و مضمون یکی است اما قالبها متفاوت. آنجا میتوان مضمون و قدر مشترک گرفت. اگر مدعا و راه رسیدن به ادعا هر دو کثیر بودند همه ادعاها میشوند خبر واحد.
🔰حال چون خود این اخبار، جریان تاریخی اند نه روایت، و لذا به خبر واحد از معصوم یا خبر متواتر متکی نیستند و مساله هم علمی است پس ارزش خبر واحد ندارند.
خبر واحد شاید در مسایل اعتقادی مفید نباشد اما درمسایل عملی سود دارند اما این مسایل تاریخی در مسایل عملی هم سودی ندارند.
🔺مضمون و سند این مباحث تاریخی در حد مضمون و سند روایاتی همچون روایت ثقلین نیست چون روایت ثقلین رواتی متواتر از معصوم هست که معصومین دیگر هم به آن احتجاج کردند. ثقل یعنی وزنه سنگین و نفیس. آیا اگر هنگام وفات پیامبر، این آیات هر کدام در خانه ای یا در ذهن فرد خاصی بود، پیامبر میگفت که من بین شما این وزنه سنگین را گذاشتم؟!
چنین قرآن پراکنده میتواند جلوی انحراف و گمراهی مردم را چنان که در این روایت آمده، تا همیشه بگیرد؟! لذا قرآن ایات پراکنده نبوده بلکه کتاب مدونی بوده است وگرنه مردم که توان تمسک نداشتند. یا اینکه آیا ممکن است که پیامبر در جمعهای کثیر، به مردم بگوید به کتاب قرآنی که دست علی یا فلانی و فلانی یا روی چوب و پوست و ... است تمسک کنید؟! یا اینکه قرآن دست همه بوده و امکان تمسک داشتند.
✅حتی روایت است که از عثمان پرسیدند که این قرآن را از روی چه جمع کردی؟ گوید از روی قرآن پیامبر. یا از عثمان پرسیدند که چرا انفال را که کوتاه تر از برائت و ... است کنار آنها آوردی؟ گفت چون در قرآن پیامبر جای این دو سوره معلوم نبود و ما دیدیم شبیه همند کنار هم آوردیم.
#تفسير_قرآن #همراه_با_علما
✅همراه با پژوهش مدرسه اهل البیت (ع) سبزوار
🆔 @pajohesh_s
👆👆👆👆👆
94-36.mp3
12.53M
👆👆
🎙#صوت تفسیر قرآن
🔺 جلسه مقدماتی ۳۶
📚 مفسر: علامه جوادی آملی
#تفسير_قرآن #همراه_با_علما
✅همراه با پژوهش مدرسه اهل البیت (ع) سبزوار
🆔 @pajohesh_s
👆👆👆👆👆
📇 خلاصه متنی تفسیر قرآن، #مقدمات_تفسیری
📆 شماره جلسه: ۳۷
📚 مفسر: علامه جوادی آملی
♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️
🔰 گفتیم برخی شبهه کرده اند که کتابی مفید قطعیّت است که یا به معصوم منتهی شود(خبر واحد محفوف به قراین قطعیه) یا متواتر باشد. حال قرآن نه به معصوم منتهی میشود و نه متواتر است.
1⃣جوابهای مختلفی برای این شبهه وجود دارد. یکی اینکه این تحلیل، «تاریخی» است لذا نه خبر واحد قطعی است و نه متواتر است که گفته شود جمع آوری قرآن دقیقا به همین صورت است و زیدبن ثابت یا ... در فلان سال این کار را کرده است.
2⃣جواب دوم اینکه زمانی میتوان به این تحلیل تمسک کرد که هم از منع داخلی و هم از معارض خارجی مصون باشد و نقض هم نتوان نمود. دلیلش اینست که ابطال یک قضیه منطقی با سه راه «منع و نقض و معارضه» قابل تحقق است.
❌منع: یعنی این مقدمه که صغری یا کبری است ممنوع است.
