eitaa logo
قران پویان
455 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
692 ویدیو
615 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
Azam:  تاملی در دیدگاه های استاد شهید مرتضی مطهری قسمت در واقعه تاریخی قسمت بیست و هفتم تحریفات معنوی ازکتاب ✅وظیفه ی ما در برابر تحریفها در جلسات گذشته كه در اطراف « در واقعه ی تاریخی عاشورا» بحث كردم، بحث خودم را در چهار قسمت قرار دادم: قسمت اول در معنی تحریف و انواع تحریف به طور كلی. قسمت دوم در بیان تحریفاتی كه در واقعه ی تاریخی عاشورا صورت گرفته است و نمونه هایی از آن تحریفات. بخش سوم، عوامل تحریف، موجبات و اسبابی كه منجر به تحریف می شوند به طور عموم و عاملهای خاصی كه در این حادثه ی تاریخی دخالت كرده اند. بخش چهارم، راجع به ی ما مردم در برابر این تحریفها، هم وظیفه ی علمای امت و هم وظیفه ی توده ی مردم. از این چهار بخش، سه بخش اول را قبلاً صحبت كردیم. ولی بخش چهارم باقی ماند كه امشب به فضل الهی شاید موفق بشویم آنچه كه لازم است در باره ی این مطلب صحبت كنیم. به طور قطع و یقین، همین طوری كه عرض كردم، تحریفاتی در این حادثه ی بسیار بزرگ تاریخی تدریجاً در طول زمان پیدا شده است و بدون شك در اینجا وظیفه ای هست كه باید با این تحریفها مبارزه كرد. بلكه به تعبیر بهتر، اگر بخواهیم از خودمان ستایش كنیم و تعبیر احترام آمیزی درباره ی خودمان به كار ببریم، باید بگوییم كه ما این نسل در این زمینه رسالتی داریم برای مبارزه با این تحریفات. ولی قبل از آنكه این وظیفه و رسالت را، چه برای علمای امت و به تعبیر دیگر خواص و چه برای توده ی مردم و به تعبیر دیگر عوام، عرض بكنم، دو مطلب دیگر را مقدمتاً عرض می كنم. یكی اینكه نگاهی به گذشته بكنیم، ببینیم مسئول این تحریفات چه كسانی هستند؟ آیا خواص و علما مسئول این تحریفات اند یا توده و عوام الناس؟ امروز وظیفه چیست و وظیفه ی كیست یك مطلب است، در گذشته مقصر و مسئول كیست مطلب دیگری است.✌️ معمولاً در این گونه قضایا علما تقصیر را به گردن عوام می اندازند و عوام به گردن علما. علما معمولاً می گویند تقصیر این عوام الناس است، تقصیر جهالت این مردم است، از بس كه این مردم جاهل و نادانند و از بس كه این مردم نالایق و ناشایسته هستند! اینها سزاوار همین مهملات اند، شایسته ی حقایق نیستند.😳 داستانی است.🤔 من از مرحوم آیة اللّه صدر (اعلی اللّه مقامه) شنیدم، كه تاج نیشابوری حرفهای مفت در منبر می گفت. كسی به او اعتراض كرد كه اینها چیست؟ ! این همه اجتماع می شود چرا دو كلمه حرف حسابی نمی زنی؟ گفت مردم لایق نیستند.🙄 بعد هم با یك دلیلی به اصطلاح ثابت كرد. ولی مردم عوام هم یعنی توده ی مردم هم منطقی در برابر خواص دارند و این منطق را اغلب به كار می برند؛ می گویند ماهی از سر گَنده گردد نی ز دُم؛ علما به منزله ی سر ماهی هستند و ما دُم ماهی.😶 https://telegram.me/quranpuyan
تاملی در دیدگاه های استاد شهید مرتضی مطهری قسمت در واقعه تاریخی قسمت سی و شش تحریفات معنوی از کتاب ✅جرح راوی می دانید كه حرام است، چه غیبت زنده باشد و چه غیبت مرده. ولی غیبت یك مواردی دارد كه استثنا شده است (موارد استثنائی) . یكی از موارد غیبت كه همه ی علمای بزرگ مرتكب این غیبت شده اند و این غیبت را لازم می دانند بلكه احیاناً واجب می دانند و غیبت واجب است آن چیزی است كه «جرح راوی» می نامند. یك كسی حدیث روایت می كند، از پیغمبر حدیث روایت می كند، از امام حدیث روایت می كند، آیا شما فوراً باید قبول كنید؟ 🤔 نه، باید تحقیق كنید كه این چگونه آدمی است؟ راستگوست یا دروغگو؟ اگر در زندگی او یك نقطه ی ضعفی- عیبی، نقصی، دروغی، فسقی- را كشف كردید، اینجا بر شما نه تنها جایز است، بلكه لازم است در متن كتابها این آدم را رسوا كنید. بگویید فلان كس، مثلاً اسحاق بن احمری نهاوندی، كه فلان روایت را مثلاً روایت شهربانو را و لو در كافی نقل كرده است، یك آدم جعّال و وضّاع و دروغگویی بوده است. او را در مقابل تاریخ باید كنید. این كار اسمش «جرح» است. با اینكه غیبت و بدگویی است و غیبت و بدگویی نه از مرده جایز است و نه از زنده، ولی در اینجا كه پای و قلب است باید شما دروغگو را رسوا كنید.😒 یك ممكن است در یك قسمت، بزرگ هم باشد. ملا حسین كاشفی است، خیلی مرد ملاّیی هم بوده است، اما روضة الشهداء او پر از دروغ است. به همه دروغ بسته است حتی به ابن زیاد و عمر سعد. كتابش مملوّ از دروغ است. 🙊می گوید ابن زیاد پنجاه خروار زر سرخ به عمر سعد داد كه آمد قضیه ی كربلا را قبول كرد. خوب، هر كه بشنود می گوید پس عمر سعد خیلی هم تقصیر نداشته، پنجاه خروار طلا را به هركس بدهند دست به این كار می زند. 😶 ملاّ آقای دربندی واقعاً نسبت به امام حسین علیه السلام مرد مخلصی بوده، و می گوید واقعاً طوری بود كه هر وقت نام امام حسین را می شنید اشكش جاری می شد.😭😭 كتابی نوشته است به نام «خزائن» . یك دوره فقه است، چاپ هم شده است. او معاصر با صاحب جواهر است. به صاحب جواهر گفت اسم كتاب ما چیست؟ گفت «جواهر» . گفت از این جواهر شما در خزائن مابسیار است. اما به همان نشانی كه جواهر تا به حال شاید ده چاپ شده است و هیچ نیست كه از این كتاب استفاده نكند و خودش را نیازمند به این كتاب نبیند، و كتاب خزائن یك دوره كه چاپ شد دیگر احدی به سراغش نرفت و قیمتش با اینكه كتاب هزار صفحه ای است شاید همان قیمت كاغذش بیشتر نیست، [این سخن او واقعیت ندارد. ] به هر حال این مرد با اینكه مرد عالمی است، ولی اسرار الشهادة نوشته كه بكلی حادثه ی كربلا را تحریف، قلب، زیرورو، بی خاصیت و بی اثر كرده است. كتابش- سراسر نمی شود گفت، چون لابلای آن [سخن راست ] پیدا می شود؛😏 انبار كاه هم چند تا گندم در آن پیدا می شود- [مملوّ از] دروغ است. حالا به خاطر اینكه او یك بوده، بوده، مخلص امام حسین بوده است، دیگر ما درباره اش سكوت كنیم؟ حاجی نوری نباید درباره ی اسرار الشهاده ی او اظهار نظر كند، نباید مدرك اسرار الشهادة را بگوید كه یك كتاب بی سروتهی بود، نه اول داشت و نه آخر، فقط در حاشیه اش نوشته بودند تألیف فلان عالم جبل عاملی، رفتیم گشتیم آن عالم اصلاً چنین كتابی نداشت، متن كتاب را هم نگاه كردیم پر از دروغ بود، ولی این مرد عالم خیال كرد این كتاب یك كتاب درستی است، برداشت همه ی آن را در كتاب خودش نقل كرد؟ ! . این جرح است. پس باید جرح بشود. این ی عالم است. از خداوند تبارك و تعالی توفیق می خواهیم كه دلهای همه را به حق و حقیقت رهبری بفرماید، گناهانی كه از طریق یا غیر تحریف مرتكب شده ایم بر ما ببخشاید، به ما توفیق بدهد كه این وظیفه و رسالتی را كه در این زمینه داریم به خوبی انجام بدهیم. https://telegram.me/quranpuyan
به نام خدا ✅ روشهای و برخورد با از نگاه 🔹مبحث دهم اما پس از نجات از ظالم،آیا ای نداریم؟ خداوند با ذکر مثالهایی به ما می آموزد که باید نعمت خدا در رهایی از دست ظالمین باشیم: 1-خطاب به حضرت نوح و همراهانش که در کشتی نشستند و نجات یافتند در سوره مومنون فَإِذَا اسْتَوَيْتَ أَنتَ وَمَن مَّعَكَ عَلَى الْفُلْكِ فَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي نَجَّانَا مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ﴿۲۸﴾ و چون تو با آنان كه همراه تواند بر كشتى نشستى بگو ستايش خدايى را كه ما را از [چنگ] گروه ظالمان رهانيد (۲۸) 2-موسی خطاب به بنی اسراییل پس از نجات از دست فرعون در سوره ابراهیم وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اذْكُرُواْ نِعْمَةَ اللّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ أَنجَاكُم مِّنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذَابِ وَيُذَبِّحُونَ أَبْنَاءكُمْ وَيَسْتَحْيُونَ نِسَاءكُمْ وَفِي ذَلِكُم بَلاء مِّن رَّبِّكُمْ عَظِيمٌ ﴿۶﴾ و [به خاطر بياور] هنگامى را كه موسى به قوم خود گفت نعمت‏ خدا را بر خود به ياد آوريد آنگاه كه شما را از فرعونيان رهانيد [همانان] كه بر شما عذاب سخت روا مى ‏داشتند و پسرانتان را سر مى ‏بريدند و زنانتان را زنده مى‏ گذاشتند و در اين [امر] براى شما از جانب پروردگارتان بزرگ بود (۶) وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِن شَكَرْتُمْ لأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِن كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ ﴿۷﴾ و آنگاه كه پروردگارتان اعلام كرد كه اگر واقعا سپاسگزارى كنيد [نعمت] شما را افزون خواهم كرد و اگر ناسپاسى نماييد قطعا عذاب من سخت ‏خواهد بود (۷) سید کاظم فرهنگ http://yon.ir/Qp384 💢🔸💢🔸💢🔸💢🔸💢🔸💢 https://eitaa.com/quranpuyan
در قسمت بیست و هفتم تحریفات معنوی ازکتاب ✅وظیفه ی ما در برابر تحریفها در جلسات گذشته كه در اطراف « در واقعه ی تاریخی عاشورا» بحث كردم، بحث خودم را در چهار قسمت قرار دادم: قسمت اول در معنی تحریف و انواع تحریف به طور كلی. قسمت دوم در بیان تحریفاتی كه در واقعه ی تاریخی عاشورا صورت گرفته است و نمونه هایی از آن تحریفات. بخش سوم، عوامل تحریف، موجبات و اسبابی كه منجر به تحریف می شوند به طور عموم و عاملهای خاصی كه در این حادثه ی تاریخی دخالت كرده اند. بخش چهارم، راجع به ی ما مردم در برابر این تحریفها، هم وظیفه ی علمای امت و هم وظیفه ی توده ی مردم. از این چهار بخش، سه بخش اول را قبلاً صحبت كردیم. ولی بخش چهارم باقی ماند كه امشب به فضل الهی شاید موفق بشویم آنچه كه لازم است در باره ی این مطلب صحبت كنیم. به طور قطع و یقین، همین طوری كه عرض كردم، تحریفاتی در این حادثه ی بسیار بزرگ تاریخی تدریجاً در طول زمان پیدا شده است و بدون شك در اینجا وظیفه ای هست كه باید با این تحریفها مبارزه كرد. بلكه به تعبیر بهتر، اگر بخواهیم از خودمان ستایش كنیم و تعبیر احترام آمیزی درباره ی خودمان به كار ببریم، باید بگوییم كه ما این نسل در این زمینه رسالتی داریم برای مبارزه با این تحریفات. ولی قبل از آنكه این وظیفه و رسالت را، چه برای علمای امت و به تعبیر دیگر خواص و چه برای توده ی مردم و به تعبیر دیگر عوام، عرض بكنم، دو مطلب دیگر را مقدمتاً عرض می كنم. یكی اینكه نگاهی به گذشته بكنیم، ببینیم مسئول این تحریفات چه كسانی هستند؟ آیا خواص و علما مسئول این تحریفات اند یا توده و عوام الناس؟ امروز وظیفه چیست و وظیفه ی كیست یك مطلب است، در گذشته مقصر و مسئول كیست مطلب دیگری است.✌️ معمولاً در این گونه قضایا علما تقصیر را به گردن عوام می اندازند و عوام به گردن علما. علما معمولاً می گویند تقصیر این عوام الناس است، تقصیر جهالت این مردم است، از بس كه این مردم جاهل و نادانند و از بس كه این مردم نالایق و ناشایسته هستند! اینها سزاوار همین مهملات اند، شایسته ی حقایق نیستند.😳 داستانی است.🤔 من از مرحوم آیة اللّه صدر (اعلی اللّه مقامه) شنیدم، كه تاج نیشابوری حرفهای مفت در منبر می گفت. كسی به او اعتراض كرد كه اینها چیست؟ ! این همه اجتماع می شود چرا دو كلمه حرف حسابی نمی زنی؟ گفت مردم لایق نیستند.🙄 بعد هم با یك دلیلی به اصطلاح ثابت كرد. ولی مردم عوام هم یعنی توده ی مردم هم منطقی در برابر خواص دارند و این منطق را اغلب به كار می برند؛ می گویند ماهی از سر گَنده گردد نی ز دُم؛ علما به منزله ی سر ماهی هستند و ما دُم ماهی.😶 https://eitaa.com/quranpuyan
سيدكاظم فرهنگ: 💢 و های از هر جزء قرآن کریم ✅روز پنجم : جزء (قسمت دوم) در قرآن، ی همگانی «أَفَلاَ يَتَدَبَّرُونَ الْقرآن وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللّهِ لَوَجَدُواْ فِيهِ اخْتِلاَفًا كَثِيرًا84 "پس آيا دربارۀ (معارف) اين قرآن انديشه و پى‏گيرى فكرى نمى‏كنند؟! و اگر از جانب غير خدا بود مسلماً در آن اختلاف بسيارى مى ‏يافتند." «1- تقلید باطل است و در باره اصول دین نباید طوق تقلید را بگردن افکند زیرا این آیه مردم را تشویق به تفکر و تدبر می کند. 2- از این آیه می فهمیم که قول «حشویه» که گمان می کنند قرآن را جز به تفسیر پیامبر نمی توان فهمید، اشتباه است زیرا دعوت به تفکر و تدبر در باره قرآن، مستلزم این است که شخص بتواند مستقلا معنای آن را درک کند.» تفسیر مجمع البیان - «قرآن کریم، کتابی است که فهم عادی به درک آن، دسترسی دارد.» «مسئله تدبّر در قرآن به مقتضاي آيات كثيره يك وظيفۀ است.» علامه طباطبایی "1-.اندیشه نکردن در قرآن، مورد توبیخ و سرزنش خداوند است. 2-راه گرایش به اسلام و قرآن، اندیشه و تدبر است نه تقلید. 3.قرآن همه را به تدبّر فراخوانده است و فهم انسان به درک معارف آن می‌رسد."تفسیر نور ✅ توصیف رفتار و عملکرد افراد و : از میان شماکسانی هستند که 1-در رفتن به جنگ (و صحنه های سخت)سستی میکند 2- چون مصيبتى به شما رسد مى‏گويد خدا به من رحم كرد كه همراه آنان حاضر نبودم‏.و 3- اگر غنيمتى باذن خدا به شما برسد خواهد گفت كاش من با آنان بودم و به نواى بزرگى مى ‏رسيدم 4-همين كه كارزار بر آنان مقرر شد گروهى از آنان از مردم [=دشمن] ترسيدند مانند ترس از خدا يا ترسى سخت‏ تر 5-و گفتند پروردگارا چرا بر ما جنگ مقرر داشتى چرا ما را تا مدتى كوتاه مهلت ندادى!!. بگو برخوردارى [از اين] دنيا اندك و براى كسى كه تقوا پيشه كرده آخرت بهتر است 6-آنها در حضور تو مي‏گويند فرمانبرداريم اما هنگامي كه از نزد تو بيرون مي‏روند جمعي از آنها جلسات سري شبانه بر ضد گفته‏ هاي تو تشكيل مي‏دهند، خداوند آنچه را در اين جلسات مي‏گويند مي‏نويسد، 7-و چون خبرى [حاكى] از ايمنى يا وحشت به آنان برسد انتشارش دهند و اگر آن را به پيامبر و اولياى امر خود ارجاع كنند قطعا از ميان آنان كسانى‏ هستند كه [مى‏ توانند درست و نادرست] آن را دريابند و اگر فضل خدا و رحمت او بر شما نبود مسلما جز [شمار] اندكى از شيطان پيروى میکرديد. https://v.ht/joze5
💢 و های از هر جزء قرآن کریم ✅ روز پنجم : جزء (قسمت دوم) در قرآن، ی همگانی «أَفَلاَ يَتَدَبَّرُونَ الْقرآن وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللّهِ لَوَجَدُواْ فِيهِ اخْتِلاَفًا كَثِيرًا ۸۴ "پس آيا دربارۀ (معارف) اين قرآن انديشه و پى‏گيرى فكرى نمى‏كنند؟! و اگر از جانب غير خدا بود مسلماً در آن اختلاف بسيارى مى ‏يافتند." ۱- « تقلید باطل است و در باره اصول دین نباید طوق تقلید را بگردن افکند زیرا این آیه مردم را تشویق به تفکر و تدبر می کند. ۲- از این آیه می فهمیم که قول «حشویه» که گمان می کنند قرآن را جز به تفسیر پیامبر نمی توان فهمید، اشتباه است زیرا دعوت به تفکر و تدبر در باره قرآن، مستلزم این است که شخص بتواند مستقلا معنای آن را درک کند.» تفسیر مجمع البیان ۳- «قرآن کریم، کتابی است که فهم عادی به درک آن، دسترسی دارد.» «مسئله تدبّر در قرآن به مقتضاي آيات كثيره يك وظيفۀ است.» علامه طباطبایی "1-.اندیشه نکردن در قرآن، مورد توبیخ و سرزنش خداوند است. 2-راه گرایش به اسلام و قرآن، اندیشه و تدبر است نه تقلید. 3.قرآن همه را به تدبّر فراخوانده است و فهم انسان به درک معارف آن می‌رسد."تفسیر نور ✅ توصیف رفتار و عملکرد افراد و : از میان شماکسانی هستند که 1-در رفتن به جنگ (و صحنه های سخت)سستی میکند 2- چون مصيبتى به شما رسد مى‏گويد خدا به من رحم كرد كه همراه آنان حاضر نبودم‏.و 3- اگر غنيمتى باذن خدا به شما برسد خواهد گفت كاش من با آنان بودم و به نواى بزرگى مى ‏رسيدم 4-همين كه كارزار بر آنان مقرر شد گروهى از آنان از مردم [=دشمن] ترسيدند مانند ترس از خدا يا ترسى سخت‏ تر 5-و گفتند پروردگارا چرا بر ما جنگ مقرر داشتى چرا ما را تا مدتى كوتاه مهلت ندادى!!. بگو برخوردارى [از اين] دنيا اندك و براى كسى كه تقوا پيشه كرده آخرت بهتر است 6-آنها در حضور تو مي‏گويند فرمانبرداريم اما هنگامي كه از نزد تو بيرون مي‏روند جمعي از آنها جلسات سري شبانه بر ضد گفته‏ هاي تو تشكيل مي‏دهند، خداوند آنچه را در اين جلسات مي‏گويند مي‏نويسد، 7-و چون خبرى [حاكى] از ايمنى يا وحشت به آنان برسد انتشارش دهند و اگر آن را به پيامبر و اولياى امر خود ارجاع كنند قطعا از ميان آنان كسانى‏ هستند كه [مى‏ توانند درست و نادرست] آن را دريابند و اگر فضل خدا و رحمت او بر شما نبود مسلما جز [شمار] اندكى از شيطان پيروى میکرديد. https://v.ht/joze5 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
💢 و های از هر جزء قرآن کریم ✅ روز پنجم : جزء (قسمت دوم) در قرآن، ی همگانی «أَفَلاَ يَتَدَبَّرُونَ الْقرآن وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللّهِ لَوَجَدُواْ فِيهِ اخْتِلاَفًا كَثِيرًا ۸۴ "پس آيا دربارۀ (معارف) اين قرآن انديشه و پى‏گيرى فكرى نمى‏كنند؟! و اگر از جانب غير خدا بود مسلماً در آن اختلاف بسيارى مى ‏يافتند." ۱- « تقلید باطل است و در باره اصول دین نباید طوق تقلید را بگردن افکند زیرا این آیه مردم را تشویق به تفکر و تدبر می کند. ۲- از این آیه می فهمیم که قول «حشویه» که گمان می کنند قرآن را جز به تفسیر پیامبر نمی توان فهمید، اشتباه است زیرا دعوت به تفکر و تدبر در باره قرآن، مستلزم این است که شخص بتواند مستقلا معنای آن را درک کند.» تفسیر مجمع البیان ۳- «قرآن کریم، کتابی است که فهم عادی به درک آن، دسترسی دارد.» «مسئله تدبّر در قرآن به مقتضاي آيات كثيره يك وظيفۀ است.» علامه طباطبایی "1-.اندیشه نکردن در قرآن، مورد توبیخ و سرزنش خداوند است. 2-راه گرایش به اسلام و قرآن، اندیشه و تدبر است نه تقلید. 3.قرآن همه را به تدبّر فراخوانده است و فهم انسان به درک معارف آن می‌رسد."تفسیر نور ✅ توصیف رفتار و عملکرد افراد و : از میان شماکسانی هستند که 1-در رفتن به جنگ (و صحنه های سخت)سستی میکند 2- چون مصيبتى به شما رسد مى‏گويد خدا به من رحم كرد كه همراه آنان حاضر نبودم‏.و 3- اگر غنيمتى باذن خدا به شما برسد خواهد گفت كاش من با آنان بودم و به نواى بزرگى مى ‏رسيدم 4-همين كه كارزار بر آنان مقرر شد گروهى از آنان از مردم [=دشمن] ترسيدند مانند ترس از خدا يا ترسى سخت‏ تر 5-و گفتند پروردگارا چرا بر ما جنگ مقرر داشتى چرا ما را تا مدتى كوتاه مهلت ندادى!!. بگو برخوردارى [از اين] دنيا اندك و براى كسى كه تقوا پيشه كرده آخرت بهتر است 6-آنها در حضور تو مي‏گويند فرمانبرداريم اما هنگامي كه از نزد تو بيرون مي‏روند جمعي از آنها جلسات سري شبانه بر ضد گفته‏ هاي تو تشكيل مي‏دهند، خداوند آنچه را در اين جلسات مي‏گويند مي‏نويسد، 7-و چون خبرى [حاكى] از ايمنى يا وحشت به آنان برسد انتشارش دهند و اگر آن را به پيامبر و اولياى امر خود ارجاع كنند قطعا از ميان آنان كسانى‏ هستند كه [مى‏ توانند درست و نادرست] آن را دريابند و اگر فضل خدا و رحمت او بر شما نبود مسلما جز [شمار] اندكى از شيطان پيروى میکرديد. http://quranpuyan.com/yaf_postst215_nkht-khlydy-z-jz-pnjm-qrn-khrym.aspx کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
و از 📎 در قرآن، ی همگانی «أَفَلاَ يَتَدَبَّرُونَ الْقرآن وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللّهِ لَوَجَدُواْ فِيهِ اخْتِلاَفًا كَثِيرًا ۸۴ "پس آيا دربارۀ (معارف) اين قرآن انديشه و پى‏گيرى فكرى نمى‏كنند؟! و اگر از جانب غير خدا بود مسلماً در آن اختلاف بسيارى مى ‏يافتند." ۱- « تقلید باطل است و در باره اصول دین نباید طوق تقلید را بگردن افکند زیرا این آیه مردم را تشویق به تفکر و تدبر می کند. ۲- از این آیه می فهمیم که قول «حشویه» که گمان می کنند قرآن را جز به تفسیر پیامبر نمی توان فهمید، اشتباه است زیرا دعوت به تفکر و تدبر در باره قرآن، مستلزم این است که شخص بتواند مستقلا معنای آن را درک کند.» تفسیر مجمع البیان ۳- «قرآن کریم، کتابی است که فهم عادی به درک آن، دسترسی دارد.» «مسئله تدبّر در قرآن به مقتضاي آيات كثيره يك وظيفۀ است.» علامه طباطبایی "1-.اندیشه نکردن در قرآن، مورد توبیخ و سرزنش خداوند است. 2-راه گرایش به اسلام و قرآن، اندیشه و تدبر است نه تقلید. 3.قرآن همه را به تدبّر فراخوانده است و فهم انسان به درک معارف آن می‌رسد."تفسیر نور ✅ توصیف رفتار و عملکرد افراد و : از میان شماکسانی هستند که 1-در رفتن به جنگ (و صحنه های سخت)سستی میکند 2- چون مصيبتى به شما رسد مى‏گويد خدا به من رحم كرد كه همراه آنان حاضر نبودم‏.و 3- اگر غنيمتى باذن خدا به شما برسد خواهد گفت كاش من با آنان بودم و به نواى بزرگى مى ‏رسيدم 4-همين كه كارزار بر آنان مقرر شد گروهى از آنان از مردم [=دشمن] ترسيدند مانند ترس از خدا يا ترسى سخت‏ تر 5-و گفتند پروردگارا چرا بر ما جنگ مقرر داشتى چرا ما را تا مدتى كوتاه مهلت ندادى!!. بگو برخوردارى [از اين] دنيا اندك و براى كسى كه تقوا پيشه كرده آخرت بهتر است 6-آنها در حضور تو مي‏گويند فرمانبرداريم اما هنگامي كه از نزد تو بيرون مي‏روند جمعي از آنها جلسات سري شبانه بر ضد گفته‏ هاي تو تشكيل مي‏دهند، خداوند آنچه را در اين جلسات مي‏گويند مي‏نويسد، 7-و چون خبرى [حاكى] از ايمنى يا وحشت به آنان برسد انتشارش دهند و اگر آن را به پيامبر و اولياى امر خود ارجاع كنند قطعا از ميان آنان كسانى‏ هستند كه [مى‏ توانند درست و نادرست] آن را دريابند و اگر فضل خدا و رحمت او بر شما نبود مسلما جز [شمار] اندكى از شيطان پيروى میکرديد. http://quranpuyan.com/yaf_postst215_nkht-khlydy-z-jz-pnjm-qrn-khrym.aspx ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ و و *،* سه مانع تحقق وعده 💠وَلَقَدْ صَدَقَكُمُ اللَّهُ وَعْدَهُ إِذْ تَحُسُّونَهُم بِإِذْنِهِ حَتَّى إِذَا فَشِلْتُمْ وَتَنَازَعْتُمْ فِي الْأَمْرِ وَعَصَيْتُم مِّن بَعْدِ مَا أَرَاكُم مَّا تُحِبُّونَ مِنكُم مَّن يُرِيدُ الدُّنْيَا وَمِنكُم مَّن يُرِيدُ الْآخِرَةَ ثُمَّ صَرَفَكُمْ عَنْهُمْ لِيَبْتَلِيَكُمْ وَلَقَدْ عَفَا عَنكُمْ وَاللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ (ال عمران:152 ال عمران) *🌱* خدا وعده‌اش را در مورد شما [صادقانه] به انجام رساند؛ آنگاه كه آنان را [در آغاز نبرد] به اذن خدا [با ضربه‌هاي كاري] از حس و حركت انداختيد [=فراري داديد] تا وقتي كه [با ترك سنگرهاي دفاعي به هواي غنايم] سُست شديد و به نزاع پرداختيد و نافرماني كرديد پس از آنكه [خدا] آنچه را [=پيروزي بر دشمن] دوست داشتيد به شما نشان داد. بعضي از شما خواهان دنيا و بعضي خواهان آخرت هستيد. سپس [همين دنياطلبي، حواس] شما را از آنان منصرف كرد  تا امتحانتان كند. و همانا خدا از شما درگذشت و خدا بر مؤمنين داراي فضل است *.* 🔹در آغاز نبرد اُحد، مسلمانان به اذن خدا [با برخورداري از آثار صبر و تقوا] در استانه پيروزي بودند. پيروزي و شوق غنايم، مسلمانان را به غفلت از سامان يافتن سريع دشمن، به رقابت در جمع غنايم مشغول وا داشت . سرانجام دشمنِ فراري كه تپة مشرف به ميدان نبرد را بي‌حفاظ ديد، با كشتن نفرات باقيمانده و تسلط بر آن موقعيت برتر، از پشت يورش آورد و كثيري را كشت و بقيه را تار و مار كرد. 🔹اين آيه علت شكست را در سه عامل: فشل، تنازع و عصيان، كه مقابل ثبات، وحدت و فرمانبرداري از رسول مي‌باشد قرار داده است. تا موقعي كه بر سه شرط خدايي بودند به «اذن» او پيروز شدند، با روي گرداندن از اين «سنّت»، مشيّت خدا هم از آنان برگشت و پيروزي به دست آمده به سخت‌ترين شكست منتهي گرديد. 1⃣معناى ، ناديده گرفتن سنّت‌هاى الهى نيست. نصرت خداوند تا زمانى است كه شما به عمل كنيد. «لَقَدْ صَدَقَكُمُ اللَّهُ وَعْدَهُ ... إِذا فَشِلْتُمْ وَ تَنازَعْتُمْ» 2⃣از جمله ، سستى، نزاع و عدم اطاعت از فرماندهى است.«فَشِلْتُمْ وَ تَنازَعْتُمْ ... وَ عَصَيْتُمْ» 3⃣عامل شكست‌هاى بيرونى، درونى است. شما در درون سست و نافرمان شديد، لذا در بيرون شكست خورديد. «فَشِلْتُمْ ... صَرَفَكُمْ عَنْهُمْ» 4⃣شكست‌ها، وسيله‌ى آزمايش الهى است. «لِيَبْتَلِيَكُمْ» 5⃣هنگام تخلّف و شكست نيز از لطف خدا مأيوس نشويد. «عَفا عَنْكُمْ» 6⃣مؤمن را به خاطر يك خلاف نبايد از صفوف اهل ايمان خارج دانست، بلكه بايد از يك سو هشدار داد و از سوى ديگر با تشويق دلگرمش كرد. «عَفا عَنْكُمْ وَ اللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ» 📚تفسير نور و بازرگان ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
و 🛑قسمت اول : بروز انديشه غلط كه حاكم فقط در برابر خدا مسئول است نه مردم. 💢یکى از چیزهایى که بدان بستگى دارد، این است که حکومت ‏با چه دیدى به توده مردم و به خودش نگاه مى ‏کند، با این چشم که آنها و مملوک و خود و صاحب اختیار است؟ و یا با این چشم که آنها و او خود تنها و امین و نماینده است؟ در صورت اول هر خدمتى انجام دهد از نوع تیمارى است که مالک یک حیوان براى حیوان خویش انجام مى‏دهد، 👈👈و در صورت دوم از نوع خدمتى است که یک امین صالح انجام مى‏دهد. اعتراف حکومت ‏به و احتراز از هر نوع عملى که مشعر بر نفى حق حاکمیت آنها باشد، از شرایط اولیه جلب رضا و اطمینان آنان است. 🟩 : مردم در برابر حكومت فقط وظيفه دارند نه حق. ♦️از نظرروان‌شناسى مذهبى، یکى از موجبات عقبگرد مذهبى این است که میان مذهب و یک ، برقرار کنند، مخصوصاً هنگامى که آن نیاز در سطح افکار عمومى ظاهر شود. درست در مرحله ‏اى که و در اروپا به اوج خود رسیده بود و مردم تشنه این اندیشه بودند که حق حاکمیت از آن مردم است، [از طرف] کلیسا یا طرفداران کلیسا و یا با اتکا به افکار کلیسا، 👈👈 این فکر عرضه شد که مردم در زمینه حکومت فقط تکلیف و دارند نه حق. 😔😔 همین کافى بود که تشنگان آزادى و دمکراسى و حکومت را بر ضد کلیسا، بلکه و خدا به طور کلى برانگیزد. 👈این طرز تفکر، هم در غرب و هم در شرق ریشه ‏اى بسیار قدیمى دارد 🔹 در این فلسفه‏ ها مسئولیت در مقابل خداوند موجب سلب مسئولیت در مقابل مردم فرض شده است، 😔😔 مکلف و موظف بودن در برابر خداوند کافى دانسته شده است ‏براى اینکه مردم هیچ حقى نداشته باشند؛ عدالت همان باشد که حکمران انجام مى‏دهد و ظلم براى او مفهوم و معنى نداشته باشد… 👈👈 به عبارت دیگر، حق‌الله موجب سقوط حق‌الناس فرض شده است. 😔😔 آنچه در این فلسفه‏ ها دیده نمى‏شود، این است که اعتقاد و ایمان به خداوند پشتوانه عدالت و حقوق مردم تلقى شود. ↩️حقیقت این است که ایمان به از طرفى زیربناى اندیشه و است و تنها با اصل قبول وجود خداوند است که مى ‏توان وجود حقوق ذاتى و عدالت واقعى را به عنوان دو حقیقت مستقل از فریضه ‏ها و قراردادها پذیرفت، و از طرف دیگر بهترین ضامن اجراى آنهاست. 💫ادامه دارد 🖌 شهيد مطهري مجموعه اثار ج 16 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
و : يا ممنوع؟ 🔴قسمت دوم 🔹از متون دینی بر می آید که مهم ترین مردم و خیرخواهی و امر به معروف و نهی از منکر نسبت به همه مردم و به ویژه است. عجیب است از درون نهادی که قرار بوده است مردم اعضای آن را برای نظارت بر حاکم برگزینند، این صدا به گوش می رسد که وظیفه این نهاد () نظارت بر رهبري نیست بلکه حفاظت آن است. حتی عالماني که خود در این نظام و تدوین قوانین آن نقش داشته اند درست عکس این مطلب را بیان می کرده اند و آن را روشن و آشکار می دیده اند. 🔰از منظر امام خمینی، امر به معروف و نهی از منکر و قاعده‌ی نصیحت شامل اسلامی می‌شود و‌لذا به عنوان نمونه می‌فرماید: «شما و ما که در تمام اموری که مربوط به دستگاه‌های اجرایی است، امر به معروف کنیم.» (صحیفه‌ی امام، ج ۱۳، ص ۴۷۰ ) «نصیحت از است، ترکش شاید از باشد، از گرفته تا این ، تا آخر مملکت» (همان، ج ۱، ص ۱۲۱) «حتی اگر خدای نخواسته انقلاب یا رئیس دولت مرتکب چیزی شد که موجب حد شرعی است، باید در مورد او اجرا شود.»صحیفه‌ی امام، ج ۹، ص ۲۱۳ 🔰شهيد دكتر نيز كه نقش مهمي در تدوين قانون اساسي داشت، اينگونه اظهار داشته است: 🔻« بر ، تذكر به امام، نصيحت به ائمه‌ی مسلمين، اصلاً است. تذكر به امام دادن، تذكر دلسوزانه به امام دادن، انتقاد كردن از يك تصميم امام، كه اصلاً تربيت اسلامى است. در آن خطبه و ، حقوق رعيت بر راعى كه در نهج ‌البلاغه هست، 👈از على(ع) نقل مى‏‌كند كه آن حضرت از مى‌‏خواهد كه از او كنند و به او تذکر دهند؛ اما همان‌وقت كه انسان تذكر مى‌‏دهد، مى‌‏داند كه تذكر مى‌‏دهد؛ ولى تصميم‏‌گيرى با كيست؟ انسان تذكرش را مى‌‏دهد، حرفش را مى‏‌زند، استدلال هم مى‌‏كند؛ ولى تصميم‏‌گيرى با كيست؟ با رهبر است… انتقاد و تذكر و نصيحت «و النَّصيحةُ لِاَئِمَةِ الْمُسْلِمین» لازم است. اين است.». (‏سخنرانی‌ها و مصاحبه‌های آیت‌الله شهید دکتر سید محمد حسینی بهشتی، تدوین: محمدرضا سرابندی، ج۲، ص۶۴۷.) وی پس از تصویب قانون اساسی، در یک سخنرانی، کارنامه خود را در تدوین آن بیان کرده، می‌‌گوید: 🔻«ما این قدر مبارزه کردیم تا از شرّ خلاص شویم؛ نمی‌خواهیم یک دیکتاتوری جدید داشته باشیم. در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تصمیم‌گیری و اعمال نظر در اداره امور مملکت میان پنج نهاد اصلی تقسیم شده است (این جمله را یک بار دیگر تکرار می‌کنم…)؛ 👈هر نهاد حدود و اختیارات و وظائفش را قانون اساسی معین کرده است و شما امت قهرمان یک وظیفه دارید و آن این‌که با وجدان بیدار و آگاهتان هر یک از این نهادها در دایره وظایف و اختیاراتشان عمل کنند: ۱. مقام رهبری با وظایف فرماندهی کل قوا، تعیین فقهای شورای نگهبان و … ؛ ۲. رئیس جمهوری؛ ۳. نخست وزیر و وزرا به عنوان هیئت دولت؛ ۴. مجلس شورای ملی؛ ۵. شورای عالی قضایی. 👈هر کس حدود و اختیاراتش معلوم است مسئولیت‌هایش هم معلوم است. … البته اظهار نظر علمی و راهش برای همه باز است؛ این دخالت در تصمیم‌گیری و اجرا نیست که ممنوع باشد».‏(همان، ج۱، ص۲۹۰.) 🔻در مجلس تدوين قانون اساسي درباره‌ی مسئولیت رهبری، در برابر اين سؤال كه «با توجه به اين كه قدرت اجرايی را در اختيار كسی قرار می‌دهيد كه معصوم نيست، رهبر در برابر چه مقامی مسئول است؟ و مرجع رسيدگي به تخلفات احتمالی وی كيست؟»، اظهار داشت: «رهبر از اين جهت كه است مثل نمايندگان مجلس است كه تحت نظارت ملت‌اند. مردم ناظرند كه آيا آنان به وظايف محدود نمايندگی به درستی عمل می‌كنند يا نه.».‏ (صورت مشروح مذاکرات مجلس بررسی نهایی قانون اساسی، ج۲ ص ۱۰۹۰) ادامه دارد کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
و : يا ممنوع؟ 🔴قسمت سوم : ايا مجلس نبايد بر نظارت كند؟ 🔹 در قسمتهاي قبلي اشاره شد كه از متون دینی بر می آید که مهم ترین وظیفه مردم، و خیرخواهی و امر به معروف و نهی از منکر نسبت به همه مردم و به ویژه است.👈عجیب است از درون نهادی که قرار بوده است مردم اعضای آن را برای بر حاکم برگزینند، این صدا به گوش می رسد که وظیفه این نهاد () نظارت بر حاکم نیست بلکه حفاظت آن است. حتی عالماني که احیانا خود در این نظام و تدوین قوانین آن نقش داشته اند درست عکس این مطلب را بیان می کرده اند و آن را روشن و آشکار می دیده اند. در قسمت قبل، بخشي از نظرات امام خميني و شهيد بهشتي ارسال شد 🔻در اين قسمت، نظر ايت الله را مرور مي كنيم پرسش: آیا ولی فقیه فوق چون و چراست؟ آیا مردم می توانند از رهبر انتقاد کنند؟ پاسخ: 1⃣-در نظام اسلام و ، همگان مسئولند و هر مسئولی باید در برابر باشد. 2⃣-اصل شامل همگان و حتی الشرایط رهبری نیز می شود. 3⃣-علاوه بر نظارت عمومی، مجلس خبرگان، کمیسیونی تشکیل داده است به نام « » که بر عملکرد رهبری نظارت دارد و نتیجه کارش را در جلسه علنی مجلس خبرگان گزارش می دهد. خبرگان که ارگان برگزیده مردم برای تعیین رهبر و بر شئون رهبری او می باشند، مطالب لازم را از رهبر می خواهند؛ اگر والی جامعه اسلامی، جواب قانع کننده ای ارائه داد، در منصب رهبری باقی می ماند و اگر جواب قانع کننده ای نداشت، او را اعلام می کنند و فقیه جامع الشرایط دیگری را به جمهور معرفی می نمایند. 4⃣-وظیفه نظارت عمومی و امر به معروف و نهی از منکر که بر مردم واجب می باشد، نه تنها حق آنان، که آنان است؛ ولی مراتبی دارد و باید از سهل ترین روش شروع شود و در آغاز کار نیازمند خشونت نیست و با طی مراتب امر به معروف و نهی از منکر، مشکل حل می شود. از همه آنچه گفته شد معلوم می شود که مسلمین، در برابر با دیگران یکسان است؛ چه اینکه این مطلب در قانون اساسی(اصل 107) نیز آمده است 📚(آیت الله جوادی آملی، ولایت فقیه، ص496-497). ادامه دارد کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
💢 و های از هر جزء قرآن کریم ✅ روز پنجم : جزء (قسمت دوم) 💠 در قرآن، ی همگانی «أَفَلاَ يَتَدَبَّرُونَ الْقرآن وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللّهِ لَوَجَدُواْ فِيهِ اخْتِلاَفًا كَثِيرًا ۸۴ "پس آيا دربارۀ (معارف) اين قرآن انديشه و پى‏گيرى فكرى نمى‏كنند؟! و اگر از جانب غير خدا بود مسلماً در آن اختلاف بسيارى مى ‏يافتند." ۱- « تقلید باطل است و در باره اصول دین نباید طوق تقلید را بگردن افکند زیرا این آیه مردم را تشویق به تفکر و تدبر می کند. ۲- از این آیه می فهمیم که قول افرادی که گمان می کنند قرآن را جز به تفسیر پیامبر نمی توان فهمید، اشتباه است زیرا دعوت به تفکر و تدبر در باره قرآن، مستلزم این است که شخص بتواند مستقلا معنای آن را درک کند.» تفسیر مجمع البیان ۳- «قرآن کریم، کتابی است که فهم عادی به درک آن، دسترسی دارد.» «مسئله تدبّر در قرآن به مقتضاي آيات كثيره يك وظيفۀ است.» علامه طباطبایی ۱- اندیشه نکردن در قرآن، مورد توبیخ و سرزنش خداوند است. ۲- راه گرایش به اسلام و قرآن،# اندیشه و تدبر است نه . ۳- قرآن همه را به تدبّر فراخوانده است و فهم انسان به درک معارف آن می‌رسد."تفسیر نور 💠 چرا كه شما به اميد داريد 🔸وَلَا تَهِنُوا فِي ابْتِغَاءِ الْقَوْمِ إِن تَكُونُوا تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ يَأْلَمُونَ كَمَا تَأْلَمُونَ وَتَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ مَا لَا يَرْجُونَ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا :104 و در تعقيب اين قوم [=مهاجمان] سُستي نورزيد، اگر شما [از آسيب‌هاي جنگ] درد و رنج مي‌كشيد، بي‌ترديد آنها نيز مثل شما درد و رنج مي‌كشند و [با اين تفاوت] كه شما اميدوار به چيزي [=رحمتي] از خدا هستيد كه آنها [بدان] اميد ندارند و خدا [نسبت به اعمال نيك و بد بندگان] بس داناي حكيم است. 1⃣- مسلمانان بايد روحيّه‌ى قوى داشته باشند و شكست‌هاى موردى (مثل احد) آنان را سست نكند. «وَ لا تَهِنُوا» 2⃣- از عوامل روحيّه گرفتن مؤمنان، مقايسه‌ى دردهاى خود با رنج ديگران و اميد و توجّه به امدادهاى الهى و آگاهى اوست. «فَإِنَّهُمْ يَأْلَمُونَ كَما تَأْلَمُونَ» 3⃣- شما مزيت بزرگي داريد، چون به الطاف الهى داريد. «تَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ» تفسیر نور 💠آنان كه مرتبا مى‌دهند، كارى مى‌كنند. فريب شياطين را نخوريد و اطاعتشان نكنيد يَعِدُهُمْ وَ يُمَنِّيهِمْ وَ ما يَعِدُهُمُ الشَّيْطانُ إِلَّا غُرُوراً «120» 🌱(شيطان) به آنان مى‌دهد و ايشان را در آرزو مى‌افكند و شيطان جز ، وعده‌اى به آنان نمى‌دهد. أُولئِكَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ لا يَجِدُونَ عَنْها مَحِيصاً «121» 🌱آنانند كه جايگاهشان دوزخ است و از آن راه گريزى نيابند. سوره نساء 🔹 آنان كه به ديگران، مى‌دهند، كارى مى‌كنند. «وَ ما يَعِدُهُمُ‌ ...» 🔹 دلبستگى به آرزوها، افتادن در دام فريب شيطان است. «يَعِدُهُمْ وَ يُمَنِّيهِمْ» 📚تفسير نور جهت مطالعه سایر نکات این جزء به لینک زیر مراجعه نمایید http://quranpuyan.com/yaf_postst215_nkht-khlydy-z-jz-pnjm-qrn-khrym.aspx کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