eitaa logo
قران پویان
457 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
692 ویدیو
615 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
قران پویان
📝شرح فراز هفتم خطبه امام حسین ع در منا روش حاكمان رویه تکراری ! حضرت ویژگی حکومت‌های طاغوتی را بیان فرمودند؛ حاکمانی که حکومت را صرفاً براساس رأی و نظر خودشان اداره می‌کنند که یکی از ویژگی دولت استبدادی ا‌ست. «یَتَقَلَّبُونَ فِی الْمُلْکِ بِآرَائِهِمْ» این حاکمان ظالم، یک نسبت با حاکمان شرّ و تباه‌گر دارند و یک نسبت با حق‌تعالی: «اقْتِدَاءً بِالْأَشْرَارِ وَ جُرْأَهً عَلَى الْجَبَّارِ» شیوه‌ی آن‌ها پیروی از اشرار و ستمگران پیشین است. گمان نشود که روش حکمرانی آنها یک روش ابداعی و جدید در حکومت‌داری‌ است. اساساً استبداد یک ماهیت دارد، هرچند این ماهیت در جامه‌ و لباس‌های مختلف ظاهر می‌شود ولی نباید فریب این ظاهر متنوع و متکثر را خورد. «اقْتِدَاءً بِالْأَشْرَارِ» ✅ قدرت ، در برابر خدا! «وَ جُرْأَهً عَلَى الْجَبَّارِ» کارهای این‌ حاکمان ظالم، در برابر حق‌تعالی ایستادن و ادعای جبروت و خدایی‌کردن است. ممکن است حاکم جائر در ادبیات زبانی و گفتاری خود بسیار متواضعانه سخن بگوید و خود را بنده‌ی کوچک خدا معرفی کند و ممکن است به‌عکس مانند فرعون و از ادبیات او استفاده کند و بگوید «أنا ربّکم الأعلی»(سوره نازعات، آیه۲۴). این مربوط به ادبیات گفتاری جائر است اما واقعیتِ در پس این ادبیات، یکسان است و آن «بنده‌ی کوچک» خواندن با آن «پروردگار» خواندن، در حقیقت تفاوتی ندارد چون آن‌چه جباریت درست می‌کند، و سلطنت مطلقه داشتن است و براساس اعتقاد توحیدی، قدرت مطلق از آن حق تعالی ا‌ست ✅ روش حاکمان ظالم حضرت در ادامه به این مساله می‌پردازند که حاکمان جور از چه روش‌هایی استفاده می‌کنند؟ شیوه‌ها و روش‌هایی که حاکمان جائر استفاده می‌کنند، مختلف و متنوع است. برخی از آن شیوه‌ها را همه می‌شناسند و مورد نفرت عمومی مردم‌ است و نیاز به توضیح ندارد. حاکم جائر همان‌ کسی است مردم را زجر می‌دهد، زندان‌هایش را پر از انسان‌های حق‌گو می‌کند و… مردم با روش‌ها و شیوه‌های سخت کاملاً آشنا هستند و نیازی به تبیین این قسمت نیست. باید آن روش‌ها و شیوه‌های نرم را توضیح داد چون ممکن است مردم توجه نکنند که پشت‌سر این شیوه‌های نرم چه اهداف شومی وجود دارد. لذا امام حسین(ع) از این روش‌های نرم و به‌ظاهر توأم با صلاح سخن می‌گویند و آن استفاده حاکمان جائر و مستبد از ابزار منبر است! ✅ ابزار ! تعبیر حضرت این ا‌ست: «فِی کُلِّ بَلَدٍ مِنْهُمْ عَلَى مِنْبَرِهِ خَطِیبٌ یَصْقَعُ» در هر شهری و منطقه‌ای منبری را برافراشته‌اند و خطیبی را بر آن منبر گمارده‌اند و آن خطیب بالای منبر برای آن‌ها فریاد می‌زند. و مأموریت آنها این بود که پیام‌ها و دستوراتی را که از مرکز حکومت دریافت می‌کردند، در منبر به مردم ابلاغ کنند و برای مردم توجیه؛ و مردم را نسبت به آن اقناع کنند. این شیوه‌ی متعارف است و اباعبدالله الحسین(ع) درباره‌ی این روش و شیوه صحبت می‌کنند: «فِی کُلِّ بَلَدٍ مِنْهُمْ عَلَى مِنْبَرِهِ خَطِیبٌ یَصْقَعُ». دولت جائر نمی‌تواند قدرت خود را حفظ کند مگر این‌که به شکلی مردم را ساکت و آرام نگه دارد و ابزاری ‌که مردم را تحت قدرت خود حفظ کند، چیزی جز این‌ نیست که در یک جامعه‌ی دینی، عده‌ای از عالمان دینی را استخدام کند و توسط آن‌ها (که به‌عنوان دین در میان مردم شناخته شده‌اند) مردم را تسخیر کند. پس گام اول این‌ است که عالمان و نخبگان را باید خرید و