#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحہ_238
❇️صاحبان قدرت معمولًا اگر مقصّر باشند، ديگران را #متّهم میكنند
💠وَ اسْتَبَقَا الْبابَ وَ قَدَّتْ قَمِيصَهُ مِنْ دُبُرٍ وَ أَلْفَيا سَيِّدَها لَدَی الْبابِ قالَتْ ما جَزاءُ مَنْ أَرادَ بِأَهْلِكَ سُوءاً إِلاَّ أَنْ يُسْجَنَ أَوْ عَذابٌ أَلِيمٌ (۲۵/یوسف)
🌱و هر دو بسوی در سبقت گرفتند و آن زن پيراهن او را از پشت دريد.
ناگهان شوهرش را نزد در يافتند. زن (برای انتقام از يوسف يا تبرئه خود با چهره حقّ به جانبی) گفت: كيفر كسی كه به همسرت قصد بد داشته جز زندان ويا شكنجه دردناك چيست؟
🔹گفتن «مَعاذَ اللَّـهِ» به تنهايی كفايت نمیكند، بايد از گناه فرار كرد. «اسْتَبَقَا»
🔹گاهی ظاهر عمل يكی است، ولی هدفها مختلف است. (يكی میدود تا به گناه آلوده نشود، ديگری میدود تا آلوده بكند.) «اسْتَبَقَا»
🔹هجرت و فرار از گناه، لازم است. «اسْتَبَقَا الْبابَ»
🔹بهانهی بسته بودن در برای تسليم شدن در برابر گناه كافی نيست، بايد به سوی درهای بسته حركت كرد شايد باز شود. «اسْتَبَقَا الْبابَ»
🔹مجرم معمولًا از خود جای پا باقی میگذارد. «قَدَّتْ قَمِيصَهُ مِنْ دُبُرٍ»
🔹گاه بايستی سرزده به منازل و محل كار سركشی كرد. «أَلْفَيا»
🔹گاهی شاكی، خود مُجرم است. قالَتْ ما جَزاءُ ...
🔹گنهكار برای تبرئه خود، از عواطف واحساسات بستگان خود استمداد میكند. «بِأَهْلِكَ»
🔹صاحبان قدرت معمولًا اگر مقصّر باشند، ديگران را متّهم میكنند. «مَنْ أَرادَ بِأَهْلِكَ سُوءاً»
🔹مجرم برای تبرئه خود، به ديگران اتهام میبندد. «أَرادَ بِأَهْلِكَ سُوءاً»
🔹چه بسا سخن حقّی كه از آن باطل طلب شود. (كيفر برای كسی كه سوء قصد به زن شوهردار دارد، حرف حقّی است، امّا چه فردی سوء قصد داشته بايد بررسی شود) «أَرادَ بِأَهْلِكَ سُوءاً إِلَّا أَنْ يُسْجَنَ»
🔹زليخا عاشق نبود، بلكه هوسباز بود؛ چرا كه عاشق حاضراست جانش را فدای معشوق كند، نه اين كه او را متهم و به زندان افكند. أَرادَ بِأَهْلِكَ سُوءاً ...
🔹زندان و زندانی نمودن مجرمان، سابقه تاريخی دارد. «يُسْجَنَ»
🔹اعلام كيفر، نشانهی قدرت همسر عزيز بود. «يُسْجَنَ أَوْ عَذابٌ أَلِيمٌ»
🔹عشق هوسآلود، گاهی عاشق را قاتل میكند. «أَنْ يُسْجَنَ أَوْ عَذابٌ أَلِيمٌ»
🔹زليخا دارای نفوذ در دستگاه حكومتی و خط دهنده بوده است. «إِلَّا أَنْ يُسْجَنَ أَوْ عَذابٌ أَلِيمٌ»
📚تفسیر نور
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحہ_238
❇️اخبار مربوط به #مسئولان و نزدیکانشان ، زود شايع میگردد، پس بايد مراقب رفتارهای خود باشند
💠وَ قالَ نِسْوَةٌ فِي الْمَدِينَةِ امْرَأَتُ الْعَزِيزِ تُراوِدُ فَتاها عَنْ نَفْسِهِ قَدْ شَغَفَها حُبًّا إِنَّا لَنَراها فِي ضَلالٍ مُبِينٍ (۳۰/یوسف)
🌱زنانی در شهر (زبان به ملامت گشودند و) گفتند: همسر عزيز با غلامش مراوده داشته و از او كام خواسته است. همانا يك غلام او را شيفته خود كرده است. به راستی ما او را در گمراهی آشكار میبينيم.
🔷✨توطئه دیگر همسر عزیز مصر هر چند مساله اظهار عشق همسر عزیز، با آن داستانى که گذشت یک مساله خصوصى بود که عزیز هم تاکید بر کتمانش داشت، اما از آنجا که اینگونه رازها نهفته نمى ماند، مخصوصا در قصر شاهان و صاحبان زر و زور، که دیوارهاى آنها گوشهاى شنوایى دارد، سرانجام این راز از درون قصر به بیرون افتاد، و چنان که قرآن گوید: گروهى از زنان شهر، این سخن را در میان خود گفتگو مى کردند و نشر مى دادند که همسر عزیز با غلامش سر و سرى پیدا کرده و او را به سوى خود دعوت مى کند ( وَ قٰالَ نِسْوَةٌ فِی اَلْمَدِینَةِ اِمْرَأَتُ اَلْعَزِیزِ تُرٰاوِدُ فَتٰاهٰا عَنْ نَفْسِهِ ) و آن چنان عشق غلام بر او چیره شده که اعماق قلبش را تسخیر کرده است ( قَدْ شَغَفَهٰا حُبًّا ) و سپس او را با این جمله مورد سرزنش قرار دادند ما او را در گمراهى آشکار مى بینیم ! ( إِنّٰا لَنَرٰاهٰا فِی ضَلاٰلٍ مُبِینٍ )
🔷✨روشن است آنها که این سخن را مى گفتند، زنان اشرافى مصر بودند که اخبار قصرهاى پر از فساد فرعونیان و مستکبرین براى آنها جالب بود و همواره در جستجوى آن بودند این دسته از زنان اشرافى که در هوسرانى چیزى از همسر عزیز کم نداشتند، چون دستشان به یوسف نرسیده بود به اصطلاح جانماز آب مى کشیدند و همسر عزیز را به خاطر این عشق در گمراهى آشکار مى دیدند! حتى بعضى از مفسران احتمال داده اند، که پخش این راز بوسیله این گروه از زنان مصر، نقشه اى بود براى تحریک همسر عزیز، تا براى تبرئه خود، آنها را به کاخ دعوت کند و یوسف را در آنجا ببینند!، آنها شاید فکر مى کردند اگر به حضور یوسف برسند چه بسا بتوانند نظر او را به سوى خویشتن! جلب کنند که هم از همسر عزیز شاید زیباتر بودند، و هم جمالشان براى یوسف تازگى داشت، و هم آن نظر احترام آمیز
📚تفسیر نمونه
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
May 11
♻️♻️♻️ #قرآنفهمیبرایهمه : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول
7⃣3⃣ تدبر در سوره #هود
🔹پیام های آیات ۳۴-۳۲ سوره هود از تفسیر نور
۱- انبیا در دعوت خود پایدار و پیگیر هستند. «جادَلْتَنا فَأَکْثَرْتَ جِدالَنا»
۲- دشمن به منطق و برهان حق،عنوان جدال و ستیز می دهد. «قَدْ جادَلْتَنا»
۳- مهلت خداوند را نشانه ی درستی راهمان ندانیم. «فَأْتِنا بِما تَعِدُنا»
۴- نفرین حضرت نوح علیه السلام بدنبال اعلام آمادگی کافران برای هلاک شدن بود.
«فَأْتِنا بِما تَعِدُنا»
۵- کفّار،در صداقت انبیا یا شک داشتند و یا در بیان،اظهار شک می کردند. «إِنْ کُنْتَ مِنَ الصّادِقِینَ»
۶- پیامبر مأمور ابلاغ است وکیفر و مجازات گمراهان بدست خداست. «إِنَّما یَأْتِیکُمْ بِهِ اللّهُ»
۷- هیچ امری خداوند را مجبور بر کاری(حتّی پس از تهدیدهای او)نمی کند.
«إِنْ شاءَ»
۸- کفّار نه می توانند از نزول عذاب جلوگیری کنند و نه می توانند خود را از آن برهانند. «ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزِینَ»
۹- انبیا دلسوز مردمند. «نُصْحِی»
۱۰- اراده خداوند،غالب بر تمام اراده هاست. وَ لا یَنْفَعُکُمْ نُصْحِی ... إِنْ کانَ اللّهُ یُرِیدُ أَنْ یُغْوِیَکُمْ (حتّی تأثیر سوز و سخن و نصیحت پیامبر،به خواست اوست)
۱۱- هدایت یا گمراهی مردم،از مدار اراده ی الهی خارج نیست. «یُرِیدُ أَنْ یُغْوِیَکُمْ»
۱۲- نپذیرفتن نصایح انبیا،قهر الهی است. لا یَنْفَعُکُمْ نُصْحِی ... إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ
۱۳- برفرض در دنیا مجازات نشویم،سر و کار ما در قیامت با خداوند است. «هُوَ رَبُّکُمْ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ»
۱۴- بازگشت به سوی خداوند اجباری است. «إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ» نه «تُرْجَعُونَ»
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
#زندگی_قرآنی
شماره 46
سوره #بقره صفحه_25
🌙#فايده_هلال هاي مختلف #ماه
🔸 يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْأَهِلَّةِ قُلْ هِيَ مَواقِيتُ لِلنَّاسِ وَ الْحَجِّ وَ لَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ ظُهُورِها وَ لكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقى وَ أْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوابِها وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ "189/بقره"
🌱 از (حكمت) #هلالهاى ماه از تو سؤال مىكنند، بگو: براى آن است كه مردم اوقات (كارهاى خويش) و زمان حج را بشناسند. (اى پيامبر به آنان بگو:) نيكى آن نيست كه (در حال احرام حج،) از پشت خانهها وارد شويد، بلكه نيكى آن است كه تقوا پيشه كنيد و از درها وارد خانهها شويد، از خداى بترسيد، باشد كه رستگار شويد.
🌙 همان طور که در شأن نزول آمده است گروهى در مورد هلال ماه از پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله پرسشهایى داشتند، قرآن سؤال آنها را به این صورت منعکس کرده است، مىفرماید: «در باره هلالهاى ماه از تو سؤال مىکنند» (یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْأَهِلَّةِ). سپس مىفرماید: «بگو: اینها بیان اوقات (طبیعى) براى مردم و حجّ است» (قُلْ هِیَ مَواقِیتُ لِلنَّاسِ وَ الْحَجِّ).
🌙🌺 هم در زندگى روزانه از آن استفاده مىکنند و هم در عبادتهایى که وقت معینى در سال دارد، در حقیقت ماه یک تقویم طبیعى براى افراد بشر محسوب مىشود. که مردم اعم از باسواد و بىسواد در هر نقطهاى از جهان باشند مىتوانند از این تقویم طبیعى استفاده کنند، و اصولا یکى از امتیازات قوانین اسلام این است که دستورات آن بر طبق مقیاسهاى طبیعى قرار داده شده است. زیرا مقیاسهاى طبیعى وسیلهاى است که در اختیار همگان قرار دارد و گذشت زمان اثرى بر آن نمىگذارد.
🌙🌺 سپس در ذیل آیه به تناسب سخنى که از حجّ و تعیین موسم آن به وسیله هلال ماه در آغاز آیه آمده به یکى از عادات و رسوم خرافى جاهلیت در مورد حجّ اشاره نموده و مردم را از آن نهى مىکند و مىفرماید: «کار نیک آن نیست که از پشت خانهها وارد شوید بلکه نیکى آن است که تقوا پیشه کنید و از در خانهها وارد شوید و از خدا بپرهیزید تا رستگار شوید» (وَ لَیْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ ظُهُورِها وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقى وَ أْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوابِها وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ).
🌙 این آیه مفهوم گستردهاى دارد و از همین جا مىتوان پیوند میان آغاز و پایان آیه را پیدا کرد و آن این که براى
اقدام در هر کار خواه دینى باشد یا غیر دینى باید از طریق صحیح وارد شد و نه از طرق انحرافى و وارونه و عبادتى همچون حجّ نیز باید در وقت مقرر که در #هلال ماه تعیین مىشود انجام گیرد.
🌙 جمله لَیْسَ الْبِرَّ ... ممکن است اشاره به نکته لطیف دیگرى نیز باشد، که سؤال شما از اهله ماه به جاى سؤال از معارف دینى همانند عمل کسى است که راه اصلى خانه را گذاشته و از سوراخى که پشت در خانه زده وارد مىشود چه کار نازیبایى!
📚تفسیر نمونه
┄═❁🍃
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
#صفر_الخیر گفته اند نه #صفرالنحس !
🌙 ماه “صفرالخیر” از راه رسید ورود این ماه و خروجش همواره با برخی از اوهام و #تخیلات بنام “نحس بودن” آمیخته شده تا جایی که عده ای از ماه صفر در وحشت قرار میگیرند و عده ای دیگر در شب آخر ماه درب مساجد را میکوبند و یا شمع روشن میکنند و…. جا دارد در این عصر که عصر دانش و توجه به واقعیات است ، خود را از زنجیر این “ #توهمات” خَلاص نماییم
❇ کلمه “صفر” ، دارای یک پسوند است و آن کلمه “خیر” است که به او متصل شده و این اتصال دلالت از “خیر بودن” این ماه دارد.
باری ؛ اگر در ماه #صفر رحلت پیامبر اسلام(ص) را داریم ، از طرفی ولادت امام باقر(ع) را هم داریم . و یا پیروزی غیرقابل توصیف حضرت امیر (ع) بر خوارج خشک و مقدس و منحرف را هم، داریم .
احادیثی که ما را بر دعا و پرداخت #صدقه در این ماه رهنمون میفرمایند را هم ، که میدانید اختصاص به ماه صفرالخیر ، ندارد . در همه ماه ها دعا و صدقه از سنت نبوی (ص) و اهلبیت (ع) بشمار میرود.
👈اتفاقا طبق تجربه ؛ بیشترین آسیب را در اینجور روزهایی که به غلط ، مشهورِ به “نحس” بودن میشود را ، افرادی میخورند که این اوهام را از روی تقلید ، به خود تلقین کرده اند! به نظرم درباره “نحوست” ، بهترین سخن را از مفسر و فیلسوف بزرگ قرن حاضر باید بشنویم و بر اساس آن قالب فکری خودرا پی ریزی کنیم .
📌 “علامه طباطبایی” میفرماید :از نظر عقلی نمیتوان دلیلی اقامه کرد که فلان زمان #نحس است و فلان وقت سعد، چون اجزای زمان مثل هم هستند و ما هم که بر علل و اسباب مؤثر در حوادث احاطه علمی نداریم تا بگوییم فلان قطعه از زمان نحس است و قطعه دیگر سعد.
❇امّا از نظر شرعی دو آیه در قرآن داریم که ظاهرش بر این است که ایامی خاص (هفت شبانه روز) که عذاب بر قوم ثمود ارسال شد، روزهای نحسی بودهاند.ولی این آیه ؛ دیگر نمیرساند که حتی همان روزها در هفته بعد و در ماه بعد و … ایام #نحس هستند. چون اگر تمام آن ایام نحس باشند در تمام سال، لازمهاش این است که تمام زمانها نحس باشند .
🛑🛑روایات هم نتیجهاش این است که نحس بودن ایام به خاطر کارهای زشتی است که در آن واقع شده است و #سعد بودن #ایام به خاطر کارهای نیک دینی ویا عرفی است، امّا اینکه قطعهای از زمان خاصیت تکوینی سعد و نحس داشته باشد، قابل اثبات نیست.
📚(المیزان جلد۱۹ذیل آیه۱۰قمر)
🖋استادهادي سروش
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
#دعاهای_روزانه
🤲 يَا شَدِيدَ الْقُوىٰ وَ يَا شَدِيدَ الْمِحالِ، يَا عَزِيزُ يَا عَزِيزُ يَا عَزِيزُ، ذَلَّتْ بِعَظَمَتِكَ جَمِيعُ خَلْقِكَ فَاكْفِنِى شَرَّ خَلْقِكَ، يَا مُحْسِنُ يَا مُجْمِلُ يَا مُنْعِمُ يَا مُفْضِلُ،...
🤲 ای سخت نیرو و سخت کیفر، ای عزیز، ای عزیز، ای عزیز، همه آفریدگانت در برابر عظمتت خوار گشته، مرا از شر آفریدگانت کفایت کن، ای نیکوکار، ای زیباکار، ای نعمتبخش، ای افزونکننده،
فرازی از دعای ماه صفر
💫کانال قرآن پویان
┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄
@quranpuyan
💠#تلاوت_روزانـہ یــڪ صفحـہ قرآטּ بـہ همراـہ ترجمـہ
📖#سوره_مبارڪه_یوسف آیات 31 تا 37
📄#صفحـہ_239
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_239
❇️#دعا و #نيايش و #استمداد از خداوند، يكی از راههای مصون ماندن از #گناه و انحرافات جنسی است
💠قال رب السجن احب الی مما یدعوننی الیه و الا تصرف عنی کیدهن اصب الیهن و اکن من الجاهلین 33/یوسف
🌱یوسف گفت : پروردگارا زندان برای من ازآنچه آنها مرا به آن می خوانند محبوبتر است و اگر نیرنگشان را از من دور نکنی ،به سوی آنها متمایل می شوم و از نادانان می گردم.
🔹یوسف در مقام مناجات برآمد و کمترین توجهی به زلیخا و آن زنان نفرمود، بلکه توجهش را تنها به درگاه پروردگارش معطوف کرد و نه به قصد نفرین به خود، بلکه در مقام بیان حالت ووضعیت خویش به خداوند عرضه داشت و گفت : خدایا زندان در نزد من ازآنچه این زنان مرا به سوی آن دعوت می کنند خوشتر و نیکوتر است ومی خواست بگوید در جنب محبت تو من زندان را بر لذت معصیت و مراوده بااینها و دوری از تو ترجیح می دهم.
و باز در مقام بیان زبان حال خود گفت : خدایااگر تو کید اینها را از من نرانی هر آینه من بسوی آنها مایل شده و عمل جاهلانه ای مرتکب می شوم و اگر تو افاضه خود را از من دریغ نمایی من هم مثل سایرین جاهل شده و در مهلکه هوسبازی می افتم و اگر تا حال مقاومت کرده ام به خاطر علمی است که تو به من تعلیم فرموده ای و این دعای خالصانه مؤمنی است که می داند هر چه دارد از خداست و لذا به عصمت خود مغرور نیست ،بلکه طلب زیادت و مزید توجه و ولایت الهی را می نماید.
📚تفسیر المیزان
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_239
❇️اوّل #نيكوكاری خود را اثبات كنيد، سپس به #تبليغ_دين بپردازيد
💠وَ دَخَلَ مَعَهُ السِّجْنَ فَتَيانِ قالَ أَحَدُهُما إِنِّي أَرانِي أَعْصِرُ خَمْراً وَ قالَ الْآخَرُ إِنِّي أَرانِي أَحْمِلُ فَوْقَ رَأْسِي خُبْزاً تَأْكُلُ الطَّيْرُ مِنْهُ نَبِّئْنا بِتَأْوِيلِهِ إِنَّا نَراكَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ (۳۶)
🌱و با يوسف، دو جوان ديگر وارد زندان شدند. يكی از آن دو (نزد يوسف آمد و) گفت: من در خواب خود را ديدم كه (انگور را) برای شراب میفشارم و ديگری گفت: من خود را در خواب ديدم كه بر سرم نانی میبرم و پرندگان از آن میخورند، ما را از تعبير خوابمان آگاه ساز! همانا ما تو را از نيكوكاران میبينيم.
۱- زندان يوسف، عمومی بوده است. «مَعَهُ السِّجْنَ»
۲- خوابها را ساده نگيريم، در بعضی از آنها اسراری نهفته است. «أَرانِي أَعْصِرُ خَمْراً» (ممكن است انسانهای عادّی نيز خوابهای مهمی ببينند.)
۳- انسان همه جا میتواند مثمر ثمر باشد، حتّی در زندان. «نَبِّئْنا بِتَأْوِيلِهِ»*
۴- نيكوكاران با صفای دل چيزهايی درك میكنند كه ديگران آن را نمیيابند.
«نَبِّئْنا بِتَأْوِيلِهِ إِنَّا نَراكَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ»*
۵- اگر مردم اعتماد به كسی پيدا كنند، تمام رازهای خود را با او در ميان میگذارند. «إِنَّا نَراكَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ»
۶- انسانهای وارسته، در زندان نيز روی افراد تأثير میگذارند. «إِنَّا نَراكَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ»
۷- حتّی مجرمان و گناهكاران نيز برای نيكوكاران، جايگاه شايستهای قايلند. «إِنَّا نَراكَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ»
۸- نيكوكاران همه جا حتّی در زندان مورد احترام و پناهگاه مردم هستند. «إِنَّا نَراكَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ»*
۹- نيكوكاری يوسف عليه السلام قدم اوّل او در جذب و تبليغ بود. (احسان و خدمترسانی به زندانيان، سبب جذب قلوب و دريافت لقب محسن از زندانيان شد)*
۱۰- بدون تمكن مالی و آزادی هم میتوان محسن بود. (يوسف در زندان نه ثروت داشت، نه آزادی) «إِنَّا نَراكَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ»*
۱۱- اوّل نيكوكاری خود را اثبات كنيد، سپس به تبليغ دين بپردازيد. (يوسف كه در نظر مردم نيكوكار شناخته شد، قبل از تعبير خواب دوستان زندانی، به تبليغ و ارشاد آنان پرداخته و به يكتاپرستی دعوت نمود)*
۱۲- دادن آگاهیهای صحيح از مصاديق احسان است. (ما را از اسرار خوابی كه ديدهايم آگاه ساز) «إِنَّا نَراكَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ»*
📚تفسیر نور
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
May 11
♻️♻️♻️ #قرآنفهمیبرایهمه : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول
8⃣3⃣ تدبر در سوره #هود
🔹تفسیر سوره هود از عبدالعلی بازرگان
هود : ۳۴
وَلَا يَنفَعُكُمْ نُصْحِي إِنْ أَرَدتُّ أَنْ أَنصَحَ لَكُمْ إِن كَانَ اللَّهُ يُرِيدُ أَن يُغْوِيَكُمْ هُوَ رَبُّكُمْ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ
من اگر بخواهم شما را نصيحت کنم، ۳۵
وقتي خدا خواسته باشد شما را در بيراهه رها سازد، ۳۶
نصيحت من سودي به حال شما نخواهد داشت، [پس بايد دل خودتان متوجه او باشد، چرا که] او صاحب اختيار [=ربّ] شماست و [همگي] به سوي او برميگرديد.
۳۵- نصيحت از «نَصْح»، اندرز خالص از هرگونه شائبه و نيت سوء است و جز خيرخواهي قصدي در آن نيست.
۳۶- «يُغْوِيَكُمْ» از ريشة «غَوَي»، و غواية به راه تباهي و هلاکت رفتن است، درست مقابل رشد که به راه سعادت منتهي شدن ميباشد. قرآن واژة «غوايه» را مقابل رشد قرار داده است. مثل: بقره ۲۵۶ (۲:۲۵۶) : لا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ. [همچنين اعراف ۱۴۶ (۷:۱۴۶) ]. و اطاعت از حق، آدمي را به رشد ميرساند و عصيان در برابر آن، به غَي [وَعَصَى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَى- طه ۱۲۱ (۲۰:۱۲۱) ]. البته خدا هيچ بندهاي را گمراه نميکند، همچنانکه هيچ معلمي بيجهت شاگردي را رفوزه نميکند. خود شخص است که قابليت هدايت خود را همچون شاگردي که شرايط قبولي را احراز نکرده، از دست ميدهد.
هود : ۳۵
أَمْ يَقُـولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ إِنِ افْتَرَيْتُهُ فَعَلَيَّ إِجْرَامِي وَأَنَا بَرِيءٌ مِّمَّا تُجْرِمُونَ
يا اينکه ميگويند: ۳۷
[محمّد] اين سخنان را از خودش بافته است! ۳۸
بگو: اگر من آن را بافته باشم، [کيفر] جرم من به عهده خودم است و از جرمي که شما مرتکب ميشويد مبري هستم ۳۹
[=هر کدام بار گناه خود را به دوش ميکشيم].
۳۷- اين آيه جمله معترضهاي است در وسط داستان نوح در ارتباط با منکرین رسالت پيامبر اسلام تا نشان دهد مخالفان پيامبرِ آخرين، همان حرفهاي مخالفين اولين پيامبر اولوالعزم را ميزنند! گویی در اين چند هزار سال تغييري در جبهة مخالف حق پديد نيامده است!
۳۸- «افتري» از ريشة «فَرَي»، سخناني من درآوردي و بيپايه و اساس و بافته شده است. در قرآن آمده است که ماجراي حضرت يوسف(ع) قصهاي بافته شده و ساختگي نيست، بلکه حقيقتي است که در کتابهاي پيشين نيز ذکر گرديده است: «...مَا كَانَ حَدِيثًا يُفْتَرَى وَلَكِنْ تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ...» [يوسف ۱۱۱ (۱۲:۱۱۱) ].
۳۹- بري بودن از کاري يا کسي، بيش از آنکه مفهوم بيزاري و تنفر داشته باشد، مفهوم برکناري، اعلام عدم موافقت و مبرا بودن از عواقب و آثار آن است. همچنانکه گفته ميشود فلان شخص از اتهامات وارده «تبرئه» شد و «برائت» يافت، اين کلمه به معناي بهبودي از بيماري [بري شدن از مرض] و شفا يافتن نيز در قرآن آمده است. کاري که حضرت عيسي(ع) به اذن خدا ميکرد [...وَأُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللهِ...- آلعمران ۴۹ (۳:۴۹) ].
https://zaya.io/ldpig
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
#زندگی_قرآنی
شماره 47
سوره #بقره صفحه_25
💢 #مجازبودن مقابله به #مثل و شرايط آن
🔶 اَلشَّهرُ الحَرامُ بِالشَّهرِ الحَرامِ والحُرُمتُ قِصاصٌ فَمَنِ اعتَدي عَلَيكُم فاعتَدوا عَلَيهِ بِمِثلِ مَا اعتَدي عَلَيكُم واتَّقوا اللّهَ واعلَموا اَنَّ اللّهَ مَعَ المُتَّقين (194)بقره
👈 #قصاص، در همه عرصههاي #حقوقي از اصول پذيرفته شده قرآن است. براساس اين اصل، هرگونه حق تضييع شدهاي، اعمّ از جان، مال، آبرو و حيثيت اجتماعي، سياسي و حقوقي ميتواند مورد قصاص قرار گيرد، مگر #تقييد يا #تخصيصي وارد شود.
👈در عرصه حرمتشكنيها اگر مشركان و كافران با جنگ افروزي در ماه حرام (كه جنگ در آن حرام است) يا در حرم و مسجدحرام يا در حال احرام، يا هر زمان و مكان مقدس ديگر، حرمتها را شكستند، مسلمانان نيز ميتوانند مقابلهبه مثل كنند و در همان حال يا زمان و مكان با آنان بجنگند. از اين فراتر هر كس به هرگونه بر مسلمانان تجاوزي رواداشت آنان نيز ميتوانند به همانگونه به مقابله با او برخيزند، زيرا ستمپذيري مانند ستمگري نارواست. در روا بودن اين مقابله به مثل، هيچ فرقي بين زمان و زمين و زبان نيست،
👈هرچند مقصود از اعتداي به مثل، مقابله در اصل مطلب است؛ نه در ابزار و وسايل؛ تنها در اصل جنس و مقدار بين كيفر و ظلم ابتدايي تماثل برقرار است و از همينرو اتصاف اين كيفر عادلانه به «مثل»، مجاز است.
💢بايد در همه امور و در #قصاص نيز #تقواي_الهي را رعايت كرد كه خداي سبحان با تقواپيشگان است و همواره با معيّت خصوصي رحيمانه، آنان را در حمايت خاص خود دارد.
📚 تفسیر تسنیم
┄═❁🍃❈❈
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
#مشروطیت از نگاه علامه #نائینی به مناسبت سالگرد صدور فرمان مشروطيت
⭕️قسمت اول:
✏️تعريف مشروطيت
از نظر رهبران مذهبی، #مشروطیت عبارت است از: «تحدید #قدرت_مطلقه سلاطین و مشروط کردن زمامداران به ضوابط و معیارهای مشخص یا ملزم کردن آنان به اداره جامعه بر مدار قانون».
👈از نظر ایشان مشروطیت به این معنا، در هر جامعه ای با هر مرام و مکتبی می توانست تحقق پیدا کند؛ در جامعه ای که اکثریت مردم مسیحیاند مثل انگلستان یا مسلمان سنیاند مثل عثمانی یا مسلمان شیعیاند مثل ایران. مشروطیت به این معنا نه منافاتی با مسیحیت دارد، نه منافاتی اسلام دارد، و نه منافاتی با تشیع.
📌استقبال #رهبران_مذهبی مشروطه از مشروطیت به این معنا این بود که معتقد بودند عامل عقب ماندگی مسلمانان از رشد و پیشرفت، #استبداد_سیاسی حاکم بر جوامع اسلامی است.
👈 نائینی از علمای مخالف مشروطه گله می کند که چرا از این واقعیت غافلند که استبداد سیاسی مانع پیشرفت مسلمانان است. حتی از این که علمای اهل سنت در عثمانی از موج مشروطه خواهی استقبال کردند، ولی تعدادی از علمای شیعه در برابر آن ایستاده و در کنار استبداد سیاسی قرار گرفتند، اظهار تأسف می کند.
👈اصولا از نظر #نائینی استبداد سیاسی از نگاه دینی، نوعی #شرک و در برابر توحید قرار دارد. ایشان با استناد به آیات قرآن و سیره و سنت اولیای دین نشان میدهد که به بردگی گرفتن مردم توسط سلاطین و خود را در جایگاه مقام «لایُسئل عمّا یفعل» دیدن، شرک به خداست.
📌دفاع او از مشروطیت از این زاویه در حقیقت، دفاع از توحید اجتماعی اسلام و نجات جامعه از #شرک بود.
❇شهید مطهری در توصیف کتاب نائینی نوشته: «تفسیر دقیق از توحید عملی اجتماعی و سیاسی اسلام را هیچکس به خوبی علامه بزرگ و مجتهد سترگ، میرزا محمد حسین نائینی «قدس سرِه» توأم با استدلالها و استشهادهای متقن از قرآن و نهج البلاغه در کتاب ذیقیمت تنبیه الامه و تنزیه المله بیان نکرده است.»
❓کدام قانون؟
↩️گام دوم این بود که مشخص شود منظور از قانون چیست؟ حال که مشخص شد مشروطیت «تحدید قدرت مطلقه سلاطین به قانون است»، کدام قانون؟ آیا این قانون در همه جوامع یکسان است یا می تواند متفاوت باشد؟
❓ايا تشكيل مجلس قانونگذاري بدعت و خلاف شرع است؟
📌علمای مخالف مشروطه معتقد بودند که ما قانونی به نام #شریعت داریم و اصلا نیازی به قانون و نهاد قانونگذاری نداریم. همین که سلاطین محدود و مقید به شریعت باشند، کافی است. جوامعی نیاز به قانون و قانونگذاری دارند که فاقد شریعتاند. ما شریعتی داریم که حکم هر موضوعی را مشخص کرده، پس نه تنها نیازی به قانون و قانونگذاری نداریم، بلکه قانونگذاری بدعت و حرام است.
📌بر خلاف #شیخ_فضل الله نوری و همفکران ایشان، نائینی معتقد بود که قانونگذاری #بدعت نیست
👈👈چون مجلس شورای ملی در امور عرفی قانون وضع خواهد کرد، نه امور شرعی؛ و اصلا امور شرعی تخصصاً از قلمرو کار مجلس بیرون است. در موضوعاتی که شرع حکمش را مشخص کرده، وارد نمی شود.
بدعت آن است که شما چیزی را که از شریعت نیست، به شریعت نسبت دهید، مجلس قانون خویش را به شریعت نسبت نمی دهد، پس بدعتی در کار نیست.
📌علاوه بر آن، ایشان معتقد بود که حکومت می تواند در قلمرو مباحات یا به تعبیر ایشان «ما لا نصّ فیه» قانون وضع کرده و آن را بر مردم الزام کند.
انجام اموری که از نظر شرع بر عهده #مردم نهاده شده، و اختیار فعل و ترک آن را دارند، همانگونه که انسان در قلمرو زندگی شخصی می تواند از طریق نذر یا عهد یا قسم فعل مباحی را بر خود الزام کند، در حوزه زندگی اجتماعی هم حکومت میتواند اموری که ذاتاً مباح است، را الزامی کند و حتی برای تخلف از آن هم مجازات تعیین نماید. بسیاری از قوانین و مقررات مثل قوانین و مقررات راهنمایی و رانندگی که در زندگی های شهرنشینی امروز، به منظور برقراری نظم در عبور و مرور وضع شده، از همین قبیل است.
👈نائینی یک فصل از کتاب تنبیه الامه را به پاسخگویی به شبهات علمای مخالف مشروطه اختصاص داده؛ یکی از شبهات هم مسئله #مشروعیت_قانونگذاری بود.
💫ادامه دارد.
🖋حجت الاسلام سيدجواد ورعي
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