بخش اول
💔آزار دادنِ امام زمان علیه السلام
✍ قرآن میگوید حضرت موسی به قومش گفت:
"بابا شما که میدونید من پیغمبر خدا هستم، اینهمه معجزه از من دیدید، شما دیگه چرا منو اذیت میکنید⁉️"
🔰 سوره مبارکه صف، آیه ۵
🕋وَ إِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ لِمَ تُؤْذُونَنِي وَ قَد تَّعْلَمُونَ أَنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ فَلَمَّا زَاغُوا أَزَاغَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ وَ اللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِين
👈ﺑﻪ ﻳﺎﺩ ﺁﻭﺭﻳﺪ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﺭﺍ ﻛﻪ ﻣﻮﺳﻰ ﺑﻪ ﻗﻮﻣﺶ ﮔﻔﺖ: "ﺍﻯ ﻗﻮم ﻣﻦ! ﭼﺮﺍ ﻣﺮﺍ ﺁﺯﺍﺭ ﻣﻰ ﺩﻫﻴﺪ، ﺑﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻣﻰﺩﺍﻧﻴﺪ ﻣﻦ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺳﻮﻯ ﺷﻤﺎ ﻫﺴﺘﻢ؟!" ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺍﺯ ﺣﻖ ﻣﻨﺤﺮﻑ ﺷﺪﻧﺪ، ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻗﻠﻮﺑﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﻨﺤﺮﻑ ﺳﺎﺧﺖ ﻭ ﺧﺪﺍ ﻓﺎﺳﻘﺎﻥ ﺭﺍ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﻧﻤﻰکند
حالا چرا حضرت موسی علیه السلام آزار دید یا بهتر بگویم چه چیزی ایشان را آزار میداد⁉️
👌👌 وسط آیه رو دقّت کنید (فَلَمَّا زَاغُوا...) میگه وقتی قومش از حق منحرف شدند، موسی آزار دید.
حالا فکر میکنی پیامبر آزاری، فقط برای بنیاسرائیل بوده⁉️
👌👌 قرآن به مسلمونا میگوید، شما دیگه مثل اونایی نباشید که موسی رو اذیت کردند👇👇
🔰 سوره مبارکه احزاب آیه ۶۹
🕋يٰا أَيُّهَا اَلَّذِينَ آمَنُوا لاٰ تَكُونُوا كَالَّذِينَ آذَوْا مُوسىٰ
👈اى کسانى که ایمان آوردهاید، مانند کسانى نباشید که موسى را آزار دادند
⚠️ فکر نکنیم این اذیت کردن فقط مال اون قبلیها بوده، خیر‼️
😔 ما هم، هر جا از حق منحرف بشیم، هر جا پامون رو کج بذاریم، پیغمبر و ائمه رو ناراحت میکنیم، اذیتشون میکنیم.
👌✅ با هر گناه امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) رو آزار میدیم😔 میدونید چرا؟؟ چون ما برای امام زمان علیه السلام مهم هستیم چون ما فرزندان امام هستیم(انا و علی ابوا هذه الامه)
#مهدویت
🆔@quranekarim1398
🌷خـــ💞ـــدایا
✨نفس کشیـدنم همراه
🌷با عطر حضـور ناب توست
✨و آغـاز روزم
🌷توکل با نام زیبـای توست
🌷 بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم
✨ الــهـــی بــه امــیــد تـــو
🌸🍃
🆔@quranekarim1398
صفحه ۳۸۸ مصحف شریف
سوره مبارکه قصص
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊👇
┏━━━🍃═♥️━━━┓
@quranekarim1398
┗━━━♥️═🍃━━━┛
4_5935778784576800356.mp3
983K
🔸ترتیل صفحه 388 قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده_مقام رست
🔸به همراه ترجمه گویای فارسی با صدای مرحوم استاد اسماعیل قادرپناه
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊👇
┏━━━🍃═♥️━━━┓
@quranekarim1398
┗━━━♥️═🍃━━━┛
🌷 نکته تفسیری صفحه ۳۸۸🌷
توجّه به خدا در همه حال:
موسای جوان که با ترس و دلهره از مصر گریخته بود، به سوی مدین حرکت کرد؛ زیرا آنجا تحت حکومت فرعون نبود و دست فرعونیان به او نمی رسید. جوانی که در قصر بزرگ شده بود، اینک دست خالی و بدون توشه و غذا بود و سفری سخت در پیش داشت؛ ولی در این راه، یک سرمایه ی مهم داشت: ایمان و توکّل به خدا. از این رو هنگامی که در مسیر مدین گام نهاد، گفت: «امیدوارم که پروردگارم مرا به راه درست هدایت کند.» او چند شبانه روز حرکت کرد و در راه، برای ادامه ی زندگی، از علف های صحرایی و برگ درختان می خورد؛ تا آنجا که به شدّت ضعیف و لاغر شد.
