eitaa logo
کانال شهیدابراهيم هادی ❤️رفیق شهیدم❤️
5هزار دنبال‌کننده
25هزار عکس
15.9هزار ویدیو
190 فایل
♡ولٰا تَحْسَبَّنَ الَّذینَ قُتِلوا في سَبیلِ اللِه اَمواتا بَل اَحیٰاعِندَ رَبهِم یُرزقون♡ شہـد شیـرین شـہـٰادت را کسانی مـے چشند کـہ..!! لذت زودگذر گنـٰاه را خریدار نباشند .. 💔 دورهمیم واسہ ڪامل تر شدن🍃 #باشهداتاشهادت ارتباط با خادم کانال👇👇 @Zsh313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حلول ماه شعبان المعظم مبارک باد🌹 🔶 🔶 👈 هر روز هفتاد مرتبه استغفار 👈 صلوات شعبانیه 👈 هزار مرتبه ذکر 👈 مناجات شعبانیه 👈 روز گرفتن 👈 نماز ویژه شعبان 👈 صدقه دادن ❤️❤️❤️❤️ @rafiq_shahidam96 ❤️❤️❤️❤️❤️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
📜|چند خط از یک زندگی مهم <قراری که داشتند🌱> شب عملیات ،به دو نفر از همسنگر هایش گفته بود:《 وقتی تهران دردانشکده بودیم خواب دیده بودم در منطقهٔ سرسبز خیلی قشنگی باهم هستیم.یک اتفاق خیلی خوب در آنجا برای هرسه مان افتاد.》بعد هم به آن دو برادر گفته بود:《مواظب خودتان باشید!‌》 از آن شبی که خواب را دیده بود در شب عملیات در غوطهٔ شرقی دمشق ،ده سال می گذشت. یکی از هم سنگر هایش می گفت:《 وقتی محمودرضا داشت این حرف‌ها را می‌زد، ما گوشمان با محمودرضا نبود و مشغول کار خودمان بودیم، اما محمودرضا یکی دو دقیقه همین حرف را داشت تکرار می کرد. فردای آن شب یکی از آن دو برادر در حین عملیات و درگیری با تکفیری ها از ناحیهٔ ران پا تیر می خورد و مجروح می شود .محمودرضا ساعتی بعد به شهادت می‌رسد و نفر سوم هم که شهید اکبر شهریاری بود، یک روز بعد در همان منطقه به شهادت می رسد.》 ... 📚|برگرفته ازکتاب شوی ❤️❤️❤️❤️ @rafiq_shahidam96 ❤️❤️❤️❤️❤️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
•[ ]• 🌹~تکبر هرگز~🌹 بعضی ها هنوز چند جلسه به کلاس های ورزشی نرفته، چه قیافه ای برای بقیه می‌گیرند! چنان با غرور راه می‌روند که گویی... اما ابراهیم این گونه نبود. باران شدید در تهران باریده بود. خیابان هفده شهریور را تماماً آب گرفته بود. ابراهیم پاچه هایش را بالا زد و در آن شرایط، مشغول کمک کردن و انتقال پیرمردها به آن سوی خیابان شد. او قهرمان کشتی بود. اما تکبر در وجودش راه نداشت. ابراهیم به این آیه عمل می‌کرد که می‌فرماید: «وَ لَا تَمْشِ فِی‌الأرْضِ مَرَحًا إِنَّکَ لَن تَخْرِقَ الأرْضَ وَ لَن تَبْلُغَ الْجِبَالَ طُولًا» «و بر زمین، با تکبر راه مرو. تو هرگز نمی‌توانی زمین را بشکافی، و هرگز طول قامتت به کوهها نمی‌رسد.» [اسراء،۳۷] ❤️❤️❤️❤️ @rafiq_shahidam96 ❤️❤️❤️❤️❤️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
