تعویض گل های حرم توسط خادم امام رئوف😍

🔴 شوق دیدار #امام_زمان 🔹 بی‌تابی حضرت رقیه (علیها سلام) برای سختی‌ها و مصائب خودش نبود بلکه برای اشتیاق به دیدار روی امام زمان خود بوده است 🔹 بنابر این بزرگترین درس حضرت رقیه علیها سلام به همه ما این است که باید مشتاق دیدار امام زمان خود باشیم. 🔹 در ادعیه‌ها و روایات برای دیدار امام زمان و اشتیاق برای این دیدار به روشنی و زیبایی بیان شده است: 🌷 اَللّـهُمَّ اَرِنيِ الطَّلْعَةَ الرَّشيدَةَ 🌷 اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ أَنْ تُرِیَنِی وَلِیَّ أَمْرِکَ

سلام خانم ایتها الصدیقه الشهیده ای نوه مادر قد خمیده گنبدتم مثل موهات سفیده 😭😭 #شهادت_حضرت_رقیه أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج #شهید_ابراهیم_هادی #مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی @rafiq_shahidam

شهید قربانعلی شرفخانلو ... چون بدون زیارت و با آرزوی کربلا از این دنیا می‌روم، خواهش میکنم که ان شا الله بعد از آزادی کربلا عکس مرا به عنوان زائر امام حسین علیه‌السلام به کربلا ببرید زائرین اربعین حسینی شهدا رو فراموش نکنید ☝️ #فرهنگی_مجازی_هادی_دلها #علمدارکانال_کمیل @rafiq_shahidam

هیچ کسی اندازه #آقا دلتنگ نیست..لحظه لحظه ی مسیر #آقا رو فراموش نکنید..🥺

- خدایا ببخش . .🌱'

• . خدایا مرا به خاطر گناهانی که در طول روز با هزاران قدرت عقل توجیهشان میکنم ، ببخش . .🌿!' - شهید‌مصطفی‌چمران - #امام_حسین | #اربعین .#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی @rafiq_shahidam

#شهید_ابراهیم_هادی داداش ابراهیم ، خیلی دوست دارم🥺🌱

💐 #مجید_بربری 💐 زندگی داستانی حُرّ مدافعان حرم شهید مجید قربان خانی به قلم کبری خدابخش دهقی 🌸🌸🌸 ✨به جای مقدمه: سلام آقا مجید،سلام برادر،نه،بگذار مثل خانواده ات صدایت کنم،سلام داداش مجید، داداش مجید،پهلوان ها فقط توی افسانه ها نیستند. قهرمانان این روزها،همان آدم های ساده دیروزند.همان آدم هایی که چقدر ساده از کنارشان گذشته و می‌گذریم و آن ها چه ساده تر،از دنیای ما دل میبُرند.تو قهرمان این شهر و محله بودی و هستی و شاید کمتر کسی،به پهلوانی ات پی برده باشد. قصّه تو قصه کوچه پس کوچه های یافت آباد است.قصه تو از آن قصه هایی بود که ما بارها با چشم های ظاهر بین مان،درباره ات قضاوت کرده بودیم.اما تو صدای((هل من ناصر ینصرنی))حسین ع را که شنیدی،تمام جاده را با سر دویدی،تا از قافله عقب نمانی.تو وقتی یک باره کوله بارت را بستی،هیچکس نمی دانست در سرت چه می‌گذرد. اما تو تصمیمت را گرفته بودی،پس قید دنیای پشت سرت و همه آرزوهایت را زدی.حتی جیب هایت را هم خالی کردی که سبک تر بروی،تا یک محله و یک نسل را رو سفید کنی.قصه تو قصه این روزهای بچه های (یافت آباد )تهران است و عکس هایت ،زینت کوچه هایی است که کودکان خردسالش،هنوز به امید آمدنت ،اسباب بازی هایشان را توی کوچه بساط می‌کنند.هنوز با دیدن ماشینت،که تو دیگر سوارش نیستی،شادمانه بالا و پایین می‌پرند. حتی به امید آمدنت برایت نامه می‌نویسند.در مقابل،بزرگترها مدام از خود می‌پرسند، راستی!چه چیزی مجید را با خودش برد؟ مادرت،هرروز،خطی تازه،کنار چین های صورتش می نشیند و پدر هرروز که می‌گذرد،موهایش سفید و سفیدتر می‌شود. انگار دارد به زبان حال می‌گوید: ((موی سپید را فلکم رایگان نداد...)) بچه مشتی محله! نمیدانم بدنت کی برمیگردد،تا این همه دوری و درد تمام شود.هنوز که هنوز است،مادرت نیمه شب ها،دل آشوب تا سرکوچه می آید،به خیال آن که همین شب هاست که برگردی،ولی کدام برگشت،کدام آمدن؟! و در آخر از خانواده و دایی های شهید تشکر میکنم،که در خلق این اثر یاری ام کردند. ✨ دوستان زندگی نامه این شهید عزیز هرشب کانال #شهید_رحمان_مدادیان بار گیری می‌شود ✌️ لینک کانال رو نشر دهید و دوستانتون رو دعوت کنید 👇👇 کانال #شهید_رحمان_مدادیان https://eitaa.com/joinchat/1852440749Cc4937a5cdc