eitaa logo
تدبر در قرآن | راه بهشت
11.5هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
2.6هزار ویدیو
116 فایل
کانال رسمی موسسه قرآنی راه بهشت آموزش تخصصی وجامع قرآن کریم به کودک و نوجوان بامدیریت #استاد_قدیر_اسفندیار ادمین کانال وتبادلات: @raahebehesht امور تربیت مربی: @raahebehesht_3 سفارش محصول: @raahebehesht_4 آدرس:قم_ خیابان‌ شهید‌ صدوقی_ کوچه ۵۲‌_ پ۲۴
مشاهده در ایتا
دانلود
هوا هوای عیده هوای شادی و شور دوباره تو آسمون شکته غنچه ی نور پر شده تو شهر دل بازم هوای پرواز دوباره شوق عشق و عیدی و شور آواز دوباره وقت دیدار فصل به هم رسیدن تو آینه ی محبت رنگ خدا رو دیدن نفس نفس جاریه زمزمه ی دلنواز نغمه ی شکر و سپاس چشمه ی راز و نیاز تاج و گل و شکوفه زمین گرفته رو سر پیچیده تو آسمون عطر گلاب قمصر 📚 کمال الدین هاشم زاده 🌸🌸🌸🌸 به کانال موسسه قرآنی راه بهشت بپیوندید🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/44433424C4b42baf0f2
هواي عيد.mp3
1.94M
عید شما مبارک😍 🌸شنیدنی🌸 😍خیلی قشنگه😍 🌸🌸🌸🌸 به کانال موسسه قرآنی راه بهشت بپیوندید🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/44433424C4b42baf0f2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
21_Cherage_Afarinesh_D_151685.mp3
4.21M
این عید خجسته بر همه شما بزرگواران مبارک❤️ 🌸🌸🌸🌸 به کانال موسسه قرآنی راه بهشت بپیوندید🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/44433424C4b42baf0f2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سوره جهت تبیین مفهوم برای بچه ها داستان سوره کوثر رو بگید.. یادتون باشه بیان معنای کوثر خیلی اهمیت داره.. اینکه کوثر به معنی خیر و برکت بسیار هست..🌹 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻🌸🌸👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻 جابر گوید :روزی از آن روزها که مسلمانان به کار حفر خندق مشغول بودند به سراغ رسول خدا(ص)رفتم و آن حضرت را در مسجدی که در آن نزدیک بود مشاهده کردم که ردای خود را زیر سر گذارده و به پشت خوابیده و برای آنکه گرسنگی در او اثر نکند و خالی بودن شکم او مانع از کار حفر خندق نشودسنگی به شکم خود بسته است.😔 جابر گوید:آن وضع را که دیدم به فکر افتادم تا غذایی تهیه کرده و آن حضرت را به خانه ببرم،از این رو به خانه رفتم و بزغاله ای را که در منزل داشتم و از نظر اندام متوسط بودنه چاق و نه لاغرذبح کردم و از زنم پرسیدم:چه در خانه داری؟گفت:یک صاع جو،بدو گفتم:این بزغاله را بپز و جو را نیز آرد کن و نانی بپز تا من امشب رسول خدا(ص)را به خانه بیاورم.زن قبول کرد و من کنار خندق آمدم و دوباره پس از ساعتی از آن حضرت اجازه گرفته بازگشتم و دیدم بزغاله پخته شده و چند قرص نان نیز پخته است.به نزد رسول خدا(ص)رفتم و چون شام شد و مردم دست از کار کشیده و خواستند به خانه های خود بروند از آن حضرت دعوت کردم تا شام را در خانه ما صرف کند.رسول خدا(ص)پرسید:چه در خانه داری؟من جریان بزغاله و یک صاع جو را عرض کردم.حضرت دستور داد جار بزنند تا همه افرادی که در حفر خندق کار می کردند شام را در خانه جابر صرف کنند.❤️ جابر گوید:خدا می داند در آن وقت چه بر من گذشت و با خود گفتم:«انا لله و انا الیه راجعون»،زیرا می دیدم آن گروه بسیار(که طبق مشهور بیش از هفتصد نفر بودند) همگی به راه افتادند و به فکر فرو رفتم که چگونه از آن اندک غذا می خواهند بخورند و سیر شوند،از این رو بسرعت خود را به خانه رسانده به همسرم گفتم:ای زن!رسوا شدم،رسول خدا با همه مردم به خانه ما می آیند!😟 زن گفت:آیا پیغمبر از تو پرسید چه در خانه داری؟🤔 گفتم:آری همسرم گفت:پس ناراحت نباش خدا و رسول او به جریان داناتر هستند و براستی آن زن با همین یک جمله اندوه بزرگی را از دل من دور کرد،و بخوبی مرا دلداری داد.☺️ در این وقت پیغمبر وارد شد و یکسره به سوی مطبخ آمد و سر دیگ و تنور رفت و دستور داد پارچه ای روی دیگ و پارچه ای نیز روی تنور نان انداختند و خود ایستاد و فرمان داد مسلمانان ده نفر ده نفر بیایند و برای هر دسته مقداری نان از زیر پارچه از تنور بیرون می آورد و با دست خود در کاسه های بزرگی که تهیه شد،ترید می کرد.سپس به دست خود ملاقه را می گرفت و سر دیگ می آمد و آبگوشت روی نانها می ریخت و قدری گوشت هم روی آن می گذارد و به آنها می داد و در هر بار پارچه ای را که روی دیگ و تنور بود دوباره روی آن می انداخت و بدین ترتیب همه آن جمعیت بسیار را سیر کرد و پس از همه ما نیز با خود او غذا خوردیم و به همسایه ها نیز دادیم.😊 🌸🌸🌸🌸 به کانال موسسه قرآنی راه بهشت بپیوندید🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/44433424C4b42baf0f2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ خیلی قشنگیه.... حتما ببینید❤️ یادتون باشه در شروع هر کاری بگید بسم الله😍 🌸🌸🌸🌸 به کانال موسسه قرآنی راه بهشت بپیوندید🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/44433424C4b42baf0f2
صلي يا رسول.mp3
3.22M
عید مبعث به تمام مسلمانان جهان مبارک🌹 خیلی قشنگ و شنیدنیه❤️ 🌸🌸🌸🌸 به کانال موسسه قرآنی راه بهشت بپیوندید🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/44433424C4b42baf0f2
سوره ساخت با کاردستی زیبای زینب خانم 7 ساله👌🏻 که با ایده گرفتن از کانال درست کرده😍 آفرین دختر گلم👏 🌸🌸🌸🌸 به کانال موسسه قرآنی راه بهشت بپیوندید🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/44433424C4b42baf0f2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌾🌸عید بزرگ مبعث مبارک باد 🌸🌸🌸🌸 به کانال موسسه قرآنی راه بهشت بپیوندید🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/44433424C4b42baf0f2
بهار که از راه می‌رسه، درختا از خواب پا میشن غنچه‌ها لب وا می‌کنن، قاصدکا پیدا میشن راهی میشن رودخونه‌ها، برکه‌ها رو جا میذارن به آرزوشون میرسن، قدم به دریا میذارن راهی میشن رودخونه‌ها، برکه‌ها رو جا میذارن به آرزوشون میرسن، قدم به دریا میذارن گوشۀ ایوون بهار، قناری آواز میخونه یه لحظه آروم میگیره، از ته دل باز میخونه بهار به شیشه میزنه، پنجره‌ها رو وا کنید زمین پُر از قشنگیه، آسمونو صدا کنید بهار به شیشه میزنه، پنجره‌ها رو وا کنید زمین پُر از قشنگیه، آسمونو صدا کنید 🌸🌸🌸🌸 به کانال موسسه قرآنی راه بهشت بپیوندید🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/44433424C4b42baf0f2
ايوون بهار_ايوون بهار_200501.mp3
2.25M
🌸شنیدنی🌸 😍خیلی قشنگه😍 🌸🌸🌸🌸 به کانال موسسه قرآنی راه بهشت بپیوندید🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/44433424C4b42baf0f2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سوره یه داستان جالب برای بچه ها که مفهوم غرور رو براشون جا میندازه. برای بچه ها مفهوم سوره همزه رو بگید که بعضیا مثل شاخه داستان ما فکر میکنند همیشه توی دنیا باقی می مونن، اما نمی‌دونن ک همین غرورشون آتش میشه و موجب نابودیشان میشه 👇👇👇👇🌸🌸👇👇👇👇 یک روز گرم شاخه ای 🌿مغرورانه و با تمام قدرت خودش را تکاند به دنبال آن برگهای ضعیف جدا شدند و آرام بر روی زمین افتادند شاخه چندین بار این کار را با غرور خاصی تکرار کرد تا این که تمام برگها جدا شدند شاخه از کارش بسیار لذت می برد . برگی سبز و درشت☘ و زیبا به انتهای شاخه محکم چسبید ه بود و همچنان در برابر افتادن مقاومت می کرد .در این حین باغبان تبر به دست داخل باغ در حال گشت و گذار بود و به هر شاخه ی خشکی که می رسید آن را از بیخ جدا می کرد و با خود می برد . وقتی باغبان چشمش به آن شاخه افتاد با دیدن تنها برگ آن از قطع کردنش صرف نظر کرد بعد از رفتن باغبان مشاجره بین شاخه و برگ بالا گرفت و بالاخره دوباره شاخه مغرورانه و با تمام قدرت چندین بار خودش را تکاند تا این که به ناچار برگ☘ با تمام مقاومتی که از خود نشان می داد از شاخه جدا شد و بر روی زمین قرار گرفت . باغبان در راه برگشت وقتی چشمش به آن شاخه🎋 افتاد و بی درنگ با یک ضربه آن را از بیخ کند شاخه بدون آنکه مجال اعتراض داشته باشد بر روی زمین افتاد. ناگهان صدای برگ جوان☘ را شنید که می گفت:  اگر چه به خیالت زندگی ناچیزم در دست تو بود ولی همین خیال واهی پرده ای بود بر چشمان واقع نگرت که فراموش کنی نشانه حیاتت من بودم 🌸🌸🌸🌸 به کانال موسسه قرآنی راه بهشت بپیوندید🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/44433424C4b42baf0f2
باز هم باد بهاری شادمان ز هرجا وزان شد چشمه ای جوشان برآمد در دل صحرا روان شد از بهاران سبز و خرم مژده می آرد پرستو شادمان پرمی گشاید گاه این سو، گاه آن سو می کشد دست نوازش شاپرک بر چهره ی گل از سر شاخ درختان می رسد آوای بلبل آمده فصل بهاران رفته فصل سخت سرما به که چه خوب است و زیبا هدیه های تو خدایا 📚بیوک ملکی 🌸🌸🌸🌸 به کانال موسسه قرآنی راه بهشت بپیوندید🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/44433424C4b42baf0f2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سوره یه مسابقه و بازی جالب جهت تبیین مفهوم «الذی جمع مالا و عدده» هر کسی توپ بیشتری رو بتونه در شونه تخم مرغ جا بده برنده ست☺️ مسابقه جالبیه یه زمان🕖 کوتاه تعیین کنید و به بچه ها بگید هر کی توپ⚽️ بیشتر انداخت برنده ست.. بعد از این بازی حتما مفهوم سوره رو بگید..❤️بگید اگر کسی توپ بیشتری جمع کرد و برنده شد، نباید به کسی که باخته فخر بفروشه...👌👌 سعی کنید با بازی مفاهیم رو انتقال بدید اینطوری خیلی خوب برای بچه ها جا میفته🌷 🌸🌸🌸🌸 به کانال موسسه قرآنی راه بهشت بپیوندید🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/44433424C4b42baf0f2
بهاران.mp3
1.29M
🌸شنیدنی🌸 😍خیلی قشنگه😍 🌸🌸🌸🌸 به کانال موسسه قرآنی راه بهشت بپیوندید🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/44433424C4b42baf0f2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سوره اول لازم کلیت سوره تکاثر رو برای بچه ها بگید... بچه ها باید فرق بین نگاه مسئولانه و نگاه متکثرانه رو بدونند.. 🌷این داستان درست مناسب همین روزهاست که بعضی بجای همراهی با مردم اجناس را احتکار هم می کنند😔 👇🏻👇🏻👇🏻🌸🌸🌸🌸👇🏻👇🏻👇🏻 نرخ گندم و نان روز به روز در مدینه بالا می رفت. نگرانی و وحشت بر همه ی مردم مستولی شده بود. آن كس كه آذوقه ی سال را تهیه نكرده بود در تلاش بود كه تهیه كند، و آن كس كه تهیه كرده بود مواظب بود آن راحفظ كند. در این میان مردمی هم بودند كه به واسطه ی تنگدستی مجبور بودند روز به روز آذوقه ی خود را از بازار بخرند. امام صادق علیه السلام از «معتب» وكیل خرج خانه ی خود پرسید: «ما امسال در خانه گندم داریم؟» - بلی یاابن رسول اللّه! به قدری كه چندین ماه را كفایت كند گندم ذخیره داریم. - آنها را به بازار ببر و در اختیار مردم بگذار و بفروش. - یا ابن رسول اللّه! گندم در مدینه نایاب است، اگر اینها را بفروشیم دیگر خریدن گندم برای ما میسر نخواهد شد.🤔 - همین است كه گفتم، همه را دراختیار مردم بگذار و بفروش.👌🏻 معتب دستور امام را اطاعت كرد، گندمها را فروخت و نتیجه را گزارش داد. ✅امام به او دستور داد: «بعد از این نان خانه ی مرا روزبه روز از بازار بخر. نان خانه ی من نباید با نانی كه در حال حاضر توده ی مردم مصرف می كنند تفاوت داشته باشد. نان خانه ی من باید بعد از این نیمی گندم باشد و نیمی جو. من بحمداللّه توانایی دارم كه تا آخر سال خانه ی خود را با نان گندم به بهترین وجهی اداره كنم، ولی این كار را نمی كنم تا در پیشگاه الهی مسأله ی «اندازه گیری معیشت» را رعایت كرده باشم». 🌸🌸🌸🌸 به کانال موسسه قرآنی راه بهشت بپیوندید🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/44433424C4b42baf0f2
186.3K
سوره (سیاق سوم) دومین مباحثه برادران عزیزیان❤️ آفرین به شما دو برادر گل(آقا محمد جواد و آقا محمد علی)😍 قرآن، یار و یاور شما🌷 🌸🌸🌸🌸 به کانال موسسه قرآنی راه بهشت بپیوندید🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/44433424C4b42baf0f2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👈🏻وقتی خدا نخواهد.... یه 😍برای رشد تفکر بچه ها👌 حتما برای بچه ها بذارید ببینند❤️ 🌸🌸🌸🌸 به کانال موسسه قرآنی راه بهشت بپیوندید🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/44433424C4b42baf0f2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سوره اول از همه برای بچه ها مفهوم سوره ماعون رو بگید... نمازگزارانی که در ظاهر نمازگزارند، اما در باطن مال یتیم میخورند و .... یعنی ریاکاری به تمام معنا... میشه گفت یه طور نفاق و دورویی تو وجودشون هست😔 حالا نوبت داستان ماست☺️ 👇🏻👇🏻👇🏻🌸🌸🌸🌸👇🏻👇🏻👇🏻 مرد ریاکاری بود كه در صدد ترک ریاکاری اش برآمد. روزی چاره‌ای اندیشید و با خود گفت: «در گوشه شهر، مسجدی متروك وجود دارد كه كسی به آن رفت و آمد نمی‌كند. خوب است شبانه به آن مسجد بروم تا كسی مرا ندیده و خالصانه خدا را عبادت كنم.»👌 وقتی شب چادرش را روی شهر گستراند. در نیمه‌های آن، مرد با سكوت و آرامش خاص، مخفیانه نام خدا را بر زبان آورد و نماز را آغاز كرد. هنوز ركعتی نماز نخوانده بود كه ناگهان صدایی شنید؛ با خود گفت: «حتماً كسی وارد مسجد شده» بر كیفیت و كمیت عبادتش افزود. خوشحال از اینكه آن شخص فردا می‌رود و به مردم می‌گوید: این آدم چقدر خداشناس و وارسته است كه در نیمه‌های شب به مسجد متروك آمده و مشغول نماز و عبادت است. وقتی هوا روشن شد، به آن كسی كه وارد مسجد شده بود، زیر چشمی نگاه كرد. از تعجب دهانش باز ماند. 😱سگ سیاهی كه براثر رعد و برق و بارندگی شدید، نتوانسته بود در بیرون بماند به مسجد پناه آورده بود. 🐕مرد بر سر و روی خود زد و اظهار تاسف كرد.😏 🌸🌸🌸🌸 به کانال موسسه قرآنی راه بهشت بپیوندید🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/44433424C4b42baf0f2
دلم بهار می شود بهار سبز و مهربان دو چشم من پرنده ای، رها به سوی آسمان دو دست من جوانه ای چو کوه قد کشیده است شکوفه های شعر من، به آسمان رسیده است من آن درخت ساده ام که سایه اش محبت است که با پرنده ها دلم همیشه گرم صحبت است 📚 احمد خدادوست 🌸🌸🌸🌸 به کانال موسسه قرآنی راه بهشت بپیوندید🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/44433424C4b42baf0f2