به‌وسیله‌ی آن‌ها و با استفاده از منبر، بر مردم تأثیر گذاشت. در جوامع اسلامی هم‌چنان منبر از قداست برخوردار است و نگاه ما این است که پیغمبر اکرم(ص) بر فراز منبر قرار می‌گرفت، ✅ مردم بی دفاع و دستان باز ظلمه! شیوه‌ی دومی که در حکومت این جباران وجود دارد، این ا‌ست: «فَالْأَرْضُ لَهُمْ شَاغِرَهٌ» این‌ها حکومت را به دست می‌گیرند اما چون حکومت دیکتاتوری ا‌ست، مردم در این حکومت‌ها بی‌دفاع و بی‌پناه خواهند بود. مردمی که حقوقشان پایمال و تضییع می‌شود، جایی برای پناه بردن ندارند. مردمی که شاکی هستند مجبور هستند شکایت خودشان را در نزد کسی که از او شکایت دارند، ببرند. مگر چاقو دسته‌ی خودش را می‌برد؟! می‌گویند هرکس شکایتی دارد و معتقد است که حقش تضییع شده است، اعلام کند تا ما رسیدگی می‌کنیم. چه کسی رسیدگی می‌کند؟ همان کسی که من از او شکایت دارم! این معقول است؟ قاضی خودش متهم است و شکایت از خود قاضی است و مجدداً رسیدگی به شکایت، به خود این قاضی محول می‌شود. این سرّ بی‌دفاع بودن و بی‌پناه بودن مردم است. قاضی مستقل است که می‌تواند به شکایات رسیدگی کند ولی امام حسین (ع) می‌فرمایند: نه! «فَالْأَرْضُ لَهُمْ شَاغِرَهٌ» سرزمین در اختیار این حاکمان است و این سرزمین هیچ دفاعی ندارد و کسی نمی‌تواند جلوی آن‌ها را بگیرد.وهر کاری را انجام؛ و هر تصمیمی بخواهند می‌گیرند و اجرا هم می‌کنند. استاد سروش محلاتي @quranpuyan ادامه دارد👇
💫👈ادامه شرح فراز هفتم در منا 💢بسط يد حاكم ظالم چگونه است؟ «فَالْأَرْضُ لَهُمْ شَاغِرَهٌ» یعنی سرزمین حکومت بدون کم‌ترین مانع در اختیار آن‌هاست «وَ أَیْدِیهِمْ فِیهَا مَبْسُوطَهٌ» و دست آن‌ها باز است و کسی نمی‌تواند اعتراض کند. اگر هم فردی در گوشه‌ای اعتراض کرد، چگونه با او برخورد می‌شود؟ با همان‌ قدرتی که حضرت اشاره فرمودند که با منبر و امثال منبر، آن شخص منتقد را منکوب و متهم کنند و اعتنایی به او نکنند، با بمباران تبلیغاتی از طریق رسانه‌های انحصاری که در اختیار آن‌هاست. قید و بندی برای رفتار و تصمیم‌های آن‌ها نیست و هرچه را که بخواهند انجام می‌دهند. ♦ حکمرانان از دو‌گونه‌ خارج نیستند: حکمرانانی که قانون بر آن‌ها حاکم است و حکمرانانی که آن‌ها بر قانون حاکم هستند و قانون از حکمران نشأت می‌گیرد و هرچه که او بخواهد همان قانون می‌شود، اگرچه در ظاهر مجلس قانون‌گذاری وجود دارد ولی مجلس قانون‌گذاری قانون را براساس اراده‌ی حکمران می‌نویسد. معمولاً در نظام‌های استبدادی امروز دنیا هم این شکل صوری برای نهادهایی به‌ظاهر برای قانون‌گذاری وجود دارد ولی همه‌ی این‌ها تابع آن شخصی‌ است که در رأس قدرت قرار گرفته است پس حکمران بر قانون مسلّط است و دستش باز است. این یک معنا برای «أَیْدِیهِمْ فِیهَا مَبْسُوطَهٌ.» 🔶معنای دوم «أَیْدِیهِمْ فِیهَا مَبْسُوطَهٌ» یا لازمه‌ی دیگر معنای اول، آن است که امکان سؤال و مؤاخذه از حاکم وجود ندارد چون او از قدرت مطلق برخوردار است و هرکجا هرتصمیمی می‌تواند بگیرد و در برابر هیچ‌کس پاسخگو نیست. کسی نمی‌تواند او را مقید و محدود کند و مورد سؤال قرار بدهد. دموکراسی‌ای که امروز در دنیا مطرح است، با همه‌ی عیب‌ها و ایرادهایی که متوجه آن است ولی بزرگ‌ترین خدمتی که به انسان‌ها کرد این ا‌ست که این «مبسوط الید» بودن و رها بودن حکمرانان را از آن‌ها گرفت و آن‌ها را مقید و مشروط کرد ✅ وحشتناک‌ترین و تلخ‌ترین فاجعه!