به هر حال، پس از چند روز به نزدیکی شهر مدین رسید و بیرون شهر، جمعیّتی نظرش را به خود جلب کرد. جلوتر که آمد، متوجّه شد که آن ها شبان هایی هستند که برای سیراب کردن گوسفندانشان، دور چاهی جمع شده اند؛ امّا با تعجّب دید که دو زن با گله ی گوسفندی در گوشه ای ایستاده اند. موسی نزد آنان رفت و علّت این کارشان را جویا شد. آنان گفتند که پدرشان، پیرمردی کهنسال است و آنان باید برای امرار معاش، گوسفندانشان را به چرا ببرند، و هر روز برای آب دادن به آنها، به اینجا می آیند و صبر می کنند تا چوپانانِ دیگر به گوسفندانشان آب بدهند و پس از رفتن همه، گله شان را سیراب کنند. موسی با وجود خستگی و گرسنگی، از چاه آب کشید و به گوسفندان آن دو زن آب داد. سپس به گوشه ای رفت و در زیر سایه ای نشست و بی آن که لب به شکایت و ناراحتی بگشاید، با کمال ادب و فروتنی به خدا عرض کرد: «پروردگارا، من به هر نیکی و خیری که برایم بفرستی، نیازمندم.» البته او چیز زیادی از خدا نمی خواست؛ بلکه تنها تکّه نانی می خواست که با آن سیر شود؛ ولی همان را نیز به زبان نیاورد و از روی ادب، تنها نیازمندی خود را به خدا عرض کرد. خدا نیز دعای او را شنید و پس از مدّت کوتاهی آن را اجابت کرد؛ ولی بسیار فراتر از یک تکّه نان. آری، دوران ترس و وحشت و گرسنگی و رنج او دیگر به پایان رسیده بود. یکی از دو زن، با شرم و حیای خاصّی نزد موسی آمد و به او گفت که پدرش می خواهد مزد آب دادن گوسفندان را به او بدهد. موسی فهمید که پدرِ او، مثل دیگران نیست؛ بلکه انسانی است که نمی خواهد کوچک ترین حقّی از کسی ضایع شود. از این رو نور امید در دلش روشن شد و به خانه ی او رفت. پس از وارد شدن به خانه ی پیرمرد، موسی فهمید که نزد یکی از پیامبران والامقام خدا ـ یعنی شعیب ـ آمده است. موسی شرح حالش را برای شعیب بازگو کرد و شعیب به او اطمینان داد که دیگر خطری تهدیدش نمی کند. در این هنگام، دختر شعیب مخفیانه به پدر پیشنهاد کرد که موسای جوان را استخدام کند، و پدرش را از قدرت جسمی، فکری و عفّت و امانتی که در دو برخوردش با موسی دیده بود، آگاه کرد. شعیب نیز به موسی پیشنهاد کرد که به شرط هشت سال کار برای او می تواند با یکی از دخترانش ازدواج کند، و اگر دو سال بر آن اضافه کند، لطف و محبّت بیشتری به شعیب کرده است. موسی نیز با کمال میل این شرط را پذیرفت و خدا را بر این پیمان گواه گرفت، و بدین ترتیب، داماد شعیبِ نبی شد.
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊👇
┏━━━🍃═♥️━━━┓
@quranekarim1398
┗━━━♥️═🍃━━━┛
📖 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: یکشنبه - ۰۱ خرداد ۱۴۰۱
میلادی: Sunday - 22 May 2022
قمری: الأحد، 20 شوال 1443
🌹 امروز متعلق است به:
🔸مولی الموحدین امیر المومنین حضرت علی بن ابیطالب علیهما السّلام
🔸(عصمة الله الكبري حضرت فاطمة زهرا سلام الله عليها)
❇️ وقایع مهم شیعه:
ا 🔹دستگیری امام کاظم علیه السلام توسط هارون لعنة الله علیه، 179ه-ق
📆 روزشمار:
▪️5 روز تا شهادت امام صادق علیه السلام
▪️10 روز تا ولادت حضرت فاطمه معصومه س و آغاز دهه کرامت
▪️20 روز تا ولادت امام رضا علیه السلام
▪️39 روز تا شهادت امام جواد علیه السلام
▪️46 روز تا شهادت امام محمد باقر علیه السلام
✅ با ما همراه شوید...
🆔@quranekarim1398
💠 امام علی علیه السلام:
🍃 اين سخن را به زياد بن ابيه هنگامى كه او را جانشين عبدالله بن عباس در منطقه فارس كرد در ضمن يك سخن طولانى فرمود و او را از گرفتن خراج و ماليات قبل از زمان به دست آمدن محصول نهى فرمود:
🔹 عدالت را پيشه كن و از خشونت وسختگيرى وستمگرى بپرهيز زيرا سختگيرى سبب فرارمردم از منطقه مى شود وظلم و ستم، مردم را به شورش مسلحانه دعوت مى كند.
📚 نهج البلاغه حکمت 476
📎 #اعتقادات
📎 #اخلاق
📎 #امامت
📎 #نهجالبلاغه
🆔@quranekarim1398
حکمت 476 نهج البلاغه.mp3
3.86M
💠 شرح #نهج_البلاغه
🔸 حکمت 476
🎙 استاد محمدی شاهرودی
📎 #امام_حسین علیه السلام
📎 #امامت
🆔@quranekarim1398
🔸آیت الله فاطمی نیا فرمودند: شیعیان " امیرالمومنین" علیه السلام نزد خدا عزیز هستند.
آنها اگر بر #نماز"مراقبت" کنند، مساله "والدین"، مساله غیبت و... را رعایت کنند،
این"انوار" هر روز به در خانه ما می آیند.. منتها ما چه می کنیم؟ این انوار را حفظ نمی کنیم. از یکی از"بزرگان" علما که با شیخ حسنعلی نخودکی محشور بود ، پرسیدم: ایشان چگونه به این مقام "نزد" خدا رسیدند؟
آن ولی خدا جوابداد: ایشان هر چه به دست می آوَرد نگه میداشت. اما ما انوار راضایع می کنیم ...
شب بلند می شود ، نماز شب می خواند، "صبح" می نشیند غیبت می کند. بد اخلاقی با والدین میکند، بد اخلاقی با همسر می کند. چه شد؟؟ نور نماز شب رفت. با یک "حرف" تلخ این نورها از بین می رود
🆔@quranekarim1398
📘#داستانهایبحارالانوار
حدود همسایه
🔹مردی از انصار خدمت پیامبر خدا صلی الله علیه و آله آمد و عرض کرد:
من خانه ای در فلان محل خریدهام و نزدیکترین همسایهام آدمی است که امید خیری از او ندارم و از شرش نیز خاطر جمع نیستم.
🔹رسول خدا صلی الله علیه و آله به حضرت علی علیه السلام، سلمان، اباذر و (راوی میگوید: چهارمی شاید مقداد باشد) دستور فرمود که با صدای بلند در مسجد فریاد زنند که هرکس همسایه اش از آزار او آسوده نباشد، #ایمان ندارد، آنان نیز در مسجد سه بار فرمایش حضرت را با صدای بلند به مردم اعلان کردند.
🔹سپس حضرت با دست اشاره کرد و فرمود:
«چهل خانه از چپ و راست و جلو و عقب همسایه محسوب میشود.»
📚بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۱۵۲.
➥ @quranetratnamaz_nahaja