#مطهرات و #نجاسات
💠مروري بر دلايل و فتاواي متمايز آيت الله صادقي تهراني
🛑قسمت چهارم:
⭕️ نه #كافر نجس است ؛ نه #اهل_كتاب و نه #مسكرات
↩️مسألهى 47- در ميان نجاساتى كه در كتب فقهيه و رساله هاى عمليه ياد شده درباره شراب به تمامى اقسامش و كافران به تمامى اقسامشان نيز، آقايان هيچگونه دليل قانع كننده اى براى نجاست عينى اين دو نداشته و ندارند.
🔻و «رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ» درباره شراب، به قرينه «مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ» كه آن را عمل شيطانى خوانده، و نيز «ميسر و انصاب و ازلام» كه با «خمر» در آيه مائدة «رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» معرفى شده، «رجس» را از #نجاست_جسمى عينى به #نجاسات_عملى و #معنوى منصرف مى سازد.
✳بنابراين تمامى مست كننده ها تا چه رسد به كشنده ها مانند الكل صنعتى و غيرصنعتى پاك هستند .
و آب انگور و خرماى ثلثان نشده هم اگر مست كننده نباشد پاك و حلال است.
🔹👈و درباره #اهل_كتاب آيه (5) مائدة «وَ طَعامُ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ حِلٌّ لَكُمْ» به كلى غذاى اهل كتاب را بر ما حلال كرده، مگر آن غذاهايى كه نجس اند مانند گوشت خوك و يا ذبيحه هاى غير شرعى آنها، و يا پاك اند ولكن خوردن آنها حرام است مانند شراب، كه اينها كلًا حرام مىباشند: چه از كافر باشد يا از مسلمان، و پيداست كه بيشتر غذاهاى آنان مرطوب و طبعاً دست خورده مى باشند، و اكنون هم كه با وسايل جديد غذا پخته مىشود بالاخره كمتر ممكن است دستنخورده آماده شوند، و اگر اهل كتاب نجس العين باشند چگونه اين قاعده درست خواهد بود كه غذاى اهل كتاب براى شما حلال است.
🔺از روايات نيز نجاست عينى آنان برنمى آيد، و اگر هم دلالتى بر نجاست عينى آنها مى داشت در برابر نص اين آيه شريفه و رواياتى ديگر- كه بيشتر هم هست- ناچيز و غيرقابل اعتناء بود. و اختصاص طهارت به طعام اهل كتاب- و نه تمامى كافران- براين مبنا است كه كتابيان براساس كتابهاى وحيانى هرگز طعام #نجس يا متنجس را نمىخورند، ولى ساير كفار- اعم از مشركان و ملحدان- هيچگونه خوراكى را حرام نمىدانند. و اين خود منافاتى با طهارت ذاتيشان ندارد.
↩️و نيز درباره #مشركان چنانكه گذشت «إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرامَ بَعْدَ عامِهِمْ هذا» (سوره توبه، آيهى 28) «مشركان فقط نجس مىباشند پس نبايد به مسجدالحرام نزديك شوند» اين نجاست به مناسبت «الْمُشْرِكُونَ» در رابطه با ارواح و #عقايد و اخلاق و اعمالشان است و نه #بدنهاشان ،
👈كه صفت شرك در اختصاص روح و عقيده قلبى و كارهاى شرك آلود آنها است، نه بدنى، كه #بدن هرگز نه موحد است و نه مشرك بلكه بدن موحد با مشرك از هر نظر يكسان است.
📚رساله توضيح المسائل نوين، ص:55
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━
از #روزه_فقهی تا #روزه_اخلاقی_معنوی
🛑قسمت سوم:
⭕️معادل شدن #اسلام با #فقه_اصغر، #انحرافي عظيم
❓❓سئوال اين بود كه آیا با #روزه_فقهی آن مقام #پارسایی که در قرآن مجید هدف روزه ذکر شده بود حاصل می شود؟
گفته شد كه هیچ یک از مواردی که پیامبر(ص) به عنوان #مبطل روزه بیان فرمودند با مبطلاتی که در فقه آمده است منطبق نیست و بيان شد اين امر منحصر به روزه نيست و در ساير عبادات مانند نماز هم مشاهده ميشود.
در واقع باید گفت که هر خاصیت و نتیجه و ثمره ای برای هر عبادت وجود داشته باشد، حتما آن نتیجه از آنِ روح آن عبادت است و نه بدن آن. این در حالی است که فقه متکفل درست کردن بدن اعمال عبادی است و درباره روح آن ها باید در جای دیگری بحث شود. اما جای آن کجاست؟
#فقه در ابتدا معنای دیگری داشت و این کلمه در آیات و روایات معنای متداول امروزی را ندارد. امروزه کلمه فقه به معنای علمی است که به استنباط و بیان احکام عملی فرعی می پردازد، اما این واژه در معنای اولیه آن و نیز در متون اصلی اسلامی به معنای اسلام شناسی است که شناخت همه ابعاد دین را در بر می گیرد.
👈 در واقع فقه در معنای اولیه آن دو شاخه اصلی داشت که
↩️یکی #فقه_اکبر خوانده می شد و
↩️دیگری #فقه_اصغر که این دومی همان فقه به معنای امروزی آن است.
در واقع فقه معنای اولیه خود را از دست داده و مساوی با فقه اصغر گردیده است. فقه اصغر به جسم و بدن عبادت می پردازد و برای بحث از روح آن باید سراغ فقه اکبر رفت.
در اینجا لازم است به این نکته اشاره کنیم که مساوی کردن اسلام با فقه به معنای امروزی آن، یعنی همان فقه اصغر، انحرافی بس عظیم است و در واقع به معنای این است که اسلام روح خود را از دست بدهد و تنها جسم و بدن آن باقی بماند.
#فقه_اصغر دو بخش دارد
↩️یکی #عبادیات و
↩️دیگری #احکام_اجتماعی. سقف هدف و دستاورد هر دو بخش فقه #عدالت است. اما عدالت به دو معنا به کار می رود که یکی #مضیق تر و دیگری #موسع تر است. عدالت در یک معنا در مقابل ظلم است و در معنای دیگر در مقابل فسق قرار دارد. در واقع این معنای دوم گسترده تر است، چرا که هم در مقابل ظلم به نفس است و هم ظلم به غیر. ولی معنای اول تنها مقابل ظلم به غیر است.
👈هدف نهایی بخش اجتماعی فقه عدالت در مقابل ظلم به دیگران است. پیشتر در نوشتاری تحت عنوان « آرمان دین ، عروج به قله اخلاق» به این بخش پرداخته شد و بیان شد که در واقع این عدالت کف است اما قله کمال انسانی بسیار فراتر از این است.
👌همین نکته درباره بخش عبادیات فقه نیز صادق است. این بخش انسان را از فسق بیرون می آورد. نهایت کاری که این بخش انجام می دهد این است که بدن و پیکر بی روح عبادات را درست می کند.
اما باید توجه داشت که اصل دین و همه نقش و کارکرد آن و نیز نقش و کارکرد اجزاء آن به روح آن است و نه به بدن و منحصر کردن دین در فقه به معنای گرفتن #روح از آن و به معنای گرفتن همه نقش و کارکرد آن است.
⭕️حتی اگر دین را مساوی فقه نکنیم ولی بخش عمده یا اصلی آن را فقه بدانیم باز دچار خطایی فاحش و انحرافی عظیم گشته ایم.
البته نکته ای دیگر وجود دارد و آن اینکه جدا شدن فقه اصغر از فقه اکبر به معنای جدا شدن شاخه از تنه بوده است. فقه اصغر اگر منطبق بر فقه اکبر نباشد و برگرفته از آن نباشد در واقع بی ریشه و ناسازگار با اصل و تنه است. برای مثال در فقه اکبر از این بحث می شود که خدا عادل است و هیچ حکم و دستوری ظالمانه ندارد. آیا فقیهی می تواند مطابق یک روایت ظنی فتوایی دهد و حکمی برداشت کند که با عدالت خدا ناسازگار باشد؟
به هر حال توقف در فقه اصغر به معنای توقف در مقدمه است. فقه اصغر تنها سکوی پرواز را فراهم می کند. نماز و روزه و دیگر عبادیات در شکل فقهی آنها هیچ یک از آثار و نتایج گفته شده را ندارد.
🌱 این علم وظیفه اش ساختن #بدن و #جسم است و #روح را باید از جای دیگر گرفت. #پرواز به #ملکوتِ معنا و قله اخلاق هر چند به سکوی فقه نیازمند است، اما فراتر از آن است.
🌱🖌این نوشتار را با سخن خداوند متعال آغاز کردیم که می فرمود #روزه برای ایجاد #پرهیزگاری و #پارسایی #واجب شده است. سخنی از رسول خدا(ص) پایان بخش آن است: اگر چندان نماز بخوانید که چون چله کمان شوید، و چندان روزه بگیرید که مانند کمان گردید، خداوند از شما نپذیرد مگر با پارسایی
📚( بحار، ج ۸۴، ص۲۵۸).
💫پایان
🖌دكتر عبدالرحيم سليماني
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