لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِي كَبَدٍ
ما انسان را در
رنج آفریدیم
(و زندگى او پر از سختى است).
(بلد/4)
أَيَحْسَبُ أَن لَّن يَقْدِرَ عَلَيْهِ أَحَدٌ
آیا او مى پندارد هیچ کس نمى تواند بر او دست یابد؟!
(بلد/5)
يَقُولُ أَهْلَكْتُ مَالًا لُّبَدًا
(به دروغ) مى گوید: «مال زیادى را (در کارهاى خیر) نابود کرده ام!»
(بلد/6)
أَيَحْسَبُ أَن لَّمْ يَرَهُ أَحَدٌ
آیا گمان مى کند هیچ کس او را ندیده (که عمل خیرى انجام نداده) است؟!
(بلد/7)
نرم افزار تفسیر نمونه
https://makarem.ir
نقاشی تجهیزات پزشکی💉💊 برای کودکان
بیماری یکی از سختی هایی است که در زندگی ممکن است به سراغمان بیاید.که با قرص و آمپول و.. ان شاء الله سلامتی مون رو بدست میاریم. در سوره انشراح می خوانیم
ان مع العسر یسرا همانا با هر سختی آسانی است.
و در سوره بلد می خوانیم
لقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِي كَبَدٍ
ما انسان را در رنج آفریدیم
(و زندگى او پر از سختى است).
(بلد/4)
زندگی انسان پر از سختی است و همين سختی هاست كه او را به كمال می رساند. اگر انسان در سختي نبود براي از بين بردن آن تلاش نميكرد و اگر تلاش نمي كرد، به رازهای جهان دست پیدا نمی کرد
همچنین در سوره انشقاق هم خواندیم
«يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّكَ كادِحٌ إِلي رَبِّكَ كَدْحاً فَمُلاقِيهِ؛
اي انسان ! تو با تلاش و رنج به سوي پروردگارت مي روي و او را ملاقات خواهي كرد.»
#لقد_خلقنا_الانسان_فی_کبد
#سوره_بلد
@qurankoodak1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاردستی برای ناپدید کردن سکه
يَقُولُ أَهْلَكْتُ مَالًا لُّبَدًا
(به دروغ) مى گوید: «مال زیادى را(در کارهاى خیر نابود کرده ام!»
(بلد/6)
نرم افزار تفسیر نمونه
https://makarem.ir
بعضی ها با کمترین کمک هایی که به نیازمندان می کنند می گویند ما خیلی در این راه پول خرج کردیم.
در حالی که خداوند از کارهایی که انجام می دهند آگاه است.
همچنین می دانیم پولی که در راه خیر صرف می کنیم نابود نمی شود بلکه باعث برکت مال است.
#یقول_اهلکت_مالا_لبدا
#سوره_بلد
@qurankoodak1
داستان درباره مهربانی و دوستی
مرحمة یعنی مهربانی 😊
#و_تواصوا_بالصبرو_تواصوا_بالمرحمة
#سوره_بلد
@qurankoodak1
تصاویر بالا را با دقت نگاه کن و در هر عکس اختلاف های دو تصویر را پیدا کن.
مرحمة یعنی مهربانی😊
#و_تواصوا_بالصبرو_تواصوا_بالمرحمة
یکدیگر را به شکیبایی و مهربانی توصیه می کنند.
#سوره_بلد
@qurankoodak1
مرور سوره بلد با کلیک بر روی هر هشتگ به کاردستی بازی قصه و.. مربوط به آن آیه می روید
#لا_اقسم_بهذا_البلد
#و_والد_و_ما_ولد
#لقد_خلقنا_الانسان_فی_کبد
#یقول_اهلکت_مالا_لبدا
#الم_نجعل_له_عینین
#و_لسانا_و_شفتین
#فلا_اقتحم_العقبة
#و_تواصوا_بالصبرو_تواصوا_بالمرحمة
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ وَيْلٌ لِّكُلِّ هُمَزَةٍ لُّمَزَةٍ
*بنام خداوند بخشنده مهربان* واى بر هر عیبجوى مسخره کننده اى!
(همزه/1)
الَّذِي جَمَعَ مَالًا وَعَدَّدَهُ
همان کس که مال فراوانى جمع آورى
و آماده ساخته (بى آنکه حلال و حرام آن را حساب کند)!
(همزه/2)
يَحْسَبُ أَنَّ مَالَهُ أَخْلَدَهُ
او مى پندارد اموالش او را جاودانه مى سازد.
(همزه/3)
نرم افزار تفسیر نمونه
https://makarem.ir
@qurankoodak1
داستان درباره مسخره کردن
روزی روزگاری ببری🐯 باهوش و چالاک و قوی وجود داشت که همیشه حیوانات دیگر را مسخره می کرد و به آنها می خندید، مخصوصا زنبور🐝 ضعیف و کوچک و فیل🐘 کند ِ دست و پا چلفتی را مسخره می کرد.
یک روز حیوانات جنگل از جمله ببر در غاری جمع شده بودند که ناگهان زمین لرزه ای آمد و در خروجی غار بسته شد.
از آنجایی که ببر 🐯قوی بود و همیشه حیوانات دیگر را مسخره می کرد، همه حیوانات گرفتار در غار انتظار داشتند که ببر در غار را باز کند و آنها را نجات دهد، ولی هر چقدر ببر زور زد نتوانست صخره ها را از جلوی در غار تکان بدهد.
