آن هم در شــرايطي كه در شهرك المهدي مهمات و سلاح كم بود. حتي
تعدادي از رزمنده ها اسلحه نداشتند.
يكــي از بچهها خيلي ذوق زده شــده بود، جلوآمد و كشــيده محكمي به
صورت اولين اسير عراقي زد و گفت: »عراقي مزدور!«
براي لحظهای همه ســاكت شــدند. ابراهيم از كنار ســتون اسرا جلو آمد.
روبــروي جــوان ايســتاد و یکی یکی اســلحهه هارا از روي دوشــش به زمين
گذاشت. بعد فرياد زد: برا چي زدي تو صورتش؟!
جوان كه خيلي تعجب كرده بود گفت: مگه چي شده؟ اون دشمنه.
ً او دشمن بوده، اما الان
ابراهيم خیرهخیره به صورتش نگاه كرد و گفت: اولا
اســيره، در ثاني اينها اصلا نميدونند براي چي با ما ميجنگند. حالا تو بايد
اين طوري برخورد كني؟!
جوان رزمنده بعد از چند لحظه ســكوت گفت: ببخشيد، من كمي هيجاني
شدم.
بعد برگشت و پيشاني اسير عراقي را بوسيد و معذرت خواهي كرد.
اســير عراقي كه با تعجب حركات ما را نگاه ميكرد، به ابراهيم خيره شد.
نگاه متعجب اسير عراقي حرفهاي زيادي داشت!
٭٭٭
دو ماه پس از شــروع جنگ، ابراهيم به مرخصي آمد. با دوستان به ديدن او
رفتيم.
درآن ديــدار ابراهيم از خاطرات و اتفاقــات جنگ صحبت ميكرد. اما از
خــودش چيزي نميگفت. تا اينكه صحبت از نماز وعبادت رزمندگان شــد.
يكدفعه ابراهيم خنديد وگفت:
درمنطقه المهدي در همان روزهاي اول، پنج جوان به گروه ما ملحق شدند.
آنها از يك روستا باهم به جبهه آمده بودند.
چند روزي گذشت. ديدم اينها اهل نماز نيستند!
تا اينكه يك روز با آنها صحبت كردم. بندگان خدا آدمهاي خيلي ساده اي
بودند. آنها نه سواد داشتند نه نماز بلد بودند. فقط به خاطر علاقه به امام آمده
بودند جبهه.
از طرفي خودشــان هم دوست داشتند كه نماز را ياد بگيرند. من هم بعد از
ياد دادن وضو، يكي از بچهها را صدا زدم و گفتم: اين آقا پيشنماز شما، هر
كاري كرد شما هم انجام بديد.
من هم كنار شــما می ايستم و بلندبلند ذكرهاي نماز را تكرار ميكنم تا ياد
بگيريد.
ابراهيم به اينجا كه رسيد ديگر نميتوانست جلوي خنده اش را بگيرد. چند
دقيقه بعد ادامه داد:
در ركعت اول، وســط خواندن حمد، امام جماعت شــروع كرد سرش را
خاراندن، يكدفعه ديدم آن پنج نفر شروع كردند به خاراندن سر!!
خيلــي خنده ام گرفت امــا خودم را كنترل كردم. اما درســجده، وقتي امام
ُهر به پيشانيش چسبيده بود و افتاد.
امام جماعت بلند شــد كه مهرش را بردارد.
يكدفعه ديدم همه
آنها به سمت چپ خم شدند و دستشان را دراز كردند!
اينجا بود كه ديگر نتوانستم تحمل كنم و زدم زير خنده.
❤️❤️❤️❤️
@rafiq_shahidam96
❤️❤️❤️❤️❤️
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
[🖇️✨👌🏻]
علتڪینهنظامسلطهازحجاب
آناستڪهافزایشهرزگےموجب
ڪاهشمقاومتمےشود☝🏻️🏼
بےحجابشدنهنرنیست؛
غیرمحجبهدرعالمزیاداست!
اینحجاباستڪه
حرفتازهجهانامروزاست!
#استادپناهیان
❤️❤️❤️❤️
@rafiq_shahidam96
❤️❤️❤️❤️❤️
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
🕊🌹#زیارتنامه_شهدا🌹🕊
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🕊🌷
🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊
#یادشان_باصلوات🌹
❤❤❤❤
@rafiq_shahidam96
❤❤❤❤❤
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
4.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷عارف لشکر ۴۱ثارالله
شهید محمدحسین یوسف الهی
یاد عزیزش با صلوات🌹🕊
✨✨✨✨✨✨✨✨
+اگه به گناهے مبتلا شدے؛
نذار قلبت بهش عادٺ ڪنه...!
_عادٺ به گناه؛
اضطراب و ترسِ از گناه رو از قلبٺ میگیره...!
+اونوقٺ
به جاے لذت بردن از #خــــــدا،
دیگه از گناه لذٺ میبرے...!
#از_گناه_تا_توبـــــہ 🕊🍃
❤️❤️❤️❤️
@rafiq_shahidam96
❤️❤️❤️❤️❤️
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
خدایا میدونی دلم چی میخواد؟
نمیدونم تا حالا شنیدید یا نه میگند بری کربلا و بری حرم امام حسین اینقدر امام حسین بهت آرامش میده که نمیتونی یه قطره اشک بریزی چون امام حسین طاقت دیدن اشک زائرش رو نداره
اونایی که رفته باشند کربلا میدونند که تو حرم امام حسین خیلی سخت میشه گریه کرد و اینقدر آرامش پیدا میکنی
خدایا دلم میخواست الان یه نفر میومد میگفت بیا بریم به دیدار امام حسین ع
میرفتم پیش امام حسین و سر میگذاشتم روی زانوشون و اندازه تمام خستگی هام گریه میکردم
شاید این طوری آروم میشدم
ای باد صبا برسون به حسین سلام منو سلام بر حسین
ارباب چه بد چه خوب ما نوکر شماییم ارباب هم هوای نوکرش رو داره هر چند نوکرش پست باشه
ای حسین.......
تو که یک گوشه چشمت غم عالم ببرد
دلم یه دفعه ای ارباب خیلی برات تنگ شده
حسین جان تو نظر کن به دلم حال دلم خوب شود
حال و احوال گدایت به خدا جالب نیست.
❤️❤️❤️❤️
@rafiq_shahidam96
❤️❤️❤️❤️❤️
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
اگه میخوای پـــ🕊ـرواز کنی
باید دݪ بکنی از دنیا و تعلقاتش
در سجدهیِ آخرِ نمازهایش
این دعا را میخواند:
اللهم أخرِجْنی حُب الدُّنیا مِن قُلوبِنا..:)
#شهید_محمدرضاالوانی
❤️❤️❤️❤️
@rafiq_shahidam96
❤️❤️❤️❤️❤️
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
#کتاب_خدای_خوب_ابراهیم
قسمت صد و یازدهم
۱۱۱. زندگی همواره با سختی است☑️
📝شرایط سختی داشت. یتیم بزرگ شد. سختی کار و درس و ... را تحمل کرد. خانه آن ها کوچک بود.
📝ابراهیم بدون پدر و پشتوانه زندگی کرد. می دانست که دنیا برای تمام آدم ها محل سختی است. فقط مدلش فرق دارد، اما همه اش می گذرد.
📝مهم این است که در این مدت عمر، برای خدای خوبمان چه کرده ایم؟ ابراهیم یادش نرفت که خدایی دارد که او را می بیند.
📝لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي كَبَدٍ
📝 که ما انسان را در رنج آفریدیم.
(و زندگی انسان پر از سختی است). (بلد/۴)
❤❤❤
@rafiq_shahidam96
🔻حدیث 🔻
🔸 امام علی (ع) :
اي مردمان، از خدا پروا كنيد، همو كه اگر سخن گوييد شنود، و اگر نهان داريد داند. به سوي مرگ و زندگي جاويد پيشي گيريد كه اگر از آن گريزيد شما را دريابد، و اگر بايستيد دستگيرتان كند، و اگر آن را از ياد بريد فراموشتان نكند.
📚 نهج البلاغه، حکمت 194
📆 امروز شنبه
2 اسفند 1399
8 رجب 1442
20 فوریه 2021
🌷ذکر امروز 100 مرتبه
(یا رب العالمین)🌷
❤️❤️❤️❤️
@rafiq_shahidam96
❤️❤️❤️❤️❤️
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c