✍بیست و هفتم بهمن سالروز شهادت شهید عارف شهید محمد حسین یوسف الهی نثار روح مطهر و ملکوتی اش صلوات... #سالگرد_شهادت #شهید_محمدحسین_یوسف_الهی کانال رسمی شهید ابراهیم هادی #رفیق_شهیدم @rafiq_shahidam96 https://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c

صداےملڪوتۍاذانِ‌ #شھید‌ابراهیم‌هادے #اشْھَدٌان‌َّمٌحَمَّد‌رَسوٌل‌الله 💚✨ @rafiq_shahidam96

هـر روز زنـدگى براى ادامه پيدا كردن، به دنبـالِ بهانه ميگردد .. و چه بهانه اى زيبــاتـر از نگاه شما . . .❤️ سلام می کنیم به شهید#احمدعلی_نیری🕊🌹 و به نیابت از ایشان صلواتی هدیه می کنیم به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف @rafiq_shahidam96

💚نصیحت پدرانه ☝️

توی کتاب عارفانه ی شهید نیّری یه بنده ی خدایی که یه حاجتی داشت چون غیبت شنیده بود و عکس العملی نشون نداده بود. به خاطر این غیبت، بین اون فرد و اجابت دعاش فاصله افتاد... پس حواسمون خیلی جمع باشه👌🏻 #سالگرد_شهادت کانال رسمی شهید ابراهیم هادی #رفیق_شهیدم @rafiq_shahidam96 https://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c

🍃⃝🦋 _مــــــا ملت امام حسیـــــنیم ما ملت شهادتیـــــــم . #سالروز_شهادت #برادر_شهیدم #همسایه_سردار_دلها #شهید_حسین_یوسف_الهی @rafiq_shahidam96

🍦♡ٰٖ•ٰٖ♡ٰٖ•ٰٖ♡🍦 آقا ابراهیــم و بچہ های محل‌ #نیمه_شعبان کانال رسمی شهید ابراهیم هادی #رفیق_شهیدم @rafiq_shahidam96 https://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c

❗️غیبت و دروغ را ترک کنید که تمام مشکلات جوان‌ها از این دو موضوع سر منشأ می‌گیرند. پرخاش و عصبانیت را از خود دور کنید. 🌹فرازی از وصیت‌نامه شهید مدافع حرم محمد آژند @rafiq_shahidam96

💔 پنج سال پس از پایان جنگ، کار تفحص در کانال کمیل آغاز شد. پیکرهای شهدا یکی پس از دیگری پیدا شدند اما از ابراهیم خبری نبود... مدتی بعد یکی از رفقای ابراهیم برای بازدید به فکه آمد. او گفت: "زیاد دنبال ابراهیم نگردید. می خواست گمنام باشد و بعید است پیدایش کنید. ابراهیم در فکه مانده تا خورشیدی برای راهیان نور باشد." آخر دهه هفتاد، بار دیگر جستجو در منطقه فکه شروع شد. پیکر شهدای گمنام به ستاد تفحص رفت. قرار شد در ایام فاطمیه و پس از یک تشییع باشکوه هر پنج شهید در یک نقطه از خاک ایران به خاک بسپارند. شبی که قرار بود پیکر شهدای گمنام در تهران تشییع شود ابراهیم را در خواب دیدم. با موتور جلوی درب خانه ایستاد. با شور و حال خاصی گفت: ما هم برگشتیم! و شروع کرد به دست تکان دادن. بار دیگر در خواب مراسم تشییع شهدا را دیدم. تابوت یکی از شهدا از روی کامیون تکان خورد و ابراهیم از آن بیرون آمد. با همان چهره جذاب و همیشگی‌ به ما لبخند می زد! فردا تشییع باشکوهی برگزار شد. بعد هم شهدا برای تدفین به شهرهای مختلف فرستادند. 📚سلام بر ابراهیم شهید_ابراهیم_هادی @rafiq_shahidam96