eitaa logo
قران پویان
454 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
692 ویدیو
615 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙💫 ؛ ماه ، ، خلوص و 🎙دکتر محمد علی انصاری کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
از تا 🛑قسمت سوم: ⭕️معادل شدن با ، عظيم ❓❓سئوال اين بود كه آیا با آن مقام که در قرآن مجید هدف روزه ذکر شده بود حاصل می شود؟ گفته شد كه هیچ یک از مواردی که پیامبر(ص) به عنوان روزه بیان فرمودند با مبطلاتی که در فقه آمده است منطبق نیست و بيان شد اين امر منحصر به روزه نيست و در ساير عبادات مانند نماز هم مشاهده ميشود. در واقع باید گفت که هر خاصیت و نتیجه و ثمره ای برای هر عبادت وجود داشته باشد، حتما آن نتیجه از آنِ روح آن عبادت است و نه بدن آن. این در حالی است که فقه متکفل درست کردن بدن اعمال عبادی است و درباره روح آن ها باید در جای دیگری بحث شود. اما جای آن کجاست؟ در ابتدا معنای دیگری داشت و این کلمه در آیات و روایات معنای متداول امروزی را ندارد. امروزه کلمه فقه به معنای علمی است که به استنباط و بیان احکام عملی فرعی می پردازد، اما این واژه در معنای اولیه آن و نیز در متون اصلی اسلامی به معنای اسلام شناسی است که شناخت همه ابعاد دین را در بر می گیرد. 👈 در واقع فقه در معنای اولیه آن دو شاخه اصلی داشت که ↩️یکی خوانده می شد و ↩️دیگری که این دومی همان فقه به معنای امروزی آن است. در واقع فقه معنای اولیه خود را از دست داده و مساوی با فقه اصغر گردیده است. فقه اصغر به جسم و بدن عبادت می پردازد و برای بحث از روح آن باید سراغ فقه اکبر رفت. در اینجا لازم است به این نکته اشاره کنیم که مساوی کردن اسلام با فقه به معنای امروزی آن، یعنی همان فقه اصغر، انحرافی بس عظیم است و در واقع به معنای این است که اسلام روح خود را از دست بدهد و تنها جسم و بدن آن باقی بماند. دو بخش دارد ↩️یکی و ↩️دیگری . سقف هدف و دستاورد هر دو بخش فقه است. اما عدالت به دو معنا به کار می رود که یکی تر و دیگری تر است. عدالت در یک معنا در مقابل ظلم است و در معنای دیگر در مقابل فسق قرار دارد. در واقع این معنای دوم گسترده تر است، چرا که هم در مقابل ظلم به نفس است و هم ظلم به غیر. ولی معنای اول تنها مقابل ظلم به غیر است. 👈هدف نهایی بخش اجتماعی فقه عدالت در مقابل ظلم به دیگران است. پیشتر در نوشتاری تحت عنوان « آرمان دین ، عروج به قله اخلاق» به این بخش پرداخته شد و بیان شد که در واقع این عدالت کف است اما قله کمال انسانی بسیار فراتر از این است. 👌همین نکته درباره بخش عبادیات فقه نیز صادق است. این بخش انسان را از فسق بیرون می آورد. نهایت کاری که این بخش انجام می دهد این است که بدن و پیکر بی روح عبادات را درست می کند. اما باید توجه داشت که اصل دین و همه نقش و کارکرد آن و نیز نقش و کارکرد اجزاء آن به روح آن است و نه به بدن و منحصر کردن دین در فقه به معنای گرفتن از آن و به معنای گرفتن همه نقش و کارکرد آن است. ⭕️حتی اگر دین را مساوی فقه نکنیم ولی بخش عمده یا اصلی آن را فقه بدانیم باز دچار خطایی فاحش و انحرافی عظیم گشته ایم. البته نکته ای دیگر وجود دارد و آن اینکه جدا شدن فقه اصغر از فقه اکبر به معنای جدا شدن شاخه از تنه بوده است. فقه اصغر اگر منطبق بر فقه اکبر نباشد و برگرفته از آن نباشد در واقع بی ریشه و ناسازگار با اصل و تنه است. برای مثال در فقه اکبر از این بحث می شود که خدا عادل است و هیچ حکم و دستوری ظالمانه ندارد. آیا فقیهی می تواند مطابق یک روایت ظنی فتوایی دهد و حکمی برداشت کند که با عدالت خدا ناسازگار باشد؟ به هر حال توقف در فقه اصغر به معنای توقف در مقدمه است. فقه اصغر تنها سکوی پرواز را فراهم می کند. نماز و روزه و دیگر عبادیات در شکل فقهی آنها هیچ یک از آثار و نتایج گفته شده را ندارد. 🌱 این علم وظیفه اش ساختن و است و را باید از جای دیگر گرفت. به معنا و قله اخلاق هر چند به سکوی فقه نیازمند است، اما فراتر از آن است. 🌱🖌این نوشتار را با سخن خداوند متعال آغاز کردیم که می فرمود برای ایجاد و شده است. سخنی از رسول خدا(ص) پایان بخش آن است: اگر چندان نماز بخوانید که چون چله کمان شوید، و چندان روزه بگیرید که مانند کمان گردید، خداوند از شما نپذیرد مگر با پارسایی 📚( بحار، ج ۸۴، ص۲۵۸). 💫پایان 🖌دكتر عبدالرحيم سليماني کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
📌اهميت و در 🌱می ‏دانید که بر کسی که توانایی داشته باشد، واجب است و باید آن را از طرف خود و فرزندان و همۀ کسانی که تحت سرپرستی او هستند، بپردازد. 📌بی ‏گمان این مسئله نشان ‏دهندۀ عمق شعور انسانی و تأکید بر این نکته است که انسانی که خدا می ‏خواهد، انسانی که خدا از او خشنود است، انسانی که اسلام می‏ خواهد تربیت کند، انسانی که اسلام برای او آمده است، کسی است که وقتی در جامعه رنج دیده و گرسنه و فقیر وجود داشته باشد، احساس شادی نمی‏ کند. اسلام نمی‏ پذیرد که فرد مسلمان سیر بخوابد، ولی همسایۀ او گرسنه باشد، 📌خداوند از کسی که بتواند گرسنگی همسایگان، درد و رنج دوستان، درماندگی و نیاز زحمت ‏کشان را نادیده بگیرد و در خانۀ خود با فرزندانش شاد و خوشحال باشد، خشنود نیست. آن کسی که خدا از او راضی است و آن کسی که مصلح و موفق و خوشبخت به شمار می ‏آید و آن کسی که اسلام او را انسان به حساب می ‏آورد، کسی است که: «قَد أفلَحَ مَن تَزَکّی. وَ ذَکَرَ اسمَ رَبِّهِ فَصَلّی. بَل تُؤثِرونَ الحَیاةَ الدُّنیا. وَالآخِرَةُ خَیرٌ وَأبقی.» یعنی انسان حتی برای مصلحت خودش نیز باید آخرت را بر دنیا ترجیح دهد. ♦ وقتی کامل می‏ شود که برادرش نیز همراه با او خوشحال باشد، ‏ اش پیش از او سیر باشد و دوستش پیش از او در راحتی باشد. اسلام از ما می‏ خواهد که وجود و جسم خود را بزرگ تر از این یک مترونیم احساس کنیم. می ‏خواهد در ما وجودی بزرگ و وسیع ببیند، چنین انسانی می‏ خواهد. می ‏خواهد این حس را گسترش دهد و این پیوند را عمیق کند و از شما و گسترده با وجودی بیش از یک مترونیم طول و نیم متر عرض پدید آورد. از این رو، در این روز را بر شما واجب کرده است و حتماً شما نیز زکات خود را پیش از نماز داده ‏اید. 👈ولی آیا تصور می‏ کنید وظیفۀ ما با دادن مالی و دادن پول پایان می ‏یابد؟ من بر این عقیده‏ ام که زکات مال، نشانه و نمادی از زکات در هرچیزی است. امروز ای برادر، همانگونه که از مال خود به همسایه یا خویشان یا فقیران زکات می‏ دهی، از تندرستی و و ، و حتی از نظر و خودت نیز به نیازمندان زکات بده. چه اشکالی دارد که دست خود را دراز کنی تا با کسی که از او بریده ای و، در عین حال، به تو نیاز دارد، ولی تو به او نیاز نداری، آشتی کنی؟ چه اشکالی دارد که فرد تازه ‏کار و ناآزموده ای را راهنمایی کنی؟ یا نادانی را آگاه کنی؟ یا فرد ناراحت و اندوهگینی را شاد کنی؟ اینها زکات است؛ زکاتی برگرفته از نماد زکات مالی. 🌺به طور خلاصه، ای مسلمان، اسلام از تو می ‏خواهد که شبِ تارِ ‏ ات را روشن کنی، پیش از آنکه خانه ‏ات را روشن کنی. از این رو، به تو می‏ گوید پیش از آنکه نماز عید بخوانی و به خانه بازگردی و عید را جشن بگیری، بده. می‏ خواهد شادی را به خانۀ همسایه‏ ات ببری، پیش از آنکه خودت شاد باشی. و این نماد اسلام و معنای عید است. برکت این در همین است. 💫از خطبه نمازعيد فطر- امام موسي صدر کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
💐⭕️اسلام، و است. اسلام، دین زندگی است نه زندگی و اندوه. 📌اين حرف هاي غلط و تنگ نظري ها كه بعضي مي‌گويند: بايد فقير بود و گرسنگي را تحمل کرد، با است، 🤲 اسلام دين (رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً)، است، يعني در همين دنيا هم از خدا حسنه مي‌خواهيم. اسلام ديني است كه يکي از بزرگان اصحاب آمد خدمت امام صادق(ع) وگفت: 📌🔸من بعد از كشته شدن مروان منتظرم كه شما چه دستوري مي‌دهيد، كاسبي را رها كردم، اينقدر هم پول دارم كه تا آخر عمر بنشينم و زندگی کنم و نيازي هم به كاسبي ندارم. 🌴حضرت(علیه السلام) فرمود: برو كاسبي كن، بچه هايت را براي بعد از خودت دشمن خودت قرار نده. اسلام با زهد و بي رغبتي و به دنيا موافق است، اما با مخالف است، نبايد دايم به جامعه بگوييم آقا كم نظر باش، دايم بگوييم به كم اكتفا كن، گرسنگي را تحمل کن، نه این طوري نيست. خوب است، اما بايد گفت: زياد به دست بياور، زياد فعاليت كن! 🌴اميرالمؤمنين(صلوات الله و سلامه عليه) هزار بنده را با كدّ يمين و عرق جبين خود، خريده و در راه خدا كرد. در آن دوراني كه به‌ ايشان ظلم روا شده، مي‌رود و قنوات احداث مي‌كند، ولي آنها را براي فرزندانش يا ديگران وقف مي‌كند. اين كه ما رسم داريم جامعه را به کم داشتن و کم کار کردن ترغيب مي‌کنيم که نمي‌خواهد در مال خود وسعت بدهيد، از معارف اسلامي نيست. بعد هم به اميرالمؤمنين(علیه السلام) مثال مي‌زنيم! اين درست اما خودش مي‌فرمايد مي‌توانم بهترين لباس را تهيه كنم، اما زهد من، حكومت من، اقتضا مي‌كند كه من بيشتر دسترنجم را به ديگران بدهم و خودم به کم اكتفا كنم. 📌بنابراين را در جامعه ترويج نكنيد، در را ترويج كنيد، و زمينه كمك و ياري به همديگر را به وجود بياوريد، براي ديگران شغل‌ ايجاد کنيد. نه اينكه دايم بنشينيم و بگوييم کم کار کنيد، کمتر بخوريد! ⭕️شما در باب زكات نگاه كنيد؛ از پول مي‌شود براي انسان محتاج خانه، ماشين، وسايل زندگي و امکانات ديگر فراهم کرد نه اينکه فقط به نان بخور و نميري اکتفا کرد. به هر حال آگاه باشید، اسلام تنگ نظري ندارد، و با فقر و مخالف است، اسلام دين زهد است، به معنای استفاده بیشتر رساندن به مردم. ، دين و است؛ 👈👈اسلام، دین زندگی است نه زندگی غم و اندوه. 🖋مرحوم آيت الله صانعي(رحمة الله علیه) کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
