eitaa logo
قران پویان
478 دنبال‌کننده
6هزار عکس
702 ویدیو
625 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❓❓معنای و چیست؟ تفاوت حمد با شكر چيست؟ 🛑قسمت پنجم :: 🌸💮 و در بلاغت و بيان در بلاغت و بيان، فرق حمد و شكر را اين چنين بيان داشته است: حمد، ستايشي است به زبان و براي قصد تعظيم، اين ستايش و تعظيم چه براي نعمت باشد و يا غير آن. شكر، فعلي است كه خبر از تعظيم انعام كننده مي دهد كه به او انعام كرده است. امّا اين تعظيم و ستايش، يا با زبان است، و يا با قلب و يا عمل جوارحي، بر خلاف حمد، در حمد ستايش فقط با زبان است. متعلق حمد و ستايش هم مي تواند نعمت باشد و هم غير آن. ولي متعلق شكر، فقط نعمت است.(1) 💮👈حمد و شكر در بيان قرآن كريم حمد به معناي ستايش در برابر كمال و كار اختياري زيباست. خواه اثر آن كمال به غير نيز برسد يا نرسد، و در صورت رسيدن به غير، خواه دريافت كننده همان شخص حامد باشد يا غير او، همانند حمد خداوند سبحان كه گاهي در برابر خالقيت و رازقيت اوست كه كمال و زيبايي به غير رسيده است. و گاهي هم، حمد در برابر همان كمالات تكويني اوست كه عبارت از اوليّت و آخريّت است: 💮🔶 «الحمدلله الاول بلا اول كان قبله و الآخر بلا آخرين يكون بعده...»(2):(3) مطلب ديگر اينكه، حمد مخصوص خداوند است: الحمدلله رب العالمين(4) امّا از نظر اينكه معناي حمد و ستايش عموميت دارد و عام است، از طرف ديگر، آيه قرآن كريم اختصاص را مي فهماند، توضيح در آن است كه تمام ستايش ها، نتيجه آن به خداوند برمي گردد. مثلاً، هر انسان كه سرچشمه خير و بركتي است و... سزاوار ستايش است. منتهي، همه اين ستايش ها از ستايش خداوند سرچشمه مي گيرد، در حقيقت، ستايش آنها ستايش خداوند است، اينها در طول ستايش تعالي است. در حقيقت ستايش اينها، ستايش خدايي است كه اين مواهب را عطا كرده است.(5) در بيان ديگر، به معناي ثنا و ستايش در برابر عمل جميلي است كه ثناشونده به اختيار خود انجام داده است. با اين وصف، خداوند متعال كه ثناشونده است، هم در برابر اسماء نيكو و جميلش محمود و سزاوار ستايش است و هم در برابر افعال نيكو و جميلش كه به ديگران داده است. (6) 💮🌸 امّا مفهوم شكر شكر به معناي سپاس در برابر كاري است كه اثر آن به غير مي رسد. به تعبير ديگر، شكر سپاس بر نعمتي است كه از منعم به شاكر مي رسد.(7) بنابراين، شكر از حمد محدودتر است و تنها در برابر نعمت هايي است كه از ديگري با ميل و اراده رسيده باشد. برخلاف حمد كه در برابر همه نعمت هاي الهي است كه هم از اسماء خالقيت و رازقيت رسيده و هم به آن حالات تكويني خداوند، چنانكه اشاره شد. 💮🔶در قرآن كريم، شكر و سپاسگذاري را بعد از نعمت يادآور شده است. چنانكه پس از يادآوري نعمت ها براي قوم حضرت موسي ـ عليه السلام ـ كه فرموده است: «نعمت خدا را بر خود به ياد داشته باشيد، زماني كه شما از چنگال آل فرعون رهايي بخشيد...»(8) در آيه بعدي مي فرمايد: لئن شكرتم لازيدنّكم... (9) اگر شكرگزار بوديد، بر شما فزوني مي دهد. امّا اينكه هركدام مخصوص چه كسي است؟حمد بنا به آنچه اشاره شد، مخصوص خداوند است، گرچه با واسطه باشد، ولي شكر، براي منعم است، منعم خالق باشد يا غير خالق، چون شكر و سپاس فقط براي كسي است كه از او نعمتي يا كاري رسيده باشد. 💮👈در نتيجه: فرق بين حمد و شكر آن است، كه حمد عام است و شكر خاص. يعني هم در برابر نعمت است و هم در برابر غير نعمت. شكر و سپاس فقط براي نعمت است كه از منعم به شاكر رسيده است. از طرف ديگر، هر حمد را مي توان شكر و ستايش خواند ولي هر شكر را نمي توان حمد خواند، چون دايره محدود است. زيرا شكر تنها در برابر نعمت است. 1.تفتازاني، مختصرالمعاني، ، ص3. 2. صحيفه سجاديه، دعاي اول. 3. جوادي آملي، عبدالله، تفسير تسنيم، ج1، ص326 و 328. 4. حمد : 2. 5. مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، ج1، ص52. 6. ، طباطبايي، سيد محمد حسين، ترجمه تفسير الميزان، ، ج1، ص31. 7. تفسير تسنيم، همان، ج1، ص339. 8. ابراهيم : 6. 9. ابراهيم : 7. 💫💫منبع: نرم افزار پاسخ - مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات 💫ادامه موضوع را در لینک زیر مطالعه بفرمائید http://www.quranpuyan.com/yaf_postst5200_tfwt-Hmd-b-shkr-chyst--mny-Hmd-w-shkhr-chyst.aspx @quranpuyan
🍀 از حضرت زین العابدین🍀 بند۳ 🍃🌸 اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، الْکَهْفِ الْحَصینِ، وَغِیاثِ‌‏ الْمُضْطَرِّ الْمُسْتَکینِ، وَمَلْجَأِ الْهارِبینَ، وَعِصْمَةِ الْمُعْتَصِمینَ 🌸 ✅  خدایا درود فرست بر محمد و آل محمد آن پناه‏گاه محکم و فریادرس‏ بیچاره درمانده و پناه گریختگان و دستاویز محکم براى وسیله‏ جویان 🌸🍃 ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
میلاد مسعود اباالفضل جوان است هنگام شادی و سرور شیعیانست از دامن ام البنین ماهی عیان است کز روی وی شرمنده ماه آسمانست میلاد حضرت عباس(ع) مبارک باد @quranpuyan
📖 ؟ آیات قرآن که بر زنده شدن زمین در بهار پس از مرگ و خمودی آن در زمستان دلالت می کنند نحل/۶۵ وَاللَّهُ أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَسْمَعُونَ ﴿۶۵﴾ و خدا از آسمان آبى فرود آورد و با آن زمين را پس از پژمردنش زنده گردانيد قطعا در اين [امر] براى مردمى كه شنوايى دارند نشانه‏ اى است (۶۵) @quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♻️♻️♻️ : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول 7⃣1⃣ تدبر در سوره در رابطه با آیات 88 تا 99 میتوان گفت بسیار محل عبرت است . اینک بنی اسرائیل به رهبری حضرت موسی(ع) آزادی خویش را باز یافته و دشمن خویش را هلاک شده می بینند و بسوئی می روند که آینده خویش را بسازند و شهرهای خویش را بنا کنند و زندگیی شایسته و در خور داشته باشند. تصور فرمائید: قومی رها شده از بند، راهنمای دانای نجات دهنده در میانشان، با روحیه بالای ناشی از امید به آینده، با آب و غذای کافی مرغوب (یعنی منّ و سلوا) بعنوان توشه سفر مهیا، بطرف ساختن آینده خویش روانند. واقعاً چه حالی خوشتر از این است؟ تنها کاری که بنی اسرائیل می باید میکردنداین بودکه تمام هوش و حواس خود را جمع کنند و بطور دقیق گوش به رهنمودهای آنحضرت بسپارند تا این مسیر طی شود و برسند به جائی که باید برسند و شایسته شان بود. اما آنچه در واقعیت اتفاق افتاده، درست خلاف آن است. پر است از نافرمانی، خلاف، انحراف، خیانت، سستی در انجام وظیفه ، و گناه و ارتجاع و غیره. با توجه به «لیست پیشنهادی ترتیب نزول سوره ها»، این اولین بار است که «داستانهای پس از نجات از اسارت فرعونیان» مطرح می شود. آنهم با این طول و تفصیل، که بعداً در سوره های اعراف و بقره آیات تکمیلی این بخش نازل خواهد شد. ارتجاع؟ آنهم به این زودی؟ در رابطه با آیه های 83 و 84 باید حدس بزنیم که ظاهراً حضرت موسی باید قومش را بسوی (کوه) طور می برد اما شیرینی دریافت وحی و طرف سخن خداوند قرار گرفتن او را به تعجیل وا داشت، و براساس آیه 85، همین نبودن حضرت موسی سبب گمراهی آن قوم شد. چرا گمراهی به این زودی؟ صرفنظر از مندرجات تورات کنونی که از توحید خالص موسائی فاصله بسیار دارد، از روی مطالب قرآن کریم فهمیده می شود که تعالیم آن حضرت توحید خالص اسلامی. اما مردمی که او برای نجات آنها گسیل شده بود، نسل اندر نسل تحت سلطه سیاسی و نظام سیاسی فرعونی نشو و نما یافته بودند و طبعاً از لحاظ فرهنگی نیز گرچه اسمی از توحید بر رویشان بود اما مانند مسلمانان ساکن در شوروی سابق که فقط اسمی برایشان مانده بود آنها نیز از توحید ابراهیمی چیزی برایشان نمانده بود. طبعاً رنج و ذلت بردگی و تبلیغ مداوم مستمر فرعونیان نتیجه ای غیر از این نداشت. ظاهراً فاصله بین مصر و کوه طور را با توجه به نقشه های فعلی جغرافیا و نیز کیفیت راهسپران که مردمِ معمولیِ دارای بار و بنه و زن و بچه و پیرمردان و پیرزنان بودند، نمی توان در کمتر از 5-4 ماه طی کرد. آنان در این مدت طولانی فرصت کافی داشتند که تغییر اخلاق بدهند. آنان قبل از این مهاجرت بزرگ عده ای برده ذلیل و تحت سلطه کسانی بودند که مقید به هیچ قید دینی و اخلاقی نبودند اما در این مدت اشخاصی آزاد و دارای حقوق الهی شده بودند و رئیس آنها هم کسی بود که نمی توانست هیچ خشونت کوچک ظلمآمیزی بر آنها روا دارد و لذا آنها بجای اینکه پاس این نعمت عظیم را بدارند، از موقعیت جدید خویش سوء استفاده نموده سر به نافرمانی و چون و چرای بیجا گذاشتند. ضمناً آیات 85 تا91 نیز باید با توجه به این نکته ملاحظه شود و در آنصورت مفهوم خواهد بود. از تفسیر آقای جمال گنجه ای https://v.ht/tahha ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از محسن
12.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شرح و ترجمه گویا - صفحه 467