eitaa logo
کانال شهیدابراهيم هادی ❤️رفیق شهیدم❤️
4.9هزار دنبال‌کننده
29.6هزار عکس
19.8هزار ویدیو
277 فایل
♡ولٰا تَحْسَبَّنَ الَّذینَ قُتِلوا في سَبیلِ اللِه اَمواتا بَل اَحیٰاعِندَ رَبهِم یُرزقون♡ شہـد شیـرین شـہـٰادت را کسانی مـے چشند کـہ..!! لذت زودگذر گنـٰاه را خریدار نباشند .. 💔 دورهمیم واسہ ڪامل تر شدن🍃 #باشهداتاشهادت ارتباط با خادم کانال👇👇 @Zsh313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃 *قسمت سوم*✨ *از وداع تا شهادت*🕊️🕊️ چند ساعت گذشت. او به همراه موسی صادقی به سوی قزوین به راه افتادند. وقتی به قزوین رسیدند نیمه های شب بود. عباس در مقابل منزل پدرش پیاده شد و مثل همیشه با انگشت ضربه ای را به شیشه پنجره کوچکی که کنار در بود زد. لحظاتی بعد مادرش در را باز کرد. پس از روبوسی به مادر گفت: *آقا جان خوابه؟* مادر پاسخ داد: *آره پسرم! خوابه.* او گفت: *می خواهم بیدارش کنم* گفت: *بگذارید وقت نماز که بیدار شد او را می بینی.* گفت: *نه مادر! باید زودتر حرکت کنم. نمی توانم بمانم؛ یک مأموریت مهم دارم.* بر بالین پدر رفت. نگاهی به صورتش انداخت. سپس خم شد و گونه هایش را بوسید، حاج اسماعیل چشمانش را باز کرد و گفت : *عباس‌ جان آمدی؟* او گفت: *ولی باید زود برگردم. مأموریت مهمی دارم.* پدرگفت : *ولی عباس جان! ما روز عید قربان تعزیه داریم. برای تو نقش گذاشته ام باید اینجا باشی،* او گفت: *باشد پدر جان! پس نقش کوچکی برایم بگذار، آن شاء الله عید قربان می آیم.* پس از ساعتی عباس با پدر و مادر خداحافظی کرد و رفت. وقتی ماشین حرکت کرد او چند مرتبه برگشت و پشت سر را نگاه کرد اتومبیل در در انحنای کوچه از نظر ناپدید شد. مادر که مضطرب و پریشان به نظر می رسید . روی به حاج اسماعیل کرد و گفت: *عباس‌ را هیچ وقت موقع خداحافظی این طور ندیده بودم. دلم برای او شور می زند.* حاج اسماعیل لبخندی زد و گفت : *دلواپس نباش زن خدا پشت پناهش* مادر هم تکرار کرد: *خداپشت و پناهت پسرم. یا حسین! عباسم را به تو می سپارم.* آنگاه قطره اشکی بر گونه اش غلطید. اتومبیل شهر را پشت سر گذاشت. عباس کتابچه دعا را از جیب در آورد و مشغول خواندن دعا شد.ساعتی گذاشت به موسی صادقی که در حال رانندگی بود گفت: *من کمی می خوابم! اگر خسته شدی بیدارم کن.* چند دقیقه ای نگذاشت بودکه صدای فریاد او در خواب موسی صادقی را وحشت زده کرد. او علت فریاد را پرسید. عباس در حالی که دست برسر و روی خود می کشید گفت‌: *ببخشید آقا موسی! خواب دیدم* صادقی گفت: ادامه دارد........ ╔━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam96 @rafiq_shahidam96 🕊️🕊️🕊️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c ╚━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╝
قیامت قامت اۍقامت قیامت قیامت کرده اۍزین قد وقامت موذن گر ببیند قامتت را به قد قامت بماند تا قیامت شهیدان هردو ۷۴ از شهداۍحرم ╔━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam96 @rafiq_shahidam96 🕊️🕊️🕊️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c ╚━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╝
وقتی ابراهیم وارد محله جدیدشان می شود همه او را به خاطر ریش بلند مسخره می کنند. ابراهیم با برخور و اخلاق خوبی که داشت یک یک آن ها را جذب کرد و بعد جذب آن ها را راهی جبهه کرد.‌ الان آن هایی که مسخره اش می کردند از بزرگان جنگ ما هستند ... وَقُل لِّعِبَادِي يَقُولُوا الَّتِي هِيَ أَحْسَنُ ۚ إِنَّ الشَّيْطَانَ يَنزَغُ بَيْنَهُمْ ۚ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلْإِنسَانِ عَدُوًّا مُّبِينًا به، بندگانم بگو: «سخنى بگویند که بهترین (سخن) باشد.» چرا که شیطان (به وسیله سخنان ناروا) میان آنها فتنه و فساد مى کند. زیرا (همیشه) شیطان دشمن آشکارى براى انسان بوده است. (اسراء/53) ╔━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam96 @rafiq_shahidam96 🕊️🕊️🕊️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c ╚━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╝
⊰•🌿•⊱ . میگفت‌:مشتۍاگرفڪرمیڪنۍ بسیجۍواقعۍهستۍ🕶🤞🏿!' ‹الھم‌الرزقناشھادت› روسعۍڪن‌بہ‌‹قلـ♥️ـبت‌› بچسبونۍنھ‌اینکھ‌پشت‌‌قاب‌موبایلت(:! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‎‎‎‎‎‌‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‌‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‎‌‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‌‎‎‎‎‎‎‎‎‎. ⊰•🌿•⊱¦⇢ ╔━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam96 @rafiq_shahidam96 🕊️🕊️🕊️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c ╚━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╝
وَأَلْقَيْتُ عَلَيْكَ مَحَبَّةً مِنِّي... و را بین همه محبوب کردم! ╔━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam96 @rafiq_shahidam96 🕊️🕊️🕊️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c ╚━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╝
شهیدانه خدايا...! اگر میدانستم با مرگ من يک دختر در دامان حجاب میرود، حاضربودم هزاران بار بميـرم، تا هزاران دختر در دامان حجاب بروند :)☝️🏻🥀 شهیدبرونسی✨ یادشهدا کمترازشهادت نیست ═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄ ╔━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam96 @rafiq_shahidam96 🕊️🕊️🕊️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c ╚━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╝
2.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽مداحی حماسی شهید بافنده قبل از عملیات در بین رزمندگان فاطمیون برشی از مستند «آخرین فصل زندگی» دقایقی را پای صدای ملکوتی و دلنشین شهید حامد بافنده بنشینیم.💔 ╔━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam96 @rafiq_shahidam96 🕊️🕊️🕊️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c ╚━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╝
ﺗـامـــــحرم . . ﻧﮕﺮﺍﻧﻢ:) ﻧﮕﺮﺍﻧﻢ‌ﻧﮑﻨﺪﺧﻮﺍﺏﺑﻤﺎﻧﻢ! ﻧﮑﻨﺪ‌بغض‌ﻣﻦ‌اﺯشدت‌ﻏﻢ ﻧﻪ‌ﺑﺒﺎﺭﺩ . . ﻧﻪ‌ﺑﮑﺎﻫﺪ . . ﻧﮑﻨﺪﺍﺷﮏﻧﺮﯾﺰﻡ؟ ﻧﮑﻨﺪﮐﺮﺏﻭﺑﻼﺭﺍﻧﺪﻫﯽ ﺣﻀﺮﺕﺍﺭﺑﺎﺏ؟ نکندبازبمانم؟ ﻧﮑﻨﺪﺑﺎﺯﻧﺨﻮﺍﻧﻢ‌که‌ﺣﺮﻡ ﺍﻫﻞ‌حرم ﻣﯿﺮﻭﻋﻠﻤﺪﺍﺭﻧﯿﺎﻣﺪ؟ ﻧﮑﻨﺪ . . ﭘﺎﯼﭘﯿﺎﺩﻩﺣﺮمت‌بازﺑﻤﺎند ﺑﻪﺩﻟﻢﺣﺴﺮﺕ‌وﺁﻫﺶ؟ ﻧﮕﺮﺍﻧﻢ . . نگرانم‌نکند‌دیر‌شود‌جای‌بمانم:) ‎‌
سلام رمان دوست دارید😍 اگه دوست داری عضو کانال بشید🌹 اگه هم دوست نداری یه بار امتحان کن حتما خوشت میاد😉 💛رمان سرگذشت یک دیدار💛 🌼⃢💛@roman_mezhebi🌼⃢💛