#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_293
❇️#نماز را بايد بلند خواند يا آهسته؟
💠قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمنَ أَيًّا ما تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى وَ لا تَجْهَرْ بِصَلاتِكَ وَ لا تُخافِتْ بِها وَ ابْتَغِ بَيْنَ ذلِكَ سَبِيلاً
🌱بگو: (خداوند را) «الله» بخوانید یا «رحمان»، هر یک را بخوانید، (نامی از نامهای نیکوی او را بردهاید؛ زیرا) بهترین نامها، همه از آنِ اوست. و نمازت را زیاد بلند یا خیلی آهسته نخوان، و میان این (روش)، راهی (میانه) بجوی.
إسراء - ۱۱۰
🔹معناى آيه اين مى شود كه : در نماز صدايت را خيلى بلند مكن وخيلى هم آهسته مخوان ، حد وسط را رعايت نما. واگر اين حد وسط را سبيل خوانده از اين روبوده كه مى خواسته اينطور نماز خواندن در ميان همه مسلمين رسم وسنت شود تا همه گروندگان به دين اسلام اين گونه نماز بخوانند.
🔹البته اين در صورتى است كه مراد از ((بصلاتك (( تك تك نمازها بطور استغراق باشد واما اگر مراد از آن مجموع نمازها (وشايد هم اين ظاهرتر است ) باشد در اين صورت معناى آيه اين خواهد شد كه در همه نمازها جهر مخوان ودر همه آنها اخفات مكن ، بلكه راه ميانه را اتخاذ كن ، كه در بعضى جهر ودر بعضى اخفات كنى . واين احتمال با آنچه در سنت اثبات شده ، كه نماز صبح ومغرب وعشاء بلند وظهر وعصر آهسته خوانده شود، مناسب تر است . وبعيد نيست كه اين وجه با در نظر گرفتن اتصال ذيل آيه به صدر آن وجه موافق ترى باشد، چون در صدر آيه مى فرمود: به هر اسمى مى توانى خدا را بخوانى ودر اين ذيل مى فرمايد بلند كردن صدا در نماز معنايش متعالى بودن وبالابودن خدا است وآهسته خواندن آن معنايش نزديك بودن اواست ، حتى نزديك تر از رگ قلب ، پس به هر دوقسم ، نماز خواندن ، اداء حق همه اسماء خدا است.
📚 تفسير الميزان
http://quranpuyan.com/yaf_postsm10400findunread_tfsyr-w-fhm-swrh-sr-tkhyd-br-mHwr-Sly-hdyt-qrn-dr-bwr-bh-md-w-twHyd-w-nyz-tthbyt-pymbr.aspx#post10400
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_293
❇️#كتابی پابرجا و مستقيم و #نگاهبان
💠الْحَمْدُ لِلَّـهِ الَّذِي أَنْزَلَ عَلی عَبْدِهِ الْكِتابَ وَ لَمْ يَجْعَلْ لَهُ عِوَجاً (۱) قَيِّماً لِيُنْذِرَ بَأْساً شَدِيداً مِنْ لَدُنْهُ وَ يُبَشِّرَ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْراً حَسَناً (۲کهف)
🌱ستايش مخصوص خدايی است كه كتاب (آسمانی قرآن را) بر بندهی خود نازل كرد و برای آن هيچ گونه انحرافی قرار نداد.
(كتابی كه) استوار و نگهبانِ (كتابهای آسمانی ديگر) است، تا از عذاب شديدی كه از سوی اوست بترساند و به مؤمنانی كه كارهای شايسته انجام میدهند، بشارت دهد كه برای آنان پاداشی نيكوست.
🔹نعمت كتاب وقانون، به قدری مهم است كه خداوند، خود را به خاطر آن ستوده است. الْحَمْدُ لِلَّـهِ الَّذِي أَنْزَلَ ...
🔹بندگی خدا، زمينهساز دريافت كمالات معنوی است. «أَنْزَلَ عَلی عَبْدِهِ»
🔹نه در كتاب خدا اعوجاج است، نه در رسول او، نه از حقّ به باطل میگرايد، نه از مفيد به غير مفيد و نه از صحيح به فاسد. «لَمْ يَجْعَلْ لَهُ عِوَجاً»
🔹#قرآن تا قيامت، استوار وغيرقابل نسخ است. «قَيِّماً»
🔹قرآن، #نگهبان كتب آسمانی ودر بردارنده تمام مصالح بندگان است. تناقض، اختلاف، افراط و تفريط در آن نيست، هم دعوت به قيام میكند، هم قيام به دعوت دارد. «قَيِّماً»
🔹شرط قيام به مصالح ديگران، اعوجاج نداشتن مصلح است. «لَمْ يَجْعَلْ لَهُ عِوَجاً قَيِّماً»
🔹دفع ضرر، مهمتر از جلب منفعت است. لذا انذار قبل از بشارت آمده است.
«لِيُنْذِرَ يُبَشِّرَ»
🔹ايمان همراه با عمل صالح كارساز است. «الْمُؤْمِنِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحاتِ»
🔹عمل صالح بايد استمرار داشته باشد. «يَعْمَلُونَ»
📚تفسیر نور
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
May 11
♻️♻️ #قرآنفهمیبرایهمه : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول
7⃣8⃣ تدبر در سوره #هود
🔹نکات مهم تفسیری سوره هود از تفسیر فرقان
لازمه نهى از منكر اين است كه خود نهى كننده، همان منكر را ترك كرده باشد
آيه ۸۸ ـ "وَ ما أُريدُ أن أُخالِفَكُم الى ما أنْهاكُم عنه" دليلى روشن است بر اين كه لازمه نهى از منكر اين است كه خود نهى كننده، همان منكر را ترك كرده باشد و الّا نهى از آن منكرى كه خود ناهى آلوده به آن است خود منكرى بيش نيست، مگر كسانى كه به نص قرآن در حال تناهى از منكرند كه هم نهى كننده و هم نهى شونده آلوده به منكر مورد نهى اند، به شرطى كه اين تناهى و يكديگر را از آن منكر نهى كردن زمينه اى براى اصلاح آنان باشد، و نه آنكه همچنان بر كار منكرشان پايدار باشند كه اين پايدارى از موارد حرمت نهى از منكر است كه اگر كسى با اصرار و پى گيرى منكرى را انجام مى دهد، حق ندارد در اين حال ديگرى را از همان منكر نهى كند، زيرا خود به مسخره گرفتن شريعت ربانى است و چنانكه "أتَأْمُرون النّاسَ بالبِرِّ و تَنْسَونَ أنْفُسَكُم" (۲:۴۴) و آياتى مشابه كه مؤكد نهى است از امر به كار شايسته اى كه خود آن را در بوته فراموشى نهاده و بر ترك آن اصرار دارد.
هيچ مفسرى جز خود قرآن براى آيات آن هرگز وجود ندارد كه آفتاب آمد دليل آفتاب، و همان گونه كه خدا خودكفاست و هرگز در الوهيت و ربوبيت خود نيازى به ديگران ندارد، سخنانش به ويژه سخنان قرآنيش براى بيان مقصودش هرگز نيازى به ديگران ندارد، بلكه خود خويشتن را معنا مى كند، و مفسر قرآن در حقيقت مستفسر آن است و نه مفسر، يعنى توضيح بعضى از معانى پنهانى قرآن را از خود قرآن مى جويد و نه از فكر خود و ديگران، و اين همان اعجاز بى نظير قرآن است كه حتى خدا هم بيانى بهتر و روشن تر از بيان قرآن هرگز نداشته و نخواهد داشت، و همان گونه كه خدايى با او نبوده و نخواهد بود، كتابى هم به روشنى قرآن نبوده و نخواهد بود.
مانند اين عذر بدتر از گناه كافران شعيبى كفران علمى و معنوى كفران كنندگان مسلمان اند كه همى گويند ما بسيارى از آيات قرآن را نمى فهميم، چون ظنّى الدلالة است، و اين كفر اسلامى، بسى بدتر از كفران شعيبى است و نيز سخن دوم شعيبيان كه ما تو را در ميان خودمان ضعيف مى بينيم و تعداد شما اندك است، بدين ترتيب كمبود را در وحى شعيبى وانمود ساختند، چنانكه گروهى از مسلمانان نسبت به قرآن نيز چنين اند.
https://zaya.io/ldpig
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
#زندگی_قرآنی
شماره 93
سوره #بقره صفحه_26
🤲دعا براي #حسنات_دنيا و #اخرت
🔸فَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا وَمَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ ﴿۲۰۰﴾
و از مردم كسى است كه مى گويد پروردگارا به ما در همين دنيا عطا كن و حال آنكه براى او در آخرت نصيبى نيست
وَ مِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النَّارِ "بقره/201"
(اما) بعضى از مردم مىگويند: پروردگارا! در دنيا به ما نيكى عطا كن و در آخرت نيز نيكى مرحمت فرما و مارا از عذاب آتش نگهدار.
🦋يكى از راههاى شناخت مردم، آشنايى با آرزوها و دعاهاى آنان است. در آيه اول، درخواست گروه اوّل از خداوند مربوط به دنيا بود و كارى به خير و شرّ آن نداشتند، ولى در آيه 201 درخواست گروه دوّم از خداوند، «حَسَنَةً» است در دنيا و آخرت.
🦋در ديدگاه گروه اوّل؛ دنيا به خودى خود مطلوب است، ولى در ديد گروه دوّم؛ دنيايى ارزشمند است كه #حسنه باشد و به آخرت منتهى گردد.
در روايات نمونهها و مصاديقى براى نيكىهاى دنيا و آخرت نقل شده است، ولى حسنه در انحصار چند نمونه نيست.
💞امام صادق عليه السلام در تفسير اين آيه فرمود: مقصود #خشنودى_خدا و بهشت در آخرت و زندگى دنيا و #خوش_اخلاقى در #دنيا مىباشد.
🦋در دعاها، هدفهاى كلّى مطرح شود و تعيين مصداق به عهده خداوند گذاشته شود. ما از خداوند حسنه و سعادت مىخواهيم، ولى در اينكه رشد و صلاح ما در چيست؟ آنرا به عهدهى خداوند مىگذاريم. چون ما به خاطر محدوديّتهاى علمى و عدم آگاهى از آينده و ابعاد روحى خودمان، نمىتوانيم مصاديق جزئى را تعيين بنمائيم.
🦋به همين جهت توصيه شده است از خداوند وسيله كار را نخواهيد، خودِ كار را بخواهيد. زيرا ممكن است خداوند از وسيلهى ديگرى كه به فكر و ذهن ما نمىآيد، كارى را براى ما محقّق سازد.
🦋مثلًا از خداوند توفيق زيارت حج را بخواهيد، امّا نگوييد: خدايا مالى به من بده تا به مكّه بروم.
👈 چون خداوند گاهى سبب را به گونهاى قرار مىدهد كه ما فكر آن را نمىكرديم.
💬پیام ها🔻
1⃣ دنيا و آخرت با هم منافاتى ندارند، به شرط آنكه انسان به دنبال حسنه و نيكى باشد. «فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً»
2⃣ هر رفاهى مذموم نيست، بلكه زندگانى نيكو، مطلوب نيز هست. «رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً»
3⃣ دوزخ، حساب جدايى دارد. با اينكه از خداوند نيكى آخرت را مىخواهند، ولى براى نجات از آتش، جداگانه دعا مىكنند. «قِنا عَذابَ النَّارِ»
📚تفسیر نور
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
#تعصب_ديني، ممدوح يا مذموم؟
🔴قسمت دوم:
#تعصب، مانع #حق_پرستي و غيرقابل جمع با ايمان
👈"در #فرهنگ_قرآنی دیانت به معنای گردن نهادن به حق و #تسلیم شدن نسبت به حقیقت است.
از آیات و روایات اسلامی بر می آید که بزرگ ترین و مهم ترین عاملی که انسان را از #حقپرستی باز می دارد «تعصب» است.
تعصب یا عصبیت به معنای حمایت و دفاع بی دریغ از کسی یا چیزی است (مجمع البحرین، ج2، ص122).
🔹مطابق قرآن مجید مشکل مشرکان حجاز که به حق گردن نمی نهادند، تعصب بود: «آنگاه که کافران تعصب از نوع تعصب جاهلی در دل های خویش قرار دادند، خداوند نیز آرامش خود را بر دل پیامبرش و مومنان فرو فرستاد و ملکه تقوا را همراهشان کرد...» (فتح/26).
🔻 تعصب یا عصبیت آن است که دلبستگی به چیزی انسان را از حق پرستی باز دارد؛ دوست داشتن و دلبستگی به قوم، کشور ، ملت، سرزمین، خاندان و... خود به خود منفی و ناپسند نیست.
👈 آنچه ناپسند است آن است که معیار داوری خود این امور باشد. هر کس و هر چیز و هر عمل و هر رسم که متعلق به کشور و ملت و امت و قبیله من است خوب و ارزشمند است و در غیر این صورت اینگونه نیست؛ چنین اندیشه ای تعصب ناروا و ناپسند است.
👌معیار خوبی و بدی فراتر و بیرون از این امور است. انسان خوب اهل هر کشور که باشد و به ظاهر پیرو هر دین و مذهب که باشد و جزو هر ملت و قبیله ای که باشد، خوب است و همین طور انسان بد به هر جا و هر مکتب و مذهبی که تعلق داشته باشد، بد است.
⭕اگر انسان عمل ظالمانه و ناپسند هم دینان یا هم وطنان یا هم قبیله ای های خود را توجیه می کند و تلاش می کند آن را درست جلوه دهد، دچار «تعصب» شده است.
🔹پیامبر خدا(ص) می فرماید: «هر کس در دلش به اندازه خردلی #عصبیت باشد خداوند در روز قیامت او را با اعراب #جاهلیت بر انگیزاند»
📚 (الکافی، ج2، ص308).
و يا فرمود «از ما نیست کسی که به عصبیتی فرا خواند و از ما نیست کسی که در راه عصبیتی #بجنگد و از ما نیست کسی که با عصبیت بمیرد»
📚(سنن ابی داود، ح5121).
♦و می فرماید: «کسی که تعصب بورزد یا برایش تعصب بورزند، حلقه #ایمان را از گردن خویش باز کرده است» (الکافی، ج2، ص308).
پس تعصب بزرگ ترین مانع حق پرستی و در واقع بزرگ ترین مانع دینداری است به گونه ای که به هیچ معنا این صفت و ویژگی با ایمان خالصانه و حق پرستانه قابل جمع نیست.
✅ تعصب ، فقط نسبت به حق و خصال نيكو مجاز است
بيان شد كه تعصب به معنای دلبستگی محض و بی چون و چرا است و بنابراین تنها این علاقه و دلبستگی نسبت به خود #حقیقت و اعمال نیکو شایسته است.
♦ امام علی(ع) می فرماید:
«اگر چاره ای از داشتن تعصب نیست، باید تعصبتان نسبت به خصلت های والای انسانی و کردارهای پسنیده باشد. ...بنابراین، نسبت به #خصلتهای_پسندیده تعصب به خرج دهید، خصلت هایی چون پاسداشت حق و حرمت همسایگی و پایبندی به عهد و پیمان ها و پیروی از نیکی ها و مخالفت با تکبر و گردن افرازی و اقدام به احسان و نیکوکاری و پرهیز از زورگویی و تجاوز و بزرگ شمردن قتل نفس و انصاف داشتن با مردم و فروخوردن خشم و پرهیز ازایجاد فساد و تباهی در جامعه»
📚(نهج البلاغه، خطبه 192).
♦ حضرت علي ع می فرماید: «اگر ناگزیر از داشتن تعصب هستید، پس در راه #یاری رساندن به #حق و کمک به #ستمدیده تعصب نشان دهید» (غررالحکم، ح3738).
جاهلان عرب از روی تعصب می گفتند که انسان باید برادر خود را در هر صورت یاری دهد چه ظالم باشد و چه مظلوم ولي پیامبر خدا(ص) این سخن را اینگونه اصلاح فرمود: «انسان باید برادر خویش را یاری دهد چه ستمگر باشد و چه ستمدیده؛ اگر ستمگر است او را از ستمگری بازدارد که این است یاری کردن او؛ و اگر ستمدیده است یاری اش دهد»
📚 (نهج الفصاحه، ص89).
🎙استاد عبدالرحيم سليماني
💫ادامه دارد
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
#دعاهای_روزانه
سپاس، همه آن خدایی که مرا از خوابگاهم برانگیخت هر چند اگر می خواست آنرا تا روز رستاخیز خوابگاه ابدی من می کرد.
@quranpuyan
💠#تلاوت_روزانـہ یــڪ صفحـہ قرآטּ بـہ همراـہ ترجمـہ
📖#سوره_مبارڪه_کهف آیات 5 تا 15
📄#صفحـہ_294
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_294
❇️در برابر #انحرافات_جامعه، نشستن جايز نيست، بايد #قيام كرد
💠وَ رَبَطْنا عَلی قُلُوبِهِمْ إِذْ قامُوا فَقالُوا رَبُّنا رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لَنْ نَدْعُوَا مِنْ دُونِهِ إِلهاً لَقَدْ قُلْنا إِذاً شَطَطاً (۱۴/کهف)
🌱و ما به دلهايشان نيرو و استحكام بخشيديم، آنگاه كه آنان بپاخاستند و (برخلاف عموم مردم) گفتند: پروردگار ما همان پروردگار آسمانها و زمين است، هرگز جز او (كسی را به) خدايی نخواهيم خواند، چرا كه در اين صورت حرف خطايی گفتهايم.
🔹«شَطَط»، به معنای افراط در دوری از حقّ و گفتنِ حرف باطلی است كه به هيچ وجه قابل قبول نباشد.
🔹آرامش و پايداری دلها به دست خداست. «رَبَطْنا»
🔹در برابر انحرافات جامعه، نشستن جايز نيست، بايد قيام كرد. «إِذْ قامُوا»
🔹امدادهای الهی، در سايهی ايمان، وحدت، قيام و توكّل بر اوست. «رَبَطْنا عَلی قُلُوبِهِمْ إِذْ قامُوا»
🔹قيام در برابر ستمگر، نياز به ايمانی استوار و دلی مطمئن دارد. «رَبَطْنا عَلی قُلُوبِهِمْ إِذْ قامُوا»
🔹ايمان واقعی همراه با قيام است. «رَبَطْنا عَلی قُلُوبِهِمْ إِذْ قامُوا»
🔹موحّد واقعی، هرگز سراغ شرك نمیرود. «لَنْ نَدْعُوَا مِنْ دُونِهِ إِلهاً»
🔹ثمرهی توحيد در ربوبيّت، «رَبُّنا رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» توحيد در بندگی است. «لَنْ نَدْعُوَا مِنْ دُونِهِ إِلهاً»
🔹شرك، انحراف بعيد و فاحشی است كه هرگز قابل عفو نيست. «شَطَطاً»
📚تفسیر نور
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_294
❇️بزرگترين دغدغهی مردان خدا، #انحراف_عقيدتی مردم است
💠هؤلاء قومنا اتخذوا من دونه الهه لولا یاتون علیهم بسلطان بین فمن اظلم ممن افتری علی الله کذبا15/کهف
🌱اینها، قوم ما که غیر خدا را به خدایی گرفته اندچرا در مورد آنها دلیل روشنی نمی آورند، پس چه کسی ستمکارتر است ازآنکه دروغی را به خدا افترا بسته باشد؟
🔹در ادامه گفتارشان گفتند: این قوم ماکه غیر خدا را می پرستند هیچ دلیل روشنی و حجتی برای ادعایشان ندارند،چون تنها دلیل بت پرستان برای عملشان این است که می گویند: خدای سبحان بالاتر از سطح دریافت و ادراک ماست و ما هیچ راهی برای ارتباط با اونداریم ، لذا چاره ای نداریم جز اینکه این بتها و معبودها را عبادت کنیم تا اینهاواسطه ما در درگاه خدا باشند، و عبادت ما را به او ابلاغ کنند و این سخن بسیارسخیف است و ابدا الوهیت معبودهای آنها را اثبات نمی کند، چون اگر چه خداوند بسیار متعالی است ، اما هر کس به قدر معرفتش باید او را بپرستد و به همان مقدار از اسماء و صفات او که آنها را درک می کند، ساحت او را عبادت کرده و تنزیه نماید.
🔹و حال که این بتها ابدا صفات الوهیت را ندارند، سخن بت پرستان فقط افترائی محض و بدون دلیل است و افتراء هم ظلم است و چنانچه سابقا گفتیم چون هر چه ساحت موردظلم بزرگتر و برتر باشد ظلم آن ظالم قبیح تر خواهد بود و ساحتی والاتر از ساحت پروردگار جهانیان نیست ، پس آنها بواسطه افتراء خود به خداوند، ظالمترین افرادهستند.
📚تفسیر المیزان
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
May 11
♻️♻️ #قرآنفهمیبرایهمه : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول
8⃣8⃣ تدبر در سوره #هود
🔹نکات مهم تفسیری سوره هود
❓مراد از تعبير ﴿يُجَادِلُنَا﴾ در كريمه ۷۴ سوره «هود» چیست؟ ابراهیم با که جدال کرد فرشتگان یا خدا؟ موضوع جدالش چه بود؟
منشأ اين جدال هم جهل نيست بلكه حليم و اوّاه و منيب بودن ابراهيم خليل است در بخشي پاسخ ابراهيم خليل ارائه ميشود بايد مشخص بشود كه وجود مبارك ابراهيم خليل اين سؤالش بر اساس جهل نبود بر اساس حلم و اوّاه و منيب بودن آن حضرت بود (يك) آيا اين مجادلهٴ ابراهيم خليل(سلام الله عليه) با فرشتگان بود يا با ذات اقدس الهي (دو) آيه سورهٴ مباركهٴ «هود» اين است كه ﴿يُجَادِلُنَا﴾
بسياري از مفسّران گفتند ﴿يُجَادِلُنَا﴾ يعني «يجادل رسلنا» كه يعني ملائكه, برخيها مثل مرحوم شيخ طوسي و همفكرانشان همانطوري كه در سورهٴ مباركهٴ «هود» گذشت فرمودند: «يحتمل معنيين» يك وجه اين است كه «يجادل رسلنا من الملائكة» يك وجه اين است كه از خود ما مستقيماً سؤال ميكنند الحاح دارند, اصرار دارند در دعا و شفاعت كه ما اين عذاب را برداريم
﴿فَلَمَّا ذَهَبَ عَنْ إِبْرَاهِيمَ الرَّوْعُ وَجَاءَتْهُ الْبُشْرَي يُجَادِلُنَا فِي قَوْمِ لُوطٍ﴾ با ما مجادله ميكند چرا مجادله ميكند؟ ﴿إِنَّ إِبْرَاهِيمَ لَحَلِيمٌ أَوَّاهٌ مُنِيبٌ﴾
ابراهيم عرض ميكند كه از اينها بگذرد آنجا كه ميفرمايد لوط در آن هست نه اينكه بخواهد بگويد لوط در آن هست تا آن فرشتهها بگويند ما لوط و اهلش را نجات ميدهيم خب اهل لوط كه باعث نجات يك ملت نميشوند ميخواهد بگويد لوط در بين آنهاست شما به احترام لوط اين شهر را ويران نكنيد وگرنه اهل لوط باشند خب اهل لوط آدمهاي معمولياند بنابراين معيار مجادله بايد مشخص بشود (يك) و اين جدال غير از «يدعو» است غير از «يسألنا» است ما مجازيم سؤال كنيم مجازيم دعا كنيم اما مجازِ مجادله نيستيم مجادله براي كسي است كه خداي سبحان به او اجازه داد در اثر قرب نوافل خود خدا لسان او شد
اين شخص براي ديگران به خودش اجازه جدال ميدهد, بنابراين اين دو احتمالي كه مرحوم شيخ طوسي(رضوان الله عليه) در تبيان ذكر كرده اينها همهاش درباره شفاعت است استدعاست, دفع بلاست و مانند آن
❓علت سوال حضرت نوح از خداوند درباره فرزند خويش
در همان سورهٴ مباركهٴ «هود» درباره حضرت نوح(سلام الله عليه) بعد از غرق فرزندش يك سؤال علمي براي حضرت مانده جا براي شفاعت نيست چون بعد از هلاكت فرزند است يك سؤال علمي مانده
در سورهٴ «هود» آيه ۴۵ به بعد آمده است كه وجود مبارك نوح بعد از غرق پسرش كه ديگر سخن از شفاعت نيست عرض كرد ﴿رَبِّ إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي﴾ شما هم كه فرموديد تو و اهلت نجات پيدا ميكنيد راز هلاكت پسرم چيست ﴿إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي وَإِنَّ وَعْدَكَ الْحَقُّ﴾ ادب را هم رعايت كرده عرض نكرد كه شما گفتيد اهلت را نجات ميدهم به صورت جامع عرض كرد كه وعده تو كه حق است راز هلاكت پسرم چيست ﴿وَأَنتَ أَحْكَمُ الْحَاكِمِينَ﴾ ما اعتراضي نداريم فقط ميخواهيم بفهميم, خداي سبحان فرمود: ﴿يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ﴾ صغراي قياس ممنوع است شما گفتيد اهل من است و اهل من طبق وعده بايد نجات پيدا كند اين كبرا درست است ما اهلت را نجات داديم اما صغرا ممنوع است اين اهلت نبود ﴿إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ﴾ چرا؟ چون ﴿إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ فَلاَ تَسْئَلْنِ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّي أَعِظُكَ أَن تَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ﴾ اين ميخواست جهلش را برطرف كند ذات اقدس الهي فرمود من موعظه ميكنم كه بايد ساكتِ محض بودي, بنابراين سؤال گاهي براي رفع جهل است گاهي به عنوان شفاعت
تفسیر تسنیم
https://zaya.io/ldpig
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
#زندگی_قرآنی
شماره 94
سوره #بقره صفحه_26
💢 وظایف #وصیت_کننده و #وصیت_شونده
🔶 فَمَنْ بَدَّلَهُ بَعْدَ مٰا سَمِعَهُ فَإِنَّمٰا إِثْمُهُ عَلَى اَلَّذِينَ يُبَدِّلُونَهُ إِنَّ اَللّٰهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ «181 بقره»
پس هركس كه آن (وصيّت را) بعد از شنيدن، تغيير دهد، گناهش تنها بر كسانى است كه آن را تغيير مىدهند، همانا خداوند شنوا و داناست.
فَمَنْ خافَ مِنْ مُوصٍ جَنَفاً أَوْ إِثْماً فَأَصْلَحَ بَيْنَهُمْ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ
پس كسى كه از انحراف وصيّت كننده (و تمايل بىجاى او به بعض ورثه) يا از گناه او (به اينكه به كار خلافى وصيّت كند،) بترسد و ميان آنها را اصلاح دهد، گناهى بر او نيست (و مشمول قانون مجازات تبديل وصيّت نمىشود،) همانا خداوند آمرزنده و مهربان است.(182بقره)
👈"اين آيه هشدارى است به كسانى كه در صدد تغيير و يا تبديل #وصيّت ديگران برمىآيند. اگر كسى بعد از شنيدن و باخبر شدن از موضوع وصيّت و موارد مصرف آن، دست به تغيير يا تبديل آن بزند، گناه اين تغيير و تبديل به گردن همان كسى است كه اين عمل ناشايست را مرتكب شده است، ولى وصيّتكننده به پاداش خود مىرسد.
مثلاً اگر كسى وصيّت كند كه به صد فقير كمك شود، ولى به جاى صد فقير، اموال او را به ديگران دهند و آنان نيز خبر نداشته و مال را مصرف كنند، در اين صورت وصيّتكننده كه از دنيا رفته، به پاداش كمك به فقرا مىرسد و گيرندگان بىخبر هم گنهكار نيستند، در اين ميان، گناه تنها به عهدهى كسى است كه وصيّت را تغيير داده است و بايد بداند كه خداوند شنوا و آگاه است و كيفر اين خيانت را در دنيا و آخرت به او خواهد داد.
در حديث مىخوانيم: وصيّت را اگرچه به نفع يهودى يا نصرانى باشد، تغيير ندهيد."
📚تفسیر نور
🔶 آيه دوم استثنا است از حرمت تبديل وصیت، مراد از جنف ميل به بعضى از ورثه است كه سهم انها از وصيت بيشتر باشد چنان كه از حضرت صادق صلوات اللّٰه عليه نقل شده، منظور از «اثم» وصيت به باطل و حرام است
لفظ «فمن خاف» نشان مىدهد كه اين تبديل در حيات موصى است يعنى: وصى مىبيند كه موصى ميل به بعضى از ورثه مىكند و آن موجب اختلاف خواهد شد و يا مىخواهد وصيت به حرام كند، در اينوقت پا در ميان گذاشته و او را به اصلاح و تبديل وصيت وادار مىنمايد مراد از آمدن «غفور رحيم» شايد آن باشد كه در اين صورت گناه موصى نيز بخشوده خواهد شد.
📚تفسیر احسن الحدیث
🔹"_ #فلسفه_وصیّت:
از قانون ارث تنها یک عده از بستگان آن هم روى حساب معینى بهرهمند مىشوند در حالى که شاید عده دیگرى از فامیل، و احیانا بعضى از دوستان و آشنایان نزدیک، نیاز مبرمى به کمکهاى مالى داشته باشند.
و نیز در مورد بعضى از وارثان گاه مبلغ ارث پاسخگوى نیاز آنها نیست، لذا در کنار قانون ارث #قانون_وصیت را قرار داده و به مسلمانان اجازه مىدهد نسبت به یک سوم از اموال خود (براى بعد از مرگ) خویش تصمیم بگیرند.
از اینها گذشته گاه انسان مایل است کارهاى خیرى انجام دهد، اما در زمان حیاتش به دلایلى موفق نشده، منطق عقل ایجاب مىکند براى انجام این کارهاى خیر لا اقل براى بعد از مرگش محروم نماند. مجموع این امور موجب شده است که قانون وصیت در اسلام تشریع گردد.
#عدالت در #وصیّت:
🔶در روایات اسلامى تأکیدهاى فراوانى روى «عدم جور» و «عدم ضرار» در #وصیت دیده مىشود که از مجموع آن استفاده مىشود همان اندازه که وصیت کار شایسته و خوبى است تعدى در آن مذموم و از گناهان کبیره است در حدیثى از امام باقر علیه السّلام مىخوانیم که فرمود: «کسى که در وصیتش #عدالت را رعایت کند همانند این است که همان اموال را در حیات خود در راه خدا داده باشد. و کسى که در وصیتش تعدى کند نظر لطف پروردگار در قیامت از او بر گرفته خواهد شد».
📚 تفسیر نمونه
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