#شهیدان ♥️
✍ : حاج حسین یکتا : شهیدان چشم به راهند تا ما سر به راه شویم
و از راهی ڪه رفتهاند برویم و رو به راه شویم
این چشمها
چشمههای نورند
چشم انتظار جوشش ما برای پیوستن به لشگریان ظهور
چشمهای پاڪی ڪه
چشم از حرام بستهاند و در حرم یار چشم گشودهاند
چشمهایی ڪه
بازماندگان را ندا میدهند ڪه نه خوفی هست و نه حزنی
از شیطان نهراسید و در ابتلائات غم به دل راه ندهید
فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ
❤️❤️❤️❤️
@ebrahimh
❤️❤️❤️❤️❤️
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
کانال شهیدابراهيم هادی ❤️رفیق شهیدم❤️
【-ڪاش ... خنثیڪردنِنفسراهم ، یادمــــانمےدادیـد🥀 مےگوینــــد : آنجاڪھنفسمغلوبباشد عاشــــق
『منزلوصلپسازردشدنازخویشتناست
وصلاگࢪمیطلبےرویخودتپابگذار』
@ebrahimh
❤️❤️❤️❤️❤️
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
خدایا مرا به خاطر گناهانے
ڪه در طول روز
با هزاران قدرت عقـل
توجیهشان مےڪنم ببخش!
+🌿شهیدچَمران』
@ebrahimh
❤❤❤❤
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
یه موتور گازی داشت که هرروز صبح و عصر سوارش میشد و قارقارقارقار باش میومد مدرسه و برمیگشت .
یه روز عصر که پشت همین موتور نشسته بود و میرفت ، رسید به چراغ قرمز .
ترمز زد و ایستاد .
یه نگاه به دور و برش کرد و موتور رو زد رو جک و رفت بالای موتور و فریاد زد :
الله اکبر و الله اکــــبر ...
نه وقت اذان ظهر بود نه اذان مغرب .
اشهد ان لا اله الا الله ...
هرکی آقا مجید و نمیشناخت غش غش میخندید و متلک مینداخت و هرکیم میشناخت مات و مبهوت نگاهش میکرد که این مجید
چش شُدِه ؟!
قاطی کرده چرا ؟ !
خلاصه چراغ سبز شد و ماشینا راه افتادن و رفتن و آشناها اومدن سراغ مجید که آقااا مجید ؟ چطور شد یهو ؟ حالتون خوب بود که !
مجید یه نگاهی به رفقاش انداخت و گفت :
"مگه متوجه نشدید ؟
پشت چراغ قرمز یه ماشین عروس بود که عروس توش بی حجاب نشسته بود و آدمای دورش نگاهش میکردن .
من دیدم تو روز روشن جلو چشم امام زمان داره گناه میشه . به خودم گفتم چکار کنم که اینا حواسشون از اون خانوم پرت شه . دیدم این بهترین کاره !"
همین!
"برگی از خاطرات
*🌷شهید مجید زین الدین🌷*
@ebrahimh
❤️❤️❤️❤️
#رزقِالهی🌾✨
#رزق کلمه ای است بسیار فراتر از آنچه مردم می دانند.🌍
زمانی که خواب هستی و ناگهان
به تنهایی و بدون زنگ زدن ساعت
بیدار میشوی رزق است
چون بعضیها بیدار نمیشوند 🌘
زمانی که با مشکلی رو به رو میشوی
#خـداوند صبری به تو میدهد که
چشمانت را از آن بپوشی
این صبر ، رزق است. 🌤
زمانی که در خانه لیوانی آب
به دست پدر و یا مادرت میدهی
این فرصت نیکی کردن ، رزق است. ✨
یکباره یاد کسی میفتی که مدتهاست
از او بی خبری و دلتنگش میشوی
و جویای حالش میشوی ،این رزق است. 🌻
رزق واقعی این است . رزق خوبی ها
نه ماشین نه درآمد ،
اینها رزق مال است که خداوند
به همه ی بندگانش میدهد
اما رزق خوبیها را فقط به دوستدارانش میدهد. 🌞
❤️❤️
#اللهمالرزقناشهادت
❤️❤️❤️❤️❤️
@ebrahimh
❤️❤️❤️❤️❤️
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
•••••••••••••••••••••••••••••••
استاد قرائتی:
سوال: چرا ظالم ها سالم ترند؟🤔
چرا بعضی آدم ها با کوچکترین گناهی تو همین دنیا مجازات میشن!
اما یه سری هر گناهی دلشون می خواد میکنن و روز به روز هم پیشرفت ؟؟؟😶
پس عدالت خدا کجاست !!
🌸✨ آدمها سه دسته اند :
عینک
ملحفه
فرش
وقتی یک لکه چایی بنشیند روی عینک بلافاصله آن را با دستمال کاغذی پاک می کنی
وقتی همان لکه بنشیند روی ملحفه می گذاری سر ماه که با لباسها و ملحفه ها جمع شود و همه را با هم با چنگ می شویی!
اما وقتی همان لکه بنشیند روی فرش میگذاری سر سال با دسته بیل به جانش می افتی .
خدا هم با بنده های مومنش مثل عینک رفتار می کند. بنده های پاک و زلال که جایشان روی چشم است تا خطا کردند بلافاصله حالشان را می گیرد (البته در دنیا و خفیف)
دیگران را به موقعش تنبه می کند آن هم با چنگ ...
و آن گردن کلفت هایش را می گذارد تا چرک هاشان جمع شود
قرآن کریم می فرماید: ما به کافران مهلت می دهیم تا بر کفر خویش بیافزایند...
و سر سال ( یا قیامت / یا هم دنیا و هم قیامت ) حسابی از شرمندگی شان در می آید...🍂
❤️❤️❤️❤️
#اللهمالرزقناشهادت
❤️❤️❤️❤️
@ebrahimh
❤️❤️❤️❤️❤️
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
•••••••••••••••••••••••••••••••
#کلام_یار |🎧🎤|
یک شب دیر آمد خانه به شدت از دستش عصبانی بودم، پشت در قدم میزدم تا بیاید، تا در را باز کرد سرش فریاد زدم کجا بودی تا این موقع شب؟! در اوج غرور جوانی خیلی آرام آمد جلو و دست من را بوسید و گفت بابا جان چرا عصبانی هستی من دو کلام با شما حرف دارم اگر حرف هایم شما را قانع کرد که هیچ اگر نه حق با شماست، هر تنبیهی در نظر داشتید من در خدمتم. پدر جان من جوانم و پر انرژی و باید آن را تخلیه کنم و حالا هم در مسجد محل برنامه های فرهنگی و گاهی ایست بازرسیهایی که میگذاریم سرم گرم است و به لطف خدا این نیروی جوانی را در این مسیر خرج میکنم. حالا اگر اشتباه میکنم شما بگویید چه کنم؟!
..پدرش گفت آنقدر مردانه حرف زد و محکم صحبت کرد که حرفی برای گفتن نداشتم گفتم هیچی حق با توست برو بخواب..😊✋
#شهید_مصطفی_صدرزاده ♥️
✍ راوی
پدر بزرگوار شهید
#شهید_مصطفی_صدرزاده