eitaa logo
قران پویان
455 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
692 ویدیو
615 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
هفته گذشته، 12 فروردین، سالروز رای مردم به حکومت بود که در تعطیلات قرار دا‌شت به همین مناسبت، مطلبی در خصوص مبانی جمهوریت در آرای فقها ارسال می کنیم
در آرای (1) ⁉️پرسش این است که در سال ۵۸ و درهنگام رفراندم، را چگونه "تعریف" و ارائه کردند و آیا فقها و حوزه های ما این تعریف را قبول دارند؟ 🔻شهید مطهری در هنگام رفراندوم ۵۸ در مصاحبه تلویزیونی جمهوری بودن را اینجور تعریف کرد: "جمهوری شکل حکومت است حکومتی که حق انتخاب حاکم با همه مردم است و حکومت موقت است و مردم حق تجدید نظر دارند". با این تعریف "حق مردم" پایه حکومت است ومدت آن "محدود" است. مطهری در ادامه همین مصاحبه درباره تعارض جمهوری و ولایت فقیه میگوید : "تعارضی نیست، جمهوری یعنی مردم حق حاکمیت دارند و..." و مجددا شهید مطهری اصرار دارد که: "اسلامی بودن این جمهوری، بهیچ وجه بر ضد حاکمیت ملی نیست" آن روزها دائما بر "حق مردم"در حکمرانی تاکید میشد. 🔻 قبل از آن نیز شهید بهشتی در تلویزیون به تبیین "جمهوری اسلامی" پرداخت تا مردم بدانند که به چه نظامی رای میدهند. او ابتدا اقسام حکومتها را را توضیح داد و گفت "از میان آنها، حکومت جمهوری با مبانی اسلام سازگارتر است" و افزود در عصر ما - دوره غیبت - حاکم صرفا باید سِمت و قدرت خویش را از آراء مردم بگیرد و کسی حق دارد زمامدار باشد که برگزیده مردم یا لااقل پذیرفته مردم باشد" استدلال بهشتی این بود که وقتی کسی با زور و تفوق طلبی سِمتی را ادعا میکند، موجب فساد و مایه تیره بختی در دنیا و اخرت است. این بحث تلویزیونی مورد توجه استاد مطهری قرار گرفت و ایشان خلاصه آن را اینگونه در یادداشتهای خود ثبت کردند تا در فرصتی به آن بپردازند: آیا مبنای جمهوری بودن حکومت از نظر اسلام این است که حکومت فردی نوعی استکبار و برتری طلبی است؟ 🔻امام خمینی که رهبری انقلاب اسلامی را برعهده داشت، پیوسته تشکیل جمهوری اسلامی را بعنوان آرمان مبارزات ملت مطرح میکرد. ایشان اگرچه به بحث تفصیلی درباره نظام جدید نمی پرداخت ولی با تعبیرات روشنی مقصود خود را آشکار میساخت. سخنان مکرر او گویای آن بود که "جمهوری" در این ترکیب، معنا و مفهوم جدیدی ندارد و این واژه بهمان مفهوم شناخته شده اش در دیگر نظامهای جمهوری، در ایجا هم بکار میرود. مثلا وقتی خبرنگار بی بی سی در این باره پرسید، امام در پاسخ گفت: جمهوری اسلامی هم یک جمهوری است مثل سایر جمهوریها(لکن قانونش قانون اسلامی است) ایشان به تلویزیون فرانسه هم همین پاسخ را داد که: جمهوری اسلامی مثل سایر جمهوریهاست (لکن محتوایش قانون اسلام است) در این موارد امام خمینی از راهِ تعریف به مثال توضیح میداد که برای جمهوری تعریف تازه ای ندارد و همان را که دنیا جمهوری میداند مورد نظرش میباشد. به تعبیر دیگر ایشان جمهوری را در این ترکیب یک مفهوم امضایی(و نه تاسیسی) تلقی میکرد. و حتی یک بار که نماینده کاخ الیزه بملاقات امام آمد و از جمهوری اسلامی پرسید، امام بصورت خاص به حکومت فرانسه اشاره کرد و فرمود: اصل جمهوری همین است که در مملکت شما هم هست و آرای عمومی مردم آن را تعیین میکند....(و سپس افزود:) جمهوری است یعنی دموکراتیک و اسلامی یعنی قانون آن اسلامی است. 👈همه بیانات امام در آن دوره نشان میدهد که در نظام آرمانی و موعود، مفهوم جمهوری تغییری نخواهد کرد. 🔻پس از رفراندوم جمهوری اسلامی نوبت به تدوین قانون اساسی رسید و در این مرحله که میبایست جمهوریت بمعنای "اتکای حکومت به آراء مردم"در قانون اساسی تثبیت شود، عده ای از علما با آن بمخالفت برخاستند و آن را برخلاف مبانی اسلامی دانستند. مقابله با جمهوریت از تابستان سال ۵۸ و هنگام تدوین قانون اساسی شروع شد. مثلا آیت الله سیدمحمد حسین حسینی طهرانی در نامه به امام خمینی نوشت که حکومت در اسلام از بالا به پایین است برخلاف نظام جمهوری در غرب که از پایین به بالاست. آیت الله وحید خراسانی هم در اعتراض به پیش نویس قانون اساسی که آراء عمومی را مبنای حکومت دانسته بود، به امام نامه نوشت که: "حکومت مردم بر مردم عامه پسند است ولی با موازین منطبق نیست. حکومت امر الهی است و تخصصا از امرهم شوری بینهم خارج است" در مجلس تدوین قانون اساسی هم اینگونه مطالب تکرار میشد و "حق مردم در حکومت" با توجه به مبنای نصب الهی مخالفان جدی داشت در زمان تدوین قانون اساسی در مجلس خبرگان، هر یک از اصول که با جمهوریت نظام و لزوم رای مردم و حق آنان در حکومت مربوط بود با اعتراض برخی علما مواجه میشد. مثلا یکی از بحثهای چالشی، اصل سوم پیش نویس بود که: "آرای عمومی مبنای حکومت است" که بعدا با تغییر به عنوان اصل ششم بتصویب رسید و شهید بهشتی در دفاع از آن تلاش زیادی کرد. بهشتی استدلال میکرد که جمهوری بودن نظام اقتضا میکند تا آراء مردم نقش بنیادی در اداره کشور داشته باشد. ایشان در جلسه دیگری برای این اصل استدلال کرد که "بهترین نوع حکومت، حکومتی است که قدرتش را از حمایت عموم بگیرد نه از سرنیزه و نه از هیچ عامل دیگر".
با گرامیداشت روز 12 فروردین، سالروز رای مردم به نظام در آرای (1) ⁉️پرسش این است که در سال ۵۸ و درهنگام رفراندم، را چگونه "تعریف" و ارائه کردند و آیا فقها و حوزه های ما این تعریف را قبول دارند؟ 🔻شهید مطهری در هنگام رفراندوم ۵۸ در مصاحبه تلویزیونی جمهوری بودن را اینجور تعریف کرد: "جمهوری شکل حکومت است حکومتی که حق انتخاب حاکم با همه مردم است و حکومت موقت است و مردم حق تجدید نظر دارند". با این تعریف "حق مردم" پایه حکومت است ومدت آن "محدود" است. مطهری در ادامه همین مصاحبه درباره تعارض جمهوری و ولایت فقیه میگوید : "تعارضی نیست، جمهوری یعنی مردم حق حاکمیت دارند و..." و مجددا شهید مطهری اصرار دارد که: "اسلامی بودن این جمهوری، بهیچ وجه بر ضد حاکمیت ملی نیست" آن روزها دائما بر "حق مردم"در حکمرانی تاکید میشد. 🔻 قبل از آن نیز شهید بهشتی در تلویزیون به تبیین "جمهوری اسلامی" پرداخت تا مردم بدانند که به چه نظامی رای میدهند. او ابتدا اقسام حکومتها را را توضیح داد و گفت "از میان آنها، حکومت جمهوری با مبانی اسلام سازگارتر است" و افزود در عصر ما - دوره غیبت - حاکم صرفا باید سِمت و قدرت خویش را از آراء مردم بگیرد و کسی حق دارد زمامدار باشد که برگزیده مردم یا لااقل پذیرفته مردم باشد" استدلال بهشتی این بود که وقتی کسی با زور و تفوق طلبی سِمتی را ادعا میکند، موجب فساد و مایه تیره بختی در دنیا و اخرت است. این بحث تلویزیونی مورد توجه استاد مطهری قرار گرفت و ایشان خلاصه آن را اینگونه در یادداشتهای خود ثبت کردند تا در فرصتی به آن بپردازند: آیا مبنای جمهوری بودن حکومت از نظر اسلام این است که حکومت فردی نوعی استکبار و برتری طلبی است؟ 🔻امام خمینی که رهبری انقلاب اسلامی را برعهده داشت، پیوسته تشکیل جمهوری اسلامی را بعنوان آرمان مبارزات ملت مطرح میکرد. ایشان اگرچه به بحث تفصیلی درباره نظام جدید نمی پرداخت ولی با تعبیرات روشنی مقصود خود را آشکار میساخت. سخنان مکرر او گویای آن بود که "جمهوری" در این ترکیب، معنا و مفهوم جدیدی ندارد و این واژه بهمان مفهوم شناخته شده اش در دیگر نظامهای جمهوری، در ایجا هم بکار میرود. مثلا وقتی خبرنگار بی بی سی در این باره پرسید، امام در پاسخ گفت: جمهوری اسلامی هم یک جمهوری است مثل سایر جمهوریها(لکن قانونش قانون اسلامی است) ایشان به تلویزیون فرانسه هم همین پاسخ را داد که: جمهوری اسلامی مثل سایر جمهوریهاست (لکن محتوایش قانون اسلام است) در این موارد امام خمینی از راهِ تعریف به مثال توضیح میداد که برای جمهوری تعریف تازه ای ندارد و همان را که دنیا جمهوری میداند مورد نظرش میباشد. به تعبیر دیگر ایشان جمهوری را در این ترکیب یک مفهوم امضایی(و نه تاسیسی) تلقی میکرد. و حتی یک بار که نماینده کاخ الیزه بملاقات امام آمد و از جمهوری اسلامی پرسید، امام بصورت خاص به حکومت فرانسه اشاره کرد و فرمود: اصل جمهوری همین است که در مملکت شما هم هست و آرای عمومی مردم آن را تعیین میکند....(و سپس افزود:) جمهوری است یعنی دموکراتیک و اسلامی یعنی قانون آن اسلامی است. 👈همه بیانات امام در آن دوره نشان میدهد که در نظام آرمانی و موعود، مفهوم جمهوری تغییری نخواهد کرد. 🔻پس از رفراندوم جمهوری اسلامی نوبت به تدوین قانون اساسی رسید و در این مرحله که میبایست جمهوریت بمعنای "اتکای حکومت به آراء مردم"در قانون اساسی تثبیت شود، عده ای از علما با آن بمخالفت برخاستند و آن را برخلاف مبانی اسلامی دانستند. مقابله با جمهوریت از تابستان سال ۵۸ و هنگام تدوین قانون اساسی شروع شد. مثلا آیت الله سیدمحمد حسین حسینی طهرانی در نامه به امام خمینی نوشت که حکومت در اسلام از بالا به پایین است برخلاف نظام جمهوری در غرب که از پایین به بالاست. آیت الله وحید خراسانی هم در اعتراض به پیش نویس قانون اساسی که آراء عمومی را مبنای حکومت دانسته بود، به امام نامه نوشت که: "حکومت مردم بر مردم عامه پسند است ولی با موازین منطبق نیست. حکومت امر الهی است و تخصصا از امرهم شوری بینهم خارج است" در مجلس تدوین قانون اساسی هم اینگونه مطالب تکرار میشد و "حق مردم در حکومت" با توجه به مبنای نصب الهی مخالفان جدی داشت در زمان تدوین قانون اساسی در مجلس خبرگان، هر یک از اصول که با جمهوریت نظام و لزوم رای مردم و حق آنان در حکومت مربوط بود با اعتراض برخی علما مواجه میشد". ادامه دارد 🖌استاد سروش محلاتي @quranpuyan