🔸 همیشه آیه‌ی وجعلنا را زمزمه می‌کرد‌. گفتم، آقا ابراهیم این آیه برای محافظت در مقابل دشمنه این‌جا که دشمن نیست! نگاه معنا داری به من کرد و گفت، دشمنی بزرگتر از شیطان هم وجود داره؟! ✨ بارها در وسوسه‌های شیطان، این جمله حکیمانه آقا ابراهیم را با خود مرور می‌کردم، تا به حدیث زیبای امیرالمؤمنین(ع) برخورد کردم که فرموده اند: دشمن‌ترين دشمنانت، نفس شیطان درونی توست. اَعْدی عَدُوّك نَفْسُكَ الَّتي بَيْنَ جَنْبَيْكَ. 📕 سلام بر ابراهیم ❤️❤️❤️❤️ @rafiq_shahidam96 ❤️❤️❤️❤️❤️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 خـتـم سوره واقعـہ 🔹شروع از دوشنبہ ای ڪہ اول ماه باشد ⚜ روز دوشنبہ اول ماه شعبان 25 اسفند1399 برای افزایش رزق و برآورده‌شدن حاجات مهم✅ آیت‌اا...بهجت رحمه‌الله برای افزایش روزی و برآورده شدن حاجات مهم، ختم سورۀ «واقعه» را به اطرافیان خود توصیه می‌کردند. دستور این ختم بدین شرح است: چون اول ماه قمری دوشنبه باشد، شروع کند به خواندن این سورۀ مبارکه، با طهارت و رو به قبله. روز اول یک مرتبه، روز دوم دو مرتبه و روز سوم سه مرتبه و همچنین تا چهاردهم، چهارده مرتبه بخواند و بعد از تلاوت سورۀ مبارکه، هر روز این دعا را بخواند : يا مُسَبِّبَ الاَسْبابِ وَ يا مُفَتِّحَ الاَبْوابِ اِفْتَحْ لَنا الْاَبْوابَ وَ يَسِّرْ عَلَيْنَا الْحِسابَ وَ سَهِّلْ عَلَيْنَا الْعِقابَ [الصِّعابَ]، اللَّهُمَّ إِنْ كَانَ رِزْقِي و رِزْقُ عِیالي فِی السَّمَاءِ فَأَنْزِلْهُ وَ إِنْ كَانَ فِي الْأَرْضِ فَأَخْرِجْهُ وَ إِنْ كَانَ فِي الْأَرْضِ بَعِيداً فَقَرِّبْهُ وَ إِنْ كَانَ قَرِيباً فَيَسِّرْهُ وَ اِنْ كانَ يَسِيراً فَكَثِّرْهُ وَ اِنْ كانَ كَثِيراً فَخَلِّدْهُ وَ اِنْ كانَ مُخَلَّداً فَطَيِّبْهُ وَ اِنْ كانَ طَيِّباً فَبارِكْ لي فيهِ وَ اِنْ لَمْ يَكُنْ يا رَبِّ فَكَوِّنْهُ بِكَيْنُونِيَّتِكَ وَ وَحْدانِيَّتِكَ اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ وَ اِنْ كانَ عَلي اَيْدِي شِرارِ خَلْقِکَ فَانْزِعْهُ وَانْقُلْهُ اِلَيَّ حَيْثُ اَكونُ وَ لا تَنْقُلْنِي اِلَيهِ حَيْثُ يَكُونُ. در پنجشنبه‌های میان این چهارده روز، این دعا خوانده می‌شود: يا ماجِدُ يا واحِدُ، يا جَوادُ يا حَليمُ، يا حَنّانُ يا مَنّانُ يا كَريمُ، اَسْئَلُكَ تُحْفَةً مِنْ تُحَفاتِكَ تَلُمُّ بِها شَعْثى، وَ تَقْضى بِها دَيْنى، وَ تُصْلِحُ بِها شَأْنى بِرَحْمَتِكَ يا سَيِّدى. اَللَّهُمَّ اِنْ كانَ رِزْقى فِى السَّماءِ فَاَنْزِلْهُ، وَ اِنْ كانَ فِى الاَرْضِ فَاَخْرِجْهُ، وَ اِنْ كانَ بَعيداً فَقَرِّبْهُ، وَ اِنْ كانَ قَريباً فَيَسِّرْهُ، وَ اِنْ كانَ قَليلاً فَكَثِّرْهُ، وَ اِنْ كانَ كَثيراً فَبارِكْ لى فيهِ، وَ اَرْسِلْهُ عَلى اَيْدى خِيارِ خَلْقِكَ، وَ لا تُحْوِجْنى اِلى شِرارِ خَلْقِكَ، وَ اِنْ لَمْ يَكُنْ فَكَوِّنْهُ بِكَيْنُونِيَّتِكَ (بِكَيْنُونَتِكَ) وَ وَحْدانِيَّتِكَ. اَللًّهُمَّ انْقُلْهُ اِلَىَّ حَيْثُ اَكُونُ، وَ لا تَنْقُلْنى اِلَيْهِ حَيْثُ يَكُونُ، اِنَّكَ عَلى كُلِّ شَىْءٍ قَديرٌ، يا حَىُّ يا قَيُّومُ يا واحِدُ يا مَجيدُ يا بَرُّ يا كَريمُ يا رَحيمُ يا غَنِىُّ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَمِّمْ عَلَيْنا نِعْمَتَكَ، وَ هَیِّنَا [هَنِّئْنا-هَيِّئْنا] كَرامَتَكَ وَ اَلْبِسْنا عافِيَتَكَ. ☄ هر چه سریعتر برای دیگران ارسال کنید تا در این ختم عظیم شرکت کنند غفلت نکنید 📚 بهجت الدعا، ص٣۶٢ـ٣۶۴ الـتمـاس دعــ🙏ــا ❤️❤️❤️ https://instagram.com/abalfazleeaam?igshid=1uf4tcm4qrk7l ❤️❤️❤️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 سـہ دقیقـہ در قیامت 0⃣1⃣ قسمت دَهـُـم ❎ یادم افتاد که یکی از سربازان در زمان پایان خدمت چند جلد کتاب به واحد ما آورد و گذاشت روی طاقچه و گفت: اینها باشہ اینجا تا سربازهایی که بعد میان در ساعات بیکاری استفاده کنند. 📚 کتابهای خوبی بود،یک سال روی تاقچه بود. سربازهایی که شیفت شب داشتند یا ساعات بیکاری استفاده می‌کردند. 🍃بعد از مدتی من از آن واحد مکان دیگری منتقل شدم،همراه با وسایل شخصی که بردم کتاب‌ها رو هم بردم. یک ماه از حضور من در آن واحد گذشت احساس کردم که این کتاب‌ها استفاده نمی شود شرایط مکان جدید واحد قبلی فرق داشت و سربازان و پرسنل کمتر اوقات بیکاری داشتند. ☝🏻 لذا کتاب‌ها رو به همان مکان قبلی منتقل کردم و گفتم: اینجا باشه بهتر استفاده میشہ ♨️جوان پشت میزش اشاره به ماجرای کتاب‌ها کرد و گفت: این کتاب‌ها جزو بیت‌المال و برای آن مکان بود. ☝🏻 چون بدون اجازه اونا رو به مکان دیگری بردی اگه اونارو نگه می داشتی و به مکان اول نمی‌آوردی باید از تمام پرسنل و سربازانی که در آینده هم به مانند شما می اومدند حلالیت می‌طلبیدی. خیلی ترسیدم! به خودم گفتم: من تازه نیت خیر داشتم و کتاب‌ها رو استفاده شخصی نکرده و به منزل نبرده بودم. خدا به داد کسانی برسد که بیت‌المال را ملک شخصی خود کرده‌اند! 💢 درآن لحظه یکی از دوستان همکار مخلص و مومن در مجموعه دوستان رو دیدم. مبلغ قابل توجهی را از فرمانده خودش به عنوان تنخواه گرفته بود تا برخی از اقلام را برای واحد خودشون خریداری کند. اما این مبلغ را به جای قرار دادن در کمد اداره در جیب خودش گذاشت، ❇️ روز بعد در اثر یک سانحه رانندگی درگذشت. وقتی مرا در آن وادی دید به سراغم آمد و گفت: خانواده فکر می‌کنند که این پول برای من است و آن را خرج کرده اند. تورو خدا برو به آنها بگو این پول را به مسئول مربوطه برساند. من اینجا گرفتارم برای من کاری بکن. 💥تازه فهمیدم چرا انقدر بزرگان در مورد بیت المال حساس هستند! راست می گویند که مرگ خبر نمیکند. 