در نهایت، زنبور🐝 کوچولو فکری به ذهنش رسید و از میان شکاف بین صخره ها پرواز کرد و از غار خارج شد.
چون فیل🐘 از مسخره کردن ببر ناراحت بود، در گوشه ای تنها نشسته بود و با حیوانات دیگر به غار نرفته بود.
پس زنبور🐝 به دنبال فیل در جنگل گشت و او را پیدا کرد و به او گفت که حیوانات در غار گرفتار شده اند و در غار بسته شده است و آنها نمی توانند بیرون بیایند.
فیل به سمت غار راه افتاد و با خرطوم خود صخره ها را از جلوی در غار برداشت و حیوانات را نجات داد.
حیوانات با خوشحالی از غار بیرون آمدند و از زنبور کوچک و فیل سپاسگزاری کردند و خواستند که با آنها دوست شوند.
آخرین حیوانی که از غار بیرون آمد، ببر بود که صورتش از خجالت قرمز شده بود. ببر درس خود را آموخته بود و از آن روز به بعد ببر فقط خوبی های حیوانات دیگر را می دید و با همه دوست بود
#ویل_لکل_همزة_لمزة
#سوره_همزة
@qurankoodak1
🔷🔹رهبرانقلاب فرمودند: « ما بچّه های خودمان را که اَلَک دولَک بازی میکردند که تحرّک داشت و خوب بود، گرگم به هوا بازی میکردند که کار بسیار خوبی بود و ورزش بود و بازی و سرگرمی بود، یا این چیزی که خط کشی میکنند و لیِ لیِ میکنند – بازیِ بچّه های ما اینها بود – آورده ایم نشانده ایم پای اینترنت، نه تحرّک جسمی دارند، نه تحرّک روحی دارند، و ذهنشان تسخیر شده به وسیله ی طرف مقابل. خب بیایید بازی تولید کنید، بازی ترویج کنید، همین بازی هایی که بنده حالا اسم آوردم و ده تا از این قبیل بازی [که ] بین بچّه های ما از قدیم معمول بوده را ترویج کنید؛ [این ] یکی از کارها است، اینها را ترویج کنید.»
📚کتاب #بازی_بازوی_تربیت ،ضمیمه جلد چهارم بازی های عسلی و عسل های بدلی (نقش بازی در تربیت کودک) از مجموعه “من دیگر ما”ست که در آن ۱۴۰ بازی برای کودکان در سنین مختلف به تفکیک سن آموزش داده شده است تا والدین با بازی های مختلف آشنایی کافی را داشته باشند.
✅ استاد #محسن_عباسی_ولدی کتاب بازی بازوی تربیت را در دو بخش «مرحله شکل گیری توانمندی ها» و «دوره ی کامل شدن توانمندی ها» نوشته اند که حاوی ۱۴۰ بازی از دوران نوزادی تا دوران نوجوانی است؛ بازی هایی که در فرهنگ بومی کشورمان رواج داشته؛ اما آرام آرام به دست فراموشی سپرده می شوند.
⭕️ برای آشنایی بیشتر با این کتاب و تهیه آن به غرفه انتشارات #آیین_فطرت در #نمایشگاه_کتاب سربزنید
👇👇👇
https://b2n.ir/y55464
🌐آدرس سایت کتاب فطرت👇👇👇
ketabefetrat.com
داستان این مال کیه؟
در جنگلی بزرگ و زیبا سنجابی🐱به اسم سنجابک زندگی می کرد که عاشق همه چیزهای زیبا و جالب بود او هر چیز زیبایی که می دید بدون اینکه بپرسد این مال کیه ، بر می داشت.او وسایلی که بر می داشت را به خانه اش می برد و خانه اش را با آن ها تزئین می کرد.
یک روز صبح سنجابک از صدای در بیدار شد در را که باز کرد خرگوش🐰 کوچولو را دید که گفت سلام سنجابک تو دستبند من رو ندیدی. من اونو برای روز مادر با میوه درخت کاج درست کرده بودم خیلی زحمت کشیدم. داشتم با خرگوش کوچولوها بازی می کردم گذاشته بودمش جلوی در خونه. اما الان هر چی می گردم نیست. سنجابک دستبند را داخل اتاقش گذاشته بود اما گفت نه من ندیدم چیزی.
وقتی خرگوش🐰 رفت. سنجابک خیلی ناراحت شد آن روز روز مادر بود و خرگوش کوچولو هیچ چیزی نمی توانست به مادرش بدهد. سنجابک دستبند خرگوش را برداشت و رفت در خانه خرگوش را زد و با شرمندگی بهش گفت ببخشید من فکر کردم این دستبند مال کسی نیست آن را برداشتم. خرگوش کوچولو سنجابک را بخشید. و بهش قول داد که یک روز بهش یاد بدهد که چطور دستبند را درست کرده است.
سنجابک خوشحال شد و از آن روز تصمیم گرفت که دیگر هر چیزی را از زمین بر ندارد. چرا که ممکن است مال کسی باشد و صاحبش به آن احتیاج داشته باشد.
#الذی_جمع_مالا_وعدده
#سوره_همزه
@qurankoodak1