💠#تلاوت_روزانـہ یــڪ صفحـہ قرآטּ بـہ همراـہ ترجمـہ 📖#سوره_مبارڪه_مومنون آیات 75 تا 89 📄#صفحـہ‌_347 ༻🍃‌🌸🍃༺         🆔@quranpuyan

🎙#تلاوت_ترتیل_روزانه 📄#صفحه347 📖#سوره‌_مبارڪہ_مومنون 🆔@quranpuyan

🎙#ترجمه_روان 📄 امروز #صفحه_347 📖#سوره‌_مبارڪہ_مومنون   🆔@quranpuyan

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‏#صوت_تفسیر‌_صفحه‌_347 📖#سوره‌_مبارکه_مومنون 🎙آقای بازرگان 🆔@quranpuyan

🕊 #گزیده‌_نڪات_تفسیرے مربوط بہ #صفحہ_347🔻 ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan

#گزیده_نڪات_تفسیرے #صفحه_347 ❇️طرق مختلف #بيدار_سازی_الهی‌ وَ لَوْ رَحِمْناهُمْ وَ كَشَفْنا ما بِهِمْ مِنْ ضُرٍّ لَلَجُّوا فِي طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ (۷۵/مومنون) 🌱‏و (بر فرض) اگر به آنها رحم كنيم و (رنج و عذاب و) بدبختی‌های آنان را برطرف سازيم (به جای هوشياری و شكر) در طغيانشان كوردلانه اصرار می‌ورزند. 🔹و گاه آنها را با حوادث دردناك گوشمالی می‌دهيم تا اگر از طريق رحمت‌ و نعمت بيدار نشدند از اين راه بيدار شوند، ولی اين كار نيز در آنها مؤثر نيست، زيرا" ما آنها را به عذاب و بلا گرفتار ساختيم اما آنها نه در برابر پروردگارشان تواضع و انقيادی نشان دادند و نه به درگاه او توجه و تضرع می‌كنند" (وَ لَقَدْ أَخَذْناهُمْ بِالْعَذابِ فَمَا اسْتَكانُوا لِرَبِّهِمْ وَ ما يَتَضَرَّعُونَ‌) 🔹‏تضرع چنان كه پيش از اين هم گفته‌ايم در اصل از ماده" ضرع" به معنی پستان گرفته شده و" تضرع" دوشنده است، سپس به معنی تسليم آميخته با تواضع و خضوع آمده است. ‏يعنی اين حوادث دردناك آنها را هرگز از مركب غرور و سركشی و خود- كامگی فرود نياورد و در برابر حق تسليم نشدند. ‏و اگر در پاره‌ای از روايات" تضرع" به معنی بلند كردن دستها در هنگام دعا و نماز تفسير شده در واقع بيان يكی از مصداقهای اين معنی وسيع است. ‏ 🔹به هر حال ما به اين رحمتها و نعمتها و مجازاتهای بيدار كننده ادامه می‌دهيم و آنها نيز به طغيان و سركشی و لجاجتشان،" تا هنگامی كه دری از عذاب شديد و دردناك خود به روی آنها بگشائيم و چنان گرفتار شوند كه به كلی مايوس گردند" (حَتَّی إِذا فَتَحْنا عَلَيْهِمْ باباً ذا عَذابٍ شَدِيدٍ إِذا هُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ‌. 📚تفسیر نمونه ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan

#گزیده_نڪات_تفسیرے #صفحه_347 ❇️#عذاب_نهايی، جايی برای #توبه و نجات نيست 💠‏حَتَّی إِذا فَتَحْنا عَلَيْهِمْ باباً ذا عَذابٍ شَدِيدٍ إِذا هُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ (۷۷/مومنون) 🌱‏(نه رحمت در آنان اثر كرد و نه مؤاخذه، ما هم اين سنگدلان را رها می‌كنيم) تا زمانی كه دری از عذاب شديد به روی آنان بگشاييم (و چنان گرفتار شوند كه) ناگهان در آن (عذاب) مأيوس شوند. ‏🔹درهای عذاب، ابتدا به روی ما بسته است امّا سرسختی و لجاجت ما در برابر حقّ، سبب می‌شود كه خداوند آن درها را باز كند. «فَتَحْنا» ‏🔹خداوند در مراحل تربيت، اصولی را اجرا می‌كند: ✔️‏اوّل: با رحمت ومهربانی رفتار می‌كند. «وَ لَوْ رَحِمْناهُمْ وَ كَشَفْنا ما بِهِمْ مِنْ ضُرٍّ لَلَجُّوا» ✔️‏دوّم: با عذاب تنبيهی: «وَ لَقَدْ أَخَذْناهُمْ بِالْعَذابِ فَمَا اسْتَكانُوا» ✔️‏سوّم: با عذاب نهايی كه مايه‌ی بيچارگی و درماندگی است. «عَذابٍ شَدِيدٍ» ‏🔹كسی كه بخواهد با لجاجت، انبيا را به يأس كشاند، گرفتار قهری می‌شود كه خود به يأس كشيده شود. «مُبْلِسُونَ» ‏🔹در عذاب نهايی، جايی برای توبه و نجات نيست و عذاب شدگان مأيوس می‌شوند. «مُبْلِسُونَ» 📚‏تفسیر نور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan

آیاتی از قرآن که دعوت به #تدبر و یا نکوهش از عدم #تدبر در قرآن می کنند استاد علی صبوحي @tadabor_quranpuyan

#تدبر در قرآن و سوره ها برای چیست؟ آیا پیام سوره ها را می‌دانیم که به آنها ایمان بیاوریم!؟ حجت الاسلام صبوحي @tadabbor_quranpuyan

♻️♻️ #قرآن‌فهمی‌برای‌همه : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول 2⃣2⃣ تدبر در سوره #قدر پاسخ ۵ : روح ، حقيقت و موجود مستقلى است ، و موجودى است داراى حيات و علم و قدرت ، نه اينكه از مقوله صفات و احوال بوده و آنطور كه بعضى پنداشته اند: قائم به موجودى ديگر باشد، قرآن كريم از سوى ديگر روح را معرفى مى كند به اينكه از امر پروردگار است ، و مى فرمايد: ((قل الروح من امر ربى )) و سپس امر پروردگار را با امثال آيه ((انما امره اذا اراد شيئا ان يقول له كن فيكون فسبحان الذى بيده ملكوت كل شى ء)) معرفى نموده و مى رساند كه : امر خدا همان كلمه ايجادى است كه خداى سبحان هر چيزى را با آن ايجاد مى فرمايد. و به عبارت ديگر: امر خدا همان وجودى است كه به اشياء افاضه مى فرمايد، اما نه وجود از هر جهت بلكه از اين جهت كه مستند به خداى تعالى است ، و آميخته با ماده و زمان و مكان نيست اما اينكه گفته اند : روح به معناى وحى و يا قرآن است . و يا به قول بعضى ديگر به معناى نبوت است . از نظر نتيجه ، خالى از وجه نيست ، چون نتيجه نزول ملائكه با روحى از امر خدا همان وحى و نبوت است ، ولى فى نفسه كه بخواهيم وحى و نبوت را روح بناميم و هر دو را با اشتراك لفظى به يك معنا بگيريم و يا مجازا آن را به اين معنا گرفته و قرينه را مجازا عبارت از اين بدانيم كه روح ، قلب را زنده مى كند آنچنان كه روح حقيقى ، بدن را زنده مى دارد صحيح نيست ، براى اينكه ما مكرر گفته ايم كه طريق تشخيص مصاديق كلمات قرآنى رجوع به ساير موارد قرآن است ، آنچه از ساير موارد قرآن به دست مى آيد اين است كه : روح ، خود مخلوقى از مخلوقات خداست و حقيقت واحدى است كه داراى مراتب و درجات مختلفى است ، يك درجه از آن در حيوان و در غير مؤمنين از انسانها است ، و درجه بالاتر آن در افراد مؤمن انسانها است ، همچنان كه فرمود: ((و ايدهم بروح منه )) و يك درجه ديگر آن روحى است كه انبياء و رسل ، بوسيله آن تاييد مى شوند، و در آن باره فرمود: ((و كذلك اوحينا اليك روحا من امرنا)) تفسیر سوره نحل،تفسیر المیزان https://zaya.io/ajztn کانالِ قرآن‌پویان تدبر در  قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