#مشروطیت از نگاه علامه #نائینی به مناسبت سالگرد صدور فرمان مشروطيت
⭕️قسمت اول:
✏️تعريف مشروطيت
از نظر رهبران مذهبی، #مشروطیت عبارت است از: «تحدید #قدرت_مطلقه سلاطین و مشروط کردن زمامداران به ضوابط و معیارهای مشخص یا ملزم کردن آنان به اداره جامعه بر مدار قانون».
👈از نظر ایشان مشروطیت به این معنا، در هر جامعه ای با هر مرام و مکتبی می توانست تحقق پیدا کند؛ در جامعه ای که اکثریت مردم مسیحیاند مثل انگلستان یا مسلمان سنیاند مثل عثمانی یا مسلمان شیعیاند مثل ایران. مشروطیت به این معنا نه منافاتی با مسیحیت دارد، نه منافاتی اسلام دارد، و نه منافاتی با تشیع.
📌استقبال #رهبران_مذهبی مشروطه از مشروطیت به این معنا این بود که معتقد بودند عامل عقب ماندگی مسلمانان از رشد و پیشرفت، #استبداد_سیاسی حاکم بر جوامع اسلامی است.
👈 نائینی از علمای مخالف مشروطه گله می کند که چرا از این واقعیت غافلند که استبداد سیاسی مانع پیشرفت مسلمانان است. حتی از این که علمای اهل سنت در عثمانی از موج مشروطه خواهی استقبال کردند، ولی تعدادی از علمای شیعه در برابر آن ایستاده و در کنار استبداد سیاسی قرار گرفتند، اظهار تأسف می کند.
👈اصولا از نظر #نائینی استبداد سیاسی از نگاه دینی، نوعی #شرک و در برابر توحید قرار دارد. ایشان با استناد به آیات قرآن و سیره و سنت اولیای دین نشان میدهد که به بردگی گرفتن مردم توسط سلاطین و خود را در جایگاه مقام «لایُسئل عمّا یفعل» دیدن، شرک به خداست.
📌دفاع او از مشروطیت از این زاویه در حقیقت، دفاع از توحید اجتماعی اسلام و نجات جامعه از #شرک بود.
❇شهید مطهری در توصیف کتاب نائینی نوشته: «تفسیر دقیق از توحید عملی اجتماعی و سیاسی اسلام را هیچکس به خوبی علامه بزرگ و مجتهد سترگ، میرزا محمد حسین نائینی «قدس سرِه» توأم با استدلالها و استشهادهای متقن از قرآن و نهج البلاغه در کتاب ذیقیمت تنبیه الامه و تنزیه المله بیان نکرده است.»
❓کدام قانون؟
↩️گام دوم این بود که مشخص شود منظور از قانون چیست؟ حال که مشخص شد مشروطیت «تحدید قدرت مطلقه سلاطین به قانون است»، کدام قانون؟ آیا این قانون در همه جوامع یکسان است یا می تواند متفاوت باشد؟
❓ايا تشكيل مجلس قانونگذاري بدعت و خلاف شرع است؟
📌علمای مخالف مشروطه معتقد بودند که ما قانونی به نام #شریعت داریم و اصلا نیازی به قانون و نهاد قانونگذاری نداریم. همین که سلاطین محدود و مقید به شریعت باشند، کافی است. جوامعی نیاز به قانون و قانونگذاری دارند که فاقد شریعتاند. ما شریعتی داریم که حکم هر موضوعی را مشخص کرده، پس نه تنها نیازی به قانون و قانونگذاری نداریم، بلکه قانونگذاری بدعت و حرام است.
📌بر خلاف #شیخ_فضل الله نوری و همفکران ایشان، نائینی معتقد بود که قانونگذاری #بدعت نیست
👈👈چون مجلس شورای ملی در امور عرفی قانون وضع خواهد کرد، نه امور شرعی؛ و اصلا امور شرعی تخصصاً از قلمرو کار مجلس بیرون است. در موضوعاتی که شرع حکمش را مشخص کرده، وارد نمی شود.
بدعت آن است که شما چیزی را که از شریعت نیست، به شریعت نسبت دهید، مجلس قانون خویش را به شریعت نسبت نمی دهد، پس بدعتی در کار نیست.
📌علاوه بر آن، ایشان معتقد بود که حکومت می تواند در قلمرو مباحات یا به تعبیر ایشان «ما لا نصّ فیه» قانون وضع کرده و آن را بر مردم الزام کند.
انجام اموری که از نظر شرع بر عهده #مردم نهاده شده، و اختیار فعل و ترک آن را دارند، همانگونه که انسان در قلمرو زندگی شخصی می تواند از طریق نذر یا عهد یا قسم فعل مباحی را بر خود الزام کند، در حوزه زندگی اجتماعی هم حکومت میتواند اموری که ذاتاً مباح است، را الزامی کند و حتی برای تخلف از آن هم مجازات تعیین نماید. بسیاری از قوانین و مقررات مثل قوانین و مقررات راهنمایی و رانندگی که در زندگی های شهرنشینی امروز، به منظور برقراری نظم در عبور و مرور وضع شده، از همین قبیل است.
👈نائینی یک فصل از کتاب تنبیه الامه را به پاسخگویی به شبهات علمای مخالف مشروطه اختصاص داده؛ یکی از شبهات هم مسئله #مشروعیت_قانونگذاری بود.
💫ادامه دارد.
🖋حجت الاسلام سيدجواد ورعي
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