چيست؟ ايا ، موجب و فرد ميشود؟ 🛑 قسمت دهم: 📌 جمع بندي-بخش اول ❇ از انجا كه طبق فتواي فقها يكي از مصاديق ارتداد محسوب شده و تبعات سنگین حكم مشهور فقها در خصوص بر نامبرده بار ميگردد، اهميت ويژه اي دارد. البته قبلا در بررسی موضوع ارتداد بيان شد كه قران به هيچ وجه مجازات دنيوي براي شخص مرتد تشريع نكرده است و برخي از فقها هم مجازات فقهي حكم ارتداد را حكمي اجتماعي و نه صرفا منحصر به تغيير عقيده و برگشت از دين فرد مرتد دانسته اند، (مشاهده نظرات مختلف در خصوص مجازات مرتد) B2n.ir/u22572 اما در این مباحث ،عنوان منکر ضروری دین فارغ از اینکه مجازات مرتد چیست، بطور جداگانه بررسی گردید. ⭕خلاصه مهم ترين نكات مطرح شده در این موضوع در قسمتهاي قبل بشرح زير است: 1⃣- عنوان ضروری دین و مصادیق ان و حکم ان در قرآن ذکر نشده است. در روایات نیز تنها در یک روایت از ضروری دین نام برده شده که انرا بخشی از دین که مورد اتفاق بین تمام امت اسلامی است و در ان هیچ شک و شبهه ای نیست دانسته و البته حکمی راجع به منکر ضروری دین بیان نشده است. در نتیجه تنها توجیه آمدن کلمة «ضروری» و برساختن "حکم منکر ضروری دین" در عبارت فقها، کنار هم گذاشتن و تلفیق روایات (روایاتی مانند «جَحَدَ الفَرَائِضَ» یا «ارتَکَبَ کَبِيرَةً») میباشد. 2⃣- خود مفهوم و تعریف ضروری، در میان فقها داراي يك تعريف نبوده و مورد اختلاف است. صرف نظر از تعریف ضروری، مصادیق ضروری هم اجتهادي و مورد اختلاف بين علماست. چرا كه خود دين ، ضروريات را بر نشمرده است. نكته بعد اینکه مصداق ضروری، در همه زمان ها ثابت نبوده و تغييراتی داشته است. و این، به سبب تحول در افکار و اشخاص در زمان‌های مختلف است؛ گاه اعتقادی به سبب یک واقعه تاریخی یا اجتماعی در جامعه گسترش می‌یابد، به گونه‌ای که همه آن را می‌دانند و به صورت ضروری مذهب یا دین در می‌آید؛ اما در زمان دیگر این گونه نیست. 👈از سوی دیگر وجود تنوع مصداق در که شامل کفر در برابر اسلام، كفر در برابر ایمان و كفر در برابر اطاعت می باشد، صدور قطعی حکم خروج از در روایاتی که شخص انکارکننده‌ي عمدی و اگاهانه‌ي فرایض یا حلال‌کننده‌ی حرام‌ها را کافر دانسته، با مشکل و اختلاف نظر مواجه کرده، بنا بر قول خود فقها، کلمات فقها در این زمینه و مشوش بوده، از این جهت حکم نمودن در مسأله حقیقتاً مشکل است. 3⃣-.دسته زيادي از علما، انكار ضروري را حكم مستقلي نميدانند يعني اگر انكارضروري نشانه يا عاملي براي انكار رسالت پيامبر و توحيد خداوند شود، فرد مرتكب را كافر و مرتد ميدانند. ضمن انكه و فرد از اينكه ان حکم منسوب به رسول الله و جزو ضروريات دين بوده است را شرط انطباق حكم منكر ضروري دين بر وي ميدانند. در نتیجه، اگر نسبت به شخصی که ضروری دین را انکار می کند، یقین پیدا شد که به توحید و نبوت ایمان دارد و پیامبر را تصدیق می کند، ولی در موردی خاص، امر بر وی شده و ضروری دین را انکار می نماید، محکوم به کفر و ارتداد نخواهد بود. 👈 بنابراین به محض انکار ضروری دین نمیتوان حکم به مرتد بودن شخص داد، بلکه اگر انکار ضروری دین توسط مرتد به دلیل وجود و او باشد باید پاسخ به سوالات او مورد توجه قرار گیرد. اینگونه فتاوا و ارا و تعیین شرایط خاص برای تحقق انکار ضروری دین، نشان از احتیاط این دسته از فقها در مواجهه با این موضوع می باشد. 💫ادامه دارد 💫جهت مطالعه نظرات مختلف به لينك زير مراجعه فرماييد B2n.ir/h88404 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دین ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
برداشت ما از کریم نباید با مغایر باشد ↩️ اگر روابط بین انسانها، رابطه بین شهروند و حکومت و روابط با دیگر جوامع بر مبنای و باشد، بسیاری از مشکلات موجود حل خواهد شد ↩️ نماد معلمی، شهید مطهری است که را در سلسله علل احکام می داند؛ ↩️ برداشت ما از کریم نباید با عدالت مغایر باشد ↩️ من به بحث آقای مطهری این را اضافه می‌کنم که ا در سلسه علل احکام است و شما نمی‌توانید احکام غیراخلاقی داشته باشید ↩️ اخلاق و عدالت امری انسانی است و بعثت پیامبران برای ایجاد و تکمیل است؛ آیا دینی که هدفش برپایی عدالت و اخلاق است، می‌تواند احکام غیرعادلانه و غیراخلاقی داشته باشد؟ اگر داشت اشکال در نحوه برداشت هاست. ↩️ آیا رسالت حکومت، فقط اجرای احکام است و آیا همه اسلام این است؟ اخلاق، عدالت، روشن‌بینی، فتوت، گذشت و توحید کجاست؟ ↩️ این طور تلقی شده که مبنایی‌ترین امر در حکومت اسلامی است و باید فقیهان در راس باشند و فقه در جامعه اجرا شود اما این فقه تا چه حد مهم است و آیا اگر دیدمان را نسبت به آن عوض کنیم، بسیاری از مشکلات امروزمان حل نخواهد شد؟ ↩️ با این شیوه حکمرانی، هم ، هم مردم و هم زیان می کنند و لطمه های غیر قابل جبران می بینند. ↩️ اگر آن روز که شد می‌گفتیم اسلامی که کنار این جمهوری می‌نشانیم، رای مردم و مردم و توسعه را قبول ندارد و برای هیچ اصالتی قایل نیست و ... ؛ آیا مردم به این رأی می دادند؟ ↩️ برای مردم است؛ باید واقعا انتخابات صورت گیرد. نمی‌شود دست و پای کسی را ببندید و بگوئید شنا کن! ↩️ اگر بگویید هر کس با روال و روش و رویکرد موجود است، او ضد است و باید نابود شود که این بدترین شکل است ↩️ سنت پرستان ظاهرگرا ممکن است بگویند از کجا آمده است؟ می‌گوییم از همانجا که و جمهوریت آمده است. ↩️ ایران یکپارچه و متحد و ملت بیدار و منسجم در پناه اسلام پیشرو و در عین حال مقاوم در برابر دشمنان دین و وطن، سرمایه تاریخی همه ماست. سوم خرداد و وجوه اشتراک فراوان دارند و از جمله تأکید بر این که: ”هم و هم ، آری- یا اسلام یا ایران، نه“ ↩️ اقتدارگرایان و تبارگرایانِ دیگرستیز کارشان به نازیسم و فاشیسم می‌رسد و نفی‌کنندگان و ملت به نام اسلام (در عرصه حیات اجتماعی) سر از و طالبانی گری در می آورند. گزیده هایی از سخنرانیهای حجت الاسلام سیدمحمد خاتمی کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دین ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
♦️ در الگوی اصلی جمهوری اسلامی، با و سازگار نیست ↩️ دستاورد مهم انقلاب ما جمهوری اسلامی بود و امروز باید بسنجیم که چقدر بر مبنای جمهوریت اسلامی گام بر می داریم ↩️ ما هر چیزی را نمی‌توانیم بنامیم و وقتی از امام هم پرسیده می‌شود، پاسخ می‌دهند همان جمهوری که در دنیا هست ↩️ جمهوری مقوماتی دارد که باید تحقق یابد. لوازم این مقومات، و بیان و انسانها از هر دین و آیین و جنسیتی است ↩️ اسلامی که انقلاب عرضه داشت نه اسلامی و نه مومنین بلکه جمهوری اسلامی است ↩️ مباحثی که ایران و اسلام را در مقابل هم قرار می‌دهد یا برای دفاع از یکی، دیگری را نادیده می‌گیرد، جفا و مباحثی انحرافی است. ↩️ بحث‌هایی مثل اسلام یا ، برای ایران یا ایران برای اسلام نادرست است. ما در تحمیلی هر دو را با هم داشتیم؛ هم اسلام و هم ایران. ↩️ ایرانی، اسلام را با آغوش باز پذیرفت و امروز از اسلام دفاع می‌کند؛ ایرانی، اسلام را پذیرفت اما نژادپرستی و برتری قومی را به نام اسلام نپذیرفت و زبان و فرهنگ خود را تغییر نداد که این اصالت ایران را نشان می‌دهد. ↩️ ما هستیم و به ایرانی بودن خود افتخار می‌کنیم ولی از یاد نبریم که بخش بزرگی از جامعه ما اسلام را از دل و جان پذیرفته‌است و این بسیار کج اندیشی است که به نام اسلام، ایران را قربانی کنیم یا اسلام را نادیده بگیریم. ↩️ و وجوه اشتراک فراوان دارند و از جمله تأکید بر این که: ”هم و هم ، آری- یا اسلام یا ایران، نه“ ↩️ و جمهوریت مستلزم پذیرش ملت است. نیز در جمهوری معنی ندارد مگر این که افراد این ملت و دارای حقوق و مسؤولیت شهروندی باشند. ↩️ ممکن است آنان که از ملت تلقی اقتدارگرایانه و تبارگرایانه دارند تأکید و تکیه بر شهروند و شهروندی را مخل اقتدار ملت و انسجام آن بدانند. خیر! 👈یکپارچگی ایران و اقتدار آن را و و حفظ می‌کنند. ↩️ امیدوارم به استقرار درست اهتمام بورزیم نظام حکمرانی باید بگوید اشتباه کرده و خود را کند ↩️ باید در کنار دردهای آنها را شناخت و بیان کرد و به حاکمیت اعلام کرد که به مردم بد می‌کند. ↩️ با این شیوه حکمرانی، هم ، هم و هم زیان می کنند و لطمه های غیر قابل جبران می بینند. ✍گزیده هایی از سخنرانیهای حجت الاسلام سیدمحمد خاتمی کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دین ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