♦ این‌ ظلمه وقتی به‌ قدرت رسیدند، اتفاقی می‌افتد و آن وحشتناک‌ترین اتفاق و تلخ‌ترین فاجعه است که حضرت به آن اشاره می‌کنند: «وَ النَّاسُ لَهُمْ خَوَلٌ». «خول» همان عبد و برده بودن است. مردم را به بردگی می‌گیرند و آزادی آن‌ها را سلب می‌کنند. همین موضوع مملوکیت و بردگی در سطح جامعه همه را می‌گیرد و آن‌ها که به‌حسب ظاهر، حرّ و آزاد هستند، آن‌ها هم به عبودیت گرفته می‌شوند. آن‌ها هم که فکر می‌کنند آقا و آزاد هستند، آن‌ها هم برده هستند. همه تحت بردگی درمی‌آیند و آقا بالاسر دارند و باید امر را اطاعت کنند و همه‌ی شئون زندگی، تحت تصرف و سلطه‌ی حاکم است. 🔶جانمان به فدای اباعبدالله الحسین(ع)! چه کسی در آن روزگار بود که با این نگاه عمیق تشخیص دهد که بزرگ‌ترین مصیبت در این جامعه این ا‌ست که حریت و آزادگی را از مردم گرفته‌اند و مردم برده‌وار زندگی می‌کنند. نمایش و تئاتری از آزادی وجود دارد و فقط یک صحنه‌آرایی‌ است. این تعبیر «خَوَل» یک تعبیر کلیدی در ادبیات آن دوره است که امیرالمؤمنین علی‌(ع) و امام حسین(ع) آن را استفاده می‌کنند. نگرانی از سلب آزادی مردم و نگرانی از این‌که جامعه به بردگی گرفته شود. حضرت فرمودند: من عاشق حکومت نیستم ولی مگر می‌شود دست روی دست بگذارم تا سفیهان و فاجران و فاسقان بیایند و این بلا را بر سر مردم بیاورند؟ فقط هم بلای اقتصاد و معیشت مردم و فساد مالی نیست، این‌که چقدر از بیت‌المال را دزدیدند، یک مصیبت است. مصیبت دوم این ا‌ست که عزت و احترام و آبرو و آزادگی مردم را می‌گیرند و قربانی می‌کنند. 🎙استاد سروش محلاتي کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
صبح هدیه ای زیباست ازسوی خدا سوای همه هدیه هایش پاک پاک پاک چشم آلوده ای در آن بازنشده هنوز زبانی فرصت دروغ و غیبت نیافته است سلام دل‌تان به پاکی صبح افکارتان بلند و سبز صبحتون بخیر @quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 یــڪ صفحـہ قرآטּ بـہ همراـہ ترجمـہ 📖 آیات 77 تا 83 📄 ༻🍃‌🌸🍃༺         🆔@quranpuyan
. مربوط بہ 🔻 ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
⁉️«امي» و « » يعني چه؟ چرا پيامبر بوده است؟ 💠🔆 وَمِنْهُمْ أُمِّيُّونَ لَا يَعْلَمُونَ الْكِتَابَ إِلَّا أَمَانِيَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَظُنُّونَ 78/بقره 🌱 و بعضي از آنان بي‌سواداني هستند كه كتاب [تورات] را نمي‌شناسند، مگر آرزوهايي [خام و نژادپرستانه] و فقط پندارگرايي مي‌كنند [=تابع تصوّرات خود هستند]. 💐🕊 «أُمِّي»، منسوب به اُمّ [مادر]، دلالت بر درس نياموختگي و بي‌سوادي مي‌كند، گويي فرزندي همچنان نزد مادر مانده و به مدرسه نرفته است. اعراب پيش از اسلام عموماً اُمّي بودند و به ندرت خواندن و نوشتن مي‌دانستند. خداوند به عمد پيامبر اسلام را «أُمِّي» ناميده است تا كسي گمان نكند سخن اوست [اعراف 157 (7:157) و 158 ، جمعه 2 (62:2) ] چرا كه نه كتابي خوانده و نه خطي نوشته بود [عنكبوت 48 (29:48) ] و نه اصلاً مي‌دانست كتاب و ايمان چيست [شوري 42]. قرآن اصطلاح «أُمِّي» را در برابر «اهل كتاب» قرار داده است كه معرّف دو گروه: اعراب بي‌سواد و باديه‌نشين، و بني‌اسرائيل [يهوديان و مسيحيان] مي‌باشد: آل‌عمران 20- ...وَقُلْ لِلَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَالْأُمِّيِّينَ.... بني‌اسرائيل خود را باسواد و درس آموخته و مسلمانان را اُمّي مي‌شمردند و از موضع خود برتربيني تعهدّي درقبال آنان براي خود قائل نبودند: آل‌عمران 75- ...قَالُوا لَيْسَ عَلَيْنَا فِي الْأُمِّيِّينَ سَبِيلٌ.... 💐🕊 آرزو كردن را در زبان عربي «تمني» مي‌گويند كه تصوراتي را در ذهن و خيال مي‌پروراند. «أَمَانِي» جمع «اُمنيه» است كه به آنچه در دل و ذهن و زبان انسان نقش بسته و بيان مي‌شود گفته مي‌شود. هر ملتي اميد و آرزوهايي دارد كه ممكن است حق يا باطل، واقعي يا كاذب باشد؛ «هنر نزد ايرانيان است و بس!» را مي‌توان از جملة «اماني» بسياري از ايرانيان شمرد كه سخن شاعر شيرين زبان خويش فردوسي را از هزارة پيش حقيقتي انكار ناپذير تلقي كرده‌اند. 💐🕊بني‌اسرائيل نيز خود بزرگ‌بيني‌هاي زيادي داشته و دارند كه در اين آيه به يكي از آنها اشاره كرده است. ما مسلمانان نيز به «اماني»هاي مغاير قرآن دلبسته‌ايم؛ كتاب الهي سرنوشت بندگان را به ايمان و عمل صالح گِره زده است، اما بسياري از باورمندان سرنوشت خود را به تقليدِ چشم و گوش بسته سپرده و دل به شفاعت‌هاي بي‌عمل و توسل‌هاي بي‌وسيله خوش مي‌كنند. 📚تفسیر آقاے بازرگان 🍃❈🌸❈🍃 🆔@quranpuyan
. 💮🌺 _خوب و با همه مردم. 💮🔶 وَ إِذْ أَخَذْنا مِيثاقَ بَنِي إِسْرائِيلَ لا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً وَ ذِي الْقُرْبى‌ وَ الْيَتامى‌ وَ الْمَساكِينِ وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِنْكُمْ وَ أَنْتُمْ مُعْرِضُونَ‌(83 بقره) 🔹و (بياد آريد) زمانى كه از بنى‌اسرائيل پيمان گرفتيم، جز خداوند يگانه را پرستش نكنيد و به پدر و مادر و خويشان و يتيمان و بينوايان، احسان كنيد و با مردم، به زبان خوش سخن بگوييد و نماز را برپاى داريد و زكات بدهيد. امّا شما (با اينكه پيمان بسته بوديد،) جز عدّه‌ى كمى، سرپيچى كرديد و روى گردان شديد. 💮🌸. وگفتار و رفتار نیکو در برخورد با توده مردم، اعم از مؤ من و کافر؛ گفتار و گفته هر دو باید زیبا و نیکو باشد، خواه مخاطب و مورد گفتگو مخالف باشد یا مؤ الف. سخن نیک سخنى است که محتواى آن خیر و مصلحت و روش آن مقبول و دل پذیر است، نه صرفاً هر سخن خوشایند دیگران ؛ از همین رو این دستور اخلاقى و اجتماعى نیکو امر به معروف و نهى از منکر کردن را نیز شامل مى شود. 👈این پیمان اخلاقى و قانون مردمى و انسانى، یعنى نیکو سخن گفتن و با نرمى رفتار کردن و بدى دیگران را با روش نیک پاسخ گفتن، از احکام روابط بین الملل و از بهترین اصول کلى اسلام در تربیت جوامع انسانى است. البته این حکم، ظرف و موقعیت خاص خود را دارد و چنین نیست که در هر شرایطى با گفتار نیکو با کافران سخن گفته شود. 🌸💮-اگرچه به همه‌ى مردم نمى‌توان احسان كرد، ولى با همه مى‌توان خوب سخن گفت. «قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً» 💮🌸 برخورد خوب و گفتار نيكو، نه تنها با مسلمانان، بلكه با همه‌ى مردم لازم است. «قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً» 📚تفاسیر : 💫💫تسنیم ، نور 🆔@quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♻️♻️♻️ : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول 0⃣1⃣ تدبر در سوره 🔹نکات سوره کوثر ۳- ارتباط سوره با سوره قبلی(مریم) در بیان آیات 63 و 64 سوره مریم اشاره شد که:" آیات 58گانه ابتدای سوره بر محور رحمت بخشی و نعمت بخشی خداوند به هدایت یافتگان متمرکز است،اما نوع حمایت و رحمت در انها خاص است و از نوع حمایتهای غلبه بر مخالفان و هلاکت دشمنان نیست. در چهار داستان اصلی و مشروح سوره رحمت ذکر شده،بر اعطای فرزند و ولی و وارث به برگزیدگان سلف تعلق گرفته است.به زکریا،بنا به درخواستش یحیی هبه میشود که ولی او بوده از او و ال یعقوب ارث ببرد.به مریم بطور خارق العاده،عیسی عطا میشود که رحمتی از جانب خدا باشد. به ابراهیم به پاس گوشه گیریش از مشرکان و انچه میپرستند؛اسحاق و یعقوب و سایر فرزندان نبیش هبه می شود.با در خواست موسی برای داشتن وزیر و جانشین، خداوند از روی رحمت،هارون را هم به نبوت برمی گزیند.پس نوع رحمت و حمایت خدا ،در این ایات خاص است. به نظر میرسد در مقطع زمانی نزول سوره مریم،پیامبر از بابت جانشینی و وراثت خود و چگونگی سیر دین بعد از خودشان نگران بوده و این ایات درصددرفع این نگرانی ایشان است." در سوره کوثر خداوند با توجه به علنی شدن حرف و ارزوی مخالفان مبنی بر ابتر بودن پیامبر،با اعلام اعطای کوثر به پیامبر که ماندگاری رسالت ایشان را بدنبال دارد،این نگرانی را کاملا رفع می نماید. با توجه به قول مشهور تولد حضرت فاطمه س در سال 5 بعثت،نزول این سوره هم در همان سال و بعد از تولد ایشان می باشد.لذا این سوره نمیتواند جزو سوره های اولیه نزول بوده باشد .زیرا می باید بقدری از زمان اغاز رسالت و تبلیغ پیامبر گذشته باشد که مخالفان بغض و کینه ایشان را بدل گرفته و با ناامیدی از مهار و جلوگیری از گسترش ان،باتوجه به پسر نداشتن ایشان ارزوی ابتر ماندن این جریان را نمایند 🖌آقای سید کاظم فرهنگ https://b2n.ir/r12143 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
قران پویان
.📝شرح فراز هفتم ع در منا -و-پود-استبداد خطبه‌ی اباعبدالله الحسین(ع) سه مرحله دارد: مرحله‌ی اول درباره‌ی مسئولیت‌ناشناسی بسیاری از علماء و دانشمندان است. مرحله‌ی دوم (که نتیجه‌ی مرحله‌ی اول و معلول آن‌ است) درباره‌ی شیوع فساد و استبداد در حکومت است و مرحله‌ی سوم (که آن‌هم معلول دو علت گذشته است)، فلاکتی ا‌ست که در جامعه اتفاق می‌افتد. براساس تحلیل حضرت، آن‌چه در میان مردم از مظالم و ستمگری‌هاست و آن‌چه در طبقه‌ی حکّام از ظلم و ستم است، همه نتایج عمل نکردن به مسئولیتی ا‌ست که متوجه علماء‌ می‌شود و اگر آن‌ها به رسالت خود عمل کنند، هم به اصلاح حکومت کمک کرده‌اند و هم ظلم و ستم در میان مردم رخت برمی‌بندد. این سیر بحثی ا‌ست که در خطبه‌ی حضرت دیده می‌شود. اما بلایی كه سر مردم می‌آید: «وَ النَّاسُ لَهُمْ خَوَلٌ» همه‌ی مردم را به بردگی می‌گیرد. همه باید مطیع و تسلیم و فدایی او باشند و در برابر او، عقل و فکر و اراده‌ی خود را کنار بگذارند. هویت انسان‌ها را از آن‌ها می‌گیرد. نتیجه‌ی بنده شدن انسان‌های آزاد و به بردگی گرفتن آن‌ها در جمله‌ی بعد است: «لَایَدْفَعُونَ یَدَ لَامِسٍ» مردم نمی‌توانند دست هیچ‌کسی که به‌سوی آن‌ها دراز شده را کنار بزنند و دفع کنند. «لَایَدْفَعُونَ یَدَ لَامِسٍ» در مورد کسی و در جایی است که شخص قدرت دفاع و مقاومت در برابر دیگری را نداشته باشد و نتواند در برابر هر تعدی و تجاوزی که متوجه او می‌شود، عکس‌العملی از خود نشان دهد. دست کسی که بر او بلند ‌می‌شود، دفع نمی‌کند و نمی‌تواند مقاومت کند. این تعبیر در کاربرد دوم، نشان‌دهنده‌ی ضعف و ناتوانی شخص ا‌ست. حکومت‌های مستبد و رژیم‌های استبدادی هر بلایی که به سر مردم آوردند، مردم نمی‌توانند عکس‌العملی از خود نشان دهند، ایستادگی و مقاومت کنند و از حق‌ خودشان دفاع کنند؛ مردمی بی‌دفاع و‌ بی‌پناه! در واقع این جمله با آن جمله‌ قبل حضرت «فَالْأَرْضُ لَهُمْ شَاغِرَهٌ» بسیار نزدیک می‌شود که قدرت و حاکمیت‌شان بدون هیچ‌گونه مانع است. آن‌جا توصیفی برای حکومت بود که حکومت از این اقتدار مطلق برخوردار است که هر تصمیمی را می‌تواند بگیرد، بدون این‌که مانع و مزاحمی در برابر او وجود داشته باشد و این‌جا توصیفی برای توده‌های محروم و ضعیف مردم است که پناهی ندارند و دست‌شان از قدرت کوتاه است و هر بلایی سر آن‌ها بیاید ناچارند بپذیرند. این تعبیر، تعبیر سنگینی ا‌ست و ماهیت رژیم استبدادی را با همین یک جمله می‌توان نشان داد و می‌توانیم بگوییم تعریف اباعبدالله الحسین(ع) از دولت مستبد و حاکم مستبد، این ا‌ست که هرکجا که مردم قدرت برای مقاومت و دفاع از حقوق‌شان نداشته باشد، آن‌جا استبداد تحقق پیدا کرده است. 💢✅ فرمایش امیرالمومنین(ع) در مورد مردم بی دفاع در برابر فراعنه! گویا اباعبدالله الحسین(ع) در این سخنرانی، همان بیانات نورانی امیرالمؤمنین علی(ع) را تکرار می‌کنند چون این مضامین، همان مضامینی ا‌ست که امیرالمؤمنین علی‌(ع) در خطبه‌ی قاصعه (خطبه۱۹۲نهج‌البلاغه) برای مردم فرموده بودند: «…اتَّخَذَتْهُمُ الْفَرَاعِنَهُ عَبِیداً» شیوه و روش فرعونیان این ا‌ست که مردم را به بندگی می‌گیرند. «عبید» همان «خول» است . «فَسَامُوهُمْ سُوءَ الْعَذَابِ» بدترین شکنجه‌ها را متوجه مردم (که بردگان خود می‌دانند) می‌کنند. «وَجَرَّعُوهُمُ الْمُرَارَ» 👈 حضرت می‌فرمایند: این خود دائماً در کام مردم تلخی می‌ریزند و مردم باید این تلخی‌ها را جرعه‌جرعه ببلعند و بخورند. «جَرَّعُوهُمُ» یعنی جرعه‌جرعه و کم‌کم چیزی را به دیگری نوشاندن و «مرّ» هم غذای تلخ است. حضرت می‌خواهند بفرمایند این طور نیست که در یک روز و یک قضیه و حادثه‌، تلخی برای مردم پیش بیاورند و دیگر بعد از آن حادثه‌ی تلخ، مردم زندگی راحت و شیرینی را تجربه کنند، نه! فراعنه تمام زندگی را بر مردم تلخ می‌کنند؛ هرروز بدتر از دیروز! مردم احساس خوشحالی در زندگی ندارند و لذتی از زندگی نمی‌برند. هر روز یک مسأله! هر روز یک گرفتاری و ناراحتی! نمی‌گذارند آب خوش از گلوی مردم پایین برود.😔 تا به این جمله‌ی می‌رسند: «فَلَمْ تَبْرَحِ الْحَالُ بِهِمْ فِی ذُلِّ الْهَلَکَهِ وَ قَهْرِ الْغَلَبَهِ» پیوسته آن‌ها در سایه‌ی فلاکت، بدبختی و بیچارگی زندگی می‌کنند «لایجِدُونَ حِیلَهً فِی امْتِنَاع» برای امتناع، مقاومت و تسلیم نشدن، هیچ‌ چاره‌ای ندارند و راه به جایی نمی‌برند و خود را در محاصره می‌بینند. @quranpuyan ادامه دارد👇
.👈ادامه شرح فراز هفتم (ع) در منا 🔴وضع ! 👈از این بیانات نورانی خوب می‌توانیم بفهمیم که اگر در جامعه‌ای راه دفاع به روی مردم بسته شد و مردم نتوانستند به‌ دنبال حقوق خود بروند و در کوچک‌ترین حقوق، مردم با مانع مواجه می‌شوند، وجود دارد. یکی از حقوقی که متهم دارد، این‌ است که می‌تواند از خود دفاع کند، وکیل بگیرد ولی اگر این حق گرفته شد و شخصی را متهم کنند ولی ‌نتواند دفاع کند! رسانه‌هایی که در اختیار حکومت‌هاست، می‌توانند شخصی را مورد اتهامات مختلف قرار بدهند و او حق پاسخگویی ندارد، این بدون دفاع ماندن است. این برای مراحل قبل از رسیدگی قضایی است و بعد از صدور حکم که شخص نمی‌تواند از خودش دفاع کند یا اصلاً تصمیم‌گیری‌ها در اختیار نهاد قضایی نباشد و افرادی پشت صحنه برای سرنوشت افراد تصمیم‌گیری کنند. کوچک‌ترین آن این است که شخص متهم بخواهد وکیل بگیرد ولی می‌گویند نه، تو حق نداری این‌ها را وکیل کنی، هرکه را ما می‌گوییم و قبول داریم، باید وکالت تو را داشته باشد. بی‌دفاع شدن این ا‌ست «وَ لا سَبِیلاً إِلَی دِفَاع»! به کلام اباعبدالله الحسین(ع) در این خطبه برگردیم. حضرت فرمودند: این‌ها قدرت را به دست گیرند و چنین روزگار تلخی و سیاهی برای مردم به وجود می‌آورند که کسی نمی‌تواند دفاعی داشته باشد. «فَمِنْ بَیْنِ جَبَّارٍ عَنِیدٍ وَ ذِی سَطْوَهٍ عَلَى الضَّعَفَهِ شَدِیدٍ مُطَاعٍ لَایَعْرِفُ الْمُبْدِئَ وَ الْمُعِیدَ»» آن‌چه که در جامعه هست، حکمرانانی جبار و ستمگر که قدرت‌ و شدت عمل‌شان فقط در برابر مردم مظلوم است. کسانی‌که باید مورد اطاعت قرار بگیرند ولی خدایی نمی‌شناسند. نه مبدأی، نه آخرتی، نه گذشته‌ای، نه آینده‌ای، چیزی نمی‌فهمند! «فَیَا عَجَباً! وَ مَا لِی لَاأَعْجَبُ » امام حسین(ع) اظهار شگفتی می‌کنند! چه شگفت‌آور است! و باید از این وضع شگفت‌زده بود! در تعجبم از این زمان و زمانه!‌ در شگفتی‌ام از این روز و روزگار و این وضع مردم! حضرت فرمودند: «وَ الْأَرْضُ مِنْ غَاشٍّ غَشُومٍ» زمین را که دغل‌کاران ستمگر گرفتند («غشّ در معامله» یعنی فریب دادن و «غشوم» هم یعنی ستمگر). ستمگرانی فریب‌کار که ظاهرشان ستم را نشان نمی‌دهد و خیلی هم ادعای اخلاق و دیانت و عدالت دارند! این یک. دو: «وَ مُتَصَدِّقٍ ظَلُومٍ» متصدّق کسی ا‌ست که به دیگری جیره و صدقه می‌دهد. حضرت می‌فرمایند: این‌ها که قدرت را به دست گرفته‌اند، حکمرانانی هستند که مردم را جیره‌خوار و صدقه‌گیرنده‌ی خود قرار دادند و البته ستمکار هم هستند یعنی حق مردم را رعایت نمی‌کنند و در حد بخور و نمیر، چیزی به مردم می‌دهند. جامعه‌ی اسلامی را جامعه‌ی و پرورش دادند. مردم را متکدی کردند و هرکجا بروی، آثار این تکدی‌گری و گدایی و صدقه‌خواری را می‌بینید و ظلوم و جفاکار هم در حق مردم هستند. این دو. سوم: «وَ عَامِلٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ بِهِمْ غَیْرِ رَحِیمٍ» انسان‌های سنگدل و مأمورانی بر مردم مسلط می‌شوند که بر انسان‌های باایمان رحمی ندارند و دست‌شان به هر جنایتی باز می‌شود. نه از ریختن خون مردم، دل آن‌ها تکان می‌خورد و نه از و بی‌عدالتی در حق مردم شفقتی پیدا می‌کنند. حضرت می‌فرمایند: این وضع چه شگفت‌آور است! آن فریب که توأم با ستم است، آن جیره‌هایی که صدقه است و به مردم می‌دهند، آن‌هم همراه با ظلم و ستم است و آن قساوت‌هایی که در حق مردم می‌کنند که ستم و ظلم عریان و آشکارست. 🎙استاد سروش محلاتي کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀 ❓ أَيْنَ الطَّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِكَرْبَلاءَ ؟ أَيْنَ الْمَنْصُورُ عَلَىٰ مَنِ اعْتَدىٰ عَلَيْهِ وَافْتَرىٰ ؟ أَيْنَ الْمُضْطَرُّ الَّذِي يُجابُ إِذا دَعا ؟ أَيْنَ صَدْرُ الْخَلائِقِ ذُو الْبِرِّ وَالتَّقْوىٰ  ؟ 🥀🍁 کجاست خواهنده خون کشته در کربلا، کجاست آن پیروز شده بر هر که به او ستم کرد و بهتان زد، کجاست آن مضطّری که اجابت شود هنگامی که دعا کند، کجاست سرسلسله مخلوقات، دارای نیکی و تقوا، کجاست.؟ 💫فرازی از دعای ندبه @quranpuyan
هدایت شده از قران پویان
༻🍃‌🌸🍃༺ 💝باسلام بہ همراهان عزیز در تلاوت روزانہ یڪ صفحہ از قرآن📖 🔷✨از آنجا ڪه هدف از این برنامہ، تلاوت آیات همراہ با ترجمہ و آگاهی از تفسیر ساده آن صفحہ است، 👈 روزهاے جمعہ ، صفحہ جدیدے ارسال نمی‌شود تا دوستانیڪہ در طول هفتہ موفق بہ مطالعہ برخی پستها یا صفحات نشدند، فرصت ڪنند خود را باسایر عزیزان، همراه نمایند. التماس دعا🙏 ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
هدایت شده از قران پویان
🎙دکتر داود فیرحی: بحث درباره و در نهضت عاشوراست. در نهضت عاشورا کلمه اصلاح زیاد استفاده می شود و بعضا این کلمات در طول زمان معنایش تغییر می‌کند . 🔺هر جامعه ای معیار خودش را دارد و فسادی که رخ می دهد در تغییر آن معیار است. 🔹معیار حسین بن علی که نگران تغییر آن بود و فساد را تغییر آن می دانست، سنت پیامبر بود و فساد از نظر امام حسین، یعنی کم و زیاد شدن سنت پیامبر و اصلاح از نگاه ایشان یعنی بازگشت به سنت پیامبر. 🔹در سالهای پس از پیامبر دو چیز تغییر کرد: یکی تفسیر وحی عوض شد و دیگری سیره پیامبر را تحریف کردند. 🔹 از نظر امیرمومنان، فساد یعنی از جادرآمدن سنت و سیره پیامبر. 🔹نظم اجتماعی که پیامبر ایجاد کرده بود مبتنی بود بر انسان آزاد مومن، این انسان جامعه را به درستی می سازد. 🔹زمان خلیفه دوم، عمر گفت اگر من کج رفتم چه می کنید؟ گفتند با شمشیر راستت می کنیم؛ یعنی معیار و شاقول مشخص بود و آن سیره و سنت بود. 🔹در زمان پیامبر انسانها آزاد بودند. 🔹 پیامبر دولت را براساس توافق و قرارداد و جامعه مدنی شکل داده بود و دولت کوچک در کنار جامعه بزرگ را شکل می داد. 🔹 اما بنی امیه جامعه را لاغر و حقوق مردم و آزادی انسانها را کاهش و دولت را فربه و مطلقه می کنند سیدالشهدا در خطبه ای که در مکه قبل از سفر به کربلا یا سال قبل بیان می کند، تفسیر و تصویر دقیقی از جامعه نشان می دهد. 🔺در این خطبه که در منا بیان شده است، می فرماید: شما ای نخبگان دینی و اجتماعی کاری کردید که هیبت جامعه شکسته شد و بازی را باختید. همه چیز در اختیار حکومت قرار گرفته و دین را طوری که می خواهد ارائه می دهد. اعتبارتان را از دست ندادید جز به خاطر اختلافتان در حق و سنت پیامبر که موجب گم شدن سیره و راه درست شد. 🔺در هرکشوری چهار وضعیت ممکن است بوجود بیاید: ۱. جامعه قوی و دولت قوی، که هر کدام کار خود را می کند مثل دولتهای اروپایی. ۲. جامعه ضعیف و دولت ضعیف، نه جامعه می تواند دولت را تغییر دهد و نه دولت جامعه را مثل یمن. ۳. جامعه قوی و دولت ضعیف، که جامعه، دولت را سرنگون می کند. ۴. دولت قوی و جامعه ضعیف که دولت همه فضای فرهنگی، دینی آزادی و حرکتهای اجتماعی را تصرف می کند، دولت هم قانونگذار است و هم مفسر و جامعه را لاغر می کند و به اصطلاح خون جامعه را می مکد. 🔸 در این شرایط مردم چاره ای جز چاپلوسی دولت ندارند تا باقی بمانند. نخبگان جامعه در چنین شرایطی رو به سوءاستفاده می روند. نخبگان و دین شرایط دین را تحریف می کنند تا با سلیقه حکومت تطبیق پیدا کند. 🔹حضرت می فرماید: جامعه توانش را از دست داد و تبدیل به شد که در برابر اربابان مطیعند و بخاطر نان شب، کمر خم کردند. 🔺🔺مستضعف یعنی کسی که توسط قدرت و حکومت ضعیف شده و جامعه را لاغر و ضعیف کردند تا در حکمرانی هر تقلبی که بخواهند بکنند و حقایق را وارونه کنند و هر خط و سیاستی که می خواهند می گذارند. هرکس شرورتر و زورگوتر استوارتر. به هر شهری بروی، منبرهایی وجود دارد که با صدای بلند استبداد را توجیه می کنند. دین در واقع وسیله حکومت شده و بی اعتمادی مردم به نخبگان دینی به دین سرایت می کند و اعتقاد مردم به خدا از دست می رود. 🔺 در متن مدینه هم که بعنوان وصیت نامه امام است شرایط مدینه هم تشریح شده است. چون راه خروج بر امام بسته شده است، ایشان ناگهانی و بصورت پوششی از مدینه و مکه خارج می شود و می فرمایید من بی دلیل یا از سر خوشی خروج نکردم بلکه می خواهم به سیره جدم باز گردم. 🔹 می فرماید من در این مسیر نظرم را خواهم گفت هرکس خواست بپذیرد هرکس خواست رد کند و من صبر می کنم تا تقدیر الهی رخ دهد. 🔹این به اصطلاح تغییر دی ان ای جامعه است 🔺در کوفه نیز شاهد متنی هستیم. کوفیان به دلیل ترس از شام به امام حسین تمایل داشتند اما جرات میدانداری را نداشتند به همین دلیل فرزدق به امام می گوید: قلوب کوفیان با توست اما شمشیرهایشان با امویان است. @quranpuyan
دکتر فیرحی.aac
35.84M
''مفهوم و در نهضت عاشورا'' 🔹 مرحوم داود فیرحی 🚩شب هشتم محرم کانون توحید تهران 🆔@quranpuyan