eitaa logo
کانال شهیدابراهيم هادی 🖤رفیق شهیدم🖤
4.6هزار دنبال‌کننده
23.1هزار عکس
14.6هزار ویدیو
182 فایل
♡ولٰا تَحْسَبَّنَ الَّذینَ قُتِلوا في سَبیلِ اللِه اَمواتا بَل اَحیٰاعِندَ رَبهِم یُرزقون♡ شہـد شیـرین شـہـٰادت را کسانی مـے چشند کـہ..!! لذت زودگذر گنـٰاه را خریدار نباشند .. 💔 دورهمیم واسہ ڪامل تر شدن🍃 #باشهداتاشهادت ارتباط با خادم کانال👇👇 @Zsh313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
••• دلم بی تو ، از یاد برد تمام دلخوشی های دنیا را💔 و یک لحظه آمدنت آباد می کند آن معشوقه ی بی تابت را🌿 یا صاحبنا ... العجل... سلام بر تو ای همه آرزویم❤️✋ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پيامبر اکرم صلى الله عليه وآله: مَثَلُ الصَّلَاةِ مَثَلُ عَمُودِ الْفُسْطَاطِ إِذَا ثَبَتَ الْعَمُودُ نَفَعَتِ الْأَطْنَابُ وَ الْأَوْتَادُ وَ الْغِشَاءُ وَ إِذَا انْكَسَرَ الْعَمُودُ لَمْ يَنْفَعْ طُنُبٌ وَ لَا وَتِدٌ وَ لَا غِشَاءٌ.(5) مثل نماز، مثل ستون چادر است؛ اگر ستون محکم و برقرار باشد، طناب ها و میخ ها و پرده ها مفید خواهند بود؛ ولی اگر ستون چادر بشکند، دیگر طناب ها و میخ ها سودی ندارند. http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
. 😍✨ با دوستاش رفته بود راهیان نور ، دیار شهدا...☺️ مناطقی که به گفت خودش غریب بود...😥 موقع برگشت از سفر،اتوبوس رفت ولی رسول نرفت!گفت جا موندم..بعدا فهمیدیم داستان از این قراره 😶 که تیم تفحص مستقر شده بوده و رسول هم با خبر شد و دلش می خواست یه مدتی رو باهاشون باشه....😊 اون یه مدت شد10 روز! واز همان جا بود که با شهید محمد حسین محمد خانی آشنا شد.😯 با آمدن رسول به منطقه شرهانی،بعد از مدت ها یک شهید پیدا شد..😵 ..چه ذوق و شوقی  داشت موقع تعریف کردن قضیه ی پیدا شدن شهید ❤️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
*همسنگر- مهر علی اخلاقی (همرزم شهید ) در 24 مهر 1359 به منطقه ی گیلانغرب اعزام و روی ارتفاعات برآفتاب مستقر شدیم. با شهید اخلاصی زنگنه هم سنگر شده و مدت سه ماه با هم بودیم. در خط مقدم 100 متر جلوتر از سنگرها، یک تیغه ی کوهی دیواری مقابل دشمن بود که به نوبت نگهبانی می دادیم، آن روزها هر دقیقه اش به سختی می گذشت. حالتی بین خوف و رجاء داشتیم. دشمن مجهز بود و ما با کم ترین سلاح ممکن ایستادگی می کردیم و عملیات های ایذایی را انجام می دادیم. قسمتی از تنگ حاجیان که منطقه ی سوق الجیشی و در واقع مسیر گیلانغرب به سرپل ذهاب بود، به دست عراقی ها افتاده و ارتباط بچه های بازی دراز با گیلانغرب قطع شده بود. شب عملیات همه شور و هیجان خاصی داشتیم به خصوص شهید اخلاصی که بی قرار بود و دعا می خواند. ما 80 نفر بودیم و آقای بوچانپور فرمانده ی محور ما بود. آقای کردمیر، شهید امیر سلیمانی، شهید محسن احمدی، آقای محمود دولت آبادی، جمال ویسی، شهید اصغر فریدونی، عبداله ویسی، یزدان نجف آبادی، آقای یوسف وندی و ... حضور داشتند. برادران اصغر وصالی و علی قربانی هم از تهران آمده بودند که هر دو شهید شدند. هر یک از ما در گروه های پنج نفره پشت تپه مشغول تیراندازی بودیم. ارتباط با فرماندهی قطع شده و از ساعت 2 بعد از ظهر دستور عقب نشینی صادر شده بود. این در حالی بود که شهید اخلاصی و شهید علی سلیمانی و من به اندازه ای دور افتاده بودیم که اصلا متوجه عقب نشینی نیروها نشدیم. حدود ساعت 4 بعد از ظهر در مسیر برگشت، چند نفر را دیدیم که به طرف ما می آیند. اصلا مشخص نبود نیروهای خودی هستند یا دشمن! نزدیک تر که شدند متوجه شدیم بچه های خودی هستند. هنگام بالا آمدن آن ها از تپه، ته دره نقطه به نقطه خمپاره می زدند. انتهای دره، رودخانه ی فصلی وجود داشت که بعضی از قسمت های آن ماسه ای بود. چند شهید آنجا افتاده بودند که آن ها را نمی شناختیم. حسین اخلاصی اصرار داشت هر طور شده باید جنازه ها را ببریم. می گفت: احتمالا از بچه های همدان یا تهران هستند که دیشب اعزام شدند. باران به شدت می بارید و راه رفتن را سخت کرده بود. حاضر نبودیم پیکر مطهر شهدا را جا بگذاریم. با نیروهای بومی که همراهمان بودند به گروه های سه نفره تقسیم شدیم و پیکر شهدا را برداشته و با خود حمل کردیم. عراقی ها که حدود 40-30 متر به کف رودخانه دید داشتند، ما را به رگبار گرفتند. شهدا را کناری گذاشتیم و پشت سنگ ها پناه گرفتیم. صدا زدم: " حسین چه کار کنیم؟" حسین گفت: حالا به راهمان ادامه بدیم، هوا که تاریک شد برمی گردیم. حسین جلوتر از من بود و ناصر غلامی و نیروهای عشایری پشت سرم. خمپاره ای حدود 3- 2 متری من افتاد و سر تا پایم شن و ماسه ای شد. از شدت موج انفجار گیج شده بودم. حسین داد زد: علی چه شد؟ با صدای او متوجه شدم راه را برعکس می روم. برگشتم و گفتم: هیچی نشده. سه بار گفت: " الله اکبر! فکر کردم متلاشی شدی." بالاتر که رفتیم بچه های مقر اصلی را دیدیم که چند رأس قاطر با خود آورده بودند. رفتیم و جنازه ها را سوار آن ها کردیم و برگرداندیم. حسین اخلاصی جوان مخلص و با تقوایی بود؛ در برخورد اول انسان را جذب می کرد، در کارهای گروهی همکاری می کرد و با ایثاری که داشت، هرگز نمی گفت که این کار وظیفه ی من نیست؛ حتی گاهی بدون اطلاع من لباس هایم را می شست. گاهی ذخیره ی غذایی خود را با دیگران تقسیم می کرد و بسیار شوخ طبع بود. واقعا" در کنارش احساس آرامش می کردیم. منبع:کتاب گل و گلاب http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
🕊 ‏یا اُنْسَ کُلِ مُستَوحِشٍ غَریبٍ  ای آرامش هر ناآرام غريب:)🌱 💚
📝 ✖️ من نمی‌دونم چرا، باید سخت‌تر از همه، به کرونا مبتلا بشم؟ ✖️ شانس نداریم که، حالا به ما رسید، دارو قحط اومد! ✖️ اِی بخشکی شانس ... حالا باید از بین همه، من می‌خوردم زمین، پام می‌شکست؟ ✖️ از بس بدبختیم، همه‌ی درد و بلاها باهمدیگه، نازل میشن! و ...... 💥 اگر اهل اینجور نِق و غُرها هستید، و در بحران‌ها حس می‌کنید، بحرانِ شما، بدترین نوع بحرانهاست و شما از همه گرفتارترید، نشون میده که ؛ ۱ـ ماهیتِ مصائب و ذاتِ بلاها رو اصلاً نمی‌شناسید و قادر به مدیریت‌شون نیستید! ۲ـ انسانی هستید که رو نیاموخته ... مخصوصاً شکر در سختی‌ها رو! http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
36.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹⚔🌹 سـلام بر پـدر غیـرتمند شیـعه ، اسـد اللّه الغـالب ، علـی بن ابیـطالب بن عبدالمـطلب 🌴🌕🌴 از مهمترین فرق های بین یک مـرد مـؤمـن با مردی مُـعتاد یا مُـرتد یا مُـشرک یا مُـنافق یا مـُسلمانی سست 🌳 غیرت مردانه ی آن مـرد مـؤمـن است 🌳 که از حیا و حریم مادر و خواهر و همسر و دختر و باقی محارم خود و حتی باقی نوامیس مسلمین ، مـؤمـنانه مراقبت می کند 🐒🕳 اما پنج طیف بعدی بسیار سـست و تـهی و شُل و وِل هستند در حـفظ حـجاب یا حـریم و حـیای زنان و دختران اطراف خود … آنقدر فیلم های خراب دیده اند که اطرافیان خود را به شکل بازیگران خراب همان فیلم ها در می آورند و ... البته اگر چند ماه از مشاهده ی مفاسـد رسـانه یا لمس سگ و مصرف لقمه ی حروم و گوشت گراز و مشروب و مخدر و موسیقی های حرامِ مجوز دار !!! پرهیز کنند احتمالا به حالت طبیعی مردانه بر می گردند ولی برایشان سخت است !!! 🐒🕳 🌳🌷 لذا روز مرد فقط بر مـردان باغیرت و پدران مـؤمن جهان مبارک باد 🌷🌳 و بهترین هدیه به یک مرد یا پسر مؤمن ، این است که محارم او چه در خانه و چه در بیرون ، احترام و اقتدار مردانه ی او را دوست داشته باشند و هر از گاهی از غیرت مؤمنانه ی او تعریف کنند 🌳🌷 {زمستان سال ۱۴۰۰}
خاطرات بسیارشیرین ،زیبا وجذاب برادر علی عاشوری از رزمندگان دوران دفاع مقدس از استان قم واز همرزمان شهید دکتر چمران تحت عنوان خاکیان افلاکی هر روز یک قسمت از خاطرات قسمت : ( سی و یکم) http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
خاطرات برادر علی عاشوری از رزمندگان دوران دفاع مقدس واز همرزمان شهید دکتر چمران 👇 🍃قسمت سی یکم: عملیات طراح۲ چند روزی را در مدرسه شهید دلبری سپری کردیم. من هر روز چندبار ستاد جنگ¬های نامنظم شهید دکتر مصطفی چمران می¬رفتم و بعضاً در جلسه هایی که بود شرکت می¬کردم. اتاق جلسه پر از عکس شهدای ابن گروه چریکی شده بود. گویی همه شهدا زنده اند و در جلسه حضور دارند. وقتی برمی¬گشتم به مدرسه و از کنار دکتر مصطفی چمران دور می¬شدم، طاقت نمی آوردم مجدد جهت دیدارش برمی¬گشتم چون هرکس با دکتر چند روزی بود، دیگر دوری اش را نمی¬توانست تحمل کند. تمام حرکات دکتر چمران برای من درس زندگی بود. کم¬کم نیروهای مردمی بیشتر به جبهه می آمدند. من وظیفه داشتم آن¬ها را جهت الحاق به گروه جنگ¬های نامنظم، در مدارسی که نیروهای ما بودند می آوردم هر رزمنده ای از گروه ما به مرخصی می¬رفت، موقع برگشت چند نفر با خودش به جبهه می آورد و چون قبلا در گروه ما بودند به ما ملحق می¬شدند. دوباره آمار به سیصد و چهارصد نفر رسید. من همه را سازماندهی می¬کردم به صورت گروهان در می¬آوردم تجهیز ات می¬دادم و برنامه آموزش نظامی می نوشتم و از برادران تکاور به عنوان مربی آموزش نظامی استفاده می¬کردم و آماده می¬شدند برای عملیاتی که قرار بود انجام بشود. هنوز شهر اهواز از تیرس گلوله های دوربرد خارج نشده بود. هر از گاهی گلوله ای به شهر اصابت می¬کرد و یا هواپیماهای دشمن شهر را بمب باران می¬کردند. بازار ترور منافقین هم داغ بود. فرماندهان و رزمندگان را شناسایی می¬کردند و ترورشان می نمودند. بچه ها از مدرسه خسته شده بودند درخواست می¬کردند ما را به خط مقدم ببرید. دو هفته بود که در حال استراحت بودیم. صبح یک روز رفته بودم ستاد جنگ¬های نامنظم، دیدم فرماندهان درجه بالای ارتش دارند وارد ستاد می¬شوند. پیش خودم گفتم: حتماً باید خبرهایی باشد. وارد دفتر فرماندهی شدم، چند دقیقه بعد دکتر چمران هم وارد شد به من گفت: علی جان چرا نشستی توی دفتر؟ گفتم: منتظر شما بودم. گفت: بفرمائید داخل. من هم الان می¬آیم. من هم داخل اتاق رفتم، دکتر هم وارد شد تعداد زیادی از این فرمانده¬هان در اولین جلسه معارفه من بودند. باز هم¬چنان نگاه خواستی به من می¬کردند. دکتر چمران گفت: یک برادری قرآن بخواند مسئول دفتر فرماندهی شروع کرد به قران خواندن، وقتی قرآن خواندن تمام شد. دکتر چمران رو کرد به فرماندهان ارتشی گفت: هنوز نگاه به علی آقا می¬کنید ایشان الان یک چریک همه فن حریفی است. من گفتم: آقای دکتر خجالتمون ندهید، بنده یک رزمنده ساده بیش نیستم. خلاصه جلسه شروع شد هر کدام از فرماندهان ارتش در خصوص مناطق جنگی توضیحاتی را دادند و از امکانات و مهمات و تسلیحات در اختیار و مورد نیازشان ‌گزارشی را ارائه کردند. در پایان دکتر چمران گفت: هر یگان کمبودهای خودشان را بنویسند و به دفتر بدهند. در ضمن نیروهای خودتان را برای یک عملیات تهاجمی آماده کنید و نیرهای تحت امر ما هم آماده هستند. ما در قالب جنگ های نامنظم دکتر مصطفی چمران بعد از چندین عملیات غنائم زیادی به دست آورده بودیم و یک یگان زرهی و توپخانه تشکیل شده بودیم. این واحدها هم در حال آماده شدن برای عملیات پیش رو بودند. چند روز بعد، از ستاد تماس گرفتند تا من بروم برای یک جلسه فوری، من در عرض چند دقیقه خودم را به ستاد رساندم. جلسه درحال تشکیل شدن بود. دکتر چمران وضو گرفته بود داشت آستین لباسش را پایین می آورد، گفت: علی جان آمدید؟ گفتم بله آقای دکتر. زمان نبرد همه آمدند از نیروی هوایی، نیروی زمینی، هوانیروز، از سپاه و بسیج و ما هم که از جنگ¬های نامنظم دکتر چمران بودیم. وقتی که همه ساکت شدند. یکی از برادران قرائت قرآن را شروع کرد و چند آیه از قرآن کریم را تلاوت کرد. جلسه رسما شروع شد. دکتر چمران از نوع عملیاتی که قرار بود انجام بشود گفت. این عملیات را از نوع خودش بی¬نظیر توصیف می¬کرد و از همه یگان¬ها درخواست می¬کرد که تمام امکانات خود را بررسی کنند تا کوچک ترین مشکلی در حین عملیات نداشته باشیم. همه یگان¬ها اعلام آمادگی کامل کردند. نام این عملیات در منطقه عمومی دشت آزادگان- دهلاویه بود. بنام طراح۲ و نحوه استقرار نیروها قرار شد طی سه شب انجام بشود و هر یگانی که مستقر شد وضعیت خود را به ستاد جنگ¬های نامنظم اعلام کند. مسئولیت این حمله به عهده ستاد جنگ¬های نامنظم شهید چمران بود. همه یگان¬ها عازم منطقه خط مقدم شدند. همه یگان¬ها وضعیت آمادگی خود را به ستاد جنگ¬های نامنظم شهید چمران اعلام کردند. قرار ستادی هم این بود: اول هواپیماها، استحکامات دشمن را منهدم کنند و در حین عملیات نیز رزمندگان را پشتیبانی نمایند. بعد توپخانه¬های ارتش، آتش تهیه بریزند، و واحدهای خمپاره و هر یگانی آتش باران خود را علیه دشمن شروع کنند و بعد نیروهای پیاده که در نقطه رهایی قرار دارند وارد عملیات بشوند. به این خاطر عملیات
طراح نام . هدف روستای طراح و شمال و جنوب کرخه نور بود. باید این محور تثبیت می¬شد تا جاده سوسنگرد و شهر سوسنگرد و شهر اهواز از تیر دشمن خارج می¬شد. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌺🍃🌺🍃🌺 http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c ادامه دارد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃 بیست وهفت بهمن سالگرد شهادت عارف بالله شهید والامقام حسین آقای یوسف الهی است. 🌹 شادی روح مطهرش صلوات بر محمد و آل محمد 🌹 @rafiq_shahidam96
༻﷽༺ مَرحبا زینب، که طوفان کرده است آنچه زهرا گفته بود، آن کرده است او به بحر العشق، نوحِ کربلاست عِشقِ او فَتحُ الفتوحِ کربلاست 🏴شهادت بانوی صبر و استقامت حضرت زینب کبری (س) تسلیت http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زیارت نامهٔ شهدا 📖 🖇 دل کـہ هوایـے شود، پرواز است کـہ آسمانیت مےکند و اگر بال خونین داشتہ باشے دیگر آسمان، طعم ڪربلا مےگیرد؛ دلـ‌ها را راهے کربلاے جبـ‌هہ‌ها مےکنیم و دست بر سینہ، بہ زیارت "شــ‌هـــداء" مےنشینیم...♥️ ‌ بِسمِ اللّٰہِ الرَّحمٰن الرَّحیم🌱 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَاللہ وَاَحِبّائَہُ، اَلسَّلامُ عَلَیـڪُم یَـا اَصـفِـیَـآءَ اللہ و َاَوِدّآئَـہُ، اَلسَـلامُ عَلَیـڪُم یا اَنصَـارَ دینِ اللہِ، اَلسَـلامُ عَلَیـڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ، اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ،اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ،اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبـے مُـحَـمَّـدٍ الحَسَـنِ بـنِ عَلِـےّ الـوَلِـےّ النّـاصِحِ، اَلسَّـلامُ عَلَیـڪُم یا اَنصارَ اَبـے عَبـدِ اللہِ، بِاَبـے اَنتُم وَ اُمّـے طِبتُم وَ طابَـتِ الاَرضُ الَّتی فیهـا دُفِنتُم، وَ فُـزتُم فَـوزًا عَظیـمًا فَیـا لَیتَنـے کُنـتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم...✨ ❤️❤️❤️❤️ @rafiq_shahidam96 🌹🌹🌹 @rafiq_shahidam ❤️❤️❤️❤️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◼️◾️شهادت حضرت زینب کبری(س) بر محضر مقدس امام زمان(عج) و عموم شیعیان تسلیت باد◾️◼️ روزی که دلم شهید مذهب بشود خون رگ غیرتم لبالب بشود آموختم ازمدافعان‌حرمٺ باید که سرم فدای زینب بشود ما فدائیان عمه ساداتیم الّلهُـمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَـــ‌الْفَـــرَج 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا