eitaa logo
قران پویان
455 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
692 ویدیو
615 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
در واقعه تاریخی قسمت سی و پنج تحریفات معنوی از کتاب ✅دو نقطه ضعف مردم در مجالس عزاداری یادم هست در فریمان خودمان، سالهای اولی كه من از قم می آمدم و به آنجا می رفتم و گاهی منبر می رفتم، آمده بودیم مشهد، روضه خوان قهاری بود كه در مشهد خیلی معروف بود. شبی ما در مسجد گوهرشاد در یكی از شبستانها رفته بودیم پای ی او و یكی از هم ولایتی های ما هم آنجا بود. یك روضه ی صد در صد دروغی آنجا خواند، خودش هم گفت از بزرگان شنیدم (به قول مرحوم آیتی نگو از بزرگان، بگو از دروغگویان، مگر مقصود «از بزرگان دروغگویان» باشد) چون خودش می فهمید كه این در هیچ كتابی نیست.😶 آمد یك بچه ای برای امام حسین درست كرد كه چنین بچه ای امام حسین نداشته است. گفت طفلی امام حسین داشتند كه جزء اسرا بود.🤔 یكی از لشكریان عمر سعد، خودش سوار بود و طنابی به گردن این طفل بسته بود و او را با زور شلاق می آوردند و می كشیدند. او سرگرم رفتن بود و این طفل مجبور به دویدن. یك وقت متوجه شد كه این طناب فشار آورده و سنگینی می كند. بعد متوجه شدند كه این طفل خفه شده است. این را گفت و وا ویلایی بپاشد.😫 وقتی كه آمدیم بیرون، یادم است آن هم ولایتی من آمد به من توصیه كرد گفت آقا جان بیایید پای این منبرها، از این روضه ها یاد بگیرید، اینها را برای مردم بخوانید! .😧 حال، این، نقطه ی مردم عوام است. با این نقطه ی ضعف چه باید كرد؟ آیا باید از این نقطه ی ضعف مردم استفاده كرد؟ باید بهره برداری كرد؟ باید سوارشان شد؟ باید مثل تاج گفت حالا كه اینها احمقند من از همین حماقتشان استفاده می كنم؟ نه، بزرگترین و وظیفه ی علما با نقاط ضعف اجتماع است. این است كه پیغمبر اكرم فرمود: 🌺«اِذا ظَهَرَتِ الْبِدَعُ فی اُمَّتی فَلْیُظْهِرِ الْعالِمُ عِلْمَهُ وَ اِلاّ فَعَلَیْهِ لَعْنَةُ اللّهِ»🌺  🍃آنجا كه و دروغها ظاهر می شود، آنجا كه چیزهایی ظاهر می شود كه در دین نیست، مسائلی پیدا می شود كه من نگفته ام، بر عهده ی دانایان است كه را بگویند و لو مردم خوششان نمی آید. آن كسی كه كتمان می كند، لعنت خدا بر او باد.🍃 بالاتر از این را خود قرآن كریم فرموده است: 🍀 «إِنَّ اَلَّذِینَ یَكْتُمُونَ ما أَنْزَلْنا مِنَ اَلْبَیِّناتِ وَ اَلْهُدی مِنْ بَعْدِ ما بَیَّنّاهُ لِلنّاسِ فِی اَلْكِتابِ أُولئِكَ یَلْعَنُهُمُ اَللّهُ وَ یَلْعَنُهُمُ اَللاّعِنُونَ»🍀 🌟 آن دانایانی كه حقایقی را ما گفته ایم و آنها می دانند، ولی كتمان می كنند، می پوشانند، اظهار نمی كنند، لعنت خدا بر آنها و لعنت هر لعنت كننده ای بر آنها باد.🌟 من در مقاله ی «ختم نبوت» نوشتم وظیفه ی علما در دوره ی ختم نبوت مبارزه با است و خوشبختانه ابزار این كار هم در دست است و بازهم خوشبختانه هستند و بوده اند در میان علما افرادی كه با این نقاط ضعف مبارزه كرده اند. كتاب لؤلؤ و مرجان كه من در همین موضوع حادثه عاشورا در آن سه شب نام می بردم از مرحوم حاجی نوری (رضوان اللّه علیه) ، درست یك قیام به وظیفه ی بسیار مقدسی است كه این مرد بزرگ كرده است، مصداق قسمت اول این حدیث است كه «اِذا ظَهَرَتِ الْبِدَعُ فَلْیُظْهِرِ الْعالِمُ عِلْمَهُ» . در این طور موارد وظیفه ی علماست كه حقایق را بدون پرده به مردم بگویند و لو مردم خوششان نمی آید. وظیفه ی علماست كه با اكاذیب مبارزه كنند و مشت دروغگویان را باز كنند.💥💥 @ quranpuyan
در _كربلا قسمت سی و شش تحریفات معنوی از کتاب ✅جرح راوی می دانید كه حرام است، چه غیبت زنده باشد و چه غیبت مرده. ولی غیبت یك مواردی دارد كه استثنا شده است (موارد استثنائی) . یكی از موارد استثنای غیبت كه همه ی علمای بزرگ مرتكب این غیبت شده اند و این غیبت را لازم می دانند بلكه احیاناً واجب می دانند و غیبت واجب است آن چیزی است كه «جرح راوی» می نامند. یك كسی حدیث روایت می كند، از پیغمبر حدیث روایت می كند، از امام حدیث روایت می كند، آیا شما فوراً باید قبول كنید؟ 🤔 نه، باید تحقیق كنید كه این چگونه آدمی است؟ راستگوست یا دروغگو؟ اگر در زندگی او یك نقطه ی ضعفی- عیبی، نقصی، دروغی، فسقی- را كشف كردید، اینجا بر شما نه تنها جایز است، بلكه لازم است در متن كتابها این آدم را رسوا كنید. بگویید فلان كس، مثلاً اسحاق بن احمری نهاوندی، كه فلان روایت را مثلاً روایت شهربانو را و لو در كافی نقل كرده است، یك آدم جعّال و وضّاع و دروغگویی بوده است. او را در مقابل تاریخ باید رسوا كنید. این كار اسمش «جرح» است. با اینكه غیبت و بدگویی است و غیبت و بدگویی نه از مرده جایز است و نه از زنده، ولی در اینجا كه پای و قلب است باید شما دروغگو را رسوا كنید.😒 یك عالِم ممكن است در یك قسمت، بزرگ هم باشد. ملا حسین كاشفی است، خیلی مرد ملاّیی هم بوده است، اما روضة الشهداء او پر از دروغ است. به همه دروغ بسته است حتی به ابن زیاد و عمر سعد. كتابش مملوّ از دروغ است. 🙊می گوید ابن زیاد پنجاه خروار زر سرخ به عمر سعد داد كه آمد قضیه ی كربلا را قبول كرد. خوب، هر كه بشنود می گوید پس عمر سعد خیلی هم تقصیر نداشته، پنجاه خروار طلا را به هركس بدهند دست به این كار می زند. 😶 ملاّ آقای دربندی واقعاً نسبت به امام حسین علیه السلام مرد مخلصی بوده، و می گوید واقعاً طوری بود كه هر وقت نام امام حسین را می شنید اشكش جاری می شد.😭😭 كتابی نوشته است به نام «خزائن» . یك دوره فقه است، چاپ هم شده است. او معاصر با صاحب جواهر است. به صاحب جواهر گفت اسم كتاب ما چیست؟ گفت «جواهر» . گفت از این جواهر شما در خزائن مابسیار است. اما به همان نشانی كه جواهر تا به حال شاید ده چاپ شده است و هیچ نیست كه از این كتاب استفاده نكند و خودش را نیازمند به این كتاب نبیند، و كتاب خزائن یك دوره كه چاپ شد دیگر احدی به سراغش نرفت و قیمتش با اینكه كتاب هزار صفحه ای است شاید همان قیمت كاغذش بیشتر نیست، [این سخن او واقعیت ندارد. ] به هر حال این مرد با اینكه مرد عالمی است، ولی اسرار الشهادة نوشته كه بكلی حادثه ی كربلا را تحریف، قلب، زیرورو، بی خاصیت و بی اثر كرده است. كتابش- سراسر نمی شود گفت، چون لابلای آن [سخن راست ] پیدا می شود؛😏 انبار كاه هم چند تا گندم در آن پیدا می شود- [مملوّ از] دروغ است. حالا به خاطر اینكه او یك عالم بوده، باتقوا بوده، مخلص امام حسین بوده است، دیگر ما درباره اش سكوت كنیم؟ حاجی نوری نباید درباره ی اسرار الشهاده ی او اظهار نظر كند، نباید مدرك اسرار الشهادة را بگوید كه یك كتاب بی سروتهی بود، نه اول داشت و نه آخر، فقط در حاشیه اش نوشته بودند تألیف فلان عالم جبل عاملی، رفتیم گشتیم آن عالم اصلاً چنین كتابی نداشت، متن كتاب را هم نگاه كردیم پر از دروغ بود، ولی این مرد عالم خیال كرد این كتاب یك كتاب درستی است، برداشت همه ی آن را در كتاب خودش نقل كرد؟ ! . این جرح است. پس باید جرح بشود. این وظیفه ی عالم است. از خداوند تبارك و تعالی توفیق می خواهیم كه دلهای همه را به حق و حقیقت رهبری بفرماید، گناهانی كه از طریق یا غیر تحریف مرتكب شده ایم بر ما ببخشاید، به ما توفیق بدهد كه این وظیفه و رسالتی را كه در این زمینه داریم به خوبی انجام بدهیم. پایان. https://telegram.me/quranpuyan
♻️♻️♻️ در کلام 💢✨💢✨💢✨💢✨💢✨💢 ✅ قرآن،کتابی محافظت شده از جانب خدا و بدون است. 🔹سوره که نخستین آیه آن با توصیف قرآن شروع میشود ،در آیه ۹ به و محافظت آن از جانب خدا پرداخته است. بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ به نام خداوند رحمتگر مهربان الَرَ تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ وَقُرْآنٍ مُّبِينٍ ﴿۱﴾ فولادوند: الف لام راء اين است آيات كتاب [آسمانى] و قرآن روشنگر إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ ﴿۹﴾ فولادوند: بى ‏ترديد ما اين قرآن را به تدريج نازل كرده‏ ايم و قطعا نگهبان آن خواهيم بود مکارم: ما قرآن را نازل كرديم، و ما بطور قطع آن را پاسداري مي‏كنيم. https://goo.gl/7Jt6ua 💢✨💢✨💢✨💢✨💢✨💢 ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
✳️ : ❓❓مقصود از عدم قران چيست؟ دلايل عدم تحريف آن كدامند؟ 🔴 قسمت اول: 🔶 که نخستین آیه ان با توصیف شروع میشود ،در آیه 9 به انزال و ان از جانب خدا پرداخته است. 🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ 🔶 الَرَ تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ وَقُرْآنٍ مُّبِينٍ ﴿۱﴾ فولادوند: الف لام راء اين است آيات كتاب [آسمانى] و قرآن روشنگر 🔶إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ ﴿۹﴾ فولادوند: بى ‏ترديد ما اين قرآن را به تدريج نازل كرده‏ ايم و قطعا نگهبان آن خواهيم بود 👌علامه طباطبايي در تفسير اين آيات اينگونه نگاشته است: " ذكرى است زنده و جاودانى و از زوال و فراموشى و مصون از زيادتى كه ذكر بودنش باطل شود و از نقصى كه باز اين اثرش را از دست دهد و مصون است از جابجا شدن آياتش ، بطورى كه ديگر ذكر و مبين حقايق معارفش نباشد. 👈پس آيه شريفه ، دلالت بر مصونيت قرآن از نيز مى كند، چه تحريف به معناى دستبرد در آن به زياد كردن و چه به كم كردن و چه به جابجا نمودن ، چون و همانطور كه خود خداى تعالى الى الابد هست ذكرش نيز هست . 👈و نظير آيه مورد بحث در دلالت بر اينكه كتاب عزيز قرآن همواره به حفظ خدايى محفوظ از هر نوع تحريف و تصرف مي باشد و اين مصونيت به جهت اين است كه ذكر خداست ، آيه ((ان الذين كفروا بالذكر لما جاءهم و انه لكتاب عزيز لا ياتيه الباطل من بين يديه و لا من خلفه تنزيل من حكيم حميد)) مى باشد. 👈پس از آنچه گذشت اين معنا به دست آمد كه : كه خداى تعالى بر پيغمبر گراميش (صلى الله عليه و آله و سلم ) نازل كرده و آن را به وصف ذكر توصيف نموده به همان نحو كه نازل شده ، به حفظ الهى خواهد بود و خدا نخواهد گذاشت كه دستخوش زياده و و تغيير شود." 💫💫ادامه دارد https://v.ht/tahrif https://telegram.me/quranpuyan
✳️🔶 : ❓مقصود از عدم قران چيست؟ دلايل عدم تحريف آن كدامند؟ 🛑 قسمت دوم: إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ ﴿۹﴾ فولادوند: بى ‏ترديد ما اين قرآن را به تدريج نازل كرده‏ ايم و قطعا نگهبان آن خواهيم بود ✅ ايا اين ايه دلالت دارد كه هيچ تغييري در قران ايجاد نشده؟ حتي يك حرف يا كلمه؟❓ 👈علامه طباطبايي در تفسير اين آيات اينگونه نگاشته است: " كه خداى تعالى بر پيغمبرش نازل كرده و در آيات زيادى آن را به اوصاف مخصوصى توصيف نموده ، اگر بخواهد نباشد و در يكى از آن اوصاف دچار دگرگونى و زياده و نقصان گردد آن وصف ديگر باقى نخواهد ماند و حال آنكه مامى بينيم قرآن موجود در عصر ما تمامى آن اوصاف را به كامل ترين و بهترين طرز ممكن داراست . از همين جا مى فهميم كه دستخوش كه يكى از آن اوصاف را از بين برد نگشته است ، و قرآنى كه اكنون دست ما است همان است كه به رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) نازل شده است . ⬅ پس اگر فرض شود كه چيزى از آن ساقط شده و يا از نظر اعراب و زير و زبر كلمات و يا ترتيب آيات دچار دگرگونى شده باشد، بايد قبول كرد كه دگرگوني اش به نحوى است كه كمترين اثرى در اوصاف آن از قبيل ، رفع اختلاف ، هدايت ، نوريت ، ذكريت ، هيمنه و قهاريت بر ساير كتب آسمانى و ... ندارد. 👌پس اگر در قرآن كريم پيدا شده باشد از قبيل سقوط يك آيه مكرر و يا اختلاف در يك نقطه و يا يك اعراب و زير و زبر و امثال آن است . 💫💫ادامه دارد https://v.ht/tahrif @quranpuyan
✳️ : ❓❓مقصود از عدم قران چيست؟ دلايل عدم تحريف آن كدامند؟ 🛑قسمت سوم: ♦️♦️"دفع ‏ منشأ اين شبهه رواياتى است كه در كتب حديث اهل سنت و شيعه، درج شده است كه به ظاهر تحريف كلام الله را مى‏رساند. اين روايات غالبا قابل تأويل بوده، تأويلاتى براى آنها ذكر شده است و در صورت قابل تأويل نبودن، كنار گذاشته مى‏شود. بررسى به دليل ارتباط با حجيّت ظواهر قرآن اهميت دارد. 🔶در قرآن هر كجا واژه آمده تحريف معنوى اراده شده است. در اصطلاح به هفت معنى آمده است: 1. در دلالت كلام؛ يعنى تفسير و تأويل ناروا 2. آيه يا سوره را برخلاف ترتيب نزول در مصحف ثبت كردن‏ 3. اختلاف قرائت كه برخلاف قرائت مشهور باشد 4. اختلاف در لهجه‏. حديث «نزل القرآن على سبعة احرف» ناظر به اختلاف لهجه ‏هاست. 5. تبديل كلمات، يعنى لفظى را از قرآن برداشتن و مرادف آن را جايگزين كردن‏ 6. در قرآن مطلبى (سوره، آيه، جمله و كلمه) را افزودن‏ 7. كاستن از قرآن‏. 👈بيشتر بحث پيرامون مسأله ‏تحريف در همين جاست‏. 🔶♦️دلایل بطلان : 🔶:حکم روشن و قطعی عقلی: عقل انسان به روشنی حکم میکند که احتمال هر گونه و تبدیل از ساحت مقدس کتابی مثل قران کریم دور است،زیرا قران کتابی است که از روز اول مورد عنایت و اهتمام یک امت بزرگ و با فرهنگ بوده،پیوسته آن را مقدس شمرده و در نهایت دقت و احترام و در تعظیم و تکریم آن و دست نخورده ماندن تا ابد کوشیده و میکوشند. 🔶قرآن متواتر: وقتی کلمه یا حرفی میتواند در باشد که تواتر آن ثابت شود در همه ی عصر ها و نسل ها از پیامبر تا کنون.به عبارت دیگر تنها قرائتی صحیح است که اکثریت مسلمین بر طبق آن قرائت میکنند که این ملاک ها تنها بر قرائت "عاصم" و "حفص" تطبیق دارد.با توجه به این مسأله به این مسأله تحریف قرآن به طور کلی منتفی است. . 🔶 معجزه جاوید پیامبر: این مورد بزرگترین ادله ی نفی تحریف به شمار میرود.معجزه ای که همه ی مخالفان را به مبارزه خواند تا همانند آن را عرضه کنند و احتمال اینکه چیزی به آن افزوده شده باشد به طور کلی رد شده زیرا بشر توانایی چنین کاری را ندارد. 🔶👌خداوند حافظ : خداوند میفرماید ما را نازل کردیم و خود ما به طور قطع نگهدار آنیم.(۱) آیه ی شریفه،جاودانگی قرآن و سلامتی آن از هر گونه را تضمین کرده و این یک ضمانت الهی است که خلاف آن رخ نخواهد داد." 📗💫کتاب مصونیت قرآن از تحریف آیت الله محمد هادی معرفت 💫ادامه دارد 👈جهت مطالعه نظرات مختلف به لينك زير مراجعه نماييد👇👇 https://v.ht/tahrif https://telegram.me/quranpuyan
✳️: ❓❓مقصود از عدم قران چيست؟ دلايل عدم تحريف آن كدامند؟ 🛑 قسمت چهارم: 🔶"ادامه دلایل بطلان : 👈:باطل در حریم راه ندارد: 💠خداوند متعال میفرمابد: 🔶((إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِالذِّکْرِ لَمَّا جَاءَهُمْ وَإِنَّهُ لَکِتَابٌ عَزِیزٌ * لا یَأْتِیهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَلا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِیلٌ مِنْ حَکِیمٍ حَمِیدٍ ))(۱) 🔸این قرآن قطعا شکست ناپذیر است و هیچگونه باطلی نه از پیش رو و نه از پشت سر(نه در گذشته و نه در آینده) به سراغ آن نمی آید.خداوند در این آیات وعده داده قرآن از نابودی و شکست در امان است و برای همیشه و محفوظ خواهد ماند. 🔶:قرآن معیار سنجش روایات: 👈یکی از دلایلی که را مردود می سازد موضوع عرضه احادیث بر کتاب خداست و هر چه موافق باشد صحیح و هر چه مخالف آن باشد غلط است.بنابراین: الف)چیزی که اشیا دیگر را با آن میسنجند باید خودش امر قطعی و مسلم باشد ب)روایات باید بر همین قران شناخته شده نزد مسلمانان عرضه گردد مقیاس باید امری مسلم و قطعی باشد. 👌🌸:سخنان اهل بیت در عدم تحریف: ۱_امام باقر در نامه ای به "سعد الخیر" میفرماید:((یکی از شیوه های آنان در پشت سر انداختن کتاب و بی اعتنایی به آن،چنین بود که حروف و الفاظ آن را به خوبی بر پا می داشتند،ولی حدود و مضامین آن را می کردند. در نتیجه،کتاب را روایت و تلاوت می نمودند،اما آن را به کار نمی بستند.جاهلان از این که آنان از این که آنان کتاب را حفظ و رعایت کرده خشنود می شدند و عمل نکردن آنان به کتاب خدا،دانایان را اندوهگین می ساخت.)) 🔶این فرموده ی امام مبنی بر این است که در راستای الفاظ قران هیچگونه تحریفی رخ نداده است. ۲_روایات متعددی نقل شده است که هنگام ظهور حضرت حجت،خیمه هایی بیرون شهر کوفه بر پا میشود که در آن به مردم قرآن یاد میدهند و آن با قرآن موجود تفاوت دارد،اما تفاوت آن فقط در تالیف و ترتیب آن است نه چیز دیگر. روایات در این زمینه بسیار است که برخی مستقیما بر عدم تحریف قرآن دلالت دارد. 👈دسته ای دیگر برای شناسایی درستی یا نادرستی روایت می گویند:آنها را به عرضه کنید. كه نشان دهنده عدم است" 📗نقل از کتاب مصونیت قرآن از تحریف آیت الله محمد هادی معرفت 💫ادامه دارد 👈جهت مطالعه نظرات مختلف به لينك زير مراجعه نماييد👇 https://v.ht/tahrif @quranpuyan
✳️🔶: ❓❓مقصود از عدم چيست؟ دلايل آن كدامند؟ 🛑قسمت پنجم: از نظر علامه طباطبايي در كتاب"قرآن در اسلام"دلايل بشرح زير است: "الف-تاريخ تاريخ قرآن مجيد از روز نزول تا امروز كاملا روشن است، پيوسته سور و آيات قرآني ورد زبان مسلمانان بوده و دست بدست مي‌گشته است. و همه ميدانيم كه قرآني كه در دست ما است همان است كه چهارده قرن پيش به پيغمبر اكرم (ص) تدريجا نازل شده است. ب- خود قرآن با اين وصف نبايد قرآن مجيد در اعتبار و ثبوت واقعيت خود نيازمند تاريخ باشد اگر چه تاريخش روشن هم هست زيرا كتابي كه مدعي است كه است و در اين دعوي بمتن خودش استدلال ميكند و بمقام تحدي بر آمده همه انس و جن را از آوردن مثل خود عاجز ميداند، ديگر نميشود در اثبات اينكه كلام خدا است و و تغييري بآن عارض نشده و چنانكه بود ميباشد نياز بدليلي يا شاهدي غير از خودش پيدا كند يا در ثبوت اعتبار بتصديق و تأييد شخصي يا مقامي پناهنده شود. 🔶آري روشن‌ترين برهان بر اينكه قرآني كه امروزه در دست ما است همان قرآن است كه به پيغمبر اكرم (ص) نازل شده و هيچگونه بر نداشته همين است كه اوصاف و امتيازاتي كه قرآن مجيد براي خود بيان نموده هنوز هم باقي است و چنانكه بوده هست. مجيد ميگويد: من كتاب نور و هدايتم و بشر رابسوي حق و حقيقت راه‌نمائي ميكنم. ميگويد: من كتابي هستم كه بيان كننده دو چيزم و هر چه بشر در زندگي خود نيازمند آنست و فطرت انسان با آن سازگار است روشن ميسازم. ميگويد: من سخن خدا هستم و اگر بگوئيد كلام غير خدا است، انس و جن جمع شوند و چنين كلامي بياورند يا از شخصي مانند پيغمبر اكرم (ص) كه درس نخوانده و خط ياد نگرفته و در مثل محيط جاهليت در حال يتيمي و نبودن مربي نشو و نما يافته است چنين كتابي بياورند يا در اين كتاب مانند هر سخني كه بشر ميگويد اختلاف و تفاوتي در اسلوبش يا در معارف و احكامي كه بيان نموده پيدا كنند. 🌸👌 اين اوصاف و امتيازات در مجيد بحال خود باقي است ج- اعجاز قرآن شامل اعجاز لفظي،معنوي و عدم وجود اختلاف وتناقض در آن و اما اعجاز قرآن مجيد در بيان خود، اگر چه اسلوب خارق عادت قرآن از سنخ لهجه عرب دوران فصاحت و بلاغت امت عرب ميباشد ولي مجيد تنها با اسلوب لفظ خود تحدي نميكند بلكه با جهات معنوي خود نيز مانند جهات لفظي تحدي و دعوي اعجاز مينمايد. 👌از راه جهات معنوي غير لفظي نيز اعجاز قرآن كماكان باقي است، سازمان وسيع معارف اعتقادي و اخلاقي و قوانين عملي فردي و اجتماعي اسلام كه اصول و كليات آن در مجيد است تنظيم -ناپذير آن از عهده بشر بيرون است و خاصه بدست كسي كه در شرائطي همانند شرائط زندگي پيغمبر اكرم (ص) قرار گرفته باشد. ♦️👈و هم نزول كتابي كه مانند قرآن يكنواخت و متشابه- الاجزاء باشد و در ظرف بيست و سه سال در زمينه اوضاع و شرايطي در كمال اختلاف در حال آسودگي و رفاهيت و سختي و ترس و ناامني، در حال جنگ و سلم، در حال خلوت و تنهائي و ميان جماعت و ازدحام مردم، در حال سفر و در حضر سوره سوره و آيه آيه بدون هيچگونه نازل شود محال است. د-مقايسه قران با توصيفات پيامبر از آن و خلاصه همه اوصافي كه قرآن پيغمبر اكرم (ص) داشته همين قرآن دارد پس هيچگونه تغيير و مجيد راه نيافته است." 💫ادامه دارد جهت مطالعه نظرات مختلف به لينك زير مراجعه نماييد👇 https://v.ht/tahrif @quranpuyan
♻️♻️♻️ در کلام ✅ قرآن،کتابی محافظت شده از جانب خدا و بدون است. 🔹سوره که نخستین آیه آن با توصیف قرآن شروع میشود ،در آیه ۹ به و محافظت آن از جانب خدا پرداخته است. بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ 🌸به نام خداوند رحمتگر مهربان 💮🔶الَرَ تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ وَقُرْآنٍ مُّبِينٍ ﴿۱﴾ 🔹فولادوند: الف لام راء اين است آيات كتاب [آسمانى] و قرآن روشنگر 💮🔶إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ ﴿۹﴾ 🔹فولادوند: بى ‏ترديد ما اين قرآن را به تدريج نازل كرده‏ ايم و قطعا نگهبان آن خواهيم بود 🔹مکارم: ما قرآن را نازل كرديم، و ما بطور قطع آن را پاسداري مي‏كنيم. https://goo.gl/7Jt6ua ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