🌺 در سیره پیامبر گرامی اسلام نقل شده که: روز حرکت؛ از سرزمین خیبر ناگهان به یکی از یاران پیامبر تیری اصابت شد و همان دم شهید شد. یارانش گفتند: بهشت بر تو گوارا باد. 🔰خبر به پیامبر رسید. ایشان فرمودند: من با شما هم عقیده نیستم زیرا لباسهایی که بر تن او بود از بیت‌المال بود و آن را بی اجازه برده و روز قیامت به صورت آتش آن را احاطه خواهد کرد. در این لحظه یکی از یاران پیامبر گفت: من دو بند کفش بدون اجازه برداشتم. حضرت فرمود: آن را برگردان و گرنه روز قیامت به صورت آتش🔥 در پای تو قرار می‌گیرد. 🔆در میان روزهایی که بررسی اعمال انجام شد ما به باطن اعمال آگاه می شدیم. یعنی ماهیت اتفاقات و علت برخی وقایع را می‌فهمیدیم. چیزی که امروزه به اسم شانس نام برده می شود اصلا آنجا مورد تایید نبود! بلکه تمام اتفاقات زندگی به واسطه برخی علت‌ها را می داد. 💠مثلا روزی در جوانی با اعضای سپاه به اردوی آموزشی رفتیم. کلاس های روزانه تمام شد و برنامه اردو رسید. نمی‌دانید که چقدر بچه های هم دوره را اذیت کردم بیشتر این نیروها خسته بودند و داخل چادرها خوابیده بودند. ⛺ یک چادر کوچک به من و رفیقم دادند و ما را از بقیه جدا کردند. روز دوم اردو هم باز بقیه را اذیت کردیم. 🔵 البته بگذریم از اینکه هرچه ثواب و اعمال خیر داشتم به خاطر این کارها از دست دادم. 😔 وقتی در اواخر شب به چادر خودمون برگشتیم دیدم یک نفر سر جای من خوابیده من یک بالش مخصوص برای خودم آورده بودم با دوعدد پتو برای خودم یک تختخواب قشنگ درست کرده بودم. چادر ما چراغ نداشت متوجه نشدم چه کسی جای من خوابیده فکر کردم یکی از بچه‌ها می‌خواهد من را اذیت کند. ♻️لذا همین طور که پوتین به پایم بود جلو آمدم و یک لگد به شخص خواب زدم. یک باره دیدم حاج آقا که امام جماعت اردوگاه بود از جا پرید و قلبش را گرفت! داد میزد: کی بود، چی شد!؟وحشت کردم. سریع از چادر آومدم بیرون و فهمیدم حاج آقا جای خواب نداشته، بچه‌ها برای اینکه من را اذیت کنند به حاج آقا گفتند که این جای حاضر و آماده برای شماست. لگد خیلی بدی زده بودم. بنده خدا یک دستش به قلبش بود و یک دستش به پشتش. 🧔🏻حاج آقا آمد بیرون و گفت: الهی پات بشکنـه مگه من چه کردم که اینجوری لگد زدی؟ گفتم: حاج آقا غلط کردم ببخشید. من با کسی دیگه شمارو اشتباه گرفتم. خلاصه خیلی معذرت خواهی کردم. به حاج آقا گفتم: شرمنده من توی ماشین میخوابم شما بخوابید. فقط با اجازه بالش خودم را بر می دارم. 🌿رفتم توی چادر همین که بالش را برداشتم دیدم یک 🦞عقرب بزرگی اندازه کف دست زیر بالش من قرار داره😱 من و حاج آقا هر طور بود اونو کشتیم. حاجی گفت: جون من رو نجات دادی ... ادامہ دارد ... ❤️❤️❤️❤️❤️ http://eitaa.com/joinchat /1545666588C617dd02c1c ❤️❤️❤️❤️❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا