eitaa logo
کانال شهیدابراهيم هادی ❤️رفیق شهیدم❤️
4.9هزار دنبال‌کننده
29.6هزار عکس
19.8هزار ویدیو
277 فایل
♡ولٰا تَحْسَبَّنَ الَّذینَ قُتِلوا في سَبیلِ اللِه اَمواتا بَل اَحیٰاعِندَ رَبهِم یُرزقون♡ شہـد شیـرین شـہـٰادت را کسانی مـے چشند کـہ..!! لذت زودگذر گنـٰاه را خریدار نباشند .. 💔 دورهمیم واسہ ڪامل تر شدن🍃 #باشهداتاشهادت ارتباط با خادم کانال👇👇 @Zsh313
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از کانال تالیان حق
اونچه از ما یادگار می مونه همین داشتن فکر خوب وذهن برتری که از علف های هرز تزویر وریا درامان باشه که این ذهن برتر تو را به اغوش خدا هدایت کنه مراقب دل وزبون وذهنمون باشیم اگه این سه اصل مهم درست مدیریت بشن راه ورسم بندگی هم خودبه خود درست می شه خدایا دراین دل سحر دل هامون را تسکین بده ما ذا از حهالت خودمون درامان بدار فرج اقا مون حضرتذامام مهدی(عج)را نزدیک بگردان ما را انی وکمتر انی به حال خودمون وا نگذتر امین ادامه دارد...... ۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از کانال تالیان حق
بااین بخش می رسیم به مراسم فریضه های سحر دلت شکست دعا یاد نره با حرفهای من وخدا زمزمه می کنیم مناحات باخدا را و با پخش دعای سحر می ریم به استقبال اذان صبح به افق تهران التماس دعا
هدایت شده از کانال تالیان حق
🌟 ✦ سلطان، همان خدایِ بالابلندیست که در قلّه‌ی بی‌نهایتِ خویش ایستاده است؛ نه هیچ دستی به او می‌رسد که خَمَش کند .. و نه هیچ پناهنده‌ای از زیر سایه‌‌ی اَمنَش، بیرون می‌ماند ! ✦ هرچه قدّ روح آدمیزاد بلندتر شود؛ به خدا شبیه تر و نزدیک تر شده، و سهمِ بیشتری از اسم خدا خواهد داشت ! ۲
هدایت شده از کانال تالیان حق
@Ostad_shojaeسحر دوم_ یا عظیم.mp3
زمان: حجم: 8.94M
🌟 پرسه‌ای شاعرانه حوالیِ یک اسم از أسماء جوشن کبیر .... سحر دوم ؛ اسم شریف ¤ واحد مؤسسه منتظران منجی ـ با صدای "سامان کجوری" ـ آهنگسازی "یحییٰ عباسی " ـ تنظیم " امید اردلان " ـ و به قلم "سپیده پوررجب" ۲
هدایت شده از کانال تالیان حق
بخش بعدی مناجات باخداست مناجات هایی زیبا از جنس واقعیت که می تونه ارامش قلب ها ودل های شکسته ی این روزها باشه خدا یا هر چه زودتر شر این ویروس منحوس خلاصی بده گوش کنیم
هدایت شده از کانال تالیان حق
بخش بعدی مناجات باخداست مناجات هایی زیبا از جنس واقعیت که می تونه ارامش قلب ها ودل های شکسته ی این روزها باشه خدا یا هر چه زودتر شر این ویروس منحوس خلاصی بده گوش کنیم
وحالا باهم بانجوای دل زمزمه می کنیم دعای روح بخش وارامش بخش سحر را با صدای مرحوم التماس دعا
کانال شهیدابراهيم هادی ❤️رفیق شهیدم❤️
🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱 🌹🍃 بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ🍃🌹 📒 #رمان_دختر_شینا 🌱🦋 🖌 به قلم : #بهناز_ضرا
🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱 🌹🍃 بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ🍃🌹 📒 🌱🦋 🖌 به قلم : 🌱🌸 📌 قسمت: گفت: «با بچه های مسجد قرار گذاشتیم بعد از اذان راه بیفتیم. گفتم که، امام دارد می آید.» یک دفعه اشک هایم سرازیر شد. گفتم: «از آن وقت که اسمت روی من افتاد، یا سرباز بودی، یا دنبال کار. حالا هم که این طور. گناه من چیست؟! از روز عروسی تا حالا، یک هفته پیشم نبودی. رفتی تهران پی کار، گفتی خانه مان را بسازیم، می آیم و توی قایش کاری دست و پا می کنم. نیامدی. من که می دانم تهران بهانه است. افتاده ای توی خط تظاهرات و اعلامیه پخش کردن و از این جور حرف ها. تو که سرت توی این حرف ها بود، چرا زن گرفتی؟! چرا مرا از حاج آقایم جدا کردی. زن گرفتی که این طور عذابم بدهی. من چه گناهی کرده ام. شوهر کردم که خوشبخت شوم. نمی دانستم باید روز و شب زانوی غم بغل کنم و بروم توی فکر خیال که امشب شوهرم می آید، فردا شب می آید...» خدیجه با صدای گریه من از خواب بیدار شده بود و گریه می کرد. صمد رفت گهواره را تکان داد و گفت: «راست می گویی. هر چه تو بگویی قبول دارم. ولی به جان قدم، این دفعه دیگر دفعه آخر است. بگذار بروم امامم را ببینم و بیایم. اگر از کنارت جم خوردم، هر چه دلت خواست بگو.» خدیجه اتاق را روی سرش گذاشته بود. بندهای گهواره را باز کردم و بچه را بغل گرفتم. گرسنه اش بود. آمد، نشست کنارم. خدیجه داشت قورت قورت شیر می خورد. 🌱 &ادامه دارد.... 🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱 *مـجموعہ فرهنگے شہید ابـراهیم هادے 💝هادےدلہـا* *ما را در فضاے مجازے دنبال ڪنید* ⤵️⤵️⤵️⤵️ 🌻|پیج اینستاگرام شهید ابراهیـم هادی : https://www.instagram.com/rafiq_shahidam96/ 🌻|ڪانال شهیـد ابـراهیـم هادی ایـتا: *@rafiq_shahidam96 * http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c