، ریشه ها و واکنشها 🛑قسمت یازدهم: ⭕مثالهايي از ✅ 💢👈حالا حقيقت قضیه( داستان حضرت داود) چیست؟ از امام سؤال كردند: پس قضیه چیست؟❓ 🌱 فرمود: قرآن كه اصلاً این حرفها را طرح نكرده. این حرفها چیست كه از خودتان ساخته اید؟ ⁉ ↩ قضیه این است: روزی داوود- كه حكمتها و قضاوتهای او ضرب المثل است- كوچكترین عُجبی در قلبش پیدا شد كه اگر قضاوت هم هست قضاوت داوودی است؛ آنچنان صحیح در میان مردم قضاوت می كنم كه هیچ وقت یك ذره تخلّف نمی شود (مثل داستان یونس و داستان آدم و داستانهای دیگر) . 🔻 یك ذره عجب سبب می شود كه خدا عنایت خودش را از بنده بگیرد تا بنده عجزش بر خودش ثابت بشود. ما در دعاهایمان می خوانیم: «وَ لا تَكِلْنی اِلی نَفْسی طَرْفَةَ عَیْنٍ اَبَداً» . 🔻انسان در هر مقامی كه باشد، همیشه باید به خدا عرض كند: خدایا مرا یك چشم بر هم زدن به خودم وامگذار. 🌹امام رضا فرمود: در دل مقدس این پیغمبر بزرگ این عجب پیدا شد كه آیا از من بهتر قاضی هم در عالم هست؟ تصور «من» در قلب داوود پیدا شد. داوود! تو دیگر نباید فكر «من» ، تصور «من» در ذهنت باشد. خدا این امتحان را پیش آورد. عنایت خدا كه از داوود گرفته شد، در قضاوتش شتاب كرد حتی به صورت تقدیری؛ یعنی یادش رفت كه وقتی مدعی دعوی خودش را طرح می كند، قاضی نباید یك كلمه حرف بزند ولو به صورت تقدیر و فرض. یك نفر آمده می گوید: این آقا كه می بینید مال بنده را برده است؛ با ثروت زیادی كه دارد (نودونه گوسفند دارد و من یكی دارم) به این یك گوسفند من هم طمع كرده. 🍁🌱داوود تحت تأثیر عواطف انساندوستی خودش قرار گرفت، صبر نكرد كه ببیند طرف چه می گوید. آخر او هم از خودش دفاعی دارد. فوراً گفت: درواقع- شاید هم به صورت تقدیر: اگر این طور باشد- او به تو ظلم كرده است. تا چنین پیشدستی كرد، یكمرتبه متوجه شد كه داوود! شرط قضاوت این نبود كه حرف دیگری را نشنیده، سخن بگویی؛ قاضی باید سكوت كند بگذارد دیگری هم حرفش را بزند و از خودش دفاع كند، آن وقت حرفش را بزند. 👈اینجا بود كه داوود فهمید اشتباه كرده است. نه تنها فهمید در امر قضاوت اشتباه كرده، بلكه ریشه ی اشتباه خودش را هم فوراً به دست آورد: داوود! از كجا خوردی؟ از آنجا كه فكر «من» كردی، گفتی منم. این ضربه ای بود كه از آن «من» خوردی. در قرآن صحبت زنی نیست، صحبت اوریایی نیست، صحبت مرغی كه پریده باشد نیست، صحبت این حرفها نیست. ⭕ریشه ی پیدایش این داستان 👈❓حال چطور شد كه این داستان در بعضی از كتب ما مسلمین پیدا شد؟ همین قدر به شما بگویم امان از دست كه بر سر دنیا از دست اینها چه آمد! یكی از كارهایی كه قرآن به اینها نسبت می دهد كه هنوز هم ادامه دارد مسأله ی و قلب حقایق است. اینها شاید باهوش ترین مردم دنیا باشند؛ همیشه دستش روی آن شاهرگهای جامعه ی بشریت است، شاهرگهای اقتصادی و شاهرگهای فرهنگی. اگر كسی بتواند تحریفهایی را كه اینها حتی در حال حاضر در تاریخها، جغرافیها و خبرهای دنیا می كنند [جمع آوری كند، كار مفیدی است ] . البته عده ای این كار را كرده اند ولی نه به قدر كافی. 💮قرآن .در یك جا می فرماید:«أَ فَتَطْمَعُونَ أَنْ یُؤْمِنُوا لَكُمْ وَ قَدْ كانَ فَرِیقٌ مِنْهُمْ یَسْمَعُونَ كَلامَ اَللّهِ ثُمَّ یُحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ ما عَقَلُوهُ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ. » مسلمین! شما به ایمان اینها چشم [دارید] ؟ ! آیا اینها را نمی شناسید؟ ! ⭕️👈 اینها همان كسانی هستند- یعنی الآن هم روح همان روح است و الاّ كسی اجدادش فاسد باشند، دلیل فساد امروزش نمی شود؛ اینها همان روح اجداد خودشان را حفظ كرده اند- كه با موسی هم كه بودند، سخن خدا را كه می شنیدند، وقتی كه بر می گشتند آن را مطابق میل خودشان عوض می كردند، نه از روی جهالت و نادانی، در كمال دانایی. تحریف و قلب حقایق، یكی از كارهای اساسی یهود از چند هزار سال پیش تا امروز است. 📚مجموعه آثار شهید مطهری . ج16، ص: 117تا124 💫ادامه دارد كليه مطالب قبلي اين موضوع را در لينك زير ميتوانيد مطالعه نماييد https://b2n.ir/k99264 @quranpuyan
، ریشه ها و واکنشها 🛑قسمت دوازدهم: ⭕مثالهايي از ريشه ورود به كتب مسلمانان، يهود است 💢👈 تحریف و قلب حقایق، یكی از كارهای اساسی یهود از چند هزار سال پیش تا امروز است. در میان هر قومی در لباس و زیّ خود آن قوم ظاهر می شوند(یهودیان) و افكار و اندیشه های خودشان را از زبان خود آن مردم پخش می كنند، منویّات خودشان را از زبان خود آن مردم می گویند. مثلاً می خواهند میان شیعه و سنّی اختلاف بیندازند. نه این طور است كه خودش حرف بزند. یك سنّی پیدا می كند و او شروع می كند آنچه كه می تواند علیه شیعه تهمت می زند و دروغ می گوید. البته دفاع از حقیقت به جای خودش، باید دروغها را رد كرد، ولی گاهی افرادی نظیر صاحب الخطوط العریضة را پیدا می كنند كه چهار تا دروغ هم او بیاید ببندد. از زبان این به آن دروغ می بندند و از زبان آن به این. 💢👈اینها تورات خودشان را پر از این دروغها كردند، و داستانها از امّتهای گذشته هست كه تورات به گونه ای نقل كرده است، قرآن به گونه ی دیگر، و بلكه قرآن به گونه ای نقل كرده است كه دروغ اینها را كه داستان را كرده و در توراتِ تحریف شده آورده اند آشكار می كند. و اینها برای اینكه قرآن را - العیاذباللّه- تكذیب كنند آمده اند یك سلسله روایات به نام پیغمبر یا ائمه و یا مثلاً بعضی از صحابه ی پیغمبر و به نفع آنچه در تورات آمده است كرده اند ولی به گونه ای جعل كرده اند كه كسی نفهمد این طور نیست. ⭕از جمله- كه شاید عبرت آموز باشد- در داستان عمالقه كه همین بیت المقدس فعلی را اشغال كرده بودند و موسی به اینها می گفت: آنها به زور اینجا را اشغال كرده اند، بیایید به آنجا برویم، اینها [حفظ جان ] می كردند و می گفتند:«یا مُوسی إِنّا لَنْ نَدْخُلَها أَبَداً ما دامُوا فِیها فَاذْهَبْ أَنْتَ وَ رَبُّكَ فَقاتِلا إِنّا هاهُنا قاعِدُونَ. » [2]. قرآن آبروی اینها را برده. هرچه موسی گفت: كمی غیرت داشته باشید، هنر داشته باشید، حقتان را بگیرید، گفتند: خیر، آنها مردمی هستند زورمند، ما اینجا نشسته ایم، تو و خدایت دوتایی بروید آنجا بجنگید، را بیرون كنید، وقتی كه كارها تمام شد بیا ما را خبر كن كه برویم وارد آنجا بشویم. 🍁👈موسی دوباره آمد با اینها صحبت كرد كه این حرفها یعنی چه؟ ! به خدا توكل كنید، در راه خدا جهاد كنید، اگر در راه خدا جهاد كنید خدا شما را یاری می كند؛ كه نشان می دهد قضیه، قضیه ی عملی بوده است. گفتند: نمی رویم كه نمی رویم. در اینجا قرآن آبروی اینها را به این صورت برده است كه می گوید اینها مردمی بودند طمّاع و می خواستند بدون آنكه زحمتی كشیده باشند [سرزمین بیت المقدس ] مفت به چنگشان آمده باشد؛ در جنگ بدر ظاهراً مقداد اسود به پیغمبر عرض كرد: 🌱🌹 یارسول اللّه! ما آن حرف را نمی زنیم كه یهود به موسی گفتند كه تو با خدایت برو با آنها بجنگ، وقتی كه تصفیه كردی و مانع را برداشتی ما را خبر كن؛ ما می گوییم كه تو هرچه امر كنی همان را اطاعت می كنیم، اگر امر كنی خودتان را به دریا بریزید خودمان را به دریا می ریزیم. اینها فكر كردند چكار كنند كه تورات را تأیید و قرآن را تكذیب كنند ولی مسلمین هم نفهمند كه اینها دارند قرآن را تكذیب می كنند.....😔 💫ادامه دارد 📚مجموعه آثار شهید مطهری . ج16، ص: 123 💫كليه مطالب قبلي اين موضوع را در لينك زير ميتوانيد مطالعه نماييد https://b2n.ir/k99264 @quranpuyan
،نمونه ها، ریشه‌ها و واکنشها 🛑قسمت بیست ودوم : در برابر نقل : جرح راويان دروغگو مثل كتاب اسرارالشهاده در حوادث كربلا 💢👈 "می دانید كه غیبت حرام است، چه غیبت زنده باشد و چه غیبت مرده. ولی غیبت یك مواردی دارد كه استثنا شده است (موارد استثنائی) . یكی از موارد استثنای غیبت كه همه ی علمای بزرگ مرتكب این غیبت شده اند و این غیبت را لازم می دانند بلكه احیاناً واجب می دانند و غیبت واجب است آن چیزی است كه « » مینامند. 💢👈یك كسی حدیث روایت می كند، از پیغمبر حدیث روایت می كند، از امام حدیث روایت می كند، آیا شما فوراً باید قبول كنید؟ نه، باید تحقیق كنید كه این چگونه آدمی است؟ راستگوست یا دروغگو؟ اگر در زندگی او یك نقطه ی ضعفی- عیبی، نقصی، دروغی، فسقی- را كشف كردید، اینجا بر شما نه تنها جایز است، بلكه لازم است در متن كتابها این آدم را رسوا كنید، بگویید فلان كس، مثلاً اسحاق بن احمری نهاوندی، كه فلان روایت را مثلاً روایت شهربانو را و لو در كافی نقل كرده است، یك آدم و وضّاع و دروغگویی بوده است. او را در مقابل تاریخ باید رسوا كنید. این كار اسمش « » است. با اینكه غیبت و بدگویی است و غیبت و بدگویی نه از مرده جایز است و نه از زنده، ولی در اینجا كه پای تحریف و قلب حقایق است باید شما را رسوا كنید. 🔶یك عالِم ممكن است در یك قسمت، بزرگ هم باشد. ملا حسین كاشفی است، خیلی مرد ملاّیی هم بوده است، اما روضة الشهداء او پر از دروغ است. به همه دروغ بسته است حتی به ابن زیاد و عمر سعد. كتابش مملوّ از است. می گوید ابن زیاد پنجاه خروار زر سرخ به عمر سعد داد كه آمد قضیه ی كربلا را قبول كرد. خوب، هر كه بشنود می گوید پس عمر سعد خیلی هم تقصیر نداشته، پنجاه خروار طلا را به هركس بدهند دست به این كار می زند. 👈ملاّ آقای دربندی اتفاقاً اتفاق نظر است كه آدم خوبی بوده است. حتی مرحوم حاجی نوری كه این قدر از كتابش انتقاد می كند- و به حق انتقاد می كند- می گوید مرد خوبی بوده است. واقعاً نسبت به امام حسین علیه السلام مرد مخلصی بوده، و می گوید واقعاً طوری بود كه هر وقت نام امام حسین را می شنید اشكش جاری می شد. فقه و اصول خوبی هم داشته است. خودش خیال می كرد كه از فقهای درجه اول است، ولی لااقل از فقهای درجه دوم و سوم به شمار می رود. 💢به هر حال این مرد با اینكه مرد عالمی است، ولی نوشته كه بكلی حادثه ی را ، قلب، زیرورو، بی خاصیت و بی اثر كرده است. كتابش- سراسر نمی شود گفت، چون لابلای آن [سخن راست ] پیدا می شود؛ انبار كاه هم چند تا گندم در آن پیدا می شود- [مملوّ از] دروغ است. 👈 حالا به خاطر اینكه او یك عالم بوده، باتقوا بوده، مخلص امام حسین بوده است، دیگر ما درباره اش سكوت كنیم؟ حاجی نوری نباید درباره ی اسرار الشهاده ی او اظهار نظر كند، نباید مدرك اسرار الشهادة را بگوید كه یك كتاب بی سروتهی بود، نه اول داشت و نه آخر، فقط در حاشیه اش نوشته بودند تألیف فلان عالم جبل عاملی، رفتیم گشتیم آن عالم اصلاً چنین كتابی نداشت، 😔❗ 🔷متن كتاب را هم نگاه كردیم پر از دروغ بود، ولی این مرد عالم خیال كرد این كتاب یك كتاب درستی است، برداشت همه ی آن را در كتاب خودش نقل كرد؟ ! . ⭕👈این است. پس باید جرح بشود. این وظیفه ی عالم است." 📚مجموعه آثار شهید مطهری . ج17، ص: 133 💫ادامه دارد https://b2n.ir/k99264 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين @quranpuyan
❇️ادای واجب است و و آن ممنوع 💠يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَداءَ لِلَّهِ وَ لَوْ عَلى‌ أَنْفُسِكُمْ أَوِ الْوالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبِينَ إِنْ يَكُنْ غَنِيًّا أَوْ فَقِيراً فَاللَّهُ أَوْلى‌ بِهِما فَلا تَتَّبِعُوا الْهَوى‌ أَنْ تَعْدِلُوا وَ إِنْ تَلْوُوا أَوْ تُعْرِضُوا فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيراً «135»نساء 🌱اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! همواره بر پا دارنده‌ى عدالت باشيد و براى خدا گواهى دهيد، گرچه به ضرر خودتان يا والدين و بستگان باشد. اگر (يكى از طرفين دعوا) ثروتمند يا فقير باشد، پس خداوند به آنان سزاوارتر است. پس پيرو هواى نفس نباشيد تا بتوانيد به عدالت رفتار كنيد. و اگر زبان بپيچانيد (و به ناحق گواهى دهيد) يا (از گواهى دادن به حقّ) اعراض كنيد، پس (بدانيد كه) خداوند به آنچه مى‌كنيد آگاه است. 1⃣ به پاداشتن عدالت هم واجب است، هم لازمه‌ى ايمان است. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ» 2- قيام به عدالت، بايد خوى و خصلت مؤمن گردد. كلمه «قوّام» يعنى بر پا كننده دائمى قسط و عدل. 2⃣ عدالت، حتّى نسبت به غير مسلمان نيز بايد مراعات شود. به اقتضاى اطلاق‌ «كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ» 3⃣ عدالت بايد در تمام ابعاد زندگى باشد. در اقامه عدل نام مورد خاصّى برده نشده است. «قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ» 4⃣ گواه شدن و گواهى دادن به حقّ، واجب است. كُونُوا ... شُهَداءَ لِلَّهِ‌ 5⃣ ضوابط بر روابط مقدّم است. «وَ لَوْ عَلى‌ أَنْفُسِكُمْ أَوِ الْوالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبِينَ» 6⃣ رعايت مصالح خود و بستگان و فقرا، بايد تحت الشعاع حقّ و رضاى خدا باشد. شُهَداءَ لِلَّهِ وَ لَوْ عَلى‌ أَنْفُسِكُمْ‌ ... 7⃣ همه در برابر قانون مساويند. «غَنِيًّا أَوْ فَقِيراً» 8⃣ پيروى از هواى نفس مانع اجراى عدالت است و ملاحظه فاميل و فقر و غنا نشانه‌ى هوى پرستى است. «فَلا تَتَّبِعُوا الْهَوى‌ أَنْ تَعْدِلُوا» 9⃣ اداى شهادت واجب است وكتمان وتحريف آن ممنوع. «إِنْ تَلْوُوا أَوْ تُعْرِضُوا» 📚تفسیر نور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
. 🌸🌐 . 👈گفتگو با درباره‌ی‌ در قرآن 🛑قسمت چهارم : پرسش 4:❓ اسلام بسیاری از را ابقا کرده است (مانند مهر، انواع طلاق و...) البته با تعدیل در برخی موارد. چه چیزی وجود این احکام را توجیه می‌کند، با این که می‌دانیم اسلام در دیدگاه خود درباره با اختلاف دارد؟ 💠💢پاسخ: تمام سنت‌ها‌ی‌ موجود در جاهلیت، ساخته و پرداخته خود جاهلیت نبوده، بسیاری از آن سنت‌ها از تعالیم آسمانی پیامبران گذشته باقی مانده بود، اما با معنای اساسی انسانی خود؛ بنابراین اسلام آمد و برخی از قوانین عامه انسانی را - که اساس دینی یا منطقی داشت - ابقا کرد، در برخی از آن‌ها تعدیل ایجاد کرد، مانند که اسلام آن را از ضرورت قیمت زن بیرون آورد و آن را هدیه‌ای از جانب مرد به زن تلقی کرد. در بسیاری از امور دیگر نیز همین گونه است. 💫ادامه دارد. 💻برگرفته از سایت راسخون. کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
4_6019346233838014542.mp3
15.57M
⭕️موضوع سخنرانی : امام حسین و شهیدان ، تکریم در زمین پیامها در زمان این ذهنیت که حفظ وحدت جامعه و مهمتر از و حقیقت و محتوای حکومت است، یک فکر است که امام حسین در برابر ان قیام کرد. علامه طباطبایی در جلد 15 المیزان هم را بزگترین ظلم دانسته است نکند پیکر و مزار و حرم امام را تکریم کنیم اما پیامش را فراموش کنیم😔 استاد سروش محلاتی @quranpuyan
🔴 بسته شدن را در علل زیر بجوئید! » عامل اصلی « از دین» است ◀️نماینده ویژه رئیس جمهور در امور روحانیت : "امروزه از بین حدود ۷۵ هزار مسجد در کشور، درب تعداد ۵۰ هزار مسجد بسته است که این فاجعه‌ای است که باید بر آن خون گریست!" ✅️ اعتراف نگران کننده ای است ! « » عامل اصلی «خروج از دین» است. مردم وقتی به خروجی دین نگاه میکنند نسبت به ورود به دین و یا خروج از دین تصمیم میگیرند. 🔻 روا نیست که تمام توجه به دشمنیِ دشمن باشد و از جریانات داخلی غفلت شود . اگر خروجی تریبون ها و شخصیت های دینی یکی از موارد سه گانه ذیل باشد ، دین داری تضعیف میشود و به قول این آقا "،درب مساجد بسته میشود" ؛ ⬅️ علت اول: به نام دین! مثلا مرحوم آیت الله مصباح بعنوان یکی از نظریه پردازان قدرت در جامعه می نویسد: «دوست داشتن وطن؛ امر کوچکی است که در برخی از حیوانات هم دیده می شود». خوب این تعبیرات چه بر سر رابطه مردم با دین می آورد؟ یا یکی از اعضای مجلس خبرگان می گوید: «بی حجاب در بند شهوات دیگران است». یا خود همین نماینده رئیس جمهور در سخنرانی در قم گفته: «تامین مالی زنان، عامل طغیان در خانواده است». خوب اینها چه اثری بر دینداری بخش بزرگی از جامعه می گذارد؟ ⬅️ علت دوم: مفاهیم دینی و عرضه آن به عنوان آموزه های دینی! مرحوم علامه طباطبایی در المیزان می نویسد: « در تعالیم دینی موجب انسانیت و می شود»؛ یعنی اگر ما آموزه های دینی را تحریف کنیم دین، انسانیت و اخلاق را نابود می کند. مثلا واژه دینی "کفر" ، "ارتداد" و یا "محارب" را که تحقق آن در یک فرد دارای شرائط بسیار دشوار و نادری است، تحریف می کنند و به مسلمان تهمتِ کافر ، مرتد و محارب می زنند! یا آموزه دینی «امربه معروف ونهی از منکر» را آنگونه تحریف می کنند که موجب دین گریزی بخش بزرگی از جامعه می شود! یا آموزه ای مانند عدالت در اسلام را آنگونه تحریف می کنند که برای توجیه فساد در قدرت حاکم می گوید: در حکومت علی هم فساد وجود داشته است. یعنی به جای حل مشکل، موجب بدبینی به امام علی(ع) می شود. ⬅️علت سوم: محرومیت مردم از زندگی شایسته و ایجاد بنام دین ! تاثیر "فقر" در تخریب ایمان مردم، غیرقابل انکاست. پیامبر رحمت (ص) در اواخر عمر، در سخنان مهمی خطاب به حاکمان بعد از خود فرمودند: «مردم را در تنگنا و فشار اقتصادی و فقر نیندازید که اگر مردم فقیر شوند کافر می شوند». اضافه به این سه علت ، دخالت عوامل دیگری هم هست؛ استاد حضرت آیت الله جوادی آملی اخیراً فرمودند : دختر جوان وقتی دید دیگر به قانون عمل نمیکند! اگر بنا به علاج باشد ، اصلاح همین موارد مذکور کافی است ." ✍️هادی سروش کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━
❇️، از هر گونه و بيمه است 💠بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَجِيدٌ (۲۱) فِي لَوْحٍ مَحْفُوظٍ (۲۲) 🌱(چنین نیست که انکار کافران حق باشد؛) بلکه آن (حقایق والا، به شکل) مطالبی (که بر تو) خوانده شده و بسیار باعظمت (است)، (درآمده) است. (۲۱) (و اصل آن،) در لوحی محفوظ (قرار دارد). (۲۲) بروج [۲۱-۲۲] 🔹كلامی است كه در لوح محفوظ ثبت است" و دست نااهلان و شياطين و كاهنان هرگز به آن نمی‌رسد، و از هر گونه تغيير و تبديل و زياده و نقصان بر كنار می‌باشد (فِي لَوْحٍ مَحْفُوظٍ). 🔹‏بنا بر اين اگر نسبتهای ناروا به تو می‌دهند، و شاعر و ساحر و كاهن و مجنونت می‌خوانند، هرگز غمگين مباش، تكيه‌گاه تو محكم، راهت روشن، و پشتيبانت قدرتمند و توانا است. 🔹‏" مجيد" چنان كه گفتيم از ماده" مجد" به معنی گستردگی شرافت و جلالت است، و اين معنی درباره قرآن كاملا صادق می‌باشد، چرا كه محتوايش عظيم و گسترده، و معانيش بلند و پرمايه است، هم در زمينه معارف و اعتقادات، و هم اخلاق و مواعظ، و هم احكام و سنن. 🔹‏" لوح" (به فتح لام) به معنی صفحه عريضی است كه چيزی بر آن می‌نويسند، و" لوح" (به ضم لام) به معنی عطش، و همچنين هوايی است كه بين آسمان و زمين قرار دارد. ‏فعلی كه از اولی مشتق می‌شود به معنی آشكار شدن و درخشيدن است. ‏و به هر حال در اينجا منظور صفحه‌ای است كه قرآن مجيد بر آن ثبت و ضبط شده است ولی نه صفحه‌ای همچون الواح متداول در ميان ما، بلكه در تفسيری از ابن عباس آمده است" لوح محفوظ" طولش به اندازه فاصله زمين‌ و آسمان! و عرضش به اندازه فاصله مغرب و مشرق است! و اينجا است كه به نظر می‌رسد كه لوح محفوظ همان صفحه علم خداوند است كه شرق و غرب عالم را فرا گرفته، و از هر گونه دگرگونی و تحريف مصون و محفوظ است. 🔹‏آری قرآن از علم بی‌پايان حق سرچشمه گرفته، نه زائيده فكر بشر است و نه القاء شياطين، و محتوايش شاهد بر اين مدعی است. 📚تفسیر نمونه ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
نشست استاد بهجت پور mp3-mc.mp3
40.78M
✅ "بررسی درباب قرائت ازعاصم و  نظرات مختلف راجع به تدوین ، تغییر یا قرآن کریم" ⭕️قسمت اول: 🔻 سه رویکرد در رابطه با   مطرح است: 🔸رویکرد اول، که نگاه صحیح علمای شیعه است. ایات بانظم وترتیبی که در سوره ها قرار دارد، توسط پیامبر اکرم(ص) املا شده و صحابه هم آیات را ثبت وضبط می کردند و های شخصی متعددی از سوی صحابه وجود داشته است اما باتوجه به اینکه تا زمان وفات ایشان، نزول آیات وحی ادامه داشته است، نسخه رسمی که به عنوان نسخه مرجع وقطعی باشد تا زمان وفات پیامبر(ص) ارائه نگردید. 🔸رویکرد دوم: اهل سنت می‌گویند قرآن در سینه رجال و روی پوست درختان و کتف شترها و … نوشته و در دوره پیامبر(ص) رها شد و نه خود ایشان و نه صحابه آن را جمع نکردند؛ یکسال بعد از وفات پیامبر(ص) در جنگی، ۴۰ تا ۷۰ حافظ قرآن کشته شدند لذا خلیفه(ابوبکر) به فکر این افتاد که قرآن را جمع کند  🔸رویکرد سوم:مستشرقین می‌گویند خبری از مصحف در دوره پیامبر(ص) نیست و خلیفه هم مصحفی نداشت و می‌گویند تازه مسلمین در دوره عثمان قرآن را نوشتند از منظر شیعه هیچ‌گونه در کم و زیادت نسبت به قرآن وجود ندارد، کسانی مانند حاجی نوری هم گرفتار این قرائت اهل سنت شدند و سخن از تحریف گفتند. انهایی هم که می گویند از قران ،چیزی کم شده است تبیین ایات بوده نه خود ایات. 🛑اختلاف بر سر است که با دستور پیامبر بوده است یا صحابه، 🔸اما داستان های مختلف چیست؟ که بود و چه کرد ؟چرا برخی نسبت به او شبهاتی مطرح کرده اند؟ 💫👈 استاد @quranpuyan
نشست_ایت_الله_بهجت_پور۲.m4a
36.74M
✅ "بررسی شبهات درباب قرائت ازعاصم و نظرات مختلف راجع به تدوین ، تغییر یا قرآن کریم" قسمت دوم 🔻 سه رویکرد در رابطه با آوری_قرآن مطرح است: 🔸رویکرد اول،قرآن کریم در زمان پیامبر اکرم (ص) جمع آوری می شده و صحابه هم آیات را ثبت وضبط می کردند اما نسخه رسمی تا زمان وفات پیامبر(ص) ارائه نگردید.برخی صحابه مانند ابن مسعود و ابی بن کعب و حذیفه و … هم مصحف شخصی داشتند 🔴روایات زیادی داریم که سوره را به معنی مصطلح گرفته‌اند؛ گفته شده است که در نماز فلان سوره را بخوانید یا پیامبر(ص) روایاتی در فضیلت سوره‌ها دارند. ✳ اختلاف بر سر است که با دستور پیامبر بوده است یا صحابه، 🔸رویکرد دوم: اهل سنت می‌گویند قرآن در سینه رجال و روی پوست درختان و کتف شترها و … نوشته شد .خلیفه(ابوبکر) به فکر این افتاد که جمع قرآن زیر نظر عمر و شورایی به سرپرستی زیدبن ثابت این کار انجام شود و بعد به همه اعلام کردند هر کسی هر مقدار از قرآن دارد بیاورد و باید دو شاهد هم اقامه کند. آقای معرفت می‌فرماید اگر این مصحف، مصحف معتبر و مهم بود چرا حتی در یک شهر کسی از این مصحف استفاده نکرده است؛ 🔸رویکرد سوم:مستشرقین می‌گویند خبری از مصحف در دوره پیامبر(ص) نیست و می‌گویند تازه مسلمین در دوره عثمان قرآن را نوشتند استادبهجت پور @quranpuyan
