❓در مسیر پیاده روی اربعین چه ذکری بگوییم؟
🔷صفوان جمّال گفت: از امام صادق صلوات الله علیه اذن گرفتم به زیارت مولایمان حسین بن علی علیهماالسلام بروم و از ایشان درخواست کردم آنچه را باید در این مسیر انجام دهم، بیان فرمایند.
✳️ آن حضرت فرمود:
أَكْثِرْ مِنَ الْبَرَاءَةِ مِمَّنْ أَسَّسَ ذَلِكَ عَلَيْه الحسین
🔺در این مسیر زیاد از کسانی که اساس قتل جدم حسین بن علی(علیهماالسلام)را بنیان نهادند و او را به شهادت رساندند برائت و دشمنی بجوی
📕 مصباح المتهجد، ج۲ص۷۱۹
✅قرآن ودعا
🏴امام حسين عليه السلام:
◾️هرکس خداوند متعال را با صداقت و خلوص، عبادت و پرستش نماید; خداى متعال او را به بهترین آرزوهایش مى رساند و امور زندگیش را تأمین مى نماید.
📕 بحارالأنوار ج ۶۸ ص ۱۸۳
✅قڔآن ودعا
هدایت شده از نماز خوب
نماز ریاضی.m4a
25.49M
✅ نماز خوب : نماز را چگونه بخوانیم
فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ(ای رسول ما) چون خواهی تلاوت قرآن کنی اول از شر وسوسه شیطان مردود به خدا پناه بر. سوره : سوره نحل (16)
وَأَقِمِ الصَّلَاةَ ۖ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ ۗ وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ ۗ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ
نماز را (که بزرگ عبادت خداست) به جای آر، که همانا نماز است که (اهل نماز را) از هر کار زشت و منکر باز میدارد و همانا ذکر خدا بزرگتر (و برتر از حدّ اندیشه خلق) است، و خدا به هر چه (برای خشنودی او و به یاد او) کنید آگاه است.
✅ بخش مقدماتی نمازخوب
✅ استاد ریاضی محرم 1398
✅ قرآن ودعا
5.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👌مداحی بسیار زیبا که
سراسرش سلام به سیدالشهداست
🍁هرشب با یک سلام زائر
اباعبدالله الحسین(ع)
شویم
🔸چرا که امام صادق فرمودند:
سلام به امام حسین
دور و نزدیک
ندارد...
✅قرآن ودعا
شوهر نمونه ✔️😊
🔹دختر امام خمینی:
🔸من ندیدم در طول زندگی، امام به خانمشان بگویند در را ببندید.
بارها و بارها میدیدم که خانم میآمدند و کنار آقا مینشستند، ولی امام خودشان بلند میشدند و در را میبستند و حتی وقتی پا میشدند به من هم نمیگفتند در را ببندم.☺️
🔸یک روزی من به آقا گفتم :
خانم که داخل اتاق میآیند همان موقع به ایشان بگویید در را ببندند.
🌺 گفتند : من حق ندارم به ایشان امر کنم....
«حتی به صورت خواهش هم از ایشان چیزی را نمیخواستند»
✅قرآن ودعا
✨﷽✨
جوانی با شیخ پیری به سفر رفت. جوان در کنار برکهای بود که ماری به سمت شیخ آمد ولی شیخ فرار کرد. پیر گفت: خدایا! مرا ببخش، صبح که از خواب بیدار شدم به همسایه گمان بدی بردم. جوان گفت: مطمئنی این ماری که به سمت تو آمد بخاطر این گناهت بود؟
پیر گفت: بلی. جوان گفت از کجا مطمئنی؟ پیر گفت: من هر روز مواظب هستم گناه نکنم و چون دقت زیادی دارم، گناهانم را که از دستم رها میشوند زود میفهمم و بلافاصله توبه میکنم و اگر توبه نکنم، مانند امروز دچار بلا میشوم. تو هم بدان اگر اعمال خود را محاسبه کرده و دقت کنی که مرتکب گناه نشوی، تعداد گناهان کم میشود و زودتر میتوانی در صورت رسیدن بلایی، علت گناه و ریشهی آن بلا را بشناسی.
بدان پسرم! بقالی که تمام حساب و کتاب خود را در آن لحظه مینویسد، اگر در شب جایی کم و کسری بیاورد، زود متوجه میشود اما اگر این حساب و کتاب را ننویسد و مراقب نباشد، جداکردن حساب سخت است. ای پسرم! اگر دقت کنی تا معصیت تو کمتر شود بدان که براحتی، ریشه مصیبت خود را میدانی که از کدام گناه تو بوده است.
💠✅قرآن ودعا
✨﷽✨
💠✨ داستان کوتاه پند آموز
💭زنی از خانه بیرون آمد و سه پیرمرد را با چهره های زیبا جلوی در دید.
به آنها گفت: « من شما را نمی شناسم ولی فکر مےکنم گرسنه باشید، بفرمائید داخل تا چیزی برای خوردن به شما بدهم.»
💭 آنها پرسیدند:« آیا شوهرتان خانه است؟»
زن گفت: « نه، او به دنبال کاری بیرون از خانه رفته.»
آنها گفتند: « پس ما نمی توانیم وارد شویم منتظر می مانیم.»
💭عصر وقتی شوهر به خانه برگشت، زن ماجرا را برای او تعریف کرد.
شوهرش به او گفت: « برو به آنها بگو شوهرم آمده، بفرمائید داخل.»
زن بیرون رفت و آنها را به خانه دعوت کرد. آنها گفتند: « ما با هم داخل خانه نمی شویم.»
💭 زن با تعجب پرسید: « چرا!؟» یکی از پیرمردها به دیگری اشاره کرد و گفت:« نام او ثروت است.» و به پیرمرد دیگر اشاره کرد و گفت:« نام او موفقیت است. و نام من عشق است، حالا انتخاب کنید که کدام یک از ما وارد خانه شما شویم.»
💭زن پیش شوهرش برگشت و ماجرا را تعریف کرد. شوهـر گفت:« چه خوب، ثـروت را دعوت کنیم تا خانه مان پر از ثروت شود! » ولی همسرش مخالفت کرد و گفت:« چرا موفقیت را دعوت نکنیم؟» فرزندِ خانه که سخنان آنها را می شنید، پیشنهاد کرد: « بگذارید عشق را دعوت کنیم تا خانه پر از عشق و محبت شود.»
مرد و زن هر دو موافقت کردند. زن بیرون رفت و گفت:« کدام یک از شما عشق است؟ او مهمان ماست.»
💭 عشق بلند شد و ثروت و موفقیت هم بلند شدند و دنبال او راه افتادند. زن با تعجب پرسید:« شما دیگر چرا می آیید؟
پیرمردها با هم گفتند:« اگر شما ثروت یا موفقیت را دعوت می کردید، بقیه نمی آمدند ولی هرجا که عشق است ثروت و موفقیت هم هست!
👌وقتی عشق و محبت تو خانواده باشد ، بی شک ثروت و موفقیت نیز خواهند آمد.
🔻✅