💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃
🍃💚🍃💚🍃💚
💚🍃💚🍃
🍃💚
«♡بـسـم رب العشق ♡»
📗رمــان #فالی_در_آغوش_فرشته
🖍به قلم•°: آیناز غفاری نژاد
🔗 #قسمت_صد_و_هشتاد_و_پنجم
#فصل_دوم🌻
رو به عمه گفتم :
- مهسا چرا همراهتون نیومده ؟!
استکان چاییش رو توی زیر استکانی گذاشت .
+ امیرحسین واکسن زده بود خیلی اذیت می کرد ، تبش هم بالا بود دیگه مهسا خونه موند .
وگرنه خیلی دوست داشت بیاد ببینت.
با تعجب نگاهم رو بهش دوختم .
- مگه مهسا ازدواج کرده !
خنده ای کرد .
+ اینقدر روابطمون سرد بوده که اصلا از ...
کلافه نفسش رو بیرون فرستاد .
+ آره مروا جان حدودا یک سالی میشه که ازدواج کرده .
علیرضا سرفه ای کرد که دیگه حرفی نزدم و نگاهم رو به جعبه قنادی ها دوختم.
مامان و عمه اینقدر از هر دری صحبت کردن که کلافه شدم ...
بالاخره بعد از نیم ساعت علیرضا با چشم و ابرو به عمه فهموند که برای موضوع دیگه ای اومدن .
+ خب مروا جانم دیگه وقتشه که برید یکم راجب خودتون صحبت کنید .
نگاهی به مامان کردم که چشم غره ای بهم رفت و اشاره کرد که بلند بشم .
به کاوه هم نگاهی انداختم ، دست کمی از مامان نداشت و هنوز هم همون اخم روی پیشونیش بود.
از ترس مامان و کاوه خیلی سریع بلند شدم و به سمت حیاط رفتم .
به پشت سرم نگاهی انداختم و ، وقتی دیدم علیرضا هنوز نیومده ، تک خنده ای کردم .
چند قدم به سمت هال برداشتم و خواستم برم دنبالش که از هال بیرون اومد و بعد از پوشیدن کفش هاش به سمتم اومد .
با دستم به گلدون ها اشاره کردم .
- بفرمایید بریم اونجا ...
خودم پیش قدم شدم و رفتم کنار گلدون ها نشستم .
بعد از چند ثانیه علیرضا اومد و با فاصله کنارم
نشست .
&ادامـــه دارد ......
~ •°🍃🍃✨💚✨💚✨💚✨🍃🍃°•~
#رفیقشهیدمابراهیمهادی
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
زیارت نامهٔ شهدا 📖
🖇 دل کـہ هوایـے شود، پرواز است کـہ آسمانیت مےکند و اگر بال خونین داشتہ باشے دیگر آسمان، طعم ڪربلا مےگیرد؛ دلـها را راهے کربلاے جبـهہها مےکنیم و دست بر سینہ، بہ زیارت "شــهـــداء" مےنشینیم...♥️
بِسمِ اللّٰہِ الرَّحمٰن الرَّحیم🌱
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَاللہ وَاَحِبّائَہُ، اَلسَّلامُ عَلَیـڪُم یَـا اَصـفِـیَـآءَ اللہ و َاَوِدّآئَـہُ، اَلسَـلامُ عَلَیـڪُم یا اَنصَـارَ دینِ اللہِ، اَلسَـلامُ عَلَیـڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ، اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ،اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ،اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبـے مُـحَـمَّـدٍ الحَسَـنِ بـنِ عَلِـےّ الـوَلِـےّ النّـاصِحِ، اَلسَّـلامُ عَلَیـڪُم یا اَنصارَ اَبـے عَبـدِ اللہِ، بِاَبـے اَنتُم وَ اُمّـے طِبتُم وَ طابَـتِ الاَرضُ الَّتی فیهـا دُفِنتُم، وَ فُـزتُم فَـوزًا عَظیـمًا فَیـا لَیتَنـے کُنـتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم...✨
#شادے_روح_شـهدا_صلوات
#سلامبهرفقایشهیدم
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
❤️❤️❤️❤️
@rafiq_shahidam96
🌹🌹🌹
@rafiq_shahidam
❤️❤️❤️❤️
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
#سلام_امام_زمانم✋💚
#آمدنتــــ؛
"و علیڪمالسّلامِ" شیرینۍست،
در جوابِ تمامِ "سلامهــــــــا"
عالیجنابِ صلح
جهان در تنگ دستیِ مطلق است؛
بیا....!!!
#أینصاحبنا
#امام_زمان
إِنَّ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُم بِالْغَيْبِ؛
لَهُم مَّغْفِرَهٌ وَأَجْرٌ كَبِيرٌ! ملک / ۱۲
✦ قشنگ تر از این نمیشود!
که من شرم کنم از آنکه، پیشِ چشمانت، کج بروم!
و تو برای این شرم ؛
هزار بار مرا به سینهات بچسبانی!
#زیارت_از_راه_دور
امروز که روز زیارتی امام رضاست...از دور و نزدیک...چشمانمان را ببندیم...دستی روی سینه بگذاریم و...با سلامی...زائر امام هشتم شویم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#🍃کلیپ🌷🕊
تو ڪہ آخر گره رو وا میکنے ...
چرا هے امروز و فردا میکنے؟🙃💔
#شهید_مرتضی_عطایی ♡
رفیق داداش مصطفے ♥️
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
✨﷽✨
#وصیتنامه_شهید_محمود_رادمهر 🌸
اگر میخواهید دنیا و آخرتتان تضمین شود,از مصائب آخرزمان درامان باشیدو عاقبت به خیر شوید,بصیرتتان راافزایش دهید,اطاعت از ولایت فقیه را بر خود واجب بدانید..
🌸🌺🍃✨🌸🌺🍃✨🌸🌺🍃✨🌺🌸🍃✨
#صرفاجهتاطلاع . .
ولے حتے اگه شده
پول توجیبے هاتون و جمع ڪنید و
در ماه
یڪ ڪتاب شهید بخرید و
مطالعه ڪنید!!!
حال وهوای شهدا، رفتارها
سبڪ زندگیشون و اخلاص درڪارهاشون
روح آدم رو صیقل میده•.🌸
هدایت شده از کانال شهید ابراهیم هادی(علمدار کمیل)
غروبهای دمشق دلگیر است،🥺
کافیست دلت گیر باشد،🥺
@shahid__mostafa_sadrzadeh1
سینه ات میسوزد به غربت بی بی که فکر میکنی،😭 دور از برادران و پدر و مادر باشی😔
و گروهی کافر هم چشم به حرمت حریمت... داشته باشند؟😱
🔸ندای "هل من ناصر ینصرنی"🌷 حسین (ع)
سالهاست که در گوش تاریخ میپیچد و میپیچد،
مگر میشود شیعه باشی و نشنوی؟
🔸سید ابراهیم که باشی صدای مولایت و
تلخی غربت عمه ات، آرامت نمیگذارد...
اینجا برای پرگشودن پرنده ای چون تو،
کوچک است و حقیر،🌺
و تو مرد رفتنی و پای ماندن نداری...👌
🔸سید ابراهیم که باشی جانت کف دستانت است پیشکشش میکنی به امام زمانت و به نایب برحقش امام خامنه ای...🌻
🔸منزلگه آخر کاروان کرب و بلا، شام است،
اگر در نینوا جامانده ای،🌷
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🗓️1400/8/26
@shahid__mostafa_sadrzadeh1
@rafiq_shahidam96
#شهید_مصطفی_صدرزاده #شهید صدرزاده #مصطفی_صدرزاده #سید_ابراهیم #شهید_ابراهیم_هادی #رفیق_شهیدم #شهید_حسین_معز_غلامی #شهید_بیضائی #شهید_عباس_دانشگر #مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی #فرهنگی_مجازی_هادی_دلها #شهید_رحمان_مدادیان #باشهداتاشهادت #شهیدان_مدافع_حرم #مدافعان_حرم #حضرت_ام_البنین #حضرت_زهرا #حضرت_اباالفضل #حضرت_زینب #حضرت_علی_اصغر #شهدای_گمنام #سوریه #چهارشنبه_های_امام_رضایی #امام_رضایی_ها #حجاب #باب_الجواد #جمکران #سشنبه_های_مهدوی #مهدویت #نهج_البلاغه
https://www.instagram.com/p/CWX5MowIRto/?utm_medium=share_sheet
💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐
هرروز یک صفحه
صفحه58
به نیت فرج صاحب الزمان
#قران
💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
❤️❤️❤️❤️
@rafiq_shahidam96
🌹🌹🌹
@rafiq_shahidam
❤️❤️❤️❤️
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐
#ترجمه_صفحه58
62 - به راستی حکایت واقعی [مسیح] همین است و معبودی جز خدا نیست، و خداوند است که یقینا، شکست ناپذیر حکیم است
63 - پس اگر رویگردان شدند، [بدان که] بیتردید خدا به [حال] مفسدان آگاه است
64 - بگو: ای اهل کتاب! بیایید بر سر سخنی که میان ما و شما مشترک است بایستیم که جز خدا را نپرستیم و کسی را با او شریک نکنیم و هیچ کس از ما دیگری را به جای خداوند صاحب اختیار نگیرد پس اگر [از این پیشنهاد] اعراض کردند بگویید: شاهد باشید که ما سر به فرمان خداییم
65 - ای اهل کتاب! چرا در بارهی ابراهیم محاجّه میکنید در حالی که تورات و انجیل نازل نشد مگر بعد از او! آیا تعقل نمیکنید!
66 - هان! شما همان کسانی هستید که در آنچه به آن علم دارید، محاجّه کردید، [ولی] چرا در بارهی موضوعی که نسبت به آن آگاهی ندارید محاجّه میکنید! و خدا میداند و شما نمیدانید
67 - ابراهیم نه یهودی بود و نه نصرانی، بلکه موحّدی فرمانبردار بود و از مشرکان نبود
68 - در حقیقت نزدیکترین مردم به ابراهیم کسانی هستند که از او پیروی کردند و نیز این پیامبر و کسانی که به او گرویدهاند و خدا سرپرست مؤمنان است
69 - گروهی از اهل کتاب آرزو دارند که شما را گمراه کنند، ولی جز خودشان را گمراه نمیکنند و نمیفهمند
70 - ای اهل کتاب! چرا آیات الهی را انکار میکنید با این که شما [به حقانیت آن] گواهید
💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
هرزمان ..
جوانیدعایفرجمهدی
رازمزمهکند ؛ همزمانامامزمان:)
دستهایمبارکشانرابهسویآسمانبلندمیکنند
وبرایآنجواندعامیفرمایند ..
چهخوشسعادتندکسانیکه
حداقلروزییکبار #دعایفرج
رازمزمهمیکنند..:)🌿`!
به فرموده مقام معظم رهبری:
ابزارهای رسانه ای پیشرفتهوفراگیرامکان بسیارخطرناکیدراختیارکانونهایضدمعنویتو ضداخلاقنهاده استوهماکنونتهاجمروزافزون دشمنانبهدلهای پاک جوانانونوجوانانوحتینونهالانبابهرهگیریازاینابزارهارابهچشمخودمیبینیم.
#سواد_رسانه
#تفکر_انتقادی
#آداب_مصرف
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
❤️❤️❤️❤️
@rafiq_shahidam96
🌹🌹🌹
@rafiq_shahidam
❤️❤️❤️❤️
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
کانال شهیدابراهيم هادی 🖤رفیق شهیدم🖤
💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃 🍃💚🍃💚🍃💚 💚🍃💚🍃 🍃💚 «♡بـسـم رب العشق ♡» 📗رمــان #فالی_در_آغوش_فرشته 🖍به قلم•°: آیناز غفاری نژا
💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃
🍃💚🍃💚🍃💚
💚🍃💚🍃
🍃💚
«♡بـسـم رب العشق ♡»
📗رمــان #فالی_در_آغوش_فرشته
🖍به قلم•°: آیناز غفاری نژاد
🔗 #قسمت_صد_و_هشتاد_و_ششم
#فصل_دوم🌻
کمی جا به جا شدم و روی دست چپم خوابیدم .
اینقدر فکرم درگیر حرف های علیرضا شده بود
که خوابم نمی برد .
سر شب هم با هزار تا بهونه شام نخوردم و برای خوابیدن اومدم اتاقم .
تنها چیزی که میتونست از این آشفتگی ذهنی نجاتم بده ، حرف زدن با خدا بود .
قرآن کوچیکم رو از روی میز برداشتم و هدفون رو ، روشن کردم .
بعد از بیست دقیقه قرآن خوندن چشمام کم کم گرم شد و هدفون رو خاموش کردم .
پتو رو تا آخر بالا کشیدم و زیرش خزیدم .
با شنیدن صداهای داد بابا ، کمی تکون خوردم .
آخه پدر من سر صبحی گرگ رو تو خواب دیدی اینقدر داد میزنی !
بین خواب و بیداری بودم که با یادآوری اینکه بابا چند روزی رو قرار بود برای کارش بره سمنان خواب از سرم پرید و سریع از روی تخت خواب بلند شدم .
به ساعت روی دیوار نگاه کردم ، ساعت پنج صبح بود و من حتی برای نماز هم بیدار نشده بودم .
دوباره صداهای داد از پایین به گوشم رسید.
با ترس از اتاق خارج شدم و به سمت هال رفتم .
با دیدن مامان و بابا و کاوه ای که لباس هاش خونی شده هراسون به سمتشون دویدم .
با صدایی که رگه های خواب توش موج میزد رو به مامان گفتم :
- مامان چی شده !
کسی فوت کرده ؟!
چرا کاوه لباسش خونیه ؟!
قطرات اشک پشت سر هم از چشمای مامان پایین می اومدن .
به سمت بابا رفتم و با گریه گفتم :
- بابا تو یه چیزی بگو !
برای بی بی اتفاقی افتاده !
نگاهی بهم انداخت توی چشماش اضطراب موج میزد و دستاش هم میلرزید.
&ادامـــه دارد ......
~ •°🍃🍃✨💚✨💚✨💚✨🍃🍃°•~
#رفیقشهیدمابراهیمهادی
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c