ندیدم که ابراهیم به کسی امر ونهی کند او بدون اینکه #حرفی بزند در #عمل،کاری می کرد که #طرف مقابل، #اشتباهاتش را ترک کند.
ابراهیم به این #دستور اهل بیت علیه السلام دقیقا #عمل می کرد که می فرماید:
"مردم را به سوی خدا #دعوت کنید، با وسیله ای به غیر از #زبان."
#شهید_ابراهیم_هادی
#شهیدان_زنده_اند
❤️❤️❤️❤️
@ebrahimh
شهید ابراهیم هادی و شهدای بهبهان
#کلام_شهید
💢مهم نیست که آدم مسؤلیت داشته باشد یا نداشته باشد، مهم این است که اگر امام زمان (عج) بیاید در جایگاه میدان صبحگاه بایستد و بخواهد نیروها را ورچین کند، آن قدر توانمندی و اخلاص داشته باشیم که امام ما را انتخاب کند، مگر امام زمان (عج) به این جایگاه و مسؤلیت آدم ها نگاه می کند؟!!
#شهیدمدافع_حرم_محمود_رادمهر
❤️❤️❤️❤️
@ebrahimh
شهید ابراهیم هادی و شهدای بهبهان
در این آفرینش بزرگ و نامتناهی
#شهید
تنها موجودیست
که تاریخ ولادت دارد اما
تاریخ مرگ ندارد...
#شهید_جواد_حسناوی
❤️❤️❤️❤️
@ebrahimh
✨بســم رب الشهدا والصدیقین✨
🌷🍃از جبهه بر می گشتم. وقتی رسیدم میدان خراسان دیگر هیچ پولی همراهم نبود. به سمت خانه در حرکت بودم . اما مشغول فکر الان برسم خانه همسرم و بچه هایم از من پول می خواهند. تازه اجاره خانه را چه کنم!؟
سراغ کی بروم؟ به چه کسی رو بیندازم؟ خواستم بروم خانه برادرم اما او هم وضع خوبی نداشت.
🌷🍃سر چهار راه عارف ایستاده بودم . با خودم گفتم: فقط باید خدا کمک کند من اصلاً نمی دانم چه کنم!
در همین فکر بودم که یکدفعه دیدم ابراهیم سوار بر موتور به سمت من آمد. خیلی خوشحال شدم. تا من را دید از موتور پیاده شد مرا در آغوش کشید.
🌷🍃چند دقیقه ای صحبت کردیم. وقتی می خواست برود اشاره کرد حقوق گرفتی؟!
گفتم نه هنوز نگرفتم ولی مهم نیست.
دست کرد توی جیب ویک دسته اسکناس در آورد. گفتم: به جون آقا ابرام نمی گیرم خودت احتیاج داری.
🌷🍃گفت: این قرض الحسنه است . هروقت حقوق گرفتی پس می دی. بعد هم پول را داخل جیبم گذاشت و سوار شد و رفت.
آن پول خیلی برکت داشت. خیلی از مشکلاتم را حل کرد. تا مدتی مشکلی از لحاظ مالی نداشتم.
خیلی دعایش کردم. آن روز خدا ابراهیم را رساند. مثل همیشه حلال مشکلات شده بود.
📚کتاب سلام بر ابراهـیم ص93
❤️❤️❤️❤️
@ebrahimh
شهید ابراهیم هادی و شهدای بهبهان
🍃ما را نگاهی از تو،
تمام است، اگر کنی...
ای آنکه بر بساط "عِندَ ربّهِم یُرزَقون" نشستهای!
دستی برار و ما دلمردگانِ دنیایی را بیرون بکش!
باز پنجشنبه و یاد شهدا با صلوات🌹
❤️❤️❤️❤️
@ebrahimh
✍رسول اكرم صلیاللهعليهوآله:
هر كس رحم نكند به او رحم نشود، هر كس نبخشد بخشيده نشود و هر كس پوزش را نپذيرد، خداوند پوزش و توبه او را نخواهد پذيرفت.
📚 غررالحکم، ج۲، ص۴۳۸
❤❤❤
ابراهیم هادی❤هادی دلها❤2
https://chat.whatsapp.com/D1piDdTrLPzD1AJfckeApk
❤️❤️❤️❤️
@ebrahimh
شهید ابراهیم هادی و شهدای بهبهان
🔅تــلـنـگـــر 👀
به بچهای بگوییم به جوشکاری نگاه نکن
باز هم نگاه میکند چون خوشش میآید
اما شب که ناخوشی ها شروع شد
میفهمد که باید حرف بزرگترش
را گوش میکرد..
حال بزرگتری مثل امیرالمومنین(علیهالسلام)
به ما میگوید:
{کَم مِن نَظَرهِِ جَلَبَت حَسرَهً }
چه بسا نگاهی که حسرت و ندامت
درپی دارد.
♨️| کـنـتـرل نـگـاه
❤️❤️❤️❤️
@ebrahimh
شهید ابراهیم هادی و شهدای بهبهان
┏━🍂🌺🍂🌺🍂━┓
🌹شهیدحسن باقری:
اگر از دست کسی ناراحت هستید
دو رکعت نماز بخونید و بگویید:
خدایا!
این بنده تو حواسش نبود
من ازش گذشتم
تو هم بگذر...🌹
❤️❤️❤️❤️
@ebrahimh
🌷روزی كه شهيد مى خواهد به آخرين ماموريت خود برود، همسر و فرزندان خود را به اسلام آباد نزد خانواده اش می آورد. همان روز فرزند خردسالش علی كه فقط چهار ماه داشت، سرما خورده بود كه همسر ايشان به شهيد می گويد: برای علی از بيمارستان دارو تهيه كند. زيرا اسلام آباد از سكنه خالی بود و بايد بچه ها به روستا می رفتند.
🌷شهيد می گويد: بايد برايش دارو بخرم، من نمی توانم از بيمارستانی كه در اختيار مردم است و امكانات آن بيت المال است، برای خودم استفاده كنم. (دارو فقط يک شربت سرفه كودكان بود.)
راوى: پدر شهيد دكتر محمدرضا فتاحى
❌ حق الناس
❌ مسئول
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
❤️❤️❤️❤️
@ebrahim
*تا زمانی که من فرمانده هستم کولر باید خاموش باشد!
شهید همت فرمانده یک لشکر بودند، لشکری که یک برهه از زمان ۲۲ تا گردان داشت. هر گردان هم از ۳۰۰ نفر تا ۴۵۰ نفر نیرو داشت، جدای از معاونتها. یک همچین کسی با این مسئولیت بزرگ به قدری متواضع بود که اگر در کنار بسیجی های دیگر او را می دید نمی توانستی حدس بزنی که فرمانده است.
یک شب ساعت 1/5 شب بود با حاجی از طلائیه رسیدیم دوکوهه، آن دوره حاج عباس تازه شهید شده بود و شهید رزمان به جای ایشان رئیس ستاد بود. همین که رسیدیم بلافاصله به ایشان در ستاد لشکر، همینجایی که الان دفتر لشکر برقرار است، خبر دادند که فرمانده سپاه و فرمانده معاونتها و گردانها جمع شدند، تقریباً ساعت 2/5 شده بود. داخل اتاق یک کولر دستی گذاشته که توجه حاجی را به خودش جلب کرد. از بچه ها پرسید این چیه؟ بسیجیها هم کولر دارند؟
یکی از بچه ها گفت: نه حاجی، همین یکی بود که آوردیم برای ستاد.
شهید همت گفت: برای من آوردید ممنونم، تشکر میکنم اما خاموشش کنید و تا زمانی هم که من فرمانده لشکر هستم روشن نکنید! هر وقت بچههای بسیجیمان در ساختمانهای ۵ طبقه و ۶ طبقه کولردار شدند اینجا هم بگذارید.
این کولر خاموش بود تا زمانی که حاجی زنده بود
❣شهیدابراهیم همت
❤️❤️❤️❤️
@ebrahimh
شهید ابراهیم هادی و شهدای بهبهان