با گرامیداشت روز 12 فروردین، سالروز رای مردم به نظام در آرای (2) یکی از بحثهای چالشی، در مجلس تدوین قانون اساسی، اصل سوم پیش نویس بود که: "آرای عمومی مبنای حکومت است" که بعدا با تغییر به عنوان اصل ششم بتصویب رسید و شهید بهشتی در دفاع از آن تلاش زیادی کرد. بهشتی استدلال میکرد که جمهوری بودن نظام اقتضا میکند تا آراء مردم نقش بنیادی در اداره کشور داشته باشد. ایشان در جلسه دیگری برای این اصل استدلال کرد که "بهترین نوع حکومت، حکومتی است که قدرتش را از حمایت عموم بگیرد نه از سرنیزه و نه از هیچ عامل دیگر". در هنگام بررسی اصل ۵۶ نیز که "حق تعیین سرنوشت" مطرح بود بار دیگر مخالفتها ظهور و بروز کرد. مثلا شهید هاشمی‌نژاد گفت: بعد از تصویب اصل ولایت فقیه این اصل معنا ندارد. آیت الله صافی هم میگفت: اگر منظور حاکمیت تشریعی انسان بر سرنوشت خویش است( نه تکوینی)، خداوند چنین حاکمیتی به انسان نداده است. در اصل پنجم (ولایت فقیه) نیز به اقتضای جمهوریتِ حکومت، قید قبول و پذیرش مردم، شرط ولایت قرار گرفت. بهرحال در تدوین قانون اساسی نیز پافشاری شهید و همراهی برخی دیگر موجب آن گردید که مبانی " بودن" کم و بیش در قانون اساسی تثبیت شود در چهار دهه اخیر علائمی از "گریز از جمهوریت" دیده شده، هرچند پیوسته تجربه انتخابات و رای گیری (که نماد جمهوریت است) داشته ایم. این گریز ناشی از دو عامل اساسی در سابقه فرهنگی ماست: یکی آنکه ما پرورش یافتگان تاریخی استبداد هستیم و استبداد طبیعت ثانویه ما شده است و همین پیشینه عمیق ما را پیوسته بطرف خود میکشاند. دوم آنکه جمهوریت در فرهنگ دینی ما سابقه ضعیف و نحیفی دارد. مثلا فقها و متکلمین امامیه که به بحث حکومت و امامت پرداخته اند نوعا موضوع اتکای حکومت به رای مردم را مورد اعتنا قرار نداده اند. ✅نظریه شهید صدر در جمهوریت هرچند بدیع و مبتنی بر مبانی بود، توجه علما را جلب نکرد و حتی شاگردانش مثل حضرات سیدکاظم حائری و سیدمحمود هاشمی هم آن را کنار گذاشتند! نظریه علامه طباطبایی هم که راه را برای جمهوریت باز میکرد، توسط شاگردانش حضرات جوادی آملی و مصباح یزدی دنبال نشد و آن را کنار گذاشتند! فضای فکری حوزه نشان میدهد که ، اندیشه ای در حاشیه است😔😔 به گمان این نویسنده تا وقتی معنا و مفهوم جمهوری اسلامی مشخص نشود و تفاوت آن با حکومت اسلامی (به مفهوم عام آن) تبیین نگردد، توقع هیچ تغییر یا اصلاحی را نمیتوان داشت. ما باید به همان بحثهای مبنایی ۴۰ سال قبل برگردیم و آنچه را ناتمام رها کردیم به اتمام برسانیم. 🖌 استاد محمد سروش محلاتی https://eitaa.com/quranpuyan
هدایت شده از قران پویان
با گرامیداشت روز 12 فروردین، سالروز رای مردم به نظام در آرای (1) ⁉️پرسش این است که در سال ۵۸ و درهنگام رفراندم، را چگونه "تعریف" و ارائه کردند و آیا فقها و حوزه های ما این تعریف را قبول دارند؟ 🔻شهید مطهری در هنگام رفراندوم ۵۸ در مصاحبه تلویزیونی جمهوری بودن را اینجور تعریف کرد: "جمهوری شکل حکومت است حکومتی که حق انتخاب حاکم با همه مردم است و حکومت موقت است و مردم حق تجدید نظر دارند". با این تعریف "حق مردم" پایه حکومت است ومدت آن "محدود" است. مطهری در ادامه همین مصاحبه درباره تعارض جمهوری و ولایت فقیه میگوید : "تعارضی نیست، جمهوری یعنی مردم حق حاکمیت دارند و..." و مجددا شهید مطهری اصرار دارد که: "اسلامی بودن این جمهوری، بهیچ وجه بر ضد حاکمیت ملی نیست" آن روزها دائما بر "حق مردم"در حکمرانی تاکید میشد. 🔻 قبل از آن نیز شهید بهشتی در تلویزیون به تبیین "جمهوری اسلامی" پرداخت تا مردم بدانند که به چه نظامی رای میدهند. او ابتدا اقسام حکومتها را را توضیح داد و گفت "از میان آنها، حکومت جمهوری با مبانی اسلام سازگارتر است" و افزود در عصر ما - دوره غیبت - حاکم صرفا باید سِمت و قدرت خویش را از آراء مردم بگیرد و کسی حق دارد زمامدار باشد که برگزیده مردم یا لااقل پذیرفته مردم باشد" استدلال بهشتی این بود که وقتی کسی با زور و تفوق طلبی سِمتی را ادعا میکند، موجب فساد و مایه تیره بختی در دنیا و اخرت است. این بحث تلویزیونی مورد توجه استاد مطهری قرار گرفت و ایشان خلاصه آن را اینگونه در یادداشتهای خود ثبت کردند تا در فرصتی به آن بپردازند: آیا مبنای جمهوری بودن حکومت از نظر اسلام این است که حکومت فردی نوعی استکبار و برتری طلبی است؟ 🔻امام خمینی که رهبری انقلاب اسلامی را برعهده داشت، پیوسته تشکیل جمهوری اسلامی را بعنوان آرمان مبارزات ملت مطرح میکرد. ایشان اگرچه به بحث تفصیلی درباره نظام جدید نمی پرداخت ولی با تعبیرات روشنی مقصود خود را آشکار میساخت. سخنان مکرر او گویای آن بود که "جمهوری" در این ترکیب، معنا و مفهوم جدیدی ندارد و این واژه بهمان مفهوم شناخته شده اش در دیگر نظامهای جمهوری، در ایجا هم بکار میرود. مثلا وقتی خبرنگار بی بی سی در این باره پرسید، امام در پاسخ گفت: جمهوری اسلامی هم یک جمهوری است مثل سایر جمهوریها(لکن قانونش قانون اسلامی است) ایشان به تلویزیون فرانسه هم همین پاسخ را داد که: جمهوری اسلامی مثل سایر جمهوریهاست (لکن محتوایش قانون اسلام است) در این موارد امام خمینی از راهِ تعریف به مثال توضیح میداد که برای جمهوری تعریف تازه ای ندارد و همان را که دنیا جمهوری میداند مورد نظرش میباشد. به تعبیر دیگر ایشان جمهوری را در این ترکیب یک مفهوم امضایی(و نه تاسیسی) تلقی میکرد. و حتی یک بار که نماینده کاخ الیزه بملاقات امام آمد و از جمهوری اسلامی پرسید، امام بصورت خاص به حکومت فرانسه اشاره کرد و فرمود: اصل جمهوری همین است که در مملکت شما هم هست و آرای عمومی مردم آن را تعیین میکند....(و سپس افزود:) جمهوری است یعنی دموکراتیک و اسلامی یعنی قانون آن اسلامی است. 👈همه بیانات امام در آن دوره نشان میدهد که در نظام آرمانی و موعود، مفهوم جمهوری تغییری نخواهد کرد. 🔻پس از رفراندوم جمهوری اسلامی نوبت به تدوین قانون اساسی رسید و در این مرحله که میبایست جمهوریت بمعنای "اتکای حکومت به آراء مردم"در قانون اساسی تثبیت شود، عده ای از علما با آن بمخالفت برخاستند و آن را برخلاف مبانی اسلامی دانستند. مقابله با جمهوریت از تابستان سال ۵۸ و هنگام تدوین قانون اساسی شروع شد. مثلا آیت الله سیدمحمد حسین حسینی طهرانی در نامه به امام خمینی نوشت که حکومت در اسلام از بالا به پایین است برخلاف نظام جمهوری در غرب که از پایین به بالاست. آیت الله وحید خراسانی هم در اعتراض به پیش نویس قانون اساسی که آراء عمومی را مبنای حکومت دانسته بود، به امام نامه نوشت که: "حکومت مردم بر مردم عامه پسند است ولی با موازین منطبق نیست. حکومت امر الهی است و تخصصا از امرهم شوری بینهم خارج است" در مجلس تدوین قانون اساسی هم اینگونه مطالب تکرار میشد و "حق مردم در حکومت" با توجه به مبنای نصب الهی مخالفان جدی داشت در زمان تدوین قانون اساسی در مجلس خبرگان، هر یک از اصول که با جمهوریت نظام و لزوم رای مردم و حق آنان در حکومت مربوط بود با اعتراض برخی علما مواجه میشد". ادامه دارد 🖌استاد سروش محلاتي @quranpuyan
هدایت شده از قران پویان
با گرامیداشت روز 12 فروردین، سالروز رای مردم به نظام در آرای (2) یکی از بحثهای چالشی، در مجلس تدوین قانون اساسی، اصل سوم پیش نویس بود که: "آرای عمومی مبنای حکومت است" که بعدا با تغییر به عنوان اصل ششم بتصویب رسید و شهید بهشتی در دفاع از آن تلاش زیادی کرد. بهشتی استدلال میکرد که جمهوری بودن نظام اقتضا میکند تا آراء مردم نقش بنیادی در اداره کشور داشته باشد. ایشان در جلسه دیگری برای این اصل استدلال کرد که "بهترین نوع حکومت، حکومتی است که قدرتش را از حمایت عموم بگیرد نه از سرنیزه و نه از هیچ عامل دیگر". در هنگام بررسی اصل ۵۶ نیز که "حق تعیین سرنوشت" مطرح بود بار دیگر مخالفتها ظهور و بروز کرد. مثلا شهید هاشمی‌نژاد گفت: بعد از تصویب اصل ولایت فقیه این اصل معنا ندارد. آیت الله صافی هم میگفت: اگر منظور حاکمیت تشریعی انسان بر سرنوشت خویش است( نه تکوینی)، خداوند چنین حاکمیتی به انسان نداده است. در اصل پنجم (ولایت فقیه) نیز به اقتضای جمهوریتِ حکومت، قید قبول و پذیرش مردم، شرط ولایت قرار گرفت. بهرحال در تدوین قانون اساسی نیز پافشاری شهید و همراهی برخی دیگر موجب آن گردید که مبانی " بودن" کم و بیش در قانون اساسی تثبیت شود در چهار دهه اخیر علائمی از "گریز از جمهوریت" دیده شده، هرچند پیوسته تجربه انتخابات و رای گیری (که نماد جمهوریت است) داشته ایم. این گریز ناشی از دو عامل اساسی در سابقه فرهنگی ماست: یکی آنکه ما پرورش یافتگان تاریخی استبداد هستیم و استبداد طبیعت ثانویه ما شده است و همین پیشینه عمیق ما را پیوسته بطرف خود میکشاند. دوم آنکه جمهوریت در فرهنگ دینی ما سابقه ضعیف و نحیفی دارد. مثلا فقها و متکلمین امامیه که به بحث حکومت و امامت پرداخته اند نوعا موضوع اتکای حکومت به رای مردم را مورد اعتنا قرار نداده اند. ✅نظریه شهید صدر در جمهوریت هرچند بدیع و مبتنی بر مبانی بود، توجه علما را جلب نکرد و حتی شاگردانش مثل حضرات سیدکاظم حائری و سیدمحمود هاشمی هم آن را کنار گذاشتند! نظریه علامه طباطبایی هم که راه را برای جمهوریت باز میکرد، توسط شاگردانش حضرات جوادی آملی و مصباح یزدی دنبال نشد و آن را کنار گذاشتند! فضای فکری حوزه نشان میدهد که ، اندیشه ای در حاشیه است😔😔 به گمان این نویسنده تا وقتی معنا و مفهوم جمهوری اسلامی مشخص نشود و تفاوت آن با حکومت اسلامی (به مفهوم عام آن) تبیین نگردد، توقع هیچ تغییر یا اصلاحی را نمیتوان داشت. ما باید به همان بحثهای مبنایی ۴۰ سال قبل برگردیم و آنچه را ناتمام رها کردیم به اتمام برسانیم. 🖌 استاد محمد سروش محلاتی https://eitaa.com/quranpuyan
🔴 اصول و ویژگیهای در کلام امام خمینی ره 🔹 «بشر در اظهار نظر خودش آزاد است.» 🔹 «اولین چیزی که برای انسان هست آزادی بیان است.» 🔹«مطبوعات در نشر همه‌ی حقایق و واقعیات آزادند.» 🔹«در جمهوری اسلامی کمونیست‌ها نیز در بیان عقاید خود آزادند.» 🔹«در حکومت اسلامی اگر کسی از شخص اول مملکت شکایتی داشته باشد، پیش قاضی می‌رود و قاضی او را احضار می‌کند و او هم حاضر می‌شود.» 🔹«یکی از بنیان‌های اسلام آزادی است… بنیاد دیگر اسلام اصل استقلال ملی است.» 🔹«حکومت اسلامی یک حکومت مبتنی بر عدل و دموکراسی است.» 🔹«اما شكل حكومت ما جمهوری است، جمهوری به معنای اینكه متكی به آرای اكثریت است.» 🔹«ولایت با جمهور مردم است.» 🔹«عزل مقامات جمهوری اسلامی به دست مردم است. برخلاف نظام سلطنتی مقامات مادام‌العمر نیست، طول مسئولیت هر یك از مقامات محدود و موقت است. یعنی مقامات ادواری است، هر چند سال عوض می‌شود. اگر هم هر مقامی یكی از شرایطش را از دست داد، ساقط می‌شود.» 🔹«رژیم ایران به یک نظام دمکراسی‌ای تبدیل خواهد شد که موجب ثبات منطقه می‌گردد.» 🔹«اختیارات شاه را نخواهم داشت.» 🔹«من چنین چیزی نگفته‌ام كه روحانیون متكفل حكومت خواهند شد. روحانیون شغلشان چیز دیگری است.» 🔹«قانون این است. عقل این است. حقوق بشر این است که سرنوشت هر آدمی باید به دست خودش باشد.» 🔹«باید اختیارات دست مردم باشد. این یك مسئله عقلی است. هر عاقلی این مطلب را قبول دارد كه مقدرات هركسی باید دست خودش باشد.» 🔹«حكومت اسلامی بر حقوقِ بشر و ملاحظه‌ی آن است. هیچ سازمانی و حكومتی به‌اندازه‌ی اسلام ملاحظه‌ی حقوق بشر را نكرده است. آزادی و دموكراسی به‌تمام معنا در حكومت اسلامی است، شخص اوّل حكومت اسلامی با آخرین فرد مساوی است در امور.» 🔹«اسلام، هم حقوق بشر را محترم مىشمارد و هم عمل مىكند. حقّى را از هیچ‌كس نمىگیرد. حق آزادى را از هیچ‌كس نمىگیرد. اجازه نمىدهد كه كسانى بر او سلطه پیدا كنند كه حقّ آزادى را به اسم آزادى از آنها سلب كند.» 🔹«ما که می‌‌گوییم حکومت اسلامی می‌خواهیم جلوی این هرزه‌ها گرفته شود، نه‌اینکه برگردیم به ۱۴۰۰ سال پیش. ما می‌خواهیم به عدالت ۱۴۰۰ سال پیشش برگردیم. همۀ مظاهر تمدن را هم با آغوش باز قبول داریم.» 🔹«دولت استبدادی را نمی‌توان حکومت اسلامی خواند… رژیم اسلامی با استبداد جمع نمی‌شود.» 🔹«ما حکومتی را می‌خواهیم که برای اینکه یک دسته می‌گویند مرگ بر فلان کس، آنها را نکشند.» 🔹«تمام اقلیت‌های مذهبی در حکومت اسلامی می‌توانند به کلیه فرائض مذهبی خود آزادانه عمل نمایند و حکومت اسلامی موظف است از حقوق آنها به بهترین وجه دفاع کند.» 🔹«جامعۀ آیندۀ ما جامعۀ آزادی خواهد بود. همۀ نهادهای فشار و اختناق و همچنین استثمار از میان خواهد رفت.» 🔹«ما یک حاکمی می‌خواهیم که توی مسجد وقتی آمد نشست بیایند دورش بنشینند و با او صحبت کنند و اشکال‌هایشان را بگویند. نه اینکه از سایه او هم بترسند.» 📚صحیفه نور. کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای تحقق آرمانهای مردم در 12 فروردین سال 1358 ‼️دو هشدار مهم شهید مطهری در فروردین ۱۳۵۸ برای تداوم : 🔹ادامه دادن مسیر دولتهای آینده باید واقعا و عملا در مسیر عدالت اسلامی گام بردارند و برای پر کردن اقدام کنند. 🔸احترام به ما باید به آزادیها به معنی واقعی احترام بگزاریم. اگر جمهوری اسلامی بخواهد زمینه اختناق را به وجود آورد قطعا شکست خواهد خورد. @quranpuyan
🔴 اصول و ویژگیهای در کلام امام خمینی ره 🔹 «بشر در اظهار نظر خودش آزاد است.» 🔸 «اولین چیزی که برای انسان هست آزادی بیان است.» 🔹«مطبوعات در نشر همه‌ی حقایق و واقعیات آزادند.» 🔹«در جمهوری اسلامی کمونیست‌ها نیز در بیان عقاید خود آزادند.» 🔸«در حکومت اسلامی اگر کسی از شخص اول مملکت شکایتی داشته باشد، پیش قاضی می‌رود و قاضی او را احضار می‌کند و او هم حاضر می‌شود.» 🔹«یکی از بنیان‌های اسلام آزادی است… بنیاد دیگر اسلام اصل استقلال ملی است.» 🔹«حکومت اسلامی یک حکومت مبتنی بر عدل و دموکراسی است.» 🔸«اما شكل حكومت ما جمهوری است، جمهوری به معنای اینكه متكی به آرای اكثریت است.» 🔹«ولایت با جمهور مردم است.» 🔹«عزل مقامات جمهوری اسلامی به دست مردم است. برخلاف نظام سلطنتی مقامات مادام‌العمر نیست، طول مسئولیت هر یك از مقامات محدود و موقت است. یعنی مقامات ادواری است، هر چند سال عوض می‌شود. اگر هم هر مقامی یكی از شرایطش را از دست داد، ساقط می‌شود.» 🔸«رژیم ایران به یک نظام دمکراسی‌ای تبدیل خواهد شد که موجب ثبات منطقه می‌گردد.» 🔹«اختیارات شاه را نخواهم داشت.» 🔹«من چنین چیزی نگفته‌ام كه روحانیون متكفل حكومت خواهند شد. روحانیون شغلشان چیز دیگری است.» 🔸«قانون این است. عقل این است. حقوق بشر این است که سرنوشت هر آدمی باید به دست خودش باشد.» 🔹«باید اختیارات دست مردم باشد. این یك مسئله عقلی است. هر عاقلی این مطلب را قبول دارد كه مقدرات هركسی باید دست خودش باشد.» 🔹«حكومت اسلامی بر حقوقِ بشر و ملاحظه‌ی آن است. هیچ سازمانی و حكومتی به‌اندازه‌ی اسلام ملاحظه‌ی حقوق بشر را نكرده است. آزادی و دموكراسی به‌تمام معنا در حكومت اسلامی است، شخص اوّل حكومت اسلامی با آخرین فرد مساوی است در امور.» 🔸«اسلام، هم حقوق بشر را محترم مىشمارد و هم عمل مىكند. حقّى را از هیچ‌كس نمىگیرد. حق آزادى را از هیچ‌كس نمىگیرد. اجازه نمىدهد كه كسانى بر او سلطه پیدا كنند كه حقّ آزادى را به اسم آزادى از آنها سلب كند.» 🔹«ما که می‌‌گوییم حکومت اسلامی می‌خواهیم جلوی این هرزه‌ها گرفته شود، نه‌اینکه برگردیم به ۱۴۰۰ سال پیش. ما می‌خواهیم به عدالت ۱۴۰۰ سال پیشش برگردیم. همۀ مظاهر تمدن را هم با آغوش باز قبول داریم.» 🔹«دولت استبدادی را نمی‌توان حکومت اسلامی خواند… رژیم اسلامی با استبداد جمع نمی‌شود.» 🔸«ما حکومتی را می‌خواهیم که برای اینکه یک دسته می‌گویند مرگ بر فلان کس، آنها را نکشند.» 🔹«تمام اقلیت‌های مذهبی در حکومت اسلامی می‌توانند به کلیه فرائض مذهبی خود آزادانه عمل نمایند و حکومت اسلامی موظف است از حقوق آنها به بهترین وجه دفاع کند.» 🔹«جامعۀ آیندۀ ما جامعۀ آزادی خواهد بود. همۀ نهادهای فشار و اختناق و همچنین استثمار از میان خواهد رفت.» 🔸«ما یک حاکمی می‌خواهیم که توی مسجد وقتی آمد نشست بیایند دورش بنشینند و با او صحبت کنند و اشکال‌هایشان را بگویند. نه اینکه از سایه او هم بترسند.» 📚صحیفه نور. کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
💠 مردم به چه تعریفی از رای دادند؟ 📌بخشهایی از مصاحبه شهید قبل از برگزاری رفراندوم جمهوری اسلامی در تاریخ 10 فروردین 1358 در صدا و سیما: 🇮🇷" «جمهوری اسلامی‌» از دو کلمه مرکب شده: کلمه «جمهوری» و کلمه «اسلامی‌». کلمه جمهوری شکل حکومت پیشنهاد شده را مشخص می‌‏کند. یکی از آنها هم حکومت عامه مردم است، یعنی حکومتی که حق انتخاب حاکم با همه مردم است قطع نظر از این که مرد هستند یا زن، سفید هستند یا سیاه و دارای هر فکر و هر عقیده‌ا‌ی هستند، فقط شرط بلوغ سنی و رشد عقلی در آن معتبر است و نه چیز دیگر، و بعلاوه این حکومت حکومت است یعنی هر چند سال یک بار باید تجدید شود یعنی 👈مردم دارند که بخواهند آن را برای بار دوم و احیانا برای بار سوم یا چهارم (اگر قانون اساسی شان اجازه بدهد) انتخاب کنند یا شخص دیگری را که از او بهتر می‌‏دانند. 👈و اما کلمه «اسلامی‌» محتوای این حکومت را بیان می‌‏کند، یعنی پیشنهاد می‌‏شود که این حکومت با اصول و مقررات اسلامی‌ اداره شود و در مدار اصول اسلامی‌ حرکت کند، بنابراین «جمهوری اسلامی‌» یعنی حکومتی که شکل آن انتخاب حاکم است از طرف عامه مردم برای و نه شکل ، و محتوای آن اسلامی‌ است یعنی بر اساس معیارها و موازین اسلامی‌ است. مسئله «جمهوری» مربوط به شکل حکومت است که البته مستلزم نوعی دموکراسی است یعنی مردم حق حاکمیت دارند. به معنی این است که مردم حق دارند که سرنوشت خودشان را خودشان در دست بگیرند ♦️توهمی‌ که از جمهوری اسلامی‌ در ذهن بسیاری پیش آمده درست همین است که جمهوری اسلامی‌ به معنی است. اگر چنین اشتباهی هم پیش آمده باید این اشتباه رفع شود. حکومت اسلامی‌ و جنبه اسلامی‌ بودن حکومت به حاکمیت عملی یک طبقه ارتباط ندارد، 🔷 مسئله این نیست که فقیه خودش در رأس دولت قرار می‌‏گیرد، خودش می‌‏خواهد عملا حکومت کند و مجری باشد. نقش فقیه در یک کشور اسلامی‌ که ملتزم و متعهد به اسلام است و اسلام را به عنوان یک ایدئولوژی پذیرفته است نقش یک ایدئولوگ‏ است نه نقش یک حاکم" 👈من اعلام می‌کنم که در رژیم جمهوری اسلامی هیچ محدودیتی برای افکار وجود ندارد و از باصطلاح کانالیزه کردن اندیشه‌ها خبر و اثر نخواهد بود. همه باید آزاد باشند که حاصل و اصیلشان را عرضه کنند 🔖پیرامون انقلاب اسلامی، ص ۱۱‌ 🔸بشر اگر بخواهد رشد پیدا کند باید در کار خودش آزاد باشد، در خودش آزاد باشد. اگر به بهانه این که ملت رشد ندارد باید به او کرد، آزادی را برای همیشه از او بگیرند، این ملت تا ابد غیر رشید باقی می‌ماند. رشدش به این است که آزادش بگذاریم ولو در آن آزادی ابتدا اشتباه هم بکند. صد بار هم اگر اشتباه بکند باز باید آزاد باشد. اگر به مردم در مسائلی که باید در آنها فکر کنند از ترس این که مبادا اشتباه بکنند، به هر طریقی ندهیم یا روحشان را بترسانیم که در فلان موضوع دینی و مذهبی مبادا فکر کنی که اگر فکر بکنی و یک وسوسه کوچک به ذهن تو بیایید، به سر در آتش جهنم فرو می‌روی، این مردم هرگز فکرشان در مسائل دینی رشد نمی‌کند و پیش نمی‌رود. دینی که از مردم در اصول خود تحقیق می‌خواهد و (تحقیق هم یعنی بدست آوردن مطلب از راه تفکر و تعقل) خواه ناخواه برای مردم قائل است.» 🔖 (پیرامون جمهوری اسلامی، ص ۱۲۳) @quranpuyan
⁉️در این 45 سال چقدر از و قول بنیانگذاران نظام فاصله گرفتیم!؟ 🔴 مبانی اسلامی و اصول و ویژگیهای  در کلام بنیانگذار 🔹 «بشر در اظهار نظر خودش آزاد است.» 🔹 «اولین چیزی که برای انسان هست آزادی بیان است.» 🔹«مطبوعات در نشر همه‌ی حقایق و واقعیات .» 🔹«در جمهوری اسلامی کمونیست‌ها نیز در بیان عقاید خود آزادند.» 🔹«در حکومت اسلامی اگر کسی از شخص اول مملکت شکایتی داشته باشد، پیش قاضی می‌رود و قاضی او را احضار می‌کند و او هم حاضر می‌شود.» 🔹«یکی از بنیان‌های اسلام آزادی است… بنیاد دیگر اسلام اصل استقلال ملی است.» 🔹«حکومت اسلامی یک حکومت مبتنی بر و است.» 🔹«اما شكل حكومت ما جمهوری است، جمهوری به معنای اینكه متكی به است.» 🔹«ولایت با مردم است.» 🔹«عزل مقامات جمهوری اسلامی به دست است. برخلاف نظام سلطنتی مقامات مادام‌العمر نیست، طول مسئولیت هر یك از مقامات و موقت است. یعنی مقامات است، هر چند سال عوض می‌شود. اگر هم هر مقامی یكی از شرایطش را از دست داد، ساقط می‌شود.» 🔹«رژیم ایران به یک نظام دمکراسی‌ای تبدیل خواهد شد که موجب ثبات منطقه می‌گردد.» 🔹«اختیارات شاه را نخواهم داشت.» 🔹«من چنین چیزی نگفته‌ام كه روحانیون متكفل حكومت خواهند شد. روحانیون شغلشان چیز دیگری است.» 🔹«قانون این است. عقل این است. حقوق بشر این است که سرنوشت هر آدمی باید به دست خودش باشد.» 🔹«باید اختیارات دست مردم باشد. این یك مسئله عقلی است. هر عاقلی این مطلب را قبول دارد كه مقدرات هركسی باید دست خودش باشد.» 🔹«حكومت اسلامی بر حقوقِ بشر و ملاحظه‌ی آن است. هیچ سازمانی و حكومتی به‌اندازه‌ی اسلام ملاحظه‌ی را نكرده است. آزادی و دموكراسی به‌تمام معنا در حكومت اسلامی است، شخص اوّل حكومت اسلامی با آخرین فرد مساوی است در امور.» 🔹«اسلام، هم حقوق بشر را محترم مىشمارد و هم عمل مىكند. حقّى را از هیچ‌كس نمىگیرد. را از هیچ‌كس نمىگیرد. اجازه نمىدهد كه كسانى بر او سلطه پیدا كنند كه حقّ آزادى را به اسم آزادى از آنها سلب كند.» 🔹«ما که می‌‌گوییم حکومت اسلامی می‌خواهیم جلوی این هرزه‌ها گرفته شود، نه‌اینکه برگردیم به ۱۴۰۰ سال پیش. ما می‌خواهیم به عدالت ۱۴۰۰ سال پیشش برگردیم. همۀ مظاهر تمدن را هم با آغوش باز قبول داریم.» 🔹«دولت استبدادی را نمی‌توان حکومت اسلامی خواند… رژیم اسلامی با جمع نمی‌شود.» 🔹«ما حکومتی را می‌خواهیم که برای اینکه یک دسته می‌گویند مرگ بر فلان کس، آنها را .» 🔹«تمام اقلیت‌های مذهبی در حکومت اسلامی می‌توانند به کلیه فرائض مذهبی خود آزادانه عمل نمایند و حکومت اسلامی موظف است از حقوق آنها به بهترین وجه دفاع کند.» 🔹«جامعۀ آیندۀ ما جامعۀ آزادی خواهد بود. همۀ نهادهای فشار و اختناق و همچنین استثمار از میان خواهد رفت.» 🔹«ما یک حاکمی می‌خواهیم که توی مسجد وقتی آمد نشست بیایند دورش بنشینند و با او صحبت کنند و اشکال‌هایشان را بگویند. نه اینکه از سایه او هم بترسند.» 📚صحیفه نور. کانالِ قرآن‌پویان تدبر در  قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای تحقق آرمانهای مردم در 12 فروردین سال 1358 ‼️دو هشدار مهم شهید مطهری در فروردین ۱۳۵۸ برای تداوم : 🔹ادامه دادن مسیر دولتهای آینده باید واقعا و عملا در مسیر عدالت اسلامی گام بردارند و برای پر کردن اقدام کنند. 🔸احترام به ما باید به آزادیها به معنی واقعی احترام بگزاریم. اگر جمهوری اسلامی بخواهد زمینه اختناق را به وجود آورد قطعا شکست خواهد خورد. @quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‼️دو هشدار مهم شهید مطهری در فروردین ۱۳۵۸ برای تداوم : 🔹ادامه دادن مسیر دولتهای آینده باید واقعا و عملا در مسیر عدالت اسلامی گام بردارند و برای پر کردن اقدام کنند. 🔸احترام به ما باید به آزادیها به معنی واقعی احترام بگزاریم. اگر جمهوری اسلامی بخواهد زمینه را به وجود آورد قطعا شکست خواهد خورد. @quranpuyan
🥀با گراميداشت سالروز ترور و همراهانشان ، در اين ايام بخشي از نظرات ايشان را مرور مي كنيم: ‍ ❓مگر می‌شود یک جامعه‌ای را تا آخر بر محور پیش برد؟ نمی‌شود. عزیز من! از درِ راستی در آی و را به کناری بنه. همین نوجوان‌ها و جوان‌ها که گه‌گاه دروغ امروزت را می‌خورند، همیشه در این حال نمی‌مانند. فردا، ساعت دیگر، روز دیگر، هفته دیگر، ماه دیگر، سال دیگر، بالآخره می‌شوند و بر تو لعن و می‌فرستند که چرا ماه‌ها یا سال‌ها آنها را فریفته بودی. ما معتقدیم نیست، راستی است. هر عیب و نقصی هم در خودمان باشد، می‌آییم راست به مردم می‌گوییم. اشتباهی هم اگر بکنیم، می‌آییم راست به مردم می‌گوییم. ما در تشکیلات هر جا دروغ و خلافی ببینیم، محکم جلو آن می‌ایستیم؛ ولو آن دروغ از نظر به سود کارها تلقی شود. ⭕کسانی هستند که چنین می‌اندیشند: که در راه آرمان‌ها و شعارها و مقاصد حزب جمهوری اسلامی می‌شود دروغ گفت، می‌شود مبالغه کرد، می‌شود حرف‌های گزاف گفت؛ ولی ما رو در روی آن‌ها ایستاده‌ایم و می‌ایستیم. 🖋شهید آیت الله دکتر سید محمد حسینی 📚 کتاب (، گفتگوها، نوشتارها) ص۵۳ @quranpuyan
از نگاه علامه به مناسبت سالگرد صدور فرمان مشروطيت ⭕️قسمت دوم: ❓پرسش: آیا مشروطه دوم از مشروطیت بود یا اساساً برداشت نائینی و رهبران مذهبی نجف از مشروطیت درست نبوده که در این دوره تصور کردند که مشروطیت دچار انحراف شده است؟ پاسخ ♻معتقدم با تعریف رهبران مذهبی مشروطه که مشروطیت «تحدید قدرت مطلقه سلاطین» است، و می تواند در هر جامعه ­ای با هر مرام و مکتبی، و با رعایت شرایط و اقتضائات و باورهای اکثریت مردم آن جامعه پیاده شود. معتقد بودند که مشروطه خواهان بخصوص پس از فتح تهران شرایط و اقتضائات و باروهای جامعه دینی ایران را نادیده گرفتند ؛ اصلا برای حرمتی قائل نبودند؛ و عملا باورهای دینی اکثریت مردم را نادیده گرفتند؛ به طور کلی روحانیت را از صحنه اجتماع بیرون کردند، نه تنها از علمای مخالف مشروطه، بلکه از رهبران دینی مشروطه در ایران خلع ید کردند. شیخ فضل ­الله نوری، مجتهد اول تهران را در روز میلاد علی (ع)، با آن وضعیت اعدام کردند. سید عبدالله بهبهانی، از رهبران مذهبی مشروطه را ترور کردند؛ با سید محمد طباطبایی که جزو رهبران مذهبی مشروطه در ایران بود، آن گونه برخورد کردند؛ و در نهایت هم رضاخان به قدرت رسید و استبداد به شکل دیگری تثبیت شد. ⭕این رویّه، از مشروطیتی بود که هدفش، محدود کردن قدرت سلاطین، از بردگی صاحبان قدرت و با در حقوق، احکام و مجازات­ها بود؛ و این اهداف منافاتی با شریعت اسلام و باورهای دینی اکثریت مردم نداشت. احساس علمای نجف این بود که این رویّه انحراف از اهداف مشروطیت است؛ لذا در تاریخ هست آخوند خراسانی تصمیم گرفت با سفر به ایران، و رهبری نهضت از نزدیک، مشروطیت را به مسیر اصلی ­اش باز گرداند ولی به طرز مشکوکی از دنیا رفت . 🔻حتی فراتر از اقتضائات اکثریت جامعه دینی ایران، ارکان اصلی مشروطیت هم به محاق رفت. آیا قانون اساسی و التزام بدان، مجلس شورای ملی برآمده از رأی اکثریت، آزادی بیان و قلم، مساوات مردم با زمامداران جامعه در حقوق، احکام و مجازات­ها که همگی از ارکان مشروطیت ­اند، در دوران حاکمیت پهلوی چه سرنوشتی پیدا کرد؟ اسناد دوران پهلوی اول را مشاهده کنید که چگونه به بلاد مختلف دستورالعمل صادر می کردند که فلانی و فلانی و فلانی باید به عنوان نماینده آن استان از صندق درآید. رأی اکثریت چه سرنوشتی پیدا کرد؟ ❓آیا همه اینها نشانه­ هایی بر از مشروطیت نبود؟ همان­گونه که معتقدم امروز هم با فاصله گرفته ­ایم. ❓پرسش: آیا تفاوت بین علما ازجمله مرحوم با شیخ شاهد بر این نیست که نتوان از شریعت به عنوان یک امر ثابت یاد کرد؟ در این صورت مشروطیت متناسب با جامعه دینی، براساس نگاه کدام عالم باید شکل بگیرد؟ 📌پاسخ: 👈اشاره کردم که رهبران مذهبی مشروطه در نجف بر این باور بودند که مشروطیت در هر جامعه باید با رعایت شرایط و اقتضائات آن جامعه تحقق پیدا کند. 👈مقصود از ایران، باورهای ایمانی، ارزش های اخلاقی و احکام شرعی است. حتی عادت و سنت­های ملی جامعه هم جزو اقتضائات جامعه است. پس فقط مقصود از اقتضائات و شرایط جامعه، فقط شریعت نیست. به علاوه، شریعت دارای دو دسته احکام است: احکام مسلّم شرعی که مورد اتفاق فقیهان است و اصلا اجتهاد در آنها راه ندارد، و احکام نظری که اختلاف نظر در این بخش دیده می شود. نمی شود همه این آموزه ­ها را نادیده گرفت و در صدد پیاده کردن مشروطیت اروپایی با همه لوازم و پیامدهایش در جامعه ایران بر آمد، در حالی که متناسب با اقتضائات آن جامعه است. مثالی بزنم تا مقصودم از اقتضائات جامعه دینی ایران روشن شود. 📌 بر اساس ماده دوم متمم قانون اساسی مشروطه، هیئت طرازی متشکل از باید بر مصوبات مجلس نظارت می کردند، ولی هیچ گاه اجازه ندادند چنین هیأتی شکل بگیرد و بر قوانین مصوب مجلس نظارت کند، چون کسانی که در مشروطه دوم به قدرت رسیدند اصولا نهاد دین و علما و مجتهدان را مزاحم می­دانستند. 👈معقتدم رویکردی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ موجب شد تا اصولی مثل اصل ولایت فقیه و شورای نگهبان که به مراتب قدرتمندتر از هیئت طراز متمم قانون اساسی مشروطه است، در قانون اساسی جمهوری اسلامی گنجانده شود، واکنشی بود به آنچه بعد از انقلاب مشروطیت رخ داد تا بار دیگر نتوان نهاد دین و روحانیت را از عرصه سیاست بیرون کرد. شاهد بر این سخن این است که برخی از نمایندگان مجلس بررسی نهایی قانون اساسی در دفاع از اصول یاد شده، همین گونه استدلال کردند ادامه دارد. 🖋حجت الاسلام سيدجواد ورعي کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
مشخصات كه به معرفي كرديم و دنبال آن بوديم، چه بود؟ 🔰 "من خدا را گواه می‌گیرم قبل از به این عشق پرواز می‌کردم و با این انگیزه فریاد می‌زدم: باید نظام باشد؛ باید کنار برود؛ این طبقاتی که مردم را از نظر لباس و وضع خانه و زندگی از هم جدا کرده و یک را و یک را و بدبخت کرده است، باید این این فاصله برداشته شود. مثل ص که اگر در مدینه جمعی بودند پیغمبر از همه گرسنه‌تر بود 👈و اگر در مدینه ساده‌پوش بودند از همه ساده‌پوش‌تر بود. اگر ساده‌نوش بودند علی از همه ساده‌نوش‌تر بود. غذای علی از همه خشن‌تر بود؛ لباس علی از همه ساده‌تر و کهنه‌تر بود. ما را ۱۴ قرن است اینگونه به مردم معرفی کردیم. ✅گفتیم ضرار بن ضمرة نزد آمد. معاویه گفت: «یا ضرار! صف لی علیاً.» ضرار گفت: «معاویه من می‌ترسم از علی نام ببرم و از مدح کنم، موجب ملال خاطر شما باشد و اذیتم کنید.» معاویه گفت: «من به تو امان می‌دهم.» 👈آنگاه ضرار آن خطبه مشهور را خواند: 🔻«معاویه! کان والله فینا کأحدنا؛ معاویه! علی با ما که بود مثل ما بود؛ صدای علی از صدای ما کوتاه‌تر بود؛ لباس علی از لباس ما خشن‌تر بود؛ غذای علی از غذای ما ساده‌تر بود؛ از همه ما بیشتر کار می‌کرد و از همه ما کمتر بهره می‌برد. معاویه! به خدا علی در مقام تقسیم کار سخت‌ترین کارها را خودش برمی‌داشت، اما در مقام سهم برداشتن کمترین سهم را برای خود برمی‌داشت.» 👈👈ما که گفتیم می‌آوریم یعنی این را می‌آوریم." 🎙 مرحوم آیت‌الله ، حسینیه ارشاد؛ ۱۳۶۴ ▪️به مناسبت سالروز رحلت آیت‌الله موسوی اردبیلی، رفیق شفیق شهید مظلوم " 📱نقل از کانال «شهید آیت‌الله دکتر بهشتی» در تلگرام کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دین ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