eitaa logo
قران پویان
455 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
692 ویدیو
615 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
ادامه نکات جزو سوره ۴- اگر خدا نمی‌خواست ما این کار را نمی‌کردیم!!😳😳 وَ قَالَ الَّذِینَ أَشْرَکُواْ لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا عَبَدْنَا مِن دُونِهِ مِن شیَ‌ْءٍ نحَّنُ وَ لَا ءَابَاؤُنَا (۳۵- نحل) مشرکان گفتند: اگر خدا می‌خواست، نه ما و نه پدرانمان کسی را جز او بندگی نمی‌کردیم. این سخن اندیشمندان ضد دینی در برابر دعوت به یکتاپرستی و دین داری بود که بر زبان می‌راندند. در یک تقسیم بندی کلی مشرکان در مقام توجیه اعمال ضد دینی که انجام می‌دادند به دو گروه عمده تقسیم می‌شدند: یکی توده درس نخوانده و عادی آن‌ها بود که در دفاع از عقاید و اعمال خود به تقلید از نیاکان و سنت‌های باستانی تمسک می‌جستند. دسته دوم علما و اندیشمندان آن‌ها بودند که به گمان خود با این منطق و استدلال علمی از بت پرستی و سایر انحرافات عملی و عقیدتی رایج در بینشان دفاع می‌کردند. آن‌ها می‌گفتند: اگر خدا راضی به این کارها و باورهای ما نبود با قدرتی که دارد جلوی ما را می‌گرفت و ما را از آن‌ها باز می‌داشت اما همین‌که مانع ما نشده و ما آزادانه به آن مشغولیم این خود بهترین دلیل است بر اینکه خداوند از اعمال و عقاید ما رضایت کامل دارد و این امور جایز است. 👌پاسخ به این شبهه این سخن وقتی درست است که تنها اراده تکوینی خدا در عالم جریان داشته باشد و بس که اگر چیزی را خواست در همان لحظه ایجاد شود و اگر نخواست در همان لحظه نیست و نابود گردد. خداوند دو اراده دارد؛ اراده تشریعی و اراده تکوینی. آنان که به دام این شبهه عمداً یا سهوا گرفتار شده‌اند از اراده تشریعی یا همان خواست در پس قانون خدا غفلت کرده‌اند. خدا با قانونی که وضع کرده و آن را توسط فرستادگانش به مردم ابلاغ کرده است از مردم خواسته تا عقاید صحیح و اعمال صالح داشته باشند و از همین طریق به آن‌ها اجازه نداده که در مسیر انحراف افتاده و راه هلاکت را طی کنند و به اراده تکوینی دست آن‌ها را باز گشته تا با اختیار خود راه درست را از نادرست برگزیده و در آن حرکت کنند. پس خداوند آن‌ها را منع کرده ولی با بیان قانون؛ نه با زور و سلب اختیار و اگر انتظار دارند که خدا دست هر تبهکار و فکر هر منحرفی را به اجبار گرفته و به راه راست هدایت کند بدانند که هر چند این کار ممکن است اما چون با فلسفه تکامل اختیاری انسان ناسازگار است خدا این کار را نخواهد کرد. دلیل قرآنی که عقل انسان به آن حکم می‌کند مَن کَفَرَ بِاللَّهِ مِن بَعْدِ إِیمَانِهِ إِلَّا مَنْ أُکْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئنِ‌ُّ بِالْایمَانِ وَ لَاکِن مَّن شَرَحَ بِالْکُفْرِ صَدْرًا فَعَلَیْهِمْ غَضَبٌ مِّنَ اللَّهِ وَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ(۱۰۶- نحل) هر کس پس از ایمانش، به خدا کافر شود جزایش دوزخ است؛ جز کسی که تحت فشار واقع‌ شده ولی دلش به ایمان محکم است. آری کسانی که سینه خود را برای قبول کفر گشوده‌اند، بدانند که خشم پروردگار شامل حال آنهاست و برای ایشان عذاب بزرگی خواهد بود. این آیه شریفه در واقع به دو گروه از کسانی اشاره می‌کند که بعد از پذیرش اسلام راه کفر را پیش می‌گیرند. گروه اول کسانی‌اند که در چنگال دشمنان بی‌منطق گرفتار می‌شوند و تحت فشار، شکنجه و یا تهدید آن‌ها از اسلام اعلام بیزاری و نسبت به کفر اعلام وفاداری می‌کنند؛ در حالی که آنچه می‌گویند تنها با زبان است و قلبشان مالامال از ایمان می‌باشد. این گروه مسلماً مورد عفوند؛ بلکه اصلاً گناهی از آن‌ها سر نزده است. گروه دوم کسانی هستند که به راستی دریچه‌های قلب خود را به روی کفر و بی ایمانی می‌گشایند و مسیر عقیدتی خود را به کلی عوض می‌کنند، این‌ها هم گرفتار غضب خدا و عذاب عظیم او می‌شوند. http://yon.ir/Qp441 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تعقل در شريعت با عمومی سازی فهم و عمل به قرآن ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
ادامه نکات جزو سوره ۴- اگر خدا نمی‌خواست ما این کار را نمی‌کردیم!!😳😳 وَ قَالَ الَّذِینَ أَشْرَکُواْ لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا عَبَدْنَا مِن دُونِهِ مِن شیَ‌ْءٍ نحَّنُ وَ لَا ءَابَاؤُنَا (۳۵- نحل) مشرکان گفتند: اگر خدا می‌خواست، نه ما و نه پدرانمان کسی را جز او بندگی نمی‌کردیم. این سخن اندیشمندان ضد دینی در برابر دعوت به یکتاپرستی و دین داری بود که بر زبان می‌راندند. در یک تقسیم بندی کلی مشرکان در مقام توجیه اعمال ضد دینی که انجام می‌دادند به دو گروه عمده تقسیم می‌شدند: یکی توده درس نخوانده و عادی آن‌ها بود که در دفاع از عقاید و اعمال خود به تقلید از نیاکان و سنت‌های باستانی تمسک می‌جستند. دسته دوم علما و اندیشمندان آن‌ها بودند که به گمان خود با این منطق و استدلال علمی از بت پرستی و سایر انحرافات عملی و عقیدتی رایج در بینشان دفاع می‌کردند. آن‌ها می‌گفتند: اگر خدا راضی به این کارها و باورهای ما نبود با قدرتی که دارد جلوی ما را می‌گرفت و ما را از آن‌ها باز می‌داشت اما همین‌که مانع ما نشده و ما آزادانه به آن مشغولیم این خود بهترین دلیل است بر اینکه خداوند از اعمال و عقاید ما رضایت کامل دارد و این امور جایز است. 👌پاسخ به این شبهه این سخن وقتی درست است که تنها اراده تکوینی خدا در عالم جریان داشته باشد و بس که اگر چیزی را خواست در همان لحظه ایجاد شود و اگر نخواست در همان لحظه نیست و نابود گردد. خداوند دو اراده دارد؛ اراده تشریعی و اراده تکوینی. آنان که به دام این شبهه عمداً یا سهوا گرفتار شده‌اند از اراده تشریعی یا همان خواست در پس قانون خدا غفلت کرده‌اند. خدا با قانونی که وضع کرده و آن را توسط فرستادگانش به مردم ابلاغ کرده است از مردم خواسته تا عقاید صحیح و اعمال صالح داشته باشند و از همین طریق به آن‌ها اجازه نداده که در مسیر انحراف افتاده و راه هلاکت را طی کنند و به اراده تکوینی دست آن‌ها را باز گشته تا با اختیار خود راه درست را از نادرست برگزیده و در آن حرکت کنند. پس خداوند آن‌ها را منع کرده ولی با بیان قانون؛ نه با زور و سلب اختیار و اگر انتظار دارند که خدا دست هر تبهکار و فکر هر منحرفی را به اجبار گرفته و به راه راست هدایت کند بدانند که هر چند این کار ممکن است اما چون با فلسفه تکامل اختیاری انسان ناسازگار است خدا این کار را نخواهد کرد. دلیل قرآنی که عقل انسان به آن حکم می‌کند مَن کَفَرَ بِاللَّهِ مِن بَعْدِ إِیمَانِهِ إِلَّا مَنْ أُکْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئنِ‌ُّ بِالْایمَانِ وَ لَاکِن مَّن شَرَحَ بِالْکُفْرِ صَدْرًا فَعَلَیْهِمْ غَضَبٌ مِّنَ اللَّهِ وَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ(۱۰۶- نحل) هر کس پس از ایمانش، به خدا کافر شود جزایش دوزخ است؛ جز کسی که تحت فشار واقع‌ شده ولی دلش به ایمان محکم است. آری کسانی که سینه خود را برای قبول کفر گشوده‌اند، بدانند که خشم پروردگار شامل حال آنهاست و برای ایشان عذاب بزرگی خواهد بود. این آیه شریفه در واقع به دو گروه از کسانی اشاره می‌کند که بعد از پذیرش اسلام راه کفر را پیش می‌گیرند. گروه اول کسانی‌اند که در چنگال دشمنان بی‌منطق گرفتار می‌شوند و تحت فشار، شکنجه و یا تهدید آن‌ها از اسلام اعلام بیزاری و نسبت به کفر اعلام وفاداری می‌کنند؛ در حالی که آنچه می‌گویند تنها با زبان است و قلبشان مالامال از ایمان می‌باشد. این گروه مسلماً مورد عفوند؛ بلکه اصلاً گناهی از آن‌ها سر نزده است. گروه دوم کسانی هستند که به راستی دریچه‌های قلب خود را به روی کفر و بی ایمانی می‌گشایند و مسیر عقیدتی خود را به کلی عوض می‌کنند، این‌ها هم گرفتار غضب خدا و عذاب عظیم او می‌شوند. http://yon.ir/Qp441 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تعقل در شريعت با عمومی سازی فهم و عمل به قرآن 💢🔸💢🔸💢🔸💢🔸💢 https://eitaa.com/quranpuyan
. شماره 110 سوره صفحه_53 💢 یعنی چه؟ هدف از آن در ارتباط با چیست؟ 🔶لا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكافِرِينَ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فِي شَيْ‌ءٍ إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقاةً وَ يُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَ إِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ «28 ال عمران » نبايد اهل ايمان، بجاى مؤمنان، كافران را دوست و سرپرست خود برگزينند و هر كس چنين كند نزد خدا هيچ ارزشى ندارد، مگر آنكه از كفّار پروا و تقيّه كنيد (وبه خاطر هدف‌هاى مهم‌تر، موقّتاً با آنها مدارا كنيد) و خداوند شما را از (نافرمانى) خود هشدار مى‌دهد و بازگشت (همه) به سوى خداوند است. ↩️ ، به معناى حقّ از آزار مخالفان و ترك مبارزه با آنان به جهت دورى از ضرر يا خطرِ مهم‌تر است. تقيّه، گاهى واجب و گاهى حرام است. قرآن در آيه 106 سوره نحل، درباره‌ى تقيّه سخنى گفته كه شأن نزول آن عمار ياسر است. 1⃣- ارتباط ظاهرى با براى رسيدن به اهداف والاتر، در مواردى جايز است. «إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقاةً» 2⃣- ، براى است. مبادا به بهانه‌ى تقيّه، جذب كفّار شويد و از نام تقيّه سوء استفاده كنيد. «يُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ» ↩️ هدف از اين پرواگيري، كه در اصطلاح ديني تقيّه معنا مي‌شود، مراقبت و محافظتي است از بيم تسلّط آنان، وگرنه روابط انساني و عاطفي فردي، يا مناسبات علمي و فرهنگي و هنري داشتن با آنان هيچ مانعي ندارد. همة اين توصيه‌ها براي حفظ حريم و حوزة ايماني و استقلال جامعه اسلامي مي‌باشد. 👈 به عنوان یک استثنا از این قانون کلی می‌فرماید: «مگر این که از آنها بپرهیزید و تقیه کنید» (إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقاةً). همان که برای حفظ نیروها و جلوگیری از هدر رفتن قوا و امکانات و سر انجام پیروزی بر دشمن است. 👈مسأله در جای خود یک حکم قاطع عقلی و موافق فطرت انسانی است. 📚تفاسیر :نور ونمونه . قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