نقض: یعنی تخلف مدلول از دلیل در مثالی دیگر
معارضه: یعنی در عرض دلیل مستدل، دلیل دیگری اقامه شود.
✅«جواب اول» این بود که استدلال شما هم نه منتهی به معصوم است نه متواتر.
«جواب دوم» این بود که اینکه خیلیها در جمع آوری قرآن سهیم بودند اما معنیش حفظ قرآن در سینه نیست چون تعداد آنها بسیار زیاد بودند بلکه منظور کسانیند که قرآن را در جایی جمع کردند و اینها از عدد انگشتان دست بیشتر نمیشدند.
3⃣«جواب سوم» اینکه دلیل تاریخیِ شما این بود که جمع آوری قرآن در جاهای مختلف بوده و سبب کم و زیاد میشود. در عرض این دلیل، دلایل دیگری هست که معارض آن است و گوید افراد مختلف جمع نکرده اند و قرآن یکی است چون خود قرآن می فرماید: اگر میگویید قرآن تحریف شده یک «سوره» مثل آن بیاورید! پس همه سوره ها مشخص بوده و قرآن گوید مثل این سوره هایی که همگی در دستانتان است بیاورید. نهایتا یک سوره در دست محمد بوده و یکی در دست زید و ... نه اینکه بخشی از یک سوره در دست یکی و دیگری در دست دیگری باشد.
4⃣همچنین معارض دیگر، حدیث ثقلین است که پیامبر گوید کتاب خدا را در کنار اهل بیت در میان شما گذاشتم پس کتاب و یک مجموعه گرد هم آمده وجود داشته نه اینکه آیات یا سور تکه تکه باشد.
5⃣جواب بعدی اینکه ظنی السند بودن قرآن، مخالف اجماع فقها است. گفتیم که اجماع در حد خبر واحد است و تنها دلالتی شرعی است نه اینکه بحثی علمی باشد. اما اینکه بگوییم کم شده و زیاد نشده خلاف عقل است، از کجا مشخص است که کم نشده است؟ اما همگان قبول دارند که کم نشدن موافق اجماع همه علمای اسلام است پس نمیتوان بیجهت در مورد کم نشدن، اجماع داشت اما در مورد زیاد نشدن اختلاف.
6⃣همچین باید گفت اهتمامی که پیامبر و مسلمین به قرآن داشتند که پیامبر قبل از هر چیز قرآن یاد میداد و مردم هم قبل از هر چیز قرآن یاد میگرفتند این اهتمام نشان این است که پیامبر، قرآن را پراکنده رها نکرد و مردم هم نمیگذاشتند پراکنده بماند.
7⃣منظور از جمع آوری قرآن در زمان عثمان این است که آن قرآن جمع آوری شده که در اثر اختلاف قرائتها میرفت مسلمین را مختلف و پراکنده کند عثمان گفت که همه مسلمانان باید این قرآنی که جمع میکنیم را قرائت کنید و بقیه قرآنها را سوزاند یا در آب ریخت.
🔺در آن زمان، مسلمانها را بجای تفسیر، به قرائت قرآن مشغول کرده بودند چنانکه علی (ع) را در ردیف دیگر قاریان به حساب میاوردند و میگفتند فلانی به فتحه قرائت کرده و علی به کسره، بجای اینکه از معارف جهان از علی بپرسند شأنش اینقدر پایین آمده بود! جوابهای دیگر هم در جلسات بعد بررسی خواهد شد.
#تفسير_قرآن #همراه_با_علما
✅همراه با پژوهش مدرسه اهل البیت (ع) سبزوار
🆔 @pajohesh_s
👆👆👆👆👆
94-37.mp3
10.37M
👆👆
🎙#صوت تفسیر قرآن
🔺 جلسه مقدماتی ۳۷
📚 مفسر: علامه جوادی آملی
#تفسير_قرآن #همراه_با_علما
✅همراه با پژوهش مدرسه اهل البیت (ع) سبزوار
🆔 @pajohesh_s
👆👆👆👆👆