شهیدانه تا شهادت 🕊:
*🌷سلام برشهیدان🌷*
*همانهائے ڪه نام مبارڪشان قوّت قلب گــ🌷ـل لاله است.*
*ڪسانے ڪه ترنّم گفته هاشان زینت بخش فڪه وطلائیه ولطافت ڪلامشان نوازشگرآسمان شهرمےشد.*
*سلام برشهداے مظلوم وغریب هشت سال دفاع مقدس وشهداے مدافع حرم*
*📎سلام برآلاله هاے پرپرشده سپاه*
*بادل وجانم میخوانم:*
*🕊زیارت "شهــــــداء"🕊*
*🌺بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم🌺*
*🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَااَولِیاءَ اللہ وَاَحِبّائَهُ*
*🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَااَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ*
*🚩 اَلسَلامُ عَلَیڪُم یااَنصَارَدینِ اللهِ*
*🚩 اَلسَلامُ عَلَیڪُم یااَنصارَرَسُولِ اللہِ*
*🚩 اَلسَلامُ عَلَیڪُم یااَنصارَاَمیرِالمُومِنینَ*
*🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یااَنصارَفاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ*
*🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یااَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ*
*🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یااَنصارَاَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَاُمّے طِبتُم وَطابَتِ الاَرضُ الَّتے فیها دُفِنتُم، وَفُزتُم فَوزًاعَظیمًافَیالَیتَنے ڪُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَمَعَڪُم...🍃🌹🍃
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#فرهنگے_مجازے_هادے_دلہـا
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#شهید_ابراهیم_هادی
#شهید_رحمان_مدادیان
╔━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╗
ڪاناݪ شہیـد ابـــراهیم هـادے.
@rafiq_shahidam96
@rafiq_shahidam96
🕊️🕊️🕊️
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
╚━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╝
السلام علیک یا صاحب الزمان (عــج)
🌺ﻋﺎﺷﻖ که ﺷﺪے ﺧﻄﺎ ﻧﺒﺎﯾﺪ بکنے
🌱حتے به ﺧﻮدت, ﺟﻔﺎ ﻧﺒﺎﯾﺪ بکنے..
🌺حالاکه ﺷﺪےﭼﺸﻢ به راه ﻣﻬﺪی(ع)
🌱ﺟﺰ ﺑﺮ ﻓﺮﺟﺶ, دﻋﺎ ﻧﺒﺎﯾﺪ بکنے...!
اللهم عجل لولیک الفرج 🌸🍃
🌹🍃🌹🍃
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#فرهنگے_مجازے_هادے_دلہـا
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#شهید_ابراهیم_هادی
#شهید_رحمان_مدادیان
╔━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╗
ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے.
@rafiq_shahidam96
@rafiq_shahidam96
🕊️🕊️🕊️
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
╚━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╝
[۲/۷، ۸:۰۷] ص ن: ✨💕صبح خودرابا سلام به 14معصوم (ع)شروع کنیم💕✨
🌕بسْمِﺍﻟﻠَّﻪِﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ🌕
💚ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺭﺳﻮﻝَ ﺍﻟﻠﻪ
💛ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺍﻣﯿﺮَﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ
💜ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏِ ﯾﺎ ﻓﺎﻃﻤﺔُ ﺍﻟﺰﻫﺮﺍﺀ
💙ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺍﻟﻤﺠﺘﺒﯽ
💚ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﯿﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺳﯿﺪَ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍﺀ
💛ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﺍﻟﺤﺴﯿﻦِ ﺯﯾﻦَ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﯾﻦ
💜ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺍﻟﺒﺎﻗﺮ
💙ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺟﻌﻔﺮَ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﺍﻟﺼﺎﺩﻕ
💚ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦَ ﺟﻌﻔﺮٍ ﺍﻟﮑﺎﻇﻢُ
💛ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﻮﺳَﯽ ﺍﻟﺮﺿَﺎ ﺍﻟﻤُﺮﺗﻀﯽ
💜ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺍﻟﺠﻮﺍﺩ
💙ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﺍﻟﻬﺎﺩﯼ
💚ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺍﻟﻌﺴﮑﺮﯼ
💛السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المهدی یا خلیفةَالرَّحمنُ و یا شریکَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدی و مَولایْ الاَمان الاَمان...
ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ
🌹التماس دعای فرج🌹
[۲/۷، ۸:۰۷] ص ن: 💖بسم الله الرحمن الرحیم💖
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🎊به نيت تعجيل در فرج امام زمان عج وسلامتیش
🌺خشنودی 14معصوم ع
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#فرهنگے_مجازے_هادے_دلہـا
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#شهید_ابراهیم_هادی
#شهید_رحمان_مدادیان
╔━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╗
ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے.
@rafiq_shahidam96
@rafiq_shahidam96
🕊️🕊️🕊️
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
╚━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╝
هدایت شده از شهید رحمان مدادیان (عمو رحمان)
در دوران مجروحیت ابراهیم به یکی از زورخانههای تهران رفتیم و در گوشهای نشستیم. با وارد شدن هر پیشکسوت صدای زنگ مرشد به صدا در میآمد و کار ورزش چند لحظهای قطع میشد. تازه وارد هم دستی از دور برای ورزشکاران نشان میداد و با لبخندی بر لب درگوشهای مینشست، ما هم به کارهای ورزشکارها و مردم نگاه میکردیم.
ابراهیم در حالی که با دقت به حرکات مردم نگاه میکرد برگشت و آرام گفت: «این مردم که اینطوری از صدای زنگ خوشحال میشن رو ببین».
بعد ادامه داد: «بعضی از این آدمها عاشق زنگ زورخونهاند. اینها اگر اینقدر که عاشق این زنگ بودند عاشق خدا میشدند دیگر روی زمین نبودند. تو آسمونها راه میرفتند»
بعد گفت: دنیا هم همینه، تا آدم عاشق دنیاست و به این دنیا چسبیده حال و روزش همینه، اما اگه سرش رو به سمت آسمون بیاره و کارهاش رو برای رضای خدا انجام بده. مطمئن باش زندگیش عوض میشه و تازه معنی زندگی کردن رو میفهمه.
#کانال_ما_رو_به_اشتراک_بگذارید👇👇
🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃
#کانال_شهدایی_شهیدرحمان_مدادیان
#عمو_رحمان
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
@shahidmedadian
❤❤❤❤
https://eitaa.com/joinchat/1852440749Cc4937a5cdc
🌹خاطرات شهـــدا...
همیشه آیه وجعلنا را زمزمه میکرد
گفتم؛آقا ابراهیم این آیه برای محافظت در مقابل دشمنه ، اینجا که دشمن نیست!
نگاه معنا داری کرد و گفت، دشمنی بزرگتر از شیطان هم وجود داره؟!
بارها در وسوسه های شیطان، این جمله حکیمانه آقا ابراهیم را با خود مرور میکردم...
تا به حدیث امیرالمومنین(علیه السلام) برهورد کردم که فرموده اند؛
اعدی عدوک نفسک التی بین جنبیک
دشمن ترین دشمنانت، نفس شیطان درونی توست..
#شهید_ابراهیم_هادی
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#فرهنگے_مجازے_هادے_دلہـا
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#شهید_ابراهیم_هادی
#شهید_رحمان_مدادیان
╔━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╗
ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے.
@rafiq_shahidam96
@rafiq_shahidam96
🕊️🕊️🕊️
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
╚━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╝
کوچه هارا به نامشان کردیم
که هرگاه آدرس منزلمان را میدهیم
بدانیم از گذرگاه خون کدام شهید است
که باآرامش به خانه می رسیم...
#کوچه_شهید
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#فرهنگے_مجازے_هادے_دلہـا
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#شهید_ابراهیم_هادی
#شهید_رحمان_مدادیان
╔━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╗
ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے.
@rafiq_shahidam96
@rafiq_shahidam96
🕊️🕊️🕊️
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
╚━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╝
رمان گردان سیاه پوش
راوی (خواهر شهید)
قسمت هفدهم
سرویس های بهداشتی رو بشور. گفتم: قربان، مرخصی نمیدید، باشه قبول. حالا
چرا باید برم سرویس بهداشتی ها رو بشورم؟ با عصبانیت داد زد سرم و گفت:
برای اینکه شعور نداری و توی این وضعیت، مرخصی میخوای. حالا هم چون
دلیل ازم خواستی، نه تنها امروز بلکه تا یک هفته تو باید سرویس بهداشتی ها رو
بشوری. بعد به آیت الله خمینی چندتا فحش داد. خیلی ناراحت شدم. بدجور کفری
شده بودم. باید یه کاری میکردم. نه به خاطر اینکه بهم مرخصی نداد، به خاطر
اینکه اون آدم عوضی به مرجع تقلیدم فحش داده بود. خلاصه اینکه یکراست
رفتم به سمت آبدارخونه. اون روز من چای افسرها و فرمانده رو دم میکردم. از
لجم پای راستم رو از پوتینم درآوردم، بعد جورابم رو درآوردم، جلوی دماغم گرفتم
و دیدم که جون میده به جای هل از اون استفاده کنم. اون وقت...
تا ناصر به اینجا رسید، همه با هم گفتند: »اَه... ناصر حالمون رو به هم زدی.«
ناصر با خنده گفت: »حالا جاهای خوبش مونده. خوب گوش بدید.« همه دست
از خوردن کشیده بودند و به ناصر گوش دادند.
ُ ـ سماور قلُقل می جوشید و قوری چایی هم روش بود. در قوری رو برداشتم
ً و جورابم رو انداختم توش. یه قاشق برداشتم و کاملا به هم زدم تا چایی درست
و حسابی جورابی بشه. اون وقت یه چای خوشرنگ برای فرمانده بداخلاق و
زبوننفهمم ریختم و بردم توی اتاقش. گذاشتم روی میزش و پا کوبیدم و احترام
گذاشتم. با تعجب گفت: سرباز، چرا نرفتی سراغ سرویسهای بهداشتی؟ گفتم:
قربان حیفم اومد؛ چای تازه دم بود. گفتم برای شما و افسرها چای بریزم و بعد
ُ پستم رو تحویل بدم و برم سراغ سرویسها. به جای تشکر گفت: زود برو.
فریده گفت: »واقعا این کار رو کردی؟« ناصر با خنده گفت: »گفتم که جادوش
کردم؛ با جورابم. اگه این کار رو نمیکردم که الان اینجا نبودم.« فریده گفت:
ً »واقعا با عرق جورابت جادو شد؟« با لبخند گفتم: »فریده جون، تو دیگه چرا!
اینقدر ساده نباش. ناصر داره سر به سرمون میذاره.« ناصر به سمت من
برگشت و گفت: »آبجی حشمت، باور کن از حرصم چایی با جوراب عرق کرده ام
به خورد فرمانده دادم تا دیگه غلط نکنه به امامم فحش بده. عصر همون روز
نمیدونم چی شد که تهران خواستنش و پستش با فرمانده دیگه عوض شد. تا
فهمیدم پستش عوض شده، رفتم پیش فرمانده جدید و دوباره درخواست مرخصی
کردم. فرمانده جدید سریع موافقت کرد و گفت: خودمم ماه پیش عروسیم بود.
برو خوش باش.«
خان جون گفت: »باشه ننه ما باور کردیم. بعد اون چایی رو چی کارش کردی؟
به خورد کس دیگه ای که ندادی؟« ناصر با شوخی گفت: »نه؛ یعنی چرا. البته
من ندادم. از اتاق فرمانده که برگشتم، تصمیم داشتم چایی رو دور بریزم و جورابم
ِ رو بشورم، ولی از شانس بد افسرها، یه سرباز اومده بود و یه سینی چای براشون
برده بود.« همه زدند زیر خنده. ناصر ادامه داد: »من هم سریع قوری چایی رو و
بعد جورابم رو شستم و کردم توی جیبم. جورابم رنگ گرفته بود و رنگشم نرفت.
ً یادگاری نگهش داشتم؛ توی ساکمه. بهتون حتما نشونش میدم.«
بعد از صبحانه. همه دور ناصر حلقه زدند. به فریده و فرح گفتم: »خواهرای
عزیزم برید اتاق عقد رو تموم کنید. هنوز کلی کار داریم.« دخترها حرفم را گوش
کردند و بااکراه از ناصر جدا شدند. به کمال و جلال گفتم: »شما هم برید خونه ی
ادامــــه دارد....
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#فرهنگے_مجازے_هادے_دلہـا
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#شهید_ابراهیم_هادی
#شهید_رحمان_مدادیان
╔━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╗
ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے.
@rafiq_shahidam96
@rafiq_shahidam96
🕊️🕊️🕊️
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
╚━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╝