eitaa logo
کانال شهیدابراهيم هادی ❤️رفیق شهیدم❤️
4.9هزار دنبال‌کننده
29.5هزار عکس
19.7هزار ویدیو
277 فایل
♡ولٰا تَحْسَبَّنَ الَّذینَ قُتِلوا في سَبیلِ اللِه اَمواتا بَل اَحیٰاعِندَ رَبهِم یُرزقون♡ شہـد شیـرین شـہـٰادت را کسانی مـے چشند کـہ..!! لذت زودگذر گنـٰاه را خریدار نباشند .. 💔 دورهمیم واسہ ڪامل تر شدن🍃 #باشهداتاشهادت ارتباط با خادم کانال👇👇 @Zsh313
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱 🌹🍃 بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ🍃🌹 📒 🌱🦋 🖌 به قلم : 🌱🌸 📌 قسمت: و پنجاه و هـفـتـم داشت بند پوتین هایش را می بست. مثل همیشه بالای سرش ایستاده بودم. زن برادرش را صدا کرد و گفت: «خانم! شما هم حلال کنید. این چندروزه خیلی زحمت ما را کشیدید.» تا سر کوچه با او رفتم. شب شده بود. کوچه تاریک و سوت و کور بود. کمی که رفت، دیگر توی تاریکی ندیدمش. یک ماهی می شد رفته بود. من با خانة جدید و مهدی سرگرم بودم. خانه های توی کوچه یکی یکی از دست کارگر و بنا در می آمد و همسایه ها ی جدیدتری پیدا می کردیم. آن روز رفته بودم خانه همسایه ای که تازه خانه شان را تحویل گرفته بودند، برای منزل مبارکی، که خدیجه آمد سراغم و گفت: «مامان بیا عمو تلفن زده کارت دارد.» مهدی را بغل گرفتم و نفهمیدم چطور خداحافظی کردم و رفتم خانة همسایة دیوار به دیوارمان. آن ها تنها کسانی بودند که در آن کوچه تلفن داشتند. برادرشوهرم پشت تلفن بود. گفت: «من و صمد داریم عصر می آییم همدان. می خواستم خبر داده باشم.» خیلی عجیب بود. هیچ وقت صمد قبل از آمدنش به ما خبر نمی داد. دل شورة بدی گرفته بودم. آمدم خانه. دست و دلم به کار نمی رفت. یک لحظه خودم را دلداری می دادم و می گفتم: « اگر صمد طوری شده بود، ستار به من می گفت.» لحظة دیگر می گفتم: «نه، حتماً طوری شده. آقا ستار می خواسته مرا آماده کند.» تا عصر از دل شوره مردم و زنده شدم. 🌱 &ادامه دارد.... 🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱 *مـجموعہ فرهنگے شہید ابـراهیم هادے 💝هادےدلہـا* *ما را در فضاے مجازے دنبال ڪنید* ⤵️⤵️⤵️⤵️ 🌻|پیج اینستاگرام شهید ابراهیـم هادی : https://www.instagram.com/rafiq_shahidam96/ 🌻|ڪانال شهیـد ابـراهیـم هادی ایـتا: *@rafiq_shahidam96* http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱 🌹🍃 بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ🍃🌹 📒 🌱🦋 🖌 به قلم : 🌱🌸 📌 قسمت: و پنجاه و هـشـتـم به زور بلند شدم و غذایی بار گذاشتم و خانه را مرتب کردم. کم کم داشت هوا تاریک می شد. دم به دقیقه بچه ها را می فرستادم سر کوچه تا ببینند بابایشان آمده یا نه. خودم هم پشت در نشسته بودم و گاه گاهی توی کوچه سرک می کشیدم. وقتی دیدم این طور نمی شود، بچه ها را برداشتم و رفتم نشستم جلوی در. صدای زلال اذان مغرب توی شهر می پیچید. اشک از چشمانم سرازیر شده بود. به خدا التماس کردم: «خدایا به این وقت عزیز قسم، بچه هایم را یتیم نکن. مهدی هنوز درست و حسابی پدرش را نمی شناسد. خدیجه و معصومه بدجوری بابایی شده اند. ببین چطور بی قرار و منتظرند بابایشان از راه برسد. خدایا! شوهرم را صحیح و سالم از تو می خواهم.» این ها را می گفتم و اشک می ریختم، یک دفعه دیدم دو نفر از سر کوچه دارند توی تاریکی جلو می آیند. یکی از آن ها دستش را گذاشته بود روی شانة آن یکی و لنگان لنگان راه می آمد. کمی که جلوتر آمدند، شناختمشان. آقا ستار و صمد بودند. گفتم: «بچه ها بابا آمد.» و با شادی تندتند اشک هایم را پاک کردم. خدیجه و معصومه جیغ و دادکنان دویدند جلوی راه صمد و از سر و کولش بالا رفتند. صدای خنده بچه ها و بابا بابا گفتنشان به گریه ام انداخت. دویدم جلوی راهشان. صمد مجروح شده بود. این را آقا ستار گفت. پایش ترکش خورده بود. 🌱 &ادامه دارد.... 🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱 *مـجموعہ فرهنگے شہید ابـراهیم هادے 💝هادےدلہـا* *ما را در فضاے مجازے دنبال ڪنید* ⤵️⤵️⤵️⤵️ 🌻|پیج اینستاگرام شهید ابراهیـم هادی : https://www.instagram.com/rafiq_shahidam96/ 🌻|ڪانال شهیـد ابـراهیـم هادی ایـتا: *@rafiq_shahidam96* http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
*💚 دلم میخواد بیام آقا بخونم باز سلام آقا*💚 سلام آقا سلام ای بی کفن شاهی.... *غریب آقا*🌱 من ســـــــاده دلـــــم بـﮧ دلـے كار نـدارم♥️ جز حضـــرتـ اربابــــــــــ خـریــــــــــدار نـدارم♥️ با لطمـــــــﮧ بـروے بــــــدن خود بنــــوشتــم♥️ مـن مست حـسـیـنـیـــم بـﮧ كسـے كار نـدارم♥️ 1400/2/31 @abalfazleeaam https://www.instagram.com/p/CPITqr0hmxG/?utm_medium=share_sheet
دلم میخواد بیام آقا بخونم باز سلام آقا ⤵️⤵️⤵️ 🌹🌹🌹🌹 https://www.instagram.com/p/CPITqr0hmxG/?utm_medium=share_sheet
16.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ 🎬 استاد_شجاعی دردی سرطانی که از داخل به جان ایران افتاده ، و مردم را از کشور، دلسرد نموده ! 💥 آخــــرش تا کِـــی ؟ *اللهم عجل لولیک الفرج*
16.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 *نابودی اسرائیل توسط ایرانیان* ( اللهم عجل لولیک الفرج )
11.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حجت الاسلام انصاریان ....با امام حسین علیه السلام سعادتمند میشی ( اللهم عجل لولیک الفرج )
✨ یک ساعتى مانده بود به صبح، جلسه تمام شد، آمديم گردان. قبل از جلسه همه رفته بوديم شناسايى. عبدالحسين طرف شير آب رفت و گرفت، بيشتر فشار كار روى او بود و احتمالا ازهمه ما خسته تر، اما بعد از اين كه وضو گرفت شروع به خواندن كرد. ما همه به سنگر رفتيم تا بخوابيم، فكر نمی‌كرديم او حالى براى نماز شب داشته باشد، اما او نماز شب را خواند. اذان صبح همه را براى نماز بيدار كرد. «بلند شين نمازه»، بلند شديم، پلک‌هايمان را به هم ماليديم، چند لحظه طول كشيد، صورتش را نگاه كردم، مثل هميشه میخندید، انگار ديشب هم نماز باحالى خوانده بود. 🌹 ❤❤❤❤ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
4.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام داداش ابراهیم کمکمون کن بیداری یادمون نره کمکمون کن درست انتخاب کنیم هرانتخاب ماظهور آقا رو جلو می ندازه یاهم می تونه مانعش بشه داداش خودت راهنماییمون بکن.( اللهم عجل لولیک الفرج )
@montazer_moalleman1_1014968405.mp3
زمان: حجم: 5.54M
✅ما وظیفه ای جز لشگر جمع کردن برای برطرف کردن موانع ظهور نداریم. ( اللهم عجل لولیک الفرج )
❤️ گریہ ام عصـر جمعہ سنگین است تو ڪجایے امیر بندہ نواز؟؟ دشمنت با ڪنایہ مےگوید : چہ شدہ؟ مھدیت نیامدہ باز؟؟؟ یا الله🌱💔