eitaa logo
منبع رفیق شهید من🍁
2 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
564 ویدیو
23 فایل
*بسم رب الشهدا و الصدیقین* رهبر معظم انقلاب: امروز فضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست. لینک کانال در گوگل: https://eitaa.com/rafigh_shahide_man ناشناس: https://harfeto.timefriend.net/16688739822343
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از اینـ؋ـو تباـدلـات مذهبے ضامن آهو
سلام. مدیرانی که تازه چنلشونو در تبادلات ضامن آهو شرکت دادن،حتمااا در اینفوتب عضو باشید وگرنه از هرگونه تبادل در کانالتون معذور خواهم بود🌿 https://eitaa.com/joinchat/1025310892C71343eda0c
هدایت شده از ضامن اهو
آغاز تبادلات گسترده ضامن آهو🌱✨ اد تبادلات می شم:)🌻 ¹🌱آمارتون +۱۲۰ باشه، کمتر پذیرفته نیست! ²🌱حتما در اینفو تب عضو باشید. (وگرنه از هرگونه تبادل معذورم) ³🌱وسط تبادل پست نگذارید... (به دلیل جذب بیشتر...) ⁴🌱کانالتون حتما مذهبی باشه... 🍃اطلاعات اینفو رو حتما بخونید🍃 https://eitaa.com/joinchat/1025310892C71343eda0c آیدی : @neoteric 🍒🦋
هدایت شده از ضامن اهو
+سلام زهرا😞 -سلام فاطی -چرا ناراحتی؟ +آخه دنبال یه کانال میگردم که درباره گاندو باشه ازشون ادیت بزاره -اینکه ناراحتی نداره من یک کانال خوب میشناسم که درباره گاندو تازه ازشون هم ادیت میزاره +تروخدا لینکش رو بده -نچ +چرا آخه -به یه شرطی +چه شرطی؟ -به مهسا نده خز میشه +باشه نمیدم -بیا اینم لینکش https://eitaa.com/joinchat/3473997960C2e4e22a6f0 +وای مرسی رفتم توش کلی میزاره
هدایت شده از ضامن اهو
پایان تبادلات گسترده ضامن آهو🌱✨ آیدی : @neoteric 🍒🦋 (آقا پیوی نیاد✨) بنر های معرفی شده از نظر اخلاقی تایید شدن:) 😄 خیالتون راحت... فعالیت بعد از یک ربع آزاد✅
هدایت شده از ضامن اهو
گویا صدای جولینا بود... دستمو به سرم گرفتم و از روی تخت بلند شدم... در اتاق رو باز کردم و خطاب به کیانا و جولینا که پایین پله ها ایستاده بودند گفتم:چه خبرتونه؟ هنوز حرفمو کامل نکرده بودم که جولینا فریاد کشید:آرمین مال منه! خودتو بکش کنار!!! چند لحظه مات بهش خیره شده بودم... طولی نکشید که حرفشو تحلیل کردم و زدم زیر خنده... جولینا با حرص بهم نگاه می کرد. با صدایی که خنده توش موج میزد گفتم:واقعا عذر می خوام که شازده رو از سر سفره عقدت بلند کردم و تو گوشش بَق بَقو خوندم... و با لحن جدی ادامه دادم:کسی آرمینو مجبور نکرده بیاد خواستگاری من... جولینا که کار میزدی خونش در نمی اومد گفت:باشه اصلاً حق با تو...ردش کن! پوزخندی به چهرش عصبانیش زدم و درمقابل چشماش درو به روش بستم... خدمت شما: @roooman 🙃😂✨ کمک کنید بشیم بزرگترین کانال رمان ایتا🙂🌿
هدایت شده از ضامن اهو
آغاز تبادلات گسترده ضامن آهو🌱✨ اد تبادلات می شم:)🌻 ¹🌱آمارتون +۱۲۰ باشه، کمتر پذیرفته نیست! ²🌱حتما در اینفو تب عضو باشید. (وگرنه از هرگونه تبادل معذورم) ³🌱وسط تبادل پست نگذارید... (به دلیل جذب بیشتر...) ⁴🌱کانالتون حتما مذهبی باشه... 🍃اطلاعات اینفو رو حتما بخونید🍃 https://eitaa.com/joinchat/1025310892C71343eda0c آیدی : @neoteric 🍒🦋
هدایت شده از ضامن اهو
...|🌿📎🧕🏻|... سلام علیک به همه دختران چادری.🌿. امࢪوز یه کانالی اوردم که مخصوص دختر خانوم های چادری هست.🧕🏻. همه دختران چادری جاشون اینجاست.🎼. کانالی به عشق چادر 📓. ما بچه های مادر پهلو شکسته ایم💔🖤 ••|کانالے دخترانه😊 ••|کانالی زهرایی🧕🏻 ••|کانالی به عشق امام زمان(ج)🌿🕊 ••|کانالی به خاطر حضرت زهرا😌 📎♥️ 🔗💌 🌿🖇 🛍💕 🎼 💞 🍓 دختࢪان چادرے 💕🌸 دختࢪان چادرے🌿🌼 @hsydbts برادر عضو نشه لطفا☺️
هدایت شده از ضامن اهو
♥︎به نام خالق عشق♥︎ صدایـت‌مـیڪنـم‌. بـا‌جـان‌جـوابـم‌مـیـدهے! هـمـیـن‌جـان‌گـفـتـنـد،‌ دل‌راهـوایۍ‌مـیکنـد♥ «یا عشق تو چنان بشنو سخنم را » ♡طــــ🫀ـــرفداران مــ💋ـــستر♥︎بانــــᰔᩚـــــو♡ ♡دوعشق♡ ♥بچه مهندس 5♥ هرشب با یاد تو قلم را بر دست میگیرم و جوهرش را بر صفحه سفید دفترم نقش میزنم ، نقشی که رویای بی پایانم است نقشی که هرشب قلبم را به تپش می اندازد قلبم هرشب به یاد ارزو هایم با تو مینویسد. به قلم دل بی قرارم♥ ༺کانال بچه مهندس 5 با رمانی بسیار عالی و جذاب༻ ⏤͟͟͞͞سرنوشت سخت و خواندنی جواد و مرضیه❥ «چنان گفت عشق که سختی همین چند صباح است. » بخشی از نفس های دو مجنونᰔᩚ ♥︎_هر چقدر زنگ آیفون رو زدم در و باز نکرد... ♥︎_جواد جواد چشمات و باز کن... ♥︎_مرضیه خانم یک لحظه میشه بیاین اتاق من کارتون دارم... ♥︎_چرا رنگت پریده مرضیه... ♥︎_جون مرضیه، جون مرضیه اون چشات و باز کن، تو رو خدا... جون مرضیهههههه... ♥︎_نه به خاطر من به خاطر هیچ کس بخاطر... ♥_جواد خودت بهم قول دادی همیشه کنارمی خیلی نامردی... ♥_امیدی نیست باید دستگاه ها رو بکشیم! ♥_اما جواد من هنوز داره نفس میکشه.😭 ♥_مرضیه جان جواد داره با دستگاه نفس میکشه. ♥_بگو توروخدا بگو جوادم بهوش میاد...😭 ♥_اون قوی تر از این حرف هاست. ♥_الهی قربون صدات برم. ♥_یک هورمون که اضافه اس اما تشخیص داده نمیشه که چیه؟! ♥_بلند شو من بدون تو نمیتونم ˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎ 🇮🇷کانالی اسلامی🇮🇷 ˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎˎ ‌‌╭─┈┈ │♥️🖇 │ ➺ @p_a_r_m_i_d_a ╰────────────────
هدایت شده از ضامن اهو
سلام🤚 مارو که حتما یادتونه گروہ دختران عشق شہادت که حذف شده بود 😔ولی حالا پر قدرت تر برگشتیم🤓 حالا فعالیتامون😎 رمان های جدید ومذهبی📚 تلنگرایی که ادمو بیدار میکنه👊 کلی پروف و کلیپ مطالب درمورد شهدا مداحی اشپزی اموزش ادیت ایمووی اموزش کلی هنر وکلی فعالیت دیگہ باید بیای و ببینی لف نده بزن رو بی صدا🔕 راستی اینجا جمع دخترانیه که دارن زمینه سازی ظهور میکنن پس توهم دختر گل اگه جزو این افراد هستی یا دلت میخواد باشی بیا🙂😉 راستی ورود اقایون ممنوع❌❌ https://eitaa.com/joinchat/3261857967Ce4cfb16e23
هدایت شده از ضامن اهو
🦋🌿 یه رمان هیجانی از جنس گاندو😍 عضو نشی از دست دادی🤧 تکه هایی از رمان : رسول: فرمانده؟؟؟ پشت سرم بود، وقتی صداشو شنیدم انگار دنیا رو بهم داده بودن؛ چشمامو بستم و بغضم رو قورت دادم. آروم عقب گرد کردم و لبخند زدم و گفتم: خودمم اومد نزدیک، اسلحه ای که توی دستش بود رو آورد بالا و گفت: از این به بعد دیگه نیستی؛ از این به بعد دیگه وجود نداری؛ تویِ قاتل باید همینجا کشته بشی. حرفاش بویِ انتقام میداد. سعید توی بیسیم داخل گوشم گفت: آقا خطرناکه؛ بهتر نیست بزنید بیرون؟؟ بی توجه به حرف سعید قدم برداشتم سمتش و لب باز کردم که اسمشو صدا بزنم که یهو... -که یهو چی؟؟😯 رسول چش بود؟؟ یعنی میخواد فرمانده رو بکشه؟؟؟ محمدو کشت؟؟😕 اگه میخوای ادامشو بدونی بپر تو کانالشون؛ تازه یه رمان گاندو۳ هم داخلش پارت گذاری میشه که پیش بینی فصل سوم گاندوعه😍دیگه چی از این بهتر؟؟؟؟ @fadayiieshghromann اینم لینکش؛ بدو بدوو😁
هدایت شده از ضامن اهو
- هاے- مذهبے🤩❣🌪 ریحانه گفت: +راحت باش هیچکی نمیاد در بیار لباساتو ب حرفش گوش کردم و مانتومو در اوردم زیرش یه تیشرت سفید و تنگ داشتم موهامم بافته بودم🙎‍♀️ کتابمو باز کردم سکوت کرده بودیم و هر دو مشغول بودیم📖 سعی کردم بیشتر روش تمرکز کنم تمام حواسمو بهش جمع کردم .✏ که یهو یه صدای وحشتناک هم رشته افکارم و پاره کرد🗣 هم بند بند دلم و🌪 منو ریحانه یهو باهم جیغ کشیدیم😰 و برگشتیم طرف صدا🗣 چشام ۸ تا شده بود👀 یا شایدم بیشترررر 😨 با دهن باز و چشایی که از کاسه بیرون زده بود به در خیره شده بودم 😱 چهره وحشت زده و خشک شده ی محمد و تو چهار چوب در دیدم که....😲 🤯😍 ❕برای خوندن این رمان جذاب و هیجانی به کانال زیر بپیوندید 👇🏻 🌱|@khacmeraj رمان جذاب و پرطرفدار ♥️ انلاین🤗 🎀 وجذاب💫 ازدستش نده این قصه رو🙊🙈😻 رمان درکانال سنجاق شده🖇🧷