eitaa logo
قران پویان
455 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
692 ویدیو
615 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
تاملی در دیدگاه های استاد شهید مرتضی مطهری قسمت در واقعه تاریخی قسمت سی و پنج تحریفات معنوی از کتاب ✅دو نقطه ضعف مردم در مجالس عزاداری یادم هست در فریمان خودمان، سالهای اولی كه من از قم می آمدم و به آنجا می رفتم و گاهی منبر می رفتم، آمده بودیم مشهد، روضه خوان قهاری بود كه در مشهد خیلی معروف بود. شبی ما در مسجد گوهرشاد در یكی از شبستانها رفته بودیم پای ی او و یكی از هم ولایتی های ما هم آنجا بود. یك روضه ی صد در صد دروغی آنجا خواند، خودش هم گفت از بزرگان شنیدم (به قول مرحوم آیتی نگو از بزرگان، بگو از دروغگویان، مگر مقصود «از بزرگان دروغگویان» باشد) چون خودش می فهمید كه این در هیچ كتابی نیست.😶 آمد یك بچه ای برای امام حسین درست كرد كه چنین بچه ای امام حسین نداشته است. گفت طفلی امام حسین داشتند كه جزء اسرا بود.🤔 یكی از لشكریان عمر سعد، خودش سوار بود و طنابی به گردن این طفل بسته بود و او را با زور شلاق می آوردند و می كشیدند. او سرگرم رفتن بود و این طفل مجبور به دویدن. یك وقت متوجه شد كه این طناب فشار آورده و سنگینی می كند. بعد متوجه شدند كه این طفل خفه شده است. این را گفت و وا ویلایی بپاشد.😫 وقتی كه آمدیم بیرون، یادم است آن هم ولایتی من آمد به من توصیه كرد گفت آقا جان بیایید پای این منبرها، از این روضه ها یاد بگیرید، اینها را برای مردم بخوانید! .😧 حال، این، نقطه ی مردم عوام است. با این نقطه ی ضعف چه باید كرد؟ آیا باید از این نقطه ی ضعف مردم استفاده كرد؟ باید بهره برداری كرد؟ باید سوارشان شد؟ باید مثل تاج گفت حالا كه اینها احمقند من از همین حماقتشان استفاده می كنم؟ نه، بزرگترین و وظیفه ی علما با نقاط ضعف اجتماع است. این است كه پیغمبر اكرم فرمود: 🌺«اِذا ظَهَرَتِ الْبِدَعُ فی اُمَّتی فَلْیُظْهِرِ الْعالِمُ عِلْمَهُ وَ اِلاّ فَعَلَیْهِ لَعْنَةُ اللّهِ»🌺  🍃آنجا كه و دروغها ظاهر می شود، آنجا كه چیزهایی ظاهر می شود كه در دین نیست، مسائلی پیدا می شود كه من نگفته ام، بر عهده ی دانایان است كه را بگویند و لو مردم خوششان نمی آید. آن كسی كه كتمان می كند، لعنت خدا بر او باد.🍃 بالاتر از این را خود قرآن كریم فرموده است: 🍀 «إِنَّ اَلَّذِینَ یَكْتُمُونَ ما أَنْزَلْنا مِنَ اَلْبَیِّناتِ وَ اَلْهُدی مِنْ بَعْدِ ما بَیَّنّاهُ لِلنّاسِ فِی اَلْكِتابِ أُولئِكَ یَلْعَنُهُمُ اَللّهُ وَ یَلْعَنُهُمُ اَللاّعِنُونَ»🍀 🌟 آن دانایانی كه حقایقی را ما گفته ایم و آنها می دانند، ولی كتمان می كنند، می پوشانند، اظهار نمی كنند، لعنت خدا بر آنها و لعنت هر لعنت كننده ای بر آنها باد.🌟 من در مقاله ی «ختم نبوت» نوشتم وظیفه ی علما در دوره ی ختم نبوت مبارزه با است و خوشبختانه ابزار این كار هم در دست است و بازهم خوشبختانه هستند و بوده اند در میان علما افرادی كه با این نقاط ضعف مبارزه كرده اند. كتاب لؤلؤ و مرجان كه من در همین موضوع حادثه عاشورا در آن سه شب نام می بردم از مرحوم حاجی نوری (رضوان اللّه علیه) ، درست یك قیام به وظیفه ی بسیار مقدسی است كه این مرد بزرگ كرده است، مصداق قسمت اول این حدیث است كه «اِذا ظَهَرَتِ الْبِدَعُ فَلْیُظْهِرِ الْعالِمُ عِلْمَهُ» . در این طور موارد وظیفه ی علماست كه حقایق را بدون پرده به مردم بگویند و لو مردم خوششان نمی آید. وظیفه ی علماست كه با اكاذیب مبارزه كنند و مشت دروغگویان را باز كنند.💥💥 https://telegram.me/quranpuyan
تاملی در دیدگاه های استاد شهید مرتضی مطهری قسمت در واقعه تاریخی قسمت سی و شش تحریفات معنوی از کتاب ✅جرح راوی می دانید كه حرام است، چه غیبت زنده باشد و چه غیبت مرده. ولی غیبت یك مواردی دارد كه استثنا شده است (موارد استثنائی) . یكی از موارد غیبت كه همه ی علمای بزرگ مرتكب این غیبت شده اند و این غیبت را لازم می دانند بلكه احیاناً واجب می دانند و غیبت واجب است آن چیزی است كه «جرح راوی» می نامند. یك كسی حدیث روایت می كند، از پیغمبر حدیث روایت می كند، از امام حدیث روایت می كند، آیا شما فوراً باید قبول كنید؟ 🤔 نه، باید تحقیق كنید كه این چگونه آدمی است؟ راستگوست یا دروغگو؟ اگر در زندگی او یك نقطه ی ضعفی- عیبی، نقصی، دروغی، فسقی- را كشف كردید، اینجا بر شما نه تنها جایز است، بلكه لازم است در متن كتابها این آدم را رسوا كنید. بگویید فلان كس، مثلاً اسحاق بن احمری نهاوندی، كه فلان روایت را مثلاً روایت شهربانو را و لو در كافی نقل كرده است، یك آدم جعّال و وضّاع و دروغگویی بوده است. او را در مقابل تاریخ باید كنید. این كار اسمش «جرح» است. با اینكه غیبت و بدگویی است و غیبت و بدگویی نه از مرده جایز است و نه از زنده، ولی در اینجا كه پای و قلب است باید شما دروغگو را رسوا كنید.😒 یك ممكن است در یك قسمت، بزرگ هم باشد. ملا حسین كاشفی است، خیلی مرد ملاّیی هم بوده است، اما روضة الشهداء او پر از دروغ است. به همه دروغ بسته است حتی به ابن زیاد و عمر سعد. كتابش مملوّ از دروغ است. 🙊می گوید ابن زیاد پنجاه خروار زر سرخ به عمر سعد داد كه آمد قضیه ی كربلا را قبول كرد. خوب، هر كه بشنود می گوید پس عمر سعد خیلی هم تقصیر نداشته، پنجاه خروار طلا را به هركس بدهند دست به این كار می زند. 😶 ملاّ آقای دربندی واقعاً نسبت به امام حسین علیه السلام مرد مخلصی بوده، و می گوید واقعاً طوری بود كه هر وقت نام امام حسین را می شنید اشكش جاری می شد.😭😭 كتابی نوشته است به نام «خزائن» . یك دوره فقه است، چاپ هم شده است. او معاصر با صاحب جواهر است. به صاحب جواهر گفت اسم كتاب ما چیست؟ گفت «جواهر» . گفت از این جواهر شما در خزائن مابسیار است. اما به همان نشانی كه جواهر تا به حال شاید ده چاپ شده است و هیچ نیست كه از این كتاب استفاده نكند و خودش را نیازمند به این كتاب نبیند، و كتاب خزائن یك دوره كه چاپ شد دیگر احدی به سراغش نرفت و قیمتش با اینكه كتاب هزار صفحه ای است شاید همان قیمت كاغذش بیشتر نیست، [این سخن او واقعیت ندارد. ] به هر حال این مرد با اینكه مرد عالمی است، ولی اسرار الشهادة نوشته كه بكلی حادثه ی كربلا را تحریف، قلب، زیرورو، بی خاصیت و بی اثر كرده است. كتابش- سراسر نمی شود گفت، چون لابلای آن [سخن راست ] پیدا می شود؛😏 انبار كاه هم چند تا گندم در آن پیدا می شود- [مملوّ از] دروغ است. حالا به خاطر اینكه او یك بوده، بوده، مخلص امام حسین بوده است، دیگر ما درباره اش سكوت كنیم؟ حاجی نوری نباید درباره ی اسرار الشهاده ی او اظهار نظر كند، نباید مدرك اسرار الشهادة را بگوید كه یك كتاب بی سروتهی بود، نه اول داشت و نه آخر، فقط در حاشیه اش نوشته بودند تألیف فلان عالم جبل عاملی، رفتیم گشتیم آن عالم اصلاً چنین كتابی نداشت، متن كتاب را هم نگاه كردیم پر از دروغ بود، ولی این مرد عالم خیال كرد این كتاب یك كتاب درستی است، برداشت همه ی آن را در كتاب خودش نقل كرد؟ ! . این جرح است. پس باید جرح بشود. این ی عالم است. از خداوند تبارك و تعالی توفیق می خواهیم كه دلهای همه را به حق و حقیقت رهبری بفرماید، گناهانی كه از طریق یا غیر تحریف مرتكب شده ایم بر ما ببخشاید، به ما توفیق بدهد كه این وظیفه و رسالتی را كه در این زمینه داریم به خوبی انجام بدهیم. https://telegram.me/quranpuyan
♻️♻️♻️ :تدبر هفتگي در سوره هاي قرآن به ترتيب نزول ✅نکات سوره از تفسیر نور ◀️ در وقوع و زلزله‌های سخت آن تردیدی نیست. «إِذٰا وَقَعَتِ» («اذا»و فعل ماضی در مواردی بکار می‌رود که قطعی الوقوع باشد. ) ◀️ قیامت، هنگامه ی فروپاشی پندارها و تجلّی است. (شکست و سقوط عدّه ای و پیروزی و صعود عدّه ای دیگر) «خٰافِضَةٌ رٰافِعَةٌ» ◀️ در شیوه تبلیغ و آداب گفتگو، ابتدا بیانِ خلاصه ی مطلب و سپس تفصیل آن، مطلوب است. «کُنْتُمْ أَزْوٰاجاً ثَلاٰثَةً - فَأَصْحٰابُ - فَأَصْحٰابُ - وَ السّٰابِقُونَ» ◀️ نیک بختی یا بدبختی، سعادت یا شقاوت، در قیامت دائمی است. فَأَصْحٰابُ الْمَیْمَنَةِ... وَ أَصْحٰابُ الْمَشْئَمَةِ (کلمه«اصحاب»جمع«صاحب»به معنای مصاحب و ملازم و جدا نشدنی است) ◀️ سبقت در و و خیرات ونیکی‌ها ارزش است. «وَ السّٰابِقُونَ السّٰابِقُونَ» ◀️ کسانی که در دنیا به سوی خیرات سبقت می‌گیرند، در آخرت برای دریافت پاداش مقدّم ترند. اَلسّٰابِقُونَ... أُولٰئِکَ الْمُقَرَّبُونَ ◀️ بهشت، محلّ کامیابی‌های مؤمن است. «جَنّٰاتِ النَّعِیمِ» ◀️ مقام معنوی، بالاتر از کامیابی مادّی است. ابتدا فرمود: آنان مقرّب درگاه ما هستند، «أُولٰئِکَ الْمُقَرَّبُونَ» سپس فرمود: در باغ‌های بهشتی قرار می‌گیرند. «فِی جَنّٰاتِ النَّعِیمِ» ◀️ برای برانگیختن شوق و علاقه، بیان خصوصیات بهشت لازم است. (کیفیّت تخت‌ها «مَوْضُونَةٍ» چگونگی نشستن «مُتَقٰابِلِینَ») ◀️ شیوه نشستن بهشتیان، نشستنِ گرداگرد است تا افراد روبروی یکدیگر قرار گیرند و چهره به چهره شوند. «مُتَقٰابِلِینَ» ◀️ از آداب پذیرایی، فراهم نمودن جایی است که مهمان در آن احساس راحتی کند. عَلیٰ سُرُرٍ... مُتَّکِئِینَ عَلَیْهٰا ◀️ مسئولین پذیرایی و شیوه پذیرایی بهشتیان، خصوصیاتی دارد: الف: هر لحظه در دسترس می‌باشند. «یَطُوفُ» ب: نوجوانانی با قیافه ای زیبا و دلپذیرند. «وِلْدٰانٌ» ج: دلپذیری آنان موسمی و لحظه ای نیست. «مُخَلَّدُونَ» د: انواع وسایل پذیرایی را در دست دارند. «أکواب، أَبٰارِیقَ، کَأْسٍ» ه: پذیرایی ابتدا با مایعات و نوشیدنی هاست. «کَأْسٍ مِنْ مَعِینٍ» و: آنچه عرضه می‌شود، آفاتی ندارد. لاٰ یُصَدَّعُونَ... لاٰ یُنْزِفُونَ ز: مواد پذیرایی، متعدّد و متنوّع و به انتخاب مهمان است. «فٰاکِهَةٍ مِمّٰا یَتَخَیَّرُونَ» ح: اولویّت با نوشیدنی، سپس میوه و آنگاه غذای گرم و مطبوع است. «مَعِینٍ، فٰاکِهَةٍ، لَحْمِ» ◀️ زنانی بهشتی اند که در عین زیبایی، عفیف و پاکدامن باشند. «حُورٌ عِینٌ کَأَمْثٰالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَکْنُونِ» ◀️تمام اسباب کامیابی، در بهشت فراهم است. فٰاکِهَةٍ... لَحْمِ... حُورٌ عِینٌ ◀️ کامیابی‌های بهشت، دائمی است. یَتَخَیَّرُونَ، یَشْتَهُونَ... (فعل مضارع بر دوام و استمرار دلالت می‌کند) ◀️ در شیوه تبلیغ و دعوت به نیکی ها، از نقش عمل در رسیدن به پاداش‌های اخروی، غفلت نکنیم. «جَزٰاءً بِمٰا کٰانُوا یَعْمَلُونَ» ◀️ در بهشت، اسباب آزار روحی و روانی نیست. لاٰ یَسْمَعُونَ فِیهٰا لَغْواً... ◀️ معمولاً کامیابی‌های دنیوی آمیخته با لغو و گناه است، ولی در قیامت، چنین نیست. لاٰ یَسْمَعُونَ... ◀️ بهشت، سرای سلام و سلامت است. «إِلاّٰ قِیلاً سَلاٰماً سَلاٰماً» (جامعه ای که در آن سلام و سلامتی رواج دارد و لغو و بیهودگی در آن وجود ندارد، جامعه ای بهشتی است. ◀️ در قیامت، جایگاه بس والا و اعجاب برانگیزی دارند. «وَ أَصْحٰابُ الْیَمِینِ مٰا أَصْحٰابُ الْیَمِینِ» ادامه دارد..... ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
در واقعه تاریخی قسمت سی و پنج تحریفات معنوی از کتاب ✅دو نقطه ضعف مردم در مجالس عزاداری یادم هست در فریمان خودمان، سالهای اولی كه من از قم می آمدم و به آنجا می رفتم و گاهی منبر می رفتم، آمده بودیم مشهد، روضه خوان قهاری بود كه در مشهد خیلی معروف بود. شبی ما در مسجد گوهرشاد در یكی از شبستانها رفته بودیم پای ی او و یكی از هم ولایتی های ما هم آنجا بود. یك روضه ی صد در صد دروغی آنجا خواند، خودش هم گفت از بزرگان شنیدم (به قول مرحوم آیتی نگو از بزرگان، بگو از دروغگویان، مگر مقصود «از بزرگان دروغگویان» باشد) چون خودش می فهمید كه این در هیچ كتابی نیست.😶 آمد یك بچه ای برای امام حسین درست كرد كه چنین بچه ای امام حسین نداشته است. گفت طفلی امام حسین داشتند كه جزء اسرا بود.🤔 یكی از لشكریان عمر سعد، خودش سوار بود و طنابی به گردن این طفل بسته بود و او را با زور شلاق می آوردند و می كشیدند. او سرگرم رفتن بود و این طفل مجبور به دویدن. یك وقت متوجه شد كه این طناب فشار آورده و سنگینی می كند. بعد متوجه شدند كه این طفل خفه شده است. این را گفت و وا ویلایی بپاشد.😫 وقتی كه آمدیم بیرون، یادم است آن هم ولایتی من آمد به من توصیه كرد گفت آقا جان بیایید پای این منبرها، از این روضه ها یاد بگیرید، اینها را برای مردم بخوانید! .😧 حال، این، نقطه ی مردم عوام است. با این نقطه ی ضعف چه باید كرد؟ آیا باید از این نقطه ی ضعف مردم استفاده كرد؟ باید بهره برداری كرد؟ باید سوارشان شد؟ باید مثل تاج گفت حالا كه اینها احمقند من از همین حماقتشان استفاده می كنم؟ نه، بزرگترین و وظیفه ی علما با نقاط ضعف اجتماع است. این است كه پیغمبر اكرم فرمود: 🌺«اِذا ظَهَرَتِ الْبِدَعُ فی اُمَّتی فَلْیُظْهِرِ الْعالِمُ عِلْمَهُ وَ اِلاّ فَعَلَیْهِ لَعْنَةُ اللّهِ»🌺  🍃آنجا كه و دروغها ظاهر می شود، آنجا كه چیزهایی ظاهر می شود كه در دین نیست، مسائلی پیدا می شود كه من نگفته ام، بر عهده ی دانایان است كه را بگویند و لو مردم خوششان نمی آید. آن كسی كه كتمان می كند، لعنت خدا بر او باد.🍃 بالاتر از این را خود قرآن كریم فرموده است: 🍀 «إِنَّ اَلَّذِینَ یَكْتُمُونَ ما أَنْزَلْنا مِنَ اَلْبَیِّناتِ وَ اَلْهُدی مِنْ بَعْدِ ما بَیَّنّاهُ لِلنّاسِ فِی اَلْكِتابِ أُولئِكَ یَلْعَنُهُمُ اَللّهُ وَ یَلْعَنُهُمُ اَللاّعِنُونَ»🍀 🌟 آن دانایانی كه حقایقی را ما گفته ایم و آنها می دانند، ولی كتمان می كنند، می پوشانند، اظهار نمی كنند، لعنت خدا بر آنها و لعنت هر لعنت كننده ای بر آنها باد.🌟 من در مقاله ی «ختم نبوت» نوشتم وظیفه ی علما در دوره ی ختم نبوت مبارزه با است و خوشبختانه ابزار این كار هم در دست است و بازهم خوشبختانه هستند و بوده اند در میان علما افرادی كه با این نقاط ضعف مبارزه كرده اند. كتاب لؤلؤ و مرجان كه من در همین موضوع حادثه عاشورا در آن سه شب نام می بردم از مرحوم حاجی نوری (رضوان اللّه علیه) ، درست یك قیام به وظیفه ی بسیار مقدسی است كه این مرد بزرگ كرده است، مصداق قسمت اول این حدیث است كه «اِذا ظَهَرَتِ الْبِدَعُ فَلْیُظْهِرِ الْعالِمُ عِلْمَهُ» . در این طور موارد وظیفه ی علماست كه حقایق را بدون پرده به مردم بگویند و لو مردم خوششان نمی آید. وظیفه ی علماست كه با اكاذیب مبارزه كنند و مشت دروغگویان را باز كنند.💥💥 @ quranpuyan
در _كربلا قسمت سی و شش تحریفات معنوی از کتاب ✅جرح راوی می دانید كه حرام است، چه غیبت زنده باشد و چه غیبت مرده. ولی غیبت یك مواردی دارد كه استثنا شده است (موارد استثنائی) . یكی از موارد استثنای غیبت كه همه ی علمای بزرگ مرتكب این غیبت شده اند و این غیبت را لازم می دانند بلكه احیاناً واجب می دانند و غیبت واجب است آن چیزی است كه «جرح راوی» می نامند. یك كسی حدیث روایت می كند، از پیغمبر حدیث روایت می كند، از امام حدیث روایت می كند، آیا شما فوراً باید قبول كنید؟ 🤔 نه، باید تحقیق كنید كه این چگونه آدمی است؟ راستگوست یا دروغگو؟ اگر در زندگی او یك نقطه ی ضعفی- عیبی، نقصی، دروغی، فسقی- را كشف كردید، اینجا بر شما نه تنها جایز است، بلكه لازم است در متن كتابها این آدم را رسوا كنید. بگویید فلان كس، مثلاً اسحاق بن احمری نهاوندی، كه فلان روایت را مثلاً روایت شهربانو را و لو در كافی نقل كرده است، یك آدم جعّال و وضّاع و دروغگویی بوده است. او را در مقابل تاریخ باید رسوا كنید. این كار اسمش «جرح» است. با اینكه غیبت و بدگویی است و غیبت و بدگویی نه از مرده جایز است و نه از زنده، ولی در اینجا كه پای و قلب است باید شما دروغگو را رسوا كنید.😒 یك عالِم ممكن است در یك قسمت، بزرگ هم باشد. ملا حسین كاشفی است، خیلی مرد ملاّیی هم بوده است، اما روضة الشهداء او پر از دروغ است. به همه دروغ بسته است حتی به ابن زیاد و عمر سعد. كتابش مملوّ از دروغ است. 🙊می گوید ابن زیاد پنجاه خروار زر سرخ به عمر سعد داد كه آمد قضیه ی كربلا را قبول كرد. خوب، هر كه بشنود می گوید پس عمر سعد خیلی هم تقصیر نداشته، پنجاه خروار طلا را به هركس بدهند دست به این كار می زند. 😶 ملاّ آقای دربندی واقعاً نسبت به امام حسین علیه السلام مرد مخلصی بوده، و می گوید واقعاً طوری بود كه هر وقت نام امام حسین را می شنید اشكش جاری می شد.😭😭 كتابی نوشته است به نام «خزائن» . یك دوره فقه است، چاپ هم شده است. او معاصر با صاحب جواهر است. به صاحب جواهر گفت اسم كتاب ما چیست؟ گفت «جواهر» . گفت از این جواهر شما در خزائن مابسیار است. اما به همان نشانی كه جواهر تا به حال شاید ده چاپ شده است و هیچ نیست كه از این كتاب استفاده نكند و خودش را نیازمند به این كتاب نبیند، و كتاب خزائن یك دوره كه چاپ شد دیگر احدی به سراغش نرفت و قیمتش با اینكه كتاب هزار صفحه ای است شاید همان قیمت كاغذش بیشتر نیست، [این سخن او واقعیت ندارد. ] به هر حال این مرد با اینكه مرد عالمی است، ولی اسرار الشهادة نوشته كه بكلی حادثه ی كربلا را تحریف، قلب، زیرورو، بی خاصیت و بی اثر كرده است. كتابش- سراسر نمی شود گفت، چون لابلای آن [سخن راست ] پیدا می شود؛😏 انبار كاه هم چند تا گندم در آن پیدا می شود- [مملوّ از] دروغ است. حالا به خاطر اینكه او یك عالم بوده، باتقوا بوده، مخلص امام حسین بوده است، دیگر ما درباره اش سكوت كنیم؟ حاجی نوری نباید درباره ی اسرار الشهاده ی او اظهار نظر كند، نباید مدرك اسرار الشهادة را بگوید كه یك كتاب بی سروتهی بود، نه اول داشت و نه آخر، فقط در حاشیه اش نوشته بودند تألیف فلان عالم جبل عاملی، رفتیم گشتیم آن عالم اصلاً چنین كتابی نداشت، متن كتاب را هم نگاه كردیم پر از دروغ بود، ولی این مرد عالم خیال كرد این كتاب یك كتاب درستی است، برداشت همه ی آن را در كتاب خودش نقل كرد؟ ! . این جرح است. پس باید جرح بشود. این وظیفه ی عالم است. از خداوند تبارك و تعالی توفیق می خواهیم كه دلهای همه را به حق و حقیقت رهبری بفرماید، گناهانی كه از طریق یا غیر تحریف مرتكب شده ایم بر ما ببخشاید، به ما توفیق بدهد كه این وظیفه و رسالتی را كه در این زمینه داریم به خوبی انجام بدهیم. پایان. https://telegram.me/quranpuyan
❇️تمثيل، در بيان _عالي براي مردم 💠وَ لَقَدْ صَرَّفْنا فِي هذَا الْقُرْآنِ لِلنَّاسِ مِنْ كُلِّ مَثَلٍ وَ كانَ الْإِنْسانُ أَكْثَرَ شَيْ‌ءٍ جَدَلًا «54»کهف 🌱والبتّه ما در اين قرآن از هر مثلى براى مردم متنوّع بيان كرديم، و (لى) انسان بيش از هر چيز جدال كننده است. 💬پیامهای آیات فوق ⇧⇩: 🔹تكرار و تنوّع وتمثيل، شيوه‌ى ضرورى و مفيد براى ارشاد و هدايت و تربيت مردم است. 🔹هدف قرآن، هدايت همه‌ى مردم است و مثال‌هاى قرآن براى فهم عموم مردم است. 🔹خداوند حجّت را به وسيله‌ى قرآن بر مردم تمام كرده است. 🔹در قرآن براى هر يك از اصول ارشاد و هدايت، مثالى است. 🔹اگر روحيّه‌ى پذيرش در انسان نباشد، مثال‌هاى بيشتر او را به جدال بيشتر مى‌كشاند. 🔹انسان موجودى تنوّع‌طلب و مجادله‌گر است. 📚تفسیر نور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ در مورد 💠يَسْتَفْتُونَكَ قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ فِي الْكَلالَةِ إِنِ امْرُؤٌ هَلَكَ لَيْسَ لَهُ وَلَدٌ وَ لَهُ أُخْتٌ فَلَها نِصْفُ ما تَرَكَ وَ هُوَ يَرِثُها إِنْ لَمْ يَكُنْ لَها وَلَدٌ فَإِنْ كانَتَا اثْنَتَيْنِ فَلَهُمَا الثُّلُثانِ مِمَّا تَرَكَ وَ إِنْ كانُوا إِخْوَةً رِجالًا وَ نِساءً فَلِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ أَنْ تَضِلُّوا وَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْ‌ءٍ عَلِيمٌ «176 نساء» 🌱(اى پيامبر!) از تو فتوا مى‌خواهند، بگو: خداوند درباره‌ى (ارث) كلاله (/ برادر و خواهر ) به شما چنين فتوا مى‌دهد كه: اگر مردى بميرد و فرزندى نداشته باشد ولى خواهرى داشته باشد، نصف آنچه به جا گذاشته از آنِ خواهر است و او نيز از خواهرش اگر فرزندى نداشته باشد همه‌اموال را ارث مى‌برد و اگر دو خواهر باشند، دو سوّم دارايى به جامانده را ارث مى‌برند (/ هر كدام يك سوّم) و اگر چند برادر و خواهر باشند مرد برابر سهم دو زن ارث مى‌برد. خداوند احكام را براى شما بيان مى‌كند تا گمراه نشويد و خداوند به هر چيز دانا است. 👈سوره‌ى با مسائل خانواده آغاز شد و با مسائل خانواده به پايان رسيد. 🔹در آية 127 اين سوره (4:127) نيز به طلبيدن مسلمانان از پيامبر اشاره كرده است؛ آنجا دربارة زنان و اينجا دربارة كلاله. در هر دو پاسخ اين است كه بگو: «خدا فتوا مي‌دهد» (قُلِ اللهُ يُفْتِيكُمْ). مردم از شخصيت‌هاي بزرگ ديني فتوا مي‌خواهند، ولي پيامبر مأمور است به مردم ابلاغ كند: خدا فتوا مي‌دهد! 🔹كلمه : (فتيا) به ضم (فاء) و نيز كلمه ( ) به فتح اول به معناى به حكمى است كه تشخيص دليل آن براى ديگران مشكل باشد و چون گفته مى شود: من از فلانى استفتاء كردم و او به من چنين افتاء كرد معنايش اين است كه من از او حكم شرع را پرسيدم و او حكم را برايم بيان كرد. و آنچه از موارد استعمال اين ماده لغوى فهميده مى شود اين است كه معناى اين كلمه جواب دادن به امور مشكل است ، البته نه هر جوابى بلكه جوابى كه از خود انسان باشد و انسان آن جواب را با اعمال نظر و فكر بدست آورده باشد (و به همين جهت است كه مساله گو را صاحب فتوا نمى خوانيم ) 🔹رعايت اولويّت‌ها در تقسيم ، بيانگر اولويّت‌ها در رسيدگى به اعضاى فاميل است. پدر ومادر و فرزندان در يك رديف‌اند، امّا خواهران و برادران در مرحله‌ى بعدى. «لَيْسَ لَهُ وَلَدٌ وَ لَهُ أُخْتٌ» 🔹دو برابر بودن سهم ارث مرد نسبت به زن، بر پايه علم الهى است، نه شرايط خاص اجتماعىِ زمان پيامبر كه زنان ضعيف شمرده مى‌شدند. «وَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْ‌ءٍ عَلِيمٌ» 🔹در پایان آیه می فرماید: «خداوند این را برای شما بیان می کند تا و راه سعادت را بیابید (و حتما راهی را که خدا نشان می دهد راه صحیح و واقعی است) زیرا به هر چیزی دانا است. 📚تفاسير نور، الميزان و بازرگان ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
شماره 17 . . سوره 💢💢 🔸 الَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِيثاقِهِ وَ يَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ أُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ‌( 27بقره) 🌱 (فاسقان) كسانى هستند كه پيمان خدا را پس از آنكه محكم بستند مى‌شكنند، و پيوندهايى را كه خدا دستور داده برقرار سازند قطع مى‌نمايند، و در زمين فساد مى‌كنند، قطعاً آنان زيان‌كارانند. 👈در این آیه با ذکر سه صفت فاسقان را معرفی می‌کند:🔻 1⃣«فاسقان کسانی هستند که پیمان خدا را پس از آنکه محکم ساختند می‌شکنند» (الَّذِینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثاقِهِ). 📌انسانها در واقع پ مختلفی با خدا بسته‌اند، پیمان توحید و خداشناسی، پیمان عدم تبعیت از شیطان و هوای نفس 📌 همه این پیمانها را شکسته، و از خواسته‌های دل و پیروی می‌کنند. ⁉️این پیمان کجا و چگونه بسته شد؟ در واقع خداوند هر موهبتی به انسان ارزانی می‌دارد، همراه آن عملا پیمانی با زبان آفرینش از او می‌گیرد، به او می‌دهد، یعنی با این چشم را ببین، گوش می‌دهد یعنی صدای حق را بشنو ... 2⃣ سپس به دومین نشانه آنها اشاره کرده می‌گوید: «آنها پیوندهائی را که خدا دستور داده برقرار سازند قطع می‌کنند» (وَ یَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ). این پیوندها شامل پیوند خویشاوندی، پیوند دوستی، پیوندهای اجتماعی، پیوند و ارتباط با رهبران الهی و پیوند و رابطه با خداست. 3⃣ نشانه دیگر ، در روی زمین است می‌فرماید: «آنها فساد در زمین می‌کنند» (وَ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ). و در پایان آیه می‌گوید: «آنها همان زیانکارانند» (أُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُونَ). چه زیانی از این برتر که انسان همه سرمایه‌های مادی و معنوی خود را در طریق فنا و نیستی و بدبختی و سیه روزی خود به کار برد؟ 💬پیامها🔻 🔻 در برابر است، چون با و فطرت خود، با او عهد و ميثاق بسته كه به احكام دين عمل كند. «عَهْدَ اللَّهِ» 🔻اسلام با مخالف است. «أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ» 🔻 به خود ضربه مى‌زند، نه خداوند. «أُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ» 👈و به این ترتیب هرگاه انسان از آنچه در درون فطرت او است بهره نگیرد و یا از نیروهای خداداد در مسیر خطا استفاده کند، پیمان خدا را شکسته است. آری ، همه یا قسمتی از این پیمانهای فطری الهی را زیر پا می‌گذارند. 📚 تفسیرهاے نمونه و نور ┄═❁🍃 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در  قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
💫یک چگونه باید باشد 🔸"اَلَّذِینَ یُبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللهِ" (کسانی که رسالات الهی را تبلیغ میکنند!) احزاب : ۳۹ □ مجموعه هستی‌اند ، و به هر کس داده شود ، از آن برخوردار شده است. مبلّغ الفاظ، مبلّغ الهی نیست. آن که دریافتی از حقیقت ندارد را نمی‌توان مبلّغ الهی قلمداد کرد. چنین کسی کارخرابی ببار می‌آورد و بجای وحدت، تفرقه ایجاد می‌کند. آن که آگاه به آن چیزی که تبلیغ می‌کند ، نیست ، کارش شبیه دروغ است. ⭕️چه در حال تبلیغِ "نمی‌دانم" ، در لباس "می‌دانم" است. □↩️ حال آنکه یک مبلّغِ الهی ، یک است زیرا ابلاغ کننده‌ی و روشنایی است. او مأذون است ، چه بی‌اذن و پشتیبانی خداوند ، این کار شدنی نیست. او خود عامل است ، چه عالِم بی‌عمل ، کارش ضد تبلیغ است. خداترس است ، پس خالی از ترس از دیگران است ، لذا به تحریف حقایق کشیده نمی‌شود. او بدنبال سود خود نیست و منفعت طلبی ندارد ، چه اجر و پاداشش را جز از پروردگار جهانیان طالب نیست. شجاع است زیرا تحت امر و حفاظت "ملیک مقتدر" قرار دارد، پس مقهور قدرتهای مادی نمی‌گردد. او مهربان ، مؤدب ، متواضع ، و برخوردار از کلامی نیک و دلنشین است. و آزادپرور است. پس کارش را با زور به پیش نمی‌برَد ، بلکه با عشق و همدلی است که رسالات الهی را می‌رساند. مدارا کننده و آسانگیر است ، "غلیظ القلب" نیست ، زیرا خوب می‌داند که جز این باشد مردمان از دورش پراکنده می‌شوند. □ یک مبلّغ الهی ، نیست ، چه او پیش از این خود را به خداوند بزرگ فروخته است. پس از آنِ آن بزرگ نادیدنی است. یک ، کارش اقلیمی نیست ، است ، به همه‌ی جهانیان سود می‌رساند و همه را بسوی کلمه‌ی واحده میخواند زیرا کارفرمای او ، خالق همه جهانیان است. 🖊برگرفته از مجموعه نکات قرآنی مسعود ریاعی کانالِ قرآن‌پویان تدبر در  قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
❇️تمثيل، در بيان _عالي براي مردم 💠وَ لَقَدْ صَرَّفْنا فِي هذَا الْقُرْآنِ لِلنَّاسِ مِنْ كُلِّ مَثَلٍ وَ كانَ الْإِنْسانُ أَكْثَرَ شَيْ‌ءٍ جَدَلًا «54»کهف 🌱والبتّه ما در اين قرآن از هر مثلى براى مردم متنوّع بيان كرديم، و (لى) انسان بيش از هر چيز جدال كننده است. 💬پیامهای آیات فوق ⇧⇩: 🔹تكرار و تنوّع وتمثيل، شيوه‌ى ضرورى و مفيد براى ارشاد و هدايت و تربيت مردم است. 🔹هدف قرآن، هدايت همه‌ى مردم است و مثال‌هاى قرآن براى فهم عموم مردم است. 🔹خداوند حجّت را به وسيله‌ى قرآن بر مردم تمام كرده است. 🔹در قرآن براى هر يك از اصول ارشاد و هدايت، مثالى است. 🔹اگر روحيّه‌ى پذيرش در انسان نباشد، مثال‌هاى بيشتر او را به جدال بيشتر مى‌كشاند. 🔹انسان موجودى تنوّع‌طلب و مجادله‌گر است. 📚تفسیر نور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan