فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏝☀️ یک خبر بسیار مهمکه در هیاهوی ارز۴۲۰۰ گم شد...!
• قانون اساسی در اصل۳ ، تعمیم بیمه برای محرومین و در اصل ۲۱ ایجاد بیمه خاص بیوگان و زنان سالخورده و بی سرپرست و در اصل ۲۹ به حق همگانی بودن بیمه آن تصریح دارد.
• قانون بیمه سلامت فقط در عرصه بهداشت و پزشکی(نه همه شعب تامین اجتماعی) دولت را موظف به بیمه رایگان سه دهک پایین کرد که سالها معطل اجرا بود.
• الحمدلله دولت سیزدهم اخیرا سه دهک پایین(۵میلیون و ۴۵۰هزار نفر) را بیمه رایگان کرد.
- بیمه رایگان در خدمات پزشکی دولتی(نه خصوصی)
- پرداخت ۹۰٪ هزینه بستری و ۷۰٪ سرپایی.
از جمله مزایای این خدمت دولت است.
• در کنار افزایش تعرفه های پزشکی اجرای این سطح از بیمه همگانی و رایگان ضروری بود و جای سپاسگزاری دارد.
#بیمه_محرومین
#دولت_سیزدهم
محسن قنبریان
إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ
استاد فاطمینیا دار فانی را وداع گفتند
صفحه اینستاگرام آیت الله فاطمی نیا با انتشار پستی خبر درگذشت ایشان را تائید کرد.
@AkhbareFori
#الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇.
🌍eitaa.com/rahSalehin
#هوالعشق❥
#دمشق_شهر_عشق
#قسمت_هفدهم
❥••●❥●••❥
💠 دیگر نمیخواستم دنبال سعد
آواره شوم که روی شانه سالمم تقلاّ میکردم بلکه بتوانم بنشینم و مقابل چشم همه با گریه به پای سعد افتادم :«فقط بذار امشب اینجا بمونیم، من میترسم بیام بیرون!»
طوری معصومانه تمنا میکردم که قدم رفته به سمت در را پس کشید و با دست و پایی که گم کرده بود، خودش را بالای سرم رساند. کنارم نشست و اشک چشمم قفل قلدریاش را شکسته بود که دست زیر سر و گردنم گرفت و کمکم کرد تا دوباره در بستر بخوابم و عاشقانه نجوا کرد :«هرچی تو بخوای!»
💠 انگار میخواست در برابر قلب مرد غریبهای که نگرانم بود، تصاحب عشقم را به رخش بکشد که صدایش را بلندتر کرد تا همه بشنوند :«هیچکس به اندازه من نگرانت نیست! خودم مراقبتم عزیزم!»
میفهمیدم دلواپسیهای اهل این خانه بهخصوص مصطفی عصبیاش کرده و من هم میخواستم ثابت کنم تنها عشق من سعد است که رو به همه از همسرم حمایت کردم :«ما فقط اومده بودیم سفر تا سعد سوریه رو به من نشون بده، نمیدونستیم اینجا چه خبره!»
💠 صدایم از شدت گریه شکسته شنیده میشد، مصطفی فهمیده بود به بهای عشقم خودزنی میکنم که نگاهش را به زمین کوبید و من با همین صدای شکسته میخواستم جانمان را نجات دهم که مظلومانه قسم خوردم :«بخدا فردا برمیگردیم ایران!»
اشکهایم جگر سعد را آتش زده و حرفهایم بهانه دستش داده بود تا از مخصمه مصطفی فرار کند که با سرانگشتش اشکم را پاک کرد و رو به من به همه طعنه زد :«فقط بخاطر تو میمونم عزیزم!»
💠 سمیه از درماندگیام به گریه افتاده و شوهرش خیالش راحت شده بود میهمانش خانه را ترک نمیکند که دوباره به پشتی تکیه زد، ولی مصطفی رگ دیوانگی را در نگاه سعد دیده بود که بیهیچ حرفی در خانه را از داخل قفل کرد، به سمت سعد چرخید و با خشمی که می خواست زیر پردهای از صبر پنهان کند، حکم کرد :«امشب رو اینجا بمونید، فردا خودم میبرمتون دمشق که با پرواز برگردید تهران، چون مرز اردن دیگه امن نیست.»
حرارت لحنش به حدی بود که صورت سعد از عصبانیت گُر گرفت و نمیخواست بازی بُرده را دوباره ببازد که با سکوت سنگینش تسلیم شد. با نگاهم التماسش میکردم دیگر حرفی نزند و انگار این اشکها دل سنگش را نرم کرده و دیگر قید این قائله را زده بود که با چشمانش به رویم خندید و خیالم را راحت کرد :«دیگه همه چی تموم شد نازنین! از هیچی نترس! برمیگردیم تهران سر خونه زندگیمون!»
#ادامه_دارد...
❥••●❥●••❥
به قلـ✍️ـم
#فاطمه_ولی_نژاد
💞با ما همراه باشید...💞
✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇.
🌍eitaa.com/rahSalehin
#هوالعشق❥
#دمشق_شهر_عشق
#قسمت_هجدهم
❥••●❥●••❥
💠 باورم نمیشد از زبان تند و تیزش چه میشنوم که میان گریه کودکانه خندیدم و او میخواست اینهمه دلهره را جبران کند که با مهربانی صورتم را نوازش کرد و مثل گذشته نازم را کشید :«خیلی اذیتت کردم عزیزدلم! اما دیگه نمیذارم از هیچی بترسی، برمیگردیم تهران!»
از اینکه در برابر چشم همه برایم خاصه خرجی میکرد خجالت میکشیدم و او انگار دوباره عشقش را پیدا کرده بود که از چشمان خیسم دل نمیکَند و عاشقانه نگاهم میکرد. دیگر ماجرا ختم به خیر شده و نفس میزبانان هم بالا آمده بود که برایمان شام آوردند و ما را در اتاق تنها گذاشتند تا استراحت کنیم.
💠 از حجم مسکّنهایی که در سِرُم ریخته بودند، چشمانم به سمت خواب خمیازه میکشید و هنوز خوابم نبرده بود که با کابوس خنجر، پلکم پاره میشد و شانهام از شدت درد غش میرفت.
سعد هم ظاهراً از ترس اهل خانه خوابش نمی برد، کنارم به دیوار تکیه زده و من دیگر میترسیدم چشمانم را ببندم که دوباره به گریه افتادم :«سعد من میترسم! تا چشمامو میبندم فکر میکنم یکی میخواد سرم رو ببره!»
💠 همانطور که سرش به دیوار بود، به سمتم صورت چرخاند و همچنان در خیال خودش بود که تنها نگاهم کرد و من دوباره ناله زدم :«چرا امشب تموم نمیشه؟» تازه شنید چه میگویم که به سمتم خم شد، دستم را بین انگشتانش گرفت و با نرمی لحنش برایم لالایی خواند :«آروم بخواب عزیزم، من اینجا مراقبتم!»
چشمانم در آغوش نگاه گرمش جا خوش کرد، دوباره پلکم خمار خواب شد و همچنان آهنگ صدایش را میشنیدم :«من تا صبح بالا سرت میشینم، تو بخواب نازنینم!» و از همین ترنم لطیفش خوابم برد تا هنگام سحر که صدایم زد.
💠 هوا هنوز تاریک و روشن بود، مصطفی ماشین را در حیاط روشن کرده، سعد آماده رفتن شده و تنها منتظر من بود. از خیال اینکه این مسیر به خانهمان در تهران ختم میشود، درد و ترس فراموشم شده و برای فرار از جهنم درعا حتی تحمل ثانیهها برایم سخت شده بود.
سمیه محکم در آغوشم کشید و زیر گوشم آیتالکرسی خواند، شوهرش ما را از زیر قرآن رد کرد و نگاه مصطفی هنوز روی صورت سعد سنگینی میکرد که ترجیح داد صندلی عقب ماشین پیش من بنشیند...
#ادامه_دارد...
❥••●❥●••❥
به قلـ✍️ـم
#فاطمه_ولی_نژاد
💞با ما همراه باشید...💞
✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇.
🌍eitaa.com/rahSalehin
🌺سلام قول خداوند متعال است🌺
#الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇.
🌍eitaa.com/rahSalehin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پاسخ مهم رهبر انقلاب به یک سوال کلیدی:
اسلام مهمتر است یا ایران ؟
با تشکر از خانم مهدوی به خاطر ارسال این پست
#الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇.
🌍eitaa.com/rahSalehin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با تشکر از خانم مهدوی به خاطر ارسال این پست
#الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇.
🌍eitaa.com/rahSalehin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 آماده باش لشکر خراسانی برای انتقام خون حاج قاسم ویدیوی بالا گوشهای از سلحشوری رزمندگان اسلام در زمان حال است که برخی تصاویر نظامی بهکار بردهشده برای نخستین بار منتشر میشود.
با تشکر از خانم مهدوی به خاطر ارسال این پست
#الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇.
🌍eitaa.com/rahSalehin
🌺فقط امروز مهلت داری🌺
باسلام و عرض ادب
با گرفتن کد زیر از هدیه دوشنبه سوری همراه اول بهره مند شوید
*100*64#
(ستاره، 100،ستاره،64،مربع)
بزن شارج شی😊
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇.
🌍eitaa.com/rahSalehin
5ccfdb1f61aeb6066ed8e0d5_17207619.jpg
11.05M
سیر نمایشگاهی #از_ولادت_تا_رجعت
#الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇.
🌍eitaa.com/rahSalehin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*کاملا" منطقی و قانع کننده. حتما" گوش کنید.*
🌎🌎🌎
*پاسخ کسانی که آب به آسیاب دشمن می ریزند و کمپین نخریدن مرغ راه انداخته اند.*
♻️♻️
اینکه میگویند (مرغ نخرید تا فاسد شود) توصیه و پیشنهاد دشمن است.
ما میخواهیم با نخریدن چه کسی را شکست دهیم؟
تولیدکننده یا دولت؟
اولا دولت که تولیدکننده نیست.
ثانیا تولیدکننده که قرار شده مرغ ۶۰تومانی را به ما بدهد بهخاطر آن است که دیگر از دولت ارز ۴۲۰۰نمیگیرد.
ثالثا اگر قرار است مرغ ۶۰تومانی بخریم بهخاطر این است که یارانهاش را جلوتر گرفتهایم.
پس چه لزومی دارد با نخریدن مرغ این ضربه را به تولیدکننده و اقتصاد کشور وارد کنیم؟!
رابعا اگر مرغ را نخریدیم و تولیدکننده مرغش فاسد شد و ورشکست شد آیا آنزمان مرغی هست تا ارزانتر بخریم؟!
یا باید مرغ ۱۲۰تومنی بخریم؟!
این توصیه از سوی اتاق فکر دشمن نابکار است یا از سوی دوستان کمبصیرت بازارسال شده تا در بازار قحطی ارزاق ایجاد کند، سپس اهداف دیگر را با همین روش عملی کند.
مگر در سال ۱۲۹۷ روباه پیر بریتانیا با چه حقهای در ایران قحطی ایجاد کرد و سبب تلف شدن ۱۰میلیون ایرانی شد که مردم ناچار بودند بچه دزدی کنند و با پختن و خوردن گوشت آن زنده بمانند؟!
لطفا خاطرات تاهامو انگلیسی در کتاب سفر به پرشین را بخوانید تا بیشتر متوجه دسیسه پشت پرده شوید.
آری اعتراف اخیر جک استراو را در مورد خیانت کشورش به ایران را حتما بخوانید.
🇮🇷 🌹 🇮🇷 🌹 🇮🇷
#الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇.
🌍eitaa.com/rahSalehin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 از خانمها سؤال میشه اگر قرار بشه شما همکار زنی برای شوهرتون انتخاب کنید کدام را میپسندید؟
⭕️ جوابشون جالبه... ببینید.
*🕊الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْ🕊*
*════✧🌸✧════*
#الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇.
🌍eitaa.com/rahSalehin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطرات دهه شصتی ها. چه زود گذشت.!!!!
#الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇.
🌍eitaa.com/rahSalehin
🔹از ديروز بيكباره همه چی در دبی گرون شده، روغن مايع ١٧ درهمي امشب ٤٣ درهم بود
مرغ ١٢ درهمي شده ٢٨ درهم بنزين كه سي و پنج سال يك درهم بوده شده نزديك به ٤ درهم
نون كه سي سال يك درهم بود امروز ٣/٥ درهم
از وقتي در ایران ارز ٤٢٠٠ رو برداشتن در اینجا همه چی گرون شده!!!
#الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇.
🌍eitaa.com/rahSalehin
🏴 پیام تسلیت رهبر انقلاب در پی درگذشت مرحوم فاطمینیا
رهبر معظم انقلاب:
🔹درگذشت عالمِ واعظِ درس آموز، جناب حجتالاسلام آقای حاج سیّد عبدالله فاطمینیا رضواناللهعلیه را به خاندان گرامی و همهی صاحبان عزا و ارادتمندان و مستفیدان ایشان تسلیت عرض میکنم.
🔹 اطلاعات گسترده و بیان جذاب و لحن شیرین این عالم محترم، منبعی پر فیض برای جمع زیادی از جوانان و راهجویان بود و فقدان آن مایهی تاسف و اندوه است. از خداوند متعال مسئلت میکنم که رحمت و غفران خود را شامل حال ایشان فرماید و پاداش وافر به ایشان عنایت کند. ۱۴۰۱/۲/۲۶
#الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇.
🌍eitaa.com/rahSalehin
#هوالعشق❥
#دمشق_شهر_عشق
#قسمت_نوزدهم
❥••●❥●••❥
💠 از حیاط خانه که خارج شدیم، مصطفی با همان لحن محکم شروع کرد :«ببخشید زود بیدارتون کردم، اکثر راههای منتهی به شهر داره بسته میشه، باید تا هوا روشن نشده بزنیم بیرون!»
از طنین ترسناک کلماتش دوباره جام وحشت در جانم پیمانه شد و سعد انگار نمیشنید مصطفی چه میگوید که در حال و هوای خودش زیر گوشم زمزمه کرد :«نازنین! هر کاری کردم بهم اعتماد کن!»
💠 مات چشمانش شده و میدیدم دوباره از نگاهش شرارت میبارد که مصطفی از آیینه نگاهی به سعد کرد و با صدایی گرفته ادامه داد :«دیشب از بیمارستان یه بسته آنتیبیوتیک گرفتم که تا تهران همراهتون باشه.» و همزمان از جیب پیراهن کِرِم رنگش یک بسته کپسول درآورد و به سمت عقب گرفت.
سعد با اکراه بسته را از دستش کشید و او همچنان نگران ما بود که برادرانه توضیح داد :«اگه بتونیم از شهر خارج بشیم، یک ساعت دیگه میرسیم دمشق. تلفنی چک کردم برا بعد از ظهر پرواز تهران جا داره.» و شاید هنوز نقش اشکهایم به دلش مانده بود و میخواست خیالم را تخت کند که لحنش مهربانتر شد :«من تو فرودگاه میمونم تا شما سوار هواپیما بشید، به امید خدا همه چی به خیر میگذره!»
💠 زیر نگاه سرد و ساکت سعد، پوزخندی پیدا بود و او میخواست در این لحظات آخر برای دردهای مانده بر دلم مرهمی باشد که با لحنی دلنشین ادامه داد :«خواهرم، ما هم مثل شوهرت سُنی هستیم. ظلمی که تو این شهر به شما شد، ربطی به اهل سنت نداشت! این
وهابیها حتی ما سُنیها رو هم قبول ندارن...» و سعد دوست نداشت مصطفی با من همکلام شود که با دستش سرم را روی شانهاش نشاند و میان حرف مصطفی زهر پاشید :«زنم سرش درد میکنه، میخواد بخوابه!»
از آیینه دیدم قلب نگاهش شکست که مرا نجات داده بود، چشم بر جرم سعد بسته بود، میخواست ما را تا لحظه آخر همراهی کند و با اینهمه محبت، سعد از صدایش تنفر میبارید. او ساکت شد و سعد روی پلکهایم دست کشید تا چشمانم را ببندم و من از حرارت انگشتانش حس خوشی نداشتم که دوباره دلم لرزید.
💠 چشمانم بسته و هول خروج از شهر به دلم مانده بود که با صدایی آهسته پرسیدم :«الان کجاییم سعد؟» دستم را میان هر دو دستش گرفت و با مهربانی پاسخ داد :«تو جادهایم عزیزم، تو بخواب. رسیدیم دمشق بیدارت میکنم!»
#ادامه_دارد...
❥••●❥●••❥
به قلـ✍️ـم
#فاطمه_ولی_نژاد
💞با ما همراه باشید...💞
✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇.
🌍eitaa.com/rahSalehin
#هوالعشق❥
#دمشق_شهر_عشق
#قسمت_بیستم
❥••●❥●••❥
خسته بودم، دلم میخواست بخوابم و چشمانم روی نرمی شانهاش گرم میشد که حس کردم کنارم به خودش میپیچد. تا سرم را بلند کردم، روی قفسه سینه مچاله شد و میدیدم با انگشتانش صندلی ماشین را چنگ میزند که دلواپس حالش صدایش زدم.
💠 مصطفی از آیینه متوجه حال خراب سعد شده بود و او در جوابم فقط از درد ناله میزد، دستش را به صندلی ماشین میکوبید و دیگر طاقتش تمام شده بود که فریاد زد :«نازنین به دادم برس!»
تمام بدنم از ترس میلرزید و نمیدانستم چه بلایی سر عزیزدلم آمده است که مصطفی ماشین را به سرعت نگه داشت و از پشت فرمان پیاده شد. بلافاصله در را از سمت سعد باز کرد، تلاش میکرد تکیه سعد را دوباره به صندلی بدهد و مضطرب از من پرسید :«بیماری قلبی داره؟»
💠 زبانم از دلشوره به لکنت افتاده و حس میکردم سعد در حال جان دادن است که با گریه به مصطفی التماس میکردم :«تورو خدا یه کاری کنید!» و هنوز کلامم به آخر نرسیده، سعد دستش را با قدرت در سینه مصطفی فرو برد، ناله مصطفی در سینهاش شکست و ردّ خون را دیدم که روی صندلی خاکستری ماشین پاشید.
هنوز یک دستش به دست سعد مانده بود، دست دیگرش روی قفسه سینه از خون پُر شده و سعد آنچنان با لگد به سینه مجروحش کوبید که روی زمین افتاد و سعد از ماشین پایین پرید.
💠 چاقوی خونی را کنار مصطفی روی زمین انداخت، درِ ماشین را به هم کوبید و نمیدید من از وحشت نفسم بند آمده است که به سمت فرمان دوید. زبان خشکم به دهانم چسبیده و آنچه میدیدم باورم نمیشد که مقابل چشمانم مصطفی مظلومانه در خون دست و پا میزد و من برای نجاتش فقط جیغ میزدم.
سعد ماشین را روشن کرد و انگار نه انگار آدم کشته بود که به سرعت گاز داد و من ضجه زدم :«چیکار کردی حیوون؟ نگه دار من میخوام پیاده شم!» و رحم از دلش فرار کرده بود که از پشت فرمان به سمتم چرخید و طوری بر دهانم سیلی زد که سرم از پشت به صندلی کوبیده شد، جراحت شانهام از درد آتش گرفت و او دیوانهوار نعره کشید :«تو نمیفهمی این بیپدر میخواست ما رو تحویل نیروهای امنیتی بده؟!»...
#ادامه_دارد...
❥••●❥●••❥
به قلـ✍️ـم
#فاطمه_ولی_نژاد
💞با ما همراه باشید...💞
✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇.
🌍eitaa.com/rahSalehin
5ccfdb1f61aeb6066ed8e0d5_17207613.jpg
11.4M
سیر نمایشگاهی #از_ولادت_تا_رجعت
#الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇.
🌍eitaa.com/rahSalehin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رگ داریم تا رگ....
#الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇.
🌍eitaa.com/rahSalehin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاج قاسم به چه شهادت میدهد!
#الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇.
🌍eitaa.com/rahSalehin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 #ببینید
خانوادههاتون رو شاد کنید❤️
سلسله جلسات #خانواده_فاطمی
🔺قسمت سوم
قسمت اول قسمت دوم
@Pakbaz_ir
#الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇.
🌍eitaa.com/rahSalehin
هدایت شده از هیئت ابناءالحسین ع شهرستان اردکان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شرکت کننده شماره 15
ستایش چاه افضلی معصومه برزگر
محمد مهدی برزگر سیدابوالفضل موسوی
⇇ #سلام_فرمانده
خانوادهبزرگسلامفرماندهاردکان↯
Eitaa.com/salamfarmande313y
-واحدفرهنگیهیئتابناءالحسین.ع
#نشرحداکثری
قابل توجه علی فروشان زمانه
وای بر کسی که سید علی را به راحتی به یک شانه تخم مرغ یا یک حلب روغن می فروشد اگر با گرانی روغن و تخم مرغ اعتراض به ولی فقیه و نظام و انقلاب کردی شک نکن که جانشین امام زمان را به تخم مرغ و روغن فروختی و شک نکن که امام زمان را هم به راحتی به یک تخم مرغ می فروشی باور نداری حکایت زیر را بخوان تا بفهمی که آیا سیدعلی را فروختی یا نه بلکه تمام دنیا را می فروشی و سید علی را برای خودت حفظ می کنی روزی حضـرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نزد اصحاب خود فرمودند:
من دلم خیلی بحال ابوذر غفاری می سوزد خدا رحمتش کند.
اصحاب پرسیدند چطور ؟
مولا فرمودند:
آن شبی که به دستور خلیفه ماموران جهت بیعت گرفتن از ابوذر برای خلیفه به خانه ی او رفتند چهار کیسه ی اشرفی به ابوذر دادند تا با خلیفه بیعت کند.
ابوذر خشمگین شد و به مامورین گفت:
شما دو توهین به من کردید;
اول آنکه فکر کردید من علی فروشم و آمدید من را بخرید ،
دوم بی انصاف ها آیا ارزش علی چهار کیسه اشرفی است؟
شما با این چهار کیسه اشرفی می خواهید من “علی” فروش شوم؟
تمام ثروت های دنیا را که جمع کنی با یک تار موی “علی” عوض نمی کنم.
آنها را بیرون کرد و درب را محکم بست.
مولا گریه می کردند و می فرمودند:
به خدایی که جان “علی” در دست اوست قسم آن شبی که ابوذر درب خانه را به روی سربازان خلیفه محکم بست؛ سه شبانه روز بود که او و خانواده اش هیچ نخورده بودند.
#حرف_حساب
#الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇.
🌍eitaa.com/rahSalehin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صحبت های فرزند استاد فاطمی نیا در مراسم وداع با پیکر ایشون، دانشگاه امام صادق، دیشب👆👆😢😢😢
#الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇.
🌍eitaa.com/rahSalehin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به مناسبت سالروز رحلت آیت الله العظمی بهجت بشنوید:
نقل حالات عجیب ایشان در نماز در زمان کودکی توسط فرزندشان حجت الاسلام علی بهجت
#الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇.
🌍eitaa.com/rahSalehin