❇️به گواهي دهيد. حق را نكنيد 💠يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاءَ لِلَّهِ وَلَوْ عَلَى أَنفُسِكُمْ أَوِ الْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ إِن يَكُنْ غَنِيًّا أَوْ فَقِيرًا فَاللَّهُ أَوْلَى بِهِمَا فَلَا تَتَّبِعُوا الْهَوَى أَن تَعْدِلُوا وَإِن تَلْوُوا أَوْ تُعْرِضُوا فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا  (نساء:135) 🌱اي كساني كه ايمان آورده‌اند، [شرط ايمان ايجاب مي‌كند كه] همواره ايستادگان براي عدالت باشيد [=مراقبت دائمي بر اجراي عدالت داشته باشيد] , شاهداني [=گواهي دهندگاني] براي خدا [در دفاع از مظلوم در برابر ظالم و معيار حق در برابر باطل] باشيد، هرچند به زيان خودتان يا والدين و خويشاوندانتان تمام شود؛ هرچند بي‌نياز يا فقير باشند. [در هرحال، عدالت] خدا بر آندو [طرف اختلاف يا فقير و غني] سزاوارتر است. پس پيرو هواي نفس [=تسليم تمايلات نفساني] مباشيد كه [از حق] عدول كنيدو اگر به انحراف كشيده شويد يا [از بيان حق] روي گردانيد، پس [بدانيد كه] مسلماً خدا بر [جزئيات] آنچه مي‌كنيد كاملا باخبر است.  🔹مرز ميان شرك و توحيد عملي در همين جانبداري‌هاي فردي و اجتماعي است كه بايد بر ميزان و ترازوي عدل انجام شود. نفس آدمي معمولا با دلبستگي به نزديكان، حق را به نفع خودي توجيه و تعيين مي‌كند. چالش بزرگ مؤمن در زندگي، آزاد كردن از اسارت احساسات و عواطف و منطبق ساختنش با هدايت الهي مي‌باشد. 🔹در زبان عربي به ترازو كه «ميزان» حقوق خريدار و فروشنده را تعيين مي‌كند «قسطاس» مي‌گويند و «قسط» معياري است براي تعيين حق و سهم انسانها در مناسبات اجتماعي و اختلافات فيمابين. قسط و عدل قريب‌المعنا هستند و هردو تقريباً به يك اندازه (27 و 28 مرتبه) در قرآن تكرار شده‌اند. «عدل» كه بيانگر تعادل و تناسب اشياء و امور مي‌باشد، عمدتاً جنبة «كيفيتي» عام داشته و به مناسبات رفتاري و اخلاقي برمي‌گردد، حال آنكه «قسط» تنها در «كميّت‌ها» و امور محسوس و ملموس مثل: سهم و نصيب و توزيع عادلانة حقوق و امكانات اقتصادي كاربرد دارد. 🔹بي‌نياز يا فقير بودن مي‌تواند دو عامل متفاوت براي انحراف از باشد؛ در جوامعي كه ارزش انسانها به ميزان دارايي آنها تعيين مي‌گردد، اغنياء ممكن است در ترازوي داوري كفة سنگين‌تري داشته باشند. فقير بودن نيز ممكن است احساسات و عواطف كساني را، مستقل از حق بودن، به نفع آنها سوق دهد. اما حق مستقل از فقر و غنا مي‌باشد. 🔹«تَلْوُواْ» از ريشة «لَيّ» (تابيدن)، دلالت بر نوعي چرخش از حق و سر باز زدن از اداي مي‌كند. گفته مي‌شود تَلْوُوا معناي شهادت به دروغ دارد كه نوعي چرخش به باطل تلقي مي‌شود، و اعراض روي گرداندن از بيان حق است. 📚تفسير بازرگان ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ و مقاصد ، نتيجه اعراض از پيام هاي روشن خداست 💠فَبِمَا نَقْضِهِم مِّيثَاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِيَةً يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ وَنَسُوا حَظًّا مِّمَّا ذُكِّرُوا بِهِ .(مائده:13) 🌱اما به خاطر [=در بازتاب] آنکه پيمان‌شان را شكستند، از رحمت خود دورشان كرديم  و دلهاشان را سخت  [متصلّب و متعصّب] ساختيم. [به همين دليل است كه] كلمات [خدا در تورات] را از جايگاه خودش [=معنايي كه مورد نظر شارع بوده] منحرف مي‌سازند و بهره و نصيبي از آنچه به آنان گوشزد شده بود را به فراموشي سپرده‌اند [احكامي را كه با منافع‌شان سازگاري ندارد ناديده مي‌گيرند] 🔹در تعقیب بحثی که در باره با بنی اسرائیل در آیه قبل گذشت، در این آیه اشاره به آنها و عواقب این پیمان شکنی می کند و می فرماید: «چون آنها پیمان خود را نقض کردند ما آنها را کردیم و از خود دور ساختیم و دلهای آنها را سخت و سنگین نمودیم» در حقیقت آنها به جرم پیمان شکنی با این دو مجازات، کیفر دیدند، هم از رحمت خدا دور شدند، و هم افکار و قلوب آنها متحجر و غیر قابل انعطاف شد. 🔹سپس آثار این را چنین شرح می دهد: «آنها کلمات را تحریف می کنند و از محل و مسیر آن بیرون می برند»و نیز «قسمتهای قابل ملاحظهای از آنچه به آنها گفته شده بود به دست فراموشی می سپارند» . 📚 تفسير نمونه 🔹لعن عبارت است از دور كردن كسى از رحمت خدا  ، و (با قساوت ) آن قلبى است كه در برابر حق خشوع ندارد، و سخن كوتاه اينكه خداى سبحان دنبال مساله قساوت قلبشان مى فرمايد: نتيجه آن اين شد كه برگشتند و دست به كلام خدا زدند (يحرفون الكلم عن مواضعه )، 👈👈يعنى آنرا طورى كردند كه صاحب كلام آن معنا را در نظر نداشت و خداى تعالى كه صاحب كلام بود به آن تفسير راضى نبود و يا از كلام خدا هر چه را كه خوشايندشان نبود انداختند و چيزهائى كه دلشان مى خواست از پيش خود به آن اضافه كردند و يا كلام خدا را جابجا نمودند، همه اينها است ، و بنى اسرائيل به اين ورطه نيفتادند مگر به خاطر اينكه دستشان از بريد، و معلوم است كه اين حظى كه فراموش كردند قسمتى از اصول دينيشان بوده كه سعادتشان دائر مدار آن اصول بوده  . 📚تفسير المیزان ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
و از هر جزء قران کریم روزچهاردهم: قسمت‌ اول جزء چهاردهم شامل سوره های حجر و نحل میباشد. ✅ وعده خدا بر بودن از هرگونه دستکاری إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ ﴿۹﴾حجر بى‏ ترديد ما اين قرآن را نازل كرده ‏ايم و قطعا حافظ و نگهبان آن خواهيم بود. سئوال: منظور از عدم قران چیست؟ "قرآنى كه خداى تعالى بر پيغمبر گراميش نازل كرده و آن را به وصف ذكر توصيف نموده به همان نحو كه نازل شده ، محفوظ به حفظ الهى خواهد بود و خدا نخواهد گذاشت كه دستخوش زياده و نقص و تغيير شود. خدا در آيات زيادى قرآن را به اوصاف مخصوصى توصيف نموده ، اگر بخواهد محفوظ نباشد و در يكى از آن اوصاف دچار دگرگونى و زياده و نقصان گردد آن وصف ديگر باقى نخواهد ماند و حال آنكه مامى بينيم قرآن موجود در عصر ما تمامى آن اوصاف را به كامل ترين و بهترين طرز ممكن داراست . از همين جا مى فهميم كه دستخوش كه يكى از آن اوصاف را از بين برد نگشته است ، و قرآنى كه اكنون دست ما است همان است كه به رسول خدا (ص) نازل شده است . پس اگر فرض شود كه چيزى از آن ساقط شده و يا از نظر اعراب و زير و زبر كلمات و يا ترتيب آيات دچار دگرگونى شده باشد، بايد قبول كرد كه دگرگوني اش به نحوى است كه كمترين اثرى در اوصاف آن از قبيل اعجاز، رفع اختلاف ، هدايت ، نوريت ، ذكريت ، هيمنه و قهاريت بر ساير كتب آسمانى و ... ندارد." تفسیر المیزان ✅به بندگان من خبر ده كه منم نَبِّئْ عِبادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ «49»حجر 🌱(اى پيامبر!) به بندگانم خبر ده كه همانا من خودم بسيار بخشنده و مهربانم. 🔹رحمت الهى، بزرگ‌ترين و بهترين پيام است. «نبى‌ء» «نبأ» به خبر مهم گفته مى‌شود) 🔹گنهكاران نيز بنده خدا هستند. «عِبادِی» 🔹 او همراه با لطف و مهربانى است، نه تنها مى‌بخشد لطف هم مى‌كند. «الْغَفُورُ الرَّحِيمُ» 📚تفسیر نور ✅ کسانی که کاری با آن‌ها ندارد و کسانی که زیر سلطه اویند قَالَ رَبّ‌ِ بمَِا أَغْوَیْتَنیِ لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فیِ الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِیَنهَّمْ أَجْمَعِینَ(۳۹)إِلَّا عِبَادَکَ مِنهُْمُ الْمُخْلَصِینَ (۴۰)قَالَ هذَا صِرَاطٌ عَلیَ‌َّ مُسْتَقِیمٌ(۴۱)إِنَّ عِبَادِی لَیْسَ لَکَ عَلَیهِْمْ سُلْطَنٌ إِلَّا مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْغَاوِینَ (۴۲- حجر) ابلیس به خدا عرض کرد: پروردگارا حال که مرا [به دلیل سجده نکردنم بر آدم از رحمتت دور و] به کیفر گمراهی محکوم کردی من نیز برای آنکه بشر را گمراه کنم فساد را در نظرش زیبا جلوه داده و سرانجام همه را گمراه خواهم ساخت؛ مگر آن بندگانی که تو هستند. خدا فرمود: این سنت و راه راستی است بر عهده‌ی من‌ که تو هیچ‌گونه و قدرتی بر بندگان من نداری مگر گمراهانی که شخصاً بخواهند از تو پیروی کنند. از این آیات چند مطلب فهمیده می‌شود: اول اینکه تمام انسان‌ها بندگان خدا و تحت حمایت او از گزند شیطان در امانند هر چند دچار وسوسه‌های اغواگرانه شیطان می‌شوند اما این‌طور نیست که او کاملاً دستش باز باشد و هر کاری که خواست بکند؛ نهایت کاری که او می‌تواند بکند و دعوت است دوم اینکه اگر کسی شخصاً و به سوء اختیار خود به دنبال شیطان افتاد و از او پیروی کرد شیطان به او افسار زده و بر او تسلط می‌یابد. 🔹راه نفوذ شيطان، جلوه دادن و زينت دادن زشتی‌ها و توجيه انحرافات است. ‏«فَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُمْ»(ایه 63 نحل) 🔹پذيرفتن جلوه‌های شيطان، مقدّمه سلطه‌ی اوست. فَزَيَّنَ‌ ... فَهُوَ وَلِيُّهُمُ‌ 👈برای مطالعه سایر نکات جزء چهاردهم به لینک زیر مراجعه نمایید https://b2n.ir/joze14 ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️بزرگ‌ترين ، ظلم فرهنگی، اعتقادی و آيات است 💠فمن اظلم ممن افتری علی الله کذبا او کذب بایاته انه لا یفلح المجرمون 17/یونس 🌱پس چه کسی ستمکارتر از آنست که به خدا نسبت دروغ دهد یاآیات او را تکذیب نماید، بدرستی که او گناهکاران را رستگار نمی کند. 👈این جمله استفهامی انکاری است که معنایش این است که احدی ستمکارتر ومجرمتر از این دو گروه نیست : 🔹اول ):کسی که به خدا افترا بزند و بگوید به من وحی می شود و حال آنکه وحیی به او نمی رسد  🔹دوم ): گروهی که آیات خدا راتکذیب کنند و آنها را دروغ بشمارند، چون همچنانکه سابق هم گفتیم هر چه مورد ظلم عظیمتر باشد و شخصی که مورد ستم واقع شده مقام والاتری داشته باشد قهرامرتکب آن ظلم ، گناهش بیشتر بوده و ظالمترین ظالمان خواهد بود، ومسلماکسی که به خدا افترا بزند و آیات او را تکذیب کند، چون خداوند ساحتش والاترین ساحتهاست ، پس ظلم این شخص آشکارتر بوده و او ظالمترین افراداست . 🔷✨یعنی پیامبر در تکمیل احتجاج علیه مشرکین می فرماید: من نمی توانم قرآن دیگری بیاورم ، زیرا اگر چنین کنم به خدا افترا زده ام و اگر هم قرآن را تغییر دهم و آن را مطابق هواهای نفسانی شما تبدیل نمایم ، در این صورت آیات خدا راتکذیب کرده ام و این اعمال هر دو از شنیع ترین ظلمهاست که من هرگز مرتکب نمی شوم ، چون خداوند افراد مکذب و مجرم را رستگار نمی کند و آنها را به سعادت مورد نظر و هدفشان نمی رساند. 📚تفسیر المیزان ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
شماره 41 سوره صفحه_21 💢تنها بر ❗️ وَ قالُوا كُونُوا هُوداً أَوْ نَصارى‌ تَهْتَدُوا قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْراهِيمَ حَنِيفاً وَ ما كانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ(‌135بقره) (اهل كتاب) گفتند: يهودى يا مسيحى شويد تا هدايت يابيد، بگو: (چنين نيست،) بلكه (پيروى از) آئين حقگراى ابراهيم (مايه هدايت است، زيرا) او از مشركان نبود. و معمولا سبب مى شود که انسان را در خودش بداند، همه را بر باطل بشمرد و سعى کند دیگران را به رنگ خود در آورد چنانکه قرآن در نخستین آیه مورد بحث مى گوید: ♦️((اهل کتاب گفتند یهودى یا مسیحى شوید تا هدایت یابید))! (و قالوا کونوا هودا او نصارى تهتدوا. 135بقره). 🔹بگو آئینهاى تحریف یافته هرگز نمى تواند موجب هدایت بشر گردد ((بلکه پیرو آئین خالص ابراهیم گردید تا هدایت شوید و او هرگز از مشرکان نبود)) 🔶(قل بل ملة ابراهیم حنیفا و ما کان من المشرکین ). 👈دینداران کسانى هستند که پیرو آئین خالص باشند، توحیدى که هیچگونه با شرک آمیخته نگردد، مهمترین اصل اساسى براى شناخت آئین پاک از آئینهاى انحرافى همین رعایت کامل اصل است . 👈اسلام به ما تعلیم مى دهد که میان خدا نیفکنیم و به آئین همه آنها احترام بگذاریم ، چرا که اصول آئین حق در همه جا یکى است و موسى و عیسى نیز پیرو آئین توحیدى و از ابراهیم بودند، ♦️ هر چند آئین آنها بوسیله پیروان نادان شد و به شرک آمیخته گشت (البته این سخن منافات با این ندارد که امروز باید در انجام وظائف خود پیرو آخرین آئین آسمانى یعنى اسلام باشیم که براى این زمان از سوى خدا نازل شده است ). 📚تفسیرنمونه کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
❇️ از هر گونه تغيير و مصون بوده است 💠‏وَ اتْلُ ما أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنْ كِتابِ رَبِّكَ لا مُبَدِّلَ لِكَلِماتِهِ وَ لَنْ تَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَداً (۲۷/کهف) 🌱‏وآنچه را كه از كتاب پروردگارت به تو وحی شده است (بر مردم) بخوان، (سنّت‌ها و) كلمات الهی را تغيير دهنده‌ای نيست و هرگز جز او پناهگاهی نخواهی يافت (كه به آن پناهنده شوی). 🔹‏از بهانه‌های مخالفان پيامبر اكرم صلی الله عليه و آله، اين بود كه از آن حضرت تقاضای تغيير و تبديل قرآن را داشتند و می‌گفتند: «ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هذا أَوْ بَدِّلْهُ»۱ قرآن ديگری بياور يا آن را عوض كن. پيامبر در جواب آنان می‌فرمود: اين در اختيار من نيست، تبديل آيات تنها كار خداوند است. ‏🔹وحی و نزول كتب آسمانی لازمه‌ی ربوبيّت الهی و در مسير تربيت انسان است. «ما أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنْ كِتابِ رَبِّكَ» ‏🔹قرآن از هر گونه تغيير و تحريف مصون بوده است. آنگونه كه پيامبر اسلام خاتم پيامبران است، قرآن نيز آخرين كتاب آسمانی است. «لا مُبَدِّلَ لِكَلِماتِهِ» 📚‏تفسیر نور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan