روایتگر:
#حاج_حسین_یکتا
"خاطره ای از شهید جعفر میانجی"
در طلاییه سه شهید پیدا کردیم ، پاهایشان با سیم تلفن کلاف شده بود و دستهایشان از پشت بسته شده بود . خاک ها را کنار زدند متوجه شدند استخوانهای سینه و جمجمه این بچه ها روی زمین کتاب شده است بعد معلوم شد که دست و پای این شهدای عزیز را قبل از شهادت بستند کنار هم خواباندند با شنی تانک از روی سینه و جمجمه بچه ها رد شدند .
این نوع جان کندن آسان است که انسان تقاضای بازگشت کند اینجا سِری در کار است که چنین جان کندن بسیار سخت و دشوار دوباره طلب می شود وقتی رفتیم در اون مسجد و در اون حسینیه در مراغه خوابیدیم
من از صبح دیدم شهید جعفر احمدی میانجی خیلی منقلبه
جعفر چته ؟
هیچی نگفت هیچی نگفت بعداً از زیر زبونش کشیدم
گفت:دیدم امام زمان(عج) رو.
اومد داخل مسجد و داشت پتو رو بچه ها می انداخت یخ نکنن
پس بچه ها!!! یه کار کنید آقا بیاد !
#محرم
#پروفایل_محرم
#پروفایل
#واکسن
#رئیسی
#پروفایل_شهدایی
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
❤️❤️❤️❤️
@rafiq_shahidam96
🌹🌹🌹
@rafiq_shahidam
❤️❤️❤️❤️
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
#معراج_الشهدای_اهواز
در جوار بیست لاله تازه #تفحص شده
#محرم
#پروفایل_محرم
#پروفایل
#واکسن
#رئیسی
#پروفایل_شهدایی
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
❤️❤️❤️❤️
@rafiq_shahidam96
🌹🌹🌹
@rafiq_shahidam
❤️❤️❤️❤️
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
6.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*🏴شال عزا رو دوش صاحب الزمان*
*🏴 امشب خود آقام داره روضه میخونه*
*🏴شهادت امام حسن عسکری علیه السلام تسلیت باد.*
10.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى
الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ
الْبَرِّ التَّقِيِّ الصَّادِقِ الْوَفِيِّ
النُّورِ الْمُضِيءِ
خَازِنِ عِلْمِكَ
وَ الْمُذَكِّرِ بِتَوْحِيدِكَ
وَ وَلِيِّ أَمْرِكَ
وَ خَلَفِ أَئِمَّةِ الدِّينِ
الْهُدَاةِالرَّاشِدِينَ
وَ الْحُجَّةِ عَلَى أَهْلِ الدُّنْيَا
فَصَلِّ عَلَيْهِ يَا رَبِّ
أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى
أَحَدٍ مِنْ أَصْفِيَائِكَ
وَ حُجَجِكَ وَ أَوْلادِ رُسُلِكَ
يَا إِلَهَ الْعَالَمِين
شیخِ طوسی در الغیبة نقل کرده چنان زهر به بدنِ امامِ عسکری اثر کرد 28 بهار فقط از عمرش گذشته بود ...
براش ظرفِ آب آوردن آقایِ ما تشنه شد ظرف رو بلند کرد روایت میگه انقد دستاش میلرزید ... این ظرف مرتب به دندان هاش اصابت میکرد ...
ظرف رو رویِ زمین گذاشت خادم رو صدا زد درون حجره بیا ، مهدیِ من مشغولِ نمازِ سر به سجده گذاشته صداش بزن ...میگه وارد حجره شدم آقا پدرتون حالشون خوب نیست مهدیِ فاطمه آمد ... امامِ عسکری فرمود ای آقای خاندانِ من به پدرت آب بده ...ظرف رو بلند کرد به لب هایِ بابا آب گذاشت ...
امایه آقایِ دیگه هم می شناسم به لبهایِ مبارکش آب نرسید ..ظرفِ آب به دندان هایِ مبارکش نخورد ... اما اون نامرد چوبِ خیزران رو بلند کرد ... به لبُ دندانِ پسرِ زهرا میزد .. یه وقت زینب صدا زد : .... یا یَزید لا تَشَل ، مُنتَحیاً علی ثَنایا ابی عَبدالله علیه السّلام
روضه م تمام آری این امام با جیگر پاره پاره با لب تشنه اما لب تشنه از دنیا نرفت ... آب رو به لبان مبارکش رسوندند ... اما خود امام عسکری هم اون لحظه هایِ آخر ، هی گریه برا جد غریبش حسین می کرد ، آی حسین