#سلام_امام_زمانم😍✋
اے منتظران! وقت اذان نزدیڪ است
آقا بہ خدا بہ شهرمان نزدیڪ است
آماده ڪنید خانہ ها را زیرا،
برگشتن صاحب الزمان نزدیڪ است
🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
تعجیل در ظهور و سلامتی مولاعج پنج #صلوات
💚اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج💚
"بحق فاطمه(س) "
⠀ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#فرهنگے_مجازے_هادے_دلہـا
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#شهید_ابراهیم_هادی
╔━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╗
ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے.
@rafiq_shahidam
@rafiq_shahidam
🕊️🕊️🕊️
https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9
╚━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╝
کانال شهید ابراهیم هادی(علمدار کمیل)
#سلام_امام_زمانم😍✋ اے منتظران! وقت اذان نزدیڪ است آقا بہ خدا بہ شهرمان نزدیڪ است آماده ڪنید خانہ
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِل فَرَجَهُم 🌱 🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از اندوه هرچه دلتنگی،
قربةً الی آغوش شما!
حضرت پناه...💛'
#چهارشنبههایامامرضایی
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#فرهنگے_مجازے_هادے_دلہـا
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#شهید_ابراهیم_هادی
╔━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╗
ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے.
@rafiq_shahidam
@rafiq_shahidam
🕊️🕊️🕊️
https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9
╚━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╝
#تلنگر 💢
🌸امام علے علیہ السلام🌸
اگر سہ چیز را در زندگیتان اصلاح ڪنید، خداوند سہ چیز دیگر را براے شما اصلاح مےڪند:
1⃣ باطنت را اصلاح ڪن، خداوند ظاهرت را اصلاح مےڪند و خوبے ات را سر زبانھا می اندازد.
2⃣ رابطہ ات را با خدا اصلاح ڪن، خداوند رابطہ اٺ را با مردم اصلاح مےڪند و باعث احترام خلق بہ تو مےشود.
3⃣ آخرتت را اصلاح ڪن، خداوند امر دنیاے تو را اصلاح مےڪند.
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#فرهنگے_مجازے_هادے_دلہـا
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#شهید_ابراهیم_هادی
╔━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╗
ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے.
@rafiq_shahidam
@rafiq_shahidam
🕊️🕊️🕊️
https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9
╚━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 صحبت های شنیدنی سیامک خرمی رزمی کار (پهلوان) ایرانی
🔻 پخش نوحه و بلند کردن پرچم امام حسین (ع) در هنگام ورود به رینگ
🔻 ماجرای مبارزه با حریف شیطان پرست
🔻 پوشیدن لباس منقش به تصویر رهبری بعد از شکست حریف آمریکایی
🔻 کتک خوردن از طرفداران داعش به خاطر طرفداری از مدافعان حرم
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#فرهنگے_مجازے_هادے_دلہـا
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#شهید_ابراهیم_هادی
╔━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╗
ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے.
@rafiq_shahidam
@rafiq_shahidam
🕊️🕊️🕊️
https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9
╚━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╝
🌸🍃
(😇)دست شـهـید پیش خدا ردنمےشود
بایددعاڪنیم ڪه مارادعاڪنند
(💚)امـروز، اسماعیل، ڪاش ازبهشت
(😍)لطفی کند، یڪ نظرےهم بما ڪند
کانال سردارشهید اسماعیل دقایقی
حتما عضوبشین👇
https://chat.whatsapp.com/LsW5fiYr7MrIlA3SEAzRsy
*سلام عرض ادم خدمت اعضای محترم گروه ✋🏻*
دوستان ختم چهارده هزار صلوات به نیت چهارده معصوم و سلامتی آقا امام زمان سلامتی رهبر بزرگوارمان
و تعجیل در امر ظهور صاحب الزمان
و سلامتی شما اعضای محترم گروه🤲🏻
*وبرای سلامتی مریضه منظور شفای کامل بگیرن 🤲🏻*
*به نیت از پنج تن آل عبا پنج امن یجیب برای ای این عزیز برزگوار قرائت کنید🤲🏻🤲🏻🌹*
*ان شاءالله که شفای کامل عنایت بفرماید🤲🏻🌹*
دوستان لطف کنید تعداد صلوات ها را پی وی ادمین کانال اعلام بفرماید🌹
*تا غروب جمعه برای قرائت وقت هست🌹*
*باشد که همگی حاجت راوا شوید التماس دعا 🤲🏻*
تعدادصلوات ها را به ایدی زیر بفرستید👇🏻👇🏻
⤵️⤵️
@Shahidgomnam68
سلام رفقا✋🌹
امروز سالروز شهادت این شهید بزرگوار است و کسی را ندارد لطفا اخلاصی هدیه به روح گرانقدر این شهید عزیزمون بخوانیم. *بخشی از خاطرات؛*
نامه برای آب..
همرزم یوسف میگوید هر روز میدیدم یوسف گوشهای نشسته و نامه مینویسد با خودم میگفتم یوسف که کسی را ندارد برای چه کسی نامه مینویسد؟ آن هم هر روز.
یک روز گفتم یوسف نامهات را پست نمیکنی؟ دست مرا گرفت و قدم زنان کنار ساحل اروند برد نامه را از جیبش در آورد، پاره کرد و داخل آب ریخت چشمانش پر از اشک شد و آرام گفت: من برای آب نامه مینویسم کسی را ندارم که !!!! امروز رو به نیت شهید یوسف قربانی و شهدای صدراسلام سوره الرحمان و فاتحه و۵ مرتبه صلوات ختم میکنیم.
🌹شادی روحش صلوات🌹
https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9
خداوند متعال می فرماید:
وَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ أُولئِکَ هُمُ الصِّدِّیقُونَ وَ الشُّهَداءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَ نُورُهُمْ
و آنان که به خدا و رسولانش ایمان آورند، به حقیقت راستگویان عالمند و برایشان نزد خدا اجر شهیدان است، پاداش اعمال و نور ایمانشان را (در بهشت) می یابند.
آیه ی ۱۹ سوره ی مبارکه حدید
روزهایم یڪ بہ یڪ میگذرند !
حال و روزم خنده دار است ...
پر شده ام از ادعــــا !
دم از شهــدا میزنم ...
بہ خیال خودم شهیـــد خواهم شد
خوشـا بہ حالشان
بدون ادعــــا شهیــد شدند
بُعد فاصلہ ام با شهــدا بیداد میڪند !
🌹 شهدا
🌹🕊 همیشه
🌹🕊🌹 نگاهی
شهیده زینب کمایی:
شهادت فقط در جبهه های جنگ نیست!
اگـر انسانی برای خدا ڪار ڪند
و بہ یـادِ او باشد و بمیرد،
شهـید است :)🍃
@shahid_rahman_medadian
1400/10/23
#طعمپرواز
#اللهمالرزقناشهادتفےسبیلالله
#شهادت#دلتنگم#اللهم_صل_على_محمد_وال_محمد
#ابراهیم_هادی #اخلاص #شهید_رحمان_مدادیان #شهیدصدرزاده #شهید_مصطفی_صدرزاده #مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی #فرهنگی_مجازی_هادی_دلها #شهادت
#شهید_ابراهیم_هادی #بهبهان #شهدای_شیمیایی #شب_جمعه_است_هوایت_نکنم_میمیرم #شب_زیارتی_ارباب #شهدا_مهمان_دل_ما_باشید
#امام_زمان #حضرت_ام_البنین #حجاب #محجبه #حضرت_زهرا #حسین_یکتا #حضرت_عباس #شهید_حسین_معزغلامی #شهادت_حضرت_ام_البنین _ام_البنین
https://www.instagram.com/p/CYqsHtqqogS/?utm_medium=share_sheet
هدایت شده از ❤️اباالفضلیامافتخارمه❤️
.حضرتامالبنین(سلامالله علیها) ادامه داد: یکی از تعاریف رشادت این است که خیلی مقاوم ،حلیم و صبور باشد و در موارد مشکلات و مصائب تامل بالایی داشته باشد بعد از واقع کربلا حضرت امالبنین(سلام الله علیها) با توجه به اینکه چهار فرزندشان در کربلا به شهادت رسیدند واقعیت اینجاست به هر #مادری خبر شهادت چهار فرزند در یک روز بدهند خیلی طاقت فرساست اما حضرت امالبنین (سلام اللهعلیها) با آن رشادتی که داشتند نه تنها این خبر را تحمل کردند بلکه این مصیبت را در برابر مصیبت امام حسین (علیهالسلام) کوچک میدیدند زمانی که بشیر خبر شهدای کربلا را به مدینه آورد حضرت امالبنین (س) کنار بشیر آمد و ایشان خبر شهادت فرزندانش را دادند ،اما ایشان از بشیر درباره امام حسین (علیهالسلام) سوال میکردند و اعتنایی به خبر شهادت فرزندان خود نکردند زمانی که بشیر خبر شهادت امام حسین (علیهالسلام) را گفتند حضرت امالبنین (سلامالله علیها) خیلی با تعجب نگاه میکردند بشیر میگوید تا آن زمان نمیدانستم آن خانم کیست؟ از بقیه سوال کردم که این خانم را معرفی کنند و به من گفتند مادر حضرت عباس (علیه السلام) است و به حضرت امالبنین(س) گفتم چرا شما باور نمیکنید امام حسین (علیهالسلام) به شهادت رسیدند.
حضرت امالبنین (س) فرمودند: چون من کسی را همراه امام حسین (علیه السلام) فرستادم که کسی جرات نکند با وجود عباس(علیه السلام) به امام حسین(ع) نزدیک شود و بشیر قصه شهادت حضرت عباس (ع) را به حضرت امالبنین (س) بیان میکنند حضرت امالبنین(ع) میفرمایند: فرزندان من و هر کسی که در این فلک روزگار زندگی میکنند به فدای امام حسین (ع) و خود این موضوع عظمت مادر را میرساند که شهادت فرزندانش را در برابر شهادت امام حسین (ع) کوچک میبیند و آن چیزی که طاقت فرسا و غیر قابل تحمل میداند شهادت فرزندانش نیست بلکه #شهادت امام حسین (ع) میداند و این نشان میدهد که این مادر در تحمل مصیبت فرزندانش استقامت داشته و از همه مهمتر این است که به باور، اعتقادهای خود ملتزم بوده است و امام حسین (ع) را ولی و امام خود میدانسته و حاضر بوده همه چیز را فدای امام حسین (ع) کند تا امام حسین (ع) زنده باشد و برای ایشان مهم نبود فرزندانش شهید شدند.
. . . .#شهادت_حضرت_زهرا
#شهادت #کربلا #زائر #کرونا #پیامبر #ایران#امام_رضا #نجف
#ام_البنين #حضرت_ام_البنین
#شهید_ابراهیم_هادی #شهید_مصطفی_صدرزاده #حضرت_اباالفضل #حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها #حضرت_زهرا #مادر_باب_الحوائج
#فرهنگی_مجازی_هادی_دلها
#شهید_رحمان_مدادیان #روضه
#فاطمیه
#شهادت_ام_البنین
#بین_الحرمین
https://www.instagram.com/p/CYq_pxboGZN/?utm_medium=share_sheet
https://chat.whatsapp.com/K4gyHp2TrgHEktUljTzkdF
*عملیات سرّی در کربلا ؛ شهید فنی که بود؟*
ناشناخته ترین سردار ایرانی که کمترین اطلاعات درباره عملیات های سرّی او منتشر شده، کیست؟ شهیدی که فرمانده کل سپاه در دوران دفاع مقدس، او را «پاسدار گمنام امام زمان(عج)» نامید.
تاریخ انتشار:۲۵ دی ۱۳۹۹ - ۲۰:۵۷
محسن حیدری، در یادداشتی به مناسبت 25 دیماه سالروز شهادت سردار شهید مهندس صدرالله فنی نوشت:
ناشناخته ترین سردار ایرانی که کمترین اطلاعات درباره عملیات های سرّی او منتشر شده، کیست؟ شهیدی که فرمانده کل سپاه در دوران دفاع مقدس، او را «پاسدار گمنام امام زمان(عج)» نامید و مدیریت موفق این شهید در عملیات های برون مرزی او در جایگاه فرماندهی «قرارگاه فجر»، به نوعی سنگ بنایی شد که بعدها یکی از هسته های تشکیل دهنده نیروی قدس سپاه گردید.
سردار شهید مهندس صدرالله فنی، متولد ۱۳۳۴ در بهبهان خوزستان، دیپلم ریاضی، دانشجوی مهندسی کشاورزی دانشگاه شیراز، کنشگر فرهنگی اجتماعی سیاسی بود که در سالهای مبارزه، با برادر محسن رضایی آشنا شد و در کنار اسماعیلی دقایقی و مجید بقایی به عضویت گروه انقلابی منصورون و بعد از پیروزی انقلاب به عضویت سپاه درآمد. وی سفرهای متعدد به عراق و لبنان داشت و جزو بنیانگذاران محور مقاومت است. فرماندهی سپاه بهبهان، رئیس ستاد قرارگاه قدس و نیز فرماندهی قرارگاه فجر (برون مرزی) از جمله مسئولیت های غرورآفرین وی به شمار می رود. در چهارم دیماه ۱۳۶۶ در جبهه های جنوب مجروح شد و بیست و یک روز بعد، در بیست و پنجم دیماه ۱۳۶۶ به شهادت رسید.
به بهانه 25 دی، سالروز شهادت شهید فنّی، در نوشتار حاضر، کوشیده ام با بررسی سخنان برادر محسن رضایی فرمانده کل سپاه در دوران دفاع مقدس، به معرفی مختصر این «شهید نامدار گمنام» بپردازم.
محسن رضایی درباره گمنام بودن شهید فنی و مقام والای عرفانی و مدیریتی این شهید می گوید: «شهید صدرالله فنی، از اعضای فعال گروه منصورون و از سرداران گمنام دفاع مقدس است؛ گمنامی در میان گمنامان. او از مصادیق "مجهولون فی الارض و معروفون فی السماء" است و لقب پاسدار گمنام امام زمان (عج) شایسته اوست».
محسن رضایی درباره رسیدن شهید فنی به خودشکوفایی در ماموریت های برون مرزی اظهار داشته است: «من، برادرم شهيد فني را مدت ها بود كه مي شناختم. ولي بيشترين نزديكي ما، از زماني بود كه او در مسائل اطلاعاتي و برون مرزي مشغول شد. آنجا بود كه احساس كردم فردي است بسيار توانمند، با استعداد، پرتلاش، كم ادعا و مخلص».
فرمانده کل سپاه در دوران دفاع مقدس، درباره ویژگی های اخلاقی و مدیریتی وی می گوید: «صدرالله، از نظر اخلاق و ازخودگذشتگی در جایگاهی قرار داشت که خیلی از معارضین صدام در شمال و جنوب عراق را مجذوب خود کرده بود».
رضایی در یک خاطره دیگر، ارتباط عاطفی و برادرانه صدرالله فنی با معارضان صدام را اینگونه توصیف می کند: «برای عملیات "بدر" در هور ناصریه عراق، مجاهدین عراقی برای رسیدن نیروهای سپاه به جاده بصره – بغداد، می گفتند در صورت لزوم تا آخرین قطره خون در این راه مقاومت می کنیم و عقب نشینی نمی کنیم. این، بزرگی فرماندهی چون صدرالله فنی را میرساند».
محسن رضایی که خود شخصاً در چند مورد از عملیات های شناسایی برون مرزی با صدرالله فنی همراه بوده، اولین حضورش در یک عملیات شناسی با بَلَم را با صدرالله فنی، اینچنین تعریف کرده است: «اولین بار که برای عملیات شناسایی، سوار بر "بَلَم" شدم، همراه شهید صدرالله فنی بودم و شهید اسماعیل دقایقی هم قرآن به دست، ما را بدرقه کرد».
برادر محسن رضایی درباره ویژگی های مدیریتی صدرالله فنی می گوید: «صدرالله هیچ وقت پشت میز نمی نشست و همیشه در حال حرکت بود».
رضایی درباره دقت وی در محاسبه جزئیات و موفقیتش در طراحی و اجرا می گوید: «صدرالله با وجود آنکه در شرایط بسیار سخت، ماه ها در خاک عراق بود و شناسایی میکرد، اما هیچگاه اسیر نشد».
رضایی در شرح ماموریت های شهید فنی می گوید: «صدرالله با طراحی و هدایت عملیات هایی در اشکال گوناگونِ جنگ های نامنظم در مناطق میانی و جنوبی سرزمین عراق، شعله نهضت های شیعی را در اوج استبداد صدام زنده نگه داشت تا سازمان های جهادی و مبارزاتی عراق مأیوس نشوند و از پای ننشینند».
محسن رضایی، صدرالله را یکی از عاشق ترین زائران کربلا و برخوردار از مجرّب ترین مدیریت ها می داند و در سال های قبل از سقوط صدام در این باره گفته است: «صدرالله علاوه بر اینکه مدیر و با تجربه بود، عاشق زیارت کربلا بود. روزی که ان شاء الله، راه زیارت کربلا باز شود، همه زائران مدیون او هستند».
***
بالاخره صدام ساقط و راه کربلا گشوده شد؛ عاشقان کربلا به ضریح شش گوشه رسیدند. امروز که گنبد امام حسین (ع) را از نزدیک می بینیم، مگر می توانیم در دلمان از اولین زائر پیاده امام حسین (ع) در دهه 1360 یاد نکنیم؟ کسی که از کربلا، بعد از هر ارت
باط صوتی با قرارگاه مرکزی، زیارت عاشورای امام حسین (ع) را برای رزمندگان و سربازان ولایت می خواند.
یادداشت حاضر را با بیان خاطره ای از سردار حاج امین شریعتی فرمانده لشکر 31 عاشورا در دوران دفاع مقدس، درخصوص عملیات سرّی شهید فنی در کربلا و اشتیاق زیارت اباعبدالله (ع)، به پایان می برم؛ خوشتر آن باشد که سرّ دلبران، گفته آید در حدیث دیگران، خصوصاً که آن "دیگران"، یار دیرین شهید و امینِ سرّ او بوده باشد:
«همراه با بچه های لشکر 31 عاشورا جهت انجام مأموریتی به سردشت رفته بودیم. وقتی در قرارگاه حضور پیدا کردم شنیدم صدراله فنی نیز در آنجا حضور دارد. پرسان پرسان محل استقرارش را پیدا کردم و شب بود که خدمت این سردار عزیز رسیدم. بعد از احوالپرسی با هم شام را صرف نمودیم. آخرهای شب بود که می خواستم جهت استراحت آماده شوم که صدراله رو به من کرد و گفت: امین من با خدای خود و شهدای کربلا عهد بسته ام که تا زنده ام شب را بدون قرائت زیارت عاشورا به صبح نرسانم و وقتی هم می خواهم بخوابم حتماً باید بروم بیرون و رو به کربلا سلامی به آقا ابا عبدالله (ع) بدهم و بعد بیایم بخوابم. آن شب زیارت عاشورا را با هم خواندیم و قبل از خواب هم او به بیرون رفت و سلامی به آقا ابا عبدالله(ع) داد و بعد آمد و خوابید.
بنا به مأموریتی که به ایشان داده بودند، حدود 6 – 7 ماه به داخل خاک عراق نفوذ کردند و گروهی به نام سید الشهدا را تشکیل داد. عملیاتهای متعددی از طریق این گروه در خاک عراق انجام شد که پس از پایان از طریق رادیو تلوزیون نیز به مردم ایران اعلام می شد. هشت ماه از حضورش در خاک عراق می گذشت. روزی در سردشت در اتاق جلسه که محسن رضایی و سایر فرماندهان جنگ نیز جمع بودند، روی نقشه داشتیم صحبت می کردیم، تا این که یکی از برادران مخابرات وارد اتاق شد و گفت: برادر محسن، آقای فنی پشت بی سیم هستند. وقتی برادر محسن از اتاق خارج شد، من هم پشت سر ایشان به بیرون رفتم تا از ماجرا اطلاع پیدا کنم. صحبت های زیادی بین برادر محسن و صدرالله رد و بدل شد.
پس از اتمام صحبت هایشان، وقتی برادر محسن از اتاق خارج شد، من نزد آن برادر مخابراتی رفتم و گفتم: می خواهم با آقای فنی صحبت کنم. ارتباط بین ما برقرار شد، پس از بیان صحبتهایی که بین من و صدرالله رد و بدل شد، گفتم صدرالله هنوز زیارت عاشورا می خوانی؟ عهدی که بسته ای را فراموش نکرده ای؟ گفت: نه تنها فراموش نکرده ام بلکه در گوشه ای قرار گرفته ام که نزدیک به قبر شش گوشه است ولی دستم به آن نمی رسد و نمی توانم به آن نزدیک شوم.
صدرالله فرازهایی از زیارت عاشورا را خواند و سپس گفت: من جایی هستم که تو می دانی کجاست، اینجا بهشت است و تا بهشت فاصله ای نیست. با شنیدن این صحبتها، تمام برادرانی که در اتاق مخابرات حاضر بودند، زار زار گریه می کردند.
در آن لحظه چیزی گفت که برایم عجیب بود. گفت: امین، دلم برای امامزاده تنگ شده. گفتم: کدام امامزاده؟ گفت: یادت هست آن روزی که همراه با دوستان سینه می زدیم و دوست عزیزمان نوحه "عباسم ای برادرم" را می خواند و آن دو شهید عزیز نیز حضور داشتند؟ در ابتدا متوجه صحبت هایش نشدم. سریع یاد آن روزی افتادم که سردار شهید حسن باقری همراه با شهید مجید بقایی در یکی از روزهای ماه محرّم به بهبهان آمده بودند و همراه با سینه زنی حسینی در یکی از امامزاده های شهر، به سینه می زدند و عزاداری می کردند. گفتم: برای سینه زنی دلت تنگ شده یا آن دو شهید بزرگوار؟ گفت: دلم برای سینه زنی تنگ شده و احساس می کنم که دارم به آنها می رسم. و مدام تکرار می کرد اینجا جایی است که احساس می کنم مجید و همه دوستان شهیدم را دارم می بینم.
آنجا بود که از خدا آرزو کردم فقط یکبار دیگر صدرالله را به ما بازگرداند تا او را زیارت کنیم. آنجا به یقین رسیدم که صدرالبه کوله بارش را بسته و آماده ملحق شدن به همرزمان شهیدش است و همین طور هم شد. پس از اتمام این مأموریت، صدرالله چند روزی را بین ما بود، تا اینکه به آرزوی خود رسید و جاودانه شد»