eitaa logo
کانال شهید ابراهیم هادی(علمدار کمیل)
1.3هزار دنبال‌کننده
13هزار عکس
7.9هزار ویدیو
87 فایل
🌻مشڪݪ ڪارهاے ما اینست ڪہ بـراے رضاے همہ ڪار میڪنم اݪا رضاے خدا . @rafiq_shahidam #شهید_ابراهیم_هادی #رفیق_شهیدم ارتباط با خادم کانال 👇👇 @Zsh313
مشاهده در ایتا
دانلود
کانال شهید ابراهیم هادی(علمدار کمیل)
💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃 🍃💚🍃💚🍃💚 💚🍃💚🍃 🍃💚 📗رمــان #فالی_در_آغوش_فرشته 🖍به قلم•°: آیناز غفاری نژاد 🔗 #قسمت_شصت_و_هشتم
💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃 🍃💚🍃💚🍃💚 💚🍃💚🍃 🍃💚 📗رمــان 🖍به قلم•°: آیناز غفاری نژاد 🔗 { از زبان آراد } با حرف های آیه دو دل شده بودم که برم داخل یا نه. دل رو به دریا زدم و زنگ زدم به بنیامین ... _جانم داداش . +بنیامین کجایی؟ _من تازه با ماشین سپاه را افتادم ، تا برسم به اتوبوسا ، چی شده آراد ؟ +مگه نگفتم با اتوبوس برو ؟ من همه چیزو سپرده بودم به تو. _شرمنده داداش. این خواهر سر به هوامون چند تا وسیله رو جا گذاشته بود ، برگشتم تا ببرمشون.حالا میگی چی شده یا نه؟ +حال یه نفر بد شده ... تا ده دقیقه دیگه باید اینجا باشی وگرنه خودت میدونی . _اوه چه خشن . چشم ، الان میام... بعد از گذشت چند دقیقه دیدم با ماشین سپاه با سرعت نور داره میاد سمتم. به محض پیاده شدن از ماشین به طرفم دوید و گفت _چی شده آراد؟ کی حالش بد شده؟ دستی توی موهام کشیدم و کلافه گفتم +خانم فرهمند. _همون دختره که زد تو گو....... چشم غره ای بهش رفتم که ادامه حرفشو خورد . _مگه خواهرت اونجا نیست‌؟ +چرا هست ، ولی چون ترسیده نمیتونه کاری انجام بده . _ام...اما ... آراد اون نامحرمه. +میدونم ، میدوووونم. ولی پای جونش در میونه... برو صندلی عقب ماشین رو در بیار و زود بیا. _میخوای چیکار کنی ؟! +گفتم برووو خواست حرفی بزنه اما چیزی نگفت و بعد از گذشت چند دقیقه صندلی به دست برگشت. صندلی رو از دستش گرفتم و به سمت آبخوری راه افتادیم ... یا اللهی گفتیم و وارد آبخوری شدیم... &ادامـــه دارد ...... ~ •°🍃🍃✨💚✨💚✨💚✨🍃🍃°•~ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c