❇️، و ، بدون تلاش و مجاهدت كافی نيست 💠إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ وَ الَّذِينَ آوَوْا وَ نَصَرُوا أُولئِكَ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ لَمْ يُهاجِرُوا ما لَكُمْ مِنْ وَلايَتِهِمْ مِنْ شَيْ‏ءٍ حَتَّى يُهاجِرُوا وَ إِنِ اسْتَنْصَرُوكُمْ فِي الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْرُ إِلاَّ عَلى‏ قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُمْ مِيثاقٌ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ 🌱کسانی‌ که ایمان آوردند و هجرت کردند و با اموال و جان‌هایشان در راه خدا جهاد کردند، و (نیز) کسانی که (به مهاجران) جا و پناه دادند و (ایشان را) یاری کردند، آنان، دوستان و حامی یکدیگرند، و نسبت به حمایت و یاری کسانی‌ که ایمان آورده‌اند و (هنوز) مهاجرت نکرده‌اند، تا زمانی که هجرت نکرده‌اند، شما هیچ مسئولیتی ندارید؛ ولی اگر به سبب (فشار شدید دشمن و برای حفظ) دین (خود)، از شما یاری خواستند، شما وظیفه‌ی یاری دارید؛ مگر این‌که (یاری آنان،) به زیان قومی باشد که میان شما و آنان، پیمانی (مبنی بر ترک مخاصمه) وجود دارد. (آری،) خداوند به کارهایتان بیناست. أنفال - ۷۲ 🔷✨سلسله آیات (72- 75) که آخرین فصل سوره انفال است بحثى را در باره «مهاجرین» و «انصار» و گروههاى دیگر مسلمین و ارزش وجودى هر یک از آنان، مطرح کرده و بحثهاى گذشته پیرامون جهاد و مجاهدان را بدین وسیله تکمیل مى‏کند. 👈در این آیات سخن از پنج گروه که چهار گروه آن از مسلمانان و یک گروه از غیر مسلمانانند به میان آمده است: آن چهار گروه عبارتند از: 1- مهاجرین نخستین. 2- انصار و یاران مدینه. 3- آنها که ایمان آوردند ولى مهاجرت نکردند. 4- آنها که بعدا ایمان آوردند و به مهاجران پیوستند. 🔷✨در این آیه مى‏گوید: «کسانى که ایمان آوردند و مهاجرت کردند و با اموال و جانهاى خود در راه خدا جهاد نمودند و کسانى که پناه دادند و یارى کردند اولیاء و هم پیمان و مدافعان یکدیگرند» (إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ الَّذِینَ آوَوْا وَ نَصَرُوا أُولئِکَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ). 🔷✨براى گروه نخست چهار صفت بیان کرده اول ایمان، دوم هجرت و سوم جهاد مالى و اقتصادى و چهارم جهاد با خون و جان خویش در راه خدا و در مورد «انصار» دو صفت ذکر شده نخست «ایواء» (پناه دادن) دوم یارى کردن. در حقیقت این دو گروه در بافت جامعه اسلامى یکى به منزله «تار» و دیگرى به منزله «پود» بود و هیچ کدام از دیگرى بى‏نیاز نبود. سپس به گروه سوم اشاره کرده، مى‏گوید: «و آنها که ایمان آوردند و مهاجرت نکردند (و به جامعه نوین شما نپیوستند) هیچ گونه ولایت و تعهد و مسؤولیتى در برابر آنها نداریم تا اقدام به هجرت کنند» (وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ لَمْ یُهاجِرُوا ما لَکُمْ مِنْ وَلایَتِهِمْ مِنْ شَیْ‏ءٍ حَتَّى یُهاجِرُوا). و در جمله بعد تنها یک نوع حمایت و مسؤولیت را استثنا کرده و آن را در باره این گروه اثبات مى‏کند و مى‏گوید: «هرگاه این گروه (مؤمنان غیر مهاجر) از شما به خاطر حفظ دین و آئینشان یارى بطلبند (یعنى تحت فشار شدید دشمنان قرار گیرند) بر شما لازم است که به یارى آنها بشتابید» (وَ إِنِ اسْتَنْصَرُوکُمْ فِی الدِّینِ فَعَلَیْکُمُ النَّصْرُ). «مگر زمانى که مخالفان آنها جمعیتى باشند که میان شما و آنان پیمان ترک مخاصمه بسته شده» (إِلَّا عَلى‏ قَوْمٍ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَهُمْ مِیثاقٌ). و در پایان آیه براى رعایت حدود این مسؤولیتها و دقت در انجام این مقررات مى‏گوید: «و خداوند به آنچه انجام مى‏دهید بصیر و بیناست» (وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ). همه اعمال شما را مى‏بیند و از تلاشها و کوششها و مجاهدتها و احساس مسؤولیتها آگاه است، همچنین از بى‏اعتنایى و سستى و تنبلى و عدم احساس مسؤولیت در برابر این وظایف بزرگ با خبر مى‏باشد!. 📚تفسیر نمونه ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
. شماره 32 سوره 🛑 از به ها و آنها از بزرگترین 🔸 وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن مَّنَعَ مَسَاجِدَ اللَّهِ أَن يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ وَسَعَى فِي خَرَابِهَا أُولَئِكَ مَا كَانَ لَهُمْ أَن يَدْخُلُوهَا إِلَّا خَائِفِينَ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ "114/بقره" 🌱 و كيست ستمگرتر از آنكه [با تعصّبات فرقه‌اي خويش] از ذكر نام خدا در مساجد جلوگيري كند و در ويراني آن بكوشد؟ آنان را نرسد كه جز به حال بيم و هراس [از اعمالشان، در فضايي روحاني] به مساجد درآيند. آنان را در دنيا رسوايي و در آخرت عذابي عظيم است. 🛑 آيه درباره‌ى كسانى نازل شده است كه درصدد تخريب مساجد برآمده بودند. در طول تاريخ، تخريب مساجد و يا جلوگيرى از رونق آنان بارها به دست افراد منحرف و صورت گرفته است. از تخريب بيت‌المقدّس و آتش زدن تورات به دست مسيحيان به رهبرى شخصى به نام «فطلوس» گرفته تا ممانعت قريش از ورود مسلمانان به ، نشانه‌اى از همين تلاش‌هاست. امروز نيز از يك‌سو شاهد تخريب مساجد باقيمانده از صدر اسلام در كنار قبور ائمه بقيع عليهم السلام به بهانه مبارزه با شرك هستيم و از طرف ديگر تاريخى، همانند در هند كه نشانگر قدمت مسلمانان در شبه قارّه هند است، به چشم مى‌بينيم. اينها همه حكايت از روحيّه‌ى كفرآلود طاغوت‌ها و جاهلانى دارد كه از ياد و نام خداوند كه در مراكز توحيد طنين‌انداز مى‌شود، وحشت دارند. 📚تفسیر نور 💢 وقتي پیروان هر دینی، بر اساس تلقي و برداشت خود از دين، دیگران را به هيچ مي‌شمرند، همان «اختلافات» و دشمني‌هايي، كه در انتهاي آية قبل به آن اشاره شد، پيش مي‌آيد. اختلاف نيز به دسته‌بندي و صف‌آرايي ستيزه‌جويانه منجر مي‌شود و به اتكاء فتاوي ارتداد و الحاد و و تفسيق علية گروه مقابل، توده‌هاي تحريك شده از ورود مردم به مراكز عبادي مخالفين ممانعت به عمل مي‌آورند و مي‌كوشند اماكني را كه براي ياد خدا برپا شده ويران نمايند؛ صحنه‌اي كه هزاران بار در تاريخ تكرار شده است؛ از اختلاف 12 فرقة بني‌اسرائيل با يكديگر تا اختلافات با مسيحيان، فرقه‌هاي مسيحي با يكديگر و با يهوديان، جنگ‌هاي صليبي با مسلمانان، شيعه و سنّي با يكديگر و با شعبات فرعي خود! ⭕️ نمونة آشناترش؛ از در و در شهرهاي بزرگ ايران از اهل تسنّن، دراويش، حتي اماكن و مراسم مذهبي گروه‌هاي سياسي مذهبي غير موافق با حاكميت. 💢منظور از « »، هر مكان سجده براي خداست، نه الزماً بناي ديني مسلمانان. پس به رنگ حزب و گروه و فرقه درآوردن مكاني كه براي پرستش آفريدگار و پرهيز از شرك و شخصيت‌پرستي و شيطنت برپا شده، و تبديل آن به پايگاه سياسي و گروهي جرياني خاص، بزرگترين ظلم و ستم است. چه ظلمي بالاتر از آنكه كانوني را كه براي صلح و آشتي و اتحاد آحاد يك ملت بر مبناي آرماني واحد برپا شده، به ويراني معنوي و خلوت و خرابي بِكِشند؟ هرچند بناي ظاهري آن بسيار آباد و تزيين شده باشد. 🔴🔴پيش‌بيني امام علي(ع) از آيندة جهان اسلام: «بر مردم زماني خواهد آمد كه در ميان آنها از جز ، و از جز چيز ديگري باقي نمي‌ماند! در آن روز از حيث ساختمان آباد و از نظر است.ساكنان و سازندگان آن بدترين مردم روي زمين‌اند، فتنه‌ها از آن مردم برمي‌خيزد و خطاها بدانان پناه جويد؛ هركس از آن خطاها دوري گزيند، او را بازگردانند و هركس را از همراه شدن با آنان بازمانده به سوي آن مي‌كشانند...» [نهج البلاغه حكمت 369 [و در بعضي نسخ 346]. 📚تفسیر آقاے بازرگان ┄═❁🍃❈ کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
⭕️نگاهي به كتاب معروف ميرزاي به مناسبت سالگرد صدور فرمان 🛑قسمت چهارم ؛ تنبیه ُالاُمَّة و تَنْزیه ُالمِلَّة، مشهورترین رساله درباره مبانی فکری و ابعاد گوناگون حکومت مشروطه، بر اساس نگرش شیعی، و به زبان فارسی است. ✏️✏️نويسنده 📌میرزا محمدحسین غروی (متوفی ۱۳۵۵ق) از شاگردان مبرِّز میرزا حسن شیرازی (متوفی ۱۳۱۲ق ۱۲۷۳ش)، آقا سید محمد فشارکی اصفهانی (متوفی ۱۳۱۶ق۱۲۷۷ش) و آخوند ملامحمد کاظم خراسانی (متوفی ۱۳۲۸ق)، و مجتهدی توانا و آگاه به مسائل زمان خود بود 📚محتوا 👈کتاب شامل مقدمه، پنج فصل و خاتمه است. در مقدمه مطالبی درباره حقیقت استبداد و مشروطیت، دولت، قانون اساسی، مجلس شورای ملی، حریت و مساوات آمده است. فصول پنج گانه کتاب عبارت‌اند از: 🔹1-پژوهش در بنیان سلطنت مجعوله در دین اسلام و توضیحِ اینکه نزد همه شرایع و حکما و عقلا، و «‌دل بخواهانه‌» پذیرفته نیست و سلطنت فقط به اقامه «‌وظایف و مصالح لازمه نوعیه‌» محدود است. 🔹2-بحث درباره اینکه در عصر غیبت چون دسترسی به صاحب مقام عصمت ممکن نیست و نایبان عام امام (فقیهان) نیز از «‌اقامه وظایفِ‌» حکومتی به دور مانده‌اند، واجب است سلطنت از شکل به صورت «‌تحدید استیلای جَوْری‌» ارجاع گردد. 🔹3-کفایت حکومت مشروطه برای محدودساختن حاکمیت. 🔹4-بررسی شبهه‌ها و ایرادهایی که درباره تأسیس حکومت مشروطه مطرح شده است. 🔹5-شرایط صحت و مشروعیت دخالت نمایندگان منتخب مردم در سیاست و وظایف آنان. خاتمه کتاب نیز دربرگیرنده دو «‌مقصد‌» (بخش) است: در «‌استقصاء » علاج قوای استبدادی ❇ هدف از نگارش این کتاب، چنانکه نائینی به صراحت بیان کرده، تنبیه امت به ضروریات شریعت و مبرّا کردن ساحَت دین (ملت) از زندقه و الحاد و بدعت (ظلم و استبداد) است. 👈هدف اصلی کتاب، نفی استبداد و اقامه دلیل بر درستی حکومت مشروطه، بر اساس مکتب تشیع، و پاسخ به اشکالات و شبهات مخالفان مشروطه است. ✏️نویسنده در سراسر کتاب، با دیدگاهی که را توجیه کننده و حاکمیت استبدادی می‌داند، به شدت مخالفت می‌کند. 📌 به عقیده او منکران و مخالفان ، مساوات، شورا و از قوای استبدادند، از این میان به ویژه افرادی را که در زیِّ روحانیت‌اند و از جهل مردم به سود خویش سوء استفاده می‌کنند، «‌شعبه » در کنار «‌شعبه استبداد سیاسی‌» می‌داند. به عقیده مؤلف، و قوای نفرین شده آن، از تمام جنبه‌های استبداد، برای جامعه خطرناک‌تر و مقابله با آن نیز مشکل‌تر و «‌در حدود امتناع است ». ❇اهمیت کتاب به دلیل حساس بودن موضوع و نظریه ابراز شده در این کتاب، از آغاز نگارش آن تا امروز نظرهای متفاوتی درباره آن اظهار شده است، ولی حتی جدی‌ترین منتقدان، نتوانسته‌اند عمق مباحث و دقت علمی آن را نادیده بگیرند و از ستایش و تحسین آن خودداری ورزند. ⭕آخوند خراسانی آن را «‌اجلّ از تمجید‌» دانسته و ملا عبدالله مازندرانی ضمن تمجید از این اثر، تمام اصول و مبانی سیاسی آن را مأخوذ از اسلام ذکر کرده است. ⭕به نوشته سیدمحمود طالقانی، این کتاب «‌با حرارت و استدلال محکم‌» نوشته شده و نظر نهایی و عالی اسلام و شیعه درباره حکومت با ارائه مدارک موثق، در آن بیان شده است و برای علما و مجتهدان، کتابی استدلالی و اجتهادی و برای عوام رساله‌ای تقلید درباره وظایف اجتماعی است. ⭕مرتضی مطهری این کتاب «‌ذی قیمت‌» را تفسیری دقیق از توحید عملی، اجتماعی و سیاسی اسلام دانسته که با استدلال‌ها و استشهادهای متقن، از قرآن و نهج البلاغه توأم است. 💻نقل از ويكي شيعه. کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
⭕️نگاهي به كتاب معروف به مناسبت سالگرد صدور فرمان 🛑قسمت پنجم ؛ 🟢مهم ترین اثر میرزای که شهرت سیاسی و اجتماعی وی به دلیل نگارش آن است، "تبنیه الامه و تنزیه المله" به شمار می رود. وی این کتاب را در ۱۳۲۷ هجری در دوران استبداد صغیر نوشت. تنبیه الامه به معنای آگاه کردن امت اسلام به ضروریات بوده و تنزیه المله یعنی منزه دانستن دین اسلام از بدعت است. عامل ❇در زمان مشروطه این اندیشه که ، عامل و عقب ماندگی ایران است در فضای فکری ایران موج می زد و برخی از متجددان، را دینی استبدادی و مخالف آزادی و دموکراسی و بنابراین علت و عامل انحطاط و عقب ماندگی می پنداشتند و این چیزی بود که بر نائینی گران آمد. او ضمن پذیرش این باور که استبداد عامل اصلی عقب ماندگی و انحطاط ایران و جهان اسلام بوده و هست، 👈👈تلاش کرد تا بر این نظر که اسلام دینی استبداد پذیر و مخالف آزادی و مشروطه است خط بطلان بکشد. حتی از این پا فراتر می نهد و می گوید که حکومت صدر اسلام نیز مبتنی بر ۲ اصل مصلحت مردم و بوده که اصول اساسی مشروطیت هستند. 📌بنابراین تلاش می کند تا ثابت کند که سیره و سنت پیامبر(ص) و ائمه و آموزه های قرآن همه موافق با اصول و در جهت نفی و نابودی حکومت استبدادی بوده و حتی اروپاییان حکومت عملی، احکام سیاسی و علوم مدنی خود را از اسلام و مسلمانان پس از جنگ های صلیبی گرفته اند. 🔹نائینی راز ترقی سریع و خارق العاده اسلام و مسلمانان اولیه را در نوع حکومت غیر استبدادی می داند که با شهادت حضرت علی(ع) و روی کار آمدن معاویه حکومت مسلمانان به استبداد تغییر کرد و از آن پس رو به انحطاط رفتند. 👈نائینی معتقد بود ، باعث اوضاع نابسامان کشور شده است و تنها راه حل برای خروج از این بن‌بست را تأیید می‌دانست. نائینی، را یکی دیگر از عوامل عقب ماندگی جوامع می داند و پیدایش شعبه استبداد دینی را نیز به سیاست معاویه مربوط می کند و می نویسد که شعبه استبداد دینی دو رشته است: در برابر ظلم و استبداد و به استبداد. بنابراین وی استبداد را به استبداد سیاسی و دینی تقسیم می کند و معتقد است هر دو می تواند باعث عقب ماندگی جوامع شوند. 👈بنابراین نائینی معتقد بود استبداد، باعث اوضاع نابسامان کشور شده است و تنها راه حل برای خروج از این بن‌بست را تأیید مشروطه می‌دانست. وی در رساله خود حاکمیت اسلام را با دلیل و برهان قاطع اثبات کرد و پرده از چهره حکومت‌های استبدادی برداشت و همچنین زندگی در زیر سلطه استبداد را مساوی با بودن اعلام کرد. ❇ و ✏️نائینی در رساله خود وظیفه حکومت را محدود می کند به حفظ نظم، رساندن حق به حق دار، حفظ امنیت مردم و جلوگیری از تجاوز بیگانگان. وی برخی امور را به عنوان در یک جامعه غیر استبدادی معرفی می‌کند که عبارتند از آزادی، مساوات، مشارکت، ، امنیت مالی، امنیت بر عرض و ناموس، ‌امنیت بر مسکن، از خفایای افراد، عدم نفی انسان ها از تصرف در مال و... بنابراین نائینی با طرح این نظریات در برابر فضای استبداد زده جامعه، باعث آگاهی و بیداری جامعه اسلامی شد. ❇نائینی معتقد است ۲ نوع حکومت بیشتر وجود ندارد ↩️یکی حکومت و دیگری است. حکومت تملیکه همان است که شاه هر چه می خواهد انجام می دهد و مملکت، مردم، جان، مال و ناموس خلایق از اموال شاه محسوب می شود. نائینی این حکومت را استبدادی و می داند و آن را بدعتی در اسلام می شمارد. ↩️اما در ، قدرت امانتی است نزد حاکمان، که هر یک از مردم در آن سهمی دارند و می توانند را بازخواست کنند در واقع در حکومت ولایتیه این خواست مردم است که اجرا می شود و حاکم تنها در محدوده ای که در قانون اساسی تعیین شده، اختیار دارد. 🖋نقل از "نائینی، نظریه پرداز سیاسی ایران در دوره مشروطه " سايت ايرنا کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
❇️ دین یا ؟ 🛑 قسمت اول: 📌 ایا برگزاری این همه مجلس ، دلیل بر اصل بودن عزا در فرهنگ اسلامی است؟ 📝 در این نوشتار نظر اسلام در رابطه با مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. ✅ بسیاری تصور می کنند که در فرهنگ مذهبی، رفتار اصلی، گریستن و زاری کردن، و داشتن غم واندوه است و شادی کردن و تفریح امری ناپسند است. کسانی این تصور برای آنها بوجود آمده اگر مردمی اندوهناک و غمزده باشند، صفات خدایی در آنها بهتر یافت می شود. ↩️ محافل دینی، به طور معمول برای عزاداری برگزار می شود. مجالس دعا و ندبه، در فضایی آکنده از و گریه تشکیل می گردد . طبیعی است که در چنین فضای عمومی فکری، بویژه در فرهنگ شیعی که عزاداری و گریه سنت دینی است، چنین برداشت می شود که در فرهنگ دینی، غلبه با ناشاد بودن است و این تصور ایجاد شود که اصل در دین، غم و حزن و گریه و ناله و توجه به عالم مرگ و ترس دائمی همراه با ملالت غصه است . ✅ در صورتی که همه ی حالات و غرایز انسان در اصل هیچ کدام بد نیست . همه ی غرایز در نهاد انسان به طور مساوی آفریده شده و محبت ، شادی و خندیدن از غرایزی است که در نهاد انسان وانهاده شده و هر یک در جای خود مفید است؛ چنان که خشم و نفرت در جای خود ضروری و نشانه ای از نظام دفاعی انسان در نظام هستی و در برخورد با حوادث و دشمنی ها است. ↩️ حزن برای فرار از غرور و وابستگی به دنیا است و این منافات با شادی و نشاط ندارد. 👈قرآن کریم، خداوند را آفریننده و می داند: 🔸وَ أَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَ أَبْكى «اوست که می خنداند و می گریاند.» (نجم/43) اهمیت شادی و خنده چنان است که در کنار زنده کردن و میراندن انسان آورده شده، گویی نقش آفرینی آن در زندگی مانند حیات است. ↩️ دلیل آن روشن است. گاه با یک شادی درست، از مرگ روحی و روانی فردی جلوگیری می شود و از افسردگی ، خودکشی و سکته نجات پیدا می کند. به همین دلیل حالت خنده ای که به انسان دست می دهد،آیه ای از آیه های آفرینش جهان است. ✅ از سوی دیگر، سنت مذهبی و فراگیر عزاداری ، دعا و ندبه و زاری کردن، دلیل بر اصل بودن آن نیست . در سنت های دینی، جشن وشادی هم وجود دارد. اعیاد مذهبی هم وجود دارد و در آن ها دستور به شادی نیز داده شده است . ↩️ بگذریم که این برگزاری این همه مجلس عزاداری گویای صحت و اصل بودن عزا در فرهنگ اسلامی نیست. قدر متیقن آن است که در میان موالیان و مسلمانان نخست، این همه مجلس عزا نبوده است . ✅ همان گونه که زیبایی های طبیعت و رفتارهای انسانی والا شادی آفرین است، خودِ ، شادی آفرین است. هر انسانی ، شادی را تجربه کرده و تأثیر آن را در زندگی و رفتار خود دیده و ضرورت آن را لمس کرده است . گاهی جسم خسته است، استراحت می کند، می خوابد و گاه روح خسته می شود و باید استراحت کند و گاه جسم و روح هر دو خسته اند، این جاست که پای استراحت روح به میان می آید و شادی التیام بخش روح خسته و نیرو دهنده ی آن است . 🎙ایت الله سید محمد علی ایازی ادامه دارد کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━
❇️ دین یا ؟ 🛑قسمت دوم 📌 آيا شادي و فرح ، از نظر دين مذموم و نكوهيده است؟ ✅ در فرهنگ و آموزه های دین آمده است که هنگام خستگی روح و روان ، این شادی است که خستگی را از او می گیرد . امام علی (علیه السلام) فرموده است : إنّ هذه القلوب تمل کما تمل الابدان ، فابتغوا لها طرائف الحکمه. این دل ها همانند تن ها خسته و افسرده می شوند. در این حال نکته های زیبا و نشاط انگیزی برای دلها انتخاب کنید . 📚(نهج البلاغه ،حکمت ها ،حکمت197) 🌹 سخن زیبا و بیان طرب آمیز و نشاط آور خستگی را از روح به در می آورد . ⭕سوکمندانه باید گفت مدت های طولانی کسانی بوده اند که چون شادی را گاه غفلت آفرین و غرور آور یافته اند و دیده اند کسانی را که از شادی و تفریح سوء استفاده می کنند و راه خلاف را در پیش می گیرند گفته اند: شادی را باید کنار گذاشت . ✅ در پاسخ به این اشکال باید گفت : اسلام دین است.امت اسلامی را امت وسط می داند (بقره /143) میانه روی در هر کاری حتی در عبادت و خدمت به مردم هم دستور رسیده است. هر کاری حتی آن چه که در دین تشویق شده، اگر به اندازه نباشد، یا سوء استفاده شود، باز مذموم است . ↩️مذمت های غلط، یا فراموشی از مسؤولیت و بی توجهی به آینده و آینده نگری نداشتن ، به معنای مذمت و نفی شادی نیست. اگر کسانی در هر کاری زیاده روی پیشه می کنند و از این اصل ضروری بد استفاده می برند، دلیل بر این نیست که شادی بد است . باید افراط گری را کنار گذاشت. فرد و جامعه ای در زندگی موفق است که هر کاری را در جای خود قرار دهد و به درستی جایگاه آن را بشناسد و به خوبی از آن استفاده ببرد. ✅ شادی یک ضرورت زندگی است و استفاده های غلط، نمی تواند اصلی را که خداوند در نهاد انسان وانهاده، زیر سوال برد. تنها می توان شادی های غیر اصیلی را که به حیات و سعادت انسان آسیب می رساند و یا شادی اصیل، امید، نشاط، فعالیت، انرژی و توجه به آینده او را خدشه دار می کند ، ممنوع ساخت ، اما نمی توان گفت اصل آن مشروع نیست. ↩️ البته حیات معنوی وتربیت اخلاقی اهمیت بسیاری در آموزه های دینی دارد. تمرین و تربیت روح، سیر و سلوک و خودسازی است . آماده کردن خویش در استفاده بهینه از ظرفیت های بیرونی و از استعدادها و خلاقیت ها است. ✅ شکل غلطی که گاه به دست آوردن شادی از هر راهی انجام می گیرد و توأم با تسلیم شدن در برابر است، از آفت های این موضوع است . ↩️بنابراین، از مشکلات مربوط به شادی در تلقی های گوناگون آن، استفاده از هر وسیله ای برای رسیدن به آن در زندگی فردی و نیز جامعه است . برای این که از افراط گری در امان بود، باید نیازهای طبیعی انسان را در نظر گرفت و تعادل را هم در نظر داشت. یکی از این نیازها، از است . ازاین رو نگرانی که در آموزه های دینی در باب شادی رسیده، ریشه در افراط گری و انحراف دارد. ✅ بنابراین در خود اشکالی ندارد، بل که در حد بسیار ترویج هم شده است، اما فرق است میان شادی (فرح) با بطر (افراط) 📚(فرهنگ معین، ج1، ص٥۶٧) که در روایات ممنوع شده و به معنای ناسپاسی کردن نعمت و در شادی و تنعم از حد گذشتن است . به عبارت دیگر ، گاه شادی درحد طبیعی و رفتار متعادل انجام می گیرد، ❌ وگاه درشکل و در قالب کارهای زشت وآزاردهنده وحتی چیزهایی که به بدن و روح انسان آسیب می رساند ، دراین صورت است که نامیده می شود. 🎙ايت اله سید محمد علی ایازی ادامه دارد کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━
❇️ دین یا ؟ 🛑قسمت سوم : ❇️ در نگاه : شادي يك نياز طبيعي است 📝 در قسمتهاي قبل اهمیت شادی در دین اسلام روشن گردید. در ادامه با دیدگاه شهید بهشتی آشنا می شویم که این شهید بزرگوار شادی را جزء ضروریات زندگی بشر می دانند نه اینکه محدود به دست یابی نیرو و تجدید قوا باشد! ✅ شهید بهشتی که از گذشته های بسیار دور در پی احیا گری دین بود و با این نگاه به سازگاری میان دین و تمدن جدید می اندیشید و تلاش می کرد، فعالیت های اجتماعی بویژه درحوزه ی رفتار در جوامع صنعتی را با دین و معنویت تطبیق دهد، چون به خوبی از تحولات جوامع آگاه بود ، اسلام سنتی را که مشحون از خرافه ها و تحریف ها و زواید می دید، مورد نقد و بررسی قرار می داد. طرح او در بازگشت به دین، تفسیر های نو و پالایش اندیشه ی دینی از افکار غلط ومسایلی که نوعی تضاد و گریز از دین را فراهم می ساخته بود. ✅ درباره تفریح دراسلام ، در دوره ی معاصر دو نظریه وجود دارد: ↩️اول: در حد جایزاست و باید محدود به صورتی شود که برای دست یابی نیرو تجدید قوا شود. ↩️دوم: تفریح یکی از زندگی انسان است، از این رو تنها در محدوده ی ارزش های اخلاقی و دینی مشروع است و نه تنها جایز، بلکه است. ✅ از طرفداران نظریه ی دوم است و در رساله ای که در این باره دارد، چنین می نویسد: ⭕"به استناد برخی از که نمی تواند هیچ ارتباط اصیلی با قرآن و پیشوایان اسلام داشته باشد، قرنهای متمادی تفریح کردن، داشتن نشاط در زندگی و امثال این امور را برای یک مسلمان ارزنده، نقطه ضعف معرفی می کرده اند." ✅ ایشان درادامه چنین توضیح می دهد : "چون تفریح یکی ازنیازهای زندگی انسان است،لازم است نه این که تفریح را محدود به تأمین قوا کنیم،بلکه به عنوان یکی از نیازها در کنار نیازهای دیگر مانند غذا، پوشاک و خواب." ↩️البته ایشان اعتراف می کند که دراین زمینه کار اساسی انجام نگرفته، ولی روشن است وقتی شادی یکی از نیازهای طبیعی است، باید به مثابه ی یکی دیگر غرایز تلقی گردد. اگر هدف خوردن غذا از نظر طبیعت کسب انرژی باشد، یعنی آن مقدار از کالری و انرژی که بدن مصرف می کند مجددا از راه خوردن غذا تولید شود . این یک نیاز طبیعی است که هدفش تأمین قوای تحلیل رفته است ؛ اما یک نیاز طبیعی است نه ارادی . برای انسان ها یک چنین حالتی دارد؛ یک نیاز طبیعی است نه یک نیاز ارادی . ✅ این واقعیت در کلمات معصومان تأیید شده است. از امام علی (ع) رسیده است : 🔻السروریبسط النفس ویثیر النشاط. سبب روان آدمی است و نشاط را دردرون وی بر می انگیزاند. 📚(غررالحکم،ج ٢، ص۱۱۳) 👈 درکلام دیگری ازآن حضرت آمده است: 🔻 بقدرالسروریکون التنغیص . به اندازه شادی ها تلخکامی ها وجود دارد. 📚(همان ،ج3، ص216) 🖊ايت الله سيد محمد علي ايازي کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━
❇️ دین یا ؟ 🛑قسمت چهارم : ⁉آيا دين ، قران و روايات مشوق عزا و بي توجه يا منع كننده از شادي است؟ 🔻" اولین کتاب حدیثی که ما بعد از قرآن و نهج البلاغه داریم، کتاب کافی از مرحوم کلینی است، در جلد دوم کتاب کافی، بابی در حزن و اندوه و گریه نداریم؛ بلکه عنوان بابی که کلینی انتخاب کرده، و است. 🔸امام صادق (ع) فرمود که «هیچ مومنی نیست مگر اینکه در او مزاح و وجود دارد» یعنی این لازمه مومن بودن است و اگر غیر از این بود، شخص مومن نیست. 🔻 روایت دیگری از امام صادق (ع) درباره تأکید ایشان به شاگردانش برای بانشاط بودن و وجود دارد كه: نشاط و مزاح از است. 🔻روایتی دیگر از امام هفتم وجود دارد که حضرت یحیی (ع) بسیار بود و نمی خندید. برعکس وی، حضرت عیسی (ع) هم و هم گریه می کرد. 👈👈امام (ع) فرمودند که روش عیسی بن مریم (ع) بهتر از حضرت یحیی بود. ♦خاطره ای از شهید بهشتی درباره خنده و شادی و آیه ای از قرآن مبنی بر اینکه «باید کم بخندند و باید زیاد بگریند فَلْيَضْحَكُوا قَلِيلًا وَلْيَبْكُوا كَثِيرًا » بگويم : 👈مرحوم در خاطره خود به این آیه اشاره می کند و می گوید که این آیه وجود دارد اما معنای آن درست در مقابل آن چیزی است که برخی افراد فهمیده اند. این آیه درباره کسانی است که از فرمان خدا و پیغمبر تخلف کرده و به دلیل تعلقات دنیایی در جهاد شرکت نکرده اند و این آیه به عنوان یک نفرین و کیفر تخلف از فرمان خدا و رسول می گوید که این گروه نافرمان از این پس کم بخندند و زیاد بگریند و در حقیقت نفرین بر این گروه نافرمان نازل می شود که از این پس خنده در زندگی آنها کم و گریه فراوان باد😔. ❓ آیا از این آیه چنین فهم نمی شود که از دید اسلام، و رحمت خداست و زندگی همراه با ناله و گریه و زاری خلاف رحمت و نعمت اوست؟ 🔻کل این آیات را باید دید. ⁉معناي لاتفرح ان الله لا یحب الفرحین چيست؟ ايا خدا افراد شاد را دوست ندارد؟!! ♦یا آیه ی ۷۶ سوره قصص، هم از قوم حضرت موسی بود اما علیه همین قوم طغیان کرد. ثروت بسیاری داشت، مردم به این فرد ثروتمند و مغرور که شده بود گفتند که «این خوشحالی و سرمستی برای چیست؟» گفتند که لاتفرح؟ ان الله لا یحب الفرحین، که در این بحث مطرح است از موضوع ما که شادی است کاملا متفاوت است و نباید در این بحث به سراغ این آیه رفت. در واژه های متفاوتی دارد که معنای کاملا متفاوتی نیز دارند. علامه طباطبایی فرح را تفسیر می کند یعنی کسی که در شادی، غرور او را می گیرد، اعتنایی به دیگران نمی کند، خود را برتر از دیگران می بیند و اقدامات تحقیرآمیز نسبت به دیگران انجام می دهد. البته که با این تعریف، ان الله لا یحب الفرحین، زیرا این کاری غیراخلاقی است که حقیقت و آخرت را از انسان مورد غفلت قرار می دهد. این موارد را باید از هم تفکیک کرد. 🎙بخشي از سخنان استاد سروش محلاتي در همايش دين وشادي ادامه دارد کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━
❇️ دین یا ؟ 🛑قسمت پنجم: توسعه عزاداري و ايجاد دهه‌ها ربطي به دين ندارد بلكه كار مداحان است. ⁉اگر دين مخالفتي باشادي ندارد، چرا الگوی از طرف ارايه نمي شود؟ اصلا مسوولیت فقه، ارائه الگوها نیست. مسوولیت فقه این است که قلمروها و مرزهایی را در زمینه این مسایل به عنوان احکام شرعی بیان می کند، اما ارائه الگو احتیاج به عوامل بسیار دیگری هم دارد که آن اطلاعات در اختیار فقیه نیست. فقیه، تنها می تواند پاسخ دهد که در شادی ها به چه نکاتی از نظر شرعی باید توجه داشت. تهیه الگوی شادی احتیاج به توجه به عوامل بسیار فرهنگی و اجتماعی دارد. حکم خدا و احکام فقهی در همه جا یکی است در حالی که این الگوها می تواند به لحاظ فرهنگ ها در مکان های مختلف، متفاوت باشد. ⁉چرا جامعه ما از نظر شادی به این وضعیت درآمده است؟ علت اول اینکه اساسا سخنگوی دین از به گروهی دیگر که تحت تأثیر عوامل دیگری اظهارنظرهای دینی می کنند و ارزش و اعتباری برای حرف آنها ندارد، منتقل شده است. 🔻🔻 امروز در جامعه خود یک قشر وسیع تأثیرگذار داریم که هدایت جریان دینی را به عهده دارند و اصلا عالم دینی نیستند و آن گروه هستند که در حال حاضر تعیین کننده ترین گروه جامعه ما از نظر دینی به شمار می روند.😔 👈 آنها را به حاشیه رانده اند و برخی مسایل را آنها مشخص می کنند که چه باید مطرح شود و در چه قالبی باید مطرح شود. یک عالم دینی در این فضای اجتماعی، مقهور است. 💫 امام رضوان الله علیه ۱۰ سال در حسینیه روضه خوانی داشتند، روزهای عاشورا پیرمرد سیدی در آنجا می آمد و در حد یک ربع می خواند که کل عزاداری رسمی جمهوری اسلامی ایران در همان یک ربع و بسیار حساب شده انجام می گرفت، در حالی که امروز همه چیز به طور کامل تغییر پیدا کرده است.😔 👈مرحوم آیت الله توسلی، مسوول تنظیم ملاقات های امام (ره) بود، ایشان می گفت در طول این ۱۰ سال بارها خواستند برای رفتن به خدمت امام وقت بگیرند اما ایشان آنها را نپذیرفت و آنها را چندان به رسمیت نمی شناخت که فضایی در اختیار این گروه قرار بگیرد اما امروز بسیاری مسایل ما دست آنهاست. ↩️ علت دوم ، مسأله و گره خوردن شادی با زندگی انسان هاست. تزریق شادی در جامعه ای که دچار مشکل بیکاری، فقر، ازدواج و … است، خیانت به این جامعه و مخدر است و باید اجازه داد مردم درد را حس کنند و شادی برای آنها تنها یک مسکن است. 👈👈شادی واقعی، از بین رفتن مشکلات معیشت مردم و اصلاح وضعیت فعلی است. در اینجا باید واقعیت های تلخ را به طور عریان مطرح کرد و جایی برای بحث شادی در چنین جامعه ای وجود ندارد. ↩️عامل سوم، رنج و شادی ما در جامعه تحت مدیریت است و نمی توان خارج از این مدیریت، رنجی احساس کنیم یا شادی داشته باشیم. 🎉یکی از شادترین روزهایی که من در زندگی خود یک شادی اجتماعی را تجربه کرده ام روز بود. آن زمان با وجود شهدای بسیار برای فتح خرمشهر، کسی در برابر شادی ما نگفت که ما شهید داده ایم و هزینه زیادی پرداخته ایم، فقط تأکید این بود که این پیروزی خالص است تا کام مردم ما شیرین باشد. یک روز دیگر حکومت در مذاکرات سیاسی به نتیجه می رسد اما به ما گفته می شود که این پیروزی مطلق نیست و هزینه هایی نیز داده ایم. این شادی باید کاملا در جامعه ما مهار شود تا از کنترل خارج نشود. ما در چنین جامعه ای زندگی می کنیم. ♦♦به اعتقاد من مشکل ما این نیست که دین گفته است برای امام حسین (ع) کنید. عزاداری که در متن دین نسبت به اباعبدالله (ع) وجود دارد اصلا تضادی با شادی شخص ندارد. ⭕ این روزهای عزاداری از جمله دهه و… را که توسعه می دهند، اقدامی نیست که علما انجام داده باشند یا از متن دین بیرون آمده باشد. این موارد را علمای دین به گردن نمی گیرند و هیچ عالم دینی هم این مطالب را نگفته و مطرح نکرده است. امروز، دین، عزاداری و شادی ما را برای ما مشخص می کنند و شادی در جامعه ما، یک است. 🎙بخشي از پرسش و پاسخ استاد سروش محلاتي در همايش دين وشادي کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━
❇️نقش در احیای ارزش 💠لِلَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ مَثَلُ السَّوْءِ وَ لِلَّـهِ الْمَثَلُ الْأَعْلی‌ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ (۶۰/نحل) 🌱‏برای كسانی‌كه به آخرت ايمان ندارند صفات زشت است، ولی برای خداوند صفاتِ برتر است و اوست خداوند عزيز و حكيم. 🔷تحقیر و درهم شکستن شخصیت زن، تنها در میان عرب جاهلی نبود، بلکه در میان اقوام دیگر و حتی شاید متمدنترین ملل آن زمان نیز، زن شخصیتی ناچیز داشت، و غالبا با او به صورت یک کالا و نه یک انسان رفتار می‌شد، البته عرب جاهلی این تحقیر را در اشکال زننده‌تر و وحشتناکتری انجام می‌داد. 🔷ولی اسلام ظهور کرد و با این خرافه در ابعاد مختلفش سرسختانه جنگید و خود پیامبر صلّی اللّه علیه و آله آن قدر به دخترش بانوی اسلام فاطمه زهرا علیها السّلام احترام می‌گذاشت که مردم تعجب می‌کردند، با تمام مقامی که داشت، دست دخترش را می‌بوسید، و به هنگام مراجعت از سفر نخستین کسی را که دیدار می‌کرد، دخترش فاطمه بود. 👈در حدیثی از پیامبر صلّی اللّه علیه و آله می‌خوانیم که فرمود: «چه فرزند خوبی است دختر! هم پرمحبت است، هم کمک کار، هم مونس است و هم پاک و پاک کننده». 👌در حقیقت این احترام به شخصیت زن سبب آزادی او در جامعه و پایان دادن به دوران بردگی زنان است. ولی با نهایت تأسف هنوز در جوامع اسلامی، آثاری از همان افکار جاهلی وجود دارد، و هنوز کم نیستند خانواده‌هایی که از تولد پسر خوشحال و از نوزاد دختر ناراحت می‌شوند. حتی در جوامع غربی که تصور می‌کنند برای زن شخصیت والایی قائلند عملا می‌بینیم او را آنچنان تحقیر کرده‌اند که به صورت یک عروسک بی‌ارزش یا وسیله‌ای برای خاموش کردن آتش شهوت و یا ابزاری برای تبلیغ کالاهایشان در آورده‌اند. 📚تفسیر نمونه ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❓چرا اسلامی به نتیجه نرسیده است؟ طرفداران وحدت در جهان اسلام علت عقب افتادگی جامعه مسلمانان را این می دانند که متفرق هستند.وحدت حول چه چیزی و بر چه مبنایی و با پذیرش چه مرجعیتی باید صورت گیرد. تاکنون در پاسخ به این پرسش چند راه حل پیشنهاد شده که به نظر می رسد اکثر آنها ناموفق بوده است. ⬅️نخستین پاسخی که به این پرسش داده شد توجه به علم گرایی بود. عده ای چنین استدلال کردند که برای حل اختلاف میان مذاهب اسلامی باید به عقل و دانش رجوع کرد و چون عاقلان یکدیگر را بیشتر می فهمند باید اختلاف نظرهای مذهبی را به ملاک عقل حل کرد. این اندیشه نتایج نامطلوبی در پی داشت و آن این بود که برای حل ، خود مذهب حذف و نوعی ماتریالیسم علمی گرایانه از دل این اندیشه متولد شد. ♦️در اعتراض به این رویکرد عده ای بازگشت به اندیشه های را مطرح کردند و ادعایشان این بود که برای حل اختلافات فقهی و کلامی باید به گذشته ای که همه مسلمانان با هم متحد بودند یعنی ۴۰ سال اولیه ظهور بازگشت. احمد بن حنبل و ابن تیمیه از مبدعان این تفکر بودند. ایراد چنین تفکری این بود که یک نوع گذشته گرایی ضدعلم را ترویج و انسان مسلمان را کهنه گرا می کرد و در نهایت مسلمانانی تولید کرد که نمی توانستند با مدرنیسم آشتی کنند. راه حل بخش دیگری از مسلمانان برای رسیدن به وحدت بود که در عمل به سطحی کردن قرآن و حذف نهادهای مرجعیت تفسیری قرآن منجر شد و محصولش تولید نوعی روشنفکری رادیکال نظیر سازمان مجاهدین خلق ایران، فدائیان اسلام و بخشی از اخوان المسلمین بود. ⬅️-اندیشه خلافت و و اتحاد جهان اسلام حول یک حکومت واحد اندیشه دیگری بود که از درون آن سازمان ها و تشکیلاتی نظیر هیأت اتحاد اسلام و مرکز غیبی تبریز بیرون آمد که این مرکز به افراط گری و ترور نیز دست زد. نظریه خلافت اسلامی دولت داعش که می گوید همه یا باید به ما بپیوندند یا کافر هستند نیز به این نظریه شباهت دارد. ⬅️- بین رویکرد دیگری است که توسط مرحوم شیخ محمود شلتوت رئیس اسبق الازهر مصر و مرحوم آیت الله العظمی بروجردی برای رسیدن به وحدت اسلامی پیگیری می شد. طبق این نظریه فقه های متفاوت در کشورهای اسلامی به رسمیت شناخته می شود. به طور مثال در ایران پیروان مذاهب چهارگانه اهل سنت و در مصر شیعیان زیدی و امامی می توانند طبق مذهب خود آزادانه عمل کنند. این نظریه از دوران تولد خود حتی یک گام هم جلو نرفته است ⬅️-ایده یا ایدئولوژیک جهان اسلام، ایده دیگری بود که در این خصوص مطرح و در بدو امر با این مشکل مواجه شد که این رهبری بر عهده چه کشوری باشد. تمامی مدعیان این رهبری از ایران، ترکیه، عربستان و مصر خود را لایق رهبری می دانستند و می دانند . ⬅️-عده ای نیز با طرح ایده کشورهای اسلامی به سراغ مدل پیمان های مشترک همچون اتحادیه اروپا و یا حتی مدل سازمان ملل اسلامی گرایش پیدا کردند این امر نیز با دشواری مواجه شد زیرا دولت هایی که دچار اختلاف های عمیق ایدئولوژیک هستند؛ نمی توانند به چنین ساز و کارهای همگرایی تن دهند. ⭕نگاهی به این تلاش های فکری سیاسی در جهان اسلام ما را به این گزینه می رساند که احتمالا مشکلی در فهم مفهوم وحدت در جهان اسلام پدیدار شده .مرحوم آیت الله سید احمد شبیری ، در کتاب «الکلام یجر الکلام» در خصوص وحدت گرایان اسلامی جمله ای بیان کرده که کلید این بحث است: «مذهب همانند است که واقع محفوظ دارد». اگر دو نفر به دنبال دفینه ای باشند و یکی معتقد باشد که دفینه در شمال شرق ایران و دیگری معتقد باشد که در جنوب غرب ایران است نمی توانند برای نزدیک شدن اعتقادشان بر روی نقطه ای در کویر مرکزی ایران توافق کنند و آنجا به دنبال دفینه بگردند و داستان مذهب هم همین است. ⭕واقع مطلب این است که شیعه باورهایی دارد و اهل سنت نیز عقایدی و پیروان این مذاهب نمی توانند عقاید خود را کنار بگذارند و همین که کمی از عقاید خود کوتاه بیایند از طرف هم مسلکان خود متهم به تغییر مذهب می شوند. 👌👌 در این میان امام موسی صدر ایده خیلی مهمی را مطرح کرد و آن این است که می گوید به جای این که مذاهب از اعتقادات خود کوتاه بیایند و دست بردارند یا به جای این که به عرصه رد و قبول اعتقادات یکدیگر بیفتند بهتر است وارد یک شوند. و آن این است که ببینیم کدام مذهب چه قدر به انسان، آزادی، رفاه، رفع بیماری و کاهش آلام و دردهایش پاسخ می دهد و کمک می کند. 👌در اندیشه امام موسی صدر اگر به جای سنی یا شیعه ی فقیر، سنی یا شیعه ثروتمند، سالم، بانشاط و قوی ایجاد شود دیگر به خشونت نیز متوسل نخواهد شد و این نوعی فرقه گرایی مثبت است. 🥀زنده یاد دکتر داود فیرحی @quranpuyan
💢بخاطر با خودتان، و دیگران را زیر سئوال نبرید مراقب رفتارهای خود باشند 🌹از جمله این است که 💫«وَ لَا یَشْمَتُ بِالْمَصَائِبِ وَ لَا یَدْخُلُ فِی الْبَاطِلِ» از نظر امیرالمؤمنین، یکی از حقوق این است که اگر شخصی حتی اگر شما هم هست و با شما اختلاف سلیقه دارد، مصیبتی پیدا کرد، گرفتاری پیدا کرد، در دلت و او را نکن «وَ لَا یَشْمَتُ بِالْمَصَائِبِ». 💫 باید انسان به این معنا توجه داشته باشد که دنیا خصوصیاتی دارد و انسان ها در معرض حوادث هستند، مریضی، فقر، مرگ و میر و گرفتاری برای همه انسانها هست، 👈اینکه انسان حساب می کرده باشد که هر کس با ما چه رفتاری داشته، بعدا چه بلایی به سرش آمده و سپس بر سر آن جهات، شماتتش کند، این از صفات مؤمن نیست! حتی اگر دشمنش هم به مصیبتی گرفتار شود، طعنه نمی زند که چون تو اینقدر بلا سر من آوردی حالا گرفتار شدی! 👈 این نکته را بیشتر باید رعایت کنند، متاسفانه این خلقیات و این صفات در جامعه روحانیت کمرنگ شده😔 در حالی که در گذشته بزرگانی در همین حوزه بودند که گاه در مسائل علمی و روشهای آن با هم اختلاف داشتند و یا در تفکرات سیاسی خود با هم اختلاف نظر تند داشتند، یکی ضد فلسفه بود، یکی ضد عرفان بود، یکی اهل فلسفه و عرفان بود، اما هر وقت با همدیگر ملاقات می کردند، هم را نگه می داشتند، در هنگام مصیبت دیدن، برای عرض تسلیت به ملاقات همدیگر می رفتند، تا جایی که دیگران اصلا متوجه این اختلاف نظر آنها نمی شدند! ⭕⭕اینکه ما در سلیقه و در عقیده داریم دلیل نمی شود که خود را بدانیم و دیگران را ! احتمال بدهیم که شاید ما اشتباه می کنیم. 👈 باید جامعه روحانیت مواظب باشد تا این اختلاف نظرها، خود را به صورت دشمنی و دوگانگی و و نسبت به همدیگر نشان ندهد،! ❌مردم وقتی نگاه کنند که یک آقایی خیلی راحت، یک نفر را به صرف اختلاف نظر با خودش، نفی می کند، اسلام و تشیع او را زیر سوال می برد، چگونه درباره ما قضاوت خواهند کرد؟! ✳ وجود مقدس آقا امیرالمؤمنین می خواهد به ما بگوید نسبت به هم باشید، بد دیگران را نخواهید، برای دیگران دعا کنید هر چند دشمن شما باشد، داشته باشید و مهم اینکه اگر مصیبتی به آنها وارد شد یا گرفتاری برای آنها پیش آمد، به صرف اینکه بعضی از افکارش با شما موافق نیست، شماتتشان نکنید نه در لفظ، نه در برخورد و نه در قلم و نوشتار! 👈ما در این آداب و رعایت این آداب نسبت به دیگران اولی هستیم، ما هستیم، آنها باید از ما بیاموزند و لذا خیلی باید مواظب و باشیم! 🎙ایت اله علوی بروجردی در اغاز سال تحصیلی حوزه کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━
، ممدوح يا مذموم؟ 🛑قسمت هشتم: ، جاهلی و است 🔻تعصب اساس است. کفری که باعث می‌شود بسیاری از مردم، مانند دوران جاهلیت نسبت به پدران و قبیله‌ها یا احزاب طوایف و گروه‌های خود تعصب بورزند. تعصب، آنان را وا می‌دارد که نه از روی فکر و آگاهی بلکه از روی حالات روانی و خشم نسبت به کسانی که از آنان می‌خواهند در مسیری غیر از مسیر تعصب حرکت کنند، به تعصبات پدران و نیاکان خود بچسبند. 🔻تعصب به در موضوع تعصب می‌بینیم که خداوند متعال درباره گروهی از مردم می‌فرماید: «وَاتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لِّیَکُونُوا لَهُمْ عِزّاً» اینان روحیه برتری جویی دارند. فرقی ندارد که قدرت حاکمیت باشد یا ثروت یا هر قدرت دیگری. این قدرت باعث می‌شود که دیگران برای رسیدن به قدرت و عزت، دورشان را بگیرد. 👈از این رو مثل خداوند با ایشان برخورد می‌کنند و‌‌ همان طور که یک انسان از خدای خود می‌نماید و در برابر او خضوع و خشوع به خرج می‌دهد، چنین رفتاری را با اینان دارند. بنابراین به خاطر قدرتی که دارند، دیگران برایشان قائل می‌شوند. 🔻تعصب در جایی ندارد تعصب به قبیله، تعصب به خود، تعصب به ثروت، تعصب به قدرت و نظایر آن، تعصباتی هستند که در اسلام جایی ندارند. اسلام تعصب را چه به صورت کلی و چه به صورت جزئی قبول ندارد؛ از این رو از انسان می‌خواهد در تمام حرکت‌های خود، چه تلاش‌های عقلی و چه عملکردهای احساسی و عاطفی خود، بر اساس مفاهیم فکری و ارزش‌های معنوی و اخلاقی گام بردارد. این ارزش‌ها هستند که باعث می‌شود که انسان در رفتار با انسان‌های پیرامونی، انسانیت خود را حفظ نماید. 🔻از پیامبر خدا(ع) و ائمه(ع) احادیث بسیاری در باره تعصب وارد شده است. پیامبر خدا می‌فرماید: «لیس منّا من دعا إلى عصبیَّة؛ هر کس به تعصب دعوت کند، از ما نیست.» یعنی هر کس به نفع کسانی که شایستگی رهبری ندارند، ارزشمدار نیستند و مبانی فکری، معنوی و اخلاقی ندارند، دعوت به تعصب ورزیدن کند، مسلمان نیست. مبانی فکری، معنوی و اخلاقی باعث می‌شود که جامعه از ارزش‌های انسانی برخوردار شود. مشکل تعصب این است که به توجه ندارد. برایش مهم نیست که محتوا حق است یا باطل. بلکه فقط به مادیات می‌نگرد. تعصب قبیله ای به تعداد افراد قبیله نگاه می‌کند، ولی به باور‌ها ورویکردهای آن توجهی ندارد و برایش مهم نیست که قبیله در راه راست حرکت می‌کند یا راه انحرافی. 🔻حدیث ادامه می‌دهد: «ولیس منّا من قاتل على عصبیّة؛ و کسی که بر اساس تعصب ، از ما نیست.» هر کس بر اساس تعصب در کنار فرد، قبیله یا حزبی بجنگد، نه بر اساس ارزش‌هایی که توجیه گر جنگ باشند، یعنی قضیه عادلانه‌ای نباشد که بر اساس آن بجنگد، از ما نیست. «ولیس منّا من مات على عصبیّة؛ و کسی که بر تعصب بمیرد، از ما نیست.» زیرا انسان باید بر اساس ارزش‌هایی که اسباب رضایت الهی و نه خشم او را فراهم می‌کنند، زندگی خود را به پایان ببرد. 👈همچنین در حدیث دیگری از امام صادق(ع) می‌خوانیم: «پیامبر خدا فرمود: مَنْ تَعَصَّبَ أَوْ تُعُصِّبَ لَهُ فَقَدْ خَلَعَ رِبْقَةَ الْإِسْلَامِ مِنْ عُنُقِهِ؛ کسی که تعصب بورزد یا اینکه دیگران به نفع او تعصب بورزند، ریسمان ایمان را از گردن خویش باز کرده است.» اگر انسان نسبت به تعصب داشته باشد، کاری نداریم به اینکه این شخص چه ویژگی‌هایی دارد یا از دیگران بخواهد برای او تعصب بورزند، اما برای این کار خود دلیلی نداشته باشد یا اینکه از مردم بخواهد نسبت به او تعصب داشته باشند، بدون اینکه اندیشه درست و مفیدی به آنان ارائه دهد، معنای این کار این است که این انسان از خط ایمان خارج شده و در مسیر تعصب افتاده است. 🔻 کلام دیگری از امام علی بن حسین زین العابدین(ع) در تعریف وجود دارد. ایشان می‌فرماید: «الْعَصَبِیَّةُ الَّتِی یَأْثِمُ عَلَیْهَا صَاحِبُهَا أَنْ یَرَی الرَّجُلُ شِرَارَ قَوْمِهِ خَیْراً مِنْ خِیَارِ قَوْمٍ آخَرِینَ وَ لَیْسَ مِنَ الْعَصَبِیَّةِ أَنْ یُحِبَّ الرَّجُلُ قَوْمَهُ وَ لَکِنْ مِنَ الْعَصَبِیَّةِ أَنْ یُعِینَ قَوْمَهُ عَلَی الظُّلْمِ؛ تعصّبی که دارنده آن گناهکار شمرده می‌شود، این است که انسان، خود را از طوایف دیگر بهتر بداند [و به خاطر این تعصّب بدان را بر نیکان مقدّم دارد] و از تعصّب نیست که انسان به طایفه خود [علاقه و] محبّت داشته باشد؛ ولی تعصّب آن است که قومش را بر ظلم و ستم یاری دهد.» طبق این حدیث، تعصب ورزیدن این است که معیار برتری از دستت برود. بپنداری که بدان قوم خودت از خوبان اقوام دیگر بهترند. 🖍علامه سید محمد حسین فضل الله ترجمه:محمدجمعه امینی ادامه دارد @quranpuyan
⭕️‍ نگرانی از و دگم اندیشی و از توسعه اسلام در دنیا 🌹بمناسبت دوم ابان سالروز تولد محمدحسين بهشتي ✅️آیت الله بهشتی درباره “معرفت دینی” و “فقه” باورهایی دارد که اگر در “حوزه علمیه” نظریه پردازی شود و در “حکم رانی دینی” به اجراء گذاشته شود هیچ گاه ما چنین مشکلاتی که الان با آن مواجهیم ، مواجه نبودیم . ✅️ ما در “نداشتنِ” مانند شهید بهشتی اشتباه کردیم و گمان کردیم مانند بهشتی داریم و در پی بازشناسی آن شخصیت منحصر و تولید شخصیت هایی مانند او کم کاری کردیم و امروز مغبون هستیم! 💫در سوره رعد آمده ؛ ما از اطراف زمین کم می‌کنیم. امام صادق(ع) می‌فرمایند معنای آیه در مورد از دست دادن یک است. نتیجه میگیریم ؛ «دشمن در چه فکریه؟ ایران پر از بهشتیه»؛ از شعارهایی که واقعا شعار بود و یک درصد هم واقعیت در آن نیست. یک بهشتی هم نداریم تا چه رسد به «پر از بهشتی» 🔹️ شهید بهشتی به هر عنوان “ ” را باطل میدانست و بر این باور بود ؛ “اگر بخواهید مسلمان زیستن را تحمیل کنید مردم بر علیه این تحمیل میکنند‌.” 🔹️ آیت الله بهشتی برای اجتهاد و بعد مرجعیت فقه و معرفت فقهی کافی نمیدانست و تصریح می کرد؛ “شناخت فقه؛ نیست ، اجتهاد بر اساس « » است.” 🔹️ وی به نزدیکی رفتاری و اخلاقیِ عالمان و فقیهان به رفتار و سخت نگران بود و مرید و را دریچه ورودی به طاغوت و طغیان دانسته و بر این باور بود ؛ 🔻🔻«کار عالم دین و نیست». و به صراحت نوشت ؛ ❌❌«عالمان دین به طاغوت‌ها خیلی نزدیکترند تا به انسان‌های روشن و سازنده! چون مردم ما . 👈👈ما باید مردم را بیدار و از طاغوت‌پروری جدا کنیم». 🔹️ آیت الله بهشتی در عین روحیه تعبدی که به احکام قطعی دین داشت و چه بسا خود او بشخصه احتیاطات دینی را ارج می نهاد ، اما از دامن گیر شدنِ جامعه به و اعلام پشت سر همِ ، حرام ، حرام .. سخت نگران بود چون رواج احتیاطات در جامعه را باعث بی دینی جامعه میدانست ↩️و اینکه بعضی فکر می‌کنند اگر احتیاطات فقه را زیاد و مردم را مکلف کنند، سطح دینداری جامعه بالا رفته باشد را بکلی قبول نداشت. حرف آقای بهشتی این است ؛ 🔻“اگر شما غیرضروری را به جامعه تزریق کردید، این جامعه به گرایش پیدا میکنند. علمای یهود یک سلسله داشتند که از آن خشونت و خشکی ایجاد شد.” 🔹️ عالم دینی به فراگرفتن چهار مسئله حلال و حرام و دانستن مقداری قرآن و حدیث نیست ، عالم دینی و خصوصا فقیهان موظف به توسعه اندیشه و توسعه آگاهی پیرامون خود است . او که بخشی از دنیای غرب را دیده بود ، خرسند بود که ظرفیت توسعه دینی اسلام در دنیا بیش از مسیحیت وجود دارد و در این رابطه تصریح می نمود ؛ 👈 “توسعه به اعتراف کلیسا طبیعی‌ترین توسعه دینی در دنیا است” در اینجاست که اگر عالمان دینی همراه با این در جهان امروز نباشند ، حتما بیرون از منظومه فکری دنیای اسلام قرار گرفته و دیگرانی که شرائط لازم برای رهبری جهان اسلام را ندارند پیش قدم میشوند 🎙استاد هادي سروش قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
🌱🌱 با گراميداشت ياد مفسر بزرگ معاصر : مفاسد تباه‌کننده بیش از هزینه‌های مبارزه برای رهایی از آن است. 🔻نباید تردید داشت که: پیکری است که روح آن زنده کردن و نابودکردن است و هرگز چنین آئینی اجازه نمی‌دهد که ستمگران بر مردم و سلطه پیدا کرده و بر مردم ظلم کنند. و در حالی که راهی برای تغییر و امور وجود دارد، 🔻🔻اسلام اجازه در برابر اهل طغیان و تجاوز و از آنان را نمی‌دهد. 👈و نباید از عوارض مقاومت در برابر نگران بود زیرا امروزه در علوم اجتماعی به اثبات رسیده است که: آثار ویرانگر حاکمان و زورگویی آنان، بسیار خطرناک تر از آثار مخرب بی نظمی ها و درگیری‌هایی است که در مسیر وادار کردن آنها به عدالت و احیای حقوق مردم اتفاق می‌افتد. 📚(تفسیر المیزان. ج ۱۵. ص۱۵۸) 🛑🛑 حفظ ظاهر حكومت ديني مستبد تحت عنوان مصحلت حفظ وحدت، نابودي حقيقت دين است. 🛑🛑ضروری است ساحت شرع را از تایید به نام دين، منزه نمود. 👈امروزه در علوم اجتماعی تبیین شده است: 🌱🔻هیچ ملت رشید و خردمندی حاضر به قبول و تایید -- که قوانین جامعه را زیر پا می‌گذارد-- نیست و 👈ضروری است که ساحت شرع مقدس را از چنین پیرایه ای منزه دانسته و تایید دیکتاتوری را به او نسبت ندهیم. 👈و این نظر که چنین حکومتی را برای حفظ وحدت درجامعه و جلوگیری از اختلاف و تشتت داخلی باید حفظ کرد و این مصلحت مهم تر از احکام و حقوق دیگری است که تضییع می‌شود و می‌توان از آنها چشم پوشی کرد، در واقع به معنای آن است که برای حفظ ظاهر و پوسته دین و برای نگهداشتن نام ، مجاز باشیم حقیقت دین را نابود کنیم! 📚(تفسیر المیزان. ج۱۵. ص۳۹۲) جهت مطالعه سایر نظرات اجتماعی علامه کلیک کنید http://quranpuyan.com/yaf_postst3878_shnyy-b-dydghhy-fqhy--tfsyry--sysy-w-jtmy-w-Hkwmty-lmh-TbTbyy.aspx کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━
شماره 125 سوره صفحه_58 ⚛ و كه سعي در و دارند، خودشان هم باورميكنند و منحرف تر ميشوند 🔸وَدَّتْ طائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ لَوْ يُضِلُّونَكُمْ وَ ما يُضِلُّونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَ ما يَشْعُرُونَ 69/آل‌عمران‌ 🌱گروهى از اهل كتاب دوست دارند كه شما را گمراه كنند، ولى جز خودشان را گمراه نمى‌كنند و (اين را) نمى‌فهمند. 🔻 براى دور ساختن تازه مسلمانان از اسلام، از هیچگونه کوشش فروگذار نبودند، و حتى در یاران مخصوص پیامبر(صلى الله علیه وآله) چنین طمعى داشتند که: بتوانند آنها را از بازگردانند، به گفته قرآن در ادامه این آیه، آنها تنها خودشان را گمراه مى کنند و نمى فهمند (وَ ما یُضِلُّونَ إِلاّ أَنْفُسَهُمْ وَ ما یَشْعُرُونَ). 👈 زیرا آنها با و نسبت دادن خلاف ها به اسلام و پیامبر(صلى الله علیه وآله) روح بدبینى را در روح خود پرورش مى دادند; زیرا کسى که در صدد عیب جویى و خرده گیرى است، نقطه هاى قوت را نمى بیند و گاه بر اثر تعصب و لجاجت، نقاط نورانى و قوت در نظرش تاریک و منفى جلوه مى کند، و به همین دلیل، روز به روز بیشتر از حق فاصله مى گیرد. 🔻جمله وَ ما یَشْعُرُونَ: آنها متوجه نیستند و نمى فهمند گویا اشاره به همین نکته روانى است که انسان ناخودآگاه تحت تأثیر سخنان خویش است. و به هنگامى که سعى دارد دیگران را با سفسطه، دروغ و تهمت گمراه کند خودش از آثار آن بر کنار نخواهد بود و این خلاف گوئى ها کم کم در روح و جان او چنان اثر مى گذارد که به صورت یک عقیده راسخ در مى آید، و آنها را باور مى کند و براى همیشه گمراه مى شود. 📚تفسير نمونه ┄═❁🍃❈ کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
: فهم او از دين مستند به قران بود ✅فهم از ، بود و در نتیجه با آن تفکر عمیق و صلابت و قدرت ذهنی و طهارت نفسانی گام‌های استواری برداشت. ♦وی در بحث و به این نکته توجه کرد که برخی عناصر دین اختصاص به زمان و مکان خاصی ندارد، ولی برخی عناصر رنگ و بوی زمان و مکان دارد و ما باید اینها را از هم تفکیک کنیم و ببینیم چه چیزی جهانشمول و فراموقعیتی است. 💫همچنین توجه می‌کرد که مخصوص همه و و سعی کرد قرآن را به گونه‌ای تفسیر کند که همیشه قابل استفاده باشد و فهم جهانشمولی از اسلام این قابلیت را در تفکرش ایجاد کرد که تفکر وی مختص زمان و مکان خاصی نباشد و در تمامی دوره‌ها قابل ارجاع باشد و همین امر سبب شد تا تفسیرش از سوی مجموعه‌های غیرشیعه هم مورد توجه قرار بگیرد. 🟢 فهم علامه از دین مستند به قرآن است و وقتی قرآن فرموده: «وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى کَثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلًا» معنایش این است که بنی‌آدم به اعتبار اینکه انسان هستند یک نوع دارند، ولی این مانع آن نیست که یک فرد ممکن است کارهایی را انجام دهد که خود را از این مرتبه تنزل دهد و مستوجب مجازات‌هایی در آخرت و دنیا شود؛ مد نظر علامه برخاسته از قرآن است، 🔻علامه به این نکته توجه می‌کرد که افکار و اندیشه‌هایی از به سمت جامعه ما می‌آید و جوانان با آن مواجه می‌شوند و باید پاسخی منطقی و معقول برای آن ارائه دهیم و به همین دلیل به فلسفه روی آورد و وقتی به ایشان معترض شدند، علامه فرمودند فلسفه امروز باید به صحنه بیاید و عرضه شود و کتاب روش محصول برخی جلسات ایشان بود. ایشان کسانی مانند شهید مطهری و بزرگان دیگری را تربیت کردند که منشأ آثار و برکاتی شدند. البته چون علامه ظاهرا زبان انگلیسی یا فرانسوی و… نمی‌دانست در جلسات با برخی افراد مانند هانری کربن، تلاش کرد که را به درستی و دقیق بفهمد و این موضوع خیلی مهم است؛ مثلا کسانی هگل را نقد کرده‌اند، ولی تفکر و اندیشه او را درست نفهمیده‌اند و مورد نقد شهید مطهری قرار گرفته‌اند. آقای مطهری در مورد هگل توضیح می‌دهد و معلوم است که اندیشه او را فهمیده است و نقد می‌کند. ✅ توانست بیانی منطقی در نقد مکاتب شایع آن دوره ارائه کند؛ باید به این نکته توجه کنیم که در آن زمان تفکراتی از غرب به کشور آمده بود و کسانی مانند علامه طباطبایی و شهید مطهری و دیگران با فهم دقیق و درست به نقد آن پرداختند، ولی اینها مخصوص آن زمان بود و امروز تفکرات جدیدی از غرب آمده است و اقتضا می‌کند که در حوزه کسانی به درستی این تفکرات را بشناسند و با مبانی کلامی، تفسیری و فلسفی به نقد آنها بپردازند. 🔻متاسفانه برخی مواقع، ناقد حرف و اندیشه غربی‌ها را درست نفهمیده و چیزی را که نقد می‌کند یک جریان فکری قوی در غرب نیست و این مضر است، زیرا این تفکر را ثابت می‌کند که حوزه از افکار و اندیشه‌های غربی فهم دقیقی ندارد و نقدهای نادرستی دارد، ولی علامه به این ضرورت توجه و از خودگذشتگی کرد، 👈زیرا مسیر مرجعیت را رها کرد و وارد یک وادی‌ شد که رهرو چندانی نداشت و هزینه آن را پرداخت و با وجود اعتراض‌ها مقاومت کرد و آثار و برکات آن را هم دیدیم. 💢برخی کتب علامه مورد توجه غیرمسلمین بوده است. بنده با برخی از این افراد برخورد کرده‌ام؛ از جمله یک اندیشمند آلمانی که به ایشان گفتم این آثار علامه برای شما سنگین نیست؟ و او گفت در بین همه کتاب‌هایی که به من معرفی شده این کتاب بهتر از همه است. 🔻🔻اتقان علمی و علامه باعث جذب دیگران می‌شود. کاری که علامه در زمینه و کرد اثرگذار بود و سبب شد که در حوزه تفسیر از حالت بیرون بیاید و قرآن را به صحنه تفکر اسلامی و زندگی مسلمین آوردند و سبب شدند که شاگردانش هم وارد این عرصه شوند و کتب مختلف تفسیری بعد از وفاتش منتشر شد. 🖋برگرفته از گفتگوي آیت‌الله مهدی هادوی تهرانی،با سايت انديشه ما کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
شماره 143 سوره صفحه_63 🌹🌱 چگونه باعث شد؟ 🔸اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً وَ كُنْتُمْ عَلى‌ شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْها كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آياتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ‌ «103 ال عمران » 🌱نعمت خدا را بر خود ياد كنيد، آنگاه كه دشمنان يكديگر بوديد، پس خداوند ميان دلهايتان الفت انداخت ودر سايه نعمت او برادران يكديگر شديد، و بر لب پرتگاهى از آتش بوديد، پس شما را از آن نجات داد. اين گونه خداوند آيات خود را براى شما بيان مى‌كند، شايد هدايت شويد. ✨ایه، اشارة گذرايي است به ، و ٪غارت ريشه‌دار و تمام نشدني ميان قبايل عرب، عقيدتي در پرستش بُت‌ها و دلبستن به شفاعت آنان در مصايب دنيايي كه با ظهور پيامبر اسلام و ريسمان نجات بخشي كه بر كشتي شكستگان درياي گمراهي نازل شد، دشمنان ديروز، كه در معرض سقوط در پرتگاه آتش بودند، به برادراني دست در دست هم تبديل شدند. اعتراف مورخان و دانشمندان اهمیت موضوع فوق (وحدت و برادرى در میان قبائل کینه توز عرب) از نظر دانشمندان و مورخان، حتى دانشمندان و مورخان غیر مسلمان مخفى نمانده و همگى با اعجاب فراوان از آن یاد کرده اند، به عنوان نمونه: 👈 جان دیون پورت دانشمند معروف انگلیسى مى نویسد: ...محمّد یک نفر عرب ساده، قبائل پراکنده کوچک، برهنه و گرسنه کشور خودش را مبدل به یک جامعه فشرده و با انضباط نمود و در میان ملل روى زمین آنها را با صفات و اخلاق تازه اى معرفى کرد، و در کمتر از سى سال، این طرز و روش، امپراطور قسطنطنیه را مغلوب کرد، و سلاطین ایران را از بین برد. سوریه و بین النهرین و مصر را تسخیر کرد و دامنه فتوحاتش را از اقیانوس اطلس تا کرانه دریاى خزر و تا رود سیحون بسط داد . 👈 توماس کارل مى گوید: خداوند را به وسیله اسلام از ها به سوى ها هدایت فرمود، از ملت خموش و راکدى که نه صدائى از آن مى آمد و نه حرکتى محسوس بود، ملتى به وجود آورد که از گمنامى به سوى شهرت، از سستى به سوى بیدارى، از پستى به سوى فراز، و از عجز و ناتوانى به سوى نیرومندى سوق داده شده، نورشان از چهار سوى جهان مى تابید. از اعلان اسلام یک قرن بیشتر نگذشته بود که مسلمانان یک پا در هندوستان و پاى دیگرى در اندلس نهادند و بالاخره در همین مدت کوتاه اسلام بر نصف دنیا نورافشانى مى کرد . 👈 دکتر گوستاو لوبون به این حقیقت چنین اعتراف کرده است: ...تا زمان این حادثه حیرت انگیز، یعنى که دفعتاً نژاد عرب را به لباس جهانگیرى و خلاق معانى به ما نشان داد، هیچیک از قسمت هاى عربستان نه جزء تاریخ تمدن شمرده مى شد و نه از حیث علم یا مذهب نشانى از آن بود . 🖍 و سیاستمدار فقید در این باره مى نویسد: ... و داستان این که چگونه به سرعت در آسیا و اروپا و افریقاتوسعه یافتند و فرهنگ و تمدن عالى و بزرگى را به وجود آوردند یکى از بشرى مى باشد، نیرو و فکر تازه اى که عربها را بیدار ساخت و ایشان را از اعتماد بنفس و قدرت سرشار ساخت اسلام بود... . 📚تفسیر نمونه ┄═❁🍃❈ کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