📇 تفسیر سوره مبارکه #شوری ـ آیه ۱۶
📚 مفسر: علامه محمدحسین #طباطبایی ـ (تفسیر المیزان)
🔸" وَ الَّذِينَ يُحَاجُّونَ فِي اللَّهِ مِنْ بَعْدِ ما اسْتُجِيبَ لَهُ حُجَّتُهُمْ داحِضَةٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ عَلَيْهِمْ غَضَبٌ وَ لَهُمْ عَذابٌ شَدِيد
🔹ٌ" كلمه" حجت" به معناى سخنى است كه منظور از آن اثبات و يا ابطال چيزى باشد، و اين واژه از ماده" حج" گرفته شده كه به معناى قصد است.
🔸 و كلمه" داحض" اسم فاعل از" دحض" است كه به معناى بطلان و زوال است.
🔹و معناى آيه به طورى كه گفته اند اين است: كسانى كه در باره خدا احتجاج و استدلال مى كنند تا #ربوبيت او را نفى و يا دين او را باطل كنند، (با اينكه مردم دعوت او را پذيرفته، و داخل دينش شده اند، چون حجتش روشن و واضح بود)، حجتشان نزد پروردگارشان باطل و زايل است، و غضبى از خدا برايشان است و عذابى شديد دارند.
🔸و ظاهرا مراد از اينكه فرمود:" بعد از آنكه استجابت شد" استجابت حقيقى است، به اينكه كسانى كه دعوت او را استجابت كرده اند از روى علم و آگاهى و بدون شك و اضطراب استجابت كرده اند، و خلاصه، فطرت سالم انسانيت وادارشان كرده كه استجابت كنند، چون دين با معارفى كه در آن است فطرى بشر است، و بدون هيچ درنگى آن را مى پذيرد، البته در صورتى كه فطرت (به خاطر عوامل خارجى) نمرده باشد.
🔹هم چنان كه فرموده:" إِنَّما يَسْتَجِيبُ الَّذِينَ يَسْمَعُونَ وَ الْمَوْتى يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ"
و نيز فرموده:" وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها"
و نيز فرموده:" فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها".
🔸و بنا بر اين، حاصل معناى آيه اين است: كسانى كه در خداى تعالى و يا دين او احتجاج مىكنند، و مىخواهند بعد از آنكه فطرت سالم و زنده بشر آن را پذيرفته، و يا بعد از آنكه مردم به فطرت سالم خود آن را پذيرفته اند، خدا را نفى و يا دين او را باطل سازند، حجتشان نزد پروردگارشان باطل و زايل است، و غضبى از خدا برايشان وارد خواهد شد، و عذابى كه نمى توان گفت چقدر است خواهند داشت.
🔹آيات سابق هم تا اندازه اى اين وجه را تاييد مى كند، چون در آنها اين معنا تذكر داده مى شد كه خدا دينى را تشريع كرد و انبياء خود را بدان سفارش فرمود و براى اقامه آن دين از بندگانش هر كه را مى خواست انتخاب نمود.
🔸 پس محاجه كردن در اينكه خدا دينى دارد كه در آن بندگان خود را به عبادت خود واداشته، كار باطلى است، و چون چنين است ممكن است بگوييم: آيه" اللَّهُ الَّذِي أَنْزَلَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ وَ الْمِيزانَ" در مقام تعليل است، و حجتى است كه حجت كفار را ابطال مى سازد- در آن دقت فرماييد.
@qurantehran
#پله شانزدهم
💠 رحمت الهی بیپایان است اما وقتی انسان در رحمت را به روی خود بسته، دیگر رحمت نمیآید...
🍃🌸 گر گدا کاهل بود تقصیر صاحبخانه چیست؟!؟ 🌸🍃
#اللهم_عجل_لوليك_الفرج
@qurantehran
🍃🌸ایام نشاط و شور امت آمد
🌸هنگام سرور و اخذ حاجت آمد
🍃🌺در روز سه و چهار ماه شعبان
🌺از جانب حق سه پیک رحمت آمد
✨میلادحسین است و ابوالفضل و علی
✨✨✨یعنی که سه منشأ سعادت آمد
🍀🌼آن ماه که ماه حاجتش میخوانند
🍀🌼🍀ما بین دو خورشید امامت آمد
#شعبان ماهی است که منسوب است به حضرت سيد الانبياء حضرت محمد مصطفی صَلَّى اللَّهِ عَلِيهِ وَ اله و آن حضرت اين ماه را #روزه مى داشت و وصل مى كرد به ماه رمضان و مى فرمود: "#شعبان ماه من است هر كه يك روز از ماه مرا روزه بدارد بهشت او را واجب شود"
✨🍃حلول ماه شعبان و ٱغاز شادی آل الله و اعیاد شعبانیه بر تمامی عاشقان
فرخنده و مبارک باد...💚💛
@qurantehran
🔺 #اعمال مشتركه ماه شعبان
1⃣ هر روز هفتاد مرتبه بگويد اَسْتَغْفِرُاللّهَ وَ اَسْئَلُهُ التَّوْبَةَ
2⃣ هر روز هفتاد مرتبه بگويد اَسْتَغْفِرُاللّهَ الَّذى لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحيمُ الْحَىُّ الْقَيّوُمُ وَ اَتُوبُ اِلَيْهِ و در بعضى روايات الْحَىُّ الْقَيُّومُ پيش از الرَّحْمنُ الرَّحيمُ است.
از روايات مستفاد مى شود كه بهترين دعاها و ذكرها در اين ماه #استغفار است
3⃣ تصدّق كند در اين ماه اگرچه به نصف دانه خرمايى باشد.
4⃣ در تمام اين ماه هزار بار بگويد لا اِلهَ اِلا اللّهُ وَلانَعْبُدُ اِلاّ اِيّاهُ مُخْلِصينَ لَهُ الدّينَ وَ لَوُ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ كه ثواب بسيار دارد از جمله آنكه عبادت هزار ساله در نامه عملش بنويسند.
5⃣ در هر پنجشنبه اين ماه دو ركعت نماز كند در هر ركعت بعد از حمد صد مرتبه توحيد و بعد از سلام صد بار صلوات بفرستد تا حق تعالى برآورد هر حاجتى كه دارد از امر دين و دنياى خود
و روزه اش نيزفضيلت دارد و روايت شده كه در هر روز پنجشنبه ماه شعبان زينت مى كنند آسمانها را پس ملائكه عرض مى كنند خداوندا بيامرز روزه داران اين روز را و دعاى ايشان را مستجاب گردان.
@qurantehran
📇 تفسیر سوره مبارکه #شوری ـ آیه ۲۳
📚 مفسر: علامه محمدحسین #طباطبایی ـ (تفسیر المیزان)
🔸" ذلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ"- اين جمله بشارتى است به مؤمنين صالح.
🔹 كلمه" عباد" را بر ضميرى كه به خدا برمى گردد اضافه كرد تا بندگان صالح را احترام كرده باشد.
🔸" قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى" آن چيزى كه درخواست اجر مزد در مقابل آن نفى شده، تبليغ رسالت و دعوت دينى است. مى فرمايد: بگو در برابر اينها مزدى درخواست نمى كنم. و خداى تعالى اين معنا را از عده اى از انبياء از قبيل نوح و هود و صالح و لوط و شعيب (ع) حكايت كرده كه در ضمن سخنانى كه به امت خود مى گفتند، اين را نيز خاطرنشان كرده اند كه" وَ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلى رَبِّ الْعالَمِينَ"
🔹 آيه به علت مزد نخواستن اشاره كرده، مى فرمايد: قرآن تذكرى است براى تمام عالم، نه براى يك طايفه معين، تا از آن طايفه مزد گرفته شود.
🔸 و نيز فرموده:" قُلْ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلَّا مَنْ شاءَ أَنْ يَتَّخِذَ إِلى رَبِّهِ سَبِيلًا" و معناى آن به بيانى كه در تفسيرش گذشت اين است كه: مزد من اين است كه يكى از شما بخواهد راهى به سوى پروردگارش اتخاذ كند، يعنى دعوت مرا به اختيار خود بپذيرد، همين مزد من است، و خلاصه چيزى بجز دعوت در كار نيست، نه اجرى و نه مزدى.
خداى تعالى در این آيه بر خلاف آيات قبلی اجرى براى رسول خدا (ص) معين كرده، و آن عبارت است از #مودت نسبت به اقرباى آن جناب، و اين را به يقين از مضامين ساير آيات اين باب مى دانيم كه اين مودت امرى است كه باز به استجابت دعوت برگشت مى كند، حال يا استجابت همه دعوت، و يا بعضى از آن كه اهميت بيشترى دارد.
و به هر حال، ظاهر اين استثناء اين است كه استثناء متصل است، نه منقطع، چيزى كه هست بايد بطور ادعاء مودت به ذى القربى را از مصاديق اجر دانست، پس ديگر حاجتى نيست به اينكه ما نيز مانند ديگران خود را به زحمت بيندازيم تا هر طور شده استثناء را منقطع بگيريم.
مودت به ذى القرباى رسول خدا (ص) به چه معنا است؟ اقوال مفسرين در معناى آن مختلف است.
🔸بعضى از مفسرين گفته اند: خطاب در اين آيه به قريش است، و اجرى كه در آن درخواست شده مودت قريش نسبت به رسول خدا (ص) و نزديكان ايشان از قريش است، و اين بدان جهت بوده كه قريش آن جناب را تكذيب مى كردند و دشمن خود مى دانستند، چون آن جناب- بر اساس آنچه كه در برخى از روايات ذكر شده- متعرض خدايان قريش مى شد، لذا خداى تعالى دستورش داده كه از ايشان بخواهد: اگر ايمان نمى آورند حد اقل با او دشمنى نكنند، براى اينكه آن جناب با آنها قرابت و خويشاوندى داشته. و نيز آن حضرت را مورد بغض و كينه خود قرار ندهند و اذيت ننمايند. پس بنا بر اين تفسير، كلمه" قربى" به معناى خويشاوند نيست، بلكه به معناى قرابت و خويشاوندى است، و حرف" فى" به معناى سببيت است.
🔹ولى اين تفسير اشكال دارد، براى اينكه معناى اجر وقتى تمام مى شود كه درخواست كننده آن، كارى كرده باشد، و سودى به مردم رسانده باشد، و در ازاء آن مزد طلب كند، مزدى كه برابر عمل عامل باشد، و در مورد بحث، اجر وقتى معنا دارد كه رسول خدا قريش را هدايت كرده باشد، و ايشان ايمان آورده باشند، چون با فرض باقى ماندن در كفر و تكذيب دعوت آن جناب، چيزى از آن جناب نگرفته اند تا در مقابلش اجرى بدهند، و به فرض هم كه به آن جناب ايمان آورده باشند، تازه به يكى از اصول سه گانه دين ايمان آورده اند، نه به همه آن تا باز بدهكار مزد باشند، علاوه بر اينكه در همين فرض ديگر بغض و دشمنى تصور ندارد، تا ترك آن مزد رسالت فرض شود، و رسول خدا آن را از ايشان بخواهد.
🔸و كوتاه سخن اينكه: در صورتى كه پرسش شدگان در اين سؤال كافر فرض شوند معناى اجر تصور ندارد، و در صورتى كه مؤمن فرض شوند، دشمنى تصور ندارد تا به عنوان مزد بخواهند دست از آن بردارند.
@qurantehran