✅خاطرات همرزمان شهیدحاج قاسم سلیمانی
🌹قسمت دوم
من با حاج قاسم و زارع منصوری حدود ساعت ۱۰شب بود، رفتیم آنجا و در صف عراقیها نشستیم. غذا گرفتیم و خوردیم. چند تا لودر آنجا بود. حاج قاسم به من گفت: تو که رانندهی لودر هستی، میتونی یکی از این لودرها رو برداری؟
گفتم: نه! مگه میشه؟!
گفت: امکانش رو خدا برامون درست میکنه.
رفتم دیدم یکی از دستگاهها صفر هست و هنوز بیلش هم زمین نخورده. برگشتم به حاجی گفتم: یکی از دستگاهها خوبه؛ ولی بقیه نه.
گفت: برو چک کن روغن و آبش رو.
گفتم: بله داره، ولی سوئیچ نداره.ن
گفت: تو کیسه آخر پشت سر صندلی سوئیچ هست.
رفتم برداشتم و روشن کردم. حاج قاسم خودش کنارم نشست و گفت: حرکت کن!
از خاکریز اول و دوم که گذشتیم به خاکریز سوم که رسیدیم، شلیک دشمن شروع شد و متوجه شدند. صبح روز بعد رادیو لندن اعلام کرد که قاسم سلیمانی آمد عراق یک دستگاه لودر برداشت و برد از همان موقع شدیم رانندهی مشهور.
#خاطرات_همرزمان_شهید_سلیمانی
#قسمت_دوم
#قهرمان_مردم
🍃🍂 #داستان_کوتاه
🔴 روزی جوانی پیش پدرش آمدو گفت: #دختری را دیده ام و میخواهم با او ازدواج کنم. من #شیفته زیبایی این دختر و جادوی چشمانش شده ام .
پدر با خوشحالی گفت:بگو این دختر کجاست تا برایت خواستگاری کنم و به اتفاق رفتند تا دختر را ببینند اما پدر به محض دیدن دختر #دلباخته او شد و به پسرش گفت:
ببین پسرم این دختر هم تراز تو نیست و تو نمیتوانی او را خوشبخت کنی او را باید مردی مثل من که تجربه زیادی در زندگی دارد #سرپرستی کند تا بتواند به او تکیه کند.
😳 پسر حیرت زده جواب داد: امکان ندارد پدر کسی که با این دختر ازدواج میکند من هستم نه شما.....
پدر و پسر با هم #درگیر شدند و کارشان به اداره پلیس کشید.🚔
🔸ماجرا را برای افسر #پلیس تعریف کردند. افسر دستور داد دختر را احضار کنند تا از خود او بپرسند که میخواهد با کدامیک از این دو ازدواج کند افسر پلیس با دیدن دختر شیفته جمال و محو #دلربایی اوشد و گفت: این دختر مناسب شما نیست بلکه شایسته ی شخص صاحب منصبی چون من است و این بار سه نفری باهم درگیر شدند و برای حل مشکل نزد #وزیر رفتند وزیر با دیدن دختر گفت: او باید با وزیری مثل من ازدواج کند...و...قضیه ادامه پیدا کرد تا رسید با شخص #امیر،
🔹امیر نیز مانند بقیه گفت: این دختر فقط با من ازدواج میکند...
بحث و مشاجره بالا گرفت تا اینکه دختر جلو آمد و گفت: راه حل مسئله نزد من است. من #میدوم و شما نیز پشت سر من بدوید اولین کسی که بتواند مرا بگیرد با او #ازدواج خواهم کرد.
...و بلافاصله شروع به دویدن کردو پنج نفری: پدر؛ پسر؛ افسر پلیس؛ وزیر و امیر بدنبال او...
🔻ناگهان ...هرپنج نفر باهم به داخل چاله عمیقی سقو ط کردند.
⚠️دختر از بالای گودال به آنها نگاهی کرد و گفت: آیا میدانید من کی هستم؟!
من #دنیا هستم!!
☑️من کسی هستم که مردم بدنبالم میدوند و برای بدست آوردنم باهم #رقابت میکنند و در راه رسیدن به من از خود و اطرافیان و #انسانیت غافل میشوند تا زمانیکه در #قبر گذاشته می شوند درحالی که هرگز به من نمیرسند...!!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 لحظه دستگیری اعضای تروریستهای انصار الفرقان توسط سپاه پاسداران
خدا قوت سربازان گمنام 🙏🙏🌺🌺🌺
✅خاطرات همرزمان شهیدحاج قاسم سلیمانی
🌹قسمت سوم
خاطرات حاج قاسم سلیمانی از زبان احمد کاظمی
احمد کاظمی: قاسم مجروح شده بود. برای درمان او را به مشهد فرستاده بودند. چون شکمش ترکش خورده بود از زیر قفسه سینهاش تا روی مثانهاش را باز کرده بودند و وضع بدی داشت. ۴۶-۴۵روز کسی نمیدانست قاسم سلیمانی زنده است یا شهید شده. در آن زمان هم فرمانده گردان بود که مجروح شد.
سرانجام شهید موحدی کرمانی پسر همین آقای موحدی کرمانی قاسم را در مشهد پیدا کرد و گفت طبقه سوم یک بیمارستان در مشهد است. پزشک حاج قاسم از منافقان بود و میخواست حاج قاسم را بکشد، به همین دلیل شکم قاسم را باز گذاشته بود که منجر به عفونت شده بود.
یک پرستار باشرف کرمانی به سبب حس کرمانی و ناسیونالیستیاش قاسم را شب دزدیده بود، جایش را با دو مریض دیگر در یک طبقه دیگر عوض کرد و به دکتر گفته بود قاسم را از این جا بردند.
قاسم باز یک دوره دیگر از ناحیه دست مجروح شد تا میگفتند برو دکتر میترسید، تا میگفتند برو بیمارستان در میرفت. فضای ما در جنگ این بود. من از هویت ملی و اعتماد به نفسی صحبت میکنم که جنگ با خودش آورد و این ملت را آبدیده کرد.
#خاطرات_همرزمان_شهید_سلیمانی
#قسمت_سوم
#قهرمان_مردم
15.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 دیدن این دوربین مخفی را از دست ندهید
🔸حیرت زندانیان جرایم غیرعمد با مشاهده صحنهای که انتظارش را نداشتند.
14.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مثل مالک اشتر برای امیرالمومنین...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بدون نگاه امضا زد....
🥀🥀🥀
نام #زهرا ذکر عشاق جهان
ره گشای کار هر پیر و جوان
🖤🥀
روضه ی مسمار و درب و آتشش
میبرد از عالمی تاب و توان
🖤🥀
در ره عشقش هرآنکه شد فدا
می دهند مزد #شهادت را به آن
🖤🥀
#حاج_قاسم همچو زهرا مادرش
در ره #مولا گذشت از جسم و جان
🖤🥀
#راسک و شام و عراق و #غزه هم
می دهد عطر مزار بی نشان
🖤🥀
#فاطمیه راز پرواز شماست
در #ولایت رمز آن گشته نهان
🖤🥀
همچو باغ لاله گشته این #وطن
حضرت مادر برایش باغبان
🖤
شعری از ستوانسوم#سحر_جبلی
🇮🇷 ما را در پیام رسان های زیر دنبال کنید ... 🇮🇷
کانال روابط عمومی فا. زنجان
https://eitaa.com/ravabetomomizanjan
Splus.ir/ravabetomomi.zanjan
🥀🥀🥀
نام #زهرا ذکر عشاق جهان
ره گشای کار هر پیر و جوان
🖤🥀
روضه ی مسمار و درب و آتشش
میبرد از عالمی تاب و توان
🖤🥀
در ره عشقش هرآنکه شد فدا
می دهند مزد #شهادت را به آن
🖤🥀
#حاج_قاسم همچو زهرا مادرش
در ره #مولا گذشت از جسم و جان
🖤🥀
#راسک و شام و عراق و #غزه هم
می دهد عطر مزار بی نشان
🖤🥀
#فاطمیه راز پرواز شماست
در #ولایت رمز آن گشته نهان
🖤🥀
همچو باغ لاله گشته این #وطن
حضرت مادر برایش باغبان
🖤
شعری از ستوانسوم#سحر_جبلی
🇮🇷 ما را در پیام رسان های زیر دنبال کنید ... 🇮🇷
کانال روابط عمومی فا. زنجان
https://eitaa.com/ravabetomomizanjan
Splus.ir/ravabetomomi.zanjan